مقدمه

اسلام، خاتم ادیان و رسول الله (ص)، خاتم پیامبران و قرآن، فرجام‌بخش کتاب‌های آسمانی است. بدین‌سان اسلام، زمان‌شمول و جهان‌شمول است و محمد (ص)، ابلاغ‌کننده دینی است که رنگ ابدیت دارد و زمان، طومار حیاتش را در هم نمی‌پیچد. رسول اعظم (ص)، ابلاغ آموزه‌های دین را به عهده دارد و مرجع فکری مردم و پیشوای سیاسی آنهاست. از این‌رو، هرگز نمی‌توان از کنار این پرسش جدی به راحتی گذشت که این پیامبر الهی برای آینده مکتب و آیینش که برای برپایی آن تلاش بسیاری کرد، چه کرده است؟ آیا درباره مسئله حساس امامت پس از خود سکوت کرده است؟ آیا آن را به امت وانهاده و شماری از صحابه را مأمور پی‌گیری آن ساخته است؟ آیا خود، جانشین تعیین کرده است تا مسئولیت اداره جامعه اسلامی را پس از وی به عهده بگیرد؟

ما بر این باوریم که رسول الله (ص) با حساسیت تمام، آینده امت را رقم زده و پیشوای پس از خود را تعیین کرده است. به همین دلیل، ماجرای غدیر و نصوص مربوط به آن خطبه عظیم، تصریح و تأکیدی است بر آنچه رسول الله (ص) بارها آن را اعلام کرده بود. رسول الله (ص) در حدیث یوم الانذار، بر اساس آیه  وَأَنْذِرْ عَشِيرَتَكَ الْأَقْرَبِينَ [۱] مأمور می‌شود خویشاوندان خود را به اسلام دعوت کند[۲]. چون آنان با دعوت پیامبر گرد هم می‌آیند، حضرت پس از مقدماتی که در آن می‌کوشد زمینه بیان و تفهیم پیام اصلی را فراهم آورد، می‌فرماید: «فَأَيُّكُمْ يُوَازِرُنِي عَلَى هَذَا الْأَمْرِ عَلَى أَنْ يَكُونَ أَخِي وَ وَصِيِّي وَ خَلِيفَتِي فِيكُمْ»[۳]. در آن جمع تنها کسی که به این درخواست، پاسخ مثبت داد، علی (ع) بود. رسول الله (ص) پس از آن پاسخ مثبت می‌فرماید: «إِنَّ هَذَا أَخِي وَ وَصِيِّي وَ خَلِيفَتِى فِيكُمْ فَاسْمَعُوا لَهُ وَ أَطِيعُوا»[۴].

در احادیث امارت، رسول الله (ص) گاهی از آن بزرگوار به نام « أمير المؤمنين» و گاهی به عنوان «أمير البررة» و گاهی با عنوان «أمير كلّ مؤمن بعد وفاتي» یاد کرده است[۵]. توجه به احادیث ولایت نیز در جای خود قابل تأمل است. از جمله عنوان‌های شکوهمندی که در این‌گونه روایات درباره علی (ع) آمده، عنوان «ولی» است. می‌دانیم که کاربرد ماده «و ل ی» به معنای سرپرست، زعیم و پیشوا در ادب عربی بسیار شایع بوده است. پیامبر نیز بارها این عبارت را درباره علی (ع) به کار برده است: «يَا عَلِيُّ أَنْتَ وَلِيُّ النَّاسِ بَعْدِي فَمَنْ أَطَاعَكَ فَقَدْ أَطَاعَنِي وَ مَنْ عَصَاكَ فَقَدْ عَصَانِي»[۶].

سفارش رسول الله (ص) به قرآن و عترت در آخرین روزهای زندگی نیز نکته‌ای است در جهت تثبیت پیروی از امام علی (ع). پیامبر اکرم (ص) در آخرین روزهای زندگی که سخت رنج می‌کشید، به سختی خود را به مسجد رساند. مردم مدینه با دیدن پیامبر اشک در چشمانشان حلقه زد و همگی منتظر شنیدن آخرین سفارش‌های او بودند. حضرت بر منبر رفت و برای مردم چنین فرمود: «من در میان شما دو چیز گران‌بها می‌گذارم (تا زمانی که) از آن دو پیروی می‌کنید، هرگز گمراه نمی‌شوید: کتاب خدا و اهل بیت من».[۷].

از سوی دیگر، پیامبر خدا در آیینه زمان، فتنه‌گری‌ها و آتش‌افروزی‌ها و جریان‌سازی‌ها را می‌نگرد و این همه را امواج خروشان و غول‌پیکری می‌بیند که هر کس در کامش قرار گیرد، غرق و تباه می‌شود. ازاین رو، تنها راه نجات را در پیروی از اهل بیت (ع) می‌داند و آنان را مانند سفینه و کشتی نجات می‌بیند: «آگاه باشید. به درستی که مثل اهل بیت من در میان شما، مثل کشتی نوح است که هر کس سوار کشتی شد، نجات یافت و کسی که جا ماند و سوار نشد، هلاک و نابود شد».[۸].

روایت دیگر در زمینه توجه به آینده مسلمانان درباره جانشینی پس از خود، حدیث جابر بن سمره است که می‌گوید: «با پدرم نزد پیامبر اکرم (ص) بودم. پس شنیدم که می‌فرماید: پس از من دوازده جانشین است. سپس صدایش را پایین آورد. از پدرم پرسیدم: چرا صدایش را پایین آورد؟ گفت: فرموده است که تمام آنها، از بنی‌هاشم هستند».[۹].

بر اساس روایات بسیار، رسول الله (ص)، تداوم امامت را تا حضرت مهدی (ع) تصریح کرده و فرموده است: «اگر از دنیا جز یک روز باقی نمانده باشد، خداوند عزوجل، مردی از ما را برمی‌انگیزد تا زمین را از عدل پر کند، همان‌گونه که از جور و ستم پر شده باشد».[۱۰].

حدیث غدیر نیز سندی است محکم و روشن در جهت آینده نگری پیامبر اعظم (ص) نسبت به مسئله حساس امامت. خداوند در محلی به نام غدیر خم خطاب به پیامبر فرمود:  يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ [۱۱]. مسئله امامت و رهبری مردم و تعیین جانشینی به قدری مهم بود که خداوند این حرکت را پایان رسالت نبوی و کامل‌کننده آن دانسته است و فرمود:  وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ [۱۲].

همان‌گونه که گذشت، هرچند پیامبر اکرم (ص) از همان روزهای اولیه بعثت، بارها حضرت علی (ع) را در مقام وصی و جانشین خود به مردم معرفی کرده بود، با نزول این آیه لازم بود با صراحت و قاطعیت تمام، آن هم در میان جمعیت انبوه حامیان، بار دیگر علی (ع) را معرفی کند. ازاین رو، حضرت دستور داد کسانی که جلو رفته‌اند، بازگردند. منبری نیز برای سخنرانی آن حضرت آماده شد. رسول اکرم (ص) در حالی که مردم گرداگرد او حلقه زده بودند، از فراز منبر با صدایی رسا، خطبه‌ای خواند و در سخنانش درباره ولایت و امامت امیرالمؤمنین علی (ع) فرمود: ای گروه مردم! علی ابن ابی طالب و فرزندان پاکش، ثقل اصغر هستند و قرآن مجید، ثقل اکبر است و هر یک از این دو ثقل (اصغر و اکبر)، مؤید و موافق دیگری خواهد بود و از همدیگر جدا نخواهند شد تا روزی که در کنار حوض کوثر به من برسند. ای مردم! شاهد باشید و ای آسمان و زمین! شما هم شاهد باشید که من سفارش و امر خداوند متعال را به مردم ابلاغ کردم. من آنچه را مأموریت داشتم، انجام دادم و آنچه را می‌دانستم، به گوش همه رساندم و حقیقت را روشن کردم. آگاه باشید که از جانب خدای متعال می‌گویم به جز علی بن ابی طالب (ع) کسی سزاوار منصب امارت و امامت نیست و پس از من کسی را شایسته نیست که عنوان امیرالمؤمنین را به جز او به اشخاص دیگری بگوید.

آن‌گاه دست علی (ع) را گرفت و چنان بلند کرد که سفیدی زیر بغل هر دو پدیدار گشت و با شکوهی شگرف و فریادی بس رسا فرمود: ای مردم! این علی است که برادر و خلیفه و وصی من و مخزن و حافظ علوم من است. این مسلط بر تفسیر کتاب خدا و دعوت کننده به سوی او بوده و عامل است به آنچه مورد خشنودی پروردگار متعال باشد. او مخالف دشمنان خدا و نهی کننده از عصیان و امیرمؤمنان و پیشوای مسلمانان است.

پس برای آنکه غایبان نیز این خبر را دریابند، فرمود: «آگاه باشید! پس باید هر کس که در اینجا حاضر است، این پیام را به کسانی برساند که حاضر نیستند»[۱۳]. همچنین برای تأکید بر این موضوع، به مردان و زنان مسلمان فرمود تا در خیمه حضرت علی (ع) حضور یابند و با او به عنوان امام و جانشین رسول خدا (ص) بیعت کنند. این حرکت از ظهر تا نیمی از شب آن روز ادامه داشت. این ابلاغ به قدری مهم بود که خداوند آن را این‌گونه معرفی کند:  الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا [۱۴].

پس از فرود این وحی، صدای تکبیر رسول الله (ص) برخاست: «خدا را سپاس گزارم که آیین خود را کامل کرد و نعمت خود را به پایان رساند و از رسالت من و وصایت و ولایت و جانشینی علی (ع) پس از من خشنود گشت».[۱۵][۱۶].

منابع

پانویس

  1. «و نزدیک‌ترین خویشاوندانت را بیم ده!» سوره شعراء، آیه ۲۱۴.
  2. جعفر مرتضی عاملی، الصحیح فی سیرة النبی الاعظم، ج۳، ص۶۱.
  3. ابن ابی الحدید، نهج البلاغه، ج۱۳، ص۲۴۴.
  4. قاضی عیاض، نسیم الریاض فی شرح شفاء، ج۳، ص۳۵.
  5. بحارالانوار، ج۴۴، ص۲.
  6. امالی مفید، ص۶۱۳.
  7. «إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ مَا إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي»؛ فروغ ابدیت، ج۲، ص۴۹۷؛ سنن الترمذی، ج۱۵، ص۶۶۳ با اندکی تغییر در عبارت.
  8. «أَلَا إِنَّ مَثَلَ أَهْلِ بَيْتِي فِيكُمْ مَثَلُ سَفِینَةِ نُوحٍ، مَنْ رَكِبَهَا نَجَا وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهَا هَلَكَ»؛ حامد حسین بن محمدقلی کنتوری، نفحات الأزهار فی شرح عبقات الانوار، ج۴، ص۲۰۵ به بعد.
  9. «كنت مع أبي عند النبي (ص)، فسمعته يقول: بعدي اثنا عشر خليفة، ثم أخفى صوته، فقلت لأبي: ما الذي أخفى صوته‌؟ قال: قال: كلهم من بني هاشم»؛ سلیمان بن ابراهیم قندوزی، ینابیع الموده، ج۳، ص۲۹۰.
  10. «لَوْ لَمْ يَبْقَ مِنَ الدُّنْيَا إِلَّا يَوْمٌ لَبَعَثَ اللَّهُ رَجُلًا مِنْ أَهْلِ بَيْتِي يَمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً»؛ مسند احمد بن حنبل، ج۱، ص۲۱۲.
  11. «ای پیامبر! آنچه را از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است برسان» سوره مائده، آیه ۶۷.
  12. «و اگر نکنی پیام او را نرسانده‌ای» سوره مائده، آیه ۶۷.
  13. طبرسی، احتجاج، ترجمه: حسن مصطفوی، ص۱۵۹ و ۱۶۲؛ علامه امینی، الغدیر، ج۱، ص۶۱۵ به بعد.
  14. «امروز دینتان را کامل و نعمتم را بر شما تمام کردم و اسلام را (به عنوان) آیین شما پسندیدم» سوره مائده، آیه ۳.
  15. «اللَّهُ أَكْبَرُ عَلَى إِكْمَالِ الدِّينِ وَ إِتْمَامِ النِّعْمَةِ وَ رِضَى الرَّبِّ بِرِسَالَتِي وَ الْوَلَايَةِ لِعَلِيٍّ مِنْ بَعْدِي‌»؛ طبرسی، احتجاج، ترجمه: حسن مصطفوی، ص۱۵۹.
  16. اسحاقی، سید حسین، رسول مهربانی ص ۱۲۵.