حارث بن عبدالله جهنی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{امامت}} {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = اصحاب پیامبر | عنوان مدخل = حارث بن عبدالله جهنی | مداخل مرتبط = | پرسش مرتبط = }} == آشنایی اجمالی == ابن سعد<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۴، ص۲۶۱.</ref> از وی در شمار مسلمان شدگان پیش از فتح مکه نام برده است و ا...» ایجاد کرد)
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
 
 
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{امامت}}
{{مدخل مرتبط
{{مدخل مرتبط
| موضوع مرتبط = اصحاب پیامبر
| موضوع مرتبط = اصحاب پیامبر
خط ۷: خط ۶:
}}
}}
== آشنایی اجمالی ==
== آشنایی اجمالی ==
[[ابن سعد]]<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۴، ص۲۶۱.</ref> از وی در شمار [[مسلمان]] شدگان پیش از [[فتح مکه]] نام برده است و از [[معبد بن عبدالله بن عویمر جهنی]] نقل کرده است که او از سوی [[ضحاک بن قیس]] ۲۰ هزار درهم نزد [[حارث بن عبدالله جهنی]] برد و از او خواست آن درهم‌ها را برای خود استفاده کند و آنگاه [[پیام]] [[معاویه]] را به وی [[ابلاغ]] کرد. معاویه خواسته بود [[حارث]] سخنانی را که یکی از [[دانشمندان یهودی]] در [[یمن]] به وی گفته است، بازگو کند، حارث گفت: [[رسول خدا]]{{صل}} من را به یمن فرستاد، که اگر می‌دانستم آن [[حضرت]] [[رحلت]] خواهند کرد، از ایشان جدا نمی‌شدم. در یمن، آن عالم [[یهودی]] نزد من آمد و خبر داد که [[پیامبر خدا]] همین امروز درگذشت. چنان [[اندوهگین]] شدم که اگر سلاحی داشتم با وی می‌جنگیدم. اندکی بعد، [[نامه]] [[ابوبکر]] این خبر را [[تأیید]] کرد و پس از آن بود که [[مردم]] با من به عنوان [[خلیفه]] [[بیعت]] کردند. این خبر عالم یهودی نشان داد که از [[علم]] سرشاری برخوردار است، از این رو احضارش کرده از خاستگاه [[دانش]] وی پرسیدم. گفت: او [[پیامبری]] بود که در کتاب ما [[روز]] درگذشتش مشخص است، حارث از حوادث پس از رسول خدا{{صل}} پرسید. گفت: [[روزگار]] تا ۳۵ سال به نفع شما خواهد بود. [[ابونعیم]]<ref>ابونعیم، معرفة الصحابه، ج۲، ص۷۹۳.</ref> این داستان را از قول [[حارث بن عبد الله بجلی کوفی]] نقل کرده و از جهنی بودن وی به عنوان [[نقلی]] دیگر یاد کرده است. [[ابوموسی مدینی]] به استناد [[شهرت]] این داستان برای [[جریر بن عبدالله بجلی]]، جریر را تصحیف شده به حارث دانسته است<ref>ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۶۱۹.</ref>، اما [[ابن حجر]]<ref>ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۶۷۴.</ref> به استناد تفاوت محتوای داستان و [[راویان]] خبر، حارث و جریر را دو تن شمرده است.<ref>[[حسین حسینیان مقدم|حسینیان مقدم، حسین]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۲ (کتاب)|مقاله «حارث بن عبدالله جهنی»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۲، ص ۴۷۵.</ref>
[[ابن سعد]]<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۴، ص۲۶۱.</ref> از وی در شمار [[مسلمان]] شدگان پیش از [[فتح مکه]] نام برده است و از [[معبد بن عبدالله بن عویمر جهنی]] نقل کرده است که او از سوی [[ضحاک بن قیس]] ۲۰ هزار درهم نزد [[حارث بن عبدالله جهنی]] برد و از او خواست آن درهم‌ها را برای خود استفاده کند و آنگاه [[پیام]] [[معاویه]] را به وی [[ابلاغ]] کرد. معاویه خواسته بود [[حارث]] سخنانی را که یکی از [[دانشمندان یهودی]] در [[یمن]] به وی گفته است، بازگو کند، حارث گفت: [[رسول خدا]] {{صل}} من را به یمن فرستاد، که اگر می‌دانستم آن [[حضرت]] [[رحلت]] خواهند کرد، از ایشان جدا نمی‌شدم. در یمن، آن عالم [[یهودی]] نزد من آمد و خبر داد که [[پیامبر خدا]] همین امروز درگذشت. چنان [[اندوهگین]] شدم که اگر سلاحی داشتم با وی می‌جنگیدم. اندکی بعد، [[نامه]] [[ابوبکر]] این خبر را [[تأیید]] کرد و پس از آن بود که [[مردم]] با من به عنوان [[خلیفه]] [[بیعت]] کردند. این خبر عالم یهودی نشان داد که از [[علم]] سرشاری برخوردار است، از این رو احضارش کرده از خاستگاه [[دانش]] وی پرسیدم. گفت: او [[پیامبری]] بود که در کتاب ما [[روز]] درگذشتش مشخص است، حارث از حوادث پس از رسول خدا {{صل}} پرسید. گفت: [[روزگار]] تا ۳۵ سال به نفع شما خواهد بود. [[ابونعیم]]<ref>ابونعیم، معرفة الصحابه، ج۲، ص۷۹۳.</ref> این داستان را از قول [[حارث بن عبد الله بجلی کوفی]] نقل کرده و از جهنی بودن وی به عنوان [[نقلی]] دیگر یاد کرده است. [[ابوموسی مدینی]] به استناد [[شهرت]] این داستان برای [[جریر بن عبدالله بجلی]]، جریر را تصحیف شده به حارث دانسته است<ref>ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۶۱۹.</ref>، اما [[ابن حجر]]<ref>ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۶۷۴.</ref> به استناد تفاوت محتوای داستان و [[راویان]] خبر، حارث و جریر را دو تن شمرده است.<ref>[[حسین حسینیان مقدم|حسینیان مقدم، حسین]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۲ (کتاب)|مقاله «حارث بن عبدالله جهنی»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۲، ص ۴۷۵.</ref>


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
{{مدخل وابسته}}
{{مدخل وابسته}}
 
* [[جهنی]] (قبیله)
{{پایان مدخل وابسته}}
{{پایان مدخل وابسته}}


خط ۲۲: خط ۲۱:
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:مدخل]]
[[رده:اعلام]]
[[رده:اعلام]]
[[رده:اصحاب پیامبر]]
[[رده:اصحاب پیامبر]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۴ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۲۳:۳۰

آشنایی اجمالی

ابن سعد[۱] از وی در شمار مسلمان شدگان پیش از فتح مکه نام برده است و از معبد بن عبدالله بن عویمر جهنی نقل کرده است که او از سوی ضحاک بن قیس ۲۰ هزار درهم نزد حارث بن عبدالله جهنی برد و از او خواست آن درهم‌ها را برای خود استفاده کند و آنگاه پیام معاویه را به وی ابلاغ کرد. معاویه خواسته بود حارث سخنانی را که یکی از دانشمندان یهودی در یمن به وی گفته است، بازگو کند، حارث گفت: رسول خدا (ص) من را به یمن فرستاد، که اگر می‌دانستم آن حضرت رحلت خواهند کرد، از ایشان جدا نمی‌شدم. در یمن، آن عالم یهودی نزد من آمد و خبر داد که پیامبر خدا همین امروز درگذشت. چنان اندوهگین شدم که اگر سلاحی داشتم با وی می‌جنگیدم. اندکی بعد، نامه ابوبکر این خبر را تأیید کرد و پس از آن بود که مردم با من به عنوان خلیفه بیعت کردند. این خبر عالم یهودی نشان داد که از علم سرشاری برخوردار است، از این رو احضارش کرده از خاستگاه دانش وی پرسیدم. گفت: او پیامبری بود که در کتاب ما روز درگذشتش مشخص است، حارث از حوادث پس از رسول خدا (ص) پرسید. گفت: روزگار تا ۳۵ سال به نفع شما خواهد بود. ابونعیم[۲] این داستان را از قول حارث بن عبد الله بجلی کوفی نقل کرده و از جهنی بودن وی به عنوان نقلی دیگر یاد کرده است. ابوموسی مدینی به استناد شهرت این داستان برای جریر بن عبدالله بجلی، جریر را تصحیف شده به حارث دانسته است[۳]، اما ابن حجر[۴] به استناد تفاوت محتوای داستان و راویان خبر، حارث و جریر را دو تن شمرده است.[۵]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۴، ص۲۶۱.
  2. ابونعیم، معرفة الصحابه، ج۲، ص۷۹۳.
  3. ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۶۱۹.
  4. ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۶۷۴.
  5. حسینیان مقدم، حسین، مقاله «حارث بن عبدالله جهنی»، دانشنامه سیره نبوی ج۲، ص ۴۷۵.