←منابع
(←منابع) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
(←منابع) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
||
خط ۱۴۲: | خط ۱۴۲: | ||
ز) [[اجماع]]: زیرا همانگونه که اشاره شد [[اجماع صحابه]] تا اوایل عصر [[خلافت عمر]] بر یک طلاقه شدن [[زن]] بوده است.<ref>[[علی اصغر رضوانی|رضوانی، علی اصغر]]، [[دانشنامه علمی کلمات امام حسین ج۱ (کتاب)|دانشنامه علمی کلمات امام حسین]]، ج۱، ص ۵۵۳.</ref> | ز) [[اجماع]]: زیرا همانگونه که اشاره شد [[اجماع صحابه]] تا اوایل عصر [[خلافت عمر]] بر یک طلاقه شدن [[زن]] بوده است.<ref>[[علی اصغر رضوانی|رضوانی، علی اصغر]]، [[دانشنامه علمی کلمات امام حسین ج۱ (کتاب)|دانشنامه علمی کلمات امام حسین]]، ج۱، ص ۵۵۳.</ref> | ||
===اشکال ششم=== | |||
گفته شده: اول نکتهای که از این قصه استفاده میشود این که [[یزید]] [[معتقد]] به [[علم غیب]] داشتن پدرش بود که از آن جمله [[آگاهی]] او از [[عشق]] فرزندش نسبت به این [[زن]] با زن دیگر بوده است<ref>جعفر مرتضی عاملی، سیرة الحسین فی الحدیث و التاریخ، ج۳، ص۲۸۸.</ref>. | |||
'''پاسخ''': از کجا که [[معاویه]] [[عاشق]] شدن فرزندش یزید را از راههای عادی و حالات فرزندش بعد از دیدن [[ارینب]] یا شنیدن وصف او نفهمیده باشد؟ زیرا در این [[روایت]] سخنی از علم غیب به میان نیامده است.<ref>[[علی اصغر رضوانی|رضوانی، علی اصغر]]، [[دانشنامه علمی کلمات امام حسین ج۱ (کتاب)|دانشنامه علمی کلمات امام حسین]]، ج۱، ص ۵۵۶.</ref> | |||
===اشکال هفتم=== | |||
گفته شده: هر کس این قصه را بخواند پی میبرد [[خاندان]] [[ابوسفیان]] خاندان [[علم و دین]] و [[حلم]] و [[اخلاق]] و [[حکمت]] و [[تقوا]] و [[التزام]] و [[استقامت]] و [[عقل]] و [[درایت]] بوده است، امری که از [[حقیقت]] و [[واقعیت]] به دور است...<ref>جعفر مرتضی عاملی، سیرة الحسین فی الحدیث و التاریخ، ج۳، ص۲۸۸-۲۸۹.</ref>. | |||
'''پاسخ''' | |||
اولاً: به نظر میرسد هر کس احاطهای به تمام روایت داشته باشد پی میبرد تمام این صفات برای [[خاندان اهل بیت]] [[پیامبر]]{{صل}} و از آن جمله [[امام حسین]]{{ع}} است که با چنین نقشهای زنی را به شوهر اصلیاش رسانده و مانع [[هوس بازی]] [[مرد]] [[هوسرانی]] همچون [[یزید بن معاویه]] شده است و این مطلب را به خوبی روان شناسان [[درک]] میکنند. | |||
ثانیاً: چگونه این [[قصه]] دلالت بر [[مدح]] خاندان ابوسفیان دارد در حالی که معاویه فرزندش را به بیتقوایی و [[بیمروتی]] و بیعقلی متصف نموده است؟<ref>[[علی اصغر رضوانی|رضوانی، علی اصغر]]، [[دانشنامه علمی کلمات امام حسین ج۱ (کتاب)|دانشنامه علمی کلمات امام حسین]]، ج۱، ص ۵۵۷.</ref> | |||
===اشکال هشتم=== | |||
گفته شده: از کلمات معاویه و نیز دخترش که این روایت متضمن آن است، بوی [[ترویج]] [[جبر]] [[الهی]] استشمام میشود<ref>جعفر مرتضی عاملی، سیرة الحسین فی الحدیث و التاریخ، ج۳، ص۲۸۹- ۲۹۰.</ref>. | |||
'''پاسخ''': از آنجا که جبر همانند [[تفویض]] [[باطل]] بوده و خلاف درک عقل و [[قرآن]] و [[روایات]] است لذا این مطلب از جمله شواهد بر قدح خاندان ابوسفیان از آن جمله معاویه و یزید است و برخلاف اشکال ایشان دلالت دارد.<ref>[[علی اصغر رضوانی|رضوانی، علی اصغر]]، [[دانشنامه علمی کلمات امام حسین ج۱ (کتاب)|دانشنامه علمی کلمات امام حسین]]، ج۱، ص ۵۵۷.</ref> | |||
===اشکال نهم=== | |||
گفته شده: در این روایت آمده که [[معاویه]] به [[یزید]] گفت: کجاست [[عقل]] و [[مروت]] و تقوای تو؟ یزید در پاسخ او میگوید: «اگر [[صبر]] نکردن من در [[عشق]] [[ارینب]] خلاف عقل و [[تقوا]] و مروت است سزاوارترین [[مردم]] به صبر [[داود]]{{ع}} بوده و [[قرآن]] درباره امر او به تو خبر داده است»<ref>جعفر مرتضی عاملی، سیرة الحسین فی الحدیث و التاریخ، ج۳، ص۲۹۱.</ref>. | |||
'''پاسخ''': اگر این مطلب به [[معصوم]] نسبت داده شده بود باعث وهن این قصه و [[حدیث]] میشد در حالی که این مطلب به [[یزید بن معاویه]] نسبت داده شده که دلالت بر نفهمی و بیبصیرتی او نسبت به قرآن و [[انبیا]] دارد و لذا نمیتوان [[کلام]] او را دلیل بر بطلان این قصه دانست گرچه کلام او [[باطل]] است.<ref>[[علی اصغر رضوانی|رضوانی، علی اصغر]]، [[دانشنامه علمی کلمات امام حسین ج۱ (کتاب)|دانشنامه علمی کلمات امام حسین]]، ج۱، ص ۵۵۸.</ref> | |||
===اشکال دهم=== | |||
گفته شده: در این [[روایت]] ادعا شده که: ارینب در [[زیبایی]] و تمام کمال و [[شرف]] و زیادی [[مال]]، زبان زد [[زنان]] عصرش بوده است؛ و نمیدانیم چگونه مورخین و ادبا و شعرا و نویسندگان به این مطلب در اشعار و [[تواریخ]] و قصهها و روایاتشان اشاره نکردهاند<ref>جعفر مرتضی عاملی، سیرة الحسین فی الحدیث و التاریخ، ج۳، ص۳۰۶-۳۰۷.</ref>. | |||
'''پاسخ''': به نظر میرسد زنهای زیبای [[عرب]] دو دسته بودهاند: دسته اول زنان زیبایی که [[عفت]] نداشته و [[خودنمایی]] میکردهاند، آنان بدین جهت در کتابها و اشعار به توصیف چنین زنانی میپرداختهاند ولی برخی از زنان زیبای عرب بودهاند که به جهت عفتی که داشتهاند هرگز شعرا و نویسندگان جرئت ذکر نام و اوصاف آنان را نداشتهاند و ارینب نیز ممکن است از دسته دوم بوده باشد.<ref>[[علی اصغر رضوانی|رضوانی، علی اصغر]]، [[دانشنامه علمی کلمات امام حسین ج۱ (کتاب)|دانشنامه علمی کلمات امام حسین]]، ج۱، ص ۵۵۸.</ref> | |||
===اشکال یازدهم=== | |||
گفته شده: در این [[قصه]] معاویه خودش را ستوده و به خود [[مقامات]] و صلاحیتهایی داده که لایق به غیر انبیا و [[اوصیا]]، بلکه برخی از آنها لایق غیر [[رسول خدا]]{{صل}} یا کسی که قرآن تصریح دارد بر اینکه او نفس محمد{{صل}} بوده، نیست<ref>جعفر مرتضی عاملی، سیرة الحسین فی الحدیث و التاریخ، ج۳، ص۳۰۷-۳۰۸.</ref>. | |||
'''پاسخ''': این قرینه نیز دلالت بر [[مذمت]] معاویه و [[عقیده]] و [[اندیشه]] او دارد نه دلالت بر بطلان اصل قصه.<ref>[[علی اصغر رضوانی|رضوانی، علی اصغر]]، [[دانشنامه علمی کلمات امام حسین ج۱ (کتاب)|دانشنامه علمی کلمات امام حسین]]، ج۱، ص ۵۵۹.</ref> | |||
===اشکال دوازدهم=== | |||
گفته شده: اما آنچه در این قصه به ثنای [[ابودرداء]] و [[ابوهریره]] بر [[معاویه]] اشاره شده و اینکه او سزاوارترین [[مردم]] به رعایت [[نعمتهای الهی]] و شکرگذاری از آنان بوده؛ زیرا او [[مصاحب]] [[رسول خدا]]{{صل}} و کاتب او بوده است. در حالی که این مطلب نیز خلاف واقع است<ref>جعفر مرتضی عاملی، سیرة الحسین فی الحدیث و التاریخ، ج۳، ص۳۱۰.</ref>. | |||
'''پاسخ''': گرچه این ادعای ابودرداء و ابوهریره درباره معاویه [[باطل]] است ولی صدور آن از این دو نفر بعید نیست، علی الخصوص که ممکن است به جهت [[تقیه]] و [[خوف]] از معاویه یا [[تقرب]] به او باشد، ولی صدور آن از این دو نفر دلیل بر بطلان اصل قصه نیست؛ زیرا آن دو [[معصوم]] نبودهاند که بخواهیم به جهت [[حفظ]] [[عصمت]] آنان اصل قصه را [[انکار]] نماییم.<ref>[[علی اصغر رضوانی|رضوانی، علی اصغر]]، [[دانشنامه علمی کلمات امام حسین ج۱ (کتاب)|دانشنامه علمی کلمات امام حسین]]، ج۱، ص ۵۵۹.</ref> | |||
== منابع == | == منابع == |