جز
جایگزینی متن - 'سال' به 'سال'
جز (جایگزینی متن - 'علل' به 'علل') |
جز (جایگزینی متن - 'سال' به 'سال') |
||
(۱۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
== مقدمه == | |||
==مقدمه== | |||
[[حکومت]] رمیثه با حکومت ممالیک [[مصر]] و ایلخانان مغول در [[ایران]] همزمان بود و آنان نیز در مورد حکمرانی مکه و حرمین [[نفوذ]] داشتند. رمیثه با بعضی از برادرانش در [[امارت]] مکه درگیری داشتند بالاخص [[دشمنی]] او با برادرش [[عطیه]] به درگیری و [[جنگ]] و [[خونریزی]] منجر شد. عِجلان بعد از رمیثه با [[حمایت]] ممالیک مصر و [[حاکمان]] [[یمن]] به همراه برادرش ثقبه حکومت را بهدست گرفت اما بعدها به خاطر اینکه برادرانش توقع [[مشارکت]] در حکمرانی را داشتند، آنها را به نخله فرستاد. حکمرانی مکه در [[زمان]] [[بنیرمیثه]] میان [[فرزندان]] رمیثه مدام دست به دست میشد. در این تغییرات ممالیک مصر دخالت مستقیم داشتند. امارت مکه بعد از فرزندان رمیثه میان فرزندان عجلان تا مدتها دست به دست میشد و به [[آل]] عجلان معروف شدند.<ref>[[سید محمود سامانی|سامانی، سید محمود]]، [[بنیرمیثه (مقاله)|مقاله «بنیرمیثه»]]، [[دانشنامه حج و حرمین شریفین ج۴ (کتاب)|دانشنامه حج و حرمین شریفین]]، ج۴، ص:۳۴۸.</ref> | [[حکومت]] رمیثه با حکومت ممالیک [[مصر]] و ایلخانان مغول در [[ایران]] همزمان بود و آنان نیز در مورد حکمرانی مکه و حرمین [[نفوذ]] داشتند. رمیثه با بعضی از برادرانش در [[امارت]] مکه درگیری داشتند بالاخص [[دشمنی]] او با برادرش [[عطیه]] به درگیری و [[جنگ]] و [[خونریزی]] منجر شد. عِجلان بعد از رمیثه با [[حمایت]] ممالیک مصر و [[حاکمان]] [[یمن]] به همراه برادرش ثقبه حکومت را بهدست گرفت اما بعدها به خاطر اینکه برادرانش توقع [[مشارکت]] در حکمرانی را داشتند، آنها را به نخله فرستاد. حکمرانی مکه در [[زمان]] [[بنیرمیثه]] میان [[فرزندان]] رمیثه مدام دست به دست میشد. در این تغییرات ممالیک مصر دخالت مستقیم داشتند. امارت مکه بعد از فرزندان رمیثه میان فرزندان عجلان تا مدتها دست به دست میشد و به [[آل]] عجلان معروف شدند.<ref>[[سید محمود سامانی|سامانی، سید محمود]]، [[بنیرمیثه (مقاله)|مقاله «بنیرمیثه»]]، [[دانشنامه حج و حرمین شریفین ج۴ (کتاب)|دانشنامه حج و حرمین شریفین]]، ج۴، ص:۳۴۸.</ref> | ||
==خاندان== | == خاندان == | ||
بنیرمیثه فرزندان و [[نسل]] [[رمیثة بن ابینُمی محمد بن حسن بن علی بن قتاده]] از اشراف [[حسنی]] بودند. رمیثه پسرانی به نام ثَقبه، سند، مغامس، عِجلان و [[مبارک]] داشت که اینان و نسلشان بدین نام و نیز ذوی رمیثه شناخته میشوند.<ref>العقد الثمین، ج۵، ص۱۹۰؛ غایة المرام، ج۲، ص۱۴۰.</ref> دوران حکمرانی آنها از متلاطمترین زمانها بود که با [[رقابت]] سه [[قدرت]] همجوار مصر، یمن و ایلخانان مغول در ایران برای نفوذ بیشتر در مکه همزمان گشت و پیامد آن ایجاد [[بحران]] [[سیاسی]] و دست به دست شدن حکمرانی میان اشراف و بنیرمیثه و ناخرسندی [[مردم]] و [[حاجیان]] بود. | بنیرمیثه فرزندان و [[نسل]] [[رمیثة بن ابینُمی محمد بن حسن بن علی بن قتاده]] از اشراف [[حسنی]] بودند. رمیثه پسرانی به نام ثَقبه، سند، مغامس، عِجلان و [[مبارک]] داشت که اینان و نسلشان بدین نام و نیز ذوی رمیثه شناخته میشوند.<ref>العقد الثمین، ج۵، ص۱۹۰؛ غایة المرام، ج۲، ص۱۴۰.</ref> دوران حکمرانی آنها از متلاطمترین زمانها بود که با [[رقابت]] سه [[قدرت]] همجوار مصر، یمن و ایلخانان مغول در ایران برای نفوذ بیشتر در مکه همزمان گشت و پیامد آن ایجاد [[بحران]] [[سیاسی]] و دست به دست شدن حکمرانی میان اشراف و بنیرمیثه و ناخرسندی [[مردم]] و [[حاجیان]] بود. | ||
خط ۱۲: | خط ۹: | ||
رمیثه به رغم [[حمایت]] ممالیک مصر از برادرش عطیفه و [[ناتوانی]] ایلخانان مغول به [[دلیل]] [[گرفتاری]] در جنگهای داخلی از حمایت او، همچنان در [[اندیشه]] گرفتن [[انتقام]] از [[برادر]] و ممالیک بود. از این رو، به تحریک [[قبایل]] بر ضد برادرش پرداخت. نیز به نامهنگاری با اشراف [[مکه]] پرداخت که در این هنگام به دلیل [[گرایش]] سخت عطیفه به ممالیک مصر که به نابودی [[استقلال]] مکه و [[تضعیف]] حکمرانی آن انجامیده بود، به رمیثه علاقهمندتر بودند. | رمیثه به رغم [[حمایت]] ممالیک مصر از برادرش عطیفه و [[ناتوانی]] ایلخانان مغول به [[دلیل]] [[گرفتاری]] در جنگهای داخلی از حمایت او، همچنان در [[اندیشه]] گرفتن [[انتقام]] از [[برادر]] و ممالیک بود. از این رو، به تحریک [[قبایل]] بر ضد برادرش پرداخت. نیز به نامهنگاری با اشراف [[مکه]] پرداخت که در این هنگام به دلیل [[گرایش]] سخت عطیفه به ممالیک مصر که به نابودی [[استقلال]] مکه و [[تضعیف]] حکمرانی آن انجامیده بود، به رمیثه علاقهمندتر بودند. | ||
تلاشهای رمیثه بر ضد برادرش در حدود | تلاشهای رمیثه بر ضد برادرش در حدود سال ۷۲۹ یا ۷۳۰ق. به نتیجه رسید و او حکمرانی مکه را به دست آورد.<ref>تاریخ مکه، ص۳۲۶-۳۲۷.</ref> گویا وضع [[مالیات]] بر [[حاجیان]] [[شام]] و مصر از علل [[مخالفت]] [[حکمرانان]] مصر با برخی از اشراف میشد و آنها را وادار به واکنش و دخالت در امور مکه میکرد.<ref>تاریخ مکه، ص۳۲۷-۳۲۸.</ref> البته ممالیک مصر در [[رقابت]] رمیثه با برادر دیگرش حُمیضه به [[پشتیبانی]] از رمیثه پرداختند و موجب [[تسلط]] وی بر مکه شدند. سپس [[حمیضه]] با [[پناهنده]] شدن به ایلخانان مغول در [[ایران]]، همراه سپاهی از مغولان وارد [[حجاز]] شد.<ref>العقد الثمین، ج۴، ص۲۳۹-۲۴۰؛ غایة المرام، ج۲، ص۷۶-۷۷؛ اتحاف الوری، ج۳، ص۱۵۵-۱۵۸.</ref> اما امارتش بر مکه کوتاه بود<ref>اتحاف الوری، ج۳، ص۱۵۸-۱۵۹؛ العقد الثمین، ج۴، ص۲۴۱.</ref> و دیگر بار رمیثه با پشتیبانی مصریان بر آن تسلط یافت.<ref>غایة المرام، ج۲، ص۶۴-۶۵؛ اتحاف الوری، ج۳، ص۱۶۰؛ العقد الثمین، ج۴، ص۲۳۹.</ref> | ||
در این دوره از حکمرانی رمیثه، ایلخانان نیز که در حرمین [[نفوذ]] داشتند، به دست کسانی چون [[امیر]] چوپان، از [[فرماندهان]] و [[امیران]] ایلخانان م. ۷۲۸ق. منشأ خدماتی در حرمین شدند که لایروبی چشمه [[عرفه]] و انتقال آب آن به مکه<ref>اتحاف الوری، ج۴، ص۵۲۷.</ref> و بازسازی چشمه بازان از آن جمله هستند.<ref>اتحاف الوری، ج۳، ص۱۸۵، ۱۸۷؛ العقد الثمین، ج۳، ص۲۹۲.</ref>همچنین رمیثه پسرش [[احمد]] را نزد [[سلطان]] [[ابوسعید]] ایلخانی به [[ایران]] فرستاد که از اکرام او بهره گرفت و پس از مدتی همراه شماری از [[سپاهیان]] و کمکهای [[مالی]] به [[مکه]] بازگشت و در کاری کمسابقه توانست در [[عرفات]] محمل ابوسعید را بر محمل [[مصری]] مقدم دارد.<ref> سفرنامه ابنبطوطه، ج۲، ص۵۶.</ref> | در این دوره از حکمرانی رمیثه، ایلخانان نیز که در حرمین [[نفوذ]] داشتند، به دست کسانی چون [[امیر]] چوپان، از [[فرماندهان]] و [[امیران]] ایلخانان م. ۷۲۸ق. منشأ خدماتی در حرمین شدند که لایروبی چشمه [[عرفه]] و انتقال آب آن به مکه<ref>اتحاف الوری، ج۴، ص۵۲۷.</ref> و بازسازی چشمه بازان از آن جمله هستند.<ref>اتحاف الوری، ج۳، ص۱۸۵، ۱۸۷؛ العقد الثمین، ج۳، ص۲۹۲.</ref>همچنین رمیثه پسرش [[احمد]] را نزد [[سلطان]] [[ابوسعید]] ایلخانی به [[ایران]] فرستاد که از اکرام او بهره گرفت و پس از مدتی همراه شماری از [[سپاهیان]] و کمکهای [[مالی]] به [[مکه]] بازگشت و در کاری کمسابقه توانست در [[عرفات]] محمل ابوسعید را بر محمل [[مصری]] مقدم دارد.<ref> سفرنامه ابنبطوطه، ج۲، ص۵۶.</ref> | ||
خط ۱۸: | خط ۱۵: | ||
به گزارش فاسی، به سال ۷۳۰ق. طی درگیری میان عراقیهای حاضر در مکه و برخی از اشراف، اسب سواران ضمن ورود به [[مسجدالحرام]] به [[غارت]] بازار پرداختند.<ref>اتحاف الوری، ج۳، ص۱۹۱.</ref> به [[باور]] سباعی، شاید این کار از سوی عطیفه به قصد [[انتقام]] از عراقیان در [[حمایت]] از رمیثه رخ داده باشد.<ref>شفاء الغرام، ج۲، ص۲۴۲، ۲۴۵.</ref> | به گزارش فاسی، به سال ۷۳۰ق. طی درگیری میان عراقیهای حاضر در مکه و برخی از اشراف، اسب سواران ضمن ورود به [[مسجدالحرام]] به [[غارت]] بازار پرداختند.<ref>اتحاف الوری، ج۳، ص۱۹۱.</ref> به [[باور]] سباعی، شاید این کار از سوی عطیفه به قصد [[انتقام]] از عراقیان در [[حمایت]] از رمیثه رخ داده باشد.<ref>شفاء الغرام، ج۲، ص۲۴۲، ۲۴۵.</ref> | ||
[[دشمنی]] دو برادر به سال بعد نیز رسید و درگیری آنها موجب شد تا رمیثه نتواند برای استقبال کاروان مصری از مکه بیرون شود. این موضوع موجب [[شکایت]] [[امیر]] محمل مصری از این دو برادر و وجود [[فتنه]] در مکه نزد سلطان [[مصر]] شد و او در نامهای آن دو را به مصر فراخواند. رمیثه و عطیفه ضمن رد [[دعوت]] او، با یکدیگر صلح کردند و در پی | [[دشمنی]] دو برادر به سال بعد نیز رسید و درگیری آنها موجب شد تا رمیثه نتواند برای استقبال کاروان مصری از مکه بیرون شود. این موضوع موجب [[شکایت]] [[امیر]] محمل مصری از این دو برادر و وجود [[فتنه]] در مکه نزد سلطان [[مصر]] شد و او در نامهای آن دو را به مصر فراخواند. رمیثه و عطیفه ضمن رد [[دعوت]] او، با یکدیگر صلح کردند و در پی قطع [[ارتباط]] با مصر برآمدند. پس از این [[اقدام]]، قلاوون [[تصمیم]] گرفت که برای مستاصل کردن آن دو، سپاهی اعزام کند. اما با [[موعظه]] [[قاضی]] [[جلالالدین محمد قزوینی]] که در مجلس سلطان حاضر بود و [[یادآوری]] [[لزوم]] [[حفظ حرمت]] [[حرم]]، قلاوون نامهای در [[تأیید]] [[حکمرانی]] رمیثه نوشت و ۶۰۰ سپاهی را برای [[تأمین امنیت]] به مکه فرستاد. | ||
رمیثه به رغم تردید ابتدایی، ضمن استقبال از فرستادگان مصری، به مسجدالحرام آمد و خلعت و هدایای سلطانی را دریافت کرد.<ref>تاریخ مکه، ص۲۶۹-۲۷۰.</ref>قلاوون پس از این رویدادها، به سال ۷۳۲ق. برای سومین بار همراه قافلهای بزرگ با ۷۰ تن از [[امیران]] مملوکی به [[حج]] آمد<ref>شفاء الغرام، ج۲، ص۲۴۶.</ref>و مورد استقبال رمیثه قرار گرفت.<ref>اتحاف الوری، ج۳، ص۱۹۸-۲۰۰، ۲۰۴.</ref>به سال ۷۳۴ق. به [[دستور]] قلاوون، عطیفه دیگر بار تا سال ۷۳۶ق. در [[حکمرانی]] [[مکه]] با رمیثه [[شریک]] شد. اما پس از بالا گرفتن [[اختلاف]] آن دو، عطیفه به [[مصر]] رفت و به سال ۷۴۳ق. در آنجا درگذشت و رمیثه به صورت مستقل به حکمرانی در مکه پرداخت.<ref>العقد الثمین، ج۱، ص۳۳۲-۳۳۳؛ منائح الکرم، ج۲، ص۳۴۹؛ تحصیل المرام، ج۲، ص۷۵۱.</ref> | رمیثه به رغم تردید ابتدایی، ضمن استقبال از فرستادگان مصری، به مسجدالحرام آمد و خلعت و هدایای سلطانی را دریافت کرد.<ref>تاریخ مکه، ص۲۶۹-۲۷۰.</ref>قلاوون پس از این رویدادها، به سال ۷۳۲ق. برای سومین بار همراه قافلهای بزرگ با ۷۰ تن از [[امیران]] مملوکی به [[حج]] آمد<ref>شفاء الغرام، ج۲، ص۲۴۶.</ref>و مورد استقبال رمیثه قرار گرفت.<ref>اتحاف الوری، ج۳، ص۱۹۸-۲۰۰، ۲۰۴.</ref>به سال ۷۳۴ق. به [[دستور]] قلاوون، عطیفه دیگر بار تا سال ۷۳۶ق. در [[حکمرانی]] [[مکه]] با رمیثه [[شریک]] شد. اما پس از بالا گرفتن [[اختلاف]] آن دو، عطیفه به [[مصر]] رفت و به سال ۷۴۳ق. در آنجا درگذشت و رمیثه به صورت مستقل به حکمرانی در مکه پرداخت.<ref>العقد الثمین، ج۱، ص۳۳۲-۳۳۳؛ منائح الکرم، ج۲، ص۳۴۹؛ تحصیل المرام، ج۲، ص۷۵۱.</ref> | ||
خط ۲۴: | خط ۲۱: | ||
در سال ۷۴۳ق. [[سلطان]] [[یمن]] الملک المؤید به مکه آمد و بر خلاف خواست ممالیک مصر که خواهان برخورد رمیثه با او در [[عرفات]] بودند، [[امیر]] مکه به استقبال وی رفت. رمیثه با درخواست این سلطان برای ارسال [[پرده کعبه]] از یمن [[مخالفت]] کرد<ref>العقد الثمین، ج۱، ص۱۳۴؛ تاریخ مکه، ص۲۷۱.</ref>؛ اما با واکنش [[ملک]] [[صالح]] سلطان مصر روبهرو شد. او به سال ۷۴۶ق. فرزند رمیثه، عجلان، را به قاهره [[دعوت]] نمود و حکمرانی مکه را به وی واگذاشت.<ref>المنهل الصافی، ج۴، ص۱۹۹؛ العقد الثمین، ج۴، ص۱۰۷-۱۰۸.</ref>بدین ترتیب، حکمرانی [[بنیرمیثه]] آغاز شد و از میان آنها چند تن حکمرانی مکه را به صورت مشترک یا مستقل عهدهدار شدند.<ref>[[سید محمود سامانی|سامانی، سید محمود]]، [[بنیرمیثه (مقاله)|مقاله «بنیرمیثه»]]، [[دانشنامه حج و حرمین شریفین ج۴ (کتاب)|دانشنامه حج و حرمین شریفین]]، ج۴، ص:۳۴۸-۳۵۰.</ref> | در سال ۷۴۳ق. [[سلطان]] [[یمن]] الملک المؤید به مکه آمد و بر خلاف خواست ممالیک مصر که خواهان برخورد رمیثه با او در [[عرفات]] بودند، [[امیر]] مکه به استقبال وی رفت. رمیثه با درخواست این سلطان برای ارسال [[پرده کعبه]] از یمن [[مخالفت]] کرد<ref>العقد الثمین، ج۱، ص۱۳۴؛ تاریخ مکه، ص۲۷۱.</ref>؛ اما با واکنش [[ملک]] [[صالح]] سلطان مصر روبهرو شد. او به سال ۷۴۶ق. فرزند رمیثه، عجلان، را به قاهره [[دعوت]] نمود و حکمرانی مکه را به وی واگذاشت.<ref>المنهل الصافی، ج۴، ص۱۹۹؛ العقد الثمین، ج۴، ص۱۰۷-۱۰۸.</ref>بدین ترتیب، حکمرانی [[بنیرمیثه]] آغاز شد و از میان آنها چند تن حکمرانی مکه را به صورت مشترک یا مستقل عهدهدار شدند.<ref>[[سید محمود سامانی|سامانی، سید محمود]]، [[بنیرمیثه (مقاله)|مقاله «بنیرمیثه»]]، [[دانشنامه حج و حرمین شریفین ج۴ (کتاب)|دانشنامه حج و حرمین شریفین]]، ج۴، ص:۳۴۸-۳۵۰.</ref> | ||
==آغاز حکمرانی بنیرمیثه== | == آغاز حکمرانی بنیرمیثه == | ||
[[امیران]] مکه از [[فرزندان]] رثیمه به شرح زیر هستند: | [[امیران]] مکه از [[فرزندان]] رثیمه به شرح زیر هستند: | ||
#'''عجلان:''' وی پس از [[تأیید]] امارتش از سوی ممالیک مصر، توانست همراه برادرش ثقبه در برابر پرداخت ۶۰ هزار [[درهم]] به پدرش رمیثه، او را برای واگذاری [[حکومت]] به آنها قانع کند.<ref>اتحاف الوری، ج۳، ص۲۲۶.</ref> آغاز حکمرانی وی بر آن [[شهر]]، | # '''عجلان:''' وی پس از [[تأیید]] امارتش از سوی ممالیک مصر، توانست همراه برادرش ثقبه در برابر پرداخت ۶۰ هزار [[درهم]] به پدرش رمیثه، او را برای واگذاری [[حکومت]] به آنها قانع کند.<ref>اتحاف الوری، ج۳، ص۲۲۶.</ref> آغاز حکمرانی وی بر آن [[شهر]]، سال ۷۴۵ یا ۷۴۶ق. گزارش شده است. حکمرانی عجلان با [[پشتیبانی]] [[حاکمان]] یمن و ممالیک مصر<ref>افادة الانام، ج۳، ص۱۹۹.</ref> و نیز [[تدبیر]] خود وی حدود ۳۰ سال تا ۷۷۷ق. به صورت مشترک و مستقل ادامه یافت.<ref>افادة الانام، ج۳، ص۱۹۸.</ref> وی که در آغاز امارتش از توقع [[مشارکت]] برادرانش [[سند]] و مغامس در حکمرانی مکه [[آگاه]] بود، آنها را برای دور کردن از تحولات مکه به وادی نخله فرستاد و پس از مدتی کوتاه [[برادر]] سومش ثقبه را نیز روانه آنجا کرد.<ref>تاریخ مکه، ص۲۷۲.</ref> اما آنها به مصر رفتند و به سال ۷۴۶ق. [[سلطان]] [[مصر]] [[زندانی]] شدنشان را طی نامهای که در [[تأیید]] [[حکومت]] عجلان به [[مکه]] فرستاد، اعلام کرد.<ref>شفاء الغرام، ج۲، ص۲۰۵.</ref> آنها پس از [[آزادی]] با بازگشت به مکه در حالی که نامهای از سلطان مصر در تأیید [[مشارکت]] این سه [[برادر]] در نیمی از [[حکمرانی]] مکه داشتند، با [[مخالفت]] عجلان روبهرو شدند؛ اما توانستند او را به سال ۷۴۸ق. از مکه [[اخراج]] کنند. وی به مصر رفت و پس از مدتی در [[شوال]] سال ۷۵۰ق. بر مکه [[تسلط]] یافت. برادرانش که از [[شهر]] [[رانده شده]] بودند، به [[یمن]] رفتند.<ref>شفاء الغرام، ج۲، ص۲۰۵.</ref> در همان سال، میان عجلان و برادرش ثقبه درباره حکمرانی مکه که به صورت مشترک در دستان آنها بود، [[اختلاف]] پدید آمد. سپس میان آنها [[صلح]] برقرار شد و با رفتن عجلان به [[قاهره]] ثقبه به [[تنهایی]] به حکمرانی پرداخت.<ref>العقد الثمین، ج۵، ص۱۸۹-۱۹۰.</ref> البته حکمرانی عجلان بر مکه در پی بازگشتش از مصر دیگر بار تحقق یافت. وی را به [[دلیل]] [[عدالتورزی]] و [[سیره]] پسندیدهاش ستودهاند.<ref>النجوم الزاهره، ج۱۰، ص۲۶۶؛ العقد الثمین، ج۵، ص۱۹۰.</ref> با [[مرگ]] او در ۷۷۷ق. فرزندانش [[احمد]]، [[علی]]، [[محمد]]، کُبَیش و [[حسن]] که از آنها با عنوان [[آل]] عجلان<ref>شفاء الغرام، ج۲، ص۲۰۷-۲۰۸؛ شفاء الغرام، ج۲، ص۲۴۷-۲۴۸.</ref> یاد میشود، مدعی حکومت بر مکه بودند و از میان آنها کسانی چون احمد<ref>اتحاف الوری، ج۳، ص۳۲۰؛ تحصیل المرام، ج۲، ص۷۵۴.</ref> و حسن<ref>اتحاف الوری، ج۳، ص۵۸۲.</ref> به حکمرانی مکه دست یافتند. | ||
#'''ثقبة بن رمیثه:''' وی چند سال با برادرش عجلان در حکمرانی مکه [[شریک]] بود. سالیانی نیز در غیاب برادرش به طور مستقل به حکمرانی مکه رسید. حکمرانی مشترک وی با عجلان و [[اختلافات]] آن دو که [[آزار]] [[حاجیان]] را در پی داشت، سبب شد تا عجلان به [[دستور]] [[امیر]] [[حج]] مصر، ثقبه را در موسم حج دستگیر و روانه [[زندان]] مصر کند. بازگشت دیگر بار وی، [[ستیز]] این دو برادر را در پی داشت و موجب شد تا به سال ۷۵۲ق. آنها از سوی [[سلطان]] [[مصر]] به قاهره فراخوانده شوند. ثقبه نخست زیر بار نرفت؛ اما سپس با عذرخواهی برای دریافت [[فرمان]] [[حکمرانی]] [[مکه]] به مصر رفت. وی در بازگشت با برادرش عجلان درگیر شد؛ ولی با میانجیگری [[امیر]] کاروان [[حج]] مصر و [[قاضی]] عزالدین بن جماعه میان آن دو [[صلح]] برقرار شد و توافق کردند که مکه را به صورت مشترک اداره کنند. [[اختلاف]] آن دو موجب [[اخراج]] عجلان به دست ثقبه از مکه و سپس اخراج ثقبه از آنجا شد. از رویدادهای دوران حکمرانی ثقبه، حجگزاری سلطان [[یمن]] الملک المؤید به سال ۷۵۳ق. بود.<ref>الدرر الکامنه، ج۱، ص۵۳۰-۵۳۱؛ النجوم الزاهره، ج۱۰، ص۲۲۶؛ تاریخ مکه، ص۲۷۴-۲۷۶.</ref> در سال بعد، [[امیر الحاج]] مصر از سوی [[مصریان]] ماموریت یافت تا ثقبه را دستگیر و به مصر منتقل کند.<ref>تاریخ مکه، ص۲۷۶.</ref> [[زندانی]] شدن ثقبه در قاهره با استقبال و [[شادی]] [[مردم]] مکه همراه بود؛ زیرا در امارتش قیمتها بالا رفته بود. ثقبه پس از مدتی کوتاه از [[زندان]] گریخت و به [[ستیز]] با [[برادر]] پرداخت. گاهی میان او صلح و گاهی اختلاف حکمفرما بود.<ref>شفاء الغرام، ج۲، ص۲۴۴-۲۴۵.</ref> به سال ۷۶۰ق. سلطان مصر از آن پس که آن دو را [[دعوت]] به مصر کرد و آنها نپذیرفتند، فرمان برکناریشان را نوشت و برادرشان [[سند]] بن رمیثه را با [[مشارکت]] پسر عمویش [[محمد بن عطیفه]] که هر دو این هنگام در مصر بودند، همراه سپاهی به مکه اعزام نمود و آنان را به صورت مشترک به حکمرانی مکه گماشت. عجلان و ثقبه سپس زندانی شدند.<ref>شفاء الغرام، ج۲، ص۲۴۴-۲۴۵؛ اتحاف الوری، ج۲، ص۲۷۶؛ العقد الثمین، ج۵، ص۱۹۴.</ref> از رویدادهای این دوره، درگیری اشراف با ترکان [[مصری]] و [[پناهنده]] شدن آنها به [[مسجدالحرام]] بود. برخی از اشراف آنها را وادار به [[تسلیم]] کردند و ترکان [[تعهد]] سپردند تا ضمن بر جای گذاشتن ساز و برگ نظامی، مکه را ترک گویند. در این درگیری، برخی از اشراف هم کشته شدند که از آن جمله مغامس فرزند رمیثه بود.<ref>شفاء الغرام، ج۲، ص۲۴۸-۲۴۹.</ref> برخی این رخداد را پایان اشغال [[مکه]] از سوی ممالیک دانستهاند. با رسیدن گزارش این رخداد به [[مصر]]، به [[دستور]] [[ملک]] [[ناصر]] [[صالح]]، عجلان را که [[زندانی]] بود، به برجی در اسکندریه منتقل کردند و [[تصمیم]] گرفتند به مکه [[لشکرکشی]] کنند. اما با [[شورش]] ممالیک بