قشریگری: تفاوت میان نسخهها
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
}} | }} | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
*قشریگری یکی از آسیبهای تربیتی [[مهدویت]] است. منظور از آن، جمود بر ظواهر متون دینی، در فهم، و ظواهر مناسک شریعت، در مقام عمل است. قشریگری از این جهت آسیب زاست که انسان را در قشر دین متوقف میسازد و به این ترتیب، خود فرد را از دین بیبهره، و دیگران را در دام بدفهمی گرفتار میسازد. قشریگری در دین، مانع فهم عمق معارف دینی میگردد و از اینرو بستری برای رشد کجفهمی و انحراف و بدعت است. نمونه بارز این امر در زمان حکومت [[حضرت علی]] {{ع}} توسط خوارج آشکار گردید؛ کسانی که حاضر نشدند به ورقهای کاغذین قرآن تعرض کنند، اما سرانجام بر آن شدند تا قرآن ناطق را خاموش کنند. این گونه قشریگری، همیشه در کمین تربیت دینی است. در دوران غیبت [[امام مهدی]] {{ع}} نیز همواره این تهدید وجود دارد. ذهنها و اندیشههای خام برخی متدینان، آنان را به بدفهمی و بدعت وامیدارد، چنانکه به هنگام ظهور مهدی {{ع}}، سخنان او و احکام دینی که او مطرح میسازد، در نظر مردم جدید و ناشناخته است و قشری بودن افراد، آنان را به تعبیرهای نادرست از احکام دینی خواهد کشاند. [[امام صادق]] {{ع}} به این نکته اشاره دارد، آنجا که میفرماید: "[[قائم]] {{ع}} در جریان پیکار خود، با اموری روبهرو میگردد که [[رسول خدا]] {{صل}} با آنها روبهرو نشد. همانا [[رسول خدا]] {{صل}} در حالی به سوی مردم آمد که آنان، بتهای سنگی و چوبهای تراشیده را میپرستیدند، ولی علیه قائم {{ع}} میشورند و کتاب خدا را علیه او تأویل میکنند و براساس آن با او میجنگند"<ref>غیبة نعمانی، ص ۲۹۷.</ref>. بنابراین، یکی از آسیبهایی که در کمین تربیت مهدوی قرار دارد، این است که افراد تحت تربیت، ذهن و اندیشههایی خام داشته باشند و معارف دین را در حد فهمهای قاصر خود، محدود و محصور سازند<ref>برترینهای فرهنگ مهدویت در مطبوعات، ص ۵۴.</ref><ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۵۶۳.</ref>. | * قشریگری یکی از آسیبهای تربیتی [[مهدویت]] است. منظور از آن، جمود بر ظواهر متون دینی، در فهم، و ظواهر مناسک شریعت، در مقام عمل است. قشریگری از این جهت آسیب زاست که انسان را در قشر دین متوقف میسازد و به این ترتیب، خود فرد را از دین بیبهره، و دیگران را در دام بدفهمی گرفتار میسازد. قشریگری در دین، مانع فهم عمق معارف دینی میگردد و از اینرو بستری برای رشد کجفهمی و انحراف و بدعت است. نمونه بارز این امر در زمان حکومت [[حضرت علی]] {{ع}} توسط خوارج آشکار گردید؛ کسانی که حاضر نشدند به ورقهای کاغذین قرآن تعرض کنند، اما سرانجام بر آن شدند تا قرآن ناطق را خاموش کنند. این گونه قشریگری، همیشه در کمین تربیت دینی است. در دوران غیبت [[امام مهدی]] {{ع}} نیز همواره این تهدید وجود دارد. ذهنها و اندیشههای خام برخی متدینان، آنان را به بدفهمی و بدعت وامیدارد، چنانکه به هنگام ظهور مهدی {{ع}}، سخنان او و احکام دینی که او مطرح میسازد، در نظر مردم جدید و ناشناخته است و قشری بودن افراد، آنان را به تعبیرهای نادرست از احکام دینی خواهد کشاند. [[امام صادق]] {{ع}} به این نکته اشاره دارد، آنجا که میفرماید: "[[قائم]] {{ع}} در جریان پیکار خود، با اموری روبهرو میگردد که [[رسول خدا]] {{صل}} با آنها روبهرو نشد. همانا [[رسول خدا]] {{صل}} در حالی به سوی مردم آمد که آنان، بتهای سنگی و چوبهای تراشیده را میپرستیدند، ولی علیه قائم {{ع}} میشورند و کتاب خدا را علیه او تأویل میکنند و براساس آن با او میجنگند"<ref>غیبة نعمانی، ص ۲۹۷.</ref>. بنابراین، یکی از آسیبهایی که در کمین تربیت مهدوی قرار دارد، این است که افراد تحت تربیت، ذهن و اندیشههایی خام داشته باشند و معارف دین را در حد فهمهای قاصر خود، محدود و محصور سازند<ref>برترینهای فرهنگ مهدویت در مطبوعات، ص ۵۴.</ref><ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۵۶۳.</ref>. | ||
== منابع == | == منابع == |
نسخهٔ کنونی تا ۲۵ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۱۱:۱۰
مقدمه
- قشریگری یکی از آسیبهای تربیتی مهدویت است. منظور از آن، جمود بر ظواهر متون دینی، در فهم، و ظواهر مناسک شریعت، در مقام عمل است. قشریگری از این جهت آسیب زاست که انسان را در قشر دین متوقف میسازد و به این ترتیب، خود فرد را از دین بیبهره، و دیگران را در دام بدفهمی گرفتار میسازد. قشریگری در دین، مانع فهم عمق معارف دینی میگردد و از اینرو بستری برای رشد کجفهمی و انحراف و بدعت است. نمونه بارز این امر در زمان حکومت حضرت علی (ع) توسط خوارج آشکار گردید؛ کسانی که حاضر نشدند به ورقهای کاغذین قرآن تعرض کنند، اما سرانجام بر آن شدند تا قرآن ناطق را خاموش کنند. این گونه قشریگری، همیشه در کمین تربیت دینی است. در دوران غیبت امام مهدی (ع) نیز همواره این تهدید وجود دارد. ذهنها و اندیشههای خام برخی متدینان، آنان را به بدفهمی و بدعت وامیدارد، چنانکه به هنگام ظهور مهدی (ع)، سخنان او و احکام دینی که او مطرح میسازد، در نظر مردم جدید و ناشناخته است و قشری بودن افراد، آنان را به تعبیرهای نادرست از احکام دینی خواهد کشاند. امام صادق (ع) به این نکته اشاره دارد، آنجا که میفرماید: "قائم (ع) در جریان پیکار خود، با اموری روبهرو میگردد که رسول خدا (ص) با آنها روبهرو نشد. همانا رسول خدا (ص) در حالی به سوی مردم آمد که آنان، بتهای سنگی و چوبهای تراشیده را میپرستیدند، ولی علیه قائم (ع) میشورند و کتاب خدا را علیه او تأویل میکنند و براساس آن با او میجنگند"[۱]. بنابراین، یکی از آسیبهایی که در کمین تربیت مهدوی قرار دارد، این است که افراد تحت تربیت، ذهن و اندیشههایی خام داشته باشند و معارف دین را در حد فهمهای قاصر خود، محدود و محصور سازند[۲][۳].
منابع
پانویس
- ↑ غیبة نعمانی، ص ۲۹۷.
- ↑ برترینهای فرهنگ مهدویت در مطبوعات، ص ۵۴.
- ↑ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۵۶۳.