حوادث مصر در دوران ظهور چیست؟ (پرسش) (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۲۴ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۳:۰۲
، ۲۴ نوامبر ۲۰۲۲وظیفهٔ شمارهٔ ۳، بخش دوم
جز (جایگزینی متن - '\ه\s=\s(.*)\]\]\]\] \:\:\:\:\:\:' به 'ه = $1 | پاسخ = ') |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
(۱۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات پرسش | {{جعبه اطلاعات پرسش | ||
| موضوع اصلی | | موضوع اصلی = [[مهدویت (پرسش)|بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت]] | ||
| تصویر = 7626626268.jpg | |||
| تصویر | | مدخل بالاتر = [[مهدویت]] / [[عصر ظهور امام مهدی]] / [[رخدادهای عصر ظهور امام مهدی]] | ||
| مدخل اصلی = [[مصر در دوران ظهور]] | |||
| مدخل بالاتر | | مدخل وابسته = | ||
| مدخل اصلی | | پاسخدهندگان = 2 پاسخ | ||
| مدخل وابسته | |||
| پاسخدهندگان | |||
}} | }} | ||
'''حوادث مصر در دوران ظهور چیست؟''' یکی از پرسشهای مرتبط به بحث '''[[مهدویت (پرسش)|مهدویت]]''' است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[مهدویت]]''' مراجعه شود. | '''حوادث مصر در دوران ظهور چیست؟''' یکی از پرسشهای مرتبط به بحث '''[[مهدویت (پرسش)|مهدویت]]''' است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[مهدویت]]''' مراجعه شود. | ||
== | == پاسخ نخست == | ||
[[پرونده:151956.jpg|بندانگشتی|100px|راست|[[علی کورانی]]]] | |||
حجت الاسلام و المسلمین '''[[علی کورانی]]'''، در کتاب ''«[[عصر ظهور ۱ (کتاب)|عصر ظهور]]»'' در اینباره گفته است: | |||
«[[روایات]] پیشامدهایی که پیرامون [[مصر]] وارد شده متعدد است .. نخست [[روایات]] بشارتدهنده [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} به [[مسلمانان]] جهت [[فتح]] [[مصر]] بهدست آنان، تا برسد به [[روایات]] مربوط به استیلای مغربیها بر [[مصر]] در حوادث [[انقلاب]] فاطمیان و بالاخره حوادث زمان [[ظهور]] [[حضرت مهدی]] {{ع}}، بیان میشود. | |||
اما پیشامدهای [[زمان ظهور]] با حوادث تأسیس [[دولت فاطمی]] در منابع بیان پیشامدها درهم آمیخته است. زیرا در [[روایات]] مربوط به [[حضرت مهدی]] {{ع}}، ورود [[سپاه]] [[مغربی]] به [[مصر]] نیز دیده میشود .. و راه تشخیص آن، وجود روایتی است که دلالت بر پیوستن آن به [[زمان ظهور]] و یا پیوستن به حادثه معینی از حادثههای [[زمان ظهور]] [[حضرت]]، مانند [[خروج سفیانی]] و غیر آن داشته باشد. با ملاحظه دقیق، فقط سلسله روایاتی در دست ما میماند که پیشامدهایی را در [[مصر]] عنوان کرده است بدون [[تردید]] آن حوادث از جمله پیشامدهای زمان [[ظهور]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} بوده و یا به احتمال قوی از آنهاست. | |||
