جز
جایگزینی متن - 'الإرشاد' به 'الارشاد'
جز (جایگزینی متن - 'الإرشاد' به 'الارشاد') |
|||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
== از ولادت تا [[بعثت]] == | == از ولادت تا [[بعثت]] == | ||
=== [[ولادت امام علی]] === | === [[ولادت امام علی]] === | ||
[[علی بن ابی طالب]] {{ع}}، در [[روز جمعه]] ۱۳ [[رجب]] [[سال]] ۳۰ [[عام الفیل]] (۱۰ سال [[پیش از بعثت]])، مطابق با سال ۵۹۹ یا ۶۰۰ میلادی، در [[مکّه]] و درون [[کعبه]] به [[دنیا]] آمد<ref> | [[علی بن ابی طالب]] {{ع}}، در [[روز جمعه]] ۱۳ [[رجب]] [[سال]] ۳۰ [[عام الفیل]] (۱۰ سال [[پیش از بعثت]])، مطابق با سال ۵۹۹ یا ۶۰۰ میلادی، در [[مکّه]] و درون [[کعبه]] به [[دنیا]] آمد<ref>الارشاد، ج۱، ص۵؛ روضة الواعظین، ج۱، ص۷۶.</ref>، پدرش [[ابوطالب]] و مادرش [[فاطمه بنت اسد]] بود<ref>ر. ک: کافی، ج۱، ص ۴۵۲ و الارشاد، ج۱، ص ۶ و برای بررسی اقوال در سال ولادت امیرالمؤمنین {{ع}}، باز پژوهی تاریخ ولادت و شهادت معصومان، ص ۱۸۴؛ مصنفات شیخ مفید، ج ۱۱ ص ۵.</ref>.<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۳۹۸؛ [[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۱ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]]؛ [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]] ص ۹۴؛ [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ص ۵۷۱-۵۸۶.</ref>. | ||
حضرت دارای کنیههای متعددی چون [[ابوالحسن]]، [[ابوالسبطین]]، [[ابوتراب]] و [[ابوالائمه]] است و [[القاب]] متعددی چون [[امیر المؤمنین]]، [[یعسوب الدین]]، [[حیدر]]، [[مرتضی]]، [[قسیم الجنة و النار]] و [[سید العرب]] دارد<ref>تفسیر فرات الکوفی، ص۱۸۲، ۱۶۴، ۳۹۳، ۴۵۶، ۵۱۱، ۵۳۳؛ الأمالی، صدوق، ص۱۲۵، ۱۲۶، ۲۰۶، ۲۱۷، ۳۶۷، ۵۸۳؛ الخصال، ج۲، ص۴۰۲، ۴۹۶؛ إثبات الوصیة، ص۱۳۱؛ بحار الأنوار، ج۲۱، ص۲۷۹؛ ج۳۳، ص۲۴۸، ۲۳۱؛ ج۴۱، ص۸۶؛ ج۴۲، ص۲۳؛ ج۹۹، ص۲۰۰-۲۰۴؛ تاج العروس، ج۱۸، ص۴۴۷.</ref>.<ref>[[مهدی کمپانی زارع|کمپانی زارع، مهدی]]، [[امام علی بن ابیطالب - کمپانی زارع (مقاله)|مقاله «امام علی بن ابیطالب»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام رضا ج۲]] ص ۳۹۲-۴۲۱.</ref> | حضرت دارای کنیههای متعددی چون [[ابوالحسن]]، [[ابوالسبطین]]، [[ابوتراب]] و [[ابوالائمه]] است و [[القاب]] متعددی چون [[امیر المؤمنین]]، [[یعسوب الدین]]، [[حیدر]]، [[مرتضی]]، [[قسیم الجنة و النار]] و [[سید العرب]] دارد<ref>تفسیر فرات الکوفی، ص۱۸۲، ۱۶۴، ۳۹۳، ۴۵۶، ۵۱۱، ۵۳۳؛ الأمالی، صدوق، ص۱۲۵، ۱۲۶، ۲۰۶، ۲۱۷، ۳۶۷، ۵۸۳؛ الخصال، ج۲، ص۴۰۲، ۴۹۶؛ إثبات الوصیة، ص۱۳۱؛ بحار الأنوار، ج۲۱، ص۲۷۹؛ ج۳۳، ص۲۴۸، ۲۳۱؛ ج۴۱، ص۸۶؛ ج۴۲، ص۲۳؛ ج۹۹، ص۲۰۰-۲۰۴؛ تاج العروس، ج۱۸، ص۴۴۷.</ref>.<ref>[[مهدی کمپانی زارع|کمپانی زارع، مهدی]]، [[امام علی بن ابیطالب - کمپانی زارع (مقاله)|مقاله «امام علی بن ابیطالب»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام رضا ج۲]] ص ۳۹۲-۴۲۱.</ref> | ||
خط ۶۲: | خط ۶۲: | ||
=== [[حدیث منزلت]] === | === [[حدیث منزلت]] === | ||
یکی از مشهورترین فضائل علی {{ع}} [[حدیث منزلت]] است. هر چند بحث از اینکه نسبت و [[منزلت]] [[امیر مؤمنان]] {{ع}} به پیامبر {{صل}} مانند نسبت [[هارون]] به [[موسی]] {{ع}} است، مکرر نقل شده؛ اما [[شهرت]] آن به جهت [[غزوه تبوک]] از همه موارد بیشتر است. حکایت [[غزوه تبوک]] اینگونه بود که به [[پیامبر]] {{صل}} خبر رسید که [[رومیان]] قصد [[تجهیز]] [[سپاه]] و [[تجاوز]] به قلمرو [[مسلمانان]] را دارند. حضرت به قصد مقابله با آنان سپاهی بالغ بر سیهزار نفر را تجهیز کرد و برخلاف دیگر [[جنگها]]، [[علی]] {{ع}} را با خود همراه نکرد و [[دستور]] داد که [[امام]] به عنوان [[جانشین]] در [[مدینه]] بماند. منابع گفتهاند، [[خداوند متعال]] به پیامبر {{صل}} [[وحی]] فرستاد که در این [[سفر]] نیازی به جنگکردن نخواهد شد و [[کارها]] بدون به کاربردن [[شمشیر]] انجام خواهد شد و [[خداوند]] این دستور را تنها به جهت [[آزمایش]] [[یاران]] و [[پیروان]] آن حضرت صادر فرموده، تا آنان را بیازماید و بدان وسیله، [[نیک]] از بد و [[فرمانبردار]] از نافرمان جدا گردند و آنچه در [[دل]] دارند آشکار شود. این [[جنگ]] عیار بسیاری از [[صحابه]] را روشن کرد و [[منافقان]] بسیاری در میان ایشان شناخته شد و کار برخی از آنان به جایی رسید که قصد [[ترور]] پیامبر {{صل}} را کردند. هنگامیکه [[رسول خدا]] {{صل}} آماده رفتن به [[تبوک]] شد [[امیر مؤمنان]] {{ع}} را جانشین خود در مدینه قرار داد و به ایشان فرمود که [[شهر مدینه]] جز با بودن من یا تو کارش به [[صلاح]] میشود. پیامبر {{صل}} از نیتهای [[ناپاک]] [[دشمنان]] داخل و خارج مدینه و نیز منافقان [[آگاه]] بود و میدانست که جز علی {{ع}} برای [[ترساندن دشمن]] و [[نگهبانی]] از مدینه و نگهداری از ساکنان آن، کسی دیگر نمیتواند جای او را بگیرد. هنگامیکه منافقان دانستند علی {{ع}} قرار است جانشین حضرت در مدینه باشد، از توطئهگری در غیاب ایشان [[نومید]] شدند و شروع به بیان سخنانی درباره علل همراه نشدن علی {{ع}} با پیامبر {{صل}} کردند. آنان از این سخن گفتند که پیامبر نسبت به علی {{ع}} بیمهر شده و بر او [[خشم]] گرفته و یا اینکه میگفتند وی نیز از جمله راحتطلبانی است که از جنگ گریخته است؛ به ویژه که در آن موقع از سال هوا بسیار گرم بود و بسیاری به بهانههای واهی میکوشیدند که از این [[جنگ]] بگریزند. [[علی]] {{ع}} نزد [[پیامبر]] {{صل}} آمد و شایعههای پیرامون خود را به ایشان منتقل کرد. پیامبر {{صل}} نیز جملهای فرمود که دهان یاوهگویان را بست. ایشان فرمود: "آیا [[خشنود]] نیستی که نسبت تو به من نسبت [[هارون]] به [[موسی]] است؛ جز اینکه [[پیامبری]] پس از من نخواهد بود"<ref>المحبر، ص۱۲۵-۱۲۶؛ الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۳، ص۱۶- ۱۷؛ أنساب الأشراف، ج۲، ص۹۲-۹۵؛ البدء و التاریخ، ج۴، ص۲۳۹-۲۴۰؛ | یکی از مشهورترین فضائل علی {{ع}} [[حدیث منزلت]] است. هر چند بحث از اینکه نسبت و [[منزلت]] [[امیر مؤمنان]] {{ع}} به پیامبر {{صل}} مانند نسبت [[هارون]] به [[موسی]] {{ع}} است، مکرر نقل شده؛ اما [[شهرت]] آن به جهت [[غزوه تبوک]] از همه موارد بیشتر است. حکایت [[غزوه تبوک]] اینگونه بود که به [[پیامبر]] {{صل}} خبر رسید که [[رومیان]] قصد [[تجهیز]] [[سپاه]] و [[تجاوز]] به قلمرو [[مسلمانان]] را دارند. حضرت به قصد مقابله با آنان سپاهی بالغ بر سیهزار نفر را تجهیز کرد و برخلاف دیگر [[جنگها]]، [[علی]] {{ع}} را با خود همراه نکرد و [[دستور]] داد که [[امام]] به عنوان [[جانشین]] در [[مدینه]] بماند. منابع گفتهاند، [[خداوند متعال]] به پیامبر {{صل}} [[وحی]] فرستاد که در این [[سفر]] نیازی به جنگکردن نخواهد شد و [[کارها]] بدون به کاربردن [[شمشیر]] انجام خواهد شد و [[خداوند]] این دستور را تنها به جهت [[آزمایش]] [[یاران]] و [[پیروان]] آن حضرت صادر فرموده، تا آنان را بیازماید و بدان وسیله، [[نیک]] از بد و [[فرمانبردار]] از نافرمان جدا گردند و آنچه در [[دل]] دارند آشکار شود. این [[جنگ]] عیار بسیاری از [[صحابه]] را روشن کرد و [[منافقان]] بسیاری در میان ایشان شناخته شد و کار برخی از آنان به جایی رسید که قصد [[ترور]] پیامبر {{صل}} را کردند. هنگامیکه [[رسول خدا]] {{صل}} آماده رفتن به [[تبوک]] شد [[امیر مؤمنان]] {{ع}} را جانشین خود در مدینه قرار داد و به ایشان فرمود که [[شهر مدینه]] جز با بودن من یا تو کارش به [[صلاح]] میشود. پیامبر {{صل}} از نیتهای [[ناپاک]] [[دشمنان]] داخل و خارج مدینه و نیز منافقان [[آگاه]] بود و میدانست که جز علی {{ع}} برای [[ترساندن دشمن]] و [[نگهبانی]] از مدینه و نگهداری از ساکنان آن، کسی دیگر نمیتواند جای او را بگیرد. هنگامیکه منافقان دانستند علی {{ع}} قرار است جانشین حضرت در مدینه باشد، از توطئهگری در غیاب ایشان [[نومید]] شدند و شروع به بیان سخنانی درباره علل همراه نشدن علی {{ع}} با پیامبر {{صل}} کردند. آنان از این سخن گفتند که پیامبر نسبت به علی {{ع}} بیمهر شده و بر او [[خشم]] گرفته و یا اینکه میگفتند وی نیز از جمله راحتطلبانی است که از جنگ گریخته است؛ به ویژه که در آن موقع از سال هوا بسیار گرم بود و بسیاری به بهانههای واهی میکوشیدند که از این [[جنگ]] بگریزند. [[علی]] {{ع}} نزد [[پیامبر]] {{صل}} آمد و شایعههای پیرامون خود را به ایشان منتقل کرد. پیامبر {{صل}} نیز جملهای فرمود که دهان یاوهگویان را بست. ایشان فرمود: "آیا [[خشنود]] نیستی که نسبت تو به من نسبت [[هارون]] به [[موسی]] است؛ جز اینکه [[پیامبری]] پس از من نخواهد بود"<ref>المحبر، ص۱۲۵-۱۲۶؛ الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۳، ص۱۶- ۱۷؛ أنساب الأشراف، ج۲، ص۹۲-۹۵؛ البدء و التاریخ، ج۴، ص۲۳۹-۲۴۰؛ الارشاد، ج۱، ص۱۵۴-۱۵۵؛ الاستیعاب، ج۳، ص۱۰۹۷؛ المنتظم، ج۵، ص۶۶؛ کشف الغمة، ج۱، ص۲۲۷-۲۲۸؛ إمتاع الأسماع، ج۲، ص۵۰؛ ج۳، ص۳۳۶-۳۳۷؛ الإصابة، ج۴، ص۴۶۴-۴۶۷.</ref>.<ref>[[مهدی کمپانی زارع|کمپانی زارع، مهدی]]، [[امام علی بن ابیطالب - کمپانی زارع (مقاله)|مقاله «امام علی بن ابیطالب»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام رضا ج۲]] ص ۳۹۲-۴۲۱.</ref> | ||
=== [[غدیر خم]] === | === [[غدیر خم]] === |