جز
جایگزینی متن - 'وصف' به 'وصف'
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'وصف' به 'وصف') |
||
(۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = زینب بنت جحش | | موضوع مرتبط = زینب بنت جحش | ||
| عنوان مدخل = | | عنوان مدخل = زینب بنت جحش | ||
| مداخل مرتبط = [[زینب بنت جحش در قرآن]] - [[زینب بنت جحش در تراجم و رجال]] - [[زینب بنت جحش در تاریخ اسلامی]] | | مداخل مرتبط = [[زینب بنت جحش در قرآن]] - [[زینب بنت جحش در تراجم و رجال]] - [[زینب بنت جحش در تاریخ اسلامی]] | ||
| پرسش مرتبط = | | پرسش مرتبط = | ||
}} | }} | ||
{{جعبه اطلاعات همسران پیامبر خاتم | |||
| نام = زینب بنت جحش | |||
| همسر = اولین همسر زید بن حارثه، سپس ازدواج با رسول خدا{{صل}} | |||
| تصویر = امهات_المؤمنین.png | |||
| اندازه تصویر = | |||
| نسب = زینب بنت جحش بن رئاب بن قیس بن یعمر بن صبره بن مره بن کبیر بن غنم بن دودان بن اسد بن خزیمه | |||
| ملقب به = امالحکم | |||
| تاریخ تولد = حدود بیست سال پیش از بعثت | |||
| محل تولد = مکه | |||
| نام پدر = جَحْش بن رئاب بن یَعْمُر | |||
| نام مادر = امیمه دختر عبدالمطلب | |||
| قبیله = بنی غنم بن دودان | |||
| تاریخ عقد = قول مشهور ۵ هجری | |||
| سن به هنگام عقد = حدود ۳۵ سال | |||
| فرزندان = | |||
| محل درگذشت = مدینه | |||
| تاریخ درگذشت = ۲۰ هجری | |||
| طول عمر = ۵۳ سال | |||
| آرامگاه = قبرستان بقیع | |||
}} | |||
'''زینب بنت جحش''' یکی از [[زنان]] مشهور صدر [[اسلام]] و از [[همسران رسول خدا]]{{صل}} بود که بعد از جدا شدن از شوهر اولش یعنی زید به [[ازدواج]] [[رسول اکرم]]{{صل}} درآمد. او زنی [[پارسا]] و [[بخشنده]] بود که در سال بیست هجری در [[مدینه]] [[وفات]] کرد و در [[بقیع]] به خاک سپرده شد. | |||
== مقدمه == | == مقدمه == | ||
[[زینب بنت جحش]]، مکنّی به امالحکم<ref>ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج۷، ص۱۰۴.</ref>، یکی از [[زنان]] مشهور [[صدر اسلام]] و از [[همسران رسول خدا]] {{صل}} بود. او پیش از [[ازدواج با پیامبر اکرم]] {{صل}} "بره" نام داشت؛ اما پس از آن، [[حضرت]]، وی را [[زینب]] نام نهاد<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج۴، ص۱۸۴۹؛ خیرالدین زرکلی، الاعلام، ج۳، ص۶۶.</ref>. او، زنی [[زیبا]]<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۱۱، ص۶۰۷؛ خیرالدین زرکلی، الاعلام، ج۲، ص۶۶.</ref>، [[پارسا]] و [[بخشنده]] بود. وی در سال بیست [[هجری]] در [[مدینه]] [[وفات]] کرد و در [[بقیع]] به [[خاک]] سپرده شد<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[زینب بنت جحش (مقاله)|مقاله «زینب بنت جحش»]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۳۸۶.</ref>. | [[زینب بنت جحش]]، مکنّی به امالحکم<ref>ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج۷، ص۱۰۴.</ref>، یکی از [[زنان]] مشهور [[صدر اسلام]] و از [[همسران رسول خدا]] {{صل}} بود. او پیش از [[ازدواج با پیامبر اکرم]] {{صل}} "بره" نام داشت؛ اما پس از آن، [[حضرت]]، وی را [[زینب]] نام نهاد<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج۴، ص۱۸۴۹؛ خیرالدین زرکلی، الاعلام، ج۳، ص۶۶.</ref>. او، زنی [[زیبا]]<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۱۱، ص۶۰۷؛ خیرالدین زرکلی، الاعلام، ج۲، ص۶۶.</ref>، [[پارسا]] و [[بخشنده]] بود. وی در سال بیست [[هجری]] در [[مدینه]] [[وفات]] کرد و در [[بقیع]] به [[خاک]] سپرده شد<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[زینب بنت جحش (مقاله)|مقاله «زینب بنت جحش»]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۳۸۶.</ref>. | ||
== | == نسب ایشان == | ||
[[نسب]] کامل او، | [[نسب]] کامل او، "زینب بنت جحش بن رئاب بن قیس بن یعمر بن صبره بن مره بن کبیر بن غنم بن دودان بن اسد بن خزیمه" است<ref>ابن قتیبه، المعارف، ص۱۳۵؛ ابوجعفر محمد ابن حبیب بغدادی، المحبر، ص۸۵؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج۴، ص۱۸۴۹.</ref>. مادرش نیز امیمه دختر [[عبدالمطلب]] و عمه [[پیغمبر]] {{صل}} بود<ref>احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۴۳۳؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۸۰؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج۴، ص۱۸۴۹؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۱۱، ص۴۹۷.</ref>.<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[زینب بنت جحش (مقاله)|مقاله «زینب بنت جحش»]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۳۸۶.</ref> | ||
== [[ازدواج با رسول خدا]] {{صل}} == | == [[ازدواج با رسول خدا]] {{صل}} == | ||
خط ۲۸: | خط ۵۰: | ||
[[زینب]]، همواره به ازدواجش با [[رسول خدا]] {{صل}} [[افتخار]] میکرد. او گاهی خطاب به [[پیامبر]] {{صل}} میگفت: "من به سه جهت مثل دیگر زنانت نیستم: اول اینکه جد من و تو یکی است؛ دوم اینکه [[عقد]] من و تو را [[خداوند]] در [[آسمان]] بسته است و سوم اینکه [[جبرئیل]]، فرستاده این امر بود"<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۸۱؛ احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۴۳۵.</ref>. او به [[زنان]] دیگر [[پیامبر]] {{صل}} نیز میبالید و میگفت: "شما را پدرانتان به مَهر به [[ازدواج حضرت]] در آوردند؛ اما مرا [[خدا]] به مِهر"<ref>ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة فی احوال صاحب الشریعه، ج۳، ص۴۶۶؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۸۱-۸۲؛ احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۴۳۵.</ref>. | [[زینب]]، همواره به ازدواجش با [[رسول خدا]] {{صل}} [[افتخار]] میکرد. او گاهی خطاب به [[پیامبر]] {{صل}} میگفت: "من به سه جهت مثل دیگر زنانت نیستم: اول اینکه جد من و تو یکی است؛ دوم اینکه [[عقد]] من و تو را [[خداوند]] در [[آسمان]] بسته است و سوم اینکه [[جبرئیل]]، فرستاده این امر بود"<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۸۱؛ احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۴۳۵.</ref>. او به [[زنان]] دیگر [[پیامبر]] {{صل}} نیز میبالید و میگفت: "شما را پدرانتان به مَهر به [[ازدواج حضرت]] در آوردند؛ اما مرا [[خدا]] به مِهر"<ref>ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة فی احوال صاحب الشریعه، ج۳، ص۴۶۶؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۸۱-۸۲؛ احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۴۳۵.</ref>. | ||
واقدی در باب تفاخرهای [[زینب]] به دیگر [[زنان]]، از [[زینب]] دختر [[امسلمه]] [[روایت]] کرده است: "مادرم، [[امسلمه]]، [[سخن]] از [[زینب دختر جحش]] به میان آورد. پس بر او [[رحمت]] فرستاد و پارهای از بگومگوهایی را که میان [[عایشه]] و [[زینب]] اتفاق افتاده بود [[نقل]] کرد و گفت: [[زینب]]، در پاسخ [[عایشه]] گفته است: به [[خدا]] [[سوگند]]! من مانند دیگر [[همسران پیامبر]] {{صل}} نیستم؛ چراکه ایشان با پرداخت مهریه و با اجازه اولیایشان آنان را به همسری گرفته است؛ حال آنکه [[خداوند]] مرا به همسری [[رسول]] خود در آورده و دربارهام [[قرآن]] نازل فرموده است که [[مسلمانان]] آن را بدون هیچ تغییر و تبدیل میخوانند و سپس [[آیه]] ۳۷ [[سوره احزاب]] را [[تلاوت]] کرد..."<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۸۱.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[زینب بنت جحش (مقاله)|مقاله «زینب بنت جحش»]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۳۹۱-۳۹۳.</ref> | واقدی در باب تفاخرهای [[زینب]] به دیگر [[زنان]]، از [[زینب]] دختر [[امسلمه]] [[روایت]] کرده است: "مادرم، [[امسلمه]]، [[سخن]] از [[زینب دختر جحش]] به میان آورد. پس بر او [[رحمت]] فرستاد و پارهای از بگومگوهایی را که میان [[عایشه]] و [[زینب]] اتفاق افتاده بود [[نقل]] کرد و گفت: [[زینب]]، در پاسخ [[عایشه]] گفته است: به [[خدا]] [[سوگند]]! من مانند دیگر [[همسران پیامبر]] {{صل}} نیستم؛ چراکه ایشان با پرداخت مهریه و با اجازه اولیایشان آنان را به همسری گرفته است؛ حال آنکه [[خداوند]] مرا به همسری [[رسول]] خود در آورده و دربارهام [[قرآن]] نازل فرموده است که [[مسلمانان]] آن را بدون هیچ تغییر و تبدیل میخوانند و سپس [[آیه]] ۳۷ [[سوره احزاب]] را [[تلاوت]] کرد..."<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۸۱.</ref>.<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[زینب بنت جحش (مقاله)|مقاله «زینب بنت جحش»]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۳۹۱-۳۹۳.</ref> | ||
== | == اوصاف اخلاقی ایشان == | ||
او زنی [[کریم]]، شریفالنسب، [[پارسا]] و پاکدامن و به [[جود]] و [[بخشش]] شهره بود؛ به همین لحاظ از کریمترین [[زنان پیامبر]] {{صل}} شمرده میشود<ref>دائرة المعارف الاسلامیه، ج۱۱، ص۲۹.</ref>؛ طوری که گفتهاند: هنگام [[مرگ]]، [[دینار]] و درهمی از خود به جا نگذاشته و همه را در [[راه خدا]] [[صدقه]] داده بود<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۱۱، ص۶۰۸؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۹۰.</ref>. | او زنی [[کریم]]، شریفالنسب، [[پارسا]] و پاکدامن و به [[جود]] و [[بخشش]] شهره بود؛ به همین لحاظ از کریمترین [[زنان پیامبر]] {{صل}} شمرده میشود<ref>دائرة المعارف الاسلامیه، ج۱۱، ص۲۹.</ref>؛ طوری که گفتهاند: هنگام [[مرگ]]، [[دینار]] و درهمی از خود به جا نگذاشته و همه را در [[راه خدا]] [[صدقه]] داده بود<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۱۱، ص۶۰۸؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۹۰.</ref>. | ||
به [[نقل]] از [[امسلمه]]، [[حضرت رسول]] [[خدا]] {{صل}} از حالات و [[اخلاق]] [[زینب]] خوشش میآمد و فراوان، پیش او میرفت<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۸۱-۸۲.</ref>. آن [[حضرت]] درباره او میفرمود: {{متن حدیث|إِنَّ زَيْنَبَ بِنْتَ جَحْشٍ أَوَّاهٌ}} مردی پرسید: "اوّاه چیست؟" فرمود: "[[خاشع]] و متضرع" و سپس قسمتی از [[آیه]] ۷۵ [[سوره هود]] را خواند: {{متن قرآن|إِنَّ إِبْرَاهِيمَ لَحَلِيمٌ أَوَّاهٌ مُنِيبٌ}}<ref>«ابراهیم به راستی بردبار دردمند توبهکاری بود» سوره هود، آیه ۷۵.</ref><ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج۴، ص۱۸۵۲؛ نویری، نهایة الإرب فی فنون الأدب، ج۱۸، ص۱۸۱.</ref>. | به [[نقل]] از [[امسلمه]]، [[حضرت رسول]] [[خدا]] {{صل}} از حالات و [[اخلاق]] [[زینب]] خوشش میآمد و فراوان، پیش او میرفت<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۸۱-۸۲.</ref>. آن [[حضرت]] درباره او میفرمود: {{متن حدیث|إِنَّ زَيْنَبَ بِنْتَ جَحْشٍ أَوَّاهٌ}} مردی پرسید: "اوّاه چیست؟" فرمود: "[[خاشع]] و متضرع" و سپس قسمتی از [[آیه]] ۷۵ [[سوره هود]] را خواند: {{متن قرآن|إِنَّ إِبْرَاهِيمَ لَحَلِيمٌ أَوَّاهٌ مُنِيبٌ}}<ref>«ابراهیم به راستی بردبار دردمند توبهکاری بود» سوره هود، آیه ۷۵.</ref><ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج۴، ص۱۸۵۲؛ نویری، نهایة الإرب فی فنون الأدب، ج۱۸، ص۱۸۱.</ref>. | ||
[[عایشه]] نیز در | [[عایشه]] نیز در وصف او چنین میگوید: "من زنی دیندارتر، باتقواتر، راستگوتر، ارحامپرستتر، امینتر و صدقهدهندهتر از او ندیدم"<ref>نویری، نهایة الإرب فی فنون الأدب، ج۱۸، ص۱۸۲؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج۴، ص۱۸۵۱.</ref>. او پس از [[مرگ]] [[زینب]] نیز گفته است: "[[زن]] ستودهای که [[پناه]] [[یتیمان]] و بیوهزنان بود از دست رفت"<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۸۷.</ref>. سپس افزود: "من زنی به خوبی او در [[دین]] و [[پاکیزگی]] و متقیتر از او در بارگاه [[خدای عزوجل]] و راستگوتر از وی در گفتار ندیدم"<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۸۵.</ref>. | ||
[[زینب]] بسیار [[نماز]] میخواند و [[روزه]] میگرفت و خیاطی ورزیده و کارآمد بود و از درآمد حاصله در [[راه خدا]] [[صدقه]] میداد<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۸۲.</ref>. [[نقل]] شده است که روزی [[رسول خدا]] {{صل}} با [[همسران]] خود نشسته بود و خطاب به آنان فرمود: "از میان شما آن کس که دستش از دیگران بلندتر است شتابانتر به من خواهد پیوست"<ref>{{متن حدیث|أَسْرَعُكُنَّ لِحَاقاً بِي أَطْوَلُكُنَّ يَداً}}؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۸۵؛ احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۴۳۶.</ref>. از [[عایشه]] [[همسر پیامبر]] {{صل}} [[نقل]] شده است که پس از این فرموده [[حضرت]]، هرگاه در خانههای هم جمع میشدیم کنار دیوار میایستادیم و دستهایمان را دراز میکردیم و اندازه میگرفتیم. این کار همواره انجام میشد تا آنکه [[زینب بنت جحش]] که خدایش [[رحمت]] کند از [[دنیا]] رفت. او بانویی نسبتاً کوتاه قامت بود و از ما بلند قامتتر نبود. پس دانستیم که مقصود [[خاتم انبیا]] {{صل}} از بلندی دست، فراوانی [[صدقه دادن]] بود<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۸۵-۸۶؛ ابن حجر عسقلانی، الاصابه فی تمییز الصحابه، ج۱، ص۱۵۴.</ref>. آوردهاند که [[عمر بن خطاب]] برای او دوازدههزار درهم مقرری سالیانه در نظر گرفته بود. زمانی که این [[پول]] را برای او فرستادند، فوراً همه را بین [[فقرا]] و بینوایان [[مدینه]] تقسیم کرد. چون این خبر به [[عمر]] رسید به در [[خانه]] [[زینب]] رفت و گفت که این [[پول]]، خرجی سال اوست. سپس هزار درهم دیگر به او داد که هزینه خود کند. [[زینب]] این [[پول]] را نیز به [[یتیمان]] و [[مستمندان]] بخشید<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۸۷.</ref>. | [[زینب]] بسیار [[نماز]] میخواند و [[روزه]] میگرفت و خیاطی ورزیده و کارآمد بود و از درآمد حاصله در [[راه خدا]] [[صدقه]] میداد<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۸۲.</ref>. [[نقل]] شده است که روزی [[رسول خدا]] {{صل}} با [[همسران]] خود نشسته بود و خطاب به آنان فرمود: "از میان شما آن کس که دستش از دیگران بلندتر است شتابانتر به من خواهد پیوست"<ref>{{متن حدیث|أَسْرَعُكُنَّ لِحَاقاً بِي أَطْوَلُكُنَّ يَداً}}؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۸۵؛ احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۴۳۶.</ref>. از [[عایشه]] [[همسر پیامبر]] {{صل}} [[نقل]] شده است که پس از این فرموده [[حضرت]]، هرگاه در خانههای هم جمع میشدیم کنار دیوار میایستادیم و دستهایمان را دراز میکردیم و اندازه میگرفتیم. این کار همواره انجام میشد تا آنکه [[زینب بنت جحش]] که خدایش [[رحمت]] کند از [[دنیا]] رفت. او بانویی نسبتاً کوتاه قامت بود و از ما بلند قامتتر نبود. پس دانستیم که مقصود [[خاتم انبیا]] {{صل}} از بلندی دست، فراوانی [[صدقه دادن]] بود<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۸۵-۸۶؛ ابن حجر عسقلانی، الاصابه فی تمییز الصحابه، ج۱، ص۱۵۴.</ref>. آوردهاند که [[عمر بن خطاب]] برای او دوازدههزار درهم مقرری سالیانه در نظر گرفته بود. زمانی که این [[پول]] را برای او فرستادند، فوراً همه را بین [[فقرا]] و بینوایان [[مدینه]] تقسیم کرد. چون این خبر به [[عمر]] رسید به در [[خانه]] [[زینب]] رفت و گفت که این [[پول]]، خرجی سال اوست. سپس هزار درهم دیگر به او داد که هزینه خود کند. [[زینب]] این [[پول]] را نیز به [[یتیمان]] و [[مستمندان]] بخشید<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۸۷.</ref>. | ||
خط ۴۱: | خط ۶۳: | ||
با این حال او از [[عیوب]] و نواقص [[اخلاقی]] مبرا نبوده است. گفتهاند که در جریان [[نفقه]] خواستن [[زنان پیامبر]] {{صل}}، وی سخنانی گفت که خاطر [[رسول خدا]] {{صل}} را آزرد. او به آن [[حضرت]] گفت: "تو [[رسول]] خدایی و حال آنکه [[عدالت]] نمیورزی"<ref>نعمان بن محمد تمیمی مغربی، دعائم الاسلام، ج۲، ص۲۶۷؛ کلینی، اصول کافی، ج۶، ص۱۳۹.</ref>. سپس او و به [[نقلی]] [[حفصه بنت عمر بن خطاب]] ادامه داد: "اگر طلاقمان دهی، [[امید]] است از [[قوم]] خود کفوهایی بیابیم"<ref>نعمان بن محمد تمیمی مغربی، دعائم الاسلام، ج۲، ص۲۶۷؛ کلینی، اصول کافی، ج۶، ص۱۳۹.</ref>. این سخنان، [[ناراحتی]] و تأثر شدید [[حضرت]] را در پی داشت؛ طوری که مدتی از [[زنان]] خود کناره گرفت؛ تا اینکه [[آیات]] نخست [[سوره تحریم]] نازل شد<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۱۵۲.</ref>. | با این حال او از [[عیوب]] و نواقص [[اخلاقی]] مبرا نبوده است. گفتهاند که در جریان [[نفقه]] خواستن [[زنان پیامبر]] {{صل}}، وی سخنانی گفت که خاطر [[رسول خدا]] {{صل}} را آزرد. او به آن [[حضرت]] گفت: "تو [[رسول]] خدایی و حال آنکه [[عدالت]] نمیورزی"<ref>نعمان بن محمد تمیمی مغربی، دعائم الاسلام، ج۲، ص۲۶۷؛ کلینی، اصول کافی، ج۶، ص۱۳۹.</ref>. سپس او و به [[نقلی]] [[حفصه بنت عمر بن خطاب]] ادامه داد: "اگر طلاقمان دهی، [[امید]] است از [[قوم]] خود کفوهایی بیابیم"<ref>نعمان بن محمد تمیمی مغربی، دعائم الاسلام، ج۲، ص۲۶۷؛ کلینی، اصول کافی، ج۶، ص۱۳۹.</ref>. این سخنان، [[ناراحتی]] و تأثر شدید [[حضرت]] را در پی داشت؛ طوری که مدتی از [[زنان]] خود کناره گرفت؛ تا اینکه [[آیات]] نخست [[سوره تحریم]] نازل شد<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۱۵۲.</ref>. | ||
[[نقل]] کردهاند که او و [[سوده بنت زمعه]]، تنها [[زنان پیامبر]] {{صل}} بودند که در [[حجة الوداع]] شرکت نکردند<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، جا ص۴۴؛ احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۴۶۵.</ref>. از دیگر جاهایی که نام او در [[تاریخ]] مطرح شده، وقایع ایام [[بیماری]] [[رسول]] خداست. وی زمانی که [[پیامبر]] {{صل}} در بستر [[بیماری]]، قلم و دوات طلب کرد به [[عمر]] و اطرافیانش [[عتاب]] کرد که گوش فرا دهید. مگر نمیخواهید [[وصیت]] و [[عهد]] [[رسولالله]] را به جا آورید؟ چرا از [[دستور]] آن [[حضرت]] [[سرپیچی]] میکنید<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۱۸-۱۸۹.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[زینب بنت جحش (مقاله)|مقاله «زینب بنت جحش»]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۳۹۳-۳۹۵.</ref> | [[نقل]] کردهاند که او و [[سوده بنت زمعه]]، تنها [[زنان پیامبر]] {{صل}} بودند که در [[حجة الوداع]] شرکت نکردند<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، جا ص۴۴؛ احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۴۶۵.</ref>. از دیگر جاهایی که نام او در [[تاریخ]] مطرح شده، وقایع ایام [[بیماری]] [[رسول]] خداست. وی زمانی که [[پیامبر]] {{صل}} در بستر [[بیماری]]، قلم و دوات طلب کرد به [[عمر]] و اطرافیانش [[عتاب]] کرد که گوش فرا دهید. مگر نمیخواهید [[وصیت]] و [[عهد]] [[رسولالله]] را به جا آورید؟ چرا از [[دستور]] آن [[حضرت]] [[سرپیچی]] میکنید<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۱۸-۱۸۹.</ref>.<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[زینب بنت جحش (مقاله)|مقاله «زینب بنت جحش»]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۳۹۳-۳۹۵.</ref> | ||
== [[وفات]] == | == [[وفات]] == | ||
