بدون خلاصۀ ویرایش
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(یک نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = | {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = تمدن | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[آیندهنگری در معارف و سیره نبوی]]| پرسش مرتبط = }} | ||
== مقدمه == | == مقدمه == | ||
[[اسلام]]، [[خاتم ادیان]] و [[رسول الله]]{{صل}}، [[خاتم پیامبران]] و [[قرآن]]، فرجامبخش [[کتابهای آسمانی]] است. بدینسان اسلام، زمانشمول و [[جهانشمول]] است و محمد{{صل}}، ابلاغکننده [[دینی]] است که رنگ [[ابدیت]] دارد و [[زمان]]، طومار حیاتش را در هم نمیپیچد. [[رسول اعظم]]{{صل}}، [[ابلاغ]] [[آموزههای دین]] را به عهده دارد و [[مرجع]] [[فکری]] [[مردم]] و پیشوای [[سیاسی]] آنهاست. از اینرو، هرگز نمیتوان از کنار این [[پرسش]] جدی به [[راحتی]] گذشت که این [[پیامبر الهی]] برای [[آینده]] [[مکتب]] و آیینش که برای برپایی آن تلاش بسیاری کرد، چه کرده است؟ آیا درباره مسئله حساس [[امامت]] پس از خود [[سکوت]] کرده است؟ آیا آن را به [[امت]] وانهاده و شماری از [[صحابه]] را [[مأمور]] پیگیری آن ساخته است؟ آیا خود، [[جانشین]] تعیین کرده است تا [[مسئولیت]] [[اداره جامعه اسلامی]] را پس از وی به عهده بگیرد؟ | [[اسلام]]، [[خاتم ادیان]] و [[رسول الله]] {{صل}}، [[خاتم پیامبران]] و [[قرآن]]، فرجامبخش [[کتابهای آسمانی]] است. بدینسان اسلام، زمانشمول و [[جهانشمول]] است و محمد {{صل}}، ابلاغکننده [[دینی]] است که رنگ [[ابدیت]] دارد و [[زمان]]، طومار حیاتش را در هم نمیپیچد. [[رسول اعظم]] {{صل}}، [[ابلاغ]] [[آموزههای دین]] را به عهده دارد و [[مرجع]] [[فکری]] [[مردم]] و پیشوای [[سیاسی]] آنهاست. از اینرو، هرگز نمیتوان از کنار این [[پرسش]] جدی به [[راحتی]] گذشت که این [[پیامبر الهی]] برای [[آینده]] [[مکتب]] و آیینش که برای برپایی آن تلاش بسیاری کرد، چه کرده است؟ آیا درباره مسئله حساس [[امامت]] پس از خود [[سکوت]] کرده است؟ آیا آن را به [[امت]] وانهاده و شماری از [[صحابه]] را [[مأمور]] پیگیری آن ساخته است؟ آیا خود، [[جانشین]] تعیین کرده است تا [[مسئولیت]] [[اداره جامعه اسلامی]] را پس از وی به عهده بگیرد؟ | ||
ما بر این باوریم که رسول الله{{صل}} با حساسیت تمام، آینده امت را رقم زده و پیشوای پس از خود را تعیین کرده است. به همین دلیل، [[ماجرای غدیر]] و [[نصوص]] مربوط به آن [[خطبه]] [[عظیم]]، تصریح و تأکیدی است بر آنچه رسول الله{{صل}} بارها آن را اعلام کرده بود. رسول الله{{صل}} در [[حدیث یوم الانذار]]، بر اساس [[آیه]] {{متن قرآن|وَأَنْذِرْ عَشِيرَتَكَ الْأَقْرَبِينَ}}<ref>«و نزدیکترین خویشاوندانت را بیم ده!» سوره شعراء، آیه ۲۱۴.</ref> مأمور میشود [[خویشاوندان]] خود را به اسلام [[دعوت]] کند<ref>جعفر مرتضی عاملی، الصحیح فی سیرة النبی الاعظم، ج۳، ص۶۱.