برهان حدوث در فلسفه اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۵ دسامبر ۲۰۲۲
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۵: خط ۱۵:
[[علامه طباطبایی]] در تقریری که از [[برهان حدوث]] دارد از [[وحدت]] طبیعی و شخصی [[جهان]] بهره برده است که [[شهید مطهری]] افزوده شدن این مقدمه را موجب آسان‌تر شدن [[برهان]] می‌داند<ref>مجموعه آثار، ج۶، ص۹۹۵.</ref>. وی پس از اینکه از راه [[ارتباط]] و [[همبستگی]] اجزای جهان که یک ارتباط وهمی و پنداری نیست بلکه ارتباطی [[واقعی]] و مستقل از [[ذهن]] ماست، وحدت جهان را نتیجه گرفته و می‌گوید این واحد خارجی در وجود خود متغیر و متحول است؛ زیرا از هر راهی به [[محاسبه]] موجودات جهان بپردازیم سرانجام به حرکت عمومی (حرکت وضعی، مکانی و یا حرکت جوهری) خواهیم رسید و حرکت، هستی است پس از نیستی و وجودی است آغشته به عدم. و به مقتضای [[قانون]] علت و معلول هر موجود حادثی علت وجود می‌خواهد<ref>اصول فلسفه و روش رئالیسم، ص۲۹۴.</ref>.
[[علامه طباطبایی]] در تقریری که از [[برهان حدوث]] دارد از [[وحدت]] طبیعی و شخصی [[جهان]] بهره برده است که [[شهید مطهری]] افزوده شدن این مقدمه را موجب آسان‌تر شدن [[برهان]] می‌داند<ref>مجموعه آثار، ج۶، ص۹۹۵.</ref>. وی پس از اینکه از راه [[ارتباط]] و [[همبستگی]] اجزای جهان که یک ارتباط وهمی و پنداری نیست بلکه ارتباطی [[واقعی]] و مستقل از [[ذهن]] ماست، وحدت جهان را نتیجه گرفته و می‌گوید این واحد خارجی در وجود خود متغیر و متحول است؛ زیرا از هر راهی به [[محاسبه]] موجودات جهان بپردازیم سرانجام به حرکت عمومی (حرکت وضعی، مکانی و یا حرکت جوهری) خواهیم رسید و حرکت، هستی است پس از نیستی و وجودی است آغشته به عدم. و به مقتضای [[قانون]] علت و معلول هر موجود حادثی علت وجود می‌خواهد<ref>اصول فلسفه و روش رئالیسم، ص۲۹۴.</ref>.


برای [[اثبات]] حدوث عالم، تقریر دیگری نیز با استفاده از [[قوانین]] [[علوم تجربی]] ارائه شده است: قانون ترمودینامیک ثابت کرده است که جهان پیوسته رو به وضعی روان است که در آن، تمام اجسام به درجه حرارت [[پست]] مشابهی می‌رسند و دیگر انرژی قابل [[مصرف]] وجود نخواهد داشت. در آن حالت، [[زندگی]] ناممکن خواهد بود. اگر جهان آغازی نداشت و از ازل موجود بود، باید پیش از این، چنین حالت [[مرگ]] و رکود حادث شده باشد. [[خورشید]] سوزان، [[ستارگان]] و [[زمین]] آکنده از زندگی، [[گواه]] صادق است بر اینکه آغاز جهان، در زمان اتفاق افتاده و لحظه خاصی از زمان آغاز پیدایش آن بوده است<ref>اثبات وجود خدا، ص۲۱؛ نیز ر. ک: قواعد العقائد، ص۴۳.</ref>. در این تقریر نیز مانند سخن [[متکلمان اسلامی]]، ادعا این است که [[عالم طبیعت]]، مسبوق به عدم زمانی است، ولی از عهده اثبات آن بر نمی‌آید؛ چه اینکه این نکته در اصل [[تصور]] صحیحی ندارد. البته با این [[استدلال]] می‌‌توان ثابت کرد که [[عالم طبیعت]]، از نظر امتداد زمانی محدود است و نمی‌توان آن را نامتناهی دانست.<ref>[[محمد ایزدی‌تبار|ایزدی‌تبار، محمد]]، [[برهان حدوث (مقاله)|برهان حدوث]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۲ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی ج۲]]، ص ۱۶۲-۱۶۳.</ref>.
برای [[اثبات]] حدوث عالم، تقریر دیگری نیز با استفاده از [[قوانین]] [[علوم تجربی]] ارائه شده است: قانون ترمودینامیک ثابت کرده است که جهان پیوسته رو به وضعی روان است که در آن، تمام اجسام به درجه حرارت [[پست]] مشابهی می‌رسند و دیگر انرژی قابل [[مصرف]] وجود نخواهد داشت. در آن حالت، [[زندگی]] ناممکن خواهد بود. اگر جهان آغازی نداشت و از ازل موجود بود، باید پیش از این، چنین حالت [[مرگ]] و رکود حادث شده باشد. [[خورشید]] سوزان، [[ستارگان]] و [[زمین]] آکنده از زندگی، [[گواه]] صادق است بر اینکه آغاز جهان، در زمان اتفاق افتاده و لحظه خاصی از زمان آغاز پیدایش آن بوده است<ref>اثبات وجود خدا، ص۲۱؛ نیز ر. ک: قواعد العقائد، ص۴۳.</ref>. در این تقریر نیز مانند سخن [[متکلمان اسلامی]]، ادعا این است که [[عالم طبیعت]]، مسبوق به عدم زمانی است، ولی از عهده اثبات آن بر نمی‌آید؛ چه اینکه این نکته در اصل [[تصور]] صحیحی ندارد. البته با این [[استدلال]] می‌‌توان ثابت کرد که [[عالم طبیعت]]، از نظر امتداد زمانی محدود است و نمی‌توان آن را نامتناهی دانست<ref>[[محمد ایزدی‌تبار|ایزدی‌تبار، محمد]]، [[برهان حدوث (مقاله)|برهان حدوث]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۲ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی ج۲]]، ص۱۶۲-۱۶۳.</ref>.


[[اندیشه کلامی]] حدوث با آنکه مورد پذیرش [[فلاسفه]] نیست‌، بر دیدگاه‌های آنان درباره مبدأ هستی تأثیر نهاده است، اما این تأثیر در اندیشه کندی چنان بوده است که او را از دیگر [[فیلسوفان]] متمایز می‌کند. کندی برخلاف [[تعالیم]] ارسطویی و نوافلاطونی برای [[مخلوقات]] حدوث زمانی قائل شده‌، و در [[اثبات وجود خدا]] از گونه‌ای [[برهان حدوث]] بهره گرفته است<ref>ابن رشد، «السماع الطبیعی‌»، رسائل‌، ص۱۱۳-۱۲۲، ۲۰۶-۲۰۷.</ref><ref>[https://lib.eshia.ir/23022/11/4698 کتابخانه مدرسه فقاهت، دانشنامه بزرگ اسلامی، ج۱۱، ص۴۶۹۸]</ref>
[[اندیشه کلامی]] حدوث با آنکه مورد پذیرش [[فلاسفه]] نیست‌، بر دیدگاه‌های آنان درباره مبدأ هستی تأثیر نهاده است، اما این تأثیر در اندیشه کندی چنان بوده است که او را از دیگر [[فیلسوفان]] متمایز می‌کند. کندی برخلاف [[تعالیم]] ارسطویی و نوافلاطونی برای [[مخلوقات]] حدوث زمانی قائل شده‌، و در [[اثبات وجود خدا]] از گونه‌ای [[برهان حدوث]] بهره گرفته است<ref>ابن رشد، «السماع الطبیعی‌»، رسائل‌، ص۱۱۳-۱۲۲، ۲۰۶-۲۰۷.</ref>.<ref>[https://lib.eshia.ir/23022/11/4698 کتابخانه مدرسه فقاهت، دانشنامه بزرگ اسلامی، ج۱۱، ص۴۶۹۸]</ref>


[[فخرالدین رازی]] که بنیان‌گذار [[مکتب فلسفی]] [[کلام اشعری]] به شمار می‌آید، با روشی ابتکاری، [[براهین فلسفی]] و [[کلامی]] [[اثبات وجود خدا]] را طبقه‌بندی و نام‌گذاری کرده است. دو [[برهان]] [[فلسفی]] ـ یعنی [[برهان امکان]] اجسام (= ذوات) و برهان امکان [[اعراض]] (= صفات) ـ و دو برهان کلامی ـ یعنی [[برهان حدوث]] اجسام و برهان حدوث اعراض ـ حاصل این طبقه‌بندی است<ref>فخرالدین رازی، التفسیر الکبیر، ج۱۷، ص۹؛ «لباب الاشارات‌»، همراه التنبیهات و الاشارات ابن سینا، به کوشش محمود شهابی، ص۲۵۴.</ref>.<ref>شهرستانی، عبدالکریم، الملل و النحل، به کوشش محمد کیلانی، ج۱، ص۹۴.</ref><ref>[https://lib.eshia.ir/23022/11/4698 کتابخانه مدرسه فقاهت، دانشنامه بزرگ اسلامی، ج۸، ص۳۵۱۵]</ref>
[[فخرالدین رازی]] که بنیان‌گذار [[مکتب فلسفی]] [[کلام اشعری]] به شمار می‌آید، با روشی ابتکاری، [[براهین فلسفی]] و [[کلامی]] [[اثبات وجود خدا]] را طبقه‌بندی و نام‌گذاری کرده است. دو [[برهان]] [[فلسفی]] ـ یعنی [[برهان امکان]] اجسام (= ذوات) و برهان امکان [[اعراض]] (= صفات) ـ و دو برهان کلامی ـ یعنی [[برهان حدوث]] اجسام و برهان حدوث اعراض ـ حاصل این طبقه‌بندی است<ref>فخرالدین رازی، التفسیر الکبیر، ج۱۷، ص۹؛ «لباب الاشارات‌»، همراه التنبیهات و الاشارات ابن سینا، به کوشش محمود شهابی، ص۲۵۴.</ref>.<ref>شهرستانی، عبدالکریم، الملل و النحل، به کوشش محمد کیلانی، ج۱، ص۹۴.</ref>.<ref>[https://lib.eshia.ir/23022/11/4698 کتابخانه مدرسه فقاهت، دانشنامه بزرگ اسلامی، ج۸، ص۳۵۱۵]</ref>


== منابع ==
== منابع ==
۱۱۲٬۸۶۰

ویرایش