حفی (اسم الهی): تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{امامت}} {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = صفات الهی | عنوان مدخل = حفی | مداخل مرتبط = | پرسش مرتبط = }} == مقدمه == «حفی» بر وزن فعیل از ریشه «ح ـ ف ـ ی» یا «ح ـ ف ـ و» به معنای مبالغه در اموری چون حاجت خواستن، نیکی و اکرام، پرس و جو از حال شخص یا چی...» ایجاد کرد)
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
 
 
(۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{امامت}}
{{مدخل مرتبط
{{مدخل مرتبط
| موضوع مرتبط = صفات الهی
| موضوع مرتبط = اسم الهی
| عنوان مدخل  = حفی
| عنوان مدخل  = حفی
| مداخل مرتبط =  
| مداخل مرتبط = [[حفی در قرآن]]
| پرسش مرتبط  =  
| پرسش مرتبط  =  
}}
}}
خط ۹: خط ۸:
«[[حفی]]» بر وزن فعیل از ریشه «ح ـ ف ـ ی» یا «ح ـ ف ـ و» به معنای [[مبالغه]] در اموری چون [[حاجت خواستن]]، [[نیکی]] و [[اکرام]]، پرس و جو از حال شخص یا چیزی است.<ref>مفردات، ص۲۴۶، «حفی»؛ لسان العرب، ج ۳، ص۲۵۰ - ۲۵۱، «صفا»؛ مجمع‌البحرین، ج ۱، ص۵۴۲.</ref> برای واژه حفی معانی گوناگونی نظیر [[مهربان]]، [[نیکوکار]]، [[دانا]]، [[پرسشگر]] و... ذکر شده‌اند <ref>مفردات، ص۲۴۶؛ مجمع البحرین، ج ۱، ص۵۴۲؛ نثر طوبی، ج ۱، ص۱۸۱، «حفی».</ref> که در همه آنها باید مبالغه و [[اصرار]] باشد.
«[[حفی]]» بر وزن فعیل از ریشه «ح ـ ف ـ ی» یا «ح ـ ف ـ و» به معنای [[مبالغه]] در اموری چون [[حاجت خواستن]]، [[نیکی]] و [[اکرام]]، پرس و جو از حال شخص یا چیزی است.<ref>مفردات، ص۲۴۶، «حفی»؛ لسان العرب، ج ۳، ص۲۵۰ - ۲۵۱، «صفا»؛ مجمع‌البحرین، ج ۱، ص۵۴۲.</ref> برای واژه حفی معانی گوناگونی نظیر [[مهربان]]، [[نیکوکار]]، [[دانا]]، [[پرسشگر]] و... ذکر شده‌اند <ref>مفردات، ص۲۴۶؛ مجمع البحرین، ج ۱، ص۵۴۲؛ نثر طوبی، ج ۱، ص۱۸۱، «حفی».</ref> که در همه آنها باید مبالغه و [[اصرار]] باشد.


به گفته برخی، اصل واحد در ماده این کلمه، [[دست]] برداشتن از دلبستگی‌ها و دور ریختن حجاب‌ها و ظاهر شدن خصوصیت، [[خلوص]] و صفاست، از این رو در معانی کندن [[کفش]] و پابرهنه [[راه رفتن]]، چیدن شارب و... به کار رفته است.<ref> التحقیق، ج ۲، ص۲۵۷، «حفی».</ref> «حفی» از [[صفات خدا]] <ref>دایرة المعارف تشیع، ج ۲، ص۳۸۸.</ref> و [[اسماء]] حسنای او <ref>تجلیات فی الاسماء الحسنی، ص۱۱۳؛ موسوعة له الاسماء الحسنی، ج ۲، ص۱۱۱.</ref> و به معنای نیکوکار [[مهربانی]] است که به دقیق‌ترین [[خواسته‌ها]] می‌نگرد وهمه آنها را به نیکویی برمی‌آورد.<ref> المیزان، ج ۱۴، ص۵۹.</ref> به گفته برخی، [[مداومت]] بر اسم یادشده برای [[آگاهی]] به نیات و [[افکار]] دیگران و ۹۸ بار (عدد اسم حفیّ به حساب حروف ابجد) تکرارآن برای دستیابی به [[محبت]] و [[دوستی]] (نزد دیگران) سودمند است.<ref>خواص اسماء اللّه‌ الحسنی، ص۸۷.</ref> واژه «حفی» به شکل اسم و [[صفت خدا]] تنها یک بار در [[قرآن]] به کار رفته است؛ آنجا که از زبان [[ابراهیم]]{{ع}} چنین گزارش می‌کند: {{متن قرآن| إِنَّهُ كَانَ بِي حَفِيًّا}}<ref>« او با من مهربان است» سوره مریم، آیه ۴۷.</ref> از [[سیاق آیات]] برداشت می‌شود که {{متن قرآن| إِنَّهُ كَانَ بِي حَفِيًّا}}<ref>« او با من مهربان است» سوره مریم، آیه ۴۷.</ref> تعلیلی برای مضمون مطلب پیشین (امیدبخشیده شدن [[آزر]]) است،<ref>روح المعانی، ج ۹، ص۱۴۸؛ التحریر و التنویر، ج ۱۶، ص۱۲۲.</ref> چون ابراهیم{{ع}} آزر را با دلیل و [[منطق]] از [[بت‌پرستی]] باز می‌دارد: {{متن قرآن|إِذْ قَالَ لِأَبِيهِ يَا أَبَتِ لِمَ تَعْبُدُ مَا لَا يَسْمَعُ وَلَا يُبْصِرُ وَلَا يُغْنِي عَنْكَ شَيْئًا}}<ref>«هنگامی که به پدر خویش گفت: ای پدر! چرا چیزی را می‌پرستی که نه می‌شنود و نه می‌بیند و نه هیچ به کار تو می‌آید؟» سوره مریم، آیه ۴۲.</ref> و با [[مهرورزی]] <ref>قصص الانبیاء، ج ۱، ص۴۶۹.</ref> و [[احترام]] <ref>الکشاف، ج ۳، ص۲۱.</ref> [[علم]] خود را به او گوشزد می‌کند: {{متن قرآن|يَا أَبَتِ إِنِّي قَدْ جَاءَنِي مِنَ الْعِلْمِ مَا لَمْ يَأْتِكَ فَاتَّبِعْنِي أَهْدِكَ صِرَاطًا سَوِيًّا}}<ref>«ای پدر! بی‌گمان من به چیزی از دانش دست یافته‌ام که تو بدان دست نیافته‌ای ؛ بنابراین از من پیروی کن تا تو را به راهی درست رهنمون گردم» سوره مریم، آیه ۴۳.</ref> و وی را به [[پیروی]] از خویش برای [[هدایت]] به [[راه راست]] فرامی‌خواند. و به او درخواست [[آمرزش]] را [[وعده]] می‌دهد: {{متن قرآن|َ سَأَسْتَغْفِرُ لَكَ رَبِّي}}<ref>« از پروردگارم برای تو آمرزش خواهم خواست» سوره مریم، آیه ۴۷.</ref>؛ نیز {{متن قرآن|قَدْ كَانَتْ لَكُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِي إِبْرَاهِيمَ وَالَّذِينَ مَعَهُ إِذْ قَالُوا لِقَوْمِهِمْ إِنَّا بُرَآءُ مِنْكُمْ وَمِمَّا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ كَفَرْنَا بِكُمْ وَبَدَا بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمُ الْعَدَاوَةُ وَالْبَغْضَاءُ أَبَدًا حَتَّى تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَحْدَهُ إِلَّا قَوْلَ إِبْرَاهِيمَ لِأَبِيهِ لَأَسْتَغْفِرَنَّ لَكَ وَمَا أَمْلِكُ لَكَ مِنَ اللَّهِ مِنْ شَيْءٍ رَبَّنَا عَلَيْكَ تَوَكَّلْنَا وَإِلَيْكَ أَنَبْنَا وَإِلَيْكَ الْمَصِيرُ}}<ref>«بی‌گمان برای شما ابراهیم و همراهان وی نمونه‌ای نیکویند آنگاه که به قوم خود گفتند: ما از شما و آنچه به جای خداوند می‌پرستید بیزاریم، شما را انکار می‌کنیم و میان ما و شما جاودانه دشمنی و کینه پدید آمده است تا زمانی که به خداوند یگانه ایمان آورید؛ جز (این) گفتار ابراهیم که به پدرش گفت: برای تو از خداوند آمرزش خواهم خواست و من برای تو در برابر خداوند هیچ اختیاری ندارم؛ پروردگارا! ما بر تو توکل داریم و به سوی تو روی می‌آوریم و بازگشت (هر چیز) به سوی توست» سوره ممتحنه، آیه ۴.</ref> و سرانجام می‌فرماید [[خدا]] به من بسیار [[مهربان]] است و [[امید]] می‌رود دعای مرا [[اجابت]] کند و تو را بیامرزد.
به گفته برخی، اصل واحد در ماده این کلمه، [[دست]] برداشتن از دلبستگی‌ها و دور ریختن حجاب‌ها و ظاهر شدن خصوصیت، [[خلوص]] و صفاست، از این رو در معانی کندن [[کفش]] و پابرهنه [[راه رفتن]]، چیدن شارب و... به کار رفته است.<ref> التحقیق، ج ۲، ص۲۵۷، «حفی».</ref> «حفی» از [[صفات خدا]] <ref>دایرة المعارف تشیع، ج ۲، ص۳۸۸.</ref> و [[اسماء]] حسنای او <ref>تجلیات فی الاسماء الحسنی، ص۱۱۳؛ موسوعة له الاسماء الحسنی، ج ۲، ص۱۱۱.</ref> و به معنای نیکوکار [[مهربانی]] است که به دقیق‌ترین [[خواسته‌ها]] می‌نگرد وهمه آنها را به نیکویی برمی‌آورد.<ref> المیزان، ج ۱۴، ص۵۹.</ref> به گفته برخی، [[مداومت]] بر اسم یادشده برای [[آگاهی]] به نیات و [[افکار]] دیگران و ۹۸ بار (عدد اسم حفیّ به حساب حروف ابجد) تکرارآن برای دستیابی به [[محبت]] و [[دوستی]] (نزد دیگران) سودمند است.<ref>خواص اسماء اللّه‌ الحسنی، ص۸۷.</ref> واژه «حفی» به شکل اسم و [[صفت خدا]] تنها یک بار در [[قرآن]] به کار رفته است؛ آنجا که از زبان [[ابراهیم]] {{ع}} چنین گزارش می‌کند: {{متن قرآن| إِنَّهُ كَانَ بِي حَفِيًّا}}<ref>«او با من مهربان است» سوره مریم، آیه ۴۷.</ref> از [[سیاق آیات]] برداشت می‌شود که {{متن قرآن| إِنَّهُ كَانَ بِي حَفِيًّا}}<ref>«او با من مهربان است» سوره مریم، آیه ۴۷.</ref> تعلیلی برای مضمون مطلب پیشین (امیدبخشیده شدن [[آزر]]) است،<ref>روح المعانی، ج ۹، ص۱۴۸؛ التحریر و التنویر، ج ۱۶، ص۱۲۲.</ref> چون ابراهیم {{ع}} آزر را با دلیل و [[منطق]] از [[بت‌پرستی]] باز می‌دارد: {{متن قرآن|إِذْ قَالَ لِأَبِيهِ يَا أَبَتِ لِمَ تَعْبُدُ مَا لَا يَسْمَعُ وَلَا يُبْصِرُ وَلَا يُغْنِي عَنْكَ شَيْئًا}}<ref>«هنگامی که به پدر خویش گفت: ای پدر! چرا چیزی را می‌پرستی که نه می‌شنود و نه می‌بیند و نه هیچ به کار تو می‌آید؟» سوره مریم، آیه ۴۲.</ref> و با [[مهرورزی]] <ref>قصص الانبیاء، ج ۱، ص۴۶۹.</ref> و [[احترام]] <ref>الکشاف، ج ۳، ص۲۱.</ref> [[علم]] خود را به او گوشزد می‌کند: {{متن قرآن|يَا أَبَتِ إِنِّي قَدْ جَاءَنِي مِنَ الْعِلْمِ مَا لَمْ يَأْتِكَ فَاتَّبِعْنِي أَهْدِكَ صِرَاطًا سَوِيًّا}}<ref>«ای پدر! بی‌گمان من به چیزی از دانش دست یافته‌ام که تو بدان دست نیافته‌ای؛ بنابراین از من پیروی کن تا تو را به راهی درست رهنمون گردم» سوره مریم، آیه ۴۳.</ref> و وی را به [[پیروی]] از خویش برای [[هدایت]] به [[راه راست]] فرامی‌خواند. و به او درخواست [[آمرزش]] را [[وعده]] می‌دهد: {{متن قرآن|َ سَأَسْتَغْفِرُ لَكَ رَبِّي}}<ref>«از پروردگارم برای تو آمرزش خواهم خواست» سوره مریم، آیه ۴۷.</ref>؛ نیز {{متن قرآن|قَدْ كَانَتْ لَكُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِي إِبْرَاهِيمَ وَالَّذِينَ مَعَهُ إِذْ قَالُوا لِقَوْمِهِمْ إِنَّا بُرَآءُ مِنْكُمْ وَمِمَّا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ كَفَرْنَا بِكُمْ وَبَدَا بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمُ الْعَدَاوَةُ وَالْبَغْضَاءُ أَبَدًا حَتَّى تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَحْدَهُ إِلَّا قَوْلَ إِبْرَاهِيمَ لِأَبِيهِ لَأَسْتَغْفِرَنَّ لَكَ وَمَا أَمْلِكُ لَكَ مِنَ اللَّهِ مِنْ شَيْءٍ رَبَّنَا عَلَيْكَ تَوَكَّلْنَا وَإِلَيْكَ أَنَبْنَا وَإِلَيْكَ الْمَصِيرُ}}<ref>«بی‌گمان برای شما ابراهیم و همراهان وی نمونه‌ای نیکویند آنگاه که به قوم خود گفتند: ما از شما و آنچه به جای خداوند می‌پرستید بیزاریم، شما را انکار می‌کنیم و میان ما و شما جاودانه دشمنی و کینه پدید آمده است تا زمانی که به خداوند یگانه ایمان آورید؛ جز (این) گفتار ابراهیم که به پدرش گفت: برای تو از خداوند آمرزش خواهم خواست و من برای تو در برابر خداوند هیچ اختیاری ندارم؛ پروردگارا! ما بر تو توکل داریم و به سوی تو روی می‌آوریم و بازگشت (هر چیز) به سوی توست» سوره ممتحنه، آیه ۴.</ref> و سرانجام می‌فرماید [[خدا]] به من بسیار [[مهربان]] است و [[امید]] می‌رود دعای مرا [[اجابت]] کند و تو را بیامرزد.


[[ابراهیم]]{{ع}} با این سخن خویش که نشان دهنده امید برای پذیرش خواسته وی از سوی خداست، به [[آزر]] فهماند که به آمرزش وی [[امیدوار]] است.<ref>المیزان، ج ۱۴، ص۶۰.</ref> به سخن دیگر، به آزر توجه داد که آمرزش او را از [[سعادت]] خود می‌داند؛ زیرا صاحب این گفتار [[معتقد]] است که [[حفی]] بودن برای کسی به معنای فراهم ساختن هر چیزی برای [[خوشبختی]] اوست.<ref>قصص الانبیاء، ج ۱، ص۴۶۹.</ref> ابراهیم{{ع}} بیشتر [[مفسران]] در [[تفسیر آیه]] یادشده در بیان معنای «حفی» واژه «لطیف» را یاد کرده‌اند که گاهی به [[تنهایی]] و زمانی همراه کلماتی نظیر، [[احسان]]، [[اکرام]] و [[برّ]] به کار رفته است.<ref>جامع‌البیان، ج ۱۶، ص۱۱۶؛ الدرالمنثور، ج ۵، ص۵۱۴؛ روض الجنان، ج ۱۳، ص۹۱؛ اضواء البیان، ج ۴، ص۲۱۹.</ref> برخی گفته‌اند: [[لطف]] و [[نیکی]] وقتی به کمال خود رسید یا اندازه آن شدت یافت،<ref> التحریر و التنویر، ج ۱۶، ص۱۲۲.</ref> معنای حفی عملی می‌شود، چنان‌که برخی دیگر حفی را به «[[بلیغ]] در نیکی و [[عطوفت]]» معنا کرده‌اند<ref> الاصفی، ج ۲، ص۷۴۲؛ روح المعانی، ج ۹، ص۱۴۸.</ref>.<ref>[[ابوالفضل یغمائی|یغمائی، ابوالفضل]]، [[حفی - یغمائی (مقاله)|مقاله «حفی»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۱ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۱، ص ۱۳۴- ۱۳۶</ref>
[[ابراهیم]] {{ع}} با این سخن خویش که نشان دهنده امید برای پذیرش خواسته وی از سوی خداست، به [[آزر]] فهماند که به آمرزش وی [[امیدوار]] است.<ref>المیزان، ج ۱۴، ص۶۰.</ref> به سخن دیگر، به آزر توجه داد که آمرزش او را از [[سعادت]] خود می‌داند؛ زیرا صاحب این گفتار [[معتقد]] است که [[حفی]] بودن برای کسی به معنای فراهم ساختن هر چیزی برای [[خوشبختی]] اوست.<ref>قصص الانبیاء، ج ۱، ص۴۶۹.</ref> ابراهیم {{ع}} بیشتر [[مفسران]] در [[تفسیر آیه]] یادشده در بیان معنای «حفی» واژه «لطیف» را یاد کرده‌اند که گاهی به [[تنهایی]] و زمانی همراه کلماتی نظیر، [[احسان]]، [[اکرام]] و [[برّ]] به کار رفته است.<ref>جامع‌البیان، ج ۱۶، ص۱۱۶؛ الدرالمنثور، ج ۵، ص۵۱۴؛ روض الجنان، ج ۱۳، ص۹۱؛ اضواء البیان، ج ۴، ص۲۱۹.</ref> برخی گفته‌اند: [[لطف]] و [[نیکی]] وقتی به کمال خود رسید یا اندازه آن شدت یافت،<ref> التحریر و التنویر، ج ۱۶، ص۱۲۲.</ref> معنای حفی عملی می‌شود، چنان‌که برخی دیگر حفی را به «[[بلیغ]] در نیکی و [[عطوفت]]» معنا کرده‌اند<ref> الاصفی، ج ۲، ص۷۴۲؛ روح المعانی، ج ۹، ص۱۴۸.</ref>.<ref>[[ابوالفضل یغمائی|یغمائی، ابوالفضل]]، [[حفی - یغمائی (مقاله)|مقاله «حفی»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۱ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۱، ص ۱۳۴- ۱۳۶</ref>


== منابع ==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
# [[پرونده:000061.jpg|22px]] [[ابوالفضل یغمائی|یغمائی، ابوالفضل]]، [[حفیظ - اسحاق‌نیا تربتی (مقاله)|مقاله «حفیظ»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۱ (کتاب)|'''دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۰''']]
# [[پرونده:000061.jpg|22px]] [[ابوالفضل یغمائی|یغمائی، ابوالفضل]]، [[حفی - یغمائی (مقاله)|مقاله «حفی»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۱ (کتاب)|'''دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۱''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}


خط ۲۲: خط ۲۱:


[[رده:حفی (اسم الهی)]]
[[رده:حفی (اسم الهی)]]
[[رده:مدخل]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۴ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۲۳:۴۵

مقدمه

«حفی» بر وزن فعیل از ریشه «ح ـ ف ـ ی» یا «ح ـ ف ـ و» به معنای مبالغه در اموری چون حاجت خواستن، نیکی و اکرام، پرس و جو از حال شخص یا چیزی است.[۱] برای واژه حفی معانی گوناگونی نظیر مهربان، نیکوکار، دانا، پرسشگر و... ذکر شده‌اند [۲] که در همه آنها باید مبالغه و اصرار باشد.

به گفته برخی، اصل واحد در ماده این کلمه، دست برداشتن از دلبستگی‌ها و دور ریختن حجاب‌ها و ظاهر شدن خصوصیت، خلوص و صفاست، از این رو در معانی کندن کفش و پابرهنه راه رفتن، چیدن شارب و... به کار رفته است.[۳] «حفی» از صفات خدا [۴] و اسماء حسنای او [۵] و به معنای نیکوکار مهربانی است که به دقیق‌ترین خواسته‌ها می‌نگرد وهمه آنها را به نیکویی برمی‌آورد.[۶] به گفته برخی، مداومت بر اسم یادشده برای آگاهی به نیات و افکار دیگران و ۹۸ بار (عدد اسم حفیّ به حساب حروف ابجد) تکرارآن برای دستیابی به محبت و دوستی (نزد دیگران) سودمند است.[۷] واژه «حفی» به شکل اسم و صفت خدا تنها یک بار در قرآن به کار رفته است؛ آنجا که از زبان ابراهیم (ع) چنین گزارش می‌کند: ﴿ إِنَّهُ كَانَ بِي حَفِيًّا[۸] از سیاق آیات برداشت می‌شود که ﴿ إِنَّهُ كَانَ بِي حَفِيًّا[۹] تعلیلی برای مضمون مطلب پیشین (امیدبخشیده شدن آزر) است،[۱۰] چون ابراهیم (ع) آزر را با دلیل و منطق از بت‌پرستی باز می‌دارد: ﴿إِذْ قَالَ لِأَبِيهِ يَا أَبَتِ لِمَ تَعْبُدُ مَا لَا يَسْمَعُ وَلَا يُبْصِرُ وَلَا يُغْنِي عَنْكَ شَيْئًا[۱۱] و با مهرورزی [۱۲] و احترام [۱۳] علم خود را به او گوشزد می‌کند: ﴿يَا أَبَتِ إِنِّي قَدْ جَاءَنِي مِنَ الْعِلْمِ مَا لَمْ يَأْتِكَ فَاتَّبِعْنِي أَهْدِكَ صِرَاطًا سَوِيًّا[۱۴] و وی را به پیروی از خویش برای هدایت به راه راست فرامی‌خواند. و به او درخواست آمرزش را وعده می‌دهد: ﴿َ سَأَسْتَغْفِرُ لَكَ رَبِّي[۱۵]؛ نیز ﴿قَدْ كَانَتْ لَكُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِي إِبْرَاهِيمَ وَالَّذِينَ مَعَهُ إِذْ قَالُوا لِقَوْمِهِمْ إِنَّا بُرَآءُ مِنْكُمْ وَمِمَّا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ كَفَرْنَا بِكُمْ وَبَدَا بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمُ الْعَدَاوَةُ وَالْبَغْضَاءُ أَبَدًا حَتَّى تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَحْدَهُ إِلَّا قَوْلَ إِبْرَاهِيمَ لِأَبِيهِ لَأَسْتَغْفِرَنَّ لَكَ وَمَا أَمْلِكُ لَكَ مِنَ اللَّهِ مِنْ شَيْءٍ رَبَّنَا عَلَيْكَ تَوَكَّلْنَا وَإِلَيْكَ أَنَبْنَا وَإِلَيْكَ الْمَصِيرُ[۱۶] و سرانجام می‌فرماید خدا به من بسیار مهربان است و امید می‌رود دعای مرا اجابت کند و تو را بیامرزد.

