بحیرای راهب: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۲۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{ویرایش غیرنهایی}}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[بحیرای راهب در قرآن]] - [[بحیرای راهب در تاریخ اسلامی]]| پرسش مرتبط  = }}
{{امامت}}
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">مدخل‌های وابسته به این بحث:</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[بحیرای راهب در قرآن]] | [[بحیرای راهب در تاریخ اسلامی]]</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">


==مقدمه==
'''[[بحیرا]]''' [[راهب]] [[مسیحی]] [[بشارت دهنده]] به [[نبوت]] [[پیامبر]] است، [[عقیده]] و [[باور]] وی اعتقاد به وحدانیت [[خداوند]] بوده است و به کتاب‌های عهدین آشنا بوده و منکر الوهیت [[مسیح]] و تثلیث بیان شده است. بنابر گزارش‌ها، ‌کاروان بازرگانی [[قریش]] در سفری که رهسپار [[شام]] بود و پیامبر {{صل}} نیز همراه عمویش [[ابوطالب]] در این کاروان بوده در کنار دیر او توقف داشته‌اند و بحیرا بنابر آگاهی‌هایی که از طریق [[کتاب‌های آسمانی]] کسب کرده بود نشانه‌های پیامبر [[موعود]] را در حضرت دید و قریش را نسبت به‌اینکه پیامبر، [[سرور]] و [[رسول]] جهانیان است [[آگاه]] ساخت. در رابطه با واکنش ابوطالب در مورد سخنان بحیرا نقل‌های مختلف وجود دارد، یک [[نقل]] این است که از ادامه [[سفر]] منصرف شد و به [[مکه]] بازگشت، نقل دیگر این است که به سفر ادامه داد و حضرت را همراه [[ابوبکر]] و [[بلال]] به مکه فرستاد که این نقل دور از ذهن است.
ذیل چند [[آیه]] از [[بحیرای راهب]] نام برده شده و [[نزول]] آنها در [[شأن]] گروهی از [[مؤمنان]] [[اهل کتاب]] از جمله وی دانسته شده است. در این‌باره عبارات [[مفسران]] گوناگون است و از بحیرای راهب، [[بحیرا]] و همراهان وی، ۸ نفر از [[راهبان]] [[شام]] از جمله بحیرا و در مواردی در کنار جمعی از [[دانشمندان]] [[یهود]] [[مسلمان]] شده از بحیرای راهب نیز یاد شده است. از نوع تعبیر برخی مفسران بر می‌آید که تلقی آنان از بحیرای راهب (دست کم در ذیل بعضی از [[آیات]]) همان بحیرای راهب معروف است <ref>کشف‌الاسرار، ج ۱، ص ۵۵۵؛ مجمع‌البیان، ج ۳، ص ۳۶۱.</ref> که در منطقه بُصرای شام [[پیامبر]] را در [[نوجوانی]] (۹ یا ۱۲ سالگی) همراه با عمویش [[ابوطالب]] که در یک کاروان تجاری عازم شام بود، [[ملاقات]] کرده است.


امّا تلقی برخی سیره‌نگاران از مجموع [[روایات اسلامی]] این است که دو بحیرای راهب وجود داشته است: یکی بحیرای راهبِ معروف که جز روایتی مبهم و مرسل <ref>السیره‌النبویه، ج ۱، ص ۱۸۸، ۱۹۱.</ref> و در عین حال متهم به [[جعل]] و دارای [[ضعف]] متن،<ref>السیرة الحلبیه، ج ۱، ص ۱۲۰؛ الصحیح من سیره، ج ۲، ص ۹۳ ـ ۹۴.</ref> گزارشی از حال وی در دست نیست.
== مقدمه ==
برخی وی را [[راهب]] [[نصرانی]]<ref>ابن قتیبه، ص۵۹.</ref> و برخی او را از [[دانشمندان یهود]]<ref>ابن کثیر، ج۲، ص۳۴۹.</ref> دانسته‌اند. سفارش راهب به نگهداری [[رسول خدا]] {{صل}} از [[شر]] [[یهودیان]]، تأکیدی بر نصرانی بودن وی است.


دیگری یکی از ۸ [[مسیحی]] شامی است که در [[سال ششم هجری]] و پس از [[فتح خیبر]] همراه با [[جعفر بن ابی‌طالب]] به [[مدینه]] آمده، بر پیامبر وارد شدند <ref>اسد الغابه، ج ۱، ص ۳۵۵؛ الاصابه، ج ۱، ص ۴۰۴ ـ ۴۰۵.</ref> و به نظر می‌رسد تلقی برخی مفسران از بحیرای راهب در [[روایات]] [[شأن نزول]] [[نادرست]] است و بر فرض پذیرش [[روایت]] ملاقات وی با پیامبر در نوجوانی، بعید است وی تا سالهای پس از [[هجرت]] زنده بوده باشد،<ref> اسدالغابه، ج ۱، ص ۳۵۵؛ الاصابه، ج ۱، ص ۴۰۴.</ref> بنابراین مراد از بحیرا در روایات شأن نزول یکی از ۸ نفر مسیحی شامی است. درباره این ۸ نفر نیز جز آنکه در چند [[روایت]] [[شأن]] نزولی به صورت مبهم از آنها یاد شده و برخی تنها به نام آنها تصریح کرده‌اند هیچ اطلاعی در دست نیست.
او [[منتظر ظهور]] رسول خدا {{صل}} بود<ref>صدوق، ج۱، ص۳۵۴.</ref>. [[مسعودی]]<ref>مسعودی، ج۱، ص۸۹.</ref> گوید: او رسول خدا {{صل}} را در [[نوجوانی]] (نه ـ سیزده سالگی) همراه [[ابوطالب]] در [[سفر به شام]] دید و به او سفارش کرد محمد را از یهودیان که از [[پیامبری]] او خبر دارند، [[حفظ]] کند. [[ابن قتیبه]] گوید: [[پیش از بعثت]] [[پیامبر]]، شنیده بودند ندا دهنده‌ای می‌‌گفت: [[بهترین]] [[مردم]] [[زمین]] سه کس‌اند: [[رئاب شِنِّی]]، بحیرای راهب و دیگری که هنوز نیامده؛ یعنی رسول خدا {{صل}} که [[مبعوث]] نشده است. سپس گفته است: هر یک از [[فرزندان]] رئاب که می‌مرد، همزادی بر [[قبر]] وی دیده می‌شد<ref>ابن قتیبه، ص۵۹.</ref><ref>[[رمضان محمدی|محمدی، رمضان]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۲ (کتاب)|مقاله «بحیرا راهب»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۲، ص:۲۰۲-۲۰۳.</ref>


