|
|
(۲۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد) |
خط ۱: |
خط ۱: |
| {{ویرایش غیرنهایی}} | | {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[شمعون الصفا در قرآن]] - [[شمعون الصفا در تاریخ اسلامی]] - [[شمعون الصفا در معارف مهدویت]]| پرسش مرتبط = }} |
| {{امامت}}
| |
| <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| |
| : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:</div>
| |
| <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| |
| : <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[شمعون الصفا در قرآن]] | [[شمعون الصفا در تاریخ اسلامی]]</div>
| |
| <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| |
|
| |
|
| ==مقدمه== | | == مقدمه == |
| [[شمعون]]، نامی [[عبری]]<ref>دائرة المعارف کتاب مقدس، ص۶۸۶، "پطرس".</ref> به معنای "شنونده" از ریشه "ش - م - ع" به معنای "شنیدن" است که در زبان یونانی، سیمون (Simon) خوانده میشده است. <ref>دائرة المعارف کتاب مقدس، ص۶۸۶؛ دائرة المعارف الکتابیه، ج۴، ص۵۵۷ - ۵۵۸، "شمَع".</ref> "[[صفا]]" یا "کیفاس" (Kefa) که [[انگلیسی]] آن Cephasاست، در زبان سُریانی به معنی "سنگ و صخره"،<ref>روضة الصفا، ج۲، ص۵۱۹؛ المنجد، ص۴۲۹، "صفا"؛ دائرة المعارف کتاب مقدس، ص۶۸۶.</ref> لقبی است که [[حضرت عیسی]]{{ع}} به شمعون داد.<ref>کتاب مقدس، متی ۱۶: ۱۸ - ۱۹؛ قاموس کتاب مقدس، ص۲۲۰، "پطرس".</ref> این واژه که در زبان یونانی به آن "پِترا" یا "پِطرُس"<ref> Petrus.</ref> گفته میشود،<ref>قاموس الکتاب المقدس، ص۱۷۴، "بطرس".</ref> در [[زبان عربی]] به "بِطرس" یا "فطرس" بدل شده است.<ref>البدایة والنهایه، ج۲، ص۱۱۰؛ روضة الصفا، ج۲، ص ۵۱۹؛ تاج العروس، ج۸، ص۳۹۹، "فطرس".</ref> این [[لقب]] را به سبب [[صلابت]] شمعون در [[دین]] به وی دادهاند.<ref>روضة الصفا، ج۲، ص۵۱۹.</ref> در برخی منابع "شمعون الصخره" نیز گفتهاند<ref>کشف الاسرار، ج۸، ص۲۱۱؛ روضة الصفا، ج۲، ص۵۱۹.</ref> که ترجمه شمعون الصفاست. | | [[شمعون]]، نامی [[عبری]]<ref>دائرة المعارف کتاب مقدس، ص۶۸۶، "پطرس".</ref> به معنای "شنونده" از ریشه "ش - م - ع" به معنای "شنیدن" است که در زبان یونانی، سیمون (Simon) خوانده میشده است. <ref>دائرة المعارف کتاب مقدس، ص۶۸۶؛ دائرة المعارف الکتابیه، ج۴، ص۵۵۷ - ۵۵۸، "شمَع".</ref> "[[صفا]]" یا "کیفاس" (Kefa) که [[انگلیسی]] آن Cephasاست، در زبان سُریانی به معنی "سنگ و صخره"،<ref>روضة الصفا، ج۲، ص۵۱۹؛ المنجد، ص۴۲۹، "صفا"؛ دائرة المعارف کتاب مقدس، ص۶۸۶.</ref> لقبی است که [[حضرت عیسی]] {{ع}} به شمعون داد.<ref>کتاب مقدس، متی ۱۶: ۱۸ - ۱۹؛ قاموس کتاب مقدس، ص۲۲۰، "پطرس".</ref> این واژه که در زبان یونانی به آن "پِترا" یا "پِطرُس"<ref> Petrus.</ref> گفته میشود،<ref>قاموس الکتاب المقدس، ص۱۷۴، "بطرس".</ref> در [[زبان عربی]] به "بِطرس" یا "فطرس" بدل شده است.<ref>البدایة والنهایه، ج۲، ص۱۱۰؛ روضة الصفا، ج۲، ص ۵۱۹؛ تاج العروس، ج۸، ص۳۹۹، "فطرس".</ref> این [[لقب]] را به سبب [[صلابت]] شمعون در [[دین]] به وی دادهاند.<ref>روضة الصفا، ج۲، ص۵۱۹.</ref> در برخی منابع "شمعون الصخره" نیز گفتهاند<ref>کشف الاسرار، ج۸، ص۲۱۱؛ روضة الصفا، ج۲، ص۵۱۹.</ref> که ترجمه شمعون الصفاست. |
|
| |
|
| [[شمعون الصفا]]، نخستین و برجستهترین [[حواری]] حضرت عیسی{{ع}} بوده است.<ref> نک: الکامل، ج۱، ص۳۶۴؛ البدایة و النهایه، ج۱، ص ۲۶۵؛ ج۲، ص۱۰۱.</ref> آن [[حضرت]] حواری دیگری نیز به نام "شمعون" داشت که او را شمعون غیور یا شمعون قانوی میخواندند. قانوی، لفظی کلدانی به معنای غیور است.<ref> قاموس کتاب مقدس، ص۵۳۳، "شمعون".</ref> | | [[شمعون الصفا]]، نخستین و برجستهترین [[حواری]] حضرت عیسی {{ع}} بوده است.<ref> نک: الکامل، ج۱، ص۳۶۴؛ البدایة و النهایه، ج۱، ص ۲۶۵؛ ج۲، ص۱۰۱.</ref> آن [[حضرت]] حواری دیگری نیز به نام "شمعون" داشت که او را شمعون غیور یا شمعون قانوی میخواندند. قانوی، لفظی کلدانی به معنای غیور است<ref> قاموس کتاب مقدس، ص۵۳۳، "شمعون".</ref>.<ref>[[حسین اترک|اترک، حسین]]، [[شمعون الصفا (مقاله)|مقاله «شمعون الصفا»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۶ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۶.</ref> |
|
| |
|
| ==شمعون در [[کتاب مقدس]]== | | == [[شمعون]] در [[کتاب مقدس]] == |
| از زندگانی شمعون اطلاعات زیادی در دست نیست و تنها برخی رخدادهای مرتبط با آشنایی و [[همراهی]] وی با حضرت عیسی{{ع}}و [[مأموریت]] او در [[هدایت مردم]] در [[اناجیل]] ذکر شدهاند. کتاب مقدس، نام [[پدر]] شمعون را "یونا"<ref>کتاب مقدس، یوحنا ۲۱: ۱۵ - ۱۷.</ref> گفته که در "[[بیت]] صیدا"، روستایی نزدیک سواحل شمالی دریای [[جلیل]] و کفرناحوم [[زندگی]] میکرده است. برخی منابع نام پدرش را "[[یوحنا]]"<ref>قاموس کتاب مقدس، ص۲۲۰.</ref> گفتهاند. شمعون و برادرش "اندریاس"، حرفه ماهیگیری داشتند.<ref> کتاب مقدس، متی ۴: ۱۸ - ۲۰؛ مرقس ۱: ۱۶ـ۲۱، لوقا ۵: ۸.</ref> [[شمعون]] سواد [[خواندن و نوشتن]] داشته و به زبان آرامی و یونانی مسلط بوده است.<ref> نک: قاموس کتاب مقدس، ص۲۲۲.</ref> آشنایی شمعون (پطرس) با [[عیسی]]{{ع}} چنین بود که وی همراه برادرش اندریاس کنار دریای [[جلیل]] در حال ماهیگیری بودند که [[حضرت عیسی]] آنان را دید و دعوتشان کرد که با وی همراه شوند تا آنها را صیاد [[آدمیان]] کند.<ref> کتاب مقدس، متی ۴: ۱۸ - ۲۰؛ مرقس ۱: ۱۶ - ۱۹.</ref> [[کتاب مقدس]] در کنار گزارش اعطای [[لقب]] ستایشآمیز "پطرس" به شمعون <ref>کتاب مقدس، متی ۱۶: ۱۸ - ۱۹.</ref> از سوی عیسی{{ع}}، داستانهایی را نیز گزارش میکند که در آنها حضرت عیسی{{ع}} از [[ضعف ایمان]] و پایین بودن [[قدرت]] [[فهم]] وی [[گله]] کرده است.<ref> کتاب مقدس، متی ۱۶: ۱۶ - ۲۴.</ref> شمعون و [[یوحنا]] [[مسئول]] [[تدارک]] [[شام]] آخر بودهاند.<ref>کتاب مقدس، لوقا ۲۲: ۸.</ref> حضرت عیسی{{ع}} در این شام به پطرس (شمعون) خبر داد که در این شب پیش از اینکه خروس بانگ برآورد، او را سه بار [[انکار]] خواهد کرد.<ref>کتاب مقدس، متی ۲۶: ۳۱ - ۳۶.</ref> [[پیشبینی]] حضرت عیسی{{ع}} به وقوع پیوست و پس از [[دستگیری]] و [[شکنجه]] آن [[حضرت]]، وقتی [[یهودیان]] سه بار نسبت به [[مصاحبت]] شمعون با عیسی{{ع}} [[شک]] کردند، وی هر سه بار انکار کرد و بار سوم حتی وی را [[دشنام]] داد <ref>کتاب مقدس، متی ۲۶: ۱ - ۷۵.</ref>
| |
|
| |
|
| براساس گزارش کتاب مقدس، وقتی [[مریم]] مَجْدَلیه برخاستن عیسی از [[قبر]] و زنده شدن او را خبر داد، شمعون و یوحنا به سوی قبر رفته و [[شهادت]] دادند که [[کفن]] عیسی در آنجا بود.<ref>کتاب مقدس، لوقا ۲۴: ۱۰ - ۱۲.</ref> دو [[روز]] پس از آن، عیسی بر شمعون ظاهر شد <ref> کتاب مقدس، اول قرنتیان ۱۵: ۴ - ۵؛ لوقا ۲۴: ۱ـ۳، ۳۳ - ۳۵.</ref> و درباره [[مراقبت]] و [[هدایت مردم]] به وی سفارش کرد.<ref> کتاب مقدس، یوحنا ۲۱: ۴ - ۱۷.</ref> ظاهراً [[شمعون]] سخنگوی گروه حواریان و مورد علاقه [[حضرت عیسی]]{{ع}}بوده است.<ref>کتاب مقدس، متی ۱۶: ۱۶ - ۲۰.</ref> پس از [[عروج]] [[عیسی]]{{ع}} به [[آسمان]]، شمعون به [[موعظه]] [[مردم]] پرداخت و ۳۰۰۰ نفر با موعظه وی به [[مسیح]] [[ایمان]] آوردند.<ref>کتاب مقدس، اعمال رسولان ۲: ۱۴ - ۴۷؛ قاموس کتاب مقدس، ص۲۲۱.</ref> وی سفرهای [[تبلیغی]] پرشماری داشت و چندین بار در این [[راه]] [[زندانی]] و [[شکنجه]] شد.<ref>قاموس کتاب مقدس، ص۲۲۱ - ۲۲۲، "پطرس".</ref> وی به [[مصر]]، افریقا، [[ایران]] و [[آسیای صغیر]] <ref>لغتنامه، ج۱۰، ص۱۴۴۹۸، "شمعون"؛ کتاب مقدس، اول پطرس ۱: ۱.</ref> همچنین [[انطاکیه]] از شهرهای [[سوریه]] که در آن [[زمان]] تحت [[حاکمیت]] [[روم]] بود برای [[تبلیغ]] [[مسیحیت]] [[مسافرت]] کرد.<ref>کتاب مقدس، غلاطیان ۲: ۱۱ - ۲۱؛ رسالتا بطرس، ص ۵.</ref> [[کتاب مقدس]] در جریان این سفرها برای او کراماتی مانند شفای مفلوج، زنده کردن [[مرده]]<ref>کتاب مقدس، اعمال رسولان ۹: ۳۲ - ۴۳؛ دائرة المعارف کتاب مقدس، ص۶۸۷.</ref> و فرار [[معجزهآسا]] از [[زندان]] به کمک [[فرشتگان]] را گزارش کرده است.<ref> کتاب مقدس، اعمال رسولان ۱۲: ۱۱ - ۱۲.</ref> مشهور است که کلیسای روم را شمعون بنا نهاده است؛ ولی برخی در باره آن تردید دارند <ref>دائرة المعارف کتاب مقدس، ص ۶۸۷.</ref>. [[سرنوشت]] شمعون نیز همانند [[پولس]] دردناک بود. وی سرانجام در روم دستگیر و محکوم به اعدام با [[صلیب]] شد؛ ولی از آنجا که خود را لایق آن نمیدید که همانند استادش عیسی{{ع}} [[مصلوب]] شود، درخواست کرد تا او را واژگون به صلیب کشند و با شکنجه بسیار [[جان]] داد.<ref> قاموس کتاب مقدس، ص۲۲۲.</ref> دو رساله از رسالههای [[عهد جدید]] به شمعون یا پطرس منسوب است. انتساب رساله نخست به شمعون از ابتدا مورد [[تأیید]] [[اکثریت]] بود؛ ولی در باره انتساب رساله دوم به او تردیدهایی وجود دارد.<ref> دائرة المعارف کتاب مقدس، ص ۳۱۱.</ref> به [[اعتقاد]] برخی، [[انجیل]] مرقُس را شمعون (پطرس) نوشته و به نام شاگردش مرقُس، خوانده است.<ref>تاریخ ابن خلدون، ج ۲، ق۲، ص ۱۴۸؛ لغتنامه، ج ۱۰، ص ۱۴۴۹۷ - ۱۴۴۹۸، "شمعون".</ref>[[انجیل]] مرقُس که بیشتر، حالت گزارشِ مشاهدات ناظری [[عینی]] را دارد، مسموعات [[مرقس]] از پطرس است.<ref> کلام مسیحی، ص۴۵ - ۴۶.</ref>
| | == [[شمعون]] در [[منابع اسلامی]] == |
|
| |
|
| ==[[شمعون]] در [[منابع اسلامی]]== | | == منابع == |
| در [[منابع روایی]] [[اسلامی]] شمعون یا پطرس به عنوان بزرگترین [[حواری]] [[حضرت عیسی]]، [[جانشین]] و [[وصی]] او ذکر شده است؛<ref>تفسیر فرات الکوفی، ص۳۷۸؛ الامالی، ص۱۰۰ - ۱۰۱؛ معالم المدرستین، ج۱، ص۲۱۶.</ref> همچنین آمده است که [[خداوند]] وقتی خواست [[عیسی]]{{ع}}را به [[آسمان]] ببرد به او [[دستور]] داد تا [[نور]]، [[حکمت الهی]] و [[علم]] به [[کتاب خدا]] را نزد شمعون به [[ودیعت]] [[نهد]] و او را جانشین خود سازد.<ref> بحارالانوار، ج۱۴، ص۲۵۰.</ref> [[قرآن کریم]] به [[صراحت]] از شمعون نامی نبرده است؛ اما [[مفسران]] ذیل چند [[آیه]] درباره شمعون[[سخن]] گفتهاند:
| | {{منابع}} |
| #[[آیات]] {{متن قرآن|إِذْ قَالَ الْحَوَارِيُّونَ يَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ هَلْ يَسْتَطِيعُ رَبُّكَ أَنْ يُنَزِّلَ عَلَيْنَا مَائِدَةً مِنَ السَّمَاءِ قَالَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ}}<ref>«هنگامی که حواریان گفتند: ای عیسی پسر مریم! آیا پروردگار تو یارایی دارد که برای ما از آسمان خوانی فرو فرستد؟ (عیسی) گفت: اگر مؤمنید از خداوند پروا کنید» سوره مائده، آیه ۱۱۲.</ref>، {{متن قرآن|قَالُوا نُرِيدُ أَنْ نَأْكُلَ مِنْهَا وَتَطْمَئِنَّ قُلُوبُنَا وَنَعْلَمَ أَنْ قَدْ صَدَقْتَنَا وَنَكُونَ عَلَيْهَا مِنَ الشَّاهِدِينَ}}<ref>«گفتند: بر آنیم تا از آن بخوریم و دلهایمان اطمینان یابد و بدانیم که تو، به ما راست گفتهای و بر آن از گواهان باشیم» سوره مائده، آیه ۱۱۳.</ref> که درباره درخواست حواریان از حضرت عیسی{{ع}} برای آمدن [[مائده]] آسمانی است. در برخی از [[تفاسیر]] گوینده این سخن شمعون، [[رئیس]] حواریان معرفی شده است.<ref>تنویر المقباس، ص۱۰۴.</ref> گفتهاند که وقتی مائده آسمانی نازل شد، روی آن با پارچهای پوشانده شده بود. حضرت عیسی{{ع}} رو به حواریان گفت: چه کسی از شما [[بهترین]] عمل را دارد تا این پارچه را از روی سفره بر دارد؟ شمعون گفت: شما از همه ما شایستهترید.<ref> تفسیر بغوی، ج۲، ص۷۹؛ الکشاف، ج۱، ص۶۹۳.</ref>حضرت عیسی{{ع}}پس از [[وضو]]، [[نماز]] و [[گریستن]]، پارچه را از روی سفره برداشت. شمعون از حضرت عیسی{{ع}} پرسید: آیا این [[غذا]]، بهشتی است یا [[دنیوی]]؟ حضرت عیسی فرمود: هیچیک. این، غذایی است که [[خدا]] با [[قدرت]] [[برتر]] خود آن را پدید آورده است و نمونه پیشین ندارد.<ref> الکشاف، ج۱، ص۶۹۳ - ۶۹۴؛ مجمع البیان، ج۳، ص ۴۱۱.</ref>
| | * [[پرونده:1100410.jpg|22px]] [[حسین اترک|اترک، حسین]]، [[شمعون الصفا (مقاله)|مقاله «شمعون الصفا»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۶ (کتاب)|'''دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۶''']] |
| #آیات {{متن قرآن|وَاضْرِبْ لَهُمْ مَثَلًا أَصْحَابَ الْقَرْيَةِ إِذْ جَاءَهَا الْمُرْسَلُونَ}}<ref>«و برای آنان از مردم آن شهر آنگاه که پیامبران به آنجا آمدند مثلی بزن» سوره یس، آیه ۱۳.</ref>، {{متن قرآن|إِذْ أَرْسَلْنَا إِلَيْهِمُ اثْنَيْنِ فَكَذَّبُوهُمَا فَعَزَّزْنَا بِثَالِثٍ فَقَالُوا إِنَّا إِلَيْكُمْ مُرْسَلُونَ}}<ref>«آن هنگام که دو تن را نزد آنها فرستادیم و آنان را دروغگو شمردند و ما با سوّمی، (آن دو را) پشتیبانی کردیم، آنگاه گفتند که ما نزد شما فرستاده شدهایم» سوره یس، آیه ۱۴.</ref> که درباره ماجرای سه تن از فرستادگان [[الهی]] است که برای [[تبلیغ پیام]] [[خدا]] به یکی از [[شهرها]] رفته بودند و تکذیبشان کردند. [[مفسران]]، مراد از قریه یادشده را [[شهر]] [[انطاکیه]] دانسته و در [[تفسیر آیه]] به ماجرای تلاش [[شمعون]] برای [[ایمان آوردن]] [[پادشاه]] رومی آن شهر پرداختهاند <ref>نک. تفسیر ثعلبی، ج۸، ص۱۲۴؛ تفسیر قرطبی، ج۱۵، ص ۱۵.</ref>. البته درباره فرستادگان یادشده [[اختلاف]] است:
| | {{پایان منابع}} |
|
| |
|
| ##بنابر قول مشهور،<ref>نک: جوامع الجامع، ج۳، ص۱۳۴؛ فتح القدیر، ج۴، ص ۳۶۶.</ref> مراد از {{متن قرآن|مُرْسَلُونَ}}، فرستادگان [[حضرت عیسی]]{{ع}} و [[رسول]] سوم همان شمعون الصفاست.<ref>تفسیر ثعلبی، ج۸، ص۱۲۴؛ کشف الاسرار، ج۸، ص۲۱۰ - ۲۱۱.</ref> این دیدگاه را ابتدا [[قتاده]] و ابنجریح ارائه کردهاند.<ref>نک. معانی القرآن، ج۵، ص۴۸۲؛ زاد المسیر، ج۳، ص ۵۲۱.</ref> صاحبان این دیدگاه در توجیه انتساب [[ارسال رسولان]] به [[خداوند]]، گفتهاند: چون آنها به امر خدا از سوی حضرت عیسی{{ع}}فرستاده شده بودند، با یک واسطه، [[رسولان]] خدا نیز هستند.<ref>تفسیر بغوی، ج۴، ص۹.</ref> مفسران بر پایه این دیدگاه در [[تفسیر آیات]] یاد شده داستانی را [[روایت]] کردهاند که بر اساس آن حضرت عیسی{{ع}} دو تن از حواریان خود را برای [[دعوت]] [[مردم]] و پادشاه انطاکیه به [[خداپرستی]] به سوی آنان فرستاد. هنگامی که آن دو [[تکذیب]] شدند، سومین نفر را فرستاد. درباره نام فرستادگان اختلاف است و دیدگاه مشهور فرستاده سوم را "[[شمعون الصفا]]" یا همان پطرس میداند.<ref>جوامع الجامع، ج۳، ص۱۳۴؛ الدرالمنثور، ج۵، ص۲۶۱؛ عمدة القاری، ج۱۶، ص۱۹.</ref> برخی رسول اول و دوم را [[یوحنا]] و [[پولس]] <ref>تفسیر بغوی، ج۴، ص۹.</ref> و دیدگاهی دیگر آنها را شمعون و یوحنا و "پولس" را رسول سوم دانسته است.<ref> تفسیر ابن کثیر، ج۳، ص۵۷۴؛ الدرالمنثور، ج۵، ص۲۶۱.</ref> دو فرستاده نخست گرچه ابتدا با معجزاتی چون شفای [[کور]] مادرزاد و مبتلایان به [[بیماری]] بَرَص موجبات [[ایمان]] برخی افراد را فراهم آوردند، پادشاه رومی انطاکیه به آنها [[ایمان]] نیاورد و [[دستور]] داد آنان را [[زندانی]] کردند و تازیانه زدند. [[حضرت عیسی]]{{ع}} [[رسول]] سوم ([[شمعون الصفا]])<ref> عرائس المجالس، ص۳۶۴؛ مجمع البیان، ج۸، ص۲۶۶.</ref> را روانه [[انطاکیه]] کرد. او زیرکانه توانست با [[پادشاه]] رابطه خوبی برقرار کرده و سرانجام، با نشان دادن معجزاتی مانند زنده کردن مرده، او را [[مؤمن]] سازد. <ref> تفسیر ثعلبی، ج۸، ص۱۲۵؛ کشف الاسرار، ج۸، ص۲۱۱ - ۲۱۲؛ مجمع البیان، ج۸، ص۶۵۵ - ۶۵۶.</ref> البته برخی از منابع به [[نقل]] از [[کعبالاحبار]] گفتهاند که پادشاه و [[مردم]] ایمان نیاورده و هر سه فرستاده را دستگیر و قصد کشتن آنان را کردند. <ref>نک. روض الجنان، ج ۱۶، ص ۱۴۱ - ۱۴۳؛ الکامل، ج ۱، ص ۳۶۵.</ref> برخی نیز گفتهاند پادشاه[[ایمان]] آورد؛ ولی مردم ایمان نیاوردند.<ref>نک. تفسیر قرطبی، ج۱۵، ص۱۵.</ref> در روایاتی از [[امام باقر]] و [[امام صادق]]{{ع}} داستانی همانند داستان یادشده با برخی [[اختلافات]] جزئی نقل شده است. این [[روایات]] دو دستهاند: در برخی از آنها [[ابوحمزه ثمالی]] از [[امام باقر]]{{ع}} در باره [[تفسیر آیات]] {{متن قرآن|وَاضْرِبْ لَهُمْ مَثَلًا أَصْحَابَ الْقَرْيَةِ إِذْ جَاءَهَا الْمُرْسَلُونَ}}<ref>«و برای آنان از مردم آن شهر آنگاه که پیامبران به آنجا آمدند مثلی بزن» سوره یس، آیه ۱۳.</ref>، {{متن قرآن|إِذْ أَرْسَلْنَا إِلَيْهِمُ اثْنَيْنِ فَكَذَّبُوهُمَا فَعَزَّزْنَا بِثَالِثٍ فَقَالُوا إِنَّا إِلَيْكُمْ مُرْسَلُونَ}}<ref>«آن هنگام که دو تن را نزد آنها فرستادیم و آنان را دروغگو شمردند و ما با سوّمی، (آن دو را) پشتیبانی کردیم، آنگاه گفتند که ما نزد شما فرستاده شدهایم» سوره یس، آیه ۱۴.</ref> میپرسد و آن [[حضرت]] به ارسال دو رسول به [[شهر]] انطاکیه از سوی [[خداوند]] و ادامه ماجرا اشاره میکند.<ref>تفسیر قمی، ج۲، ص۲۱۳؛ نورالثقلین، ج۴، ص۳۷۹.</ref> در این روایات از [[رسولان]] حضرت عیسی{{ع}} سخنی به میان نیامده است. براساس روایات دسته دوم، [[امام صادق]]{{ع}} با اشاره به فرستادن حواریان از سوی حضرت عیسی{{ع}} برای [[تبلیغ]]، از فرستادن دو تن از آنان به انطاکیه، [[دستگیری]] آنان به دست [[حاکم]] انطاکیه و در ادامه، رفتن [[شمعون]] به آنجا سخن گفته است.<ref>نک. مجمع البیان، ج۸، ص۶۵۶؛ قصص الانبیاء، راوندی، ص۲۷۳.</ref> در این روایات به [[آیات]] سوره یس اشارهای نشده است.
| | == پانویس == |
| ##بر اساس قول دوم، مراد از {{متن قرآن|مُرْسَلُونَ}} [[پیامبران الهی]] است.<ref> مجمع البیان، ج۸، ص۶۵۵.</ref> برخی با نقل روایاتی از [[ابن عباس]]، [[کعب الاحبار]] و [[وهب بن منبه]] نام [[رسولان الهی]] را نیز یاد کردهاند <ref>نک. جامع البیان، ج۲۲، ص۱۰۱؛ تفسیر قرطبی، ج۱۵، ص۱۴.</ref>. صاحبان این دیدگاه به ظاهر [[آیه]] استناد کردهاند که [[خداوند]] در آن، [[ارسال رسولان]] را به خود نسبت داده است.<ref>التبیان، ج۸، ص۴۴۸؛ [[مجمع البیان]]، ج۸، ص۶۵۵.</ref>. [[ابن کثیر]] در [[تأیید]] این دیدگاه [[ادله]] دیگری هم دارد:
| |
| ###[[مردم]] در [[تکذیب]] [[رسولان]]، آنها را بشری مانند خود دانسته و فرستادن [[وحی]] بر [[انسان]] را [[انکار]] کردند و اینکه [[بشر]] [[شایسته]] [[دریافت وحی]] نیست و آنها [[دروغ]] میگویند: {{متن قرآن|قَالُوا مَا أَنْتُمْ إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُنَا وَمَا أَنْزَلَ الرَّحْمَنُ مِنْ شَيْءٍ إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا تَكْذِبُونَ}}<ref>«گفتند: شما جز بشری مانند ما نیستید و (خداوند) بخشنده، چیزی فرو نفرستاده است و شما جز دروغ نمیگویید» سوره یس، آیه ۱۵.</ref>، پس آنان خود را [[پیامبر]] میخواندند که چنین پاسخی شنیدهاند.