</ref>. چون آنان با [[دعوت پیامبر]] گرد هم میآیند، [[حضرت]] پس از مقدماتی که در آن میکوشد زمینه بیان و تفهیم [[پیام]] اصلی را فراهم آورد، میفرماید: {{متن حدیث|فَأَيُّكُمْ يُوَازِرُنِي عَلَى هَذَا الْأَمْرِ عَلَى أَنْ يَكُونَ أَخِي وَ وَصِيِّي وَ خَلِيفَتِي فِيكُمْ}}<ref>ابن ابی الحدید، نهج البلاغه، ج۱۳، ص۲۴۴.</ref>. در آن جمع تنها کسی که به این درخواست، پاسخ مثبت داد، علی{{ع}} بود. رسول الله{{صل}} پس از آن پاسخ مثبت میفرماید: {{متن حدیث|إِنَّ هَذَا أَخِي وَ وَصِيِّي وَ خَلِيفَتِى فِيكُمْ فَاسْمَعُوا لَهُ وَ أَطِيعُوا}}<ref>قاضی عیاض، نسیم الریاض فی شرح شفاء، ج۳، ص۳۵.</ref>. | ما بر این باوریم که رسول الله {{صل}} با حساسیت تمام، آینده امت را رقم زده و پیشوای پس از خود را تعیین کرده است. به همین دلیل، [[ماجرای غدیر]] و [[نصوص]] مربوط به آن [[خطبه]] [[عظیم]]، تصریح و تأکیدی است بر آنچه رسول الله {{صل}} بارها آن را اعلام کرده بود. رسول الله {{صل}} در [[حدیث یوم الانذار]]، بر اساس [[آیه]] {{متن قرآن|وَأَنْذِرْ عَشِيرَتَكَ الْأَقْرَبِينَ}}<ref>«و نزدیکترین خویشاوندانت را بیم ده!» سوره شعراء، آیه ۲۱۴.</ref> مأمور میشود [[خویشاوندان]] خود را به اسلام [[دعوت]] کند<ref>جعفر مرتضی عاملی، الصحیح فی سیرة النبی الاعظم، ج۳، ص۶۱.</ref>. چون آنان با [[دعوت پیامبر]] گرد هم میآیند، [[حضرت]] پس از مقدماتی که در آن میکوشد زمینه بیان و تفهیم [[پیام]] اصلی را فراهم آورد، میفرماید: {{متن حدیث|فَأَيُّكُمْ يُوَازِرُنِي عَلَى هَذَا الْأَمْرِ عَلَى أَنْ يَكُونَ أَخِي وَ وَصِيِّي وَ خَلِيفَتِي فِيكُمْ}}<ref>ابن ابی الحدید، نهج البلاغه، ج۱۳، ص۲۴۴.</ref>. در آن جمع تنها کسی که به این درخواست، پاسخ مثبت داد، علی {{ع}} بود. رسول الله {{صل}} پس از آن پاسخ مثبت میفرماید: {{متن حدیث|إِنَّ هَذَا أَخِي وَ وَصِيِّي وَ خَلِيفَتِى فِيكُمْ فَاسْمَعُوا لَهُ وَ أَطِيعُوا}}<ref>قاضی عیاض، نسیم الریاض فی شرح شفاء، ج۳، ص۳۵.</ref>. | ||
در [[احادیث امارت]]، [[رسول الله]]{{صل}} گاهی از آن بزرگوار به نام {{متن حدیث| أمير المؤمنين}} و گاهی به عنوان {{متن حدیث|أمير البررة}} و گاهی با عنوان {{متن حدیث|أمير كلّ مؤمن بعد وفاتي}} یاد کرده است<ref>بحارالانوار، ج۴۴، ص۲.</ref>. توجه به [[احادیث ولایت]] نیز در جای خود قابل [[تأمل]] است. از جمله عنوانهای شکوهمندی که در اینگونه [[روایات]] درباره علی{{ع}} آمده، عنوان «ولی» است. میدانیم که کاربرد ماده «و ل ی» به معنای [[سرپرست]]، [[زعیم]] و [[پیشوا]] در [[ادب عربی]] بسیار شایع بوده است. [[پیامبر]] نیز بارها این عبارت را درباره علی{{ع}} به کار برده است: {{متن حدیث|يَا عَلِيُّ أَنْتَ وَلِيُّ النَّاسِ بَعْدِي فَمَنْ أَطَاعَكَ فَقَدْ أَطَاعَنِي وَ مَنْ عَصَاكَ فَقَدْ عَصَانِي}}<ref>امالی مفید، ص۶۱۳.</ref>. | در [[احادیث امارت]]، [[رسول الله]] {{صل}} گاهی از آن بزرگوار به نام {{متن حدیث| أمير المؤمنين}} و گاهی به عنوان {{متن حدیث|أمير البررة}} و گاهی با عنوان {{متن حدیث|أمير كلّ مؤمن بعد وفاتي}} یاد کرده است<ref>بحارالانوار، ج۴۴، ص۲.</ref>. توجه به [[احادیث ولایت]] نیز در جای خود قابل [[تأمل]] است. از جمله عنوانهای شکوهمندی که در اینگونه [[روایات]] درباره علی {{ع}} آمده، عنوان «ولی» است. میدانیم که کاربرد ماده «و ل ی» به معنای [[سرپرست]]، [[زعیم]] و [[پیشوا]] در [[ادب عربی]] بسیار شایع بوده است. [[پیامبر]] نیز بارها این عبارت را درباره علی {{ع}} به کار برده است: {{متن حدیث|يَا عَلِيُّ أَنْتَ وَلِيُّ النَّاسِ بَعْدِي فَمَنْ أَطَاعَكَ فَقَدْ أَطَاعَنِي وَ مَنْ عَصَاكَ فَقَدْ عَصَانِي}}<ref>امالی مفید، ص۶۱۳.</ref>. | ||
سفارش رسول الله{{صل}} به [[قرآن و عترت]] در آخرین روزهای [[زندگی]] نیز نکتهای است در جهت تثبیت [[پیروی از امام]] علی{{ع}}. [[پیامبر اکرم]]{{صل}} در آخرین روزهای زندگی که سخت [[رنج]] میکشید، به [[سختی]] خود را به [[مسجد]] رساند. [[مردم مدینه]] با دیدن پیامبر [[اشک]] در چشمانشان حلقه زد و همگی [[منتظر]] شنیدن آخرین سفارشهای او بودند. [[حضرت]] بر [[منبر]] رفت و برای [[مردم]] چنین فرمود: «من در میان شما دو چیز گرانبها میگذارم (تا زمانی که) از آن دو [[پیروی]] میکنید، هرگز [[گمراه]] نمیشوید: [[کتاب خدا]] و [[اهل بیت]] من».<ref>{{متن حدیث|إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ مَا إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي}}؛ فروغ ابدیت، ج۲، ص۴۹۷؛ سنن الترمذی، ج۱۵، ص۶۶۳ با اندکی تغییر در عبارت.</ref>. | سفارش رسول الله {{صل}} به [[قرآن و عترت]] در آخرین روزهای [[زندگی]] نیز نکتهای است در جهت تثبیت [[پیروی از امام]] علی {{ع}}. [[پیامبر اکرم]] {{صل}} در آخرین روزهای زندگی که سخت [[رنج]] میکشید، به [[سختی]] خود را به [[مسجد]] رساند. [[مردم مدینه]] با دیدن پیامبر [[اشک]] در چشمانشان حلقه زد و همگی [[منتظر]] شنیدن آخرین سفارشهای او بودند. [[حضرت]] بر [[منبر]] رفت و برای [[مردم]] چنین فرمود: «من در میان شما دو چیز گرانبها میگذارم (تا زمانی که) از آن دو [[پیروی]] میکنید، هرگز [[گمراه]] نمیشوید: [[کتاب خدا]] و [[اهل بیت]] من».<ref>{{متن حدیث|إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ مَا إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي}}؛ فروغ ابدیت، ج۲، ص۴۹۷؛ سنن الترمذی، ج۱۵، ص۶۶۳ با اندکی تغییر در عبارت.</ref>. | ||
از سوی دیگر، [[پیامبر خدا]] در آیینه [[زمان]]، فتنهگریها و آتشافروزیها و جریانسازیها را مینگرد و این همه را امواج خروشان و غولپیکری میبیند که هر کس در کامش قرار گیرد، [[غرق]] و تباه میشود. ازاین رو، تنها راه [[نجات]] را در [[پیروی از اهل بیت]]{{عم}} میداند و آنان را مانند [[سفینه]] و [[کشتی نجات]] میبیند: «[[آگاه]] باشید. به [[درستی]] که مثل [[اهل بیت]] من در میان شما، مثل [[کشتی نوح]] است که هر کس سوار کشتی شد، [[نجات]] یافت و کسی که جا ماند و سوار نشد، هلاک و نابود شد».<ref>{{متن حدیث|أَلَا إِنَّ مَثَلَ أَهْلِ بَيْتِي فِيكُمْ مَثَلُ سَفِینَةِ نُوحٍ، مَنْ رَكِبَهَا نَجَا وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهَا هَلَكَ}}؛ حامد حسین بن محمدقلی کنتوری، نفحات الأزهار فی شرح عبقات الانوار، ج۴، ص۲۰۵ به بعد.</ref>. | از سوی دیگر، [[پیامبر خدا]] در آیینه [[زمان]]، فتنهگریها و آتشافروزیها و جریانسازیها را مینگرد و این همه را امواج خروشان و غولپیکری میبیند که هر کس در کامش قرار گیرد، [[غرق]] و تباه میشود. ازاین رو، تنها راه [[نجات]] را در [[پیروی از اهل بیت]] {{عم}} میداند و آنان را مانند [[سفینه]] و [[کشتی نجات]] میبیند: «[[آگاه]] باشید. به [[درستی]] که مثل [[اهل بیت]] من در میان شما، مثل [[کشتی نوح]] است که هر کس سوار کشتی شد، [[نجات]] یافت و کسی که جا ماند و سوار نشد، هلاک و نابود شد».<ref>{{متن حدیث|أَلَا إِنَّ مَثَلَ أَهْلِ بَيْتِي فِيكُمْ مَثَلُ سَفِینَةِ نُوحٍ، مَنْ رَكِبَهَا نَجَا وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهَا هَلَكَ}}؛ حامد حسین بن محمدقلی کنتوری، نفحات الأزهار فی شرح عبقات الانوار، ج۴، ص۲۰۵ به بعد.</ref>. | ||
[[روایت]] دیگر در زمینه توجه به [[آینده]] [[مسلمانان]] درباره [[جانشینی]] پس از خود، [[حدیث]] [[جابر بن سمره]] است که میگوید: «با پدرم نزد [[پیامبر اکرم]]{{صل}} بودم. پس شنیدم که میفرماید: پس از من [[دوازده جانشین]] است. سپس صدایش را پایین آورد. از پدرم پرسیدم: چرا صدایش را پایین آورد؟ گفت: فرموده است که تمام آنها، از [[بنیهاشم]] هستند».<ref>{{متن حدیث|كنت مع أبي عند النبي{{صل}}، فسمعته يقول: بعدي اثنا عشر خليفة، ثم أخفى صوته، فقلت لأبي: ما الذي أخفى صوته؟ قال: قال: كلهم من بني هاشم}}؛ سلیمان بن ابراهیم قندوزی، ینابیع الموده، ج۳، ص۲۹۰.</ref>. | [[روایت]] دیگر در زمینه توجه به [[آینده]] [[مسلمانان]] درباره [[جانشینی]] پس از خود، [[حدیث]] [[جابر بن سمره]] است که میگوید: «با پدرم نزد [[پیامبر اکرم]] {{صل}} بودم. پس شنیدم که میفرماید: پس از من [[دوازده جانشین]] است. سپس صدایش را پایین آورد. از پدرم پرسیدم: چرا صدایش را پایین آورد؟ گفت: فرموده است که تمام آنها، از [[بنیهاشم]] هستند».<ref>{{متن حدیث|كنت مع أبي عند النبي {{صل}}، فسمعته يقول: بعدي اثنا عشر خليفة، ثم أخفى صوته، فقلت لأبي: ما الذي أخفى صوته؟ قال: قال: كلهم من بني هاشم}}؛ سلیمان بن ابراهیم قندوزی، ینابیع الموده، ج۳، ص۲۹۰.</ref>. | ||
بر اساس [[روایات]] بسیار، [[رسول الله]]{{صل}}، [[تداوم امامت]] را تا [[حضرت مهدی]]{{ع}} تصریح کرده و فرموده است: «اگر از [[دنیا]] جز یک [[روز]] باقی نمانده باشد، [[خداوند عزوجل]]، مردی از ما را برمیانگیزد تا [[زمین]] را از [[عدل]] پر کند، همانگونه که از [[جور]] و [[ستم]] پر شده باشد».<ref>{{متن حدیث|لَوْ لَمْ يَبْقَ مِنَ الدُّنْيَا إِلَّا يَوْمٌ لَبَعَثَ اللَّهُ رَجُلًا مِنْ أَهْلِ بَيْتِي يَمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً}}؛ مسند احمد بن حنبل، ج۱، ص۲۱۲.</ref>. | بر اساس [[روایات]] بسیار، [[رسول الله]] {{صل}}، [[تداوم امامت]] را تا [[حضرت مهدی]] {{ع}} تصریح کرده و فرموده است: «اگر از [[دنیا]] جز یک [[روز]] باقی نمانده باشد، [[خداوند عزوجل]]، مردی از ما را برمیانگیزد تا [[زمین]] را از [[عدل]] پر کند، همانگونه که از [[جور]] و [[ستم]] پر شده باشد».<ref>{{متن حدیث|لَوْ لَمْ يَبْقَ مِنَ الدُّنْيَا إِلَّا يَوْمٌ لَبَعَثَ اللَّهُ رَجُلًا مِنْ أَهْلِ بَيْتِي يَمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً}}؛ مسند احمد بن حنبل، ج۱، ص۲۱۲.</ref>. | ||
[[حدیث غدیر]] نیز سندی است محکم و روشن در جهت [[آینده نگری]] [[پیامبر اعظم]]{{صل}} نسبت به مسئله حساس [[امامت]]. [[خداوند]] در محلی به نام [[غدیر خم]] خطاب به [[پیامبر]] فرمود: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ}}<ref>«ای پیامبر! آنچه را از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است برسان» سوره مائده، آیه ۶۷.</ref>. مسئله امامت و [[رهبری]] [[مردم]] و تعیین جانشینی به قدری مهم بود که خداوند این حرکت را پایان [[رسالت]] [[نبوی]] و کاملکننده آن دانسته است و فرمود: {{متن قرآن|وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ}}<ref>«و اگر نکنی پیام او را نرساندهای» سوره مائده، آیه ۶۷.</ref>. | [[حدیث غدیر]] نیز سندی است محکم و روشن در جهت [[آینده نگری]] [[پیامبر اعظم]] {{صل}} نسبت به مسئله حساس [[امامت]]. [[خداوند]] در محلی به نام [[غدیر خم]] خطاب به [[پیامبر]] فرمود: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ}}<ref>«ای پیامبر! آنچه را از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است برسان» سوره مائده، آیه ۶۷.</ref>. مسئله امامت و [[رهبری]] [[مردم]] و تعیین جانشینی به قدری مهم بود که خداوند این حرکت را پایان [[رسالت]] [[نبوی]] و کاملکننده آن دانسته است و فرمود: {{متن قرآن|وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ}}<ref>«و اگر نکنی پیام او را نرساندهای» سوره مائده، آیه ۶۷.</ref>. | ||
همانگونه که گذشت، هرچند [[پیامبر اکرم]]{{صل}} از همان روزهای اولیه [[بعثت]]، بارها [[حضرت علی]]{{ع}} را در [[مقام]] [[وصی]] و [[جانشین]] خود به [[مردم]] معرفی کرده بود، با [[نزول]] این [[آیه]] لازم بود با [[صراحت]] و [[قاطعیت]] تمام، آن هم در میان [[جمعیت]] انبوه حامیان، بار دیگر علی{{ع}} را معرفی کند. ازاین رو، [[حضرت]] دستور داد کسانی که جلو رفتهاند، بازگردند. منبری نیز برای [[سخنرانی]] آن حضرت آماده شد. [[رسول اکرم]]{{صل}} در حالی که مردم گرداگرد او حلقه زده بودند، از فراز [[منبر]] با صدایی رسا، خطبهای خواند و در سخنانش درباره [[ولایت]] و [[امامت امیرالمؤمنین]] علی{{ع}} فرمود: | همانگونه که گذشت، هرچند [[پیامبر اکرم]] {{صل}} از همان روزهای اولیه [[بعثت]]، بارها [[حضرت علی]] {{ع}} را در [[مقام]] [[وصی]] و [[جانشین]] خود به [[مردم]] معرفی کرده بود، با [[نزول]] این [[آیه]] لازم بود با [[صراحت]] و [[قاطعیت]] تمام، آن هم در میان [[جمعیت]] انبوه حامیان، بار دیگر علی {{ع}} را معرفی کند. ازاین رو، [[حضرت]] دستور داد کسانی که جلو رفتهاند، بازگردند. منبری نیز برای [[سخنرانی]] آن حضرت آماده شد. [[رسول اکرم]] {{صل}} در حالی که مردم گرداگرد او حلقه زده بودند، از فراز [[منبر]] با صدایی رسا، خطبهای خواند و در سخنانش درباره [[ولایت]] و [[امامت امیرالمؤمنین]] علی {{ع}} فرمود: | ||
ای گروه مردم! [[علی ابن ابی طالب]] و [[فرزندان]] پاکش، [[ثقل اصغر]] هستند و [[قرآن مجید]]، [[ثقل اکبر]] است و هر یک از این دو ثقل (اصغر و اکبر)، مؤید و موافق دیگری خواهد بود و از همدیگر جدا نخواهند شد تا روزی که در کنار [[حوض کوثر]] به من برسند. ای مردم! [[شاهد]] باشید و ای [[آسمان]] و [[زمین]]! شما هم شاهد باشید که من سفارش و امر [[خداوند متعال]] را به مردم [[ابلاغ]] کردم. من آنچه را [[مأموریت]] داشتم، انجام دادم و آنچه را میدانستم، به گوش همه رساندم و [[حقیقت]] را روشن کردم. [[آگاه]] باشید که از جانب [[خدای متعال]] میگویم به جز [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} کسی سزاوار [[منصب]] [[امارت]] و [[امامت]] نیست و پس از من کسی را [[شایسته]] نیست که عنوان [[امیرالمؤمنین]] را به جز او به اشخاص دیگری بگوید. | ای گروه مردم! [[علی ابن ابی طالب]] و [[فرزندان]] پاکش، [[ثقل اصغر]] هستند و [[قرآن مجید]]، [[ثقل اکبر]] است و هر یک از این دو ثقل (اصغر و اکبر)، مؤید و موافق دیگری خواهد بود و از همدیگر جدا نخواهند شد تا روزی که در کنار [[حوض کوثر]] به من برسند. ای مردم! [[شاهد]] باشید و ای [[آسمان]] و [[زمین]]! شما هم شاهد باشید که من سفارش و امر [[خداوند متعال]] را به مردم [[ابلاغ]] کردم. من آنچه را [[مأموریت]] داشتم، انجام دادم و آنچه را میدانستم، به گوش همه رساندم و [[حقیقت]] را روشن کردم. [[آگاه]] باشید که از جانب [[خدای متعال]] میگویم به جز [[علی بن ابی طالب]] {{ع}} کسی سزاوار [[منصب]] [[امارت]] و [[امامت]] نیست و پس از من کسی را [[شایسته]] نیست که عنوان [[امیرالمؤمنین]] را به جز او به اشخاص دیگری بگوید. | ||
آنگاه دست علی{{ع}} را گرفت و چنان بلند کرد که سفیدی زیر بغل هر دو پدیدار گشت و با شکوهی شگرف و فریادی بس رسا فرمود: | آنگاه دست علی {{ع}} را گرفت و چنان بلند کرد که سفیدی زیر بغل هر دو پدیدار گشت و با شکوهی شگرف و فریادی بس رسا فرمود: | ||
ای مردم! این علی است که [[برادر]] و [[خلیفه]] و وصی من و مخزن و [[حافظ]] [[علوم]] من است. این مسلط بر [[تفسیر]] [[کتاب خدا]] و [[دعوت]] کننده به سوی او بوده و عامل است به آنچه مورد [[خشنودی پروردگار]] [[متعال]] باشد. او مخالف [[دشمنان خدا]] و [[نهی]] کننده از [[عصیان]] و [[امیرمؤمنان]] و [[پیشوای مسلمانان]] است. | ای مردم! این علی است که [[برادر]] و [[خلیفه]] و وصی من و مخزن و [[حافظ]] [[علوم]] من است. این مسلط بر [[تفسیر]] [[کتاب خدا]] و [[دعوت]] کننده به سوی او بوده و عامل است به آنچه مورد [[خشنودی پروردگار]] [[متعال]] باشد. او مخالف [[دشمنان خدا]] و [[نهی]] کننده از [[عصیان]] و [[امیرمؤمنان]] و [[پیشوای مسلمانان]] است. | ||
پس برای آنکه غایبان نیز این خبر را دریابند، فرمود: «[[آگاه]] باشید! پس باید هر کس که در اینجا حاضر است، این [[پیام]] را به کسانی برساند که حاضر نیستند»<ref>طبرسی، احتجاج، ترجمه: حسن مصطفوی، ص۱۵۹ و ۱۶۲؛ علامه امینی، الغدیر، ج۱، ص۶۱۵ به بعد.</ref>. همچنین برای تأکید بر این موضوع، به مردان و [[زنان]] [[مسلمان]] فرمود تا در [[خیمه]] [[حضرت علی]]{{ع}} حضور یابند و با او به عنوان [[امام]] و [[جانشین رسول خدا]]{{صل}} [[بیعت]] کنند. این حرکت از ظهر تا نیمی از شب آن [[روز]] ادامه داشت. این [[ابلاغ]] به قدری مهم بود که [[خداوند]] آن را اینگونه معرفی کند: | پس برای آنکه غایبان نیز این خبر را دریابند، فرمود: «[[آگاه]] باشید! پس باید هر کس که در اینجا حاضر است، این [[پیام]] را به کسانی برساند که حاضر نیستند»<ref>طبرسی، احتجاج، ترجمه: حسن مصطفوی، ص۱۵۹ و ۱۶۲؛ علامه امینی، الغدیر، ج۱، ص۶۱۵ به بعد.</ref>. همچنین برای تأکید بر این موضوع، به مردان و [[زنان]] [[مسلمان]] فرمود تا در [[خیمه]] [[حضرت علی]] {{ع}} حضور یابند و با او به عنوان [[امام]] و [[جانشین رسول خدا]] {{صل}} [[بیعت]] کنند. این حرکت از ظهر تا نیمی از شب آن [[روز]] ادامه داشت. این [[ابلاغ]] به قدری مهم بود که [[خداوند]] آن را اینگونه معرفی کند: | ||
{{متن قرآن|الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا}}<ref>«امروز دینتان را کامل و نعمتم را بر شما تمام کردم و اسلام را (به عنوان) آیین شما پسندیدم» سوره مائده، آیه ۳.</ref>. | {{متن قرآن|الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا}}<ref>«امروز دینتان را کامل و نعمتم را بر شما تمام کردم و اسلام را (به عنوان) آیین شما پسندیدم» سوره مائده، آیه ۳.</ref>. | ||
پس از فرود این [[وحی]]، صدای [[تکبیر]] [[رسول الله]]{{صل}} برخاست: «[[خدا]] را [[سپاس]] گزارم که [[آیین]] خود را کامل کرد و [[نعمت]] خود را به پایان رساند و از [[رسالت]] من و [[وصایت]] و [[ولایت]] و [[جانشینی علی]]{{ع}} پس از من [[خشنود]] گشت».<ref>{{متن حدیث|اللَّهُ أَكْبَرُ عَلَى إِكْمَالِ الدِّينِ وَ إِتْمَامِ النِّعْمَةِ وَ رِضَى الرَّبِّ بِرِسَالَتِي وَ الْوَلَايَةِ لِعَلِيٍّ مِنْ بَعْدِي}}؛ طبرسی، احتجاج، ترجمه: حسن مصطفوی، ص۱۵۹.</ref><ref>[[سید حسین اسحاقی|اسحاقی، سید حسین]]، [[رسول مهربانی (کتاب)|رسول مهربانی]] ص ۱۲۵.</ref>. | پس از فرود این [[وحی]]، صدای [[تکبیر]] [[رسول الله]] {{صل}} برخاست: «[[خدا]] را [[سپاس]] گزارم که [[آیین]] خود را کامل کرد و [[نعمت]] خود را به پایان رساند و از [[رسالت]] من و [[وصایت]] و [[ولایت]] و [[جانشینی علی]] {{ع}} پس از من [[خشنود]] گشت».<ref>{{متن حدیث|اللَّهُ أَكْبَرُ عَلَى إِكْمَالِ الدِّينِ وَ إِتْمَامِ النِّعْمَةِ وَ رِضَى الرَّبِّ بِرِسَالَتِي وَ الْوَلَايَةِ لِعَلِيٍّ مِنْ بَعْدِي}}؛ طبرسی، احتجاج، ترجمه: حسن مصطفوی، ص۱۵۹.</ref><ref>[[سید حسین اسحاقی|اسحاقی، سید حسین]]، [[رسول مهربانی (کتاب)|رسول مهربانی]] ص ۱۲۵.</ref>. | ||
== منابع == | == منابع == | ||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده: | [[رده:اهداف اسلام]] |