ابراهیم (ع) با این سخن خویش که نشان دهنده امید برای پذیرش خواسته وی از سوی خداست، به آزر فهماند که به آمرزش وی امیدوار است.[۱۷] به سخن دیگر، به آزر توجه داد که آمرزش او را از سعادت خود می‌داند؛ زیرا صاحب این گفتار معتقد است که حفی بودن برای کسی به معنای فراهم ساختن هر چیزی برای خوشبختی اوست.[۱۸] ابراهیم (ع) بیشتر مفسران در تفسیر آیه یادشده در بیان معنای «حفی» واژه «لطیف» را یاد کرده‌اند که گاهی به تنهایی و زمانی همراه کلماتی نظیر، احسان، اکرام و برّ به کار رفته است.[۱۹] برخی گفته‌اند: لطف و نیکی وقتی به کمال خود رسید یا اندازه آن شدت یافت،[۲۰] معنای حفی عملی می‌شود، چنان‌که برخی دیگر حفی را به «بلیغ در نیکی و عطوفت» معنا کرده‌اند[۲۱].[۲۲]

منابع

پانویس

  1. مفردات، ص۲۴۶، «حفی»؛ لسان العرب، ج ۳، ص۲۵۰ - ۲۵۱، «صفا»؛ مجمع‌البحرین، ج ۱، ص۵۴۲.
  2. مفردات، ص۲۴۶؛ مجمع البحرین، ج ۱، ص۵۴۲؛ نثر طوبی، ج ۱، ص۱۸۱، «حفی».
  3. التحقیق، ج ۲، ص۲۵۷، «حفی».
  4. دایرة المعارف تشیع، ج ۲، ص۳۸۸.
  5. تجلیات فی الاسماء الحسنی، ص۱۱۳؛ موسوعة له الاسماء الحسنی، ج ۲، ص۱۱۱.
  6. المیزان، ج ۱۴، ص۵۹.
  7. خواص اسماء اللّه‌ الحسنی، ص۸۷.
  8. «او با من مهربان است» سوره مریم، آیه ۴۷.
  9. «او با من مهربان است» سوره مریم، آیه ۴۷.
  10. روح المعانی، ج ۹، ص۱۴۸؛ التحریر و التنویر، ج ۱۶، ص۱۲۲.
  11. «هنگامی که به پدر خویش گفت: ای پدر! چرا چیزی را می‌پرستی که نه می‌شنود و نه می‌بیند و نه هیچ به کار تو می‌آید؟» سوره مریم، آیه ۴۲.
  12. قصص الانبیاء، ج ۱، ص۴۶۹.
  13. الکشاف، ج ۳، ص۲۱.
  14. «ای پدر! بی‌گمان من به چیزی از دانش دست یافته‌ام که تو بدان دست نیافته‌ای؛ بنابراین از من پیروی کن تا تو را به راهی درست رهنمون گردم» سوره مریم، آیه ۴۳.
  15. «از پروردگارم برای تو آمرزش خواهم خواست» سوره مریم، آیه ۴۷.
  16. «بی‌گمان برای شما ابراهیم و همراهان وی نمونه‌ای نیکویند آنگاه که به قوم خود گفتند: ما از شما و آنچه به جای خداوند می‌پرستید بیزاریم، شما را انکار می‌کنیم و میان ما و شما جاودانه دشمنی و کینه پدید آمده است تا زمانی که به خداوند یگانه ایمان آورید؛ جز (این) گفتار ابراهیم که به پدرش گفت: برای تو از خداوند آمرزش خواهم خواست و من برای تو در برابر خداوند هیچ اختیاری ندارم؛ پروردگارا! ما بر تو توکل داریم و به سوی تو روی می‌آوریم و بازگشت (هر چیز) به سوی توست» سوره ممتحنه، آیه ۴.
  17. المیزان، ج ۱۴، ص۶۰.
  18. قصص الانبیاء، ج ۱، ص۴۶۹.
  19. جامع‌البیان، ج ۱۶، ص۱۱۶؛ الدرالمنثور، ج ۵، ص۵۱۴؛ روض الجنان، ج ۱۳، ص۹۱؛ اضواء البیان، ج ۴، ص۲۱۹.
  20. التحریر و التنویر، ج ۱۶، ص۱۲۲.
  21. الاصفی، ج ۲، ص۷۴۲؛ روح المعانی، ج ۹، ص۱۴۸.
  22. یغمائی، ابوالفضل، مقاله «حفی»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۱، ص ۱۳۴- ۱۳۶