جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
== مقدمه == | |||
==مقدمه== | |||
این [[نیایش]] آن [[حضرت]] است که پس از [[ختم قرآن]] میخواند. | این [[نیایش]] آن [[حضرت]] است که پس از [[ختم قرآن]] میخواند. | ||
[[قرآن]] [[کتاب آسمانی]] ما [[مسلمانان]] و برنامه [[زندگی]] و نسخه [[شفابخش]] دردهای ماست. [[امامان معصوم]] ما را به ختم قرآن یعنی [[خواندن]] تمام قرآن سفارش فرمودهاند؛ چرا که اگر بخشهایی از این کتاب را بخوانیم و بخشهایی ناخوانده بماند انسانهایی تکبُعدی بار خواهیم آمد. در این کتاب [[دنیا]] و [[آخرت]]، [[مادیت]] و [[معنویت]]، [[فرد]] و [[جامعه]]، [[سیاست]] و [[دیانت]]، [[علم]] و عمل مطرح شده است. ختم قرآن یعنی پرداختن به همه نیازها و توجه به همه زوایای زندگی. | [[قرآن]] [[کتاب آسمانی]] ما [[مسلمانان]] و برنامه [[زندگی]] و نسخه [[شفابخش]] دردهای ماست. [[امامان معصوم]] ما را به ختم قرآن یعنی [[خواندن]] تمام قرآن سفارش فرمودهاند؛ چرا که اگر بخشهایی از این کتاب را بخوانیم و بخشهایی ناخوانده بماند انسانهایی تکبُعدی بار خواهیم آمد. در این کتاب [[دنیا]] و [[آخرت]]، [[مادیت]] و [[معنویت]]، [[فرد]] و [[جامعه]]، [[سیاست]] و [[دیانت]]، [[علم]] و عمل مطرح شده است. ختم قرآن یعنی پرداختن به همه نیازها و توجه به همه زوایای زندگی. | ||
نکته دیگر کیفیت قرآن خواندنهای ماست. ما باید با [[عطش]] و [[عشق]] به سمت قرآن برویم همنشین قرآن بشویم، از او بپرسیم و پاسخ بگیریم، به آیاتش [[فکر]] کنیم و از مواعظش تأثیر بپذیریم، و آنها را در زندگی خود پیاده کنیم. | نکته دیگر کیفیت قرآن خواندنهای ماست. ما باید با [[عطش]] و [[عشق]] به سمت قرآن برویم همنشین قرآن بشویم، از او بپرسیم و پاسخ بگیریم، به آیاتش [[فکر]] کنیم و از مواعظش تأثیر بپذیریم، و آنها را در زندگی خود پیاده کنیم. | ||
[[امام]] [[زین العابدین]]{{ع}} که خود [[عاشق]] قرآن بود قرآن را آنقدر جذاب [[تلاوت]] میکرد که سقایانی که از جلوی [[خانه]] او گذر میکردند محو صدای دلنشین حضرت میشدند بهطوریکه ناگاه میدیدند زمانی گذشته و آب مشکشان قطره قطره ریخته و تمام شده است. آری این امام عاشق پس از ختم قرآن این [[دعا]] را میخواند. ابتدا قرآن را توصیف میکند که این کتاب چه کتابی است: {{متن حدیث|اللَّهُمَّ إِنَّكَ أَعَنْتَنِي عَلَى خَتْمِ كِتَابِكَ الَّذِي أَنْزَلْتَهُ نُوراً...}}؛ «ای [[خداوند]]، تو مرا [[یاری]] دادی که کتاب تو را از آغاز تا انجام تلاوت کنم؛ کتابی که آن را همانند نوری نازل کردهای و بر هر کتاب که زین پیش نازل کردهای گواهش ساختهای و بر هر سخن که گفتهای برتریش نهادهای. فرقانی است که حلالت را و حرامت را به آن از هم جدا کردهای. [[قرآنی]] است که [[شرایع]] و [[احکام]] خویش را بدان آشکار ساختهای. کتابی است که در او برای [[بندگان]] هر چیز را واضح و روشن بیان کردهای. وحیی است که بر پیامبرت [[محمد]]{{صل}} نازل کردهای. | [[امام]] [[زین العابدین]] {{ع}} که خود [[عاشق]] قرآن بود قرآن را آنقدر جذاب [[تلاوت]] میکرد که سقایانی که از جلوی [[خانه]] او گذر میکردند محو صدای دلنشین حضرت میشدند بهطوریکه ناگاه میدیدند زمانی گذشته و آب مشکشان قطره قطره ریخته و تمام شده است. آری این امام عاشق پس از ختم قرآن این [[دعا]] را میخواند. ابتدا قرآن را توصیف میکند که این کتاب چه کتابی است: {{متن حدیث|اللَّهُمَّ إِنَّكَ أَعَنْتَنِي عَلَى خَتْمِ كِتَابِكَ الَّذِي أَنْزَلْتَهُ نُوراً...}}؛ «ای [[خداوند]]، تو مرا [[یاری]] دادی که کتاب تو را از آغاز تا انجام تلاوت کنم؛ کتابی که آن را همانند نوری نازل کردهای و بر هر کتاب که زین پیش نازل کردهای گواهش ساختهای و بر هر سخن که گفتهای برتریش نهادهای. فرقانی است که حلالت را و حرامت را به آن از هم جدا کردهای. [[قرآنی]] است که [[شرایع]] و [[احکام]] خویش را بدان آشکار ساختهای. کتابی است که در او برای [[بندگان]] هر چیز را واضح و روشن بیان کردهای. وحیی است که بر پیامبرت [[محمد]] {{صل}} نازل کردهای. | ||
بارخدایا، قرآن را نوری قرار دادهای که در پرتو آن، ما از تاریکیهای [[گمراهی]] و [[نادانی]] برهیم، و شفایی برای هر که از سر [[تصدیق]] بر آن گوش نهد، و ترازوی عدلی که زبانهاش از [[حق]] [[منحرف]] نشود، و چراغ [[هدایتی]] که فروغ برهانش را [[خاموشی]] نیست، و [[رایت]] نجاتی که هر که قدم در پیاش نهاد و آئین او پیشه ساخت [[گمراه]] نگردد و آنکه چنگ در دستآویز عصمتش زد دست [[هلاکت]] بدو نرسد». | بارخدایا، قرآن را نوری قرار دادهای که در پرتو آن، ما از تاریکیهای [[گمراهی]] و [[نادانی]] برهیم، و شفایی برای هر که از سر [[تصدیق]] بر آن گوش نهد، و ترازوی عدلی که زبانهاش از [[حق]] [[منحرف]] نشود، و چراغ [[هدایتی]] که فروغ برهانش را [[خاموشی]] نیست، و [[رایت]] نجاتی که هر که قدم در پیاش نهاد و آئین او پیشه ساخت [[گمراه]] نگردد و آنکه چنگ در دستآویز عصمتش زد دست [[هلاکت]] بدو نرسد». | ||
آنگاه از [[خداوند]] میخواهد که پیوسته بر [[راه]] [[قرآن]] بماند و در اینکه این کتاب از جانب [[خدا]] آمده است [[شک و تردید]] به خود راه ندهد: «ای خداوند، همچنان که ما را به [[تلاوت قرآن]] [[یاری]] دادی و به عبارات نیکویش [[خشونت]] از [[زبان]] ما برگرفتی، اینک ما را از کسانی قرار ده که در نگهداشت و حراست او آنسان که در خور اوست [[سعی]] میورزند و با [[اعتقاد]] به [[تسلیم]] در برابر [[آیات]] محکماتش، تو را [[عبادت]] میکنند و در برابر [[متشابهات]] و [[دلایل]] واضحاتش از سر تسلیم [[اقرار]] مینمایند.... | آنگاه از [[خداوند]] میخواهد که پیوسته بر [[راه]] [[قرآن]] بماند و در اینکه این کتاب از جانب [[خدا]] آمده است [[شک و تردید]] به خود راه ندهد: «ای خداوند، همچنان که ما را به [[تلاوت قرآن]] [[یاری]] دادی و به عبارات نیکویش [[خشونت]] از [[زبان]] ما برگرفتی، اینک ما را از کسانی قرار ده که در نگهداشت و حراست او آنسان که در خور اوست [[سعی]] میورزند و با [[اعتقاد]] به [[تسلیم]] در برابر [[آیات]] محکماتش، تو را [[عبادت]] میکنند و در برابر [[متشابهات]] و [[دلایل]] واضحاتش از سر تسلیم [[اقرار]] مینمایند.... | ||
بارخدایا، همچنان که دلهای ما را [[حاملان قرآن]] ساخته و به [[رحمت]] خود [[شرف]] و [[فضیلت]] آن را به ما شناساندی، بر [[محمد]]{{صل}} که [[خطیب]] قرآن است و [[خاندان]] او که [[خازنان علم]] قرآنند، [[درود]] بفرست و ما را در زمره کسانی قرار ده که از سر [[صدق]] معترفند که قرآن از نزد تو نازل شده، تا هیچ شک و تردید، با [[یقین]] ما معارضه نکند و چون قدم به [[راه راست]] قرآن نهادیم هیچ چیز ما را در راه نلغزاند». | بارخدایا، همچنان که دلهای ما را [[حاملان قرآن]] ساخته و به [[رحمت]] خود [[شرف]] و [[فضیلت]] آن را به ما شناساندی، بر [[محمد]] {{صل}} که [[خطیب]] قرآن است و [[خاندان]] او که [[خازنان علم]] قرآنند، [[درود]] بفرست و ما را در زمره کسانی قرار ده که از سر [[صدق]] معترفند که قرآن از نزد تو نازل شده، تا هیچ شک و تردید، با [[یقین]] ما معارضه نکند و چون قدم به [[راه راست]] قرآن نهادیم هیچ چیز ما را در راه نلغزاند». | ||
سپس از خدا [[توفیق]] عمل به رهنمودهای قرآن را تمنا میکند و میگوید: «بارخدایا، بر [[محمد و خاندان او]] درود بفرست و ما را در زمره کسانی قرار ده که در ریسمان قرآن چنگ میزنند و چون در [[شناخت حق]] از [[باطل]] وامانند به [[دژ]] [[استوار]] او [[پناه]] میجویند و در سایه گسترده بالهایش میآرامند و در پرتو صبح تابناکش راه خویش مییابند و آن مشعل فروزان را فراراه خود میدارند و چراغ [[معرفت]] خویش از چراغ او میافروزند و جز او از کس [[هدایت]] نمیآموزند». | سپس از خدا [[توفیق]] عمل به رهنمودهای قرآن را تمنا میکند و میگوید: «بارخدایا، بر [[محمد و خاندان او]] درود بفرست و ما را در زمره کسانی قرار ده که در ریسمان قرآن چنگ میزنند و چون در [[شناخت حق]] از [[باطل]] وامانند به [[دژ]] [[استوار]] او [[پناه]] میجویند و در سایه گسترده بالهایش میآرامند و در پرتو صبح تابناکش راه خویش مییابند و آن مشعل فروزان را فراراه خود میدارند و چراغ [[معرفت]] خویش از چراغ او میافروزند و جز او از کس [[هدایت]] نمیآموزند». |