۶۴٬۶۴۲
ویرایش
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-''']] == پانویس == {{پانویس}} +''']] {{پایان منابع}} == پانویس == {{پانویس}})) |
جز (جایگزینی متن - '== جستارهای وابسته ==↵{{:فرهنگنامه مهدویت (نمایه)}}' به '') |
||
(۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مهدویت}} | {{مهدویت}} | ||
{{مدخل مرتبط | |||
| موضوع مرتبط = امام مهدی | |||
| عنوان مدخل = [[امام مهدی]] | |||
| مداخل مرتبط = [[امام مهدی در قرآن]] - [[امام مهدی در حدیث]] - [[امام مهدی در نهج البلاغه]] - [[امام مهدی در معارف دعا و زیارات]] - [[امام مهدی در کلام اسلامی]] | |||
| پرسش مرتبط = امام مهدی (پرسش) | |||
}} | |||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
*[[حسین بن منصور حلاج]]، [[حدود]] سال ۲۴۴ ق در قریه "طور" از قرای بیضای [[فارس]] "هفت فرسنگی [[شیراز]]" زاده شد. وی با پدرش [[منصور]] از بیضا، به واسط رفت و آنجا [[علوم]] اسلامی را آموخت و در بیست سالگی به [[بصره]] رفت. [[مرید]] صوفی آن سامان شد و به دست او خرقه تصوّف پوشید. در سال ۲۷۰ ق به [[مکه]] سفر کرد و از آنجا به [[اهواز]] رفت و به [[دعوت]] پرداخت. [[حلاج]] برای [[دعوت]] به [[مذهب]] صوفیانه خود که جنبه "حلولی" داشت، به مسافرت میپرداخت. وی در آغاز، خود را [[رسول]] [[امام]] غایب و باب آن حضرت معرفی میکرد؛ به همین سبب علمای [[علم رجال]] [[شیعه]]، او را از [[مدعیان بابیت]] شمردهاند. | * [[حسین بن منصور حلاج]]، [[حدود]] سال ۲۴۴ ق در قریه "طور" از قرای بیضای [[فارس]] "هفت فرسنگی [[شیراز]]" زاده شد. وی با پدرش [[منصور]] از بیضا، به واسط رفت و آنجا [[علوم]] اسلامی را آموخت و در بیست سالگی به [[بصره]] رفت. [[مرید]] صوفی آن سامان شد و به دست او خرقه تصوّف پوشید. در سال ۲۷۰ ق به [[مکه]] سفر کرد و از آنجا به [[اهواز]] رفت و به [[دعوت]] پرداخت. [[حلاج]] برای [[دعوت]] به [[مذهب]] صوفیانه خود که جنبه "حلولی" داشت، به مسافرت میپرداخت. وی در آغاز، خود را [[رسول]] [[امام]] غایب و باب آن حضرت معرفی میکرد؛ به همین سبب علمای [[علم رجال]] [[شیعه]]، او را از [[مدعیان بابیت]] شمردهاند. | ||
*نام او "ابو المغیث [[حسین]] بن [[منصور]] حلّاج" بود که در سال ۳۰۹ ق کشته شد. حلّاج پس از [[ادعای بابیت]]، بر این شد که [[ابو سهل اسماعیل بن علی نوبختی]] "[[متکلم]] امامی" را در سلک [[یاران]] خود درآورد و به تبع او، هزاران [[شیعه]] امامی را که در [[قول و فعل]] تابع او بودند، به [[عقاید]] حلولی خویش [[معتقد]] سازد؛ به ویژه آنکه جماعتی از درباریان [[خلیفه]] به حلّاج [[حسن]] نظر نشان داده و جانب او را گرفته بودند؛ ولی ابو سهل که پیری مجرّب بود، نمیتوانست ببیند او با مقالاتی تازه، خود را معارض [[حسین بن روح نوبختی]] وکیل [[امام]] غایب معرفی میکند. [[اسماعیل]] در پاسخ گفت: وکیل [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} باید [[معجزه]] داشته باشد. اگر راست میگویی، موهای مرا سیاه کن. اگر چنین کاری انجام دهی، همه ادعاهایت را میپذیرم. ابن [[حلاج]] که میدانست ناتوان است، با استهزای [[مردم]] روبه رو شد و از شهر بیرون رفت. آنگاه به [[قم]] شتافت و به مغازه [[علی بن بابویه]] "پدر بزرگوار [[شیخ صدوق]] رفت و خود را [[نماینده]] [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} خواند. [[مردم]] بر وی شوریدند و او را با [[خشونت]] از شهر بیرون افکندند. | * نام او "ابو المغیث [[حسین]] بن [[منصور]] حلّاج" بود که در سال ۳۰۹ ق کشته شد. حلّاج پس از [[ادعای بابیت]]، بر این شد که [[ابو سهل اسماعیل بن علی نوبختی]] "[[متکلم]] امامی" را در سلک [[یاران]] خود درآورد و به تبع او، هزاران [[شیعه]] امامی را که در [[قول و فعل]] تابع او بودند، به [[عقاید]] حلولی خویش [[معتقد]] سازد؛ به ویژه آنکه جماعتی از درباریان [[خلیفه]] به حلّاج [[حسن]] نظر نشان داده و جانب او را گرفته بودند؛ ولی ابو سهل که پیری مجرّب بود، نمیتوانست ببیند او با مقالاتی تازه، خود را معارض [[حسین بن روح نوبختی]] وکیل [[امام]] غایب معرفی میکند. [[اسماعیل]] در پاسخ گفت: وکیل [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} باید [[معجزه]] داشته باشد. اگر راست میگویی، موهای مرا سیاه کن. اگر چنین کاری انجام دهی، همه ادعاهایت را میپذیرم. ابن [[حلاج]] که میدانست ناتوان است، با استهزای [[مردم]] روبه رو شد و از شهر بیرون رفت. آنگاه به [[قم]] شتافت و به مغازه [[علی بن بابویه]] "پدر بزرگوار [[شیخ صدوق]] رفت و خود را [[نماینده]] [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} خواند. [[مردم]] بر وی شوریدند و او را با [[خشونت]] از شهر بیرون افکندند. | ||
*ابن [[حلاج]]، پس از آنکه جمعی از خراسانیان ادعایش را پذیرفتند، دیگر بار به [[عراق]] شتافت<ref>ر.ک: سید محسن امین، اعیان الشیعه، ج ۲، ص ۴۸؛ سید محمد صدر، تاریخ الغیبة | * ابن [[حلاج]]، پس از آنکه جمعی از خراسانیان ادعایش را پذیرفتند، دیگر بار به [[عراق]] شتافت<ref>ر. ک: سید محسن امین، اعیان الشیعه، ج ۲، ص ۴۸؛ سید محمد صدر، تاریخ الغیبة الصغری، ص ۵۳۲.</ref>. در این زمان، چون [[فقه]] [[امامیه]] از سوی [[خلفا]] به رسمیت شناخته نشده بود، [[شیعیان]]، میان [[مذاهب]] [[اهل سنت]] "[[مذهب]] ظاهری" را که مؤسس آن، [[ابو بکر محمد بن داوود اصفهانی]] است، پذیرفته بودند. | ||
*رؤسای [[امامیه]] و [[خاندان نوبختی]]، برای برانداختن حلّاج ناچار به [[محمد بن داوود ظاهری]] متوسل شدند و او را به صدور فتوایی واداشتند که در سال ۲۹۵ ق و اندکی پیش از [[مرگ]] خود در [[وجوب]] قتل حلّاج انتشار داده بود. [[ابو الحسن علی بن فرات]]، [[وزیر]] [[شیعی]] مذهب مقتدر "[[خلیفه عباسی]]" نیز در [[تکفیر]] حلّاج به آل نوبخت کمک کرد. | * رؤسای [[امامیه]] و [[خاندان نوبختی]]، برای برانداختن حلّاج ناچار به [[محمد بن داوود ظاهری]] متوسل شدند و او را به صدور فتوایی واداشتند که در سال ۲۹۵ ق و اندکی پیش از [[مرگ]] خود در [[وجوب]] قتل حلّاج انتشار داده بود. [[ابو الحسن علی بن فرات]]، [[وزیر]] [[شیعی]] مذهب مقتدر "[[خلیفه عباسی]]" نیز در [[تکفیر]] حلّاج به آل نوبخت کمک کرد. | ||
*حلّاج در سال ۲۹۶ ق به [[بغداد]] رفت و [[مردم]] را به طریقه خاصی مبتنی بر نوعی تصوف آمیخته با گونهای "حلول" [[دعوت]] کرد. [[ابو الحسن بن فرات]]، وی را تعقیب کرد و [[ابن داوود]] فتوای معروف خود را در [[حلال]] بودن [[خون]] او صادر نمود. وی در سال ۳۰۱ ق به دست [[کارگزاران]] [[خلیفه]] گرفتار شد و به زندان افتاد. پس از هفت ماه [[محاکمه]]، علمای [[شرع]] او را [[مرتد]] و خارج از [[دین اسلام]] شمردند. و به [[فرمان]] مقتدر و [[وزیر]] او [[حامد بن عباس]] به دار آویخته شد<ref>[[شیخ طوسی]]، کتاب الغیبة، ص ۴۰۱، محمد جواد مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، ص ۱۶۲</ref>. سپس جسد او را سوزاندند و سرش را بر بالای [[جسر بغداد]] زدند<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص۱۷۱ - ۱۷۲.</ref>. | * حلّاج در سال ۲۹۶ ق به [[بغداد]] رفت و [[مردم]] را به طریقه خاصی مبتنی بر نوعی تصوف آمیخته با گونهای "حلول" [[دعوت]] کرد. [[ابو الحسن بن فرات]]، وی را تعقیب کرد و [[ابن داوود]] فتوای معروف خود را در [[حلال]] بودن [[خون]] او صادر نمود. وی در سال ۳۰۱ ق به دست [[کارگزاران]] [[خلیفه]] گرفتار شد و به زندان افتاد. پس از هفت ماه [[محاکمه]]، علمای [[شرع]] او را [[مرتد]] و خارج از [[دین اسلام]] شمردند. و به [[فرمان]] مقتدر و [[وزیر]] او [[حامد بن عباس]] به دار آویخته شد<ref>[[شیخ طوسی]]، کتاب الغیبة، ص ۴۰۱، محمد جواد مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، ص ۱۶۲</ref>. سپس جسد او را سوزاندند و سرش را بر بالای [[جسر بغداد]] زدند<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص۱۷۱ - ۱۷۲.</ref>. | ||
==پرسش مستقیم== | == پرسش مستقیم == | ||
* [[مدعیان دروغین مهدویت در طول تاریخ چه کسانی بودند؟ (پرسش)]] | * [[مدعیان دروغین مهدویت در طول تاریخ چه کسانی بودند؟ (پرسش)]] | ||
== پرسشهای وابسته == | |||
{{پرسمان مدعیان دروغین مهدویت}} | {{پرسمان مدعیان دروغین مهدویت}} | ||
==منابع== | |||
== منابع == | |||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
* [[پرونده:134491.jpg|22px]] [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|'''فرهنگنامه مهدویت''']] | * [[پرونده:134491.jpg|22px]] [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|'''فرهنگنامه مهدویت''']] | ||
خط ۲۵: | خط ۲۷: | ||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده:امام مهدی]] | [[رده:امام مهدی]] | ||
[[رده:حسین بن روح نوبختی]] | [[رده:حسین بن روح نوبختی]] |