رحمت در اخلاق اسلامی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

رحمت، صفتی است که تمامی خیرات و برکات از آن سرچشمه می‌گیرد؛ چه هستی از رحمت الهی سرچشمه گرفته، و سخن مشهور در میان عالمان، که "خداوند، اسم "الرَّحیم" خود را به تجلّی درآورد، و بدان واسطه وسائط فیض خود را که همان حقائق محمّدیّه و علویّه و فاطمیّه و فرزندان مطهر آنان (ع) است. پدیدار ساخت" نیز بر همین اساس پدید آمده است. این آیه شریفه، به همین معنی اشاره می‌نماید: ﴿وَكَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِتَكُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ وَيَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهِيدًا[۱].

خداوند به واسطه دو رحمت عام و خاصّ خود، پهنه آفرینش را خلق فرمود؛ که از مهم‌ترین مصادیق رحمت او در آن، همان چهارده نور مقدّسند، که به صورت ویژه از نام مقدس "الرَّحمن"، نشأت گرفته‌اند. در آیه شریفه ﴿بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ[۲] که مادر تمامی آیات قرآن کریم است نیز، به همین دو اسم مقدّس اشاره شده است. در خبر است که این آیه، ارزشمندترین آیات قرآن[۳] و خلاصه آن کتاب مقدَّس است[۴].

رحمتی که در بندگان خدا موجود است نیز، سایه‌ای از همان رحمت، بلکه نَمی‌ ‌از همان اقیانوس بی‌منتهاست؛ از این رو هر فضیلتی که در عالَم انسانی فرض شود، به رنگ رحمت الهی در آمده و تمامی افعال و اقوال شایسته نیز، از این کارگاه خوش‌رنگ، رنگ پذیرفته است.

آری! هرکس در مراتب کمال پیشرفت کرده گامی بیشتر به سوی او نهاده باشد، بیشتر به این صفت آراسته شده از رحمت بیشتری برخوردار است؛ چرا که رحمت نوری الهی است که خداوند آن را در میان بندگان خاصّ خود توزیع فرموده است: ﴿مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ[۵].

و از همین روست که پیامبر اکرم (ص) دارای برترین مقامات ممکن در محبّت است، و هیچ کس توانایی این را ندارد که در محبّت موجودات از ایشان پیشی گیرد: ﴿لَعَلَّكَ بَاخِعٌ نَفْسَكَ أَلَّا يَكُونُوا مُؤْمِنِينَ[۶][۷].

امیرالمؤمنین (ع) دراین زمینه می‌فرمایند: "خداوند نسبت به بندگانش رحیم است، و از همین جهت صد نوع رحمت آفرید که تنها یک نوع آن را در میان تمامی خلائق نهاد؛ به‌واسطه همین یک رحمت است که مردم بر هم رحم می‌آورند، و مادر بر فرزندش رحمت می‌کند، و حیوانات مادّه بر فرزندانشان عشق می‌ورزند. خداوند چون قیامت برپا شود، این یک رحمت را به نود و نُه رحمت دیگر خود اضافه می‌فرماید، و با آن یک‌صد رحمت بر اُمّت پیامبر اکرم (ص) رحمت می‌آورد. آنگاه شفاعت آنان را در هرکس که دوست بدارند می‌پذیرد... در آن زمان، مسلمانان شفاعت می‌کنند، حتّی در همسایگان و همنشینان و آشنایان خود به شفاعت می‌پردازند؛ چرا که مؤمن از آنچه شما می‌پندارید نزد خداوند عزیزتر است"[۸]؛

و در روایات بسیاری وارد شده است که: "اهل بیت عصمت و طهارت (ع) خاندان رحمت هستند، همان‌گونه که آنان معدن دانش می‌باشند"[۹]. بر این اساس، روشن می‌شود که رحمت نیز همچون دیگر فضائل، از مراتبی بسیار برخوردار است[۱۰].

یکی از این مراتب، مرتبه رحمت مطلق است، که تنها به خاندان عصمت مربوط می‌شود و بس. علّامه مجلسی، تنها در یکی از ابواب کتاب شریف "بحار الأنوار"، بیش از ده حدیث در این زمینه نقل کرده است[۱۱]. این غیر از روایات بسیاری است که در دیگر ابواب این کتاب شریف در این زمینه به چشم می‌آید.

قرآن کریم در این زمینه، این‌چنین سیره پیامبر اکرم (ص) را حکایت فرموده است: ﴿لَقَدْ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُمْ[۱۲].

از این سخن، در می‌یابیم که این نور و هدیه خاصّ الهی، تنها نصیب آنانی می‌شود که به مرتبه صالحین رسیده در شمار مقرّبان حضرت حق قرار داشته باشند[۱۳].

پس از این مرتبه، مراتب مردمان قرار دارد. پر واضح است که هرکس از صلاح بیشتری برخوردار باشد، از رحمت بیشتری برخوردار خواهد بود. بدین ترتیب است که رفتار مردمان را در این زمینه متفاوت می‌یابیم؛ گروهی بر هم‌نوع مشفقند و گروهی تنها بر هم‌کیشان و گروهی بر هموطنان و گروهی بر همشهریان و گروهی بر آشنایان و گروهی بر اقوام و گروهی بر خانواده و گروهی تنها و تنها بر خود!. این مراتب هر قدر توسعه یابد، از کمال آدمی نشان می‌دهد؛ و هر قدر از شمول کمتری برخوردار شود، نشان می‌دهد که آدمی از کمال کمتری برخوردار بوده رحمت اندکی را نصیب نفس خود نموده است.

آنچه در روایات بسیارِ ما در زمینه توصیه به رحمت آمده است نیز، نشان از علو این فضیلت روحی دارد. در این زمینه همین بس که با بررسی جامع شریف "کافی"، می‌توان به یک‌هزار حدیث در این زمینه دست یافت. ما در اینجا به چند دسته از این روایات ـ که به حسب موضوع در کنار هم قرار گرفته است ـ، اشاره می‌کنیم:

  1. در روایات بسیاری عباراتی این‌گونه به کار رفته است:"خداوند با هیچ چیزی عبادت نشد، که برای او دلپذیرتر از شادکردن مؤمنان باشد"[۱۴] و یا عباراتی همچون: "دوست داشتنی‌ترین کارها نزد خداوند متعال، شاد کردن مؤمنین است"[۱۵].
  2. در برخی دیگر از روایات، آمده است که برآوردن حاجت شخص مؤمن، برتر از انفاق در راه خدا، یا آزاد کردن بردگان، یا طواف خانه خداست؛ بلکه از بیست حج نیز برتر است. در روایات دیگری نیز آمده است که این یاری رسانی به مؤمنان، در قیامت راهنمای انسان به سوی بهشت می‌شود؛ یا بهشت به‌واسطه آن بر انسان واجب می‌شود[۱۶].
  3. در روایات بسیاری آمده است: "هرکس مشکل مؤمنین را مرتفع نماید، خداوند در دنیا و آخرت مشکل او را مرتفع می‌فرماید" [۱۷].
  4. در دسته‌ای دیگر از روایات آمده است: ثواب هدایت کردنِ تنها یک تن، مساوی هدایت کردن تمامی مردمان جهان است".
  5. در حدیثی وارد شده است:امام کاظم (ع) می‌فرمایند: "هرکس در غیاب برادر مؤمن خود او را دعا کند، از عرش ندا می‌شود که: تو را یک‌صدهزار برابر آنچه دعا کردی، خواهیم داد" [۱۸][۱۹].

در پایان، اشاره می‌کنیم که هر چند این صفت، در تمامی موجودات به نحو عام و در مؤمنان به نحو خاص وجود دارد، امّا سالکان مسیر کمال و رهروان کوی دوست، بیش از دیگران می‌بایست در طلب آن بکوشند و خود را بدان زینت بخشند؛ تا هم به زنده کردن جان خود و هم به هدایت دیگران بپردازند. حضرت حق خود می‌فرماید: ﴿فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِينَ[۲۰].

گویا قرآن کریم، چندین اثر را بر ملکه رحمت مترتّب می‌داند، نرم‌خوئی در سخن، نازکی قلب، بخشش گناهان، طلب مغفرت برای مردمان، حفظ حرمت آنان و احترام به آراءشان از جمله این موارد است؛ بر این اساس، باید مؤمنان با تقویت این ملکه در نفوس خود، به این فضائل دست یابند[۲۱].

دو کلمه "رحمت" و "رأفت" هر چند مترادف بوده و هریک در معنای آن دیگری نیز به کار می‌رود، امّا در میان آن دو تفاوتی بس دقیق وجود دارد؛ و آن اینکه "رحمت" معمولاً درباره اعطاء نعمت به‌کار می‌رود، و "رأفت" درباره دفع ضرر. خداوند متعال نیز از آن رو که هم نعمت می‌بخشد و هم مضرّات را از بندگان خود دور می‌فرماید، به دو صفت رحمت و رأفت توصیف و ستایش شده است.

در برخی از روایات آمده است که: هرکس به‌واسطه این دو اسم به حضرت حق توسّل جوید و این دو اسم را بسیار بخواند ـ در برخی از روایات در این زمینه به عدد یک‌صد اشاره شده است ـ، خداوند حاجت او را برآورده می‌فرماید[۲۲].

دو کلمه "رحمن" و "رحیم" نیز همین گونه‌اند؛ هر چند هردو از یک مادّه مشتق شده از معنائی نزدیک به یکدیگر برخوردارند، امّا به‌ویژه در مواردی که در کنار یکدیگر به کار می‌روند، تفاوتی دقیق در میان معنای آن دو به‌چشم می‌آید. آن تفاوت در آن است که "رحمن" نشان دهنده رحمت عامّ حضرت حق است، که کافر و فاسق و مؤمن را در برمی گیرد؛ امّا "رحیم" تنها رحمت خاصّ او را که ویژه بندگان صالحش می‌باشد، نشان می‌دهد.

در این آیه شریفه، پیامبر اکرم (ص) نیز با نظر به شدّت رحمتی که بر عالم هستی داشته‌اند، به همین گونه به وصف درآمده‌اند: ﴿لَقَدْ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنِينَ رَءُوفٌ رَحِيمٌ[۲۳].

آن سرور کاروان پیامبران (ص)، مظهر رحمت عامّ الهی است، و مظهر رحیمیّت خاصّ او برای مؤمنان[۲۴].

منابع

پانویس

  1. «و بدین گونه شما را امّتی میانه کرده‌ایم تا گواه بر مردم باشید و پیامبر بر شما گواه باشد» سوره بقره، آیه ۱۴۳.
  2. «به نام خداوند بخشنده بخشاینده» سوره فاتحه، آیه ۱.
  3. بحار الأنوار، ج۸۲، ص۲۰.
  4. مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۲، ص ۱۹۷.
  5. «محمد، پیامبر خداوند است و آنان که با وی‌اند، بر کافران سختگیر، میان خویش مهربانند» سوره فتح، آیه ۲۹.
  6. «مبادا خود را از اینکه (مشرکان) ایمان نمی‌آورند به هلاکت افکنی» سوره شعراء، آیه ۳.
  7. مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۲، ص ۱۹۸.
  8. « اللَّهُ‌ رَحِيمٌ‌ بِعِبَادِهِ‌ وَ مِنْ‌ رَحْمَتِهِ‌ أَنَّهُ خَلَقَ مِائَةَ رَحْمَةٍ جَعَلَ مِنْهَا رَحْمَةً وَاحِدَةً فِي الْخَلْقِ كُلِّهِمْ فَبِهَا يَتَرَاحَمُ النَّاسُ وَ تَرْحَمُ الْوَالِدَةُ وَلَدَهَا وَ تَحَنَّنُ الْأُمَّهَاتُ‌ مِنَ الْحَيَوَانَاتِ عَلَى أَوْلَادِهَا فَإِذَا كَانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ أَضَافَ هَذِهِ الرَّحْمَةَ الْوَاحِدَةَ إِلَى تِسْعٍ وَ تِسْعِينَ رَحْمَةً فَيَرْحَمُ بِهَا أُمَّةَ مُحَمَّدٍ (ص) ثُمَّ يُشَفِّعُهُمْ فِيمَنْ يُحِبُّونَ... وَ لَا يَزَالُ يَشْفَعُ حَتَّى يَشْفَعَ فِي جِيرَانِهِ وَ خُلَطَائِهِ وَ مَعَارِفِهِ‌ فَإِنَّ الْمُؤْمِنَ أَكْرَمُ عَلَى اللَّهِ مِمَّا تَظُنُّونَ»؛ بحار الأنوار، ج۸، ص۴۴.
  9. اصول کافی، ج۱، ص۲۲۱
  10. مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۲، ص ۱۹۹.
  11. بحار الأنوار، ج۳۵، ص۴۲۳.
  12. «بی‌گمان پیامبری از (میان) خودتان نزد شما آمده است که هر رنجی ببرید بر او گران است، بسیار خواستار شماست» سوره توبه، آیه ۱۲۸.
  13. مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۲، ص ۲۰۰.
  14. « مَا عُبِدَ اللَّهُ بِشَيْ‌ءٍ أَحَبَّ‌ إِلَى‌ اللَّهِ‌ مِنْ‌ إِدْخَالِ‌ السُّرُورِ عَلَى الْمُؤْمِنِ‌».
  15. « إِنَّ أَحَبَّ الْأَعْمَالِ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ إِدْخَالُ‌ السُّرُورِ عَلَى‌ الْمُؤْمِنِينَ‌»؛ اصول کافی، ج۲، ص۱۸۸.
  16. اصول کافی، ج۲، ص۱۹۲.
  17. « من فرج کرب المؤمنین فَرَّجَ‌ اللَّهُ‌ كَرْبَهُ فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ»؛ اصول کافی، ج۲، ص۱۹۹.
  18. « أَنَّ مَنْ‌ دَعَا لِأَخِيهِ‌ بِظَهْرِ الْغَيْبِ‌ نُودِيَ مِنَ الْعَرْشِ وَ لَكَ مِائَةُ أَلْفِ ضِعْفٍ‌»؛ اصول کافی، ج۲، ص۵۰۸.
  19. مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۲، ص ۲۰۱.
  20. «پس با بخشایشی از (سوی) خداوند با آنان نرمخویی ورزیدی و اگر درشتخویی سنگدل می‌بودی از دورت می‌پراکندند؛ پس آنان را ببخشای و برای ایشان آمرزش بخواه و با آنها در کار، رایزنی کن و چون آهنگ (کاری) کردی به خداوند توکل کن که خداوند توکل کنندگان (به خویش) را دوست دارد» سوره آل عمران، آیه ۱۵۹.
  21. مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۲، ص ۲۰۱-۲۰۲.
  22. مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۲، ص ۲۰۲-۲۰۳.
  23. «بی‌گمان پیامبری از (میان) خودتان نزد شما آمده است که هر رنجی ببرید بر او گران است، بسیار خواستار شماست، با مؤمنان مهربانی بخشاینده است» سوره توبه، آیه ۱۲۸.
  24. مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۲، ص ۲۰۳.