پیام‌های عرفانی عاشورا: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
 
(یک نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۷: خط ۷:


== [[اخلاص]] ==
== [[اخلاص]] ==
صحنه [[عاشورا]]، صحنه [[تصفیه]] [[خالصان]] از ناخالصان است. آنها که از اول به قصدی غیر از [[رضایت]] و [[قرب الهی]] و [[عمل به وظیفه]]، همراه [[امام]]{{ع}} به طرف [[کربلا]] حرکت کردند، هر یک به بهانه‌ای از [[حضرت]] جدا شدند و تنها کسانی ماندند که این راه را خالصانه [[انتخاب]] کرده بودند و [[خلوص]] خود را در [[شب عاشورا]] و [[روز]] [[نبرد]] نشان دادند.
صحنه [[عاشورا]]، صحنه [[تصفیه]] [[خالصان]] از ناخالصان است. آنها که از اول به قصدی غیر از [[رضایت]] و [[قرب الهی]] و [[عمل به وظیفه]]، همراه [[امام]] {{ع}} به طرف [[کربلا]] حرکت کردند، هر یک به بهانه‌ای از [[حضرت]] جدا شدند و تنها کسانی ماندند که این راه را خالصانه [[انتخاب]] کرده بودند و [[خلوص]] خود را در [[شب عاشورا]] و [[روز]] [[نبرد]] نشان دادند.


امام{{ع}} پیش از شروع حرکت از [[مدینه]] ضمن [[خطابه]] مفصلی که ایراد کرد، هر گونه شائبه [[دنیاطلبی]] و ریاست‌خواهی و [[جنگ]] [[قدرت]] را رد کرد و [[انگیزه]] [[خالص]] «[[اصلاح]] [[دینی]] و [[اجتماعی]]» را مطرح ساخت<ref>کلمات الامام الحسین{{ع}}، ص۲۷۶.</ref>.
امام {{ع}} پیش از شروع حرکت از [[مدینه]] ضمن [[خطابه]] مفصلی که ایراد کرد، هر گونه شائبه [[دنیاطلبی]] و ریاست‌خواهی و [[جنگ]] [[قدرت]] را رد کرد و [[انگیزه]] [[خالص]] «[[اصلاح]] [[دینی]] و [[اجتماعی]]» را مطرح ساخت<ref>کلمات الامام الحسین {{ع}}، ص۲۷۶.</ref>.


در جای دیگر، این گونه فرمود: «من هرگز به عنوان [[شورش]] و [[خوش‌گذرانی]]، سرمستی، [[فساد]] انگیزی یا [[ستم]] [[قیام]] نکردم، بلکه برای [[طلب]] اصلاح و [[امر به معروف و نهی از منکر]] قیام کردم»<ref>مناقب آل ابی‌طالب، ج۳، ص۲۴۱.</ref>.
در جای دیگر، این گونه فرمود: «من هرگز به عنوان [[شورش]] و [[خوش‌گذرانی]]، سرمستی، [[فساد]] انگیزی یا [[ستم]] [[قیام]] نکردم، بلکه برای [[طلب]] اصلاح و [[امر به معروف و نهی از منکر]] قیام کردم»<ref>مناقب آل ابی‌طالب، ج۳، ص۲۴۱.</ref>.


[[عابس بن ابی شبیب شاکری]] که یکی از [[اصحاب]] حضرت است، [[حمایت]] خالصانه و [[الهی]] خود را از [[اهل بیت پیامبر]]{{صل}} در رجزش این‌گونه بیان می‌کند: «من با شمشیرم در راه شما تیغ می‌زنم و [[جهاد]] می‌کنم تا به [[دیدار]] [[خدا]] بروم و با این کار جز به [[پاداش الهی]] [[چشم]] ندوخته‌ام و چیزی نمی‌خواهم»<ref>العوالم، ص۲۷۲.</ref>.<ref>[[سید مجتبی غیوری نجف‌آبادی|غیوری نجف‌آبادی، سید مجتبی]]، [[امام حسین و تربیت دینی (مقاله)|مقاله «امام حسین و تربیت دینی»]]، [[فرهنگ عاشورایی ج۷ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۷]] ص ۷۵.</ref>
[[عابس بن ابی شبیب شاکری]] که یکی از [[اصحاب]] حضرت است، [[حمایت]] خالصانه و [[الهی]] خود را از [[اهل بیت پیامبر]] {{صل}} در رجزش این‌گونه بیان می‌کند: «من با شمشیرم در راه شما تیغ می‌زنم و [[جهاد]] می‌کنم تا به [[دیدار]] [[خدا]] بروم و با این کار جز به [[پاداش الهی]] [[چشم]] ندوخته‌ام و چیزی نمی‌خواهم»<ref>العوالم، ص۲۷۲.</ref>.<ref>[[سید مجتبی غیوری|غیوری، سید مجتبی]]، [[امام حسین و تربیت دینی (مقاله)|مقاله «امام حسین و تربیت دینی»]]، [[فرهنگ عاشورایی ج۷ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۷]] ص ۷۵.</ref>


== [[بلا]] و [[امتحان]] ==
== [[بلا]] و [[امتحان]] ==
[[عارفان]] با [[ایمان]] نه تنها از بلا نمی‌گریزند، بلکه آن را [[نشانه]] [[لطف الهی]] و سبب [[پاکی]] [[روح]] و [[جان]] خود می‌دانند و به استقبال آن می‌روند.
[[عارفان]] با [[ایمان]] نه تنها از بلا نمی‌گریزند، بلکه آن را [[نشانه]] [[لطف الهی]] و سبب [[پاکی]] [[روح]] و [[جان]] خود می‌دانند و به استقبال آن می‌روند.
[[سیدالشهدا]]{{ع}} در [[روز عاشورا]] در مناجانی که در آخرین لحظات [[حیات]] با خدا دارد، [[خداوند]] را هم به نعمت‌های سرشارش می‌ستاید و هم به بالای نیکویش<ref>کلمات الامام الحسین{{ع}}، ص۵۰۹.</ref>.
[[سیدالشهدا]] {{ع}} در [[روز عاشورا]] در مناجانی که در آخرین لحظات [[حیات]] با خدا دارد، [[خداوند]] را هم به نعمت‌های سرشارش می‌ستاید و هم به بالای نیکویش<ref>کلمات الامام الحسین {{ع}}، ص۵۰۹.</ref>.


همچنین هنگام [[آخرین وداع]] با [[اهل بیت]] ضمن آن‌که آنان را آماده [[تحمل]] بلا و [[رنج]] می‌سازد فرجام [[خوشی]] بر ایشان بازگو می‌کند و می‌فرماید:
همچنین هنگام [[آخرین وداع]] با [[اهل بیت]] ضمن آن‌که آنان را آماده [[تحمل]] بلا و [[رنج]] می‌سازد فرجام [[خوشی]] بر ایشان بازگو می‌کند و می‌فرماید:
«خداوند دشمنانتان را با انواع [[بلاها]] [[عذاب]] می‌کند، ولی به شما در مقابل این بلا و به عوض آن انواع [[نعمت‌ها]] و کرامت‌ها را می‌بخشد، پس [[شکوه]] نکنید و چیزی بر زبان جاری نکنید که [[ارزش]] شما را بکاهد»<ref>کلمات الامام الحسین{{ع}}، ص۴۹۱.</ref>.<ref>[[سید مجتبی غیوری نجف‌آبادی|غیوری نجف‌آبادی، سید مجتبی]]، [[امام حسین و تربیت دینی (مقاله)|مقاله «امام حسین و تربیت دینی»]]، [[فرهنگ عاشورایی ج۷ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۷]] ص ۷۷.</ref>
«خداوند دشمنانتان را با انواع [[بلاها]] [[عذاب]] می‌کند، ولی به شما در مقابل این بلا و به عوض آن انواع [[نعمت‌ها]] و کرامت‌ها را می‌بخشد، پس [[شکوه]] نکنید و چیزی بر زبان جاری نکنید که [[ارزش]] شما را بکاهد»<ref>کلمات الامام الحسین {{ع}}، ص۴۹۱.</ref>.<ref>[[سید مجتبی غیوری|غیوری، سید مجتبی]]، [[امام حسین و تربیت دینی (مقاله)|مقاله «امام حسین و تربیت دینی»]]، [[فرهنگ عاشورایی ج۷ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۷]] ص ۷۷.</ref>


== رضا و [[تسلیم]] ==
== رضا و [[تسلیم]] ==
[[اهل بیت]]{{عم}} در مقابل خواست [[خدا]] و [[تقدیر الهی]] کاملاً [[راضی]] و [[خشنود]] بودند و با پشتوانه آن هر مشکل و بلایی را صبورانه و عاشقانه [[تحمل]] می‌کردند.
[[اهل بیت]] {{عم}} در مقابل خواست [[خدا]] و [[تقدیر الهی]] کاملاً [[راضی]] و [[خشنود]] بودند و با پشتوانه آن هر مشکل و بلایی را صبورانه و عاشقانه [[تحمل]] می‌کردند.


[[امام حسین]]{{ع}} وقتی می‌خواست از [[مدینه]] خارج شود، هنگام [[وداع]] با [[قبر پیامبر]]{{صل}} از خدا خواست که آنچه رضای او در آن است، برایش مقدر کند.
[[امام حسین]] {{ع}} وقتی می‌خواست از [[مدینه]] خارج شود، هنگام [[وداع]] با [[قبر پیامبر]] {{صل}} از خدا خواست که آنچه رضای او در آن است، برایش مقدر کند.
در مسیر [[کوفه]] نیز پس از برخورد با «[[فرزدق]]» و [[آگاهی]] از اوضاع کوفه فرمود: «اگر [[قضای الهی]] بر چیزی نازل شود، آن را [[دوست]] داریم»<ref>الارشاد، ج۲، ص۶۷.</ref>.
در مسیر [[کوفه]] نیز پس از برخورد با «[[فرزدق]]» و [[آگاهی]] از اوضاع کوفه فرمود: «اگر [[قضای الهی]] بر چیزی نازل شود، آن را [[دوست]] داریم»<ref>الارشاد، ج۲، ص۶۷.</ref>.


[[شعار]] {{متن حدیث|رِضَى اللَّهِ رِضَانَا أَهْلَ الْبَيْتِ}} از کلمات [[نورانی]] [[امام]]{{ع}} و [[خاندان]] او در این [[سفر]] بود<ref>بحار الانوار، ج۴۴، ص۳۶۷.</ref>. در واپسین لحظه‌های [[حیات]] خود هم از حنجره خونینش زمزمه [[رضایت]] از تقدیر الهی به گوش می‌رسید<ref>کلمات الامام الحسین{{ع}}، ص‌۵۱۰.</ref>.<ref>[[سید مجتبی غیوری نجف‌آبادی|غیوری نجف‌آبادی، سید مجتبی]]، [[امام حسین و تربیت دینی (مقاله)|مقاله «امام حسین و تربیت دینی»]]، [[فرهنگ عاشورایی ج۷ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۷]] ص ۷۷.</ref>
[[شعار]] {{متن حدیث|رِضَى اللَّهِ رِضَانَا أَهْلَ الْبَيْتِ}} از کلمات [[نورانی]] [[امام]] {{ع}} و [[خاندان]] او در این [[سفر]] بود<ref>بحار الانوار، ج۴۴، ص۳۶۷.</ref>. در واپسین لحظه‌های [[حیات]] خود هم از حنجره خونینش زمزمه [[رضایت]] از تقدیر الهی به گوش می‌رسید<ref>کلمات الامام الحسین {{ع}}، ص‌۵۱۰.</ref>.<ref>[[سید مجتبی غیوری|غیوری، سید مجتبی]]، [[امام حسین و تربیت دینی (مقاله)|مقاله «امام حسین و تربیت دینی»]]، [[فرهنگ عاشورایی ج۷ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۷]] ص ۷۷.</ref>


== [[شهادت‌طلبی]] ==
== [[شهادت‌طلبی]] ==
صحنه [[عاشورا]] جلوه شهادت‌طلبی [[یاران]] با [[ایمان]] امام حسین{{ع}} بود، خود [[حضرت]] نیز پیشتاز و الگوی این میدان بود. وقتی امام می‌خواست از [[مکه]] حرکت کند با خواندن خطبه‌ای از [[زیبایی]] [[مرگ]] در [[راه خدا]] سخن گفت و از آنها خواست که هر کس طالب [[شهادت]] است و [[آمادگی]] [[بذل جان]] خویش را دارد همراه حضرت برود<ref>العوالم (الامام الحسین{{ع}}، ص۲۱۷.</ref>.
صحنه [[عاشورا]] جلوه شهادت‌طلبی [[یاران]] با [[ایمان]] امام حسین {{ع}} بود، خود [[حضرت]] نیز پیشتاز و الگوی این میدان بود. وقتی امام می‌خواست از [[مکه]] حرکت کند با خواندن خطبه‌ای از [[زیبایی]] [[مرگ]] در [[راه خدا]] سخن گفت و از آنها خواست که هر کس طالب [[شهادت]] است و [[آمادگی]] [[بذل جان]] خویش را دارد همراه حضرت برود<ref>العوالم (الامام الحسین {{ع}}، ص۲۱۷.</ref>.


اگر در اظهارهای [[یاران امام]] در [[شب عاشورا]] دقت شود، این [[روحیه]] در گفتارشان موج می‌زند و هر یک برخاسته و [[عشق]] خود را به کشته شدن در راه خدا و در [[حمایت]] از [[فرزند پیامبر]] و [[مبارزه]] با [[ظالمان]] ابراز می‌کند و سخن‌شان این بود: «[[سپاس]] خدایی را که با [[یاری کردن]] تو ما را گرامی داشت و با کشته شدن همراه تو ما را [[شرافت]] بخشید»<ref>کلمات الامام الحسین{{ع}}، ص۴۰۲.</ref>.
اگر در اظهارهای [[یاران امام]] در [[شب عاشورا]] دقت شود، این [[روحیه]] در گفتارشان موج می‌زند و هر یک برخاسته و [[عشق]] خود را به کشته شدن در راه خدا و در [[حمایت]] از [[فرزند پیامبر]] و [[مبارزه]] با [[ظالمان]] ابراز می‌کند و سخن‌شان این بود: «[[سپاس]] خدایی را که با [[یاری کردن]] تو ما را گرامی داشت و با کشته شدن همراه تو ما را [[شرافت]] بخشید»<ref>کلمات الامام الحسین {{ع}}، ص۴۰۲.</ref>.


حتی [[نوجوانی]] چون [[حضرت قاسم]]{{ع}} مرگ را شیرین‌تر از عسل معرفی می‌کند و از آن استقبال می‌نماید<ref>کلمات الامام الحسین{{ع}}،.</ref>.
حتی [[نوجوانی]] چون [[حضرت قاسم]] {{ع}} مرگ را شیرین‌تر از عسل معرفی می‌کند و از آن استقبال می‌نماید<ref>کلمات الامام الحسین {{ع}}،.</ref>.


در [[صبح عاشورا]] با آغاز [[تیراندازی]] [[سپاه عمر سعد]]، حضرت خطاب به یاران خویش فرمود: «خدا رحمتتان کند! برخیزید به سوی مرگی که چاره‌ای از آن نیست»<ref>العوالم، ص۲۵۵.</ref> و این در واقع فراخوانی به سوی [[حیات]] بود، حیاتی جاویدان در سایه [[مرگ سرخ]]<ref>[[سید مجتبی غیوری نجف‌آبادی|غیوری نجف‌آبادی، سید مجتبی]]، [[امام حسین و تربیت دینی (مقاله)|مقاله «امام حسین و تربیت دینی»]]، [[فرهنگ عاشورایی ج۷ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۷]] ص ۷۸.</ref>.
در [[صبح عاشورا]] با آغاز [[تیراندازی]] [[سپاه عمر سعد]]، حضرت خطاب به یاران خویش فرمود: «خدا رحمتتان کند! برخیزید به سوی مرگی که چاره‌ای از آن نیست»<ref>العوالم، ص۲۵۵.</ref> و این در واقع فراخوانی به سوی [[حیات]] بود، حیاتی جاویدان در سایه [[مرگ سرخ]]<ref>[[سید مجتبی غیوری|غیوری، سید مجتبی]]، [[امام حسین و تربیت دینی (مقاله)|مقاله «امام حسین و تربیت دینی»]]، [[فرهنگ عاشورایی ج۷ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۷]] ص ۷۸.</ref>.


== [[عشق]] به [[خدا]] ==
== [[عشق]] به [[خدا]] ==
یکی از شاعرانی که به [[حادثه عاشورا]] از [[زاویه]] [[عرفانی]] و عشق به خدا نگاه کرده، عمان سامانی است، [[دیوان]] «[[گنجینة الاسرار]]» او با همین تحلیل به [[حماسه حسینی]] نظر دارد. او [[امام حسین]]{{ع}} را سرمست از [[شوق]] و [[عشق الهی]] می‌بیند، او را موجی برخاسته از دریا می‌داند که محو [[حقیقت]] خداست و در [[جدال]] [[عقل]] و عشق سیاه عشق را [[غالب]] می‌سازد و حتی در [[وداع]] آخر خود با خواهرش از او می‌خواهد که [[حجاب]] وصل نشود.
یکی از شاعرانی که به [[حادثه عاشورا]] از [[زاویه]] [[عرفانی]] و عشق به خدا نگاه کرده، عمان سامانی است، [[دیوان]] «[[گنجینة الاسرار]]» او با همین تحلیل به [[حماسه حسینی]] نظر دارد. او [[امام حسین]] {{ع}} را سرمست از [[شوق]] و [[عشق الهی]] می‌بیند، او را موجی برخاسته از دریا می‌داند که محو [[حقیقت]] خداست و در [[جدال]] [[عقل]] و عشق سیاه عشق را [[غالب]] می‌سازد و حتی در [[وداع]] آخر خود با خواهرش از او می‌خواهد که [[حجاب]] وصل نشود.


آنچه گفته شد، در مورد [[خاندان]] و [[یاران]] [[حضرت]] هر یک با توجه به مرتبه خویش جاری است<ref>[[سید مجتبی غیوری نجف‌آبادی|غیوری نجف‌آبادی، سید مجتبی]]، [[امام حسین و تربیت دینی (مقاله)|مقاله «امام حسین و تربیت دینی»]]، [[فرهنگ عاشورایی ج۷ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۷]] ص ۷۹.</ref>.
آنچه گفته شد، در مورد [[خاندان]] و [[یاران]] [[حضرت]] هر یک با توجه به مرتبه خویش جاری است<ref>[[سید مجتبی غیوری|غیوری، سید مجتبی]]، [[امام حسین و تربیت دینی (مقاله)|مقاله «امام حسین و تربیت دینی»]]، [[فرهنگ عاشورایی ج۷ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۷]] ص ۷۹.</ref>.


== [[یاد خدا]] ==
== [[یاد خدا]] ==
[[سیدالشهدا]]{{ع}} در تمامی حالات و در بحرانی‌ترین پیشامدها با یاد خدا [[آرامش]] می‌یافت و این [[اطمینان قلبی]] را به خاندان و یارانش نیز منتقل می‌کرد.
[[سیدالشهدا]] {{ع}} در تمامی حالات و در بحرانی‌ترین پیشامدها با یاد خدا [[آرامش]] می‌یافت و این [[اطمینان قلبی]] را به خاندان و یارانش نیز منتقل می‌کرد.
حضرت وقتی برای اصحابش [[خطبه]] می‌خواند، آغاز آن را [[حمد]] و [[ثنای الهی]] قرار می‌داد. در [[صبح عاشورا]] وقتی [[سپاه]] [[دشمن]] به سویش می‌آید، می‌فرماید: «خدایا در هر [[گرفتاری]]، تو تکیه‌گاه [[منی]]»<ref>الارشاد، ج۲، ص۹۶.</ref>.
حضرت وقتی برای اصحابش [[خطبه]] می‌خواند، آغاز آن را [[حمد]] و [[ثنای الهی]] قرار می‌داد. در [[صبح عاشورا]] وقتی [[سپاه]] [[دشمن]] به سویش می‌آید، می‌فرماید: «خدایا در هر [[گرفتاری]]، تو تکیه‌گاه [[منی]]»<ref>الارشاد، ج۲، ص۹۶.</ref>.


خط ۵۶: خط ۵۶:
مناجات‌های عاشقانه حضرت با معبودش در آخرین لحظه‌های [[زندگی]] نیز تداوم همین حالات [[روحانی]] و عرفانی است.
مناجات‌های عاشقانه حضرت با معبودش در آخرین لحظه‌های [[زندگی]] نیز تداوم همین حالات [[روحانی]] و عرفانی است.


یاران حضرت نیز همگی این‌گونه بودند، نمونه آن [[مسلم بن عقیل]] است. وقتی دستگیر شد و او را برای کشتن به بالای [[دارالاماره]] می‌بردند، زبانش به ذکر [[حق]] گویا بود و دلش به یاد [[معبود]] می‌گفت: {{متن حدیث|الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَى كُلِّ حَالٍ‌}} و پیوسته {{متن حدیث|اللَّهُ أَكْبَرُ}} می‌گفت و از [[خدا]] [[مغفرت]] می‌طلبید و بر [[فرشتگان]] و فرستادگان [[الهی]] [[صلوات]] و [[درود]] می‌فرستاد»<ref>الارشاد، ج۲، ص۶۲.</ref>.<ref>[[سید مجتبی غیوری نجف‌آبادی|غیوری نجف‌آبادی، سید مجتبی]]، [[امام حسین و تربیت دینی (مقاله)|مقاله «امام حسین و تربیت دینی»]]، [[فرهنگ عاشورایی ج۷ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۷]] ص ۸۰.</ref>
یاران حضرت نیز همگی این‌گونه بودند، نمونه آن [[مسلم بن عقیل]] است. وقتی دستگیر شد و او را برای کشتن به بالای [[دارالاماره]] می‌بردند، زبانش به ذکر [[حق]] گویا بود و دلش به یاد [[معبود]] می‌گفت: {{متن حدیث|الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَى كُلِّ حَالٍ‌}} و پیوسته {{متن حدیث|اللَّهُ أَكْبَرُ}} می‌گفت و از [[خدا]] [[مغفرت]] می‌طلبید و بر [[فرشتگان]] و فرستادگان [[الهی]] [[صلوات]] و [[درود]] می‌فرستاد»<ref>الارشاد، ج۲، ص۶۲.</ref>.<ref>[[سید مجتبی غیوری|غیوری، سید مجتبی]]، [[امام حسین و تربیت دینی (مقاله)|مقاله «امام حسین و تربیت دینی»]]، [[فرهنگ عاشورایی ج۷ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۷]] ص ۸۰.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
# [[پرونده:1100818.jpg|22px]] [[سید مجتبی غیوری نجف‌آبادی|غیوری نجف‌آبادی، سید مجتبی]]، '''[[امام حسین و تربیت دینی (مقاله)|مقاله «امام حسین و تربیت دینی»]]، [[فرهنگ عاشورایی ج۷ (کتاب)|'''فرهنگ عاشورایی ج۷]]'''
# [[پرونده:1100818.jpg|22px]] [[سید مجتبی غیوری|غیوری، سید مجتبی]]، '''[[امام حسین و تربیت دینی (مقاله)|مقاله «امام حسین و تربیت دینی»]]، [[فرهنگ عاشورایی ج۷ (کتاب)|'''فرهنگ عاشورایی ج۷]]'''
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}


خط ۶۷: خط ۶۷:


[[رده:عاشورا]]
[[رده:عاشورا]]
[[رده:مدخل]]
۱۱۸٬۲۸۱

ویرایش