مغیرة بن اخنس ثقفی: تفاوت میان نسخهها
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[مغیرة بن اخنس ثقفی در نهج البلاغه]]| پرسش مرتبط = }} | {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[مغیرة بن اخنس ثقفی در نهج البلاغه]]| پرسش مرتبط = }} | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
*'''مُغَیرَة بن اَخْنس ثَقَفِی'''، پدرش از سران [[مشرکان]] و [[منافقان]] بود که بنا بر گواهی همه [[تاریخنویسان]] و [[حدیثدانان]] از مصادیق "[[مُؤلفة القلوب]]"<ref>"مُؤلفة القلوب" کسانی هستند که با دادن بخشی از زکات به آنها سعی در تألیف قلوبشان شده است و درصدد جذب آنها به اسلام برمیآیند تا در اثر تربیت اسلامی بتوانند آنها را اصلاح کنند و یا حداقل شرشان دفع شود.</ref> است. [[اسلام]] او به هنگام [[فتح مکه]] و بهصورت ظاهر بوده و هرگز در [[دل]]، به [[دین اسلام]] [[ایمان]] نیاورد. در عین حال، [[پیامبر اکرم]]{{صل}} بخشی از [[غنایم]] را به او بخشید تا او را در [[ایمان آوردن]] [[تشویق]] کند. [[مغیره]] در دوران [[خلیفه سوم]] از معتمدان و [[نزدیکان]] [[عثمان]] بود. چون تخلفهای [[خلیفه]] از [[حقوق]] و [[حدود الهی]] افزون شد، تذکر و [[اقدام]] [[امام]]{{ع}}، بنابر [[وظیفه شرعی]]، به وی فزونی یافت و عرصه را بر [[خلیفه]] تنگ کرد. [[خلیفه]] او را به همراه [[زید بن ثابت انصاری]] نزد [[امام]] فرستاد تا [[امام]] را نسبت به [[خلیفه]] نرم گردانند. [[امام]] ضمن اعلام این که [[دل]] خوش ندارد تا در برابر [[خلیفه]] قرار بگیرد، اما در برابر [[حقوق]] و [[حدود الهی]] نیز نمیتواند [[سکوت]] [[اختیار]] کند و جز سخن [[حق]] بر زبان براند. در این هنگام [[مغیره]] با لحنی تند با [[امام]] لب به سخن گشود و [[امام]] نیز با [[عتاب]] به او فرمود: ای [[فرزند]] آن [[لعنت]] شده اجاقکور و درخت بیریشه و شاخه، تو مرا [[کفایت]] کنی؟! به [[خدا]] [[سوگند]]، کسی که تو یاورش باشی، هرگز روی [[پیروزی]] نبیند و آنکه تو دستش را گیری، هرگز به پا نخیزد. از ما دور شو، [[خدا]] خیر را از تو دور گرداند؛ هرچه خواهی بکوش که به جایی نخواهی رسید<ref>َ{{متن حدیث|یابْنَ اللَّعِينِ الْأَبْتَرِ وَ الشَّجَرَةِ الَّتِي لَا أَصْلَ لَهَا وَ لَا فَرْعَ، أَنْتَ تَكْفِينِي!؟ فَوَاللَّهِ مَا أَعَزَّ اللَّهُ مَنْ أَنْتَ نَاصِرُهُ، وَ لَا قَامَ مَنْ أَنْتَ مُنْهِضُهُ؛ اخْرُجْ عَنَّا، أَبْعَدَ اللَّهُ نَوَاكَ، ثُمَّ ابْلُغْ جَهْدَكَ، فَلَا أَبْقَى اللَّهُ عَلَيْكَ إِنْ أَبْقَيْتَ}}؛ نهج البلاغه، خطبه | * '''مُغَیرَة بن اَخْنس ثَقَفِی'''، پدرش از سران [[مشرکان]] و [[منافقان]] بود که بنا بر گواهی همه [[تاریخنویسان]] و [[حدیثدانان]] از مصادیق "[[مُؤلفة القلوب]]"<ref>"مُؤلفة القلوب" کسانی هستند که با دادن بخشی از زکات به آنها سعی در تألیف قلوبشان شده است و درصدد جذب آنها به اسلام برمیآیند تا در اثر تربیت اسلامی بتوانند آنها را اصلاح کنند و یا حداقل شرشان دفع شود.</ref> است. [[اسلام]] او به هنگام [[فتح مکه]] و بهصورت ظاهر بوده و هرگز در [[دل]]، به [[دین اسلام]] [[ایمان]] نیاورد. در عین حال، [[پیامبر اکرم]] {{صل}} بخشی از [[غنایم]] را به او بخشید تا او را در [[ایمان آوردن]] [[تشویق]] کند. [[مغیره]] در دوران [[خلیفه سوم]] از معتمدان و [[نزدیکان]] [[عثمان]] بود. چون تخلفهای [[خلیفه]] از [[حقوق]] و [[حدود الهی]] افزون شد، تذکر و [[اقدام]] [[امام]] {{ع}}، بنابر [[وظیفه شرعی]]، به وی فزونی یافت و عرصه را بر [[خلیفه]] تنگ کرد. [[خلیفه]] او را به همراه [[زید بن ثابت انصاری]] نزد [[امام]] فرستاد تا [[امام]] را نسبت به [[خلیفه]] نرم گردانند. [[امام]] ضمن اعلام این که [[دل]] خوش ندارد تا در برابر [[خلیفه]] قرار بگیرد، اما در برابر [[حقوق]] و [[حدود الهی]] نیز نمیتواند [[سکوت]] [[اختیار]] کند و جز سخن [[حق]] بر زبان براند. در این هنگام [[مغیره]] با لحنی تند با [[امام]] لب به سخن گشود و [[امام]] نیز با [[عتاب]] به او فرمود: ای [[فرزند]] آن [[لعنت]] شده اجاقکور و درخت بیریشه و شاخه، تو مرا [[کفایت]] کنی؟! به [[خدا]] [[سوگند]]، کسی که تو یاورش باشی، هرگز روی [[پیروزی]] نبیند و آنکه تو دستش را گیری، هرگز به پا نخیزد. از ما دور شو، [[خدا]] خیر را از تو دور گرداند؛ هرچه خواهی بکوش که به جایی نخواهی رسید<ref>َ{{متن حدیث|یابْنَ اللَّعِينِ الْأَبْتَرِ وَ الشَّجَرَةِ الَّتِي لَا أَصْلَ لَهَا وَ لَا فَرْعَ، أَنْتَ تَكْفِينِي!؟ فَوَاللَّهِ مَا أَعَزَّ اللَّهُ مَنْ أَنْتَ نَاصِرُهُ، وَ لَا قَامَ مَنْ أَنْتَ مُنْهِضُهُ؛ اخْرُجْ عَنَّا، أَبْعَدَ اللَّهُ نَوَاكَ، ثُمَّ ابْلُغْ جَهْدَكَ، فَلَا أَبْقَى اللَّهُ عَلَيْكَ إِنْ أَبْقَيْتَ}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۳۵</ref>. [[مغیره]]، سرانجام هنگام اوجگیری [[شورش]] علیه [[خلیفه]] همراه با او کشته شد<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص ۷۳۶.</ref>. | ||
==جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == | ||
* [[بنیثقیف]] (قبیله) | * [[بنیثقیف]] (قبیله) | ||
* [[بنیزهره]] (قبیله) | * [[بنیزهره]] (قبیله) |
نسخهٔ ۲۵ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۱۱:۴۱
مقدمه
- مُغَیرَة بن اَخْنس ثَقَفِی، پدرش از سران مشرکان و منافقان بود که بنا بر گواهی همه تاریخنویسان و حدیثدانان از مصادیق "مُؤلفة القلوب"[۱] است. اسلام او به هنگام فتح مکه و بهصورت ظاهر بوده و هرگز در دل، به دین اسلام ایمان نیاورد. در عین حال، پیامبر اکرم (ص) بخشی از غنایم را به او بخشید تا او را در ایمان آوردن تشویق کند. مغیره در دوران خلیفه سوم از معتمدان و نزدیکان عثمان بود. چون تخلفهای خلیفه از حقوق و حدود الهی افزون شد، تذکر و اقدام امام (ع)، بنابر وظیفه شرعی، به وی فزونی یافت و عرصه را بر خلیفه تنگ کرد. خلیفه او را به همراه زید بن ثابت انصاری نزد امام فرستاد تا امام را نسبت به خلیفه نرم گردانند. امام ضمن اعلام این که دل خوش ندارد تا در برابر خلیفه قرار بگیرد، اما در برابر حقوق و حدود الهی نیز نمیتواند سکوت اختیار کند و جز سخن حق بر زبان براند. در این هنگام مغیره با لحنی تند با امام لب به سخن گشود و امام نیز با عتاب به او فرمود: ای فرزند آن لعنت شده اجاقکور و درخت بیریشه و شاخه، تو مرا کفایت کنی؟! به خدا سوگند، کسی که تو یاورش باشی، هرگز روی پیروزی نبیند و آنکه تو دستش را گیری، هرگز به پا نخیزد. از ما دور شو، خدا خیر را از تو دور گرداند؛ هرچه خواهی بکوش که به جایی نخواهی رسید[۲]. مغیره، سرانجام هنگام اوجگیری شورش علیه خلیفه همراه با او کشته شد[۳].
جستارهای وابسته
- بنیثقیف (قبیله)
- بنیزهره (قبیله)
- اخنس بن شریق (پدر)
- ابوالحکم بن اخنس بن شریق (برادر)
- سعید بن اخنس بن شریق (برادر)
- عبدالله بن اخنس بن شریق (برادر)
منابع
پانویس
- ↑ "مُؤلفة القلوب" کسانی هستند که با دادن بخشی از زکات به آنها سعی در تألیف قلوبشان شده است و درصدد جذب آنها به اسلام برمیآیند تا در اثر تربیت اسلامی بتوانند آنها را اصلاح کنند و یا حداقل شرشان دفع شود.
- ↑ َ«یابْنَ اللَّعِينِ الْأَبْتَرِ وَ الشَّجَرَةِ الَّتِي لَا أَصْلَ لَهَا وَ لَا فَرْعَ، أَنْتَ تَكْفِينِي!؟ فَوَاللَّهِ مَا أَعَزَّ اللَّهُ مَنْ أَنْتَ نَاصِرُهُ، وَ لَا قَامَ مَنْ أَنْتَ مُنْهِضُهُ؛ اخْرُجْ عَنَّا، أَبْعَدَ اللَّهُ نَوَاكَ، ثُمَّ ابْلُغْ جَهْدَكَ، فَلَا أَبْقَى اللَّهُ عَلَيْكَ إِنْ أَبْقَيْتَ»؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۳۵
- ↑ دانشنامه نهج البلاغه، ج۲، ص ۷۳۶.