از آن جمله، [[روایات]] مربوط به کشته شدن فرمانروای [[مصر]] بهدست [[مردم]] آن [[کشور]] است که این [[روایت]] بطوری که در کتاب بشارة الاسلام ص ۱۷۵ به [[نقل]] از [[ارشاد]] مفید دیده میشود، بهعنوان یکی از [[نشانههای ظهور]] [[مهدی]] {{ع}} آمده است. تعبیر دیگری وجود دارد که در زمان ما زبانزد [[مردم]] است و آن اینکه میگوید: "[[اهل مصر]] [[سادات]] خود را میکشند" و "استیلای بردگان بر [[کشور]] [[سادات]]"<ref>بشارة الاسلام، ص ۱۷۶.</ref> که آن را بر [[قتل]] "انور [[سادات]]" تطبیق میدهند که این اشتباه است زیرا [[سادات]] در این [[روایات]]، بمعنای رؤساء است و اسم خاص نیست و فرمانروای مصریای که [[قتل]] وی از نشانههای [[ظهور]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} میباشد در پی آن حادثه بوجود میآید. چنانکه این [[روایت]]، ورود یک [[سپاه]] یا بیشتر را به [[مصر]] خاطرنشان میسازد و ممکن است آن [[سپاه]] غربی و یا [[مغربی]] باشد که بزودی آن را بیان خواهیم کرد، برخی از [[روایات]] میگوید: کشته شدن فرمانروای [[مصر]] همزمان با کشته شدن [[حاکم]] [[شام]] بهدست [[مردم]] [[شام]]، رخ میدهد، همچنین در کتاب بشارة الاسلام ص ۱۸۵ به [[نقل]] از کتاب "القول المختصر" نوشته [[ابن حجر]] آمده که گفته است: گفتار شانزدهم: "قبل از وی فرمانروای [[شام]] و [[حاکم مصر]] کشته میشوند". | |||
و نیز بین [[روایت]] بیانگر [[قتل]] فرمانروای [[مصر]] با روایتی که میگوید مردی انقلابی از [[مصر]]، قبل از [[سفیانی]] [[خروج]] میکند، تقریبا رابطهای وجود دارد. در [[بحار الانوار]] آمده است. "پیش از [[سفیانی]]، [[مصری]] و یمنی [[خروج]] و [[قیام]] میکنند"<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۲۱۰.</ref>. و این شخص [[مصری]] ممکن است سرکرده [[فرماندهان]]، یعنی [[فرمانده]] سپاهی باشد که برخی [[روایات]] میگوید او جنبشی در [[مصر]] ایجاد نموده و اعلان [[جنگ]] میکند. "سرکرده [[فرماندهان]] در [[مصر]] [[قیام]] میکند و سپاهیانی تجهیز و [[بسیج]] میشوند". | |||
در روایتی دیگر این مطلب، یاد شده به اینکه وی قبل از ورود نیروهای غربی، [[مردم]] را بهسوی [[آل محمد|آل پیامبر]] {{صل}} [[دعوت]] میکند. "اهل غرب به سوی [[مصر]] هجوم میآورند همینکه وارد میشوند، فرمانروائی [[سفیانی]] برقرار میشود. و قبل از آن شخصی [[مردم]] را بهسوی [[آل محمد|آل پیامبر]] {{صل}} [[دعوت]] مینماید"<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۲۰۸.</ref>. و احتمال دارد، مرد [[مصری]] و سرکرده [[فرماندهان]] و مردی که [[مردم]] را [[دعوت]] به [[اهل بیت]] [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} مینماید سه نفر باشند نه یک شخص. | |||
بههرحال این [[روایات]] رویهمرفته نشانگر [[قیام]] و جنبش در [[مصر]] و انقلابی اسلامی است که زمینهساز [[ظهور]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} در آنجا میباشد. یا حداقل بر وجود جو اسلامی قوی و نیرومندی دلالت دارد و در [[مصر]] تحول و [[انقلاب]] داخلی رخ میدهد که با [[جنگ]] و [[صلح]] خارجی و جهانی ارتباط دارد. | |||
و از [[روایات]] مربوط به حوادث و پیشامدها، [[غلبه]] قبطیان بر اطراف و نواحی [[مصر]] است، چنانکه از [[امیر مؤمنان]] {{ع}} درباره [[نشانههای ظهور]] [[مهدی]] {{ع}} [[روایت]] شده است که فرمود: "[[استیلا]] یافتن قبطیان بر اطراف [[مصر]]"<ref>بشارة الاسلام، ص ۴۲ بنقل از مناقب ابنشهرآشوب.</ref> | |||
و ممکن است منظور از آن، این باشد که [[ابن حماد]] آن را در نسخه خطی خود از ابو ذر [[روایت]] میکند: "[[امنیت]] از [[مصر]] رخت برمیبندد. خارجه میگوید به ابو ذر گفتم: در آن هنگام که [[امنیت]] از دست میرود، [[پیشوایی]] نیست که آن را فراهم آورد. گفت: خیر، بلکه [[نظام]] آن از هم پاشیده میشود"<ref>نسخه خطی ابن حماد، ص ۷۸.</ref> و آنچه را از کعب نیز [[روایت]] کرده این است که "[[مصر]] چون سرگین شتر از هم میپاشد". | |||
خلاصه اینکه، قبطیهای [[مصر]] دست به [[شورش]] و [[آشوب]] در آن شهر میزنند و از [[حکومت]] آن [[سرپیچی]] میکنند و بر برخی نواحی [[سلطه]] مییابند، همین امر سبب پیدایش ضعف در [[امنیت]] و [[اقتصاد]] [[مصر]] میگردد .. و بهطور طبیعی این [[طغیان]] و سرکشی بتحریک [[دشمنان]] [[مسلمانان]] از خارج طراحی میشود. چرا که سابقه ندارد که قبطیان در [[تاریخ]] خود دست به تحرک مهمی علیه [[مسلمانان]] زده باشند مگر اینکه بیاری قدرتی خارجی بوده چنانکه در [[جنگهای صلیبی]] و در عصر کنونی نیز اتفاق افتاده است. | |||
اما [[روایات]] یاد شده به وقت آن اشاره نمیکند ولی [[روایات]] دیگری به [[نقل]] از [[حذیفه]] میگوید: "[[مصر]]، تا [[خراب شدن بصره]] از ویرانی در [[امان]] است"<ref>بشارة الاسلام، ص ۲۸ به نقل از ابن عربی در کتاب محاضرة الابرار.</ref> و ظاهرا خراب شدن [[وعده]] داده شده [[بصره]] در [[زمان ظهور]]، بعد از [[قیام]] [[حکومت]] زمینهساز [[ایرانیان]] یا بعد از اشغال [[عراق]] توسط [[سفیانی]] در سال [[ظهور]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} واقع خواهد شد. | |||
از جمله [[روایات]]، [[حدیث]] ورود نیروهای [[مغربی]] به [[مصر]] است که نویسندگان، معمولا این نشانه را از علامتهای [[ظهور]] [[مهدی]] {{ع}} شمردهاند و مراد از [[مغرب]] در این [[روایت]] و [[روایات]] دیگر، [[مغرب]] [[سرزمینهای اسلامی]] است که شامل [[حکومت]] [[مغرب]] و الجزائر و لیبی و تونس میگردد. ولی تا آنجا که من، [[روایات]] مربوطه را بررسی و دقت نمودم روایتی نیافتم که بهطور روشن بر آن دلالت کند، بلکه تعدادی از آنها را بر ورود نیروهای مغربیها بهنگام [[انقلاب]] فاطمیها به [[مصر]] منطبق دیدهام. اما به روایتی در [[غیبت]] [[طوسی]] ص ۲۷۸ برخوردم که از قدیمیترین و معتبرترین منابع است. در آنجا اهل غرب یاد شده است نه اهل [[مغرب]] و [[صاحب]] [[بحار الانوار]] و بشارة الاسلام از او [[نقل]] نمودهاند. اما غیر این دو نفر، دیگران، به اشتباه "[[مغرب]]" [[نقل]] کردهاند. | |||
و این [[روایت]]، هنگام ورود اهل غرب را به [[مصر]] اندکی قبل از [[خروج سفیانی]] در [[دمشق]] مشخص میکند و آن یک فقره از روایتی طولانی از [[عمار یاسر]] است که میگوید: "[[دولت اهل بیت]] پیامبرتان در [[آخر الزمان]] برقرار میشود که دارای نشانههایی است ... اهل غرب به سوی [[مصر]] [[خروج]] میکنند و همینکه داخل [[مصر]] میشوند [[حکومت]] [[سفیانی]] برقرار میگردد" بعید نیست که [[روایت]] [[طوسی]] (متوفای سال ۴۶۰) اصل و منبع روایتی باشد که [[راویان]] بعد از او [[نقل]] کردهاند و کلمه غرب به [[مغرب]] اشتباه شده باشد. | |||
البته ما ترجیح میدهیم که ورود نیروهای غربی یا [[مغربی]]، در پی حادثهای است که در [[مصر]] رخ میدهد و موجب تحرک آن میگردد و بنظر میرسد که آن نیروها ضد [[اسلام]] و مخالف مصریها هستند که سعی میکنند داخل [[مصر]] شوند و چنانچه موفق شوند به [[مصر]] وارد گردند نشانه [[خروج سفیانی]] در [[دمشق]] و تسلط او بر سرزمین [[شام]] خواهد بود. با توجه به اینکه [[سفیانی]] چند ماه قبل از [[ظهور]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} [[خروج]] میکند، آمدن این نیروها در [[سال ظهور]] و یا نزدیک به آن میباشد. | |||
برخی از [[روایات]] میگوید: [[سفیانی]] با [[اهل مصر]] درگیر میشود و وارد آنجا میگردد و چهار ماه دست به جنایت میزند و احتمال قویتر آنکه این [[روایت]] از [[احادیث]] مبالغهآمیز در مورد [[سفیانی]] است. زیرا در منابع درجه یک اشارهای به آن نشده است و بطوری که بعضی از [[روایات]] میگوید، آن کسی که [[سفیانی]] او را در [[دمشق]] بقتل میرساند أبقع است که [[اهل مصر]] است و یا با [[مصر]] رابطهای دارد، و [[الله]] العالم. | |||
[[روایت]] دیگری در این زمینه میگوید: [[مهدی]] {{ع}} [[مصر]] را [[منبر]] (پایگاه تبلیغی) خود قرار میدهد و این مطلب در [[روایت]] عبایه [[اسدی]] از [[علی]] {{ع}} چنین وارد شده است: "شنیدم [[امیر مؤمنان]] {{ع}} در حالی که شکوائیه میکرد (در حال تکیه) و من [[ایستاده]] بودم فرمود: در [[مصر]] منبری بنا کنم و [[دمشق]] را ویران سازم و [[یهود]] و [[نصاری]] را از تمام شهرهای [[عربی]] بیرون میکنم و با این چوب عربها را میرانم. عبایه گوید: گفتم: بگونهای خبر میدهی که گویا پس از [[مرگ]] زنده میشوی؟ فرمود: بعید استای عبایه، به [[خطا]] رفتی! مردی از تبار من چنین میکند"<ref>بحارالانوار، ج ۵۳، ص ۶۰.</ref>. | |||
و نیز از [[علی]] {{ع}} در مورد [[حضرت مهدی]] {{ع}} و یارانش چنین وارد شده است: "آنگاه ([[مهدی]] و یارانش) به سوی [[مصر]] رهسپار میشوند و [[حضرت]] بر [[منبر]] آنجا بالا میرود و [[مردم]] را مخاطب قرار داده و برای آنها سخن میگوید، [[زمین]] در اثر [[عدالت]] شاد و خرم میگردد و [[آسمان]] [[باران]] [[رحمت]] خود را فرومیبارد و درختان بارور میشوند و [[زمین]] گیاهان خود را بیرون داده و چهره خویش را با گل و گیاه برای اهل [[زمین]] میآراید حیوانات وحشی در امنوامان بسر میبرند بطوری که در راههای روی [[زمین]] مانند چهارپایان اهلی به چرا میپردازند، [[نور]] [[دانش]] در دلهای [[مؤمنان]] افکنده میشود، بگونهای که هیچ مؤمنی نیاز علمی، به برادر دانشمند خود ندارد در آن روز [[آیه]] "و [[خداوند]] بینیاز کند هرکدام را از [[گشایش]] خود" مصداق پیدا میکند"<ref>بشارة الاسلام، ص ۷۱.</ref>. | |||
ازایندو [[روایت]] چنین استفاده میشود که [[مصر]] در [[حکومت جهانی]] [[اسلام]]، بهدست [[حضرت مهدی]] {{ع}} پایگاه علمی و تبلیغی شناخته شدهای در [[جهان]] خواهد شد .. بهویژه با توجه به عبارت "در [[مصر]] منبری بنا خواهم کرد" و "آنگاه بهسوی [[مصر]] روانه میشوند و او بر [[منبر]] آنجا بالا میرود" یعنی [[حضرت مهدی]] {{ع}} و یارانش راهی [[مصر]] میشوند اما نه برای [[فتح]] آنجا یا تثبیت [[حکومت]] [[حضرت]] در آنجا، بلکه بدینجهت که [[مصر]] از [[امام]] و یارانش ({{ع}}م) استقبال میکند ازاینرو آنجا را بهعنوان [[منبر]] و کرسی [[خطابه]] خویش [[انتخاب]] نموده، چنانکه جد بزرگوارش [[امیر مؤمنان]] {{ع}} بدان [[وعده]] داده است و نیز برای اینکه [[پیام]] خود را از آنجا به [[اهل مصر]] و [[جهان]] متوجه نماید. و اینکه [[مصر]] کرسی [[علم]] و پایگاه ارسال [[پیام]] آن [[حضرت]] به [[جهان]] میباشد، هیچگونه منافاتی با سطح علمی [[مسلمانان]] ندارد که در آن زمان بدان دست مییابند و این [[روایت]] بر آن دلالت دارد، زیرا [[دانش]] امری نسبی است. | |||
از زمره این [[روایات]]، این خبر است که [[حضرت مهدی]] {{ع}} در دو هرم از اهرام [[مصر]] گنجینهها و ذخائری از [[دانش]] و غیر آن دارد، که [[روایت]] مربوط به آن، در منابع درجه اول، مانند کتاب [[کمال الدین]] [[صدوق]] ص ۵- ۵۶۴ آمده است. در روایتی از [[احمد]] بن [[محمد]] شعرانی که از [[فرزندان]] [[عمار یاسر]] میباشد از [[محمد]] بن قاسم [[مصری]] آمده است که پسر [[احمد]] بن طولون، هزار کارگر را یکسال بهکار گماشت تا کاوش نموده و در هرم را بیابند، سرانجام آنان به سنگی مرمرین برخوردند که در پشت آن عمارتی بود که نتوانستند آن را خراب کنند، لکن کشیشی [[مسیحی]] از [[حبشه]]، نوشته سنگ را که بزبان یکی از فراعنه [[مصر]] بود خواند: "من اهرام و برانی را ساختم و این دو هرم را بنا کردم و گنجها و ذخائر خود را در آن به ودیعت نهادم" ابن طولون گفت: "این چیزی است که هیچکس جز قائم [[آل محمد]] {{صل}} راه و چاره آن را نمیداند، سپس آن تختهسنگ به جای اول آن گذارده شد" در این [[روایت]] نقاط ضعفی وجود دارد که شاید افزوده برخی [[راویان]] باشد اما در عین حال، نقاط قوت قابل توجهی نیز در آن بچشم میخورد. و [[الله]] العالم. | |||
و از آن جمله، [[روایت]] "أخنس [[مصر]]" است که نویسنده کنز العمال آن را در کتاب [[برهان]] (ص ۲۰۰ به [[نقل]] از [[تاریخ]] ابن عساکر) از [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} [[روایت]] کرده است که فرمود: "مردی از [[قریش]] بنام أخنس (و در کتاب [[فیض]] القدیر مناوی ج ۴ ص ۱۳۱: از [[بنی امیه]]) در [[مصر]] وجود دارد که به [[قدرت]] میرسد، آنگاه بر او پیروز میشوند و یا [[قدرت]] از او گرفته میشود و به [[روم]] میگریزد و [[رومیان]] را به اسکندریه میآورد و در آنجا با [[مسلمانان]] به [[نبرد]] میپردازد و این نخستین حادثه است" و منظور از حادثهها، حوادث [[ظهور]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} و مراد از [[بنی امیه]]، خط و مشی آنها میباشد»<ref>[[علی کورانی|کورانی، علی]]، [[عصر ظهور ۱ (کتاب)|عصر ظهور]]، ص۱۶۳.</ref>. | |||
== پاسخها و دیدگاههای متفرقه == | == پاسخها و دیدگاههای متفرقه == | ||
خط ۴۵: | خط ۵۸: | ||
| پاسخدهنده = مجتبی تونهای | | پاسخدهنده = مجتبی تونهای | ||
| پاسخ = آقای '''[[مجتبی تونهای]]'''، در کتاب ''«[[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = آقای '''[[مجتبی تونهای]]'''، در کتاب ''«[[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«روایاتی که درباره پیشامدهای [[مصر]] وارد شده متعدد است. در برخی [[روایات]]، [[پیامبر]] {{صل}} به [[مسلمانان]] جهت [[فتح]] [[مصر]] به دست آنان [[بشارت]] داده است و برخی مربوط به استیلای مغربیها بر [[مصر]] در حوادث [[انقلاب]] فاطمیان و برخی [[روایات]] مربوط به [[زمان ظهور]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} است. در [[بحار الانوار]] آمده است: "پیش از [[سفیانی]]، [[مصری]] و یمنی [[خروج]] و [[قیام]] میکنند"<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۱۰.</ref> و این شخص [[مصری]] ممکن است سرکرده [[فرماندهان]]، یعنی [[فرمانده]] سپاهی باشد که برخی [[روایات]] میگوید او جنبشی در [[مصر]] ایجاد نموده و اعلان [[جنگ]] میکند. | |||
در روایتی دیگر، این مطلب آمده که وی قبل از ورود نیروهای غربی، [[مردم]] را به سوی [[آل پیامبر]] {{صل}} [[دعوت]] میکند: "اهل غرب به سوی [[مصر]] هجوم میآورند. همینکه وارد میشوند [[فرمانروایی]] [[سفیانی]] برقرار میشود و قبل از آن، شخصی [[مردم]] را به سوی آل [[پیامبر]] {{صل}} [[دعوت]] مینماید"<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۰۸.</ref>. البته احتمال دارد، "مرد [[مصری]]" و "سرکرده [[فرماندهان]]" و "مردی که [[مردم]] را [[دعوت]] به [[اهل بیت]] [[پیامبر]] {{صل}} مینماید" سه نفر باشند، نه یک شخص. | |||
به هر حال این [[روایات]] نشانگر [[قیام]] و جنبش در [[مصر]] و انقلابی اسلامی است که [[زمینهساز ظهور]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} در آنجا است. یا حداقل بر وجود جو اسلامی قوی و نیرومندی دلالت دارد و در [[مصر]] تحول و [[انقلاب]] داخلی رخ میدهد که با [[جنگ]] و [[صلح]] خارجی و جهانی ارتباط دارد. و اما از [[روایات]] مربوط به حوادث و پیشامدها، [[غلبه]] قبطیان بر اطراف و نواحی [[مصر]] است<ref>بشارة الاسلام، ص ۴۲ (به نقل از مناقب ابن شهرآشوب.).</ref>. قبطیهای [[مصر]] دست به [[شورش]] و [[آشوب]] در آن شهر میزنند و از [[حکومت]] آن [[سرپیچی]] میکنند و بر برخی نواحی [[سلطه]] مییابند. همین امر سبب پیدایش ضعف در [[امنیت]] و [[اقتصاد]] [[مصر]] میگردد. روایاتی هم از [[حضرت علی]] {{ع}} داریم که میفرمایند: [[مهدی]] {{ع}} [[مصر]] را [[منبر]] و پایگاه تبلیغی خود قرار میدهد<ref>بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۶۰.</ref>. | |||
از این [[روایات]] چنین استفاده میشود که [[مصر]] در [[حکومت جهانی]] [[اسلام]]، به دست [[حضرت مهدی]] {{ع}} پایگاه علمی و تبلیغی شناختهشدهای در [[جهان]] خواهد شد. یعنی [[حضرت]] و یارانش راهی [[مصر]] میشوند، اما نه برای [[فتح]] آنجا یا تثبیت [[حکومت]] در آنجا؛ از اینرو [[حضرت]] آنجا را بهعنوان [[منبر]] و کرسی [[خطابه]] خویش [[انتخاب]] مینماید. | |||
در [[روایات]] دیگری هم داریم که [[حضرت مهدی]] {{ع}} در دو هرم از اهرام [[مصر]]، گنجینهها و ذخائری از [[دانش]] و غیر آن دارد<ref>کمال الدین، ص ۵۶۴.</ref>»<ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص ۶۶۸.</ref>. | |||
}} | }} | ||
== پرسشهای وابسته == | |||
{{پرسمان رخدادهای عصر ظهور امام مهدی}} | {{پرسمان رخدادهای عصر ظهور امام مهدی}} | ||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده: | [[رده:پرسش]] | ||
[[رده:پرسمان مهدویت]] | [[رده:پرسمان مهدویت]] | ||
[[رده:(اب): پرسشهایی با ۲ پاسخ]] | [[رده:(اب): پرسشهایی با ۲ پاسخ]] | ||
[[رده:(اب): پرسشهای مهدویت با ۲ پاسخ]] | [[رده:(اب): پرسشهای مهدویت با ۲ پاسخ]] |