ضلالت
ضَلالت: گمراهی، بیراهه رفتن، گم شدن، اعتقادات باطل و نادرست داشتن. ضلالت نقطه مقابل هدایت است. در قرآن به کسانی که بت میپرستند، یا دچار تحریفهای دینی میشوند، یا شیطان آنان را از صراط مستقیم ایمان و حق دور میکند یا مشرک میشوند، یا جلوی راه خدا را میگیرند، یا از رحمت الهی مأیوس میشوند، "ضال" و گمراه میگوید و شیطان را یکی از مهمترین گمراهکنندگان انسان از راه حق معرفی میکند و بدترین ضلالت را، گمراهی پس از ایمان و هدایت میداند[۱].
معنای ضلالت
ضلالت، از نظر لغوی و اصطلاحی به معنای "مقابل هدایت" آمده و به معنای گمراه شدن و راه را نیافتن و نیز گمراه ساختن و از مقصد دور کردن به کار میرود[۲]. ضلالت و هدایت متضایفاند و از زوایایی متعدد و در شاخههای گوناگون علوم اسلامی بررسی شدهاند. این موضوع یکی از مفاهیم قرآنی است و قرآن کریم در آیاتی پرشمار بدان پرداخته است.
در روایات امامان معصوم (ع) نیز اسباب و زمینههای هدایت و ضلالت به تفصیل آمده است. از آن جمله است روایتی از امام علی (ع) که براساس آن، تن ندادن به ولایت و فرمان امامان معصوم (ع) از علل ضلالت است[۳]. علم کلام به مناسبتهای گوناگون از جمله در مبحث جبر و اختیار بدین موضوع پرداخته است[۴].
معنی اضلال در آیات
قرآن کریم، در آیاتی، "اضلال" را به خداوند نسبت داده که موجب بحثهای متعددی شده است. مسئلۀ محوری این است که چگونه میتوان خداوند را "مُضِل" پنداشت و اینکه خداوند برخی بندگان را به ضلالت میکشاند، به چه معنا است؟ از آیاتی که خداوند را "مُضل" یا "گمراهکننده" میخوانند عبارت است از: يُضِلُّ اللَّهُ الظَّالِمِينَ[۵]، وَمَا يُضِلُّ بِهِ إِلَّا الْفَاسِقِينَ[۶] و يُضِلُّ مَنْ يَشَاءُ وَيَهْدِي مَنْ يَشَاءُ[۷].
در روایات و از جمله ادعیه نیز از خداوند با صفت "مُضِل" یاد شده است[۸]. فهم این مسئله پیامدهای سازندۀ اعتقادی و اخلاقی دارد و بدین رو، دانشمندان شیعه کوشیدهاند بدان راه یابند و تفسیرهایی که به دست دادهاند، آنان را به گروههایی تقسیم کرده است:
- برخی قائلند مراد از ضلالت، گونۀ تکوینی آن است، نه تشریعی؛ زیرا ضلالت تشریعی از ساحت الهی دور است. در این صورت معنای ضلالت چنین میشود: ضلالت همان کیفر و مجازات است.
- گروهی دیگر گفتهاند، مراد از ضلالت این است که خداوند به دلیل پافشاری برخی انسانها بر گناه، مقدمات و اسباب رسیدن به مقصود را برایشان از میان میبرد یا آن را برایشان فراهم نمیکند و اینرا "خذلان" یا "سلب توفیق" گویند.
- گروه سوم بر این باورند که اضلال خداوند ویژۀ کسانی است که اوصاف و شرایطی معین دارند و قرآن کریم از مهمترین این اوصاف یاد کرده است: کفر، ظلم، فسق، دروغ، اسراف و کفران. این اوصاف، پیامدهایی دارند که دامان آدمی را میگیرند و بر چشم و گوش و خرد وی پرده میاندازند و او را به ضلالت میکشانند. بدینسان، مضل بودن خداوند به این معناست که چنین آثاری را به اوصاف یاد شده داده است. روشن است که این کار خداوند، با اختیار و آزادی بندگان ناسازگار نیست[۹].
کسانی که مشمول اضلال الهی میشوند، در حقیقت، خود، با ناشایستگی به سوی آن رفتهاند و از اختیار و آزادی برخوردار بودهاند. ضلالت الهی، در حقیقت مکمل و پیامد چیزی است که خود شخص برگزیده است و بدین روی، ضلالت نه جبری است و نه بیدلیل و نتیجۀ خواست خود آدمی است[۱۰].
منابع
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگنامه دینی، ص۱۳۶.
- ↑ ر.ک: محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام ، ص ۱۳۸.
- ↑ «أَدْنَی مَا یَکُونُ بِهِ ضَالًّا أَنْ لَا یَعْرِفَ حُجَّةَ اللَّهِ فِی أَرْضِهِ»؛ بحارالانوار، ج ۶۶، ص۱۷.
- ↑ ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۳۲۷.
- ↑ «خداوند ستمگران را بیراه میگذارد» سوره ابراهیم، آیه ۲۷.
- ↑ «امّا تنها فاسقان را گمراه میکند» سوره بقره، آیه ۲۶.
- ↑ «هر که را بخواهد بیراه وا مینهد و هر که را بخواهد راهنمایی میکند» سوره نحل، آیه ۹۳.
- ↑ بحار الانوار، ج ۸۱، ص۱۸۴.
- ↑ ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۳۲۷-۳۲۸.
- ↑ ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۳۲۷-۳۲۸.