عزت نفس: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۱٬۵۶۲ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۵ اوت ۲۰۲۲
جز
(۳۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{ویرایش غیرنهایی}}
{{مدخل مرتبط
{{سیره معصوم}}
| موضوع مرتبط = عزت نفس
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| عنوان مدخل  = عزت نفس
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">مدخل‌های وابسته به این بحث:</div>
| مداخل مرتبط = [[عزت نفس در معارف دعا و زیارات]] - [[عزت نفس در معارف و سیره نبوی]] - [[عزت نفس در معارف مهدویت]]
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| پرسش مرتبط  =
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[عزت نفس در قرآن]] | [[عزت نفس در حدیث]] | [[عزت نفس در اخلاق اسلامی]] | [[عزت نفس در نهج البلاغه]] | [[عزت نفس در معارف دعا و زیارات]]</div>
}}
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
== معناشناسی عزت نفس ==
: <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[عزت نفس (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
عزت نفس (Self-Esteem) مفهومی است که به [[ادراک]] [[فرد]] از [[ارزش]] شخصی و به تعبیر بهتر، "خود ارزش‌مندی" اشاره دارد. این [[ادراک]]، همان ارزش‌یابی [[عاطفی]] شخص نسبت به خود است که معمولاً بر اساس ویژگی‌های مثبت و منفی سنجیده می‌شود. برخی از [[روان‌شناسان]] گفته‌اند: "عزت نفس، چگونگی [[احساس]] ما درباره خودمان است و می‌توان گفت کلید [[رفتار]] [[فرد]] است”<ref>Carson I. Benner V. and Arnold E.N. , (۱۹۹۶), Mental Health Nursing, the Nurse Patient Journey, W.B. Saunders Company.</ref> و به "[[قضاوت]] شخصی [[فرد]] از [[ارزش]] خود" نیز تعریف شده است<ref>[[عبدالله نظری شاری|نظری شاری، عبدالله]]، مکاتبه اختصاصی با [[دانشنامه مجازی امامت و ولایت]].</ref>.
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">


==مقدمه==
در معنای لغوی "[[عزت]]"، [[قوّت]] و [[صلابت]] و شکست‌ناپذیری نهفته است<ref>راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۳۳۲.</ref>؛ عزت نفس نیز دارای همین مفهوم می‌باشد و در آن [[حفظ]] [[آبرو]]، عدم [[کرنش]] و دریوزگی در برابر [[زور]] و زر، لحاظ شده که بالاترین نوع [[شکست]] ناپذیری و [[صلابت]] و [[قدرت]] است. جوهر عزت نفس به عنوان [[خُلق و خوی]] [[برتر]]، ابتدا در [[جان]] و [[روح انسان]] جوانه می‌زند و شخصیتی را [[تربیت]] می‌کند که در مقابله با وسوسه‌ها و [[معاصی]]، موفق و در برابر شان [[سازش]] ناپذیر است و در مرحله بعد او را از [[خضوع]] و [[سازش]] و خودباختگی در برابر [[ستم]] و [[بی عدالتی]] و هر [[آلودگی]] دیگر باز می‎دارد. چنان که [[امام علی]] {{ع}} فرمود: {{متن حدیث|الْمُؤْمِنُ نَفْسُهُ أَصْلَبُ مِنَ الصَّلْدِ}}؛ نفس [[مؤمن]] از سنگ خارا سخت‌تر است<ref>نهج البلاغه، حکمت۳۳۳.</ref>. هیچ چیز مانند فقدان عزت نفس، [[آدمی]] را مستعدّ [[تباهی]] نمی‌سازد زیرا وقتی [[ذلت]] بر وجود [[فرد]] [[حاکم]] شد، او را آماده [[پذیرش]] هر [[خواری]] و [[پستی]] و به تعبیر [[اقبال لاهوری]]، "[[بندگی]] [[آدم]]" می‌کند؛ کاری که حتی حیوانات هم در مقابل هم‌نوع خود نمی‌کنند. بنابراین، ریشه همه [[ناهنجاری‌ها]] و تباه‌گری‌ها در [[ذلت نفس]] است؛ حتی [[مبتلا]] شدن به [[تکبر]]، [[خودپسندی]] و [[گردن‌کشی]] به سبب [[پستی]] و حقارتی است که [[متکبر]] در خود [[احساس]] می‌کند<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۲، ص۳۱۲.</ref>، و حتی [[نفاق]] که هلاک‌کننده‌ترین [[بیماری]] [[دل]] است، ریشه در [[ذلت نفس]] دارد. [[انسان]] تا [[احساس]] [[حقارت]] و [[پستی]] نکند، [[نفاق]] و [[ریا]] نمی‌کند، [[امام علی]] {{ع}} فرمود: {{متن حدیث|نِفَاقُ الْمَرْءِ مِنْ ذُلٍّ يَجِدُهُ فِي نَفْسِهِ}}؛ دو روییِ [[آدمی]] از ذلّتی است که در خود می‌یابد<ref>محمدی ری‌شهری، محمد، میزان الحکمه، ج۱۲، ص۳۴۳.</ref>.
*[[قرآن کریم]] می‌فرماید: {{متن قرآن|يَقُولُونَ لَئِنْ رَجَعْنَا إِلَى الْمَدِينَةِ لَيُخْرِجَنَّ الْأَعَزُّ مِنْهَا الْأَذَلَّ وَلِلَّهِ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِينَ وَلَكِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَا يَعْلَمُونَ}}<ref>«می‌گویند: چون به مدینه باز گردیم، فراپایه‌تر، فرومایه‌تر را از آنجا بیرون خواهد راند؛ با آنکه فراپایگی تنها از آن خداوند و پیامبر او و مؤمنان است امّا منافقان نمی‌دانند» سوره منافقون، آیه ۸.</ref>. همچنین می‌فرماید: {{متن قرآن|مَنْ كَانَ يُرِيدُ الْعِزَّةَ فَلِلَّهِ الْعِزَّةُ جَمِيعًا إِلَيْهِ ...}}<ref>«هر که عزّت می‌خواهد (بداند که) عزّت همگی از آن خداوند است...» سوره فاطر، آیه ۱۰.</ref>.
*[[پیامبر]]{{صل}} می‌فرمایند: "... و بالاترین [[بی‌نیازی]] عزت نفس است، و [[بهترین]] توشه تقواست..."<ref> حسن بن ابی الحسن دیلمی، ارشاد القلوب، ترجمه علی سلگی نهاوندی، ج۱، ص۱۹۳.</ref>.
*از [[امام حسن]]{{ع}} سؤال شد [[مردانگی]] چیست؟ فرمود: "[[حفظ دین]]، حفظ عزت نفس، نرم [[رفتاری]]"<ref>حسن ابن شعبه حرانی، تحف العقول، ترجمه صادق حسن زاده، ص۳۹۰.</ref>.
*در جایی هم فرمودند: "عزت نفس، مترادف مناعت طبع است"<ref>فرهنگ اصطلاحات اخلاقی، ص۱۷۵.</ref>.
*در [[اخلاق اسلامی]]، محور و آن چیزی که [[اخلاقی]] به دور آن می‌گردد یا آن نقطه‌ای از [[روح]] [[انسان]] که [[اسلام]] برای احیای [[اخلاق]] انسانی و اینکه [[انسان]] را به سوی [[اخلاق]] سوق بدهد، تأکید می‌ورزد "[[کرامت]] و عزت نفس" است<ref>ر.ک: مجموعه آثار شهید مطهری، ج۲۲، ص۳۹۶.</ref><ref>[[فردین احمدوند|احمدوند، فردین]]، [[مکارم اخلاق در صحیفه (کتاب)|مکارم اخلاق در صحیفه]]، ص۲۶۴.</ref>.
*[[روح]] دارای [[حب ذات]] است، ولی نه یک [[حب ذات]] ایستا؛ بلکه یک [[حب ذات]] پویا. به عبارت دیگر، در ذات [[روح]]، میلی به سوی [[تکامل]] وجود دارد. [[انسان]] نه تنها خودش را [[دوست]] می‌دارد، بلکه در ذاتش جوشش و میلی به سوی [[تکامل]] وجود دارد. [[حب]] [[کمالات]] از [[شئون]] [[حب ذات]] است؛ اما [[حب]] ذاتی که در حال [[تکامل]] است نه [[حب]] ذاتی که در مقطع زمانی خاصی ظاهر می‌شود. [[انسان]] چون کمالش را [[دوست]] می‌دارد [[اراده]] می‌کند که کاری را انجام دهد و این [[اراده]] در واقع تبلور همان [[حب]] ذاتی به خود و [[کمالات]] خویش است<ref>ر.ک: محمدتقی مصباح یزدی، نقد و بررسی مکاتب اخلاقی، ص۳۳۳.</ref>.
*در یونان قدیم گروهی بوده‌اند که این‌ها را کلبیون می‌گویند. این‌ها در [[اخلاق]]، [[مردم]] را به [[دنائت]] و [[پستی]] توصیه می‌کردند. هرچه [[انسان]] خودش را بیشتر [[پست]] می‌کرد از نظر آنان اخلاقی‌تر بود... [[ملامتیه]] روششان این بود که می‌گفتند برای اینکه [[نفس اماره]] را ذلیل کنیم باید هرچه می‌توانیم خودمان را در نظرها خاکسار بکنیم؛ کسی برای ما [[ارزش]] قایل نباشد و در واقع عزت نفس را از دست بدهیم<ref>ر.ک: مرتضی مطهری، فلسفه اخلاق، ص۱۲۳.</ref>.
*اصل [[عزت]] از مهم‌ترین و بنیادی‌ترین اصول [[تربیتی]] است، زیرا اساس [[تربیت]] بر [[عزت]] است و اگر فرد با [[عزت]] رشد یابد و [[تربیت]] شود، به حالتی دست می‌یابد که می‌تواند پیوسته و در هر اوضاع و احوالی راست و [[استوار]] باشد. [[عزت]]، حالتی است در [[انسان]] که نمی‌گذارد مغلوب کسی گردد و [[شکست]] بخورد؛ و اصل آن از اینجا گرفته شده است که می‌گویند: "ارض عزاز"؛ یعنی [[زمین]] سفت و سخت<ref>ر.ک: مصطفی دلشاد تهرانی، سیری در تربیت اسلامی، ص۲۱۴.</ref>.
*[[حب ذات]] عامل درونی [[نیرومندی]] است که [[آدمی]] را به تحصیل کمال‌های خود فرا می‌خواند. یکی از شاخه‌های [[حب ذات]] این است که [[آدمی]] به شدت خواهان حفظ [[انسانیت]] خود و تفاوت داشتن با حیوان‌هاست. از آنجایی که [[انسان]]، در برابر حیات حیوانی، بر پایه‌های [[عقلانی]] [[استوار]] است و [[رفتار]] او بر [[گزینش]] [[عقلانی]] متکی است، کرامت‌خواهی [[انسان]]، او را به برگرفتن چنین روشی فرا می‌خواند. از سوی دیگر، [[آدمی]] تنها در صورتی می‌تواند در قالب‌های ارزشی و [[عقلانی]] زیست کند که از پیش، شناخت‌ها و بینش‌هایی را برای خود گرد آورده باشد، که در رأس آن‌ها [[خداشناسی]] است<ref>علی شیروانی، اخلاق اسلامی، ص۱۲۸.</ref><ref>[[فردین احمدوند|احمدوند، فردین]]، [[مکارم اخلاق در صحیفه (کتاب)|مکارم اخلاق در صحیفه]]، ص۲۶۵-۲۶۶.</ref>.
*گاه بزرگی و عزت نفس، ذاتی [[انسان]] است و او را طبعاً دارای [[همت]] بلند، [[استواری]]، [[پایداری]] در برابر [[سختی‌ها]]، سعه صدر، [[تواضع]] و [[آزادگی]] می‌کند. گاهی نیز این امر اکتسابی و [[انسان]] از طریق ایجاد [[کمالات]] و سجایای نیکوی [[اخلاقی]]، به این [[فضیلت]] دست می‌یابد<ref>حسین مظاهری، کاوشی نو در اخلاق اسلامی و شئون حکمت عملی، ترجمه محمد ابوالقاسمی، ج۲، ص۲۹۶.</ref>.
*به این نکته مهم باید توجه داشت که [[انسان]] از نظر [[قرآن]] [[خلیفه]] [[الله]]{{متن قرآن|وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً قَالُوا أَتَجْعَلُ فِيهَا مَنْ يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمَاءَ وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ قَالَ إِنِّي أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ}}<ref> «و (یاد کن) آنگاه را که پروردگارت به فرشتگان فرمود: می‌خواهم جانشینی در زمین بگمارم، گفتند: آیا کسی را در آن می‌گماری که در آن تباهی می‌کند و خون‌ها می‌ریزد در حالی که ما تو را با سپاس، به پاکی می‌ستاییم و تو را پاک می‌شمریم؛ فرمود: من چیزی می‌دانم که شما نمی‌دانید» سوره بقره، آیه ۳۰.</ref>، [[امین]] [[الله]] و مسجود [[ملائکه]] است<ref>حسین مظاهری، عوامل کنترل غرایز در انسان، ص۱۷ و ۳۵.</ref>.
*[[انسان]] تنها موجودی است که نفخه‌ای از [[روح]] [[الهی]] در وجود او هست. [[بهترین]] راه [[اصلاح فرد]] و [[جامعه]]، عزت‌بخشی و عزت‌آفرینی است و [[بهترین]] راه عزت‌آفرینی و عزت‌بخشی [[پیروی]] از [[خدا]]، [[رسول]]{{صل}} او و [[ائمه اطهار]] و داشتن [[تقوای الهی]]، گفتار و [[کردار نیک]] و گسستن از غیر خداست<ref>[[فردین احمدوند|احمدوند، فردین]]، [[مکارم اخلاق در صحیفه (کتاب)|مکارم اخلاق در صحیفه]]، ص۲۶۶.</ref>.
*تمام [[عزت]] از آن خداست؛ سپس [[پیامبران]]، [[ائمه]]، [[اولیا]] و [[دوستان]] [[خدا]]، چرا که [[عزت]] آن‌ها پرتویی از [[عزت]] [[خدا]] است. بر اساس هرم "ابراهام مازلو" که یکی از روانشناسان انسان‌گراست، مناعت و عزت نفس جزء طبقه چهارم و اساسی‌ترین نیازهای [[انسان]] به شمار آمده است<ref>احمد دیلمی و مسعود آذربایجانی، اخلاق اسلامی، ص۱۷۰، به نقل از روانشناسی کمال، ص۱۲۵.</ref>.
*[[اومانیسم]] یا [[انسان‌مداری]] که ریشه‌ای ژرف در [[تاریخ]] [[تفکر]] بشری دارد و [[معتقد]] است [[انسان]] محور حقایق و ارزش‌هاست و همه فعالیت‌های [[علمی]] و عملی [[انسان]] بر محور خود [[آدمی]]، می‌گردد<ref>محمد تقی مصباح یزدی، معارف قرآن ۱ و ۲، ص۳۶۱.</ref>، در قرون اخیر با سر و صدای زیاد در [[غرب]] مطرح شده است؛ لکن این اصل قرن‌ها قبل در [[فرهنگ اسلامی]] تحت عنوان "[[عزت]] و [[کرامت]] [[انسان]]" مطرح بوده، با این تفاوت که [[انسان]] مدنظر [[اومانیسم]] همین حیوان [[ناطق]] مادی است ولی [[انسان]] مطرح در [[فرهنگ اسلامی]] موجودی است که دارای بعد [[خلیفه]] [[الله]] و [[امین]] [[الله]] است.
*به نظر می‌رسد که قاعده زرین [[اخلاقی]] "هرچه برای خود می‌پسندی برای دیگران نیز بپسند"، مبتنی بر [[کرامت]] و عزت نفس است؛ چرا که [[انسان]] از همه چیز و همه کس خود را بیشتر [[دوست]] می‌دارد و هر آنچه را که خوب است برای خود می‌پسندد، زیرا احساس [[کرامت]] می‌نماید؛ و الا اگر خود را دارای [[عزت]] و [[کرامت]] نمی‌دانست، چیزهای خوب را برای خود نمی‌خواست. همچنین است که چنانچه فرد فاسدی اموری غیر [[اخلاقی]] را که برای خود می‌پسندد آن را برای دیگران نیز بپسندد، در این صورت [[اخلاقی]] نخواهد بود، بلکه ضد [[اخلاقی]] است.
*"[[غیرتمندی]] مثبت که عبارت است از سعی در محافظت آنچه نگاهبانی از آن لازم است نیز مبتنی بر اصل [[عزت]] و [[کرامت نفس]] است. به قول ملامهدی نراقی، [[غیرت]] و [[حمیت]]، نتیجه [[شجاعت]]، بزرگی و [[قوت نفس]]، و از ملکات [[شریف]] است"<ref>مولی مهدی نراقی، جامع السعادات، ترجمه سید جلال الدین مجتبوی، ج۱، ص۳۲۴.</ref><ref>[[فردین احمدوند|احمدوند، فردین]]، [[مکارم اخلاق در صحیفه (کتاب)|مکارم اخلاق در صحیفه]]، ص۲۶۷.</ref>.
*خودکفایی، [[استقلال]] و عدم [[سلطه]] [[کافر]] بر [[مسلمان]] نیز ریشه در این اصل، یعنی اصل [[کرامت]] و عزت نفس دارد، چرا که [[انسان]] بزرگوار و [[کریم]] نمی‌خواهد زیر بار دیگران باشد بلکه می‌خواهد آزاد مستقل باشد<ref>[[فردین احمدوند|احمدوند، فردین]]، [[مکارم اخلاق در صحیفه (کتاب)|مکارم اخلاق در صحیفه]]، ص۲۶۸.</ref>.


==منابع==
عزت نفس به معنای بازتاب ارزیابی یا برآورد یک [[فرد]] از ارزش‌های خود است؛ به عبارت دیگر، [[باور]] و [[اعتقادی]] است که [[فرد]]، درباره [[ارزش]] و اهمیت خود دارد. در [[علم روان‌شناسی]] از عزت ‌نفس با عنوان "[[حرمت]] خود" یاد می‌شود. عزت نفس یکی از عوامل تعیین‌کنندۀ [[رفتار]] در [[انسان]] به‌شمار می‌آید. در [[حقیقت]] برداشت و قضاوتی که افراد از خود دارند تعیین‌کنندۀ چگونگی برخورد آنها با مسائل مختلف است؛ به‌گونه‌ای که یکی از ملاک‌های شخص سالم، داشتن عزت نفس و [[احترام]] به خود است و بالا بودن آن می‌تواند از بسیاری [[ناراحتی‌ها]] و [[بیماری‌های روانی]] جلوگیری کند و فردی که عزت نفس پایین دارد و برای خود [[ارزش]] و احترامی قائل نیست، ممکن است به [[انزوا]]، [[گوشه‌گیری]] یا پرخاشگری و رفتارهای ضداجتماعی دچار شود<ref>[[عبدالله نظری شاری|نظری شاری، عبدالله]]، مکاتبه اختصاصی با [[دانشنامه مجازی امامت و ولایت]].</ref>.
* [[پرونده:1379218.jpg|22px]] [[فردین احمدوند|احمدوند، فردین]]، [[مکارم اخلاق در صحیفه (کتاب)|'''مکارم اخلاق در صحیفه''']]
 
مجموعه هزاران برداشت، ارزیابی و تجربه‌ای که [[فرد]] از خود دارد، باعث می‌شود نسبت به خود [[احساس]] خوشایند، [[ارزشمند]] بودن یا برعکس آن را داشته باشد که در [[انسان منتظر]] به [[دلیل]] اتصال به [[انسان کامل]] یعنی [[حضرت مهدی]] {{ع}} به [[کامل‌ترین]] وجه نمود پیدا می‌کند و این آثار عمیقی بر [[بهداشت روانی]] و [[سلامت جسم]] و [[رفتار اجتماعی]] [[انسان‌ها]] دارد. بنابراین، عزت نفس را می‌توان مجموعه‌ای از [[افکار]]، [[احساسات]]، [[عواطف]] و تجربه‌ها [[تصور]] کرد که در فرآیند [[زندگی اجتماعی]] شکل می‌گیرند<ref>ر. ک: سبحانی‌نیا، محمد، مهدویت و آرامش، ص۱۱۳.</ref>.
 
== ارزش و جایگاه عزت نفس ==
در [[نظام ارزشی]] [[اسلام]]، [[عزت]] [[حقیقی]] از آنِ [[خداوند]] است. [[خداوند]] به عنوان یگانه [[مظهر]] عِلم و [[قدرت]] و دیگر [[صفات کمال]] و جلال و [[جمال]]، [[مظهر]] [[عزت]] است و [[پیامبر]] و [[امام]] {{ع}} به عنوان انسان‌های [[مؤمن کامل]]، از جهت [[تقرّب]] و پیوند دایمی که با [[خداوند]] دارند دارای عزتند. دیگر [[انسان‌ها]]، به میزانی که در کجای پیوستار [[تقرّب به خداوند]] به عنوان مرکز [[عزت]] در [[جهان هستی]] قرار بگیرند دارای [[عزّت]] می‌شوند: {{متن قرآن|وَلِلَّهِ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«فراپایگی تنها از آن خداوند و پیامبر او و مؤمنان است» سوره منافقون، آیه ۸.</ref>.
 
از دیدگاه [[اسلام]]، [[ایمان]] به عنوان کانون [[معنویت]] و سرچشمه [[ارزش‌ها]]، عامل [[عزت]] [[مؤمنین]] است. در [[منابع اسلامی]]، به مجموعه از [[صفات]] [[ارزشمند]] برای [[حفظ]] و ارتقای عزت نفس تأکید شده است: صفاتی مانند: [[اطاعت از خداوند]]<ref>رسول اکرم {{صل}}: {{متن حدیث|إِنَّ رَبَّكُمْ يَقُولُ كُلَّ يَوْمٍ أَنَا الْعَزِيزُ فَمَنْ أَرَادَ عِزَّ الدَّارَيْنِ فَلْيُطِعِ الْعَزِيزَ}}؛ خدای تعالی هر روز می‌فرماید: من پروردگار عزیز شما هستم، پس هر کس خواهان عزت دو جهان است باید که از خدای عزیز اطاعت کند. (مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۶۸، ص۱۲۰).</ref>، [[عزت‌طلبی]] از [[خدا]]<ref>امام علی {{ع}}: {{متن حدیث|مَنِ اعْتَزَّ بِغَيْرِ اللَّهِ أَهْلَكَهُ الْعِزُّ}}؛ هر کس به جز از خدا عزت بجوید آن عزّت او را هلاک می‌کند. (تصنیف غررالحکم و دررالکلم، حدیث ۱۰۹۸۵).</ref>، اُنس همیشگی با [[قرآن]]<ref>امام علی {{ع}}: {{متن حدیث|ثُمَّ أَنْزَلَ عَلَيْهِ الْكِتَابَ... وَ عِزّاً لَا تُهْزَمُ أَنْصَارُهُ...}}؛ قرآنی که بر پیامبر نازل شد... عزتی است که هوادارانش شکست نمی‌خورند... (نهج البلاغه، خطبه ۱۹۸).</ref>، حق‌خواهی و پشتبانی از آن<ref>امام حسن عسکری {{ع}}: {{متن حدیث|مَا تَرَكَ الْحَقَّ عَزِيزٌ إِلَّا ذَلَّ وَ لَا أَخَذَ بِهِ ذَلِيلٌ إِلَّا عَزَّ}}؛ هیچ عزیزی حق را ترک نکرد، مگر این که ذلیل شد و هیچ ذلیلی به حق عمل نکرد مگر این که عزیز شد. (تحف العقول، ص۴۸۹؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج۷۵، ص۳۷۴).</ref>، [[جهاد]] در [[راه]] [[حفظ]] [[عزت اسلام]] و [[مسلمین]]<ref>امام علی {{ع}}: {{متن حدیث|فَرَضَ اللَّهُ... الْجِهَادَ عِزّاً لِلْإِسْلَامِ}}؛ خداوند... جهاد را برای عزّت و سربلندی اسلام واجب فرمود. (من لا یحضر الفقیه، ج۳، ص۵۶۸، ح۴۹۴۰؛ نهج البلاغه، حکمت۲۵۲).</ref>، [[شجاعت]] و دوری از [[ترس]]<ref>امام علی {{ع}}: {{متن حدیث|الشَّجَاعَةُ عِزٌّ حَاضِرٌ، الْجُبْنُ ذُلٌّ ظَاهِرٌ}}؛ شجاعت عزتی است آماده، ترس ذلتی است آشکار. (شرح آقا جمال الدین خوانساری بر غررالحکم و دررالکلم، ج۱، ص۱۵۲، ح۵۷۲).</ref>، [[نفی]] [[سلطه]] دیگران<ref>امام علی {{ع}}: {{متن حدیث|كُلُّ عَزِيزٍ دَاخِلٍ تَحْتَ الْقُدْرَةِ فَذَلِيلٌ}}؛ هر عزیزی که تحت قدرت و سلطه‌ای باشد ذلیل است. (تحف العقول، ص۲۱۵).</ref>، [[صداقت]]<ref>امام علی {{ع}}: {{متن حدیث|الصِّدْقُ عِزٌّ وَ الْجَهْلُ ذُلٌّ}}؛ راستی عزت است و نادانی ذلت. (کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۲۶، ح۲۹؛ تحف العقول، ص۳۵۶).</ref>، ادا و [[التزام]] به [[حقوق]] دیگران<ref>امام صادق {{ع}}: {{متن حدیث|تَرْكُ الْحُقُوقِ مَذَلَّةٌ وَ إِنَّ الرَّجُلَ يَحْتَاجُ إِلَى أَنْ يَتَعَرَّضَ فِيهَا لِلْكَذِبِ}}؛ ندادن حقوق (دیگران) ذلت می‌آورد و انسان در این باره مجبور به دروغ گفتن می‌شود. (تحف العقول، ص۳۶۰).</ref>، [[رفتار]] منصفانه با [[مردم]]<ref>امام علی {{ع}}: {{متن حدیث|أَلَا إِنَّهُ مَنْ يُنْصِفِ النَّاسَ مِنْ نَفْسِهِ لَمْ يَزِدْهُ اللَّهُ إِلَّا عِزّاً}}؛ بدانید که هر کس با مردم منصفانه رفتار کند، خداوند جز بر عزت او نیفزاید. (کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۲، ص۱۴۴، ح۴).</ref>، [[عفو و گذشت]] از دیگران<ref>رسول اکرم {{صل}}: {{متن حدیث|مَنْ عَفَا عَنْ مَظْلِمَةٍ أَبْدَلَهُ اللَّهُ بِهَا عِزّاً فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ}}؛ هر کس از ظلمی که در حق او شده گذشت کند، خداوند به جای آن در دنیا و آخرت به او عزت می‌بخشد. (طوسی، امالی، ص۱۸۲، ح۳۰۶).</ref>، [[بی‌نیازی از مردم]]<ref>امام جواد {{ع}}: {{متن حدیث|عِزُّ الْمُؤْمِنِ غِنَاهُ عَنِ النَّاسِ}}؛ عزت مؤمن در بی‌نیازی او از مردم است. (تحف العقول، ص۸۹؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج۷۲، ص۱۰۹، ح‌۱۲).</ref>، [[ناامیدی]] از آ‌ن‌چه در دست دیگران است<ref>امام صادق {{ع}}: {{متن حدیث|لَا يَزَالُ الْعِزُّ قَلِقاً حَتَّى يَأْتِيَ دَاراً قَدِ اسْتَشْعَرَ أَهْلُهَا الْيَأْسَ مِمَّا فِي أَيْدِي النَّاسِ فَيُوطِنُهَا}}؛ عزت پیوسته بی‌قراری می‌کند تا آنکه به خانه‌ای درآید که اهل آن چشم طمع به دست مردم نداشته باشند و در آنجا مستقر می‌شود. (کشف الغمه، ج۲، ص۲۰۵).</ref>، دوری از [[جهالت]] و [[نادانی]]<ref>امام علی {{ع}}: {{متن حدیث|كَمْ مِنْ عَزِيزٍ أَذَلَّهُ جَهْلُهُ}}؛ چه بسیار عزیزی که، نادانی‌اش او را خوار ساخت. (تصنیف غررالحکم و دررالکلم، ص۷۶، ح۱۱۹۰).</ref>، [[کظم غیظ]] و [[فرو خوردن خشم]]<ref>امام صادق {{ع}}: {{متن حدیث|مَا مِنْ عَبْدٍ كَظَمَ غَيْظاً إِلَّا زَادَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عِزّاً فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ}}؛ هیچ بنده‌ای خشم خود را فرو نخورد، مگر این که خداوند عزوجل بر عزت او در دنیا و آخرت افزود. (کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۲، ص۱۱۰، ح۵).</ref>، دوری از [[ظلم]] و [[باطل]]<ref>امام علی {{ع}}: {{متن حدیث|مَنْ طَلَبَ عِزّاً بِظُلْمٍ وَ بَاطِلٍ أَوْرَثَهُ اللَّهُ ذُلّاً بِإِنْصَافٍ وَ حَقٍّ}}؛ هر کس عزت را با ظلم و باطل طلب کند، خداوند به انصاف و حق، ذلت نصیبش می‌نماید. (ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۲۰، ص۳۰۹، ح۵۳۶).</ref>، موجب [[حفظ]] و ارتقای عزت نفس معرفی شده است<ref>[[عبدالله نظری شاری|نظری شاری، عبدالله]]، مکاتبه اختصاصی با [[دانشنامه مجازی امامت و ولایت]].</ref>.
 
[[قرآن کریم]] از نفس به عنوان بزرگ‌ترین [[سرمایه]] [[آدمی]] یاد می‌کند و نفس را آن‌قدر [[ارزشمند]] می‌داند که اگر معامله‌ای صورت گیرد جز با [[پروردگار]] عالم نباشد: {{متن قرآن|وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ وَاللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ}}<ref>«و از مردم کسی است که در به دست آوردن خشنودی خداوند از جان می‌گذرد و خداوند به بندگان مهربان است» سوره بقره، آیه ۲۰۷.</ref>. [[رسول خدا]] {{صل}} درباره [[عزت]] و [[کرامت نفس]] می‌فرماید: {{متن حدیث|اطْلُبُوا الْحَوَائِجَ بِعِزَّةِ الْأَنْفُسِ}}؛ درخواست‌های‌تان را همراه با [[حفظ]] [[عزت]] نفس‌تان مطرح نمایید<ref>نهج الفصاحة، حدیث ۳۲۵.</ref>. [[امام علی]] {{ع}} نیز خطاب به فرزندش می‌فرماید: {{متن حدیث|وَ أَكْرِمْ نَفْسَكَ عَنْ كُلِّ دَنِيَّةٍ وَ إِنْ سَاقَتْكَ إِلَى الرَّغَائِبِ فَإِنَّكَ لَنْ تَعْتَاضَ بِمَا تَبْذُلُ مِنْ نَفْسِكَ عِوَضاً وَ لَا تَكُنْ عَبْدَ غَيْرِكَ وَ قَدْ جَعَلَكَ اللَّهُ حُرّاً}}؛ نفس خود را از هرگونه [[پستی]] بازدار هرچند تو را به اهدافت برساند؛ زیرا نمی‌توانی به اندازه [[آبرویی]] که از دست می‌دهی به دست آوری. [[بنده]] دیگری مباش که [[خداوند]] تو را از او [[آفریده]] است<ref>نهج البلاغة، نامه ۳۱، ص۴۰۱.</ref>.
 
[[اسلام]] در هیچ موردی به [[مؤمن]] اجازه نداده است که از عزت نفس خود بگذرد و دست بردارد، بلکه تأکید نموده است که [[مؤمن]] در جریان [[زندگی]] برای [[حفظ دین]] خود همواره چون کوه با [[استقامت]] و پر [[صلابت]] باشد، چنان‌که [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: {{متن حدیث|إِنَّ اللَّهَ فَوَّضَ إِلَى الْمُؤْمِنِ أُمُورَهُ كُلَّهَا وَ لَمْ يُفَوِّضْ إِلَيْهِ أَنْ يَكُونَ ذَلِيلًا أَ مَا تَسْمَعُ اللَّهَ تَعَالَى يَقُولُ {{متن قرآن|وَلِلَّهِ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«فراپایگی تنها از آن خداوند و پیامبر او و مؤمنان است» سوره منافقون، آیه ۸.</ref> فَالْمُؤْمِنُ يَكُونُ عَزِيزاً وَ لَا يَكُونُ ذَلِيلًا قَالَ إِنَّ الْمُؤْمِنَ أَعَزُّ مِنَ الْجَبَلِ لِأَنَّ الْجَبَلَ يُسْتَقَلُّ مِنْهُ بِالْمَعَاوِلِ وَ الْمُؤْمِنَ لَا يُسْتَقَلُّ مِنْ دِينِهِ بِشَيْءٍ}}؛ [[خداوند]] [[اختیار]] همه [[کارها]] را به [[مؤمن]] داده، اما این [[اختیار]] را به او نداده است که [[ذلیل]] باشد. مگر نشنیده‌ای که [[خدای تعالی]] می‌فرماید: "[[عزت]] از آن [[خدا]] و رسولش و [[مؤمنین]] است"؟ پس، [[مؤمن]] [[عزیز]] است و [[ذلیل]] نیست. [در ادامه] فرمودند: [[مؤمن]] از کوه محکم‌تر است، زیرا از کوه با ضربات تیشه کم می‌شود اما با هیچ وسیله‌ای از [[دین]] [[مؤمن]] نمی‌توان کاست<ref>تهذیب الاحکام، ج۶، ص۱۷۹، ح۳۶۷.</ref><ref>[[عبدالله نظری شاری|نظری شاری، عبدالله]]، مکاتبه اختصاصی با [[دانشنامه مجازی امامت و ولایت]].</ref>.
 
== ضرورت عزت نفس ==
 
== اقسام عزت نفس ==
 
== مراتب عزت نفس ==
== ویژگی‌ها و شرایط عزت نفس ==
== خاستگاه عزت نفس(اسباب و عوامل عزت نفس) ==
 
== راه کسب عزت نفس ==
 
== موانع عزت نفس ==
== نشانه‌های عزت نفس ==
== فواید و کارکردهای عزت نفس ==
 
=== عزت نفس عامل حرکت ===
 
== گستره عزت نفس ==
== عواقب نبود عزت نفس ==
 
== متعلق عزت نفس ==
 
=== امور عادی و [[دنیوی]] ===
 
=== امور [[معنوی]] و [[الهی]] ===
 
== عزت نفس و مهدویت ==
=== احساس عزت نفس در سایه انتظار ظهور ===
 
=== گستره عزت نفس در [[مکتب انتظار]] ===
 
=== عزت نفس یکی از دستاوردهای دولت مهدوی ===
[[مهدویت]] باوری و [[انتظار]]، عامل [[عزت]]، [[صلابت]]، [[شرافت]] و [[سرافرازی]] منتظِران است و همه صفاتی که [[دین اسلام]]، [[پیروان]] خود را برای [[حفظ]] و ارتقای عزت نفس توصیه می‌کند، مورد تأکید [[مکتب انتظار]] و از ویژگی‌های منتظِران واقعی است. صفاتی مانند: [[اطاعت از خداوند]]، [[عزت‌طلبی]] از [[خدا]]، اُنس همیشگی با [[قرآن]]، حق‌خواهی و پشتبانی از آن، [[جهاد]] در [[راه]] [[حفظ]] [[عزت اسلام]] و [[مسلمین]]، [[شجاعت]] و دوری از [[ترس]]، [[نفی]] [[سلطه]] دیگران، [[صداقت]]، ادا و [[التزام]] به [[حقوق]] دیگران، [[رفتار]] منصفانه با [[مردم]]، [[عفو و گذشت]] از دیگران، [[بی‌نیازی از مردم]] و... ، جزء برنامه‌های [[مکتب]] و [[فرهنگ انتظار]] است. [[انتظارها]] و آرزوهای افراد متفاوت است؛ آرمان‎ها و آرزوهای بلند، متعالی و ارزش‌مند، حکایت از اوج کمال و [[رشد شخصیت]] [[انسان‌ها]] و بلندای [[همت]] آنها می‌کند. به عکس، آرزوهای [[خرد]]، حقیر و بی‌ارزش، نشان از بی‌همتی و [[رشد]] نیافتگی افراد دارد. آرمان‎ها و [[آرزوها]] [[انسان]] را به حرکت وا می‌دارند و به طور طبیعی هر چه [[همت]] بلندتر و آرمان‎ها و [[آرزو]]، ارزش‌مندتر باشد حرکت، [[همت]] و تلاش نیز از [[ارزش]] بیش‌تری برخوردار خواهد بود و چون انسانِ [[منتظر]]، [[برترین]] و ارزش‌مندترین آرزوهای ممکن را داراست، به طور طبیعی از [[بهترین]] [[ارزش‌ها]] و والاترین مراتب عزت نفس نیز برخوردارست؛ زیرا آرزوی نهایی [[فرد]] و [[جامعه]] [[منتظِر]]، [[نفی]] [[شرک]] و [[حاکمیت]] [[توحید]]، [[برائت]] از سردمداران [[طاغوت]] و [[حکومت]] [[ائمه]] [[حق]] بر سراسر [[جهان]]، استقرار [[حکومت صالحان]] و [[مستضعفان]] در سراسر [[گیتی]]، نابودی [[ظالمان]] و [[مستکبران]] [[جهان]]، برقراری [[نظام]] [[قسط]] و [[عدالت]] بر پهنه [[زمین]] و گسترش [[امنیت]] و [[رفاه]] در جای جای کره خاکی است. قطعاً چنین آرمان‎ها و آرزوهای بلندی از [[ارزش]] و فضیلتی وصف‌ناپذیر برخوردار است. به شرط آن‌که [[فرد]] و [[جامعه]] "[[منتظِر]]"، به تناسب آرمان‎ها و آرزوی بلند خود، از هر گونه [[مجاهدت]]، تلاش و کوشش برای تحقق هر چه زودتر این آرمان‎ها و آرزوهای [[الهی]] فروگذار و کوتاهی نکند. چنین انتظاری پویا و سازنده است که دیدگاه وسیع و افق بلند [[فکری]] [[مسلمانان]]، مخصوصاً [[شیعیان]] را نشان می‌دهد<ref>ر. ک: مرتضوی، [[زهرا]] سادات، «فلسفه انتظار»، ماهنامه شمیم یاس، ص۳۲.</ref>.
* به همین [[دلیل]] است که [[دین اسلام]]، برای [[حفظ]] و ارتقای عزت نفس [[فرد]] و [[جامعه اسلامی]] آنان را به [[اطاعت]] و [[پیروی از ائمه]] [[حق]] {{عم}} و [[والیان امر]] ملتزم و [[متعهد]] کرده است؛ چنان‌که [[امام سجاد]] {{ع}} [[اطاعت]] از [[رهبران]] [[عادل]] را موجب [[عزت]] دانسته و فرموده است: {{متن حدیث|طَاعَةُ وُلَاةِ الْأَمْرِ تَمَامُ الْعِزِّ}}؛ [[اطاعت]] از [[ولایت امر]]، تمام [[عزت]] است<ref>ابن‌شعبه حرانی، حسن بن علی، تحف العقول، ص۲۸۳.</ref>. از سوی دیگر [[خداوند]] در [[قرآن مجید]] [[مخالفت]] با [[انبیا]] و [[اولیا]] و [[رهبران]] [[دینی]] را سبب [[ذلت]] [[انسان]] عنوان می‌کند و می‌فرماید: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ يُحَادُّونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ أُولَئِكَ فِي الْأَذَلِّينَ}}<ref>«به یقین کسانی که با خداوند و پیامبرش مخالفت می‌کنند در شمار فرومایگانند» سوره مجادله، آیه ۲۰.</ref><ref>[[عبدالله نظری شاری|نظری شاری، عبدالله]]، مکاتبه اختصاصی با [[دانشنامه مجازی امامت و ولایت]].</ref>.
 
== منابع ==
== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
{{فهرست اثر}}
{{مدخل وابسته}}
{{ستون-شروع|7}}
* [[عزت]]
* [[عزت]]
* [[قوت نفس]]
* [[قوت نفس]]
خط ۴۵: خط ۷۲:
* [[عزیز]]
* [[عزیز]]
* [[عزیز داشتن مردم]]
* [[عزیز داشتن مردم]]
* [[فواید خانواده]]
* [[قناعت]]
* [[قناعت]]
* [[کرامت انسانی]]
* [[کرامت نفس]]
* [[کرامت نفس]]
* [[لجاجت]]
* [[ذلت‌ناپذیری]]
{{پایان}}
{{پایان مدخل وابسته}}
{{پایان}}
 
== پانویس ==
{{پانویس}}


==پانویس==
{{فضایل اخلاقی}}
{{یادآوری پانویس}}
{{پانویس2}}


[[رده: مدخل]]
[[رده:فضایل اخلاقی]]
[[رده: عزت نفس]]
[[رده:عزت نفس]]
۱۱۸٬۲۸۱

ویرایش