[[زینب]] سرانجام در تابستان سال بیست [[هجری]] در سن ۵۳ سالگی در [[مدینه]] درگذشت<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۴، ص۱۱۳؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۹۱؛ ابن حجر عسقلانی، الاصابه فی تمییز الصحابه، ج۱، ص۱۵۵.</ref>. [[عمر بن خطاب]] بر او [[نماز]] خواند و او را در [[قبرستان بقیع]] به [[خاک]] سپرد<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۸۹-۹۰؛ احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۴۳۶.</ref>. او نخستین [[زن]] از [[زنان]] [[رسول خدا]] {{صل}} بود که پس از ایشان [[رحلت]] کرد<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۸۶؛ احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۴۳۵.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[زینب بنت جحش (مقاله)|مقاله «زینب بنت جحش»]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۳۹۵.</ref> | [[زینب]] سرانجام در تابستان سال بیست [[هجری]] در سن ۵۳ سالگی در [[مدینه]] درگذشت<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۴، ص۱۱۳؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۹۱؛ ابن حجر عسقلانی، الاصابه فی تمییز الصحابه، ج۱، ص۱۵۵.</ref>. [[عمر بن خطاب]] بر او [[نماز]] خواند و او را در [[قبرستان بقیع]] به [[خاک]] سپرد<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۸۹-۹۰؛ احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۴۳۶.</ref>. او نخستین [[زن]] از [[زنان]] [[رسول خدا]] {{صل}} بود که پس از ایشان [[رحلت]] کرد<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۸۶؛ احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۴۳۵.</ref>.<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[زینب بنت جحش (مقاله)|مقاله «زینب بنت جحش»]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۳۹۵.</ref> | ||
== [[شخصیت]] [[روایی]] [[زینب بنت جحش]] == | == [[شخصیت]] [[روایی]] [[زینب بنت جحش]] == | ||
بزرگانی چون [[شیخ طوسی]]، [[ابنعبدالبر]]، [[ابناثیر]] و [[ابنحجر عسقلانی]] او را از [[اصحاب]] و [[راویان]] [[پیغمبر]] [[خدا]] {{صل}} شمردهاند<ref>دائرة المعارف تشیع، ج۸، ص۵۹۸.</ref>. وی یازده [[حدیث]] از [[رسول خدا]] {{صل}} [[روایت]] کرده است که در [[صحاح سته]]، [[نقل]] شده است<ref>دائرة المعارف تشیع، ج۸، ص۵۹۸.</ref>. برادرزادهاش [[محمد بن عبدالله بن جحش]] و [[امحبیبه دختر ابوسفیان]] و کلثوم دختر مصطلق و دیگران از جمله [[راویان حدیث]] وی بودهاند<ref>ابن حجر عسقلانی، الاصابه فی تمییز الصحابه، ج۱، ص۱۵۴.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[زینب بنت جحش (مقاله)|مقاله «زینب بنت جحش»]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۳۹۵.</ref> | بزرگانی چون [[شیخ طوسی]]، [[ابنعبدالبر]]، [[ابناثیر]] و [[ابنحجر عسقلانی]] او را از [[اصحاب]] و [[راویان]] [[پیغمبر]] [[خدا]] {{صل}} شمردهاند<ref>دائرة المعارف تشیع، ج۸، ص۵۹۸.</ref>. وی یازده [[حدیث]] از [[رسول خدا]] {{صل}} [[روایت]] کرده است که در [[صحاح سته]]، [[نقل]] شده است<ref>دائرة المعارف تشیع، ج۸، ص۵۹۸.</ref>. برادرزادهاش [[محمد بن عبدالله بن جحش]] و [[امحبیبه دختر ابوسفیان]] و کلثوم دختر مصطلق و دیگران از جمله [[راویان حدیث]] وی بودهاند<ref>ابن حجر عسقلانی، الاصابه فی تمییز الصحابه، ج۱، ص۱۵۴.</ref>.<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[زینب بنت جحش (مقاله)|مقاله «زینب بنت جحش»]]، [[فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۳۹۵.</ref> | ||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == |