جز
جایگزینی متن - 'وصف' به 'وصف'
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
جز (جایگزینی متن - 'وصف' به 'وصف') |
||
(یک نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) | |||
خط ۶: | خط ۶: | ||
}} | }} | ||
== مقدمه == | == مقدمه == | ||
[[جبّار]] صیغه [[مبالغه]] از «ج ـ ب ـ ر» [[ضد]] کسر <ref>موسوعة له الاسماء الحسنی، ج ۱، ص۷۴.</ref> و به معنای [[اصلاح]]،<ref>المصباح، ص۸۹؛ الصحاح، ج ۲، ص۶۰۷، «جبر».</ref> اصلاح از راه [[قهر و غلبه]] <ref>مفردات، ص۱۸۳، «جبر»؛ بصائر ذوی التمییز، ج ۲، ص۳۶۰.</ref> و [[عظمت]] و [[برتری]] و [[استقامت]] <ref>مقاییس اللغه، ج ۱، ص۵۰۱؛ التحقیق، ج ۲، ص۴۵ - ۴۶، «جبر».</ref> یا برگرفته از [[اجبار]] به معنای قهر و غلبه و [[اکراه]] <ref>لسان العرب، ج ۲، ص۱۶۵، «جبر».</ref> است که [[جبر]] نیز گاهی در آن استعمال میشود؛ مانند جبر در برابر [[تفویض]]،<ref>بصائر ذوی التمییز، ج ۲، ص۳۶۱.</ref> بنابراین [[جبار]] کسی است که کار او اصلاح بسیار یا [[نفوذ]] او آشکار، [[حکم]] او غالب و امر او [[برتر]] است <ref>الصحاح، ج ۲، ص۶۰۷؛ المصباح، ص۸۹؛ التحقیق، ج ۲، ص۴۵ - ۴۶.</ref> و نیز کسی یا چیزی است که بر اثر عظمت و بلندی، از دسترس دور است، چنان که به [[نخل]]، اسب، شتر و مرد بلند قامت و [[عظیم]] الجثه به ترتیب «نخلة جبّارة»، «فرس جبّار»، «ناقة جبّارة» و «[[رجل]] جبّار» گفته میشود.<ref>لسان العرب، ج ۲، ص۱۶۶؛ مقاییس اللغه، ج ۱، ص۵۰۱.</ref> جبّار از [[اسمای حسنای الهی]] است که یک بار در [[قرآن]] به [[صراحت]] در ردیف برخی دیگر از [[اسمای خداوند]] آمده است: {{متن قرآن|هُوَ اللَّهُ الَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْمَلِكُ الْقُدُّوسُ السَّلَامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَيْمِنُ الْعَزِيزُ الْجَبَّارُ الْمُتَكَبِّرُ سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا يُشْرِكُونَ}}<ref>«اوست خداوندی که هیچ خدایی جز او نیست، فرمانفرمای بسیار پاک بیعیب، ایمنیبخش، گواه | [[جبّار]] صیغه [[مبالغه]] از «ج ـ ب ـ ر» [[ضد]] کسر <ref>موسوعة له الاسماء الحسنی، ج ۱، ص۷۴.</ref> و به معنای [[اصلاح]]،<ref>المصباح، ص۸۹؛ الصحاح، ج ۲، ص۶۰۷، «جبر».</ref> اصلاح از راه [[قهر و غلبه]] <ref>مفردات، ص۱۸۳، «جبر»؛ بصائر ذوی التمییز، ج ۲، ص۳۶۰.</ref> و [[عظمت]] و [[برتری]] و [[استقامت]] <ref>مقاییس اللغه، ج ۱، ص۵۰۱؛ التحقیق، ج ۲، ص۴۵ - ۴۶، «جبر».</ref> یا برگرفته از [[اجبار]] به معنای قهر و غلبه و [[اکراه]] <ref>لسان العرب، ج ۲، ص۱۶۵، «جبر».</ref> است که [[جبر]] نیز گاهی در آن استعمال میشود؛ مانند جبر در برابر [[تفویض]]،<ref>بصائر ذوی التمییز، ج ۲، ص۳۶۱.</ref> بنابراین [[جبار]] کسی است که کار او اصلاح بسیار یا [[نفوذ]] او آشکار، [[حکم]] او غالب و امر او [[برتر]] است <ref>الصحاح، ج ۲، ص۶۰۷؛ المصباح، ص۸۹؛ التحقیق، ج ۲، ص۴۵ - ۴۶.</ref> و نیز کسی یا چیزی است که بر اثر عظمت و بلندی، از دسترس دور است، چنان که به [[نخل]]، اسب، شتر و مرد بلند قامت و [[عظیم]] الجثه به ترتیب «نخلة جبّارة»، «فرس جبّار»، «ناقة جبّارة» و «[[رجل]] جبّار» گفته میشود.<ref>لسان العرب، ج ۲، ص۱۶۶؛ مقاییس اللغه، ج ۱، ص۵۰۱.</ref> جبّار از [[اسمای حسنای الهی]] است که یک بار در [[قرآن]] به [[صراحت]] در ردیف برخی دیگر از [[اسمای خداوند]] آمده است: {{متن قرآن|هُوَ اللَّهُ الَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْمَلِكُ الْقُدُّوسُ السَّلَامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَيْمِنُ الْعَزِيزُ الْجَبَّارُ الْمُتَكَبِّرُ سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا يُشْرِكُونَ}}<ref>«اوست خداوندی که هیچ خدایی جز او نیست، فرمانفرمای بسیار پاک بیعیب، ایمنیبخش، گواه راستین، پیروز کامشکن بزرگ منش؛ پاکاکه خداوند است از آنچه (بدو) شرک میورزند» سوره حشر، آیه ۲۳.</ref> در بسیاری از [[روایات]] نیز اسم جبّار ضمن [[اسماء و صفات]] [[خداوند]] ذکر شده است. از [[امام صادق]] {{ع}} از پدرانش نقل شده که برای خداوند ۹۹ اسم است و آنها عبارتاند از [[اللّه]]، [[عزیز]]، جبار و... <ref>شرح توحید الصدوق، ج ۳، ص۲۱۰؛ الکافی، ج ۱، ص۱۱۲؛ کنز العمال، ج ۱، ص۴۴۸.</ref>.<ref>[[سید رضا اسحاقنیا تربتی|اسحاقنیا تربتی، سید رضا]]، [[جبار - اسحاقنیا تربتی (مقاله)|مقاله «جبار»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۹، ص۴۶۶.</ref> | ||
== تبیین اسم جبار == | == تبیین اسم جبار == | ||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
گروهی با ملاحظه کردن معنای [[قهر و غلبه]] و [[اکراه]] در ریشه اسم جبار آن را چنین معنا کردهاند که [[جبار]] کسی است که [[خلق]] را به بعضی از امور غیراختیاری وا میدارد <ref>شرح توحید الصدوق، ج ۳، ص۲۸.</ref> یا [[مشیت]] وی بالاجبار در همگان نافذ است و کسی به [[حریم]] او دسترسی ندارد.<ref>علم الیقین، ج ۱، ص۱۶۹.</ref> اینان نیز استعمال جبار را در [[بنده]] [[قبیح]] دانستهاند؛ زیرا بنده، [[مقهور]] و محکوم [[سلطنت]] [[پروردگار]] است.<ref>بصائر ذوی التمییز، ج ۲، ص۳۶۱؛ التحقیق، ج ۲، ص۴۶.</ref> البته ممکن است [[خداوند]] به بنده ای از [[بندگان]] خود [[مال]]، عنوان، [[علم]]، [[قدرت]] و [[حکومتی]] عطا کند که در این صورت لازم است آنها را در مسیر خواست [[خدا]] صرف کند. <ref>التحقیق، ج ۲، ص۴۶، «جبر».</ref> | گروهی با ملاحظه کردن معنای [[قهر و غلبه]] و [[اکراه]] در ریشه اسم جبار آن را چنین معنا کردهاند که [[جبار]] کسی است که [[خلق]] را به بعضی از امور غیراختیاری وا میدارد <ref>شرح توحید الصدوق، ج ۳، ص۲۸.</ref> یا [[مشیت]] وی بالاجبار در همگان نافذ است و کسی به [[حریم]] او دسترسی ندارد.<ref>علم الیقین، ج ۱، ص۱۶۹.</ref> اینان نیز استعمال جبار را در [[بنده]] [[قبیح]] دانستهاند؛ زیرا بنده، [[مقهور]] و محکوم [[سلطنت]] [[پروردگار]] است.<ref>بصائر ذوی التمییز، ج ۲، ص۳۶۱؛ التحقیق، ج ۲، ص۴۶.</ref> البته ممکن است [[خداوند]] به بنده ای از [[بندگان]] خود [[مال]]، عنوان، [[علم]]، [[قدرت]] و [[حکومتی]] عطا کند که در این صورت لازم است آنها را در مسیر خواست [[خدا]] صرف کند. <ref>التحقیق، ج ۲، ص۴۶، «جبر».</ref> | ||
گروه یاد شده همچنین افزوده اند: هنگامی که خداوند | گروه یاد شده همچنین افزوده اند: هنگامی که خداوند وصف [[جبّار]] را از [[پیامبر گرامی]] خویش سلب کرده است حال دیگران معلوم است: {{متن قرآن|وَمَا أَنْتَ عَلَيْهِمْ بِجَبَّارٍ}}<ref>«ما به آنچه میگویند داناتریم و تو بر آنان چیره نیستی از این روی هر کس را که از وعده عذاب من میهراسد با قرآن پند بده!» سوره ق، آیه ۴۵.</ref>.<ref>التحقیق، ج ۲، ص۴۶، «جبر».</ref>، از این رو بهکارگیری واژه جبار درباره [[انسان]]: {{متن قرآن|وَإِذَا بَطَشْتُمْ بَطَشْتُمْ جَبَّارِينَ}}<ref>«و چون خشم میآورید، چون گردنکشان خشم میآورید» سوره شعراء، آیه ۱۳۰.</ref> از باب [[مذمت]] اوست <ref>الفروق اللغویه، ص۱۵۴؛ مفردات، ص۱۸۴، «جبر».</ref> که میخواهد [[نقص]] خود را با ادعا کردن منزلتی از تعالی و [[برتری]] جبران کند که [[استحقاق]] آن را ندارد،<ref>بصائر ذوی التمییز، ج ۲، ص۳۶۱.</ref> از این رو در [[آیه]] {{متن قرآن|وَبَرًّا بِوَالِدَتِي وَلَمْ يَجْعَلْنِي جَبَّارًا شَقِيًّا}}<ref>«و (مرا) با مادرم نیکوکار کرده و مرا گردنکشی سنگدل نگردانیده است» سوره مریم، آیه ۳۲.</ref> از [[حضرت عیسی]] {{ع}} نقل کرده که خداوند هرگز مرا جبار [[شقی]] قرار نداده است: {{متن قرآن|وَلَمْ يَجْعَلْنِي جَبَّارًا شَقِيًّا}}<ref>الفروق اللغویه، ص۱۵۴.</ref> و در آیه {{متن قرآن|وَبَرًّا بِوَالِدَيْهِ وَلَمْ يَكُنْ جَبَّارًا عَصِيًّا}}<ref>«و با پدر و مادرش نکوکار بود و گردنکشی سرکش نبود» سوره مریم، آیه ۱۴.</ref> بر آن مهر [[تأیید]] زده است: {{متن قرآن|وَلَمْ يَكُنْ جَبَّارًا عَصِيًّا}}. برخی دیگر به ذکر هر دو احتمال در معنای اسم مورد بحث بسنده کرده و گفتهاند: جبار [[مبالغه]] از جبرِ کسر (شکستگی) یا به معنای کسی است که [[اراده]] او نافذ است و بر هرچه بخواهد [[اجبار]] میکند،<ref>المیزان، ج ۱۹، ص۲۲۲.</ref> در هر صورت جباریت خداوند به اقتضای [[واجب]] الوجود بودن اوست؛ زیرا [[وجوب]] وجود مستلزم استناد هر چیزی (کمال و تکمیلی) به خداست<ref>الفروق اللغویه، ص۱۵۳؛ کشف المراد، ص۴۱۶.</ref>.<ref>[[سید رضا اسحاقنیا تربتی|اسحاقنیا تربتی، سید رضا]]، [[جبار - اسحاقنیا تربتی (مقاله)|مقاله «جبار»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۹، ص۴۶۶-۴۶۸.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == |