رحمت
رحمت ضد قساوت و به معنای مهربانی و دلسوزی است. این واژه در آیات بسیاری از قرآن کریم مورد استفاده قرار گرفته است، حال یا به صورت واژه رحمت و یا کلماتی که به آن تفسیر شدهاند. از عواملی به عنوان جلب رحمت خداوند نام برده شده است مانند: اعتصام به خدا؛ اطاعت از پیامبر (ص)؛ پیروی از قرآن کریم و از عواملی یاد شده است که مانع رحمت خداوند هستند مانند: شرک؛ کفر؛ نفاق؛ ارتداد. از نمونههای بارز به عنوان مصادیق رحمت الهی از بعثت انبیا؛ وجود امامان و نزول قرآن نام برده شده است.
مقدمه
مهربانی، نازک دلی[۱]، مرحمت، نعمت، لطف و احسان، گذشت[۲]. اصل آن "رَحم" به معنای رقّت، عطوفت، رأفت[۳].
مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ[۴].
آنچه در قرآن کریم به عنوان رحمت وارد شده، غالباً اِنعام و عفو الهی نسبت به بندگان است. رحمن و رحیم از اسمای الهی هستند که هر دو ریشه در "رحم" دارند.
قرآن کریم بر رحم و رحمت انسانها به یکدیگر تأکید دارد: وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ[۵]. این آیه شریفه از لحاظ مفهوم مترادف آیه شریفه: أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ[۶] است.
رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ یعنی در میان مؤمنان دوستی، مهربانی و عطوفت حاکم است[۷]. این ارتباط قلبی نزدیک و مودّت موجب استحکام و استواری در وحدت و همبستگی جامعه مؤمنان است.
در فرهنگ سیاسی، اشتراک در امیال و عواطف و اتحاد در افکار و تمایلات فقط محدود به مشارکت در غم و شادی نیست؛ بلکه مستلزم تلاش در جهت کمک به یکدیگر نیز میباشد که به آن همدلی و همنوایی نیز میگویند[۸].[۹]
معناشناسی
رحمت ضد قساوت[۱۰]، شدت[۱۱]، غضب[۱۲] و سخط[۱۳] و به معنای مهربانی[۱۴]، رأفت[۱۵]، عطوفت و دلسوزی[۱۶] است؛ به گونهای که سبب احسان و بخشش به دیگری گردد[۱۷] به آنچه نیز از سر ترحّم به دیگری داده میشود، رحمت میگویند،[۱۸] که در این صورت رحمت، معنایی مساوی با نعمت دارد، بلکه به گفتهای معنای رحمت نعمت است[۱۹]؛ حتی بعضی[۲۰] استعمال واژه رحمت را در معنای رقت و دلسوزی مجاز دانستهاند و معنای حقیقیاش را همان نعمت[۲۱].
رحمت، رقّت و لطافتی است که مقتضی احسان باشد. اما چنانچه رحمت به خدا نسبت داده شود تنها به معنای احسانی است که در حق بندگانش روا میدارد[۲۲]، چرا که رقّت به معنای انفعال و تأثّر قلبی، در خدا راهی ندارد[۲۳].
نگاه قرآنی
واژه «رحمت» در آیات بسیاری از قرآن کریم مورد استفاده قرار گرفته است و علاوه بر آن کلماتی از قرآن کریم به رحمت تفسیر شدهاند، مانند: "روح":وَكَذَلِكَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ رُوحًا مِّنْ أَمْرِنَا مَا كُنتَ تَدْرِي مَا الْكِتَابُ وَلا الإِيمَانُ وَلَكِن جَعَلْنَاهُ نُورًا نَّهْدِي بِهِ مَنْ نَّشَاء مِنْ عِبَادِنَا وَإِنَّكَ لَتَهْدِي إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ[۲۴][۲۵]؛ "رَوح": يَا بَنِيَّ اذْهَبُواْ فَتَحَسَّسُواْ مِن يُوسُفَ وَأَخِيهِ وَلاَ تَيْأَسُواْ مِن رَّوْحِ اللَّهِ إِنَّهُ لاَ يَيْأَسُ مِن رَّوْحِ اللَّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْكَافِرُونَ[۲۶][۲۷]؛ "نعمت": لَوْلا أَن تَدَارَكَهُ نِعْمَةٌ مِّن رَّبِّهِ لَنُبِذَ بِالْعَرَاء وَهُوَ مَذْمُومٌ[۲۸][۲۹].[۳۰]
رحمت الهی
عوامل جلب رحمت خاص الهی و محرومیت از آن
بر اساس آیات قرآن، برخی از عوامل رحمت خاص الهی عبارتاند از:
- اعتصام به خدا: فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُواْ بِاللَّهِ وَاعْتَصَمُواْ بِهِ فَسَيُدْخِلُهُمْ فِي رَحْمَةٍ مِّنْهُ وَفَضْلٍ وَيَهْدِيهِمْ إِلَيْهِ صِرَاطًا مُّسْتَقِيمًا [۳۱]،
- اطاعت از پیامبر (ص): إِنَّ الَّذِينَ يُنَادُونَكَ مِن وَرَاء الْحُجُرَاتِ أَكْثَرُهُمْ لا يَعْقِلُونَ وَلَوْ أَنَّهُمْ صَبَرُوا حَتَّى تَخْرُجَ إِلَيْهِمْ لَكَانَ خَيْرًا لَّهُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ[۳۲]،
- پیروی از قرآن کریم: وَهَذَا كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ مُبَارَكٌ فَاتَّبِعُوهُ وَاتَّقُواْ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ[۳۳]،
- سکوت و گوش فرا دادن به هنگام تلاوت قرآن: و وَإِذَا قُرِئَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُواْ لَهُ وَأَنصِتُواْ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ [۳۴] و ... .
برخی از عوامل محرومیت از رحمت الهی نیز عبارتاند از:
- شرک: وَيُعَذِّبَ الْمُنَافِقِينَ وَالْمُنَافِقَاتِ وَالْمُشْرِكِينَ وَالْمُشْرِكَاتِ الظَّانِّينَ بِاللَّهِ ظَنَّ السَّوْءِ عَلَيْهِمْ دَائِرَةُ السَّوْءِ وَغَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَلَعَنَهُمْ وَأَعَدَّ لَهُمْ جَهَنَّمَ وَسَاءَتْ مَصِيرًا[۳۵]،
- کفر وَالَّذِينَ كَفَرُوا بِآيَاتِ اللَّهِ وَلِقَائِهِ أُوْلَئِكَ يَئِسُوا مِن رَّحْمَتِي وَأُولَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ [۳۶]؛
- نفاق: وَعَدَ اللَّه الْمُنَافِقِينَ وَالْمُنَافِقَاتِ وَالْكُفَّارَ نَارَ جَهَنَّمَ خَالِدِينَ فِيهَا هِيَ حَسْبُهُمْ وَلَعَنَهُمُ اللَّهُ وَلَهُمْ عَذَابٌ مُّقِيمٌ[۳۷]،
- ارتداد: كَيْفَ يَهْدِي اللَّهُ قَوْمًا كَفَرُواْ بَعْدَ إِيمَانِهِمْ وَشَهِدُواْ أَنَّ الرَّسُولَ حَقٌّ وَجَاءَهُمُ الْبَيِّنَاتُ وَاللَّهُ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ أُوْلَئِكَ جَزَاؤُهُمْ أَنَّ عَلَيْهِمْ لَعْنَةَ اللَّهِ وَالْمَلائِكَةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِينَ[۳۸]،
- ایمان به طاغوت: أُوْلَئِكَ الَّذِينَ لَعَنَهُمُ اللَّهُ وَمَن يَلْعَنِ اللَّهُ فَلَن تَجِدَ لَهُ نَصِيرًا[۳۹] و ...[۴۰].
مصادیق رحمت الهی
بر پایه آیات قرآن کریم مصادیق رحمت الهی بدین شرحاند:
بعثت انبیا (ع)
در آیه أَمْ يَقُولُونَ افْتَرَاهُ قُلْ إِنِ افْتَرَيْتُهُ فَلَا تَمْلِكُونَ لِي مِنَ اللَّهِ شَيْئًا هُوَ أَعْلَمُ بِمَا تُفِيضُونَ فِيهِ كَفَى بِهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَهُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ[۴۱] در پاسخ به انکار رسالت، غفور بودن و رحیم بودن پروردگار یاد شده است[۴۲]؛ همچنین آیه وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلاَّ رَحْمَةً لِّلْعَالَمِينَ[۴۳] ارسال پیامبر اسلام (ص) را جز رحمت بر جهانیان ندانسته؛ آیه وَيُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنِينَ وَرَحْمَةٌ لِّلَّذِينَ آمَنُواْ مِنكُمْ [۴۴] نیز ایشان را برای خصوص مؤمنان، رحمت به شمار آورده است.
وجود امامان (ع)
به واسطه دلالت آیه وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلاَّ رَحْمَةً لِّلْعَالَمِينَ[۴۵] قلب مقدس پیامبر (ص) کاملترین دلها در زمینه رحمت و نور رحمت الهی است، به گونهای که همه موجودات مشمول این رحمتاند و قلوب مطهر ائمه (ع) نیز به همین گونهاند[۴۶] روایات متعددی که بقاء زمین بیامام (ع) را ناشدنی دانسته[۴۷] و به کار بردن تعبیر «مَعْدِنَ الرَّحْمَةِ» برای امامان (ع) در زیارت جامعه[۴۸] نیز این مطلب را تأیید میکنند، زیرا لازمِۀ این تعبیر، آن است که نزول هر گونه رحمت عام یا خاص بر هر مخلوقی به سبب آنان باشد[۴۹]، بنابراین امامان (ع) مانند پیامبر (ص) برای همه انسانها مایه رحمت و از مصادیق رحمت عامِ الهی و برای مؤمنان که از راه پیروی از آنان به رحمتهای ویژه الهی دست مییابند، رحمت خاص به شمار میآیند.
قرآن و دیگر کتابهای آسمانی
آیات متعددی، قرآن کریم را برای مؤمنان و آیهای برای مسلمانان رحمت دانسته است: وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاء وَرَحْمَةٌ لِّلْمُؤْمِنِينَ وَلاَ يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إِلاَّ خَسَارًا[۵۰]. رحمت بودن قرآن برای مؤمنان، به این معناست که اگر انسان معانی آن را در خود محقق کند، قرآن کریم او را غرق در انواع خیرات و برکاتی میکند که در آن نهفته است[۵۱].
سبقت و غلبه رحمت الهی بر غضب
به مسئله پیشی گرفتن رحمت الهی بر غضب او در قرآن کریم تصریح نشده؛ ولی در روایات خاصه[۵۲] و عامه[۵۳] و ادعیه مأثور[۵۴] بر آن تصریح و در چندین حدیث قدسی[۵۵]، جمله «سَبَقَتْ رَحْمَتِي غَضَبِي» از خدای والا نقل شده و اصلی مسلّم تلقّی میشود. مفسران نیز به آیاتی از قرآن کریم بر آن استدلال یا آن را از اشارات آیات قرآن برداشت کرده و بر پایه آن، بعضی از آیات را توضیح داده؛ یا مفاد آیه را از مصادیق این اصل شمردهاند. مراد از سبقت رحمت الهی بر غضب، غلبه رحمت بر غضب است[۵۶].[۵۷]
رحمت در بندگان
صفت رحمت در بندگان، یکی از مظاهر رحمت الهی است. در روایات به صفت رحمت در بندگان تأکید شده است و آن موجب دریافت رحمت الهی بهشمار رفته است؛[۵۸] از اینرو پیامبر اسلام(ص) نیز برای جهانیان مظهر تام رحمت و محبت معرفی شده است. لَقَدْ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنِينَ رَءُوفٌ رَحِيمٌ[۵۹]؛ وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا رَحْمَةً لِلْعَالَمِينَ[۶۰]
از نگاه اسلام، مدارا، رحمت و محبت، از جلوههای رحمانی است و مردم باید با این جلوه الهی با همدیگر رفتار کنند[۶۱] و یکی از بارزترین ویژگیها در سیره پیشوایان، رحمت و محبت و مداراست که در حق دشمن نیز باید رعایت شود؛[۶۲] در عین حال در برابر دشمن معاند، لازم است با قدرت و صلابت برخورد شود.[۶۳] احادیث شریف رحمت و عطوفت مادر را مظهر رحمت الهی معرفی میکند که تجسم این رحمت در دیدگان مادر، بارقه عطوفت و رحمت ربالعالمین است؛ همچنین این عطوفت است که تحمل رنجها و مشقتهای تربیت فرزند را برای مادر ممکن ساخته است.[۶۴] [۶۵]
رحمت و عطوفت در نظام اداری
از اصول حاکم بر نظام اداری عطوفت و مهرورزی است. در بینش اسلامی رابطۀ مدیریت و نیروها از حد برادری فراتر و رقیقتر و عاطفیتر است چون مسئول، خود را پدر نسبت به نیروهای خویش میبیند و به آنها عشق میورزد، و لغزشها و خطاهای نیروها هرگز وی را از مهر پدری باز نمیدارد. وَلَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ[۶۶].[۶۷].[۶۸]
منابع
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ ابنمنظور، لسان العرب، ج۱۲، ص۲۳۰.
- ↑ محمود سرمدی، «رحمت»، دانشنامه قرآن و قرآنپژوهی، ج۱، ص۱۱۰۱-۱۱۰۲.
- ↑ ابنفارس، معجم مقاییس اللغة، ج۲، ص۴۹۸.
- ↑ «محمد، پیامبر خداوند است و آنان که با ویاند، بر کافران سختگیر، میان خویش مهربانند» سوره فتح، آیه ۲۹.
- ↑ «محمد، پیامبر خداوند است و آنان که با ویاند، بر کافران سختگیر، میان خویش مهربانند» سوره فتح، آیه ۲۹.
- ↑ «در برابر مؤمنان خاکسار و در برابر کافران دشوارند» سوره مائده، آیه ۵۴.
- ↑ وهبة بن مصطفی زحیلی، التفسیر المنیر، ج۲۶، ص۲۰۹.
- ↑ علیاکبر آقابخشی و مینو افشاریراد، فرهنگ علوم سیاسی، ص۴۱۹.
- ↑ نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص: ۳۰۲-۳۰۳.
- ↑ البیان، ص ۴۲۹.
- ↑ البیان، ص ۴۲۹؛ انوار درخشان، ج ۱، ص ۱۲.
- ↑ البیان، ص ۴۹۰؛ التحقیق، ج ۱۴، ص ۲۲۵، «یأس».
- ↑ البیان، ص ۴۹۰.
- ↑ نثر طوبی، ج ۱، ص ۲۹۸؛ لغتنامه، ج ۱۰، ص ۱۰۵۲۰، «رحمت».
- ↑ معجم مقاییس اللغه، ج ۲، ص ۴۹۸، «رحم»؛ تفسیر روشن، ج ۲، ص ۲۷۴.
- ↑ معجم مقاییس اللغه، ج ۲، ص ۴۹۸؛ لسان العرب، ج ۱۲، ص ۲۳۰، «رحم».
- ↑ مفردات، ص ۳۴۷، «رحم»؛ تفسیر الصراط المستقیم، ج ۳، ص ۲۵۵.
- ↑ رسائل المرتضی، ج ۲، ص ۲۷۱؛ آلاء الرحمن، ج ۱، ص۵۳.
- ↑ التوحید، ص ۲۰۳ - ۲۰۴؛ مجمع البیان، ج ۱، ص ۹۱؛ عدة الداعی، ص ۳۲۱.
- ↑ تفسیر الصراط المستقیم، ج ۳، ص ۲۶۰.
- ↑ صالحیمنش، محمد صادق، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۳، ص۵۴۴- ۵۸۰.
- ↑ المفردات فی غریب القرآن، ص 347.
- ↑ خالقیان، فضلالله، مقاله «رحمت»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۲۴۲.
- ↑ و بدینگونه ما روحی از امر خویش را به تو وحی کردیم؛ تو نمیدانستی کتاب و ایمان چیست ولی ما آن را نوری قرار دادیم که بدان از بندگان خویش هر که را بخواهیم راهنمایی میکنیم و بیگمان تو، به راهی راست راهنمایی میکنی؛ سوره شوری، آیه۵۲.
- ↑ تفسیر بغوی، ج ۴، ص ۱۵۳؛ لباب التأویل، ج ۴، ص ۱۰۴.
- ↑ ای فرزندان من! بروید و از یوسف و برادرش خبر گیرید و از رحمت خداوند نومید نگردید که جز گروه کافران (کسی) از رحمت خداوند نومید نمیگردد؛ سوره یوسف، آیه۸۷.
- ↑ جامع البیان، ج ۱۳، ص ۳۲؛ مجمع البیان، ج ۵، ص ۳۹۵؛ الدر المنثور، ج ۴، ص ۳۳.
- ↑ اگر نعمتی از پروردگارش او را درنمییافت نکوهیده به کرانه افکنده شده بود؛ سوره قلم، آیه۴۹.
- ↑ تفسیر قمی، ج ۲، ص ۳۸۳.
- ↑ صالحیمنش، محمد صادق، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۳، ص۵۴۴- ۵۸۰.
- ↑ اما آن کسان که به خداوند ایمان آوردند و به او چنگ در زدند، (خداوند) آنان را در بخشایش و بخششی از خویش در خواهد آورد و ایشان را به راهی راست به سوی خود راهنمایی خواهد کرد؛ سوره نساء، آیه۱۷۵.
- ↑ به راستی آنان که تو را از پشت (در) اتاقها صدا میزنند، بیشترشان خرد نمیورزند و اگر آنها شکیبایی میورزیدند تا تو خود به نزد آنان برون آیی برای آنها بهتر میبود و خداوند آمرزندهای بخشاینده است؛ سوره حجرات، آیه ۴- ۵.
- ↑ و این (قرآن) کتابی است خجسته که آن را فرو فرستادهایم پس، از آن پیروی کنید و پرهیزگاری ورزید باشد که بر شما بخشایش آورند؛ سوره انعام، آیه۱۵۵.
- ↑ و چون قرآن خوانده شود بدان گوش فرا دهید و خاموش بمانید باشد که بر شما بخشایش آورند؛ سوره اعراف، آیه۲۰۴.
- ↑ و مردان و زنان منافق و مردان و زنان مشرک را که به خداوند بدگمانند عذاب کند، بر آنان گردش بد (روزگاران) باد! و خداوند بر آنان خشم و لعنت آورده و دوزخ را برای آنان فراهم کرده است و این بد پایانهای است؛ سوره فتح، آیه۶.
- ↑ و کسانی که به آیات خداوند و لقای او کفر ورزیدهاند از بخشایش من ناامیدند و آنان را عذابی دردناک خواهد بود؛ سوره عنکبوت، آیه۲۳.
- ↑ خداوند به مردان و زنان منافق و کافران، آتش دوزخ را وعده کرده است که در آن جاودانند، همان آنان را بس! و خداوند آنان را لعنت کرده است و عذابی پایدار خواهند داشت؛ سوره توبه، آیه۶۸.
- ↑ چگونه خداوند گروهی را راهنمایی کند که پس از آنکه ایمان آوردند و گواهی دادند که این فرستاده، بر حقّ است و برهانها (ی روشن) برای آنان آمد کفر ورزیدند و خداوند گروه ستمکاران را راهنمایی نمیکند. کیفر آنان لعنت خداوند و فرشتگان و همه مردم بر آنهاست؛ سوره آل عمران، آیه ۸۶ - ۸۷.
- ↑ آنانند که خداوند لعنتشان کرده است و برای هر کس که خداوند او را لعنت کند هرگز یاوری نخواهی یافت؛ سوره نساء، آیه۵۲.
- ↑ صالحیمنش، محمد صادق، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۳، ص۵۴۴- ۵۸۰.
- ↑ «بلکه میگویند: او خود آن (قرآن) را بربافته است، بگو، اگر من آن را بربافته باشم، شما در برابر (خشم) خداوند برای من کاری نمیتوانید کرد، او به آنچه در آن (به ناروا) سخن میرانید داناتر است، او میان من و شما گواه بس، و او آمرزنده بخشاینده است» سوره احقاف، آیه ۸.
- ↑ المیزان، ج ۱۸، ص ۱۹۰ - ۱۸۹.
- ↑ و تو را جز رحمتی برای جهانیان، نفرستادهایم؛ سوره انبیاء، آیه۱۰۷.
- ↑ برای آن دسته از شما که ایمان آوردهاند رحمت است و برای آن کسان که به فرستاده خداوند؛ سوره توبه، آیه۶۱.
- ↑ و تو را جز رحمتی برای جهانیان، نفرستادهایم؛ سوره انبیاء، آیه۱۰۷.
- ↑ الأنوار الساطعه، ج ۱، ص ۴۶۳.
- ↑ الکافی، ج ۱، ص ۱۷۸-۱۷۹.
- ↑ تهذیب، ج ۶، ص ۹۶.
- ↑ الأنوار الساطعه، ج ۱، ص ۴۶۶.
- ↑ و از قرآن آنچه برای مؤمنان شفا و بخشایش است فرو میفرستیم و بر ستمکاران جز زیان نمیافزاید؛ سوره اسراء، آیه۸۲.
- ↑ صالحیمنش، محمد صادق، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۳، ص۵۴۴- ۵۸۰.
- ↑ الکافی، ج ۲، ص ۲۷۵؛ عیون أخبار الرضا، ج ۱، ص ۲۸۴؛ بحارالانوار، ج ۳، ص ۱۲، ح ۲۴.
- ↑ الدرالمنثور، ج ۱، ص ۴۸؛ ج ۳، ص ۶.
- ↑ الکافی، ج ۲، ص ۵۲۹، ۵۳۸؛ اقبال الاعمال، ص ۳۶۳؛ بحارالانوار، ج ۹۱، ص ۲۳۹.
- ↑ تفسیر عیاشی، ج ۲، ص ۱۲۹؛ الکافی، ج ۱، ص ۴۴۳؛ بحارالانوار، ج ۱، ص ۳۹۳.
- ↑ الجدید، ج ۱، ص ۱۴.
- ↑ صالحیمنش، محمد صادق، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۳، ص۵۴۴- ۵۸۰.
- ↑ نوری، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ۹/۵۴.
- ↑ «بیگمان پیامبری از (میان) خودتان نزد شما آمده است که هر رنجی ببرید بر او گران است، بسیار خواستار شماست ، با مؤمنان مهربانی بخشاینده است» سوره توبه، آیه ۱۲۸.
- ↑ «و تو را جز رحمتی برای جهانیان، نفرستادهایم» سوره انبیاء، آیه ۱۰۷.
- ↑ امام خمینی، حدیث جنود، ۳۱۸–۳۱۹.
- ↑ امام خمینی، صحیفه امام، ۱۱/۳۹۱ و ۱۸/۴۶.
- ↑ امام خمینی، صحیفه امام، ۹/۳۸۵.
- ↑ امام خمینی، صحیفه امام، ۱۶/۲۲۵.
- ↑ صادقی ارزگانی، محمد امین، مقاله «رحمت»، دانشنامه امام خمینی، ج۵، ص۵۷۹ – ۵۸۴.
- ↑ «و اگر درشتخویی سنگدل میبودی از دورت میپراکندند؛ پس آنان را ببخشای و برای ایشان آمرزش بخواه» سوره آل عمران، آیه ۱۵۹.
- ↑ فقه سیاسی، ج۷، ص۴۹۴.
- ↑ عمید زنجانی، عباس علی، دانشنامه فقه سیاسی ج۲، ص ۲۴۳.