جعد بن قیس مرادی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{امامت}} {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = اصحاب پیامبر | عنوان مدخل = جعد بن قیس مرادی | مداخل مرتبط = | پرسش مرتبط = }} == آشنایی اجمالی == وی از بنی غطیف تیره‌ای از قبیله مراد است<ref>ابن سلام، ابوعبید القاسم، کتاب النسب، ص۳۲۴؛ ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص...» ایجاد کرد)
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
 
 
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{امامت}}
{{مدخل مرتبط
{{مدخل مرتبط
| موضوع مرتبط = اصحاب پیامبر
| موضوع مرتبط = اصحاب پیامبر
خط ۷: خط ۶:
}}
}}
== آشنایی اجمالی ==
== آشنایی اجمالی ==
وی از [[بنی غطیف]] تیره‌ای از [[قبیله مراد]] است<ref>ابن سلام، ابوعبید القاسم، کتاب النسب، ص۳۲۴؛ ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۵۸۹.</ref>. او از [[پیران]] ([[معمرین]]) است که [[جاهلیت]] و [[اسلام]] را [[درک]] کرد و [[عمر]] او به صد سال رسید. به گفته [[ابن حجر]]، [[ابوسعد عبد الملک الخرکوشی]] در [[شرف المصطفی (کتاب)|شرف المصطفی]] از جعد بن قیس مرادی چنین نقل کرده است: در جاهلیت چهار نفر برای [[حج]] می‌رفتیم و هنگام شب برای استراحت به دره‌ای [[پناه]] بردیم. وقتی شب سکون خود را یافت و [[باران]] ما به [[خواب]] رفتند، شنیدم هاتفی می‌‌گفت: ای کاروانی که برای استراحت [[منزل]] کرده‌اید! وقتی به [[حطیم]] و [[زمزم]] رسیدید، به محمد، [[پیامبر]] [[مبعوث]] از طرف ما [[سلام]] برسانید و به او بگویید به سفارش [[حضرت عیسی]]، ما پیرو [[دین]] تو هستیم<ref>ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۵۸۹؛ شامی، سبل الهدی و الرشاد ، ج۲، ص۲۱۴. هواتف، گویندگان نامعلوم و نامرئی بوده‌اند که اشخاصی را مورد خطاب قرار می‌دادند و مورد هدایت آنان می‌شدند و این خود یکی از معجزات رسول خدا{{صل}} شمرده شده است و کتاب‌های مستقلی نیز مانند کتاب هواتف ابن ابی الدنیا در این باره نوشته شده است.</ref>. تنها از ظاهر [[روایت]] استظهار می‌شود که جعد باید بعد از ندای هاتف، [[خدمت]] [[حضرت]] شرفیاب و [[مسلمان]] شده باشد، وگرنه روایت بالا به [[دیدار]] جعد با [[رسول خدا]]{{صل}} اشاره نکرده است.<ref>[[رمضان محمدی|محمدی، رمضان]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۲ (کتاب)|مقاله «جعد بن قیس مرادی»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۲، ص ۳۹۴.</ref>
وی از [[بنی غطیف]] تیره‌ای از [[قبیله مراد]] است<ref>ابن سلام، ابوعبید القاسم، کتاب النسب، ص۳۲۴؛ ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۵۸۹.</ref>. او از [[پیران]] ([[معمرین]]) است که [[جاهلیت]] و [[اسلام]] را [[درک]] کرد و [[عمر]] او به صد سال رسید. به گفته [[ابن حجر]]، [[ابوسعد عبد الملک الخرکوشی]] در [[شرف المصطفی (کتاب)|شرف المصطفی]] از جعد بن قیس مرادی چنین نقل کرده است: در جاهلیت چهار نفر برای [[حج]] می‌رفتیم و هنگام شب برای استراحت به دره‌ای [[پناه]] بردیم. وقتی شب سکون خود را یافت و [[باران]] ما به [[خواب]] رفتند، شنیدم هاتفی می‌‌گفت: ای کاروانی که برای استراحت [[منزل]] کرده‌اید! وقتی به [[حطیم]] و [[زمزم]] رسیدید، به محمد، [[پیامبر]] [[مبعوث]] از طرف ما [[سلام]] برسانید و به او بگویید به سفارش [[حضرت عیسی]]، ما پیرو [[دین]] تو هستیم<ref>ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۵۸۹؛ شامی، سبل الهدی و الرشاد، ج۲، ص۲۱۴. هواتف، گویندگان نامعلوم و نامرئی بوده‌اند که اشخاصی را مورد خطاب قرار می‌دادند و مورد هدایت آنان می‌شدند و این خود یکی از معجزات رسول خدا {{صل}} شمرده شده است و کتاب‌های مستقلی نیز مانند کتاب هواتف ابن ابی الدنیا در این باره نوشته شده است.</ref>. تنها از ظاهر [[روایت]] استظهار می‌شود که جعد باید بعد از ندای هاتف، [[خدمت]] [[حضرت]] شرفیاب و [[مسلمان]] شده باشد، وگرنه روایت بالا به [[دیدار]] جعد با [[رسول خدا]] {{صل}} اشاره نکرده است.<ref>[[رمضان محمدی|محمدی، رمضان]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۲ (کتاب)|مقاله «جعد بن قیس مرادی»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۲، ص ۳۹۴.</ref>


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
{{مدخل وابسته}}
{{مدخل وابسته}}
*[[مراد]] (قبیله)
* [[مراد]] (قبیله)


{{پایان مدخل وابسته}}
{{پایان مدخل وابسته}}
خط ۲۳: خط ۲۲:
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:مدخل]]
[[رده:اعلام]]
[[رده:اعلام]]
[[رده:اصحاب پیامبر]]
[[رده:اصحاب پیامبر]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۴ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۲۳:۲۱

آشنایی اجمالی

وی از بنی غطیف تیره‌ای از قبیله مراد است[۱]. او از پیران (معمرین) است که جاهلیت و اسلام را درک کرد و عمر او به صد سال رسید. به گفته ابن حجر، ابوسعد عبد الملک الخرکوشی در شرف المصطفی از جعد بن قیس مرادی چنین نقل کرده است: در جاهلیت چهار نفر برای حج می‌رفتیم و هنگام شب برای استراحت به دره‌ای پناه بردیم. وقتی شب سکون خود را یافت و باران ما به خواب رفتند، شنیدم هاتفی می‌‌گفت: ای کاروانی که برای استراحت منزل کرده‌اید! وقتی به حطیم و زمزم رسیدید، به محمد، پیامبر مبعوث از طرف ما سلام برسانید و به او بگویید به سفارش حضرت عیسی، ما پیرو دین تو هستیم[۲]. تنها از ظاهر روایت استظهار می‌شود که جعد باید بعد از ندای هاتف، خدمت حضرت شرفیاب و مسلمان شده باشد، وگرنه روایت بالا به دیدار جعد با رسول خدا (ص) اشاره نکرده است.[۳]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. ابن سلام، ابوعبید القاسم، کتاب النسب، ص۳۲۴؛ ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۵۸۹.
  2. ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۵۸۹؛ شامی، سبل الهدی و الرشاد، ج۲، ص۲۱۴. هواتف، گویندگان نامعلوم و نامرئی بوده‌اند که اشخاصی را مورد خطاب قرار می‌دادند و مورد هدایت آنان می‌شدند و این خود یکی از معجزات رسول خدا (ص) شمرده شده است و کتاب‌های مستقلی نیز مانند کتاب هواتف ابن ابی الدنیا در این باره نوشته شده است.
  3. محمدی، رمضان، مقاله «جعد بن قیس مرادی»، دانشنامه سیره نبوی ج۲، ص ۳۹۴.