ماوردی در [[شأن نزول آیات]] {{متن قرآن|الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ مِنْ قَبْلِهِ هُمْ بِهِ يُؤْمِنُونَ  وَإِذَا يُتْلَى عَلَيْهِمْ قَالُوا آمَنَّا بِهِ إِنَّهُ الْحَقُّ مِن رَّبِّنَا إِنَّا كُنَّا مِن قَبْلِهِ مُسْلِمِينَ أُوْلَئِكَ يُؤْتَوْنَ أَجْرَهُم مَّرَّتَيْنِ بِمَا صَبَرُوا وَيَدْرَؤُونَ بِالْحَسَنَةِ السَّيِّئَةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ }}<ref>«کسانی که پیش از آن به آنان کتاب (آسمانی) داده بودیم به آن ایمان می‌آورند و چون (قرآن) برای آنان خوانده شود می‌گویند: ما بدان باور داریم که راستین است، از سوی پروردگار ماست، ما پیش از آن (هم) گردن نهاده بودیم. آنانند که پاداششان برای شکیبی که ورزیده‌اند دو بار به آنان داده می‌شود و بدی را با نیکی دور می‌سازند و از آنچه روزیشان کرده‌ایم می‌بخشند» سوره قصص، آیه ۵۲-۵۴.</ref> آن ۸ نفر را چنین یاد می‌کند: [[بحیرا]]، [[ابرهه]]، [[اشراف]]، [[عامر]]، ایمن، [[ادریس]]، [[نافع]] و [[تمیم]]. [[قرطبی]] در [[نقل]] دیگری که در ذیل [[آیه]] {{متن قرآن|لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِلَّذِينَ آمَنُوا الْيَهُودَ وَالَّذِينَ أَشْرَكُوا وَلَتَجِدَنَّ أَقْرَبَهُمْ مَوَدَّةً لِلَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ قَالُوا إِنَّا نَصَارَى ذَلِكَ بِأَنَّ مِنْهُمْ قِسِّيسِينَ وَرُهْبَانًا وَأَنَّهُمْ لَا يَسْتَكْبِرُونَ}}<ref>«بی‌گمان یهودیان و مشرکان را دشمن‌ترین مردم به مؤمنان می‌یابی و نزدیک‌ترین آنان در دوستی به مؤمنان کسانی را می‌یابی که می‌گویند ما مسیحی هستیم؛ این از آن روست که برخی از آنان کشیشان و راهبانی (حقجو) هستند و اینکه آنان گردنکشی نمی‌کنند» سوره مائده، آیه ۸۲.</ref> آورده، از سه نام ثُمامه، قُثَم و [[درید]] به جای عامر، نافع و تمیم یاد کرده است. <ref>تفسیر قرطبی، ج ۶، ص ۱۶۶.</ref> ابن‌اثیر نیز در اُسد الغابه با تردید از [[مقاتل]] یا فردی دیگر، آن ۸ نفر را نام برده و به جای عامر از تمّام یاد کرده است<ref>اسد الغابه، ج ۱، ص ۱۶۱.</ref>.<ref>[[سید محمود دشتی|دشتی، سید محمود]]، [[ بحیرای راهب (مقاله)|مقاله «بحیرای راهب»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۵.</ref>
== نسب ==
بحیرا و [[بحیری]] واژه‌ای غیر [[عربی]]، از ریشۀ آرامی بخیره و به معنای منتخب و [[برگزیده]] است<ref>دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۱۱، ص۴۱۹.</ref>. نام اصلی او سرجس، سرجیس، [[جرجیس]]، جرجیوس<ref>التنبیه و الاشراف، ج۱، ص۸۹؛ البدایة و النهایه، ج۲، ص۳۴۹؛ الاصابه، ج۱، ص۶۴۶.</ref> بود. او را [[عالم]]<ref>الطبقات، ج۱، ص۱۵۳؛ تاریخ طبری، ج۲، ص۳۲؛ الکامل، ج۲، ص۳۷.</ref>و [[عابد]]<ref>سیرت رسول الله، ج۱، ص۱۵۸.</ref>و راهبی مسیحی از [[قبیله عبدالقیس]]<ref>السیرة النبویه، ابن کثیر، ج۱، ص۲۴۶؛ الاصابه، ج۱، ص۴۷۵؛ سبل الهدی، ج۲، ص۱۴۵.</ref> دانسته‌اند. گروهی نیز او را از [[یهودیان]] منطقه تیما در شام شمرده‌اند<ref>الاصابه، ج۱، ص۴۷۵.</ref>.


