جز
جایگزینی متن - 'سال' به 'سال'
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
جز (جایگزینی متن - 'سال' به 'سال') |
||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
بر اساس نظر مشهور، [[ابو محذوره]]، به سبب منصب اذان گویی مسجدالحرام، به [[مدینه]] نرفت و تا آخر عمر در مکه بود و همانجا نیز درگذشت<ref>ابن سعد، ج۵، ص۴۵۰؛ ابن عبدالبر، ج۴، ص۳۱۴؛ مزی، ج۳۴، ص۲۵۹.</ref>، ولی [[ابن حبان]]<ref>ابن حبان، مشاهیر علماء الأمصار، ص۵۷.</ref> میگوید مدت زیادی نیز در [[کوفه]] ساکن بود. [[ابونعیم]]<ref>ابونعیم، ج۳، ص۱۴۱۱.</ref> نیز او را از اصحابی برشمرده که در [[شام]] ساکن شدند. هیچ کس غیر از وی چنین مطلبی را بیان نکرده و چنانچه ابو محذوره لحظهای در شام ساکن میبود، [[ابن عساکر]] شرح حال او را در [[تاریخ]] خود میآورد. | بر اساس نظر مشهور، [[ابو محذوره]]، به سبب منصب اذان گویی مسجدالحرام، به [[مدینه]] نرفت و تا آخر عمر در مکه بود و همانجا نیز درگذشت<ref>ابن سعد، ج۵، ص۴۵۰؛ ابن عبدالبر، ج۴، ص۳۱۴؛ مزی، ج۳۴، ص۲۵۹.</ref>، ولی [[ابن حبان]]<ref>ابن حبان، مشاهیر علماء الأمصار، ص۵۷.</ref> میگوید مدت زیادی نیز در [[کوفه]] ساکن بود. [[ابونعیم]]<ref>ابونعیم، ج۳، ص۱۴۱۱.</ref> نیز او را از اصحابی برشمرده که در [[شام]] ساکن شدند. هیچ کس غیر از وی چنین مطلبی را بیان نکرده و چنانچه ابو محذوره لحظهای در شام ساکن میبود، [[ابن عساکر]] شرح حال او را در [[تاریخ]] خود میآورد. | ||
سال [[وفات]] او را بین ۵۸ تا ۶۰ و حتی ۷۹ دانستهاند<ref>ابن حبان، الثقات، ج۳، ص۱۷۴؛ ابن عبدالبر، ج۴، ص۳۱۵؛ ابن ماکولا، ج۶، ص۱۸۱؛ ابن حجر، ج۷، ص۳۰۳.</ref>. [[ابن سعد]]<ref>ابن سعد، ج۵، ص۴۵۰.</ref>، [[طبری]]<ref>مزی، ج۳۴، ص۲۵۹.</ref> و برخی دیگر، | سال [[وفات]] او را بین ۵۸ تا ۶۰ و حتی ۷۹ دانستهاند<ref>ابن حبان، الثقات، ج۳، ص۱۷۴؛ ابن عبدالبر، ج۴، ص۳۱۵؛ ابن ماکولا، ج۶، ص۱۸۱؛ ابن حجر، ج۷، ص۳۰۳.</ref>. [[ابن سعد]]<ref>ابن سعد، ج۵، ص۴۵۰.</ref>، [[طبری]]<ref>مزی، ج۳۴، ص۲۵۹.</ref> و برخی دیگر، سال ۵۹ را [[تأیید]] کردهاند. ابن کلبی<ref>ابن حجر، ج۷، ص۳۰۳.</ref> و برخی دیگر، سال وفات او را پس از [[مرگ]] [[سمرة بن جندب]] و برخی دیگر پس از درگذشت [[ابوهریره]] دانستهاند <ref>بخاری، ج۲، ص۱۹؛ طبرانی، ج۷، ص۱۷۷.</ref>. | ||
به نظر میرسد این [[اختلاف]] نظر، ناشی از روایتی است که میگوید: زمانی [[رسول خدا]] {{صل}} بر ابوهریره، [[ابو محذوره]] و [[سمرة بن جندب]] وارد شد و فرمود: "آخرین نفری که از شما بمیرد در [[آتش]] است"<ref>{{متن حدیث|آخِرُكُمْ مَوْتاً فِي النَّارِ}}؛ بخاری، ج۲، ص۱۹ و ج۴، ص۱۷۷؛ طبرانی، ج۷، ص۱۷۷؛ ابن عبدالبر، ج۲، ص۶۵۴؛ مزی، ج۱۲، ص۱۳۳؛ ابن کثیر، ج۶، ص۲۵۴-۲۵۳.</ref>. این [[روایت]] که بر اساس آن، رسول خدا {{صل}} به یکی از [[صحابه]] خود [[وعده]] [[جهنم]] داده و موجب نقض دیدگاه [[عدالت صحابه]] شده، گروهی از [[دانشمندان]] را بر آن داشته تا دست به توجیهاتی [[سست]] و خلاف ظاهر این روایت بزنند. در مرحله نخست، گویا خواستهاند با اظهار نظرهای مختلف درباره تاریخ مرگ این سه، این موضوع در ابهام بماند و آن شخص معین نشود. به همین منظور در برخی [[روایات]]، نام [[سمره]] حذف شده و از او با عنوان {{عربی|"ورجل آخر"}} نام بردهاند<ref>طبرانی، ج۷، ص۱۷۷؛ مزی، ج۳۴، ص۲۵۷.</ref>. این ابهام افزون بر اینکه هیچ ثمری ندارد، سبب میشود هر سه نفر همیشه در مظان [[اتهام]] باشند. توجیه دیگر آنان، [[نقد سندی]] این روایت بوده است؛ به طوری که آن را [[حدیثی]] [[غریب]] شمردهاند و علت آن را حضور شخصی به نام [[سعید بن یزید بن مسلمه ازدی]] [[بصری]] در [[سند روایت]] میدانند؛ در حالی که او [[ثقه]] است و روایتش در [[صحاح سته]] دیده میشود<ref>ذهبی، ج۳، ص۱۸۴.</ref>. البته چون [[روایت]] پیش گفته از راههای گوناگون روایت شده، روی این نکته زیاد تأکید نکردهاند. توجیه دیگر برخی، [[تفسیر]] کلمه [[نار]] به [[آتش]] [[دنیایی]] است که میگویند آخرین نفر [[سمره]] بر اثر ریخته شدن آب [[جوش]] بر سرش از [[دنیا]] رفت<ref>ذهبی، ج۳، ص۱۸۵-۱۸۶؛ ابن کثیر، ج۴، ص۲۵۶</ref>. این توجیه نیز از چند نظر خلاف ظاهر روایت است: نخست اینکه نار را به آب جوش معنا کردن، برخلاف ظاهر و بلکه غلط است. [[شاهد]] این مطلب اینکه میگویند هرگاه کسی میخواست [[ابوهریره]] را [[اذیت]] کند، به او میگفت سمره از دنیا رفت و ابوهریره بلافاصله بیهوش میشد<ref>ذهبی، ج۳، ص۱۸۵.</ref>. دیگر اینکه [[پیامبر]] به نفر آخر، پس از [[مرگ]] [[وعده]] "نار" داده، نه اینکه مردن او با نار باشد. | به نظر میرسد این [[اختلاف]] نظر، ناشی از روایتی است که میگوید: زمانی [[رسول خدا]] {{صل}} بر ابوهریره، [[ابو محذوره]] و [[سمرة بن جندب]] وارد شد و فرمود: "آخرین نفری که از شما بمیرد در [[آتش]] است"<ref>{{متن حدیث|آخِرُكُمْ مَوْتاً فِي النَّارِ}}؛ بخاری، ج۲، ص۱۹ و ج۴، ص۱۷۷؛ طبرانی، ج۷، ص۱۷۷؛ ابن عبدالبر، ج۲، ص۶۵۴؛ مزی، ج۱۲، ص۱۳۳؛ ابن کثیر، ج۶، ص۲۵۴-۲۵۳.</ref>. این [[روایت]] که بر اساس آن، رسول خدا {{صل}} به یکی از [[صحابه]] خود [[وعده]] [[جهنم]] داده و موجب نقض دیدگاه [[عدالت صحابه]] شده، گروهی از [[دانشمندان]] را بر آن داشته تا دست به توجیهاتی [[سست]] و خلاف ظاهر این روایت بزنند. در مرحله نخست، گویا خواستهاند با اظهار نظرهای مختلف درباره تاریخ مرگ این سه، این موضوع در ابهام بماند و آن شخص معین نشود. به همین منظور در برخی [[روایات]]، نام [[سمره]] حذف شده و از او با عنوان {{عربی|"ورجل آخر"}} نام بردهاند<ref>طبرانی، ج۷، ص۱۷۷؛ مزی، ج۳۴، ص۲۵۷.</ref>. این ابهام افزون بر اینکه هیچ ثمری ندارد، سبب میشود هر سه نفر همیشه در مظان [[اتهام]] باشند. توجیه دیگر آنان، [[نقد سندی]] این روایت بوده است؛ به طوری که آن را [[حدیثی]] [[غریب]] شمردهاند و علت آن را حضور شخصی به نام [[سعید بن یزید بن مسلمه ازدی]] [[بصری]] در [[سند روایت]] میدانند؛ در حالی که او [[ثقه]] است و روایتش در [[صحاح سته]] دیده میشود<ref>ذهبی، ج۳، ص۱۸۴.</ref>. البته چون [[روایت]] پیش گفته از راههای گوناگون روایت شده، روی این نکته زیاد تأکید نکردهاند. توجیه دیگر برخی، [[تفسیر]] کلمه [[نار]] به [[آتش]] [[دنیایی]] است که میگویند آخرین نفر [[سمره]] بر اثر ریخته شدن آب [[جوش]] بر سرش از [[دنیا]] رفت<ref>ذهبی، ج۳، ص۱۸۵-۱۸۶؛ ابن کثیر، ج۴، ص۲۵۶</ref>. این توجیه نیز از چند نظر خلاف ظاهر روایت است: نخست اینکه نار را به آب جوش معنا کردن، برخلاف ظاهر و بلکه غلط است. [[شاهد]] این مطلب اینکه میگویند هرگاه کسی میخواست [[ابوهریره]] را [[اذیت]] کند، به او میگفت سمره از دنیا رفت و ابوهریره بلافاصله بیهوش میشد<ref>ذهبی، ج۳، ص۱۸۵.</ref>. دیگر اینکه [[پیامبر]] به نفر آخر، پس از [[مرگ]] [[وعده]] "نار" داده، نه اینکه مردن او با نار باشد. |