قادیانیه در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'تجدید' به 'تجدید'
جز (جایگزینی متن - 'تجدید' به 'تجدید')
خط ۷: خط ۷:


== مقدمه ==
== مقدمه ==
فرقه‌ای [[تجدید]] نظر [[طلب]] در [[عقاید]] و [[احکام اسلامی]].
فرقه‌ای تجدید نظر [[طلب]] در [[عقاید]] و [[احکام اسلامی]].
مؤسس این فرقه [[غلام احمد قادیانی]] است، [[غلام احمد]] در سال ۱۸۳۹در روستایی به نام [[قادیان]] از شهرستان گرداس پور [[پنجاب]] از توابع [[هند]] متولّد شد و در سال ۱۹۰۸ در [[شهر]] لاهور در [[پاکستان]] از [[دنیا]] رفت و [[جسد]] او به قادیان منتقل و در آنجا به [[خاک]] سپرده شد<ref>روحانی خزائن حقیقة الوحی، ج۲۲، ص۷۰۳</ref>.
مؤسس این فرقه [[غلام احمد قادیانی]] است، [[غلام احمد]] در سال ۱۸۳۹در روستایی به نام [[قادیان]] از شهرستان گرداس پور [[پنجاب]] از توابع [[هند]] متولّد شد و در سال ۱۹۰۸ در [[شهر]] لاهور در [[پاکستان]] از [[دنیا]] رفت و [[جسد]] او به قادیان منتقل و در آنجا به [[خاک]] سپرده شد<ref>روحانی خزائن حقیقة الوحی، ج۲۲، ص۷۰۳</ref>.


خط ۱۶: خط ۱۶:
از غلام احمد بیش از هفتاد جلد کتاب، رساله و مقاله به زبان اردو، [[عربی]] و [[فارسی]] بر جای مانده است که در مجموعه ای به نام [[روحانی خزائن (کتاب)|روحانی خزائن]] در بیست و دو جلد گردآوری شده و توسط [[پیروان]] وی در پاکستان به چاپ رسیده است. برخی از مهم‌ترین کتاب‌های وی عبارتند از: براهین احمدیه در اثبات حقانیت قرآن، پیامبر و دین اسلام، سیرة الابدال درباره علامات و نشانه‌های عبادالرحمان؛ مواهب الرحمان در بیان معجزات و عقاید غلام احمد و حمایت‌های الهی از وی؛ نجم الهدی در معرفی غلام احمد و دلایل دعوت و بعثت وی؛ حقیقة المهدی حاوی دلایل مسیح و مهدی بودن غلام احمد؛ لُجّة النور مشتمل بر رساله‌ها و نامه‌های وی برای علمای عرب، شام، عراق و خراسان؛ خطبة الهامیه بیانگر الهامات و وحی خداوند بر او و مطالبی در مورد دلایل بعثت وی و این که او مسیح موعود است؛ اعجاز مسیح در [[تفسیر]] [[سوره حمد]]؛ [[تبلیغ اسلام]] حاوی نامه‌های وی به بزرگان عرب و [[فارس]]، [[تأیید]] [[دولت]] [[انگلستان]]، [[تبلیغ]]، [[دعوت]] و [[پذیرش مردم]] نسبت به سخنان و ادعاهای وی.
از غلام احمد بیش از هفتاد جلد کتاب، رساله و مقاله به زبان اردو، [[عربی]] و [[فارسی]] بر جای مانده است که در مجموعه ای به نام [[روحانی خزائن (کتاب)|روحانی خزائن]] در بیست و دو جلد گردآوری شده و توسط [[پیروان]] وی در پاکستان به چاپ رسیده است. برخی از مهم‌ترین کتاب‌های وی عبارتند از: براهین احمدیه در اثبات حقانیت قرآن، پیامبر و دین اسلام، سیرة الابدال درباره علامات و نشانه‌های عبادالرحمان؛ مواهب الرحمان در بیان معجزات و عقاید غلام احمد و حمایت‌های الهی از وی؛ نجم الهدی در معرفی غلام احمد و دلایل دعوت و بعثت وی؛ حقیقة المهدی حاوی دلایل مسیح و مهدی بودن غلام احمد؛ لُجّة النور مشتمل بر رساله‌ها و نامه‌های وی برای علمای عرب، شام، عراق و خراسان؛ خطبة الهامیه بیانگر الهامات و وحی خداوند بر او و مطالبی در مورد دلایل بعثت وی و این که او مسیح موعود است؛ اعجاز مسیح در [[تفسیر]] [[سوره حمد]]؛ [[تبلیغ اسلام]] حاوی نامه‌های وی به بزرگان عرب و [[فارس]]، [[تأیید]] [[دولت]] [[انگلستان]]، [[تبلیغ]]، [[دعوت]] و [[پذیرش مردم]] نسبت به سخنان و ادعاهای وی.


[[تاریخ]] پیدایش [[احمدیه]] به سال ۱۸۸۹ برمی گردد که وی در [[چهل سالگی]] اعلام کرد مورد [[وحی]] و [[الهام الهی]] قرار دارد و از کسانی است که [[خداوند]] هر صد سال یکی را برمی انگیزد تا [[دین اسلام]] را [[تجدید]] کند و ادعا کرد که از طرف خداوند [[مأمور]] است از [[مردم]] [[بیعت]] بگیرد. وی [[معتقد]] بود مخالفانش به صورت [[غیر طبیعی]] کشته شده و هنگامی که [[بیماری]] [[طاعون]] انتشار یافته بود، به واسطه او [[بیماران]] به صورت [[معجزه]] آسا [[شفا]] یافتند، و این امور را دلیل [[حقانیت]] خود می‌‌دانست. [[غلام احمد]] پذیرفت که بیشتر [[عمر]] خود را در تأیید و [[پیروزی]] دولت انگلستان سپری کرده است<ref>تریاق القلوب، ص۱۵</ref> و در [[زمان]] [[استعمار]] [[هندوستان]] توسط [[انگلیس]] چندین رساله و کتاب در [[تجلیل]] و [[حمایت]] از دولت انگلستان به [[نگارش]] درآورد. وی بر این [[باور]] بود که دولتِ بریتانیا همه اقشار مردم را از جهت [[حریت]] و [[آزادی]] با دیده یکسان می‌‌بیند و در این باب کمال [[انصاف]] و [[دادگری]] را رعایت می‌‌کند، [[ملت‌ها]] در زیر سایه [[رأفت]] آنها به آرزوی خود رسیده‌اند و از وقتی که دست به دامان آنان زده‌اند در [[راحتی]] به سر می‌‌بردند، بدین جهت برای سران و بزرگان انگلیس [[دعا]] می‌‌کرد و [[اطاعت]] از دولت انگلستان را [[واجب]] می‌‌دانست<ref>روحانی خزائن نجم الهدی، ج۱۴، ص۶۵</ref>.
[[تاریخ]] پیدایش [[احمدیه]] به سال ۱۸۸۹ برمی گردد که وی در [[چهل سالگی]] اعلام کرد مورد [[وحی]] و [[الهام الهی]] قرار دارد و از کسانی است که [[خداوند]] هر صد سال یکی را برمی انگیزد تا [[دین اسلام]] را تجدید کند و ادعا کرد که از طرف خداوند [[مأمور]] است از [[مردم]] [[بیعت]] بگیرد. وی [[معتقد]] بود مخالفانش به صورت [[غیر طبیعی]] کشته شده و هنگامی که [[بیماری]] [[طاعون]] انتشار یافته بود، به واسطه او [[بیماران]] به صورت [[معجزه]] آسا [[شفا]] یافتند، و این امور را دلیل [[حقانیت]] خود می‌‌دانست. [[غلام احمد]] پذیرفت که بیشتر [[عمر]] خود را در تأیید و [[پیروزی]] دولت انگلستان سپری کرده است<ref>تریاق القلوب، ص۱۵</ref> و در [[زمان]] [[استعمار]] [[هندوستان]] توسط [[انگلیس]] چندین رساله و کتاب در [[تجلیل]] و [[حمایت]] از دولت انگلستان به [[نگارش]] درآورد. وی بر این [[باور]] بود که دولتِ بریتانیا همه اقشار مردم را از جهت [[حریت]] و [[آزادی]] با دیده یکسان می‌‌بیند و در این باب کمال [[انصاف]] و [[دادگری]] را رعایت می‌‌کند، [[ملت‌ها]] در زیر سایه [[رأفت]] آنها به آرزوی خود رسیده‌اند و از وقتی که دست به دامان آنان زده‌اند در [[راحتی]] به سر می‌‌بردند، بدین جهت برای سران و بزرگان انگلیس [[دعا]] می‌‌کرد و [[اطاعت]] از دولت انگلستان را [[واجب]] می‌‌دانست<ref>روحانی خزائن نجم الهدی، ج۱۴، ص۶۵</ref>.


او در کتاب حقیقة المهدی مدعی است که اگر [[ترس]] از [[شمشیر]] [[دولت بریتانیا]] نبود وی را می‌‌کشتند؛ لذا از دولت بریتانیا سپاسگزار بود.
او در کتاب حقیقة المهدی مدعی است که اگر [[ترس]] از [[شمشیر]] [[دولت بریتانیا]] نبود وی را می‌‌کشتند؛ لذا از دولت بریتانیا سپاسگزار بود.
خط ۲۸: خط ۲۸:
# [[حضرت عیسی]] {{ع}} روی [[صلیب]] از [[دنیا]] نرفت، بلکه بی‌هوش گردید و پایین آورده شد و هنگامی که جراحت‌های او بهبود یافت به [[هند]] رفت وپس از مدتی به [[مرگ طبیعی]] از [[دنیا]] رفت. [[قبر]] [[مسیح]] نزدیک خطه [[پنجاب]] در سرینگر کشمیر واقع است. [[اعتقاد]] [[مسیحیان]] به [[رستاخیز]] [[عیسی در آخرالزمان]] را قبول ندارد؛ لذا [[احادیث]] مربوط به [[رجوع]] دوباره [[عیسی مسیح]] را [[تأویل]] کرده و گفته است منظور خود [[عیسی]] نیست بلکه فردی شبیه به عیسی و تجلی اوست.<ref>روحانی خزائن، مواهب الرحمان، ج۱۹، ص۲۹۷ـ ۳۰۱</ref>. به دلیل [[ضلالت]] بیش از حد مسیحیان و [[انحراف]] [[مردم]] از [[دین حق]] و [[فراگیری فساد]]، [[تباهی]]، [[ظلم]] و [[کذب]] در سراسر [[جهان]]، [[خداوند]] [[حضرت عیسی]] را از فتنه‌های امتش مطلع کرد و وقتی [[حضرت مسیح]] فهمید امتش همه [[اهل]] [[زمین]] را هلاک و از راه [[حق]] دور می‌‌سازند، ناراحت شد و برای کمک به [[ستم]] دیده‌ها و [[مظلومان]] نائبی از خداوند درخواست کرد که [[متحد]] و مشابه با [[حقیقت]] و جوهر او و به رنگ اعضا و جواهرش باشد و خداوند نیز وی را<ref>غلام احمد قادیانی</ref> به [[نیابت]] حضرت مسیح {{ع}}، [[انتخاب]] کرد، تا [[صلیب]] را که مسیحیان [[تعظیم]] و تمجیدش می‌‌کنند بشکند و خنزیر را بکشد<ref>روحانی خزائن آینه کمالات اسلام، ج۵، ص۴۴۹</ref>.
# [[حضرت عیسی]] {{ع}} روی [[صلیب]] از [[دنیا]] نرفت، بلکه بی‌هوش گردید و پایین آورده شد و هنگامی که جراحت‌های او بهبود یافت به [[هند]] رفت وپس از مدتی به [[مرگ طبیعی]] از [[دنیا]] رفت. [[قبر]] [[مسیح]] نزدیک خطه [[پنجاب]] در سرینگر کشمیر واقع است. [[اعتقاد]] [[مسیحیان]] به [[رستاخیز]] [[عیسی در آخرالزمان]] را قبول ندارد؛ لذا [[احادیث]] مربوط به [[رجوع]] دوباره [[عیسی مسیح]] را [[تأویل]] کرده و گفته است منظور خود [[عیسی]] نیست بلکه فردی شبیه به عیسی و تجلی اوست.<ref>روحانی خزائن، مواهب الرحمان، ج۱۹، ص۲۹۷ـ ۳۰۱</ref>. به دلیل [[ضلالت]] بیش از حد مسیحیان و [[انحراف]] [[مردم]] از [[دین حق]] و [[فراگیری فساد]]، [[تباهی]]، [[ظلم]] و [[کذب]] در سراسر [[جهان]]، [[خداوند]] [[حضرت عیسی]] را از فتنه‌های امتش مطلع کرد و وقتی [[حضرت مسیح]] فهمید امتش همه [[اهل]] [[زمین]] را هلاک و از راه [[حق]] دور می‌‌سازند، ناراحت شد و برای کمک به [[ستم]] دیده‌ها و [[مظلومان]] نائبی از خداوند درخواست کرد که [[متحد]] و مشابه با [[حقیقت]] و جوهر او و به رنگ اعضا و جواهرش باشد و خداوند نیز وی را<ref>غلام احمد قادیانی</ref> به [[نیابت]] حضرت مسیح {{ع}}، [[انتخاب]] کرد، تا [[صلیب]] را که مسیحیان [[تعظیم]] و تمجیدش می‌‌کنند بشکند و خنزیر را بکشد<ref>روحانی خزائن آینه کمالات اسلام، ج۵، ص۴۴۹</ref>.
# [[غلام احمد]] احادیثی که درباره [[مهدی موعود]] آمده و ایشان را از [[اولاد فاطمه]] [[دختر پیامبر]] معرفی می‌‌کند [[ضعیف]] می‌‌داند. غلام احمد با توجه به [[حدیثی]] که در بعضی از کتب [[اهل سنت]] آمده و اکثر علمای اهل سنت آن را معتبر نمی‌دانند بر این [[عقیده]] است که [[مهدی]] و عیسی یکی می‌‌باشند<ref>روحانی خزائن حقیقة المهدی، ج۱۴، ص۴۵۵</ref>.
# [[غلام احمد]] احادیثی که درباره [[مهدی موعود]] آمده و ایشان را از [[اولاد فاطمه]] [[دختر پیامبر]] معرفی می‌‌کند [[ضعیف]] می‌‌داند. غلام احمد با توجه به [[حدیثی]] که در بعضی از کتب [[اهل سنت]] آمده و اکثر علمای اهل سنت آن را معتبر نمی‌دانند بر این [[عقیده]] است که [[مهدی]] و عیسی یکی می‌‌باشند<ref>روحانی خزائن حقیقة المهدی، ج۱۴، ص۴۵۵</ref>.
# [[غلام احمد قادیانی]] در مورد [[مبعوث]] بودنش از جانب خداوند در مراحل مختلف، ادعاهای گوناگونی را مطرح کرده است. ابتدا بدون [[ادعای نبوت]] یا [[ولایت]] مدعی شد که از جانب خداوند به او [[الهام]] می‌‌شود. پس از مدتی قائل شد که خداوند هر صد سال یک بار کسی را برمی انگیزد تا [[دین]] این [[ملت]] را [[تجدید]] کند<ref>روحانی خزائن، ج۱۴، ص۶۰ـ۵۹</ref> سپس مدعی شد همچنان که سلسله [[نبوت]] بر [[پیامبر اسلام]] خاتمه یافت سلسله [[ولایت]] نیز بر وی خاتمه یافته است، وی خود را خاتم [[اولیا]] معرفی نمود و این که هیچ ولی ای بعد از او نیست، مگر آنکه بر [[عهد]] او باشد<ref>روحانی خزائن، ج۶، ص۶۹</ref>. وی [[معتقد]] است همچون سلسله‌های [[خلافت]] [[بنی اسرائیل]]، در [[اسلام]] هم خلافت خواهد بود. از آنجا که [[خداوند]] او را از نام خلیفه‌های قبلی [[آگاه]] نکرده است نام آنها را نمی‌داند و اجمالاً به آنها [[ایمان]] دارد<ref>روحانی خزائن، ج۶، ص۷۶</ref>. تا این مرحله، او خود را [[نبی]] نمی‌دانست، اما خود را [[محدث]] و کلیم [[اللّه]] می‌‌شمرد<ref>روحانی خزائن، ج۵، ص۳۸۷</ref> پس از چندی مدعی شد [[فرشته وحی]] بر او نازل می‌‌شود و [[زمان]] [[نزول وحی]] بر او به اندازه زمان نزول وحی بر [[رسول]] خداست.<ref>روحانی خزائن، ج۱۸، ص۲۰۲</ref>. او در آخرین مرحله ادعای خود، معتقد شد که [[عنایات]] [[الهی]] اقتضا کرده نبی یا محدثی را [[مبعوث]] کند که به [[دین الهی]] [[خدمت]] کند. آن هم در وقت [[ضرورت]] که همه جا را [[فساد]] و [[تباهی]] فرا گرفته است. او خود را نبی مبعوث دانست.<ref>روحانی خزائن، ج۱۴، ص۴۶۸</ref>. مراد [[غلام احمد]] از لفظ [[ختم نبوت]]، [[کمالات]] نبوت بود. او خود را کاملاً [[مطیع]] [[قرآن]] و [[شریعت]] [[پیامبری]] می‌‌دانست<ref>روحانی خزائن، ج۱۹، ص۲۸۵</ref>.
# [[غلام احمد قادیانی]] در مورد [[مبعوث]] بودنش از جانب خداوند در مراحل مختلف، ادعاهای گوناگونی را مطرح کرده است. ابتدا بدون [[ادعای نبوت]] یا [[ولایت]] مدعی شد که از جانب خداوند به او [[الهام]] می‌‌شود. پس از مدتی قائل شد که خداوند هر صد سال یک بار کسی را برمی انگیزد تا [[دین]] این [[ملت]] را تجدید کند<ref>روحانی خزائن، ج۱۴، ص۶۰ـ۵۹</ref> سپس مدعی شد همچنان که سلسله [[نبوت]] بر [[پیامبر اسلام]] خاتمه یافت سلسله [[ولایت]] نیز بر وی خاتمه یافته است، وی خود را خاتم [[اولیا]] معرفی نمود و این که هیچ ولی ای بعد از او نیست، مگر آنکه بر [[عهد]] او باشد<ref>روحانی خزائن، ج۶، ص۶۹</ref>. وی [[معتقد]] است همچون سلسله‌های [[خلافت]] [[بنی اسرائیل]]، در [[اسلام]] هم خلافت خواهد بود. از آنجا که [[خداوند]] او را از نام خلیفه‌های قبلی [[آگاه]] نکرده است نام آنها را نمی‌داند و اجمالاً به آنها [[ایمان]] دارد<ref>روحانی خزائن، ج۶، ص۷۶</ref>. تا این مرحله، او خود را [[نبی]] نمی‌دانست، اما خود را [[محدث]] و کلیم [[اللّه]] می‌‌شمرد<ref>روحانی خزائن، ج۵، ص۳۸۷</ref> پس از چندی مدعی شد [[فرشته وحی]] بر او نازل می‌‌شود و [[زمان]] [[نزول وحی]] بر او به اندازه زمان نزول وحی بر [[رسول]] خداست.<ref>روحانی خزائن، ج۱۸، ص۲۰۲</ref>. او در آخرین مرحله ادعای خود، معتقد شد که [[عنایات]] [[الهی]] اقتضا کرده نبی یا محدثی را [[مبعوث]] کند که به [[دین الهی]] [[خدمت]] کند. آن هم در وقت [[ضرورت]] که همه جا را [[فساد]] و [[تباهی]] فرا گرفته است. او خود را نبی مبعوث دانست.<ref>روحانی خزائن، ج۱۴، ص۴۶۸</ref>. مراد [[غلام احمد]] از لفظ [[ختم نبوت]]، [[کمالات]] نبوت بود. او خود را کاملاً [[مطیع]] [[قرآن]] و [[شریعت]] [[پیامبری]] می‌‌دانست<ref>روحانی خزائن، ج۱۹، ص۲۸۵</ref>.
# [[احمدیه]] معتقدند [[حکم جهاد]] مخصوص دوران [[صدر اسلام]] است،؛ چراکه تعداد [[مسلمانان]] اندک بود و آنان برای [[حفظ جان]] خود ناگزیر به [[جنگیدن]] با [[مخالفان]] و کشتن آنان بودند<ref>روحانی خزائن، ۱۴، ص۴۵۳</ref>. اکنون زمان [[جهاد با شمشیر]] گذشته است و هنگامه [[جهاد]] با قلم و [[دعوت]] است. از این رو حتی [[امام مهدی]] در [[هنگام ظهور]] با [[شمشیر]] به [[جنگ]] [[کفار]] نمی‌رود<ref>روحانی خزائن، ج۱۴، ص۴۷۵</ref>
# [[احمدیه]] معتقدند [[حکم جهاد]] مخصوص دوران [[صدر اسلام]] است،؛ چراکه تعداد [[مسلمانان]] اندک بود و آنان برای [[حفظ جان]] خود ناگزیر به [[جنگیدن]] با [[مخالفان]] و کشتن آنان بودند<ref>روحانی خزائن، ۱۴، ص۴۵۳</ref>. اکنون زمان [[جهاد با شمشیر]] گذشته است و هنگامه [[جهاد]] با قلم و [[دعوت]] است. از این رو حتی [[امام مهدی]] در [[هنگام ظهور]] با [[شمشیر]] به [[جنگ]] [[کفار]] نمی‌رود<ref>روحانی خزائن، ج۱۴، ص۴۷۵</ref>


خط ۴۹: خط ۴۹:


با توجه به افزایش چهل میلیونی این آمار در ظرف دو سال، در [[صحت]] آن تردید وجود دارد.
با توجه به افزایش چهل میلیونی این آمار در ظرف دو سال، در [[صحت]] آن تردید وجود دارد.
[[اعتقادات]] [[غلام احمد]] درباره [[حضرت مسیح]] و [[مهدی موعود]] {{ع}} و [[دعاوی]] او درباره ملهم بودن از جانب [[خداوند]] و [[مأموریت]] ویژه برای [[تجدید]] [[اسلام]] و دیگر [[عقاید]] و دعاوی او با [[معتقدات]] و باورهای مسلم و مورد [[اجماع]] [[مسلمانان]] مخالف است. بدین جهت، همه [[مذاهب اسلامی]] ادعای [[میرزا غلام احمد]] را رد کرده، و صدها کتاب، مقاله، [[فتوا]] و [[سخنرانی]] و تجمع بر [[ضد]] این [[فرقه]] در اکثر [[کشورهای اسلامی]] نوشته و صادر شد. از جمله کتاب‌های منتشر شده عبارت‌اند از: [[القادیانی و القادیانیه (کتاب)|القادیانی و القادیانیه]]<ref>جمعی از علمای پاکستان</ref>، دفع اوهام توضیح المرام فی الرد علی القادیانیه<ref>شیخ سلیمان ظاهر عاملی</ref>، موقف الامة الاسلامیة من القادیانیه<ref>جمعی از نویسندگان</ref> و....
[[اعتقادات]] [[غلام احمد]] درباره [[حضرت مسیح]] و [[مهدی موعود]] {{ع}} و [[دعاوی]] او درباره ملهم بودن از جانب [[خداوند]] و [[مأموریت]] ویژه برای تجدید [[اسلام]] و دیگر [[عقاید]] و دعاوی او با [[معتقدات]] و باورهای مسلم و مورد [[اجماع]] [[مسلمانان]] مخالف است. بدین جهت، همه [[مذاهب اسلامی]] ادعای [[میرزا غلام احمد]] را رد کرده، و صدها کتاب، مقاله، [[فتوا]] و [[سخنرانی]] و تجمع بر [[ضد]] این [[فرقه]] در اکثر [[کشورهای اسلامی]] نوشته و صادر شد. از جمله کتاب‌های منتشر شده عبارت‌اند از: [[القادیانی و القادیانیه (کتاب)|القادیانی و القادیانیه]]<ref>جمعی از علمای پاکستان</ref>، دفع اوهام توضیح المرام فی الرد علی القادیانیه<ref>شیخ سلیمان ظاهر عاملی</ref>، موقف الامة الاسلامیة من القادیانیه<ref>جمعی از نویسندگان</ref> و....


در سال ۱۳۶۳ه. ق از سوی تمام علمای [[مذاهب اسلامی]] در [[شبه قاره]] [[هند]]، فتوای [[تکفیر]] قادیانی‌ها صادر شد و در سال ۱۳۹۴ه. ق کنفرانس بزرگی با شرکت علمای تمام [[مذاهب و فرق]] [[اسلامی]] در [[مکه مکرمه]] تشکیل گردید و طی بیانیه‌ای، [[فرقه احمدیه]] تکفیر گردید و وجود آنان خطر بزرگی برای [[اسلام]] دانسته شد<ref>موقف الامة الاسلامیة من القادیانیة، ص۸۰ـ ۸۲</ref>.<ref>[[اسماعیل آذری‌نژاد|آذری‌نژاد، اسماعیل]]، [[احمدیه (مقاله)|مقاله «احمدیه»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی ج۱]]، ص ۱۹۱.</ref>
در سال ۱۳۶۳ه. ق از سوی تمام علمای [[مذاهب اسلامی]] در [[شبه قاره]] [[هند]]، فتوای [[تکفیر]] قادیانی‌ها صادر شد و در سال ۱۳۹۴ه. ق کنفرانس بزرگی با شرکت علمای تمام [[مذاهب و فرق]] [[اسلامی]] در [[مکه مکرمه]] تشکیل گردید و طی بیانیه‌ای، [[فرقه احمدیه]] تکفیر گردید و وجود آنان خطر بزرگی برای [[اسلام]] دانسته شد<ref>موقف الامة الاسلامیة من القادیانیة، ص۸۰ـ ۸۲</ref>.<ref>[[اسماعیل آذری‌نژاد|آذری‌نژاد، اسماعیل]]، [[احمدیه (مقاله)|مقاله «احمدیه»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی ج۱]]، ص ۱۹۱.</ref>
۲۱۸٬۱۵۹

ویرایش