میثاق عالم ذر: تفاوت میان نسخهها
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-==پانویس== {{یادآوری پانویس}} {{پانویس}} +== پانویس == {{پانویس}})) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
(۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{نبوت}} | {{نبوت}} | ||
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[میثاق عالم ذر در قرآن]] - [[میثاق عالم ذر در حدیث]] - [[میثاق عالم ذر در نهج البلاغه]] - [[میثاق عالم ذر در کلام اسلامی]] - [[میثاق عالم ذر در عرفان اسلامی]]| پرسش مرتبط = میثاق عالم ذر (پرسش)}} | |||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
*آموزهای از [[قرآن کریم]] است<ref>{{متن قرآن|وَإِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِن بَنِي آدَمَ مِن ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلَى أَنفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ قَالُواْ بَلَى شَهِدْنَا أَن تَقُولُواْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّا كُنَّا عَنْ هَذَا غَافِلِينَ أَوْ تَقُولُواْ إِنَّمَا أَشْرَكَ آبَاؤُنَا مِن قَبْلُ وَكُنَّا ذُرِّيَّةً مِّن بَعْدِهِمْ أَفَتُهْلِكُنَا بِمَا فَعَلَ الْمُبْطِلُونَ}}؛ سوره اعراف، آیه ۱۷۲- ۱۷۳.</ref>. مراد، پیمانی است که [[خداوند]] از [[آدمیان]] گرفته است؛ پیمانی که در آن [[اقرار]] کردهاند او [[پروردگار]] آنان است. از این [[میثاق]] با تعابیر دیگری نیز یاد کردهاند؛ همچون [[عهد]] الست، [[پیمان]] [[فطرت]]، [[میثاق]] [[توحید]] و [[توحید]] فطری<ref>منشور جاوید، ۲/ ۶۴.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 438.</ref>. | * آموزهای از [[قرآن کریم]] است<ref>{{متن قرآن|وَإِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِن بَنِي آدَمَ مِن ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلَى أَنفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ قَالُواْ بَلَى شَهِدْنَا أَن تَقُولُواْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّا كُنَّا عَنْ هَذَا غَافِلِينَ أَوْ تَقُولُواْ إِنَّمَا أَشْرَكَ آبَاؤُنَا مِن قَبْلُ وَكُنَّا ذُرِّيَّةً مِّن بَعْدِهِمْ أَفَتُهْلِكُنَا بِمَا فَعَلَ الْمُبْطِلُونَ}}؛ سوره اعراف، آیه ۱۷۲- ۱۷۳.</ref>. مراد، پیمانی است که [[خداوند]] از [[آدمیان]] گرفته است؛ پیمانی که در آن [[اقرار]] کردهاند او [[پروردگار]] آنان است. از این [[میثاق]] با تعابیر دیگری نیز یاد کردهاند؛ همچون [[عهد]] الست، [[پیمان]] [[فطرت]]، [[میثاق]] [[توحید]] و [[توحید]] فطری<ref>منشور جاوید، ۲/ ۶۴.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 438.</ref>. | ||
*در این باره که [[حقیقت]] [[میثاق]] [[عالم ذر]] چیست، از [[آیات قرآن]] میتوان دریافت که [[خداوند]] در مرحلهای از [[خلقت]]، همه [[فرزندان آدم]] را تا [[قیامت]] ظاهر ساخته و آنان را بر [[ربوبیت]] خویش [[گواه]] گرفته است و آدمیزادگان بر این [[حقیقت]] [[اقرار]] کردهاند تا بهانهای برای آنان نماند و [[تقلید]] از نیاکان را [[دلیل]] [[کفر]] و [[شرک]] نیاورند و خویش را بیگناه نینگارند<ref>پیام قرآن، ۳/ ۱۰۸.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 439.</ref>. | * در این باره که [[حقیقت]] [[میثاق]] [[عالم ذر]] چیست، از [[آیات قرآن]] میتوان دریافت که [[خداوند]] در مرحلهای از [[خلقت]]، همه [[فرزندان آدم]] را تا [[قیامت]] ظاهر ساخته و آنان را بر [[ربوبیت]] خویش [[گواه]] گرفته است و آدمیزادگان بر این [[حقیقت]] [[اقرار]] کردهاند تا بهانهای برای آنان نماند و [[تقلید]] از نیاکان را [[دلیل]] [[کفر]] و [[شرک]] نیاورند و خویش را بیگناه نینگارند<ref>پیام قرآن، ۳/ ۱۰۸.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 439.</ref>. | ||
==چگونگی [[میثاق]]== | == چگونگی [[میثاق]] == | ||
*برخی [[مفسران]] [[قرآن]] بر آن رفتهاند که موجودات را دو نوع وجود است: یکی وجود جمعی نزد [[خدا]] و دیگر وجوداتی که به تدریج [[ظهور]] مییابند. بدین سان، پیش از عالم [[دنیوی]]، عالمی دیگر است که در آن هیچ موجودی از [[پروردگار]] محجوب نیست و با [[شهود]] [[باطنی]] [[خدا]] را مشاهده میکنند و به [[وحدانیت]] او اعتراف میبرند<ref>المیزان، ۸/ ۳۳۴.</ref>. برخی محققان نیز بر آناند که [[میثاق الهی]] به زبان حال بوده است نه قال، یا مراد، همان استعداد فطری [[آدمی]] است و یا استعداد [[عقلی]] [[انسان]] مراد است<ref>پیام قرآن، ۳/ ۱۱۶.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 439.</ref>. | * برخی [[مفسران]] [[قرآن]] بر آن رفتهاند که موجودات را دو نوع وجود است: یکی وجود جمعی نزد [[خدا]] و دیگر وجوداتی که به تدریج [[ظهور]] مییابند. بدین سان، پیش از عالم [[دنیوی]]، عالمی دیگر است که در آن هیچ موجودی از [[پروردگار]] محجوب نیست و با [[شهود]] [[باطنی]] [[خدا]] را مشاهده میکنند و به [[وحدانیت]] او اعتراف میبرند<ref>المیزان، ۸/ ۳۳۴.</ref>. برخی محققان نیز بر آناند که [[میثاق الهی]] به زبان حال بوده است نه قال، یا مراد، همان استعداد فطری [[آدمی]] است و یا استعداد [[عقلی]] [[انسان]] مراد است<ref>پیام قرآن، ۳/ ۱۱۶.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 439.</ref>. | ||
==منابع== | == منابع == | ||
{{منابع}} | |||
* [[پرونده:1414.jpg|22px]] [[فرهنگ شیعه (کتاب)|'''فرهنگ شیعه''']] | * [[پرونده:1414.jpg|22px]] [[فرهنگ شیعه (کتاب)|'''فرهنگ شیعه''']] | ||
{{پایان منابع}} | |||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده:میثاق عالم ذر]] | [[رده:میثاق عالم ذر]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۵ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۱۱:۴۸
مقدمه
- آموزهای از قرآن کریم است[۱]. مراد، پیمانی است که خداوند از آدمیان گرفته است؛ پیمانی که در آن اقرار کردهاند او پروردگار آنان است. از این میثاق با تعابیر دیگری نیز یاد کردهاند؛ همچون عهد الست، پیمان فطرت، میثاق توحید و توحید فطری[۲][۳].
- در این باره که حقیقت میثاق عالم ذر چیست، از آیات قرآن میتوان دریافت که خداوند در مرحلهای از خلقت، همه فرزندان آدم را تا قیامت ظاهر ساخته و آنان را بر ربوبیت خویش گواه گرفته است و آدمیزادگان بر این حقیقت اقرار کردهاند تا بهانهای برای آنان نماند و تقلید از نیاکان را دلیل کفر و شرک نیاورند و خویش را بیگناه نینگارند[۴][۵].
چگونگی میثاق
- برخی مفسران قرآن بر آن رفتهاند که موجودات را دو نوع وجود است: یکی وجود جمعی نزد خدا و دیگر وجوداتی که به تدریج ظهور مییابند. بدین سان، پیش از عالم دنیوی، عالمی دیگر است که در آن هیچ موجودی از پروردگار محجوب نیست و با شهود باطنی خدا را مشاهده میکنند و به وحدانیت او اعتراف میبرند[۶]. برخی محققان نیز بر آناند که میثاق الهی به زبان حال بوده است نه قال، یا مراد، همان استعداد فطری آدمی است و یا استعداد عقلی انسان مراد است[۷][۸].
منابع
پانویس
- ↑ وَإِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِن بَنِي آدَمَ مِن ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلَى أَنفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ قَالُواْ بَلَى شَهِدْنَا أَن تَقُولُواْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّا كُنَّا عَنْ هَذَا غَافِلِينَ أَوْ تَقُولُواْ إِنَّمَا أَشْرَكَ آبَاؤُنَا مِن قَبْلُ وَكُنَّا ذُرِّيَّةً مِّن بَعْدِهِمْ أَفَتُهْلِكُنَا بِمَا فَعَلَ الْمُبْطِلُونَ؛ سوره اعراف، آیه ۱۷۲- ۱۷۳.
- ↑ منشور جاوید، ۲/ ۶۴.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص 438.
- ↑ پیام قرآن، ۳/ ۱۰۸.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص 439.
- ↑ المیزان، ۸/ ۳۳۴.
- ↑ پیام قرآن، ۳/ ۱۱۶.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص 439.