| |
| ###بر اساس برخی گزارشها،<ref>البدایة والنهایه، ج۲، ص۱۰۱؛ قصص الانبیاء، ابن کثیر، ج۲، ص۴۳۳. </ref> مردم [[انطاکیه]] به [[شمعون]] و [[عیسی]]{{ع}} [[ایمان]] آوردند و انطاکیه یکی از ۴ مرکز اصلی [[مسیحیان]] در کنار اسکندریه، [[قسطنطنیه]] و [[اورشلیم]] شد، در حالی که [[قرآن کریم]] از ایمان نیاوردن [[اهل]] قریه به رسولان و دچار شدن آنان به [[عذاب الهی]] خبر میدهد. {{متن قرآن|وَمَا أَنْزَلْنَا عَلَى قَوْمِهِ مِنْ بَعْدِهِ مِنْ جُنْدٍ مِنَ السَّمَاءِ وَمَا كُنَّا مُنْزِلِينَ}}<ref>«و ما پس از وی از آسمان بر قوم او هیچ سپاهی فرو نفرستادیم و بنای فرستادن هم نداشتیم» سوره یس، آیه ۲۸.</ref>، {{متن قرآن|إِنْ كَانَتْ إِلَّا صَيْحَةً وَاحِدَةً فَإِذَا هُمْ خَامِدُونَ}}<ref>«(عذاب آنان) جز یک بانگ آسمانی نبود که ناگاه همه (با آن) خاموش شدند» سوره یس، آیه ۲۹.</ref>
| |
| ##[[بعثت]] [[حضرت عیسی]]{{ع}}پس از [[نزول]] [[تورات]] است و پس از نزول تورات هیچ امتی با عذاب الهی نابود نشده، بلکه خداوند [[مؤمنان]] را به [[قتال]] با [[کافران]] موظف کرده است. بنابراین ماجرای این قریه و رسولان آن باید پیش از نزول تورات و در شهری دیگر غیر از انطاکیه [[روم]] واقع شده باشد، زیرا هیچ گزارشی از نزول [[عذاب]] بر مردم انطاکیه و نابودی آنان در [[زمان]] عیسی{{ع}} در [[تاریخ]] نیامده است.<ref>تفسیر ابن کثیر، ج۳، ص۵۷۶ - ۵۷۸. </ref> نتیجه اینکه به نظر میرسد دیدگاه نخست و ناظر دانستن ارسال [[رسول]] سوم به داستان شمعون از [[اسرائیلیات]] است که به [[منابع اسلامی]] [[راه]] یافته است. براساس همین [[تفاسیر]] [[نادرست]]، برخی از کتب [[تاریخی]] شمعون را به صورت "شمعان الصفا" و به عنوان یکی از [[انبیای الهی]]<ref>تاریخ یعقوبی، ج ۱، ص ۷۷. </ref> و برخی نیز [[شمعون]]، نومان و بالوص را سه [[پیامبر]] فرستاده شده به [[انطاکیه]] در [[زمان فترت]] دانستهاند<ref>البدء و التاریخ، ج۳، ص۱۲۷. </ref>.<ref>[[حسین اترک|اترک، حسین]]، [[شمعون الصفا (مقاله)|مقاله "شمعون الصفا"]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۶ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۶.</ref>
| |
| | |
| | |
| ==منابع==
| |
| * [[پرونده:1100410.jpg|22px]] [[حسین اترک|اترک، حسین]]، [[شمعون الصفا (مقاله)|مقاله "شمعون الصفا"]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۶ (کتاب)|'''دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۶''']]
| |
| | |
| ==جستارهای وابسته==
| |
| | |
| ==پانویس== | |
| {{پانویس}} | | {{پانویس}} |
|
| |
|
| [[رده:شمعون الصفا]] | | [[رده:شمعون الصفا]] |
| [[رده:مدخل]]
| |
| [[رده:اعلام]] | | [[رده:اعلام]] |