مباهله در حدیث: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۰٬۴۷۹ بایت حذف‌شده ،  ‏۸ سپتامبر ۲۰۲۲
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵: خط ۵:
| پرسش مرتبط  =  
| پرسش مرتبط  =  
}}
}}
== معناشناسی ==
== معناشناسی ==
مباهله در لغت به معنای ملاعنه، نفرین‎کردن شخص [[دروغگو]] و [[ظالم]]، ابتهال و [[تضرّع]] به درگاه [[خدا]] برای دفع بلا از خود یا نزول [[بلا]] بر [[ظالم]] است و این کار از گذشته بین [[عرب]] متداول بوده و می‎گفتند: {{عربی|لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَی الظَّالِمِ مِنَّا}}<ref>ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج١١، ص٧٢.</ref>.<ref>ر. ک: [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۵۲۸.</ref> و در اصطلاح به عملی گفته می‎شود که دو یا چند نفر مخالف در مسئلۀ مهم [[دینی]] یک جا جمع شوند و با اصرار و [[تضرع]] به درگاه [[خداوند]] از او بخواهند [[باطل]] را رسوا و [[مجازات]] کند<ref>حسن بن عبدالله ابو‎هلال عسکری، معجم الفروق اللغویه، ص۲۰.</ref>، همان کاری که [[پیامبر اسلام]] {{صل}} در برابر [[مسیحیان]] [[نجران]] کرد و این کار بیانگر تلاش‎های فراوان [[رسول اکرم]] {{صل}} برای [[دعوت]] [[اهل کتاب]] به [[دین اسلام]] بوده است<ref>سورۀ آل عمران، آیات ۲۰ـ ۲۵.</ref>.<ref>ر. ک: [[زینب ابراهیمی|ابراهیمی، زینب]]، [[مباهله (مقاله)|مباهله]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ص۲۶۱.</ref>
مباهله در لغت به معنای ملاعنه، نفرین‎کردن شخص [[دروغگو]] و [[ظالم]]، ابتهال و [[تضرّع]] به درگاه [[خدا]] برای دفع بلا از خود یا نزول [[بلا]] بر [[ظالم]] است و این کار از گذشته بین [[عرب]] متداول بوده و می‎گفتند: {{عربی|لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَی الظَّالِمِ مِنَّا}}<ref>ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج١١، ص٧٢.</ref>.<ref>ر. ک: [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۵۲۸.</ref> و در اصطلاح به عملی گفته می‎شود که دو یا چند نفر مخالف در مسئلۀ مهم [[دینی]] یک جا جمع شوند و با اصرار و [[تضرع]] به درگاه [[خداوند]] از او بخواهند [[باطل]] را رسوا و [[مجازات]] کند<ref>حسن بن عبدالله ابو‎هلال عسکری، معجم الفروق اللغویه، ص۲۰.</ref>، همان کاری که [[پیامبر اسلام]] {{صل}} در برابر [[مسیحیان]] [[نجران]] کرد و این کار بیانگر تلاش‎های فراوان [[رسول اکرم]] {{صل}} برای [[دعوت]] [[اهل کتاب]] به [[دین اسلام]] بوده است<ref>سورۀ آل عمران، آیات ۲۰ـ ۲۵.</ref>.<ref>ر.ک: [[زینب ابراهیمی|ابراهیمی، زینب]]، [[مباهله (مقاله)|مباهله]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ص۲۶۱.</ref>
 
==احادیث مباهله==
#[[ابن عساکر]] به سندش از ابی الطفیل نقل می‌کند که [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} با [[اصحاب شورا]] [[مناظره]] کرده و با جمله‌ای از [[فضایل]] و مناقبش [[محاجه]] نمود. از جمله آنها، این که فرمود: {{متن حدیث|نَشَدْكُمْ بِاللَّهِ هَلْ فِيكُمْ أَحَدٌ أَقْرَبُ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ{{صل}} فِي الرَّحِمِ مِنِّي وَ مَنْ جَعَلَهُ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}} نَفْسَهُ وَ أَبْنَاءَهُ أَبْنَاءَهُ وَ نِسَاءَهُ نِسَاءَهُ غَيْرِي قَالُوا اللَّهُمَّ لَا}}<ref>علی بن حسن ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۴۲، ص۴۳۲.</ref>. شما را به [[خدا]] [[سوگند]] می‌دهم، آیا در میان شما کسی نزدیک‌تر به [[رسول خدا]]{{صل}} در رحم هست؟ کسی که رسول خدا{{صل}} او را «نفس» خود خوانده و [[فرزندان]] او را فرزندان خود و [[زنان]] او را زنان خود خوانده باشد، آیا کسی غیر از من وجود دارد؟! گفتند: بار خدایا! هرگز.