==[[روایات]] [[شان نزول]]==
== [[ملاقات]] با [[پیامبر]] ==
#از [[قتاده]] نقل شده که [[آیات]] {{متن قرآن|الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ مِنْ قَبْلِهِ هُمْ بِهِ يُؤْمِنُونَ  وَإِذَا يُتْلَى عَلَيْهِمْ قَالُوا آمَنَّا بِهِ إِنَّهُ الْحَقُّ مِن رَّبِّنَا إِنَّا كُنَّا مِن قَبْلِهِ مُسْلِمِينَ أُوْلَئِكَ يُؤْتَوْنَ أَجْرَهُم مَّرَّتَيْنِ بِمَا صَبَرُوا وَيَدْرَؤُونَ بِالْحَسَنَةِ السَّيِّئَةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ }}<ref>«کسانی که پیش از آن به آنان کتاب (آسمانی) داده بودیم به آن ایمان می‌آورند و چون (قرآن) برای آنان خوانده شود می‌گویند: ما بدان باور داریم که راستین است، از سوی پروردگار ماست، ما پیش از آن (هم) گردن نهاده بودیم. آنانند که پاداششان برای شکیبی که ورزیده‌اند دو بار به آنان داده می‌شود و بدی را با نیکی دور می‌سازند و از آنچه روزیشان کرده‌ایم می‌بخشند» سوره قصص، آیه ۵۲-۵۴.</ref> در شأن ۴۰ [[مسیحی]] که همراه [[جعفر]] به [[مدینه]] آمدند نازل شده است که ۳۲ نفر از آنها از [[حبشه]] و ۸ نفر دیگر از [[شام]] بودند. گفته شده: این ۴۰ نفر، پیش از [[مبعث]] [[پیامبر]]، به [[بعثت]] آن [[حضرت]] در [[آینده]] نزدیک ایمان داشتند.<ref>تفسیر ماوردی، ج ۴، ص ۲۵۷؛ مجمع‌البیان، ج ۷، ص ۴۰۳؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۳، ص ۱۹۶.</ref> در روایتی از [[سعید بن‌ جبیر]] و نیز روایتی از [[ابن‌عباس]] بدون آنکه از کسی نام برده شود، به این [[شأن نزول]] اشاره شده است. از [[سعید]] چنین [[نقل]] شده: آنان ۴۰ نفر بودند که با [[جعفر]] از [[حبشه]] نزد [[پیامبر]] آمدند و با [[مشاهده]] نیاز شدید [[مسلمانان]]، با اجازه پیامبر به حبشه بازگشتند و [[اموال]] خود را به [[مدینه]] آورده، میان مسلمانان قسمت کردند، آنگاه [[آیات]] پیشین در [[شأن]] و [[ستایش]] آنها نازل شد؛<ref>تفسیر بغوی، ج ۳، ص ۳۸۶.</ref> امّا گزارشی که این ماجرا را [[تأیید]] کند در کتب [[سیره]] دیده نمی‌شود. [[روایت]] ابن‌عباس نیز این است که این آیات، در شأن ۸۰ نفر از [[اهل کتاب]] که ۴۰ نفر از [[نجران]]، ۳۲ نفر از حبشه و ۸ نفر از [[شام]] بودند، نازل شد و [[خداوند]] در این آیات، حال آنان را در برابر پیامبر و شنیدن [[آیات قرآن]] [[وصف]] کرده است <ref>تفسیر بغوی، ج ۳، ص ۳۸۶.</ref>.
برپایه گزارش‌هایی، کاروان بازرگانی [[قریش]] در سفری که رهسپار شام بود، کنار دیر او فرود آمد. [[حضرت محمد]] {{صل}} در [[کودکی]] همراه عمویش [[ابوطالب]] در همین کاروان با بحیرا [[دیدار]] کرد<ref>تاریخ طبری، ج۲، ص۳۲-۳۳؛ امتاع الاسماع، ج۵، ص۶۳؛ الکاشف، ج۱، ص۱۶۷.</ref>. سن پیامبر را در این ملاقات، نُه<ref>تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۴؛ الکامل، ج۲، ص۳۷؛ امتاع الاسماع، ج۱، ص۱۵.</ref><ref>الطبقات، ج۱، ص۱۲۱؛ السیرة النبویه، ابن هشام، ج۱، ص۱۸۰-۱۸۳، «پاورقی»؛ السیرة النبویه، ابن کثیر، ج۱، ص۳۲۲.</ref> یا ۱۳ سال<ref>التنبیه و الاشراف، ص۱۹۷.</ref> دانسته‌اند.
#در کنار [[روایات]] گوناگونی که در شأن نزول [[آیه]] {{متن قرآن|لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِلَّذِينَ آمَنُوا الْيَهُودَ وَالَّذِينَ أَشْرَكُوا وَلَتَجِدَنَّ أَقْرَبَهُمْ مَوَدَّةً لِلَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ قَالُوا إِنَّا نَصَارَى ذَلِكَ بِأَنَّ مِنْهُمْ قِسِّيسِينَ وَرُهْبَانًا وَأَنَّهُمْ لَا يَسْتَكْبِرُونَ}}<ref>«بی‌گمان یهودیان و مشرکان را دشمن‌ترین مردم به مؤمنان می‌یابی و نزدیک‌ترین آنان در دوستی به مؤمنان کسانی را می‌یابی که می‌گویند ما مسیحی هستیم؛ این از آن روست که برخی از آنان کشیشان و راهبانی (حقجو) هستند و اینکه آنان گردنکشی نمی‌کنند» سوره مائده، آیه ۸۲.</ref> گزارش شده<ref>جامع‌البیان، مج ۵، ج ۷، ص ۳، ۷.</ref> از [[مجاهد]] نقل است که این آیه در شأن هیئتی نازل شده که همراه جعفر به مدینه وارد شدند.<ref>جامع‌البیان، مج ۵، ج ۷، ص ۴.</ref> [[قرطبی]] در [[نقلی]] متفاوت با آنچه در ذیل آیات {{متن قرآن|الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ مِنْ قَبْلِهِ هُمْ بِهِ يُؤْمِنُونَ  وَإِذَا يُتْلَى عَلَيْهِمْ قَالُوا آمَنَّا بِهِ إِنَّهُ الْحَقُّ مِن رَّبِّنَا إِنَّا كُنَّا مِن قَبْلِهِ مُسْلِمِينَ أُوْلَئِكَ يُؤْتَوْنَ أَجْرَهُم مَّرَّتَيْنِ بِمَا صَبَرُوا وَيَدْرَؤُونَ بِالْحَسَنَةِ السَّيِّئَةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ }}<ref>«کسانی که پیش از آن به آنان کتاب (آسمانی) داده بودیم به آن ایمان می‌آورند و چون (قرآن) برای آنان خوانده شود می‌گویند: ما بدان باور داریم که راستین است، از سوی پروردگار ماست، ما پیش از آن (هم) گردن نهاده بودیم. آنانند که پاداششان برای شکیبی که ورزیده‌اند دو بار به آنان داده می‌شود و بدی را با نیکی دور می‌سازند و از آنچه روزیشان کرده‌ایم می‌بخشند» سوره قصص، آیه ۵۲-۵۴.</ref> آورده، نقل می‌کند که با جعفر، ۷۰ مرد پشمینه پوش از جمله ۸ نفر شامی، همراه بودند. سپس با ذکر نامِ آنها می‌نویسد: پیامبر [[سوره یس]] را برایشان [[تلاوت]] کرد و آنان با شنیدن آیات، گریسته، [[اسلام]] آوردند و گفتند: چقدر این آیات با آنچه بر [[عیسی]]{{ع}} نازل می‌شد شباهت دارد، آنگاه این بخش از آیه {{متن قرآن|لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِلَّذِينَ آمَنُوا الْيَهُودَ وَالَّذِينَ أَشْرَكُوا وَلَتَجِدَنَّ أَقْرَبَهُمْ مَوَدَّةً لِلَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ قَالُوا إِنَّا نَصَارَى ذَلِكَ بِأَنَّ مِنْهُمْ قِسِّيسِينَ وَرُهْبَانًا وَأَنَّهُمْ لَا يَسْتَكْبِرُونَ}}<ref>«بی‌گمان یهودیان و مشرکان را دشمن‌ترین مردم به مؤمنان می‌یابی و نزدیک‌ترین آنان در دوستی به مؤمنان کسانی را می‌یابی که می‌گویند ما مسیحی هستیم؛ این از آن روست که برخی از آنان کشیشان و راهبانی (حقجو) هستند و اینکه آنان گردنکشی نمی‌کنند» سوره مائده، آیه ۸۲.</ref> در شأن آنها نازل شد<ref>اسباب‌النزول، ص۱۶۷؛ تفسیرقرطبی، ج۶، ص ۱۶۶.</ref>. شایان ذکر است چنان‌که از [[سیاق آیات]] آشکار است برخی [[نزول]] دو [[آیه]] بعد را نیز در این جریان می‌دانند.<ref>مجمع البیان، ج ۳، ص ۳۶۱.</ref>
# [[طبرسی]] به [[نقل]] از [[ابن‌عباس]] [[نزول آیه]] {{متن قرآن|الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَتْلُونَهُ حَقَّ تِلَاوَتِهِ أُولَئِكَ يُؤْمِنُونَ بِهِ وَمَنْ يَكْفُرْ بِهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ}}<ref>«کسانی که بدان‌ها کتاب (آسمانی) داده‌ایم، آن را چنان که سزاوار خواندن آن است می‌خوانند، آنان بدان ایمان دارند؛ و کسانی که به آن انکار ورزند زیانکارند» سوره بقره، آیه ۱۲۱.</ref> را نیز در [[شأن]] [[هیئت]] ۴۰ نفری همراه [[جعفر]] که ۳۲ نفر از آنها [[حبشی]] و ۸ نفر [[راهب]] [[اهل شام]] از جمله [[بحیرا]] بودند دانسته است<ref> مجمع البیان، ج ۱، ص ۳۷۴.</ref>.
# [[میبدی]] نقل کرده است که مراد از [[امّت]] مقتصد (میانه رو) از [[اهل کتاب]] که [[اهل]] عمل به [[تورات]] و [[انجیل]] هستند در آیه {{متن قرآن|وَلَوْ أَنَّهُمْ أَقَامُوا التَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِيلَ وَمَا أُنْزِلَ إِلَيْهِمْ مِنْ رَبِّهِمْ لَأَكَلُوا مِنْ فَوْقِهِمْ وَمِنْ تَحْتِ أَرْجُلِهِمْ مِنْهُمْ أُمَّةٌ مُقْتَصِدَةٌ وَكَثِيرٌ مِنْهُمْ سَاءَ مَا يَعْمَلُونَ}}<ref>«و اگر آنان تورات و انجیل و آنچه را از پروردگارشان به سوی آنها فرو فرستاده شده است، بر پا می‌داشتند از نعمت‌های آسمانی و زمینی برخوردار می‌شدند ؛ برخی از ایشان امتی میانه‌رو هستند و بسیاری از آنان آنچه انجام می‌دهند زشت است» سوره مائده، آیه ۶۶.</ref>، ۴۸ کس از جمله [[بحیرای راهب]] و [[اصحاب]] وی بودند<ref>کشف‌الاسرار، ج ۳، ص ۱۷۹.</ref>


جز این موارد، ذیلِ چند آیه دیگر از [[سوره بقره]] و آل‌عمران در کنار برخی علمای اهل کتاب که [[اسلام]] آوردند مانند [[عبدالله بن ‌سلام]]، [[اسد]] و [[اسید]]، [[پسران]] [[کعب]]، و امثال اینها از بحیرای راهب نیز یاد شده که به [[دلیل]] [[مسیحی]] بودن بحیرا و نزول این دو [[سوره]] پیش از [[سال ششم هجرت]] صحیح به نظر نمی‌رسد:
شیوه دیدار، [[زمان]] و مکان آن و چگونگی [[گفت‌وگو]] را به تفاوت یاد کرده‌اند. گفته شده که بحیرا غذایی آماده کرد و قریش را به آن [[دعوت]] نمود و از آنها پرسید آیا همه [[قوم]] برای خوردن [[غذا]] آمده‌اند. مردی از قریش به پیامبر که زیر درختی بود، اشاره کرد و گفت: این [[نوجوان]] از خوردن غذای شما خودداری نمود. پس از پراکنده شدن آن قوم، بحیرا به طرف پیامبر رفت و دید که شاخه درخت بر او سایه افکنده است. از ابوطالب درباره نام او و [[پدر]] و مادرش [[سؤال]] کرد<ref>سیره ابن اسحق، ج۲، ص۷۴-۷۵؛ الکامل، ج۲، ص۳۷؛ امتاع الاسماع، ج۸، ص۱۷۹-۱۸۰.</ref>. به گفته "ابن هشام"، بحیرا از پیامبر درباره خواب‌های او و بعضی امور چند سؤال کرد و پیامبر پاسخ داد. سپس بحیرا [[لباس]] او را کنار زد و نشان [[نبوت]] را در [[بدن]] او دید<ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج۱، ص۱۱۸.</ref>. گفته‌اند بحیرا با توجه به شنیده‌های خودش درباره قسم یاد کردن قریش به [[لات]] و [[عزی]]، پیامبر را به این دو [[بت]] [[سوگند]] داد تا به [[پرسش]] او پاسخ گوید. [[پیامبر]] با واکنش در برابر درخواست وی، آنها را بیش از همه نزد خود [[دشمن]] شمرد. [[بحیرا]] وی را به [[خدای یکتا]] قسم داد<ref>سیره ابن اسحق، ص۷۵؛ الطبقات، ج۱، ص۱۳۰؛ تاریخ الاسلام، ج۱، ص۵۹.</ref> و از او درباره [[خواب]] و [[بیداری]] و حالات دیگرش پرسش‌هایی کرد. پیامبر به [[پاسخ]] آنها پرداخت که با آنچه خود از پیش درباره [[پیامبر اسلام]] {{صل}} می‌دانست، سازگار بود<ref>اعلام النبوه، ص۱۷۵.</ref>.
#{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ادْخُلُوا فِي السِّلْمِ كَافَّةً وَلَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ}}<ref>«ای مؤمنان! همگی به فرمانبرداری (خداوند) درآیید و از گام‌های شیطان پیروی نکنید که او برای شما دشمنی آشکار است» سوره بقره، آیه ۲۰۸.</ref> میبدی نقل می‌کند که این آیه در شأن [[مؤمنان]] اهل کتاب مانند [[عبدالله بن ‌سلام]] و... از جمله بحیرای راهب نازل شد که [[روز]] [[شنبه]] را بزرگ می‌داشتند و گوشت و شیر شتر را بر طبق [[حکم]] [[جاهلی]] بر خود [[حرام]] می‌شمردند و از [[پیامبر]] اجازه می‌خواستند [[تورات]] را که کتاب خداست بخوانند و به آن عمل کنند؛ امّا [[خداوند]] در [[آیه]] فوق به آنان خطاب کرد که به [[دین اسلام]] در آیند.<ref>کشف‌الاسرار، ج ۲، ص ۵۵۵.</ref>
#بلنسی ذیل آیه {{متن قرآن|إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا وَأَصْلَحُوا وَبَيَّنُوا فَأُولَئِكَ أَتُوبُ عَلَيْهِمْ وَأَنَا التَّوَّابُ الرَّحِيمُ}}<ref>«جز کسانی که توبه کردند و به اصلاح (کار خود) پرداختند و (پوشیده‌ها را) روشن بیان داشتند، که آنان را می‌آمرزم  و من توبه‌پذیر بخشاینده‌ام» سوره بقره، آیه ۱۶۰.</ref> مراد از آن کسان از [[اهل کتاب]] که از [[کتمان حقایق الهی]] درباره [[پیامبر اسلام]] [[توبه]] و ـ خود را ـ [[اصلاح]] کردند و [[نبوت]] آن [[حضرت]] را اظهار و آشکار ساختند، عده‌ای از [[یهود]] و [[نصارا]] مانند عبدالله بن ‌سلام، [[بحیرای راهب]] و امثال اینها دانسته که [[اسلام]] آوردند.<ref>مبهمات القرآن، ج ۱، ص ۱۸۸ ـ ۱۸۹.</ref>
#همو از [[ابن‌عباس]] [[نقل]] کرده که آیه {{متن قرآن|بَلَى مَنْ أَوْفَى بِعَهْدِهِ وَاتَّقَى فَإِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَّقِينَ}}<ref>«چرا، (بازخواست خواهند شد ولی) آن کس که به پیمان خود وفا کند و پرهیزگاری ورزد (بداند) بی‌گمان خداوند پرهیزگاران را دوست می‌دارد» سوره آل عمران، آیه ۷۶.</ref> در [[شأن]] عبدالله بن ‌سلام، بحیرای راهب و دیگر [[مسلمانان]] اهل کتاب نازل شد<ref>مبهمات القرآن، ج ۱، ص ۲۹۰.</ref>.<ref>[[سید محمود دشتی|دشتی، سید محمود]]، [[ بحیرای راهب (مقاله)|مقاله «بحیرای راهب»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۵.</ref>


==منابع==
بحیرا پس از اینکه نشان [[نبوت]] را بر روی کتف پیامبر دید، به [[قریش]] گفت او [[سرور]]<ref>فتوح الشام، ج۲، ص۳۳.</ref> و [[رسول]] جهانیان است. [[قریش]] از او [[دلایل نبوت]] را خواستند و او به [[سجده]] کردن سنگ‌ها و درخت‌ها نزد وی و [[مهر]] نبوت استناد کرد<ref>تاریخ بغداد، ج۱۰، ص۲۵۱؛ تاریخ دمشق، ج۳، ص۶؛ تهذیب الکمال، ج۱، ص۱۸۹.</ref>. آنگاه آینده‌ای درخشان را برایش [[پیش‌بینی]] کرد و وی را همان پیامبر [[موعود]] دانست که [[کتاب‌های آسمانی]] از نبوت جهانی او [[خبر]] داده‌اند. نیز بیان کرد که خود، نام او و [[پدر]] و خاندانش را در این کتاب‌ها خوانده‌ است و می‌داند که از کجا طلوع می‌کند و چگونه [[آیین]] او در [[جهان]] گسترش می‌یابد. همچنین به [[ابوطالب]] برای [[حفظ جان]] او به ویژه در برابر [[یهودیان]] و [[رومیان]] بسیار سفارش نمود<ref>الطبقات، ج۱، ص۱۲۱، ۱۵۴؛ تاریخ طبری، ج۲، ص۳۲-۳۳؛ السیرة النبویه، ابن هشام، ج۱، ص۱۱۶-۱۱۹.</ref>.
# [[پرونده:000056.jpg|22px]] [[سید محمود دشتی|دشتی، سید محمود]]، [[ بحیرای راهب (مقاله)|مقاله «بحیرای راهب»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|'''دائرة المعارف قرآن کریم ج۵''']]


از واکنش ابوطالب در برابر سخنان بحیرا به تفاوت یاد کرده‌اند. برخی گفته‌اند او از ادامه [[سفر]] منصرف شد و به [[مکه]] بازگشت. برخی دیگر گفته‌اند به سفر ادامه داد و [[محمد]] {{صل}} را همراه [[ابوبکر]] و [[بلال]] به مکه فرستاد. با توجه به سن‌ اندک ابوبکر و بلال در آن هنگام و [[ناتوانی]] آن دو در محافظت از محمد، این [[روایت]]، ساختگی و ناشی از فضیلت‌سازی‌های فرقه‌ای دوره‌های بعد دانسته شده است<ref>الغدیر، ج۷، ص۲۷۲؛ سیرة المصطفی، ج۱، ص۱۲۷-۱۲۸؛ الصحیح من سیرة النبی، ج۲، ص۱۷۶-۱۷۷.</ref>.


==پانویس==
== بحیرای راهب در قرآن ==
ذیل چند [[آیه]] از بحیرای راهب نام برده شده و [[نزول]] آنها در [[شأن]] گروهی از [[مؤمنان]] [[اهل کتاب]] از جمله وی دانسته شده است. در این‌باره عبارات [[مفسران]]، گوناگون است و از بحیرای راهب، [[بحیرا]] و همراهان وی، ۸ نفر از [[راهبان]] [[شام]] از جمله بحیرا و در مواردی در کنار جمعی از [[دانشمندان یهود]] [[مسلمان]] شده از بحیرای راهب نیز یاد شده است. از نوع تعبیر برخی مفسران استفاده می‌شود که تلقی آنان از بحیرای راهب (دست کم در ذیل بعضی از [[آیات]]) همان بحیرای راهب معروف است<ref>کشف‌الاسرار، ج ۱، ص ۵۵۵؛ مجمع‌البیان، ج ۳، ص ۳۶۱.</ref> که در منطقه بُصرای شام [[پیامبر]] را در [[نوجوانی]] (۹ یا ۱۲ سالگی) همراه با عمویش [[ابوطالب]] که در یک کاروان تجاری عازم شام بود، [[ملاقات]] کرده است.
 
امّا تلقی برخی سیره‌نگاران از مجموع [[روایات اسلامی]] این است که دو بحیرای راهب وجود داشته است: یکی بحیرای راهبِ معروف که جز روایتی مبهم و مرسل<ref>السیره‌النبویه، ج ۱، ص ۱۸۸، ۱۹۱.</ref> و در عین حال متهم به [[جعل]] و دارای [[ضعف]] متن<ref>السیرة الحلبیه، ج ۱، ص ۱۲۰؛ الصحیح من سیره، ج ۲، ص ۹۳ ـ ۹۴.</ref>، گزارشی از حال وی در دست نیست. دیگری یکی از ۸ [[مسیحی]] شامی است که در [[سال ششم هجری]] و پس از [[فتح خیبر]] همراه با [[جعفر بن ابی‌طالب]] به [[مدینه]] آمده، بر پیامبر وارد شدند<ref>اسد الغابه، ج ۱، ص ۳۵۵؛ الاصابه، ج ۱، ص ۴۰۴ ـ ۴۰۵.</ref> و به نظر می‌رسد تلقی برخی مفسران از بحیرای راهب در [[روایات]] [[شأن نزول]] [[نادرست]] است و بر فرض پذیرش [[روایت]] ملاقات وی با پیامبر در نوجوانی، بعید است وی تا سال‌های پس از [[هجرت]] زنده بوده باشد<ref> اسدالغابه، ج ۱، ص ۳۵۵؛ الاصابه، ج ۱، ص ۴۰۴.</ref>، بنابراین مراد از بحیرا در روایات شأن نزول یکی از ۸ نفر مسیحی شامی است. درباره این ۸ نفر نیز جز آنکه در چند [[روایت]] شأن نزولی به صورت مبهم از آنها یاد شده و برخی تنها به نام آنها تصریح کرده‌اند هیچ اطلاعی در دست نیست<ref>[[سید محمود دشتی|دشتی، سید محمود]]، [[بحیرای راهب (مقاله)|مقاله «بحیرای راهب»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۵.</ref>.
 
== [[نقد]] سلسله [[روایات]] بحیرا ==
در نقد سلسله روایات بحیرا گویند که همگی آنها به [[ابوموسی اشعری]] برمی‌گردد و جز او کسی از صحابه، به چنین رویدادی اشاره نکرده است<ref>الاصابه، ج۱، ص۴۷۶؛ ابوطالب حامی الرسول، ص۱۳.</ref>. همچنین در این گزارش اشاره شده که پیامبر را [[ابوبکر]] و [[بلال]] بازگرداندند که سخنی [[غریب]] است؛ زیرا در آن هنگام، هنوز ابوبکر [[ازدواج]] نکرده و بلال را نخریده بود. وانگهی شرح این رویداد با [[اختلاف]] بسیار در منابع آمده است<ref>قس: الطبقات، ج۱، ص۸۰-۸۱؛ سیره ابن اسحق، ص۷۵؛ مروج الذهب، ج۱، ص۸۹؛ مروج الذهب، ج۲، ص۲۸۶.</ref>. افزون بر اینها، اصل این [[سفر]] پیامبر مورد نقد و تردید قرار گرفته و [[انکار]] شده است<ref>نک: نقد و بررسی منابع سیره نبوی، ص۳۱۴، «نقد و بررسی سفر پیامبر اکرم به شام. </ref>. این رویداد دستاویزی برای [[مسیحیان]] در نقد قرآن قرار گرفته است. آنان از این منظر به این روایات توجه کرده‌اند که [[رسالت پیامبر]] را برگرفته از ‌عقاید [[نصارا]] و [[احبار]] [[یهود]] طی سفرهای وی به [[شام]] بشمرند و منبع [[وحیانی]] [[قرآن]] را [[انکار]] کنند<ref>الوحی المحمدی، ص۷۲.</ref>. البته اصل این رویداد با تصریح قرآن به [[شناخت]] [[اهل کتاب]] از [[پیامبر]] [[آخر الزمان]] ([[سوره بقره]]، [[آیه]] ۱۴۶) همخوانی دارد.
 
== منابع ==
{{منابع}}
# [[پرونده:000056.jpg|22px]] [[سید محمود دشتی|دشتی، سید محمود]]، [[بحیرای راهب (مقاله)|مقاله «بحیرای راهب»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|'''دائرة المعارف قرآن کریم ج۵''']]
# [[پرونده:IM009658.jpg|22px]] [[رمضان محمدی|محمدی، رمضان]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۲ (کتاب)|'''مقاله «بحیرا راهب»، دانشنامه سیره نبوی ج۲''']]
{{پایان منابع}}
 
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:مدخل]]
[[رده:بحیرای راهب]]
[[رده:بحیرای راهب]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۴ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۱۸:۴۳

بحیرا راهب مسیحی بشارت دهنده به نبوت پیامبر است، عقیده و باور وی اعتقاد به وحدانیت خداوند بوده است و به کتاب‌های عهدین آشنا بوده و منکر الوهیت مسیح و تثلیث بیان شده است. بنابر گزارش‌ها، ‌کاروان بازرگانی قریش در سفری که رهسپار شام بود و پیامبر (ص) نیز همراه عمویش ابوطالب در این کاروان بوده در کنار دیر او توقف داشته‌اند و بحیرا بنابر آگاهی‌هایی که از طریق کتاب‌های آسمانی کسب کرده بود نشانه‌های پیامبر موعود را در حضرت دید و قریش را نسبت به‌اینکه پیامبر، سرور و رسول جهانیان است آگاه ساخت. در رابطه با واکنش ابوطالب در مورد سخنان بحیرا نقل‌های مختلف وجود دارد، یک نقل این است که از ادامه سفر منصرف شد و به مکه بازگشت، نقل دیگر این است که به سفر ادامه داد و حضرت را همراه ابوبکر و بلال به مکه فرستاد که این نقل دور از ذهن است.

مقدمه

برخی وی را راهب نصرانی[۱] و برخی او را از دانشمندان یهود[۲] دانسته‌اند. سفارش راهب به نگهداری رسول خدا (ص) از شر یهودیان، تأکیدی بر نصرانی بودن وی است.

او منتظر ظهور رسول خدا (ص) بود[۳]. مسعودی[۴] گوید: او رسول خدا (ص) را در نوجوانی (نه ـ سیزده سالگی) همراه ابوطالب در سفر به شام دید و به او سفارش کرد محمد را از یهودیان که از پیامبری او خبر دارند، حفظ کند. ابن قتیبه گوید: پیش از بعثت پیامبر، شنیده بودند ندا دهنده‌ای می‌‌گفت: بهترین مردم زمین سه کس‌اند: رئاب شِنِّی، بحیرای راهب و دیگری که هنوز نیامده؛ یعنی رسول خدا (ص) که مبعوث نشده است. سپس گفته است: هر یک از فرزندان رئاب که می‌مرد، همزادی بر قبر وی دیده می‌شد[۵][۶]

نسب

بحیرا و بحیری واژه‌ای غیر عربی، از ریشۀ آرامی بخیره و به معنای منتخب و برگزیده است[۷]. نام اصلی او سرجس، سرجیس، جرجیس، جرجیوس[۸] بود. او را عالم[۹]و عابد[۱۰]و راهبی مسیحی از قبیله عبدالقیس[۱۱] دانسته‌اند. گروهی نیز او را از یهودیان منطقه تیما در شام شمرده‌اند[۱۲].

ملاقات با پیامبر

برپایه گزارش‌هایی، کاروان بازرگانی قریش در سفری که رهسپار شام بود، کنار دیر او فرود آمد. حضرت محمد (ص) در کودکی همراه عمویش ابوطالب در همین کاروان با بحیرا دیدار کرد[۱۳]. سن پیامبر را در این ملاقات، نُه[۱۴][۱۵] یا ۱۳ سال[۱۶] دانسته‌اند.

شیوه دیدار، زمان و مکان آن و چگونگی گفت‌وگو را به تفاوت یاد کرده‌اند. گفته شده که بحیرا غذایی آماده کرد و قریش را به آن دعوت نمود و از آنها پرسید آیا همه قوم برای خوردن غذا آمده‌اند. مردی از قریش به پیامبر که زیر درختی بود، اشاره کرد و گفت: این نوجوان از خوردن غذای شما خودداری نمود. پس از پراکنده شدن آن قوم، بحیرا به طرف پیامبر رفت و دید که شاخه درخت بر او سایه افکنده است. از ابوطالب درباره نام او و پدر و مادرش سؤال کرد[۱۷]. به گفته "ابن هشام"، بحیرا از پیامبر درباره خواب‌های او و بعضی امور چند سؤال کرد و پیامبر پاسخ داد. سپس بحیرا لباس او را کنار زد و نشان نبوت را در بدن او دید[۱۸]. گفته‌اند بحیرا با توجه به شنیده‌های خودش درباره قسم یاد کردن قریش به لات و عزی، پیامبر را به این دو بت سوگند داد تا به پرسش او پاسخ گوید. پیامبر با واکنش در برابر درخواست وی، آنها را بیش از همه نزد خود دشمن شمرد. بحیرا وی را به خدای یکتا قسم داد[۱۹] و از او درباره خواب و بیداری و حالات دیگرش پرسش‌هایی کرد. پیامبر به پاسخ آنها پرداخت که با آنچه خود از پیش درباره پیامبر اسلام (ص) می‌دانست، سازگار بود[۲۰].

بحیرا پس از اینکه نشان نبوت را بر روی کتف پیامبر دید، به قریش گفت او سرور[۲۱] و رسول جهانیان است. قریش از او دلایل نبوت را خواستند و او به سجده کردن سنگ‌ها و درخت‌ها نزد وی و مهر نبوت استناد کرد[۲۲]. آنگاه آینده‌ای درخشان را برایش پیش‌بینی کرد و وی را همان پیامبر موعود دانست که کتاب‌های آسمانی از نبوت جهانی او خبر داده‌اند. نیز بیان کرد که خود، نام او و پدر و خاندانش را در این کتاب‌ها خوانده‌ است و می‌داند که از کجا طلوع می‌کند و چگونه آیین او در جهان گسترش می‌یابد. همچنین به ابوطالب برای حفظ جان او به ویژه در برابر یهودیان و رومیان بسیار سفارش نمود[۲۳].

از واکنش ابوطالب در برابر سخنان بحیرا به تفاوت یاد کرده‌اند. برخی گفته‌اند او از ادامه سفر منصرف شد و به مکه بازگشت. برخی دیگر گفته‌اند به سفر ادامه داد و محمد (ص) را همراه ابوبکر و بلال به مکه فرستاد. با توجه به سن‌ اندک ابوبکر و بلال در آن هنگام و ناتوانی آن دو در محافظت از محمد، این روایت، ساختگی و ناشی از فضیلت‌سازی‌های فرقه‌ای دوره‌های بعد دانسته شده است[۲۴].

بحیرای راهب در قرآن

ذیل چند آیه از بحیرای راهب نام برده شده و نزول آنها در شأن گروهی از مؤمنان اهل کتاب از جمله وی دانسته شده است. در این‌باره عبارات مفسران، گوناگون است و از بحیرای راهب، بحیرا و همراهان وی، ۸ نفر از راهبان شام از جمله بحیرا و در مواردی در کنار جمعی از دانشمندان یهود مسلمان شده از بحیرای راهب نیز یاد شده است. از نوع تعبیر برخی مفسران استفاده می‌شود که تلقی آنان از بحیرای راهب (دست کم در ذیل بعضی از آیات) همان بحیرای راهب معروف است[۲۵] که در منطقه بُصرای شام پیامبر را در نوجوانی (۹ یا ۱۲ سالگی) همراه با عمویش ابوطالب که در یک کاروان تجاری عازم شام بود، ملاقات کرده است.

امّا تلقی برخی سیره‌نگاران از مجموع روایات اسلامی این است که دو بحیرای راهب وجود داشته است: یکی بحیرای راهبِ معروف که جز روایتی مبهم و مرسل[۲۶] و در عین حال متهم به جعل و دارای ضعف متن[۲۷]، گزارشی از حال وی در دست نیست. دیگری یکی از ۸ مسیحی شامی است که در سال ششم هجری و پس از فتح خیبر همراه با جعفر بن ابی‌طالب به مدینه آمده، بر پیامبر وارد شدند[۲۸] و به نظر می‌رسد تلقی برخی مفسران از بحیرای راهب در روایات شأن نزول نادرست است و بر فرض پذیرش روایت ملاقات وی با پیامبر در نوجوانی، بعید است وی تا سال‌های پس از هجرت زنده بوده باشد[۲۹]، بنابراین مراد از بحیرا در روایات شأن نزول یکی از ۸ نفر مسیحی شامی است. درباره این ۸ نفر نیز جز آنکه در چند روایت شأن نزولی به صورت مبهم از آنها یاد شده و برخی تنها به نام آنها تصریح کرده‌اند هیچ اطلاعی در دست نیست[۳۰].

نقد سلسله روایات بحیرا

در نقد سلسله روایات بحیرا گویند که همگی آنها به ابوموسی اشعری برمی‌گردد و جز او کسی از صحابه، به چنین رویدادی اشاره نکرده است[۳۱]. همچنین در این گزارش اشاره شده که پیامبر را ابوبکر و بلال بازگرداندند که سخنی غریب است؛ زیرا در آن هنگام، هنوز ابوبکر ازدواج نکرده و بلال را نخریده بود. وانگهی شرح این رویداد با اختلاف بسیار در منابع آمده است[۳۲]. افزون بر اینها، اصل این سفر پیامبر مورد نقد و تردید قرار گرفته و انکار شده است[۳۳]. این رویداد دستاویزی برای مسیحیان در نقد قرآن قرار گرفته است. آنان از این منظر به این روایات توجه کرده‌اند که رسالت پیامبر را برگرفته از ‌عقاید نصارا و احبار یهود طی سفرهای وی به شام بشمرند و منبع وحیانی قرآن را انکار کنند[۳۴]. البته اصل این رویداد با تصریح قرآن به شناخت اهل کتاب از پیامبر آخر الزمان (سوره بقره، آیه ۱۴۶) همخوانی دارد.

منابع

پانویس

  1. ابن قتیبه، ص۵۹.
  2. ابن کثیر، ج۲، ص۳۴۹.
  3. صدوق، ج۱، ص۳۵۴.
  4. مسعودی، ج۱، ص۸۹.
  5. ابن قتیبه، ص۵۹.
  6. محمدی، رمضان، مقاله «بحیرا راهب»، دانشنامه سیره نبوی ج۲، ص:۲۰۲-۲۰۳.
  7. دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۱۱، ص۴۱۹.
  8. التنبیه و الاشراف، ج۱، ص۸۹؛ البدایة و النهایه، ج۲، ص۳۴۹؛ الاصابه، ج۱، ص۶۴۶.
  9. الطبقات، ج۱، ص۱۵۳؛ تاریخ طبری، ج۲، ص۳۲؛ الکامل، ج۲، ص۳۷.
  10. سیرت رسول الله، ج۱، ص۱۵۸.
  11. السیرة النبویه، ابن کثیر، ج۱، ص۲۴۶؛ الاصابه، ج۱، ص۴۷۵؛ سبل الهدی، ج۲، ص۱۴۵.
  12. الاصابه، ج۱، ص۴۷۵.
  13. تاریخ طبری، ج۲، ص۳۲-۳۳؛ امتاع الاسماع، ج۵، ص۶۳؛ الکاشف، ج۱، ص۱۶۷.
  14. تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۴؛ الکامل، ج۲، ص۳۷؛ امتاع الاسماع، ج۱، ص۱۵.
  15. الطبقات، ج۱، ص۱۲۱؛ السیرة النبویه، ابن هشام، ج۱، ص۱۸۰-۱۸۳، «پاورقی»؛ السیرة النبویه، ابن کثیر، ج۱، ص۳۲۲.
  16. التنبیه و الاشراف، ص۱۹۷.
  17. سیره ابن اسحق، ج۲، ص۷۴-۷۵؛ الکامل، ج۲، ص۳۷؛ امتاع الاسماع، ج۸، ص۱۷۹-۱۸۰.
  18. السیرة النبویه، ابن هشام، ج۱، ص۱۱۸.
  19. سیره ابن اسحق، ص۷۵؛ الطبقات، ج۱، ص۱۳۰؛ تاریخ الاسلام، ج۱، ص۵۹.
  20. اعلام النبوه، ص۱۷۵.
  21. فتوح الشام، ج۲، ص۳۳.
  22. تاریخ بغداد، ج۱۰، ص۲۵۱؛ تاریخ دمشق، ج۳، ص۶؛ تهذیب الکمال، ج۱، ص۱۸۹.
  23. الطبقات، ج۱، ص۱۲۱، ۱۵۴؛ تاریخ طبری، ج۲، ص۳۲-۳۳؛ السیرة النبویه، ابن هشام، ج۱، ص۱۱۶-۱۱۹.
  24. الغدیر، ج۷، ص۲۷۲؛ سیرة المصطفی، ج۱، ص۱۲۷-۱۲۸؛ الصحیح من سیرة النبی، ج۲، ص۱۷۶-۱۷۷.
  25. کشف‌الاسرار، ج ۱، ص ۵۵۵؛ مجمع‌البیان، ج ۳، ص ۳۶۱.
  26. السیره‌النبویه، ج ۱، ص ۱۸۸، ۱۹۱.
  27. السیرة الحلبیه، ج ۱، ص ۱۲۰؛ الصحیح من سیره، ج ۲، ص ۹۳ ـ ۹۴.
  28. اسد الغابه، ج ۱، ص ۳۵۵؛ الاصابه، ج ۱، ص ۴۰۴ ـ ۴۰۵.
  29. اسدالغابه، ج ۱، ص ۳۵۵؛ الاصابه، ج ۱، ص ۴۰۴.
  30. دشتی، سید محمود، مقاله «بحیرای راهب»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۵.
  31. الاصابه، ج۱، ص۴۷۶؛ ابوطالب حامی الرسول، ص۱۳.
  32. قس: الطبقات، ج۱، ص۸۰-۸۱؛ سیره ابن اسحق، ص۷۵؛ مروج الذهب، ج۱، ص۸۹؛ مروج الذهب، ج۲، ص۲۸۶.
  33. نک: نقد و بررسی منابع سیره نبوی، ص۳۱۴، «نقد و بررسی سفر پیامبر اکرم به شام.
  34. الوحی المحمدی، ص۷۲.