ضلالت در قرآن

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

منظور تلاش برای گمراه کردن پیامبر و یا شیوه برخورد پیامبر با گمراهی اهل ضلالت و بازتاب آن در قرآن است.

تلاش برای گمراه کردن پیامبر

  1. ﴿وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكَ وَرَحْمَتُهُ لَهَمَّتْ طَائِفَةٌ مِنْهُمْ أَنْ يُضِلُّوكَ وَمَا يُضِلُّونَ إِلَّا أَنْفُسَهُمْ وَمَا يَضُرُّونَكَ مِنْ شَيْءٍ وَأَنْزَلَ اللَّهُ عَلَيْكَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَعَلَّمَكَ مَا لَمْ تَكُنْ تَعْلَمُ وَكَانَ فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكَ عَظِيمًا[۱].
  2. ﴿وَأَنِ احْكُمْ بَيْنَهُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ وَاحْذَرْهُمْ أَنْ يَفْتِنُوكَ عَنْ بَعْضِ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَيْكَ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَاعْلَمْ أَنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ أَنْ يُصِيبَهُمْ بِبَعْضِ ذُنُوبِهِمْ وَإِنَّ كَثِيرًا مِنَ النَّاسِ لَفَاسِقُونَ[۲].
  3. ﴿وَإِنْ تُطِعْ أَكْثَرَ مَنْ فِي الْأَرْضِ يُضِلُّوكَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنْ هُمْ إِلَّا يَخْرُصُونَ[۳]. نکته: می‌دانیم این آیه در مکه نازل شده و در آن زمان مسلمانان شدیداً در اقلیت بودند، گاهی اقلیت آنها و اکثریت قاطع بت‌پرستان و مخالفان اسلام، ممکن بود این توهم را برای بعضی ایجاد کند که اگر آئین آنها باطل و بی‌اساس است چرا این‌همه پیرو دارند و اگر ما بر حقیم چرا اینقدر کم هستیم‌؟! در این آیه برای دفع این توهم که به دنبال ذکر حقانیت قرآن در آیات قبل ممکن است پیدا شود، پیامبر خود را مخاطب ساخته، می‌گوید: “اگر از اکثر مردمی که در روی زمین هستند پیروی کنی تو را از راه حق گمراه و منحرف خواهند ساخت ﴿وَإِنْ تُطِعْ أَكْثَرَ مَنْ فِي الْأَرْضِ يُضِلُّوكَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ[۴] در جمله بعد دلیل این موضوع را بیان می‌کند و می‌گوید: علت آن این است که آنها بر اساس منطق و فکر صحیح کار نمی‌کنند، راهنمای آنها یک مشت گمان‌های آلوده به هوی و هوس و یک مشت دروغ و فریب و تخمین است علامه طباطبائی در ذیل این آیه می‌‌نویسد ﴿وَإِنْ تُطِعْ أَكْثَرَ مَنْ فِي الْأَرْضِ يُضِلُّوكَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ...[۵] کلمه “خرص” در لغت هم به معنای دروغ آمده و هم به معنای تخمین، و معنای دوم با سیاق آیه مناسب‌تر است زیرا جمله ﴿وَإِنْ هُمْ إِلَّا يَخْرُصُونَ[۶] و همچنین جمله قبلی‌اش در حقیقت کار تعلیل را می‌کند، و برای جمله ﴿وَإِنْ تُطِعْ أَكْثَرَ مَنْ فِي الْأَرْضِ[۷] به منزله علت است، و می‌رساند که تخمین زدن در اموری از قبیل معارف الهی و شرایع که می‌بایستی از ناحیه خدا اخذ شود و در آن جز به علم و یقین نمی‌توان تکیه داشت طبعاً سبب ضلالت و گمراهی است. گو اینکه سیر انسان در زندگی دنیاییش بدون اعتماد به ظن و استمداد از تخمین قابل دوام نیست، حتی دانشمندانی هم که پیرامون علوم اعتباری و علل و اسباب آنها و ارتباطش با زندگی دنیوی انسان بحث می‌کنند به غیر از چند نظریه کلی به هیچ موردی برنمی‌خورند که در آن اعتماد انسان تنها به علم خالص و یقین محض بوده باشد. و در اموری از قبیل معارف الهی و شرایع، نباید به حدس و تخمین بسنده کرد و جز به علم و یقین تکیه نباید کرد[۸].
  4. ﴿قُلْ إِنْ ضَلَلْتُ فَإِنَّمَا أَضِلُّ عَلَى نَفْسِي وَإِنِ اهْتَدَيْتُ فَبِمَا يُوحِي إِلَيَّ رَبِّي إِنَّهُ سَمِيعٌ قَرِيبٌ[۹].
  5. ﴿مَا ضَلَّ صَاحِبُكُمْ وَمَا غَوَى[۱۰].
  6. ﴿أَلَمْ يَجِدْكَ يَتِيمًا فَآوَى * وَوَجَدَكَ ضَالًّا فَهَدَى * عَبْدًا إِذَا صَلَّى * أَرَأَيْتَ إِنْ كَانَ عَلَى الْهُدَى[۱۱]. نکته: ﴿وَوَجَدَكَ ضَالًّا فَهَدَى[۱۲] مراد از “ضلال” در اینجا گمراهی نیست؛ بلکه مراد عدم هدایت است، و منظور از هدایت نداشتن رسول خدا (ص)، حال خود آن جناب است، و یا صرف‌نظر از هدایت الهی می‌خواهد بفرماید اگر هدایت خدا نباشد تو و هیچ انسانی دیگر از پیش خود هدایت ندارید مگر به وسیله خدای سبحان، پس رسول خدا (ص) هم نفس شریفش با قطع نظر از هدایت خدا ضاله و بی‌راه بود، هر چند که هیچ روزی از هدایت الهی جدا نبوده و از لحظه‌ای که خلق شده بود ملازم با آن بود، در نتیجه آیه شریفه در معنای آیه زیر است، که می‌فرماید: ﴿مَا كُنْتَ تَدْرِي مَا الْكِتَابُ وَلَا الْإِيمَانُ[۱۳] و از همین باب است کلام موسی که بنا به حکایت قرآن کریم از آن جناب گفته بود: ﴿فَعَلْتُهَا إِذًا وَأَنَا مِنَ الضَّالِّينَ[۱۴] در آن هنگامی که آن مرد قبطی را کشتم از گمراهان بودم. یعنی هنوز به هدایت رسالت اهتداء نشده بودم[۱۵].

نتیجه: در آیات فوق این محورها مطرح گردیده است:

  1. فضل و رحمت الهی، مانع تأثیر دسیسه و زمینه‌سازی‌های مشرکان برای گمراهی پیامبر: ﴿وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكَ وَرَحْمَتُهُ لَهَمَّتْ طَائِفَةٌ مِنْهُمْ أَنْ يُضِلُّوكَ[۱۶]؛
  2. پیامبر در معرض توطئه و دسیسه‌های مشرکان برای گمراهی آن حضرت و هشدار خداوند به پیامبر: ﴿وَأَنِ احْكُمْ بَيْنَهُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ وَاحْذَرْهُمْ أَنْ يَفْتِنُوكَ عَنْ بَعْضِ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَيْكَ[۱۷]؛
  3. پندار مشرکان درباره گمراهی پیامبر گمانی باطل و منزّه بودن ساحت پیامبر از گمراهی: ﴿مَا ضَلَّ صَاحِبُكُمْ وَمَا غَوَى[۱۸] ﴿قُلْ إِنْ ضَلَلْتُ فَإِنَّمَا أَضِلُّ عَلَى نَفْسِي وَإِنِ اهْتَدَيْتُ فَبِمَا يُوحِي إِلَيَّ رَبِّي إِنَّهُ سَمِيعٌ قَرِيبٌ[۱۹].

محدوده و قلمرو مسئولیت پیامبر در جلوگیری از ضلالت دیگران

  1. ﴿وَأَنْ أَتْلُوَ الْقُرْآنَ فَمَنِ اهْتَدَى فَإِنَّمَا يَهْتَدِي لِنَفْسِهِ وَمَنْ ضَلَّ فَقُلْ إِنَّمَا أَنَا مِنَ الْمُنْذِرِينَ[۲۰].
  2. ﴿أَفَمَنْ زُيِّنَ لَهُ سُوءُ عَمَلِهِ فَرَآهُ حَسَنًا فَإِنَّ اللَّهَ يُضِلُّ مَنْ يَشَاءُ وَيَهْدِي مَنْ يَشَاءُ فَلَا تَذْهَبْ نَفْسُكَ عَلَيْهِمْ حَسَرَاتٍ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِمَا يَصْنَعُونَ[۲۱].
  3. ﴿قُلْ إِنَّمَا أَدْعُو رَبِّي وَلَا أُشْرِكُ بِهِ أَحَدًا * قُلْ إِنِّي لَا أَمْلِكُ لَكُمْ ضَرًّا وَلَا رَشَدًا * قُلْ إِنِّي لَنْ يُجِيرَنِي مِنَ اللَّهِ أَحَدٌ وَلَنْ أَجِدَ مِنْ دُونِهِ مُلْتَحَدًا[۲۲].

نتیجه: در آیات فوق این محورها درباره قلمرو مسئولیت پیامبر مطرح گردیده است:

  1. پیامبر موظّف به تداوم بخشیدن انذارگری خود نسبت به گمراهان: ﴿وَمَنْ ضَلَّ فَقُلْ إِنَّمَا أَنَا مِنَ الْمُنْذِرِينَ[۲۳]
  2. توصیه خداوند به پیامبر نسبت به عدم حسرت برای گمراهان: ﴿فَلَا تَذْهَبْ نَفْسُكَ عَلَيْهِمْ حَسَرَاتٍ[۲۴] یعنی ای پیامبر خود را هلاک نکن با اندوه بر گمراهی کافران؛
  3. خداوند برای تحکیم پایه‌های توحید، و نفی هر گونه شرک، غلو و روشن کردن قلمرو مسئولیت پیامبر به پیامبر (ص) دستور می‌دهد: “بگو من تنها پروردگارم را می‌خوانم و فقط او را عبادت می‌کنم، و هیچ‌کس را شریک او قرار نمی‌دهم” ﴿قُلْ إِنَّمَا أَدْعُو رَبِّي وَلَا أُشْرِكُ بِهِ أَحَدًا[۲۵] سپس دستور می‌دهد: بگو من مالک زیان و سودی برای شما نیستم و هدایت به دست دیگری است ﴿قُلْ إِنِّي لَا أَمْلِكُ لَكُمْ ضَرًّا وَلَا رَشَدًا[۲۶] و باز اضافه می‌کند: بگو اگر من نیز بر خلاف فرمان حق رفتار کنم. و رسالت‌هایی را که درباره ابلاغ پیام توحید و شرایع دین دارم به شما نرسانم. هیچ‌کس مرا در برابر او پناه نمی‌دهد، و ملجأ و پناهگاهی جز او نمی‌یابم ﴿قُلْ إِنِّي لَنْ يُجِيرَنِي مِنَ اللَّهِ أَحَدٌ وَلَنْ أَجِدَ مِنْ دُونِهِ مُلْتَحَدًا[۲۷].

بعثت پیامبر بر اساس نجات از گمراهی مردم

  1. ﴿هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولًا مِنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِنْ كَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلَالٍ مُبِينٍ[۲۸].
  2. ﴿لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولًا مِنْ أَنْفُسِهِمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِنْ كَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلَالٍ مُبِينٍ[۲۹].
  3. ﴿الر كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَيْكَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ إِلَى صِرَاطِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ[۳۰].
  4. ﴿رَسُولًا يَتْلُو عَلَيْكُمْ آيَاتِ اللَّهِ مُبَيِّنَاتٍ لِيُخْرِجَ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَمَنْ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ وَيَعْمَلْ صَالِحًا يُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا قَدْ أَحْسَنَ اللَّهُ لَهُ رِزْقًا[۳۱].
  5. ﴿انْظُرْ كَيْفَ ضَرَبُوا لَكَ الْأَمْثَالَ فَضَلُّوا فَلَا يَسْتَطِيعُونَ سَبِيلًا[۳۲].

نتیجه: در آیات فوق این محورها مطرح گردیده است:

  1. نجات انسان‌ها از گمراهی و هدایت آنان فلسفه بعثت پیامبر و گمراهی آشکار امت عرب، پیش از بعثت محمّد (ص) ﴿هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولًا مِنْهُمْ... وَإِنْ كَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلَالٍ مُبِينٍ[۳۳]. ﴿لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولًا مِنْ أَنْفُسِهِمْ... وَإِنْ كَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلَالٍ مُبِينٍ[۳۴].
  2. رسالت پیامبر خارج ساختن مردم از ضلالت و گمراهی و هدایت آنان به نور ایمان،﴿الر كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَيْكَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ إِلَى صِرَاطِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ[۳۵]، ﴿رَسُولًا يَتْلُو عَلَيْكُمْ آيَاتِ اللَّهِ مُبَيِّنَاتٍ لِيُخْرِجَ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَمَنْ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ وَيَعْمَلْ صَالِحًا يُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا قَدْ أَحْسَنَ اللَّهُ لَهُ رِزْقًا[۳۶].
  3. مخالفت مشرکان با پیامبر و اظهار عناد آنان با تمثیل‌های ناروا، موجب گمراهی و از دست دادن زمینه هدایت: ﴿انْظُرْ كَيْفَ ضَرَبُوا لَكَ الْأَمْثَالَ فَضَلُّوا[۳۷].

هدایت گمراهان با مشیت خداوند و تلاش پیامبر

  1. ﴿إِنْ تَحْرِصْ عَلَى هُدَاهُمْ فَإِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي مَنْ يُضِلُّ وَمَا لَهُمْ مِنْ نَاصِرِينَ[۳۸].
  2. ﴿وَتَرَى الشَّمْسَ إِذَا طَلَعَتْ تَزَاوَرُ عَنْ كَهْفِهِمْ ذَاتَ الْيَمِينِ وَإِذَا غَرَبَتْ تَقْرِضُهُمْ ذَاتَ الشِّمَالِ وَهُمْ فِي فَجْوَةٍ مِنْهُ ذَلِكَ مِنْ آيَاتِ اللَّهِ مَنْ يَهْدِ اللَّهُ فَهُوَ الْمُهْتَدِ وَمَنْ يُضْلِلْ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ وَلِيًّا مُرْشِدًا[۳۹].
  3. ﴿يَا قَوْمَنَا أَجِيبُوا دَاعِيَ اللَّهِ وَآمِنُوا بِهِ يَغْفِرْ لَكُمْ مِنْ ذُنُوبِكُمْ وَيُجِرْكُمْ مِنْ عَذَابٍ أَلِيمٍ * وَمَنْ لَا يُجِبْ دَاعِيَ اللَّهِ فَلَيْسَ بِمُعْجِزٍ فِي الْأَرْضِ وَلَيْسَ لَهُ مِنْ دُونِهِ أَوْلِيَاءُ أُولَئِكَ فِي ضَلَالٍ مُبِينٍ[۴۰].
  4. ﴿إِنَّ الَّذِي فَرَضَ عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لَرَادُّكَ إِلَى مَعَادٍ قُلْ رَبِّي أَعْلَمُ مَنْ جَاءَ بِالْهُدَى وَمَنْ هُوَ فِي ضَلَالٍ مُبِينٍ[۴۱].
  5. ﴿مَا أَنْتَ بِنِعْمَةِ رَبِّكَ بِمَجْنُونٍ * فَسَتُبْصِرُ وَيُبْصِرُونَ * إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِيلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ[۴۲].
  6. ﴿وَيَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْلَا أُنْزِلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِنْ رَبِّهِ قُلْ إِنَّ اللَّهَ يُضِلُّ مَنْ يَشَاءُ وَيَهْدِي إِلَيْهِ مَنْ أَنَابَ[۴۳].

نکته: ایمان به خدا به صرف این نیست که انسان بداند و درک کند که خدا حق است، زیرا مجرد دانستن و درک کردن ملازم با ایمان نیست، بلکه با استکبار و انکار هم می‌سازد، همچنان که خودش فرموده: ﴿وَجَحَدُوا بِهَا وَاسْتَيْقَنَتْهَا أَنْفُسُهُمْ[۴۴]. و چون می‌دانیم ایمان با انکار نمی‌سازد، پس نتیجه می‌گیریم که ایمان صرف ادراک نیست، بلکه عبارتست از پذیرایی و قبول مخصوصی از ناحیه نفس، نسبت به آن‌چه که درک کرده. قبولی که باعث شود نفس در برابر آن ادراک و آثاری را که اقتضاء دارد تسلیم شود، و علامت داشتن چنین قبولی این است که سایر قوا و جوارح آدمی نیز آن را قبول نموده، مانند خود نفس در برابرش تسلیم شود. اینجاست که می‌بینیم بسیاری از اشخاص با علم و درک زشتی و پلیدی عملی، با این همه به آن عمل اعتیاد دارند و نمی‌توانند خود را از آن بازدارند، برای همین است که فقط قبح آن را درک کرده‌اند، ولی ایمان به آن ندارند، و در نتیجه تسلیم درک خود نمی‌شوند. و بعضی دیگر را می‌بینیم که علاوه بر درک تسلیم هم شده‌اند، و بعد از تسلیم توانسته‌اند بدون درنگ دست از آن کار بردارند و این همان ایمان است. و این همان معنایی است که از آیه شریفه ﴿فَمَنْ يُرِدِ اللَّهُ أَنْ يَهْدِيَهُ يَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلْإِسْلَامِ وَمَنْ يُرِدْ أَنْ يُضِلَّهُ يَجْعَلْ صَدْرَهُ ضَيِّقًا حَرَجًا كَأَنَّمَا يَصَّعَّدُ فِي السَّمَاءِ[۴۵] استفاده می‌‌شود پس هدایت از ناحیه خدای سبحان اقتضای امری را از قلب و یا صدر و یا نفس آدمی دارد که نسبت آن امر با آن هدایت نسبت قبول و انفعال است به امر مورد قبول، که در آیه ۱۲۵ سوره انعام از آن به شرح صدر و توسعه سینه تعبیر کرده، و در آیه مورد بحث آن را ایمان و اطمینان قلب نامیده، و آن عبارت از این است که آدمی خود را در قبول امر، مقبول در امنیت ببیند و قلبش با آن تسکین و آرامش یابد، و آن امر در قلبش راه پیدا کند و در آن جایگزین شود، بدون اینکه قلب مضطرب و یا روی‌گردان شود[۴۶] و با این توضیح معنای آیه ﴿قُلْ إِنَّ اللَّهَ يُضِلُّ مَنْ يَشَاءُ وَيَهْدِي إِلَيْهِ مَنْ أَنَابَ[۴۷].

نتیجه: در آیات فوق این محورها مطرح گردیده است:

  1. پیامبر بدون خواست خداوند، ناتوان از هدایت گمراهان: ﴿إِنْ تَحْرِصْ عَلَى هُدَاهُمْ فَإِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي مَنْ يُضِلُّ وَمَا لَهُمْ مِنْ نَاصِرِينَ *... مَنْ يَهْدِ اللَّهُ فَهُوَ الْمُهْتَدِ وَمَنْ يُضْلِلْ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ وَلِيًّا مُرْشِدًا[۴۸].
  2. نمایندگان جنیان پس از شنیدن پیام وحی از پیامبر گفتند خطاب به قوم خودشان گفتند: دعوت کننده خداوند را - پیامبر -اطاعت کنید و به او ایمان بیاورید ﴿يَا قَوْمَنَا أَجِيبُوا دَاعِيَ اللَّهِ[۴۹] وَآمِنُوا بِهِ[۵۰] و ردّ دعوت پیامبر باعث گمراهی آشکار: ﴿... وَمَنْ لَا يُجِبْ دَاعِيَ اللَّهِ فَلَيْسَ بِمُعْجِزٍ فِي الْأَرْضِ وَلَيْسَ لَهُ مِنْ دُونِهِ أَوْلِيَاءُ أُولَئِكَ فِي ضَلَالٍ مُبِينٍ[۵۱]، ﴿وَمَنْ لَا يُجِبْ دَاعِيَ اللَّهِ فَلَيْسَ بِمُعْجِزٍ فِي الْأَرْضِ[۵۲] و به غیر از خدا، اولیائی ندارد که یاریش کنند، و در این باب مددش برسانند. ﴿وَلَيْسَ لَهُ مِنْ دُونِهِ أَوْلِيَاءُ أُولَئِكَ فِي ضَلَالٍ مُبِينٍ[۵۳] (و خلاصه کلام اینکه: کسی که داعی خدا را در دعوتش اجابت نکند به خودش ظلم کرده و نمی‌تواند خدا را عاجز کند، نه خودش مستقلاً می‌تواند خدا را با این سرکشی‌ها عاجز سازد، و نه به کمک و یاری دیگر اولیاء خود، چون غیر از خدا اولیائی ندارد. و این معنا را با جمله ﴿أُولَئِكَ فِي ضَلَالٍ مُبِينٍ[۵۴] تمام کرده است) [۵۵].
  3. خداوند به پیامبرش در آغاز هجرت اعلام می‌‌کند غم مخور همان خدایی که موسی را در طفولیت به مادرش باز گرداند، همان خدایی که او را بعد از یک غیبت ده ساله از مصر به زادگاه اصلی‌اش باز گردانید و همان خدائی که قرآن را بر تو فرض کرده است تو را به سر زمین اصلی‌ات - مکه - باز می‌گرداند ﴿إِنَّ الَّذِي فَرَضَ عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لَرَادُّكَ إِلَى مَعَادٍ[۵۶] و چراغ توحید را با دست تو در این سرزمین مقدس بر می‌افروزد. سپس می‌افزاید در برابر خیره‌سری مخالفان سرسخت بگو: پروردگار من از همه بهتر می‌داند چه کسی هدایت را از سوی او آورده، و چه کسی در ضلال مبین است ﴿قُلْ رَبِّي أَعْلَمُ مَنْ جَاءَ بِالْهُدَى وَمَنْ هُوَ فِي ضَلَالٍ مُبِينٍ[۵۷].
  4. خداوند این مسئله را اعلام می‌‌کند تهمت جنون به پیامبر باعث گمراهی مرتکبین آن و تهمت‌زنندگان به رسول خدا (ص) به اینکه او دیوانه است خودشان مفتون و گمراهند، ﴿مَا أَنْتَ بِنِعْمَةِ رَبِّكَ بِمَجْنُونٍ[۵۸] و به زودی گمراهیشان روشن گشته، و نیز معلوم می‌شود که رسول خدا (ص) هدایت یافته است ﴿فَسَتُبْصِرُ وَيُبْصِرُونَ[۵۹] هدایت او و گمراهی آنان به بیانی از خدای سبحان ثابت شد، (اینک در این جمله مطلب را چنین تأکید می‌کند که خدا بهتر می‌داند چه کسی از راه او به بیراهه رفته، و چه کسی راه او را یافته است، چون راه، راه او است و امر هدایت هم به دست او است، و معلوم است که صاحب راه و راهنما بهتر می‌داند چه کسی در راه او است، و چه کسی در آن نیست باز برای تأکید بیشتر می‌افزاید: پروردگارت بهتر از هر کس می‌داند چه کسی از راه او گمراه شده و او هدایت یافتگان را نیز بهتر می‌شناسد ﴿إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِيلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ[۶۰][۶۱]. چرا که راه، راه اوست؛ و او بهتر از هر کس راه خود را می‌شناسد، و به این ترتیب به پیامبر اسلام (ص) اطمینان بیشتر می‌دهد که او در مسیر هدایت و دشمنانش در مسیر ضلالتند.
  5. در مقابل ایرادات منکران لجوج دعوت توحیدی پیامبر که می‌‌گفتند چرا معجزه‌ای از سوی پروردگار بر او نازل نشده است تا باعث ایمان آوردن آنها شود ﴿وَيَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْلَا أُنْزِلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِنْ رَبِّهِ[۶۲] آنها انتظار دارند که پیامبر به صورت یک “خارق‌العاده‌گر” در گوشه‌ای بنشیند و هر یک از آنها از در وارد شوند، و هر معجزه‌ای مایل هستند پیشنهاد کنند او هم بلافاصله به آنها ارائه دهد، و تازه آنها اگر مایل نبودند ایمان نیاورند! قرآن در پاسخ آنها می‌گوید: ای پیامبر! به اینها بگو که خداوند هر که را بخواهد گمراه می‌کند و هر کس که به سوی او باز گردد مشمول هدایتش قرار می‌دهد ﴿قُلْ إِنَّ اللَّهَ يُضِلُّ مَنْ يَشَاءُ وَيَهْدِي إِلَيْهِ مَنْ أَنَابَ[۶۳] اشاره به این که کمبود شما از ناحیه اعجاز نیست، بلکه کمبود شما از درون وجود خودتان است، لجاجت‌ها، تعصب‌ها، جهالت‌ها، و گناهانی که سد راه توفیق می‌شود مانع از ایمان شماست.

فرجام گمراهی و نشنیدن راهنمایی پیامبر

  1. ﴿وَجَعَلُوا لِلَّهِ أَنْدَادًا لِيُضِلُّوا عَنْ سَبِيلِهِ قُلْ تَمَتَّعُوا فَإِنَّ مَصِيرَكُمْ إِلَى النَّارِ[۶۴]. نکته: یکی از بدترین انواع کفران نعمت که مشرکان مخالفان دعوت مرتکب می‌شدند این بود که آنها برای خدا شریک‌هایی قرار دادند تا مردم را به این وسیله از راه او گمراه سازند ﴿وَجَعَلُوا لِلَّهِ أَنْدَادًا لِيُضِلُّوا عَنْ سَبِيلِهِ[۶۵] و چند روزی در سایه این شرک و کفر و منحرف ساختن افکار مردم از آیین و طریق حق بهره‌ای از زندگی مادی و ریاست و حکومت بر مردم ببرند. و خداوند خطاب به پیامبر می‌‌گوید به آنها بگو: از این زندگی دنیا و بی‌ارزش مادی بهره بگیرید اما بدانید سر انجام کار شما به سوی آتش دوزخ است ﴿قُلْ تَمَتَّعُوا فَإِنَّ مَصِيرَكُمْ إِلَى النَّارِ[۶۶].
  2. ﴿وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْلَا نُزِّلَ عَلَيْهِ الْقُرْآنُ جُمْلَةً وَاحِدَةً كَذَلِكَ لِنُثَبِّتَ بِهِ فُؤَادَكَ وَرَتَّلْنَاهُ تَرْتِيلًا * الَّذِينَ يُحْشَرُونَ عَلَى وُجُوهِهِمْ إِلَى جَهَنَّمَ أُولَئِكَ شَرٌّ مَكَانًا وَأَضَلُّ سَبِيلًا[۶۷].
  3. ﴿وَمَنْ يَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا مُبِينًا[۶۸].
  4. ﴿يَوْمَ تُقَلَّبُ وُجُوهُهُمْ فِي النَّارِ يَقُولُونَ يَا لَيْتَنَا أَطَعْنَا اللَّهَ وَأَطَعْنَا الرَّسُولَا * وَقَالُوا رَبَّنَا إِنَّا أَطَعْنَا سَادَتَنَا وَكُبَرَاءَنَا فَأَضَلُّونَا السَّبِيلَا[۶۹].
  5. ﴿وَمَنْ يُشَاقِقِ الرَّسُولَ مِنْ بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُ الْهُدَى وَيَتَّبِعْ غَيْرَ سَبِيلِ الْمُؤْمِنِينَ نُوَلِّهِ مَا تَوَلَّى وَنُصْلِهِ جَهَنَّمَ وَسَاءَتْ مَصِيرًا[۷۰].
  6. ﴿يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ لَا يَحْزُنْكَ الَّذِينَ يُسَارِعُونَ فِي الْكُفْرِ مِنَ الَّذِينَ قَالُوا آمَنَّا بِأَفْوَاهِهِمْ وَلَمْ تُؤْمِنْ قُلُوبُهُمْ وَمِنَ الَّذِينَ هَادُوا سَمَّاعُونَ لِلْكَذِبِ سَمَّاعُونَ لِقَوْمٍ آخَرِينَ لَمْ يَأْتُوكَ يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ مِنْ بَعْدِ مَوَاضِعِهِ يَقُولُونَ إِنْ أُوتِيتُمْ هَذَا فَخُذُوهُ وَإِنْ لَمْ تُؤْتَوْهُ فَاحْذَرُوا وَمَنْ يُرِدِ اللَّهُ فِتْنَتَهُ فَلَنْ تَمْلِكَ لَهُ مِنَ اللَّهِ شَيْئًا أُولَئِكَ الَّذِينَ لَمْ يُرِدِ اللَّهُ أَنْ يُطَهِّرَ قُلُوبَهُمْ لَهُمْ فِي الدُّنْيَا خِزْيٌ وَلَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ[۷۱].

نتیجه: در آیات فوق این موضوعات مطرح گردیده است:

  1. پیامبر مأمور ابلاغ تهدید الهی نسبت به اضلال‌کنندگان و اعلام به آنها که مسیر آنها به سوی آتش جهنم است: ﴿وَجَعَلُوا لِلَّهِ أَنْدَادًا لِيُضِلُّوا عَنْ سَبِيلِهِ قُلْ تَمَتَّعُوا فَإِنَّ مَصِيرَكُمْ إِلَى النَّارِ[۷۲].
  2. بهانه‌جویی و برخورد عنادآلود کافران نسبت قرآن و پیامبر باعث گمراهی آنان ﴿وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْلَا نُزِّلَ عَلَيْهِ الْقُرْآنُ جُمْلَةً وَاحِدَةً[۷۳] و سقوط در جهنم ﴿الَّذِينَ يُحْشَرُونَ عَلَى وُجُوهِهِمْ إِلَى جَهَنَّمَ[۷۴] و در نتیجه اعمالشان جایگاه بدی در انتظارشان است ﴿أُولَئِكَ شَرٌّ مَكَانًا وَأَضَلُّ سَبِيلًا[۷۵].
  3. اطاعت از خدا و پیامبر مانع گمراهی: و دچار حسرت و پشیمانی شدن در دوزخ ﴿يَوْمَ تُقَلَّبُ وُجُوهُهُمْ فِي النَّارِ يَقُولُونَ يَا لَيْتَنَا أَطَعْنَا اللَّهَ وَأَطَعْنَا الرَّسُولَا[۷۶].
  4. گمراه شدن از راه پیامبر و مسلمانان، موجب گرفتار شدن به دوزخ: ﴿وَمَنْ يُشَاقِقِ الرَّسُولَ مِنْ بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُ الْهُدَى وَيَتَّبِعْ غَيْرَ سَبِيلِ الْمُؤْمِنِينَ نُوَلِّهِ مَا تَوَلَّى وَنُصْلِهِ جَهَنَّمَ وَسَاءَتْ مَصِيرًا[۷۷] و نافرمانی از خد او رسول ﴿وَمَنْ يَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ[۷۸] باعث گمراهی آشکار ﴿فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا مُبِينًا[۷۹].
  5. خداوند پیامبر را با وصف رسول مخاطب قرار داده ﴿يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ...[۸۰] و می‌‌فرماید از اعمال منافقان داخلی و یهود که با جاسوسی و تحریف برای گمرا ه کردن مردم و تثبیت موقعیت منفعت‌طلبانه خویش تلاش می‌‌کنند ناراحت نباش ﴿لَا يَحْزُنْكَ الَّذِينَ يُسَارِعُونَ فِي الْكُفْرِ مِنَ الَّذِينَ قَالُوا آمَنَّا بِأَفْوَاهِهِمْ وَلَمْ تُؤْمِنْ قُلُوبُهُمْ وَمِنَ الَّذِينَ هَادُوا سَمَّاعُونَ لِلْكَذِبِ سَمَّاعُونَ لِقَوْمٍ آخَرِينَ[۸۱] که نتیجه این اعمال در دنیا برای آنان رسوائی ﴿لَهُمْ فِي الدُّنْيَا خِزْيٌ[۸۲] و در آخرت برایشان عذابی بزرگ خواهد بود ﴿وَلَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ[۸۳].

بی‌فایده بودن نجات از ضلالت برای برخی از افراد

  1. ﴿وَمَا أَنْتَ بِهَادِي الْعُمْيِ عَنْ ضَلَالَتِهِمْ إِنْ تُسْمِعُ إِلَّا مَنْ يُؤْمِنُ بِآيَاتِنَا فَهُمْ مُسْلِمُونَ[۸۴].
  2. ﴿وَمَا أَنْتَ بِهَادِ الْعُمْيِ عَنْ ضَلَالَتِهِمْ إِنْ تُسْمِعُ إِلَّا مَنْ يُؤْمِنُ بِآيَاتِنَا فَهُمْ مُسْلِمُونَ[۸۵].
  3. ﴿فَإِنَّكَ لَا تُسْمِعُ الْمَوْتَى وَلَا تُسْمِعُ الصُّمَّ الدُّعَاءَ إِذَا وَلَّوْا مُدْبِرِينَ * وَمَا أَنْتَ بِهَادِ الْعُمْيِ عَنْ ضَلَالَتِهِمْ إِنْ تُسْمِعُ إِلَّا مَنْ يُؤْمِنُ بِآيَاتِنَا فَهُمْ مُسْلِمُونَ[۸۶].
  4. ﴿أَفَأَنْتَ تُسْمِعُ الصُّمَّ أَوْ تَهْدِي الْعُمْيَ وَمَنْ كَانَ فِي ضَلَالٍ مُبِينٍ[۸۷].
  5. ﴿فَإِنَّكُمْ وَمَا تَعْبُدُونَ * مَا أَنْتُمْ عَلَيْهِ بِفَاتِنِينَ * إِلَّا مَنْ هُوَ صَالِ الْجَحِيمِ[۸۸]

نتیجه: در آیات فوق این موضوعات مطرح گردیده است:

  1. خارج کردن کافران حق‌ناپذیر از گمراهی، امری خارج از توان پیامبر: ﴿وَمَا أَنْتَ بِهَادِي الْعُمْيِ عَنْ ضَلَالَتِهِمْ إِنْ تُسْمِعُ إِلَّا مَنْ يُؤْمِنُ بِآيَاتِنَا فَهُمْ مُسْلِمُونَ[۸۹].
  2. عدم تأثیر هدایت‌گری پیامبر نسبت به برخی افراد حق‌گریز و گمراه شده: [۳] ﴿فَإِنَّكَ لَا تُسْمِعُ الْمَوْتَى وَلَا تُسْمِعُ الصُّمَّ الدُّعَاءَ إِذَا وَلَّوْا مُدْبِرِينَ * وَمَا أَنْتَ بِهَادِ الْعُمْيِ عَنْ ضَلَالَتِهِمْ إِنْ تُسْمِعُ إِلَّا مَنْ يُؤْمِنُ بِآيَاتِنَا فَهُمْ مُسْلِمُونَ * أَفَأَنْتَ تُسْمِعُ الصُّمَّ أَوْ تَهْدِي الْعُمْيَ وَمَنْ كَانَ فِي ضَلَالٍ مُبِينٍ[۹۰].
  3. خداوند خطاب به مشرکان این بحث را به میان می‌آورد که وسوسه‌های شما بت‌پرستان در دل‌های پاکان و نیکان اثری ندارد، و تنها قلوب آلوده و ارواح دوزخی و متمایل به فساد شما است که خود را تسلیم این وسوسه‌ها می‌سازد، می‌فرماید: ﴿فَإِنَّكُمْ وَمَا تَعْبُدُونَ[۹۱] ﴿مَا أَنْتُمْ عَلَيْهِ بِفَاتِنِينَ[۹۲] ﴿إِلَّا مَنْ هُوَ صَالِ الْجَحِيمِ[۹۳]. این آیات - بر خلاف آنچه طرفداران مسلک جبر پنداشته‌اند - دلیلی است بر ضد این مکتب، و اشاره‌ای است به این حقیقت که هیچ‌کس نمی‌تواند خود را در برابر انحرافات معذور بداند، و ادعا کند مرا فریب داده و به بت‌پرستی کشانده‌اند، می‌گوید: شما بت‌پرستان توانایی بر - فتنه - و فریب اشخاص ندارید، مگر آنها که با اراده خود راه دوزخ را پیش گیرند. شاهد این سخن تعبیر ﴿صَالِ الْجَحِيمِاست، زیرا در اصل - صالی - به صورت اسم فاعل بوده، و معمولاً هنگامی که صیغه اسم فاعل را در مورد موجود عاقلی به کار می‌برند مفهومش انجام کاری از روی اراده و اختیار است، همانند جالس و ضارب، بنابراین ﴿صَالِ الْجَحِيمِ یعنی کسی که مایل است خود را به آتش دوزخ بسوزاند، و به این ترتیب راه عذر را بر همه منحرفان می‌بندد[۹۴][۹۵].

منابع

پانویس

  1. «و اگر بخشش و بخشایش خداوند بر تو نبود گروهی از ایشان به بیراه کردن تو کوشیده بودند حال آنکه جز خودشان را بیراه نمی‌کنند و به تو هیچ زیانی نمی‌رسانند و خداوند کتاب و فرزانگی بر تو فرو فرستاد و به تو چیزی آموخت که نمی‌دانستی و بخشش خداوند بر تو سترگ است» سوره نساء، آیه ۱۱۳.
  2. «و در میان آنان بنابر آنچه خداوند فرو فرستاده است داوری کن و از خواسته‌های آنان پیروی مکن و از آنان بپرهیز مبادا تو را در برخی از آنچه خداوند به سوی تو فرو فرستاده است به فتنه اندازند و اگر رو برتابند بدان که خداوند جز این نمی‌خواهد که آنان را به برخی از گناهانشان گرفتار سازد و بی‌گمان بسیاری از مردم نافرمانند» سوره مائده، آیه ۴۹.
  3. «و اگر از بیشتر کسان روی زمین پیروی کنی تو را از راه خداوند به گمراهی می‌کشانند؛ جز پندار را پی نمی‌گیرند و آنان جز نادرست برآورد نمی‌کنند» سوره انعام، آیه ۱۱۶.
  4. «و اگر از بیشتر کسان روی زمین پیروی کنی تو را از راه خداوند به گمراهی می‌کشانند» سوره انعام، آیه ۱۱۶.
  5. «و اگر از بیشتر کسان روی زمین پیروی کنی تو را از راه خداوند به گمراهی می‌کشانند» سوره انعام، آیه ۱۱۶.
  6. «و آنان جز نادرست برآورد نمی‌کنند» سوره انعام، آیه ۱۱۶.
  7. «و اگر از بیشتر کسان روی زمین پیروی کنی» سوره انعام، آیه ۱۱۶.
  8. ترجمه تفسیر المیزان ج۷، ص۴۵۵.
  9. «بگو اگر گمراه گردم تنها به زیان خویش گمراه می‌گردم و اگر رهیاب شوم از آن روست که پروردگارم به من وحی می‌کند؛ بی‌گمان او شنوایی نزدیک است» سوره سبأ، آیه ۵۰.
  10. «که همنشین شما گمراه و بیراه نیست» سوره نجم، آیه ۲.
  11. «آیا یتیمت نیافت و در پناه گرفت؟ * و تو را گم‌گشته یافت و راه نمود * بنده‌ای را چون به نماز ایستد باز می‌دارد * اگر رهنمود یافته باشد» سوره ضحی، آیه ۶-۷ و ۱۰-۱۱.
  12. «و تو را گم‌گشته یافت و راه نمود» سوره ضحی، آیه ۷.
  13. «تو نمی‌دانستی کتاب و ایمان چیست» سوره شوری، آیه ۵۲.
  14. «گفت: آن را هنگامی کردم که از ناآگاهان بودم» سوره شعراء، آیه ۲۰.
  15. ترجمه تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۵۲۳.
  16. «و اگر بخشش و بخشایش خداوند بر تو نبود گروهی از ایشان به بیراه کردن تو کوشیده بودند» سوره نساء، آیه ۱۱۳.
  17. «و در میان آنان بنابر آنچه خداوند فرو فرستاده است داوری کن و از خواسته‌های آنان پیروی مکن و از آنان بپرهیز مبادا تو را در برخی از آنچه خداوند به سوی تو فرو فرستاده است به فتنه اندازند» سوره مائده، آیه ۴۹.
  18. «که همنشین شما گمراه و بیراه نیست» سوره نجم، آیه ۲.
  19. «بگو اگر گمراه گردم تنها به زیان خویش گمراه می‌گردم و اگر رهیاب شوم از آن روست که پروردگارم به من وحی می‌کند؛ بی‌گمان او شنوایی نزدیک است» سوره سبأ، آیه ۵۰.
  20. «و اینکه قرآن را بخوانم؛ آنگاه هر کس رهیاب شد به سود خویش رهیاب می‌شود و آنکه گمراه شد بگو: من تنها از بیم‌دهندگانم» سوره نمل، آیه ۹۲.
  21. «پس آیا کسی که بدی کردارش در چشم وی «2» آرایش یافته است و آن را نیکو می‌بیند (چون کسی است که رهیافته است)؟ آری، خداوند هر کس را بخواهد بی‌راه می‌نهد و هر کس را بخواهد راهنمایی می‌کند بنابراین مبادا جانت از دریغ خوردن بر آنان بفرساید که خداوند به آنچه انجام می‌دهند داناست» سوره فاطر، آیه ۸.
  22. «بگو: من تنها پروردگار خویش را می‌خوانم و هیچ کس را با او شریک نمی‌گردانم * بگو: من برای شما نه یارای زیانی دارم و نه رهیافتی * بگو هرگز مرا در برابر خداوند هیچ کس پناه نمی‌دهد و (خود نیز) جز او هرگز پناهگاهی نمی‌یابم» سوره جن، آیه ۲۰-۲۲.
  23. «و آنکه گمراه شد بگو: من تنها از بیم‌دهندگانم» سوره نمل، آیه ۹۲.
  24. «بنابراین مبادا جانت از دریغ خوردن بر آنان بفرساید» سوره فاطر، آیه ۸.
  25. «بگو: من تنها پروردگار خویش را می‌خوانم و هیچ کس را با او شریک نمی‌گردانم» سوره جن، آیه ۲۰.
  26. «بگو: من برای شما نه یارای زیانی دارم و نه رهیافتی» سوره جن، آیه ۲۱.
  27. «بگو هرگز مرا در برابر خداوند هیچ کس پناه نمی‌دهد و (خود نیز) جز او هرگز پناهگاهی نمی‌یابم» سوره جن، آیه ۲۲.
  28. «اوست که در میان نانویسندگان (عرب)، پیامبری از خود آنان برانگیخت که بر ایشان آیاتش را می‌خواند و آنها را پاکیزه می‌گرداند و به آنان کتاب (قرآن) و فرزانگی می‌آموزد و به راستی پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند» سوره جمعه، آیه ۲.
  29. «بی‌گمان خداوند بر مؤمنان منّت نهاد که از خودشان فرستاده‌ای در میان آنان برانگیخت که آیات وی را بر آنان می‌خواند و آنها را پاکیزه می‌گرداند و به آنها کتاب و فرزانگی می‌آموزد و به راستی پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند» سوره آل عمران، آیه ۱۶۴.
  30. «الف، لام، را، (این) کتابی است که بر تو فرو فرستاده‌ایم تا مردم را به اذن پروردگارشان به سوی راه آن (خداوند) پیروزمند ستوده، از تیرگی‌ها به سوی روشنایی برون آوری» سوره ابراهیم، آیه ۱.
  31. «پیامبری که بر شما آیات روشنگر خداوند را می‌خواند تا کسانی را که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند به سوی روشنایی، از تیرگی‌ها بیرون آورد و هر کس به خداوند ایمان ورزد و کاری شایسته کند، او را به بوستان‌هایی درمی‌آورد که از بن آنها جویباران روان است، هماره در آن جاودانند، خداوند برای او روزی نیکویی فراهم کرده است» سوره طلاق، آیه ۱۱.
  32. «بنگر چگونه برای تو مثل‌ها زدند و گمراه شدند و نمی‌توانند راهی بیابند» سوره اسراء، آیه ۴۸.
  33. «اوست که در میان نانویسندگان (عرب)، پیامبری از خود آنان برانگیخت... و به راستی پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند» سوره جمعه، آیه ۲.
  34. «بی‌گمان خداوند بر مؤمنان منّت نهاد که از خودشان فرستاده‌ای در میان آنان... و به راستی پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند» سوره آل عمران، آیه ۱۶۴.
  35. «الف، لام، را، (این) کتابی است که بر تو فرو فرستاده‌ایم تا مردم را به اذن پروردگارشان به سوی راه آن (خداوند) پیروزمند ستوده، از تیرگی‌ها به سوی روشنایی برون آوری» سوره ابراهیم، آیه ۱.
  36. «پیامبری که بر شما آیات روشنگر خداوند را می‌خواند تا کسانی را که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند به سوی روشنایی، از تیرگی‌ها بیرون آورد و هر کس به خداوند ایمان ورزد و کاری شایسته کند، او را به بوستان‌هایی درمی‌آورد که از بن آنها جویباران روان اس» سوره طلاق، آیه ۱۱.
  37. «بنگر چگونه برای تو مثل‌ها زدند و گمراه شدند» سوره اسراء، آیه ۴۸.
  38. «اگر (هم) تو بر راهنمایی‌شان آزمند باشی خداوند آن کس را که گمراه وا می‌گذارد، راهنمایی نمی‌کند و آنان را یاوری نیست» سوره نحل، آیه ۳۷.
  39. «و خورشید را چون بر می‌آمد می‌دیدی که از غار آنان به راست می‌گرایید و چون غروب می‌کرد در سوی چپ از آنان می‌گذشت و آنان در جای گشاده‌ای از آن (غار) بودند؛ این از نشانه‌های خداوند است؛ هر که را خداوند راه نماید، رهیافته است و هر که را بیراه نهد، هرگز برای او سروری رهنما نخواهی یافت» سوره کهف، آیه ۱۷.
  40. «ای قوم! پاسخ فراخواننده به خداوند را بدهید و به او ایمان آورید تا (خداوند) پاره‌ای از گناهانتان را بیامرزد و شما را از عذابی دردناک پناه دهد * و هر که پاسخ فراخواننده به خداوند را ندهد در زمین به ستوه آورنده (ی خداوند) نیست و در برابر او سرورانی ندارد، آنان در گمراهی آشکاری خواهند بود» سوره احقاف، آیه ۳۱-۳۲.
  41. «بی‌گمان آن کس که قرآن را بر تو واجب کرده است تو را به بازگشتگاهی باز می‌گرداند؛ بگو: پروردگار من بهتر می‌داند چه کسی رهنمود آورده است و چه کسی در گمراهی آشکاری است» سوره قصص، آیه ۸۵.
  42. «تو، به (برکت) نعمت پروردگارت، دیوانه نیستی * پس به زودی می‌بینی و خواهند دید * بی‌گمان پروردگارت به آن کس که راه وی را گم کرده داناتر است و او به رهیافتگان داناتر است» سوره قلم، آیه ۲ و ۵ و ۷.
  43. «و کافران می‌گویند: چرا بر او از سوی پروردگارش نشانه‌ای فرو فرستاده نمی‌شود؟! بگو: بی‌گمان خداوند هر که را بخواهد بیراه می‌دارد و آن کس را که (به سوی او) بازگردد به سوی خویش رهنمون می‌گردد» سوره رعد، آیه ۲۷.
  44. «با آنکه در دل باور داشتند آن را انکار کردند» سوره نمل، آیه ۱۴.
  45. «خداوند هر کس را که بخواهد راهنمایی کند دلش را برای (پذیرش) اسلام می‌گشاید و هر کس را که بخواهد در گمراهی وانهد دلش را تنگ و بسته می‌دارد گویی به آسمان فرا می‌رود؛ بدین گونه خداوند عذاب را بر کسانی که ایمان نمی‌آورند؛ برمی‌گمارد» سوره انعام، آیه ۱۲۵.
  46. ترجمه تفسیر المیزان، ج۱۱، ص۴۸۴.
  47. «بگو: بی‌گمان خداوند هر که را بخواهد بیراه می‌دارد و آن کس را که (به سوی او) بازگردد به سوی خویش رهنمون می‌گردد» سوره رعد، آیه ۲۷.
  48. «اگر (هم) تو بر راهنمایی‌شان آزمند باشی خداوند آن کس را که گمراه وا می‌گذارد، راهنمایی نمی‌کند و آنان را یاوری نیست *... هر که را خداوند راه نماید، رهیافته است و هر که را بیراه نهد، هرگز برای او سروری رهنما نخواهی یافت» سوره نحل، آیه ۳۷ و سوره کهف، آیه ۱۷.
  49. منظور از ﴿دَاعِيَ اللَّهِ رسول خدا است، هم چنان که در جای دیگر قرآن فرموده: ﴿قُلْ هَذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى اللَّهِ عَلَى بَصِيرَةٍ [“بگو: این راه من است که با بینش به سوی خداوند فرا می‌خوانم» سوره یوسف، آیه ۱۰۸.] (ترجمه المیزان، ج۱۸، ص۳۲۹).
  50. «ای قوم! پاسخ فراخواننده به خداوند را بدهید و به او ایمان آورید» سوره احقاف، آیه ۳۱.
  51. «و هر که پاسخ فراخواننده به خداوند را ندهد در زمین به ستوه آورنده (ی خداوند) نیست و در برابر او سرورانی ندارد، آنان در گمراهی آشکاری خواهند بود» سوره احقاف، آیه ۳۲.
  52. «و هر که پاسخ فراخواننده به خداوند را ندهد در زمین به ستوه آورنده (ی خداوند) نیست» سوره احقاف، آیه ۳۲.
  53. «و در برابر او سرورانی ندارد، آنان در گمراهی آشکاری خواهند بود» سوره احقاف، آیه ۳۲.
  54. «آنان در گمراهی آشکاری خواهند بود» سوره احقاف، آیه ۳۲.
  55. ترجمه تفسیر المیزان، ج۲۹، ص۱۸۳.
  56. «بی‌گمان آن کس که قرآن را بر تو واجب کرده است تو را به بازگشتگاهی باز می‌گرداند» سوره قصص، آیه ۸۵.
  57. «بگو: پروردگار من بهتر می‌داند چه کسی رهنمود آورده است و چه کسی در گمراهی آشکاری است» سوره قصص، آیه ۸۵.
  58. «تو، به (برکت) نعمت پروردگارت، دیوانه نیستی» سوره قلم، آیه ۲.
  59. «پس به زودی می‌بینی و خواهند دید؛» سوره قلم، آیه ۵.
  60. «بی‌گمان پروردگارت به آن کس که راه وی را گم کرده داناتر است و او به رهیافتگان داناتر است» سوره نحل، آیه ۱۲۵.
  61. ترجمه تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۶۲۰.
  62. «و کافران می‌گویند: چرا نشانه‌ای از پروردگارش بر او فرو فرستاده نشده است؟» سوره رعد، آیه ۷.
  63. «بگو: بی‌گمان خداوند هر که را بخواهد بیراه می‌دارد و آن کس را که (به سوی او) بازگردد به سوی خویش رهنمون می‌گردد» سوره رعد، آیه ۲۷.
  64. «و برای خداوند، مانندهایی تراشیدند تا (مردم را) از راه او بیراه گردانند؛ بگو: (چند روزی در این جهان) بهره‌ور گردید که بی‌گمان بازگشتتان به سوی آتش است» سوره ابراهیم، آیه ۳۰.
  65. «و برای خداوند، مانندهایی تراشیدند تا (مردم را) از راه او بیراه گردانند» سوره ابراهیم، آیه ۳۰.
  66. «بگو: (چند روزی در این جهان) بهره‌ور گردید که بی‌گمان بازگشتتان به سوی آتش است» سوره ابراهیم، آیه ۳۰.
  67. «و کافران گفتند: چرا قرآن بر او یکجا فرو فرستاده نشده است؟ این چنین (فرو فرستاده‌ایم) تا دلت را بدان استوار داریم و آن را (بر تو) بسیار آرام خواندیم * کسانی که به رو درافتاده، به سوی دوزخ گرد آورده می‌شوند بد جایگاه‌تر و گمراه‌ترند» سوره فرقان، آیه ۳۲ و ۳۴.
  68. «هر کس از خدا و فرستاده‌اش نافرمانی کند به گمراهی آشکاری افتاده است» سوره احزاب، آیه ۳۶.
  69. «روزی که چهره‌های آنان در آتش گردانده شود می‌گویند: ای کاش از خداوند و پیامبر فرمان برده بودیم * و می‌گویند: پروردگارا! ما از سرکردگان و بزرگانمان فرمان بردیم و آنان ما را از راه به در بردند» سوره احزاب، آیه ۶۶.
  70. «و هر کس پس از آنکه به روشنی رهنمود یافت با پیامبر مخالفت ورزد و از راهی جز راه مؤمنان پیروی کند وی را با آنچه بدان روی آورده است وامی‌نهیم و وی را به دوزخ می‌افکنیم و این بد پایانه‌ای است!» سوره نساء، آیه ۱۱۵.
  71. «ای پیامبر! آنان که در کفر شتاب می‌ورزند تو را اندوهگین نکنند، همان کسانی که به زبان می‌گفتند ایمان آورده‌ایم در حالی که دل‌هاشان ایمان نیاورده است و یهودیانی که به دروغ گوش می‌سپارند جاسوسان گروهی دیگرند که نزد تو نیامده‌اند؛ عبارات (کتاب آسمانی) را از جایگاه آنها پس و پیش می‌کنند؛ (به همدیگر) می‌گویند اگر به شما این (حکمی که ما می‌خواهیم از سوی پیامبر) داده شد بپذیرید و اگر داده نشد، (از او) دوری گزینید- و از تو در برابر خداوند، برای کسی که عذاب وی را بخواهد، هیچ‌گاه کاری ساخته نیست- آنان کسانی هستند که خداوند نخواسته است دل‌هایشان را پاکیزه گرداند؛ در این جهان، خواری و در جهان واپسین عذابی سترگ دارند» سوره مائده، آیه ۴۱.
  72. «و برای خداوند، مانندهایی تراشیدند تا (مردم را) از راه او بیراه گردانند؛ بگو: (چند روزی در این جهان) بهره‌ور گردید که بی‌گمان بازگشتتان به سوی آتش است» سوره ابراهیم، آیه ۳۰.
  73. «و کافران گفتند: چرا قرآن بر او یکجا فرو فرستاده نشده است؟ این چنین (فرو فرستاده‌ایم) تا دلت را بدان استوار داریم و آن را (بر تو) بسیار آرام خواندیم» سوره فرقان، آیه ۳۲.
  74. «کسانی که به رو درافتاده، به سوی دوزخ گرد آورده می‌شوند» سوره فرقان، آیه ۳۴.
  75. «بد جایگاه‌تر و گمراه‌ترند» سوره فرقان، آیه ۳۴.
  76. «روزی که چهره‌های آنان در آتش گردانده شود می‌گویند: ای کاش از خداوند و پیامبر فرمان برده بودیم» سوره احزاب، آیه ۶۶.
  77. «و هر کس پس از آنکه به روشنی رهنمود یافت با پیامبر مخالفت ورزد و از راهی جز راه مؤمنان پیروی کند وی را با آنچه بدان روی آورده است وامی‌نهیم و وی را به دوزخ می‌افکنیم و این بد پایانه‌ای است!» سوره نساء، آیه ۱۱۵.
  78. «و هر کس با خداوند و فرستاده او نافرمانی ورزد» سوره نساء، آیه ۱۴.
  79. «به گمراهی آشکاری افتاده است» سوره احزاب، آیه ۳۶.
  80. «ای پیامبر!» سوره مائده، آیه ۴۱.
  81. «ای پیامبر! آنان که در کفر شتاب می‌ورزند تو را اندوهگین نکنند، همان کسانی که به زبان می‌گفتند ایمان آورده‌ایم در حالی که دل‌هاشان ایمان نیاورده است و یهودیانی که به دروغ گوش می‌سپارند جاسوسان گروهی دیگرند که نزد تو نیامده‌اند» سوره مائده، آیه ۴۱.
  82. «آنها در دنیا، خواری» سوره بقره، آیه ۱۱۴.
  83. «و در جهان واپسین عذابی سترگ دارند» سوره بقره، آیه ۱۱۴.
  84. «و تو رهنمون کوردلان از گمراهیشان نیستی؛ (تو پیام خود را) جز به کسانی که به آیات ما ایمان آورده‌اند و (به فرمان ما) گردن نهاده‌اند، نمی‌شنوانی» سوره نمل، آیه ۸۱.
  85. «و تو رهنمون کوردلان از گمراهیشان نیستی؛ تو (پیام خود را) جز به کسانی که به آیات ما ایمان آورده‌اند و (به فرمان ما) گردن نهاده‌اند، نمی‌شنوانی» سوره روم، آیه ۵۳.
  86. «و بی‌گمان تو، به مردگان نمی‌شنوانی و به ناشنوایان (نیز) هنگامی که پشت‌کنان رو بگردانند فراخوان (خود) را نمی‌شنوانی * و تو رهنمون کوردلان از گمراهیشان نیستی؛ تو (پیام خود را) جز به کسانی که به آیات ما ایمان آورده‌اند و (به فرمان ما) گردن نهاده‌اند، نمی‌شنوانی» سوره روم، آیه ۵۲-۵۳.
  87. «آیا تو ناشنوایان را می‌شنوانی یا نابینایان را و آن را که در گمراهی آشکاری است راهنمایی می‌کنی؟» سوره زخرف، آیه ۴۰.
  88. «پس بی‌گمان شما و آنچه می‌پرستید، * شما بر ضد او (کسی را) به گمراهی نمی‌توانید کشانید * مگر آن را که به دوزخ درمی‌آید» سوره صافات، آیه ۱۶۱.
  89. «و تو رهنمون کوردلان از گمراهیشان نیستی؛ (تو پیام خود را) جز به کسانی که به آیات ما ایمان آورده‌اند و (به فرمان ما) گردن نهاده‌اند، نمی‌شنوانی» سوره نمل، آیه ۸۱.
  90. «و بی‌گمان تو، به مردگان نمی‌شنوانی و به ناشنوایان (نیز) هنگامی که پشت‌کنان رو بگردانند فراخوان (خود) را نمی‌شنوانی * و تو رهنمون کوردلان از گمراهیشان نیستی؛ تو (پیام خود را) جز به کسانی که به آیات ما ایمان آورده‌اند و (به فرمان ما) گردن نهاده‌اند، نمی‌شنوانی * آیا تو ناشنوایان را می‌شنوانی یا نابینایان را و آن را که در گمراهی آشکاری است راهنمایی می‌کنی؟» سوره روم، آیه ۵۲-۵۳ و سوره زخرف، آیه ۴۰.
  91. «پس بی‌گمان شما و آنچه می‌پرستید،» سوره صافات، آیه ۱۶۱.
  92. «شما بر ضد او (کسی را) به گمراهی نمی‌توانید کشانید» سوره صافات، آیه ۱۶۲.
  93. «مگر آن را که به دوزخ درمی‌آید» سوره صافات، آیه ۱۶۳.
  94. تفسیر نمونه، ج۱۹، ص۱۸۱.
  95. سعیدیان‌فر و ایازی، فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم، ج۲، ص ۷۷.