#[[احمد بن حنبل]] به سندش نقل می‌کند: {{متن حدیث|وَ لَمَّا نَزَلَتْ هَذِهِ الْآيَةُ: {{متن قرآن|نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ}} دَعَا رَسُولُ اللَّهِ‌{{صل}} عَلِيّاً وَ فَاطِمَةَ وَ حَسَناً وَ حُسَيْناً فَقَالَ: اللَّهُمَّ هَؤُلَاءِ أَهْلِي}}<ref>ابن حنبل، مسند الإمام احمد بن حنبل، ج۳، ص۱۶۰، حدیث ۱۶۰۸.</ref>. و هنگامی که این [[آیه]] نازل شد {{متن قرآن|نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ}}، رسول خدا{{صل}} علی و [[فاطمه]] و حسن و حسین{{عم}} را [[دعوت]] کرد، آنگاه عرض کرد: «بار خدایا! اینان [[اهل]] من هستند».
#مسلم نقل کرده: {{متن حدیث|أَمَرَ مُعَاوِيَةُ بْنُ أَبِي سُفْيَانَ سَعْداً فَقَالَ مَا مَنَعَكَ أَنْ تَسُبَ أَبَا التُّرَابِ فَقَالَ أَمَّا مَا ذَكَرْتَ ثَلَاثاً قَالَهُنَّ لَهُ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}} فَلَنْ أَسُبَّهُ لَأَنْ تَكُونَ وَاحِدَةٌ مِنْهُنَّ أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْ حُمْرِ النَّعَمِ... وَ لَمَّا نَزَلَتْ هَذِهِ الْآيَةُ: {{متن قرآن|نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ}} دَعَا رَسُولُ اللَّهِ‌{{صل}} عَلِيّاً وَ فَاطِمَةَ وَ حَسَناً وَ حُسَيْناً فَقَالَ: اللَّهُمَّ هَؤُلَاءِ أَهْلِي}}<ref>قشیری نیسابوری، صحیح مسلم، ج۴، ص۱۸۷۱، حدیث ۲۴۰۴.</ref>. [[معاویة بن ابوسفیان]]، [[سعد بن ابی وقاص]] را خواست و گفت: چه چیز تو را مانع شده که [[ابوتراب]] را [[سب]] کنی؟ گفت: هر گاه سه [[فضیلت]] را یاد کنم که رسول خدا{{صل}} درباره علی{{ع}} بیان داشته است، با وجود آنها هرگز علی{{ع}} را سب نخواهم کرد و اگر یکی از آنها برای من بود، از شترهای کمیاب نزد من ارزشمندتر بود.... هنگامی که این [[آیه]] نازل شد: {{متن قرآن|نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ}}، [[رسول خدا]]{{صل}} علی و [[فاطمه]] و حسن و حسین{{عم}} را خواست و عرض کرد: «بار خدایا! اینان [[اهل]] من هستند».
#[[ترمذی]] نیز با همین سند و متن این [[حدیث]] را نقل کرده، آنگاه تصریح به [[صحت]] آن نموده است<ref>ترمذی، سنن الترمذی، ج۵، ص۶۴۳۸، حدیث ۳۷۲۴.</ref>.
#[[حاکم نیشابوری]] به سندش از [[سعد بن ابی وقاص]] نقل می‌کند: {{متن حدیث|لَمَّا نَزَلَتْ هَذِهِ الْآيَةُ: {{متن قرآن|نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ}} دَعَا رَسُولُ اللَّهِ‌{{صل}} عَلِيّاً وَ فَاطِمَةَ وَ حَسَناً وَ حُسَيْناً فَقَالَ: اللَّهُمَّ هَؤُلَاءِ أَهْلِي}}<ref>حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۱۶۳، حدیث ۴۷۱۹.</ref>. هنگامی که این آیه: {{متن قرآن|نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ}} نازل شد، رسول خدا{{صل}} علی و فاطمه و حسن و حسین{{عم}} را خواست، آنگاه عرض کرد: «بار خدایا! اینان اهل من هستند».
#[[طبری]] به سندش از [[سدی]] در [[تفسیر]] [[آیه مباهله]] نقل می‌کند: {{متن حدیث|فَأَخَذَ يَعْنِي النَّبِيَّ{{صل}} بِيَدِ الْحَسَنِ وَالْحُسَيْنِ وَفَاطِمَةَ، وَقَالَ لِعَلِيٍّ: «اتْبَعْنَا» فَخَرَجَ مَعَهُمْ، فَلَمْ يَخْرُجْ يَوْمَئِذٍ النَّصَارَى، وَقَالُوا: إِنَّا نَخَافُ...}}<ref>طبری، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۲۱۲.</ref>. [[پیامبر]]{{صل}} در آن هنگام دست حسن و حسین و فاطمه را گرفت و به علی{{ع}} گفت: «دنبال ما بیا». او هم با آنها به راه افتاد. در آن [[روز]] [[نصارا]] بیرون نیآمدند و گفتند: ما می‌ترسیم...
#[[شیخ مفید]] می‌نویسد: {{متن حدیث|قَالَ الْمَأْمُونُ يَوْماً لِلرِّضَا{{ع}} أَخْبِرْنِي بِأَكْبَرِ فَضِيلَةٍ لِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ‌{{ع}} يَدُلُّ عَلَيْهَا الْقُرْآنُ قَالَ فَقَالَ لَهُ الرِّضَا{{ع}} فَضِيلَتُهُ فِي الْمُبَاهَلَةِ قَالَ اللَّهُ جَلَّ جَلَالُهُ {{متن قرآن|فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ}}<ref>«بنابراین، پس از دست یافتن تو به دانش، به هر کس که با تو به چالش برخیزد؛ بگو: بیایید تا فرزندان خود و فرزندان شما و زنان خود و زنان شما و خودی‌های خویش و خودی‌های شما را فرا خوانیم آنگاه (به درگاه خداوند) زاری کنیم تا لعنت خداوند را بر دروغگویان نهیم» سوره آل عمران، آیه ۶۱.</ref> فَدَعَا رَسُولُ اللَّهِ{{صل}} الْحَسَنَ وَ الْحُسَيْنَ{{عم}} فَكَانَا ابْنَيْهِ وَ دَعَا فَاطِمَةَ{{س}} فَكَانَتْ فِي هَذَا الْمَوْضِعِ نِسَاءَهُ وَ دَعَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ{{ع}} فَكَانَ نَفْسَهُ بِحُكْمِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ قَدْ ثَبَتَ أَنَّهُ لَيْسَ أَحَدٌ مِنْ خَلْقِ اللَّهِ سُبْحَانَهُ أَجَلَّ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ{{صل}} وَ أَفْضَلَ فَوَجَبَ أَنْ لَا يَكُونَ أَحَدٌ أَفْضَلَ مِنْ نَفْسِ رَسُولِ اللَّهِ{{صل}} بِحُكْمِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ}}<ref>محمد بن محمد مفید، الفصول المختارة، ص۳۸.</ref>. [[مأمون عباسی]] روزی به [[امام رضا]]{{ع}} عرض کرد: مرا به بزرگ‌ترین [[فضیلت امیرالمؤمنین]]{{ع}} خبر بده که [[قرآن]] بر آن دلالت دارد. [[حضرت]] فرمود: [[فضیلت]] او در [[مباهله]]؛ [[خداوند]]-جل [[جلاله]]- فرمود: {{متن قرآن|فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ}}، آن‌گاه [[رسول خدا]]{{صل}} حسن و حسین{{عم}} را که دو فرزند او به حساب می‌آمدند، [[دعوت]] کرد و نیز [[فاطمه]] را که در موضع «[[نساء]]» او به حساب می‌آمد، خواست و نیز [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} را که به [[حکم خداوند]]- عزوجل - «نفس» او به حساب می‌آمد، دعوت نمود؛ و به تحقیق ثابت شده: احدی از [[خلق]] [[خدا]] جلیل‌تر و [[افضل]] از رسول خدا{{صل}} نیست، پس [[واجب]] است که احدی افضل از نفس رسول خدا{{صل}} به حکم خداوند-عزوجل- نباشد.<ref>[[علی اصغر رضوانی|رضوانی، علی اصغر]]، [[دانشنامه علمی کلمات امام حسین ج۱ (کتاب)|دانشنامه علمی کلمات امام حسین]]، ج۱، ص ۲۶۶.</ref>


== مباهله در روایات [[عامه]] ==
== مباهله در روایات [[عامه]] ==
مسئله [[مباهله]] [[رسول اکرم]] {{صل}} با [[نصارای نجران]] و [[نزول]] این [[آیه]] در [[شأن]] [[خمسه طیبه]] {{عم}} به حدی روشن بوده که کمتر کسی از علمای [[فریقین]] به آن [[اذعان]] نداشته است. [[شهید]] ثالث، [[قاضی نورالله شوشتری]]، در جلد سوم کتاب «إحقاق الحق و إزهاق الباطل» صفحه ۴۶ می‌نویسد: «[[مفسران]] در این مسئله [[اتفاق نظر]] دارند که {{متن قرآن|أَبْنَاءَنَا}} در آیه مباهله<ref>{{متن قرآن|فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ}}، «از آن پس كه به آگاهى رسيده ‏اى، هر كس كه درباره او با تو مجادله كند، بگو: بياييد تا حاضر آوريم، ما فرزندان خود را و شما فرزندان خود را، ما زنان خود را و شما زنان خود را، ما برادران خود را و شما برادران خود را. آن گاه دعا و تضرع كنيم و لعنت خدا را بر دروغگويان بفرستيم». سوره آل عمران، آیه ۶۱.</ref> فوق اشاره به [[حسن]] و [[حسین]] {{عم}} و {{متن قرآن|نِسَاءَنَا}} اشاره به [[فاطمه]] {{س}} و {{متن قرآن|أَنْفُسَنَا}} اشاره به [[علی]] {{ع}} دارد».
مسئله [[مباهله]] [[رسول اکرم]] {{صل}} با [[نصارای نجران]] و [[نزول]] این [[آیه]] در [[شأن]] [[خمسه طیبه]] {{عم}} به حدی روشن بوده که کمتر کسی از علمای [[فریقین]] به آن [[اذعان]] نداشته است. [[شهید]] ثالث، [[قاضی نورالله شوشتری]]، در جلد سوم کتاب «إحقاق الحق و إزهاق الباطل» صفحه ۴۶ می‌نویسد: «[[مفسران]] در این مسئله [[اتفاق نظر]] دارند که {{متن قرآن|أَبْنَاءَنَا}} در آیه مباهله<ref>{{متن قرآن|فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ}}، «از آن پس كه به آگاهى رسيده ‏اى، هر كس كه درباره او با تو مجادله كند، بگو: بياييد تا حاضر آوريم، ما فرزندان خود را و شما فرزندان خود را، ما زنان خود را و شما زنان خود را، ما برادران خود را و شما برادران خود را. آن گاه دعا و تضرع كنيم و لعنت خدا را بر دروغگويان بفرستيم». سوره آل عمران، آیه ۶۱.</ref> اشاره به [[حسن]] و [[حسین]] {{عم}} و {{متن قرآن|نِسَاءَنَا}} اشاره به [[فاطمه]] {{س}} و {{متن قرآن|أَنْفُسَنَا}} اشاره به [[علی]] {{ع}} دارد».


ایشان سپس (در پاورقی) نام حدود شصت نفر از بزرگان [[اهل سنت]] را ذکر می‌کند که تصریح نموده‌اند [[آیه مباهله]] درباره [[اهل بیت]] {{عم}} نازل شده است و سپس نام آنها و مشخصات کتب آنها را از صفحه ۴۶ تا ۷۶ مشروحاً آورده است<ref>از جمله شخصیت‌های سرشناسی که این مطلب از آنها نقل شده افراد زیر هستند:
ایشان سپس (در پاورقی) نام حدود شصت نفر از بزرگان [[اهل سنت]] را ذکر می‌کند که تصریح نموده‌اند [[آیه مباهله]] درباره [[اهل بیت]] {{عم}} نازل شده است و سپس نام آنها و مشخصات کتب آنها را از صفحه ۴۶ تا ۷۶ مشروحاً آورده است<ref>از جمله شخصیت‌های سرشناسی که این مطلب از آنها نقل شده افراد زیر هستند:
خط ۶۰: خط ۵۲:


=== اعتراف گرفتن [[امیرالمؤمنین]] از [[اصحاب شورا]] ===
=== اعتراف گرفتن [[امیرالمؤمنین]] از [[اصحاب شورا]] ===
[[حضرت امیرالمؤمنین]] {{ع}} در شورای شش نفره‌ای که [[خلیفه]] عمر برای [[انتخاب خلیفه]] پس از خود ترتیب داده بود، برای یادآوری [[حقانیت]] خود برای [[خلافت]]، به ماجرای [[نزول]] [[آیه شریفه]] مباهله اشاره کردند، خطاب به اعضای [[شورا]] فرمودند: {{متن حدیث|نشدتكم بالله هل فيكم أحد أقرب إلى رسول الله في الرحم، و من جعله رسول الله نفسه، أبناءه أبناءه، نسائه نسائه غيري؟! قالوا: اللهم لا!}}: شما را به [[خدا]] [[سوگند]] می‌دهم آیا در میان شما احدی هست که از من به [[رسول خدا]] {{صل}} در [[خویشاوندی]] نزدیک‌تر باشد، کسی جز من هست که رسول خدا {{صل}} او را نفس (جان) خود، فرزندانش را [[فرزندان]] خود و زنانش را [[زنان]] خود قرار داده باشد؟ و همه حاضران در شورا گفتند: به خدا نه! و همه به اینکه [[آیه]] در [[شأن]] ایشان نازل شده است، اعتراف کردند<ref>تاریخ مدینة دمشق، ج۴۲، ص۴۳۲؛ الصواعق المحرقة، ج۲، ص۴۵۴؛ کتاب الولایة، ص۱۷۷ (ابن عقده)؛ الامالی (طوسی)، ص۳۳۳؛ الفصول المهمة، ج۲، ص۱۱۶۱؛ دلائل الصدق، ج۲، ص۸۵؛ بحارالانوار، ج۳۵، ص۲۶۷.</ref>.<ref>[[محمد علی جاودان|جاودان، محمد علی]]، [[جانشین پیامبر (کتاب)|جانشین پیامبر]]، ص ۳۲۵.</ref>
[[حضرت امیرالمؤمنین]] {{ع}} در شورای شش نفره‌ای که [[خلیفه]] عمر برای [[انتخاب خلیفه]] پس از خود ترتیب داده بود، برای یادآوری [[حقانیت]] خود برای [[خلافت]]، به ماجرای [[نزول]] [[آیه شریفه]] مباهله اشاره کردند، خطاب به اعضای [[شورا]] فرمودند: شما را به [[خدا]] [[سوگند]] می‌دهم آیا در میان شما احدی هست که از من به [[رسول خدا]] {{صل}} در [[خویشاوندی]] نزدیک‌تر باشد، کسی جز من هست که رسول خدا {{صل}} او را نفس (جان) خود، فرزندانش را [[فرزندان]] خود و زنانش را [[زنان]] خود قرار داده باشد؟ و همه حاضران در شورا گفتند: به خدا نه! و همه به اینکه [[آیه]] در [[شأن]] ایشان نازل شده است، اعتراف کردند<ref>{{متن حدیث|نشدتكم بالله هل فيكم أحد أقرب إلى رسول الله في الرحم، و من جعله رسول الله نفسه، أبناءه أبناءه، نسائه نسائه غيري؟! قالوا: اللهم لا!}}؛ تاریخ مدینة دمشق، ج۴۲، ص۴۳۲؛ الصواعق المحرقة، ج۲، ص۴۵۴؛ کتاب الولایة، ص۱۷۷ (ابن عقده)؛ الامالی (طوسی)، ص۳۳۳؛ الفصول المهمة، ج۲، ص۱۱۶۱؛ دلائل الصدق، ج۲، ص۸۵؛ بحارالانوار، ج۳۵، ص۲۶۷.</ref>.<ref>[[محمد علی جاودان|جاودان، محمد علی]]، [[جانشین پیامبر (کتاب)|جانشین پیامبر]]، ص ۳۲۵.</ref>


=== اشاره [[امام مجتبی]] در [[خطابه]] بعد از [[صلح]] ===
=== اشاره [[امام مجتبی]] در [[خطابه]] بعد از [[صلح]] ===
امام مجتبی {{ع}} بعد از ماجرای صلح در حضور [[معاویه]] خطبه‌ای خواند، در ضمن آن فرمود: {{متن حدیث|فَأَخْرَجَ رَسُولُ اللَّهِ {{صل}} مِنَ الْأَنْفُسِ مَعَهُ أَبِي، وَ مِنَ الْبَنِينَ إِيَّايَ وَ أَخِي، وَ مِنَ النِّسَاءِ أُمِّي فَاطِمَةَ مِنَ النَّاسِ جَمِيعاً، فَنَحْنُ أَهْلُهُ وَ لَحْمُهُ وَ دَمُهُ وَ نَفْسُهُ، وَ نَحْنُ مِنْهُ وَ هُوَ مِنَّا}}: جدم در [[روز]] [[مباهله]] از میان [[جان‌ها]] پدرم و از میان [[فرزندان]] مرا و برادرم حسین و از میان [[زنان]] [[فاطمه]] مادرم را به همراه آورد، پس ما [[اهل]] او و گوشت و [[خون]] او هستیم. ما از او هستیم و او از ماست<ref>الامالی(طوسی)، ص۵۶۴؛ بحارالانوار، ح۱، ص۱۴۱.</ref>.<ref>[[محمد علی جاودان|جاودان، محمد علی]]، [[جانشین پیامبر (کتاب)|جانشین پیامبر]]، ص ۳۲۶.</ref>
امام مجتبی {{ع}} بعد از ماجرای صلح در حضور [[معاویه]] خطبه‌ای خواند، در ضمن آن فرمود: جدم در [[روز]] [[مباهله]] از میان [[جان‌ها]] پدرم و از میان [[فرزندان]] مرا و برادرم حسین و از میان [[زنان]] [[فاطمه]] مادرم را به همراه آورد، پس ما [[اهل]] او و گوشت و [[خون]] او هستیم. ما از او هستیم و او از ماست<ref>{{متن حدیث|فَأَخْرَجَ رَسُولُ اللَّهِ {{صل}} مِنَ الْأَنْفُسِ مَعَهُ أَبِي، وَ مِنَ الْبَنِينَ إِيَّايَ وَ أَخِي، وَ مِنَ النِّسَاءِ أُمِّي فَاطِمَةَ مِنَ النَّاسِ جَمِيعاً، فَنَحْنُ أَهْلُهُ وَ لَحْمُهُ وَ دَمُهُ وَ نَفْسُهُ، وَ نَحْنُ مِنْهُ وَ هُوَ مِنَّا}}؛ الامالی(طوسی)، ص۵۶۴؛ بحارالانوار، ح۱، ص۱۴۱.</ref>.<ref>[[محمد علی جاودان|جاودان، محمد علی]]، [[جانشین پیامبر (کتاب)|جانشین پیامبر]]، ص ۳۲۶.</ref>


=== اشاره [[امام حسین]] {{ع}} در [[خطبه]] [[منا]] ===
=== اشاره [[امام حسین]] {{ع}} در [[خطبه]] [[منا]] ===
۱۱۳٬۰۷۵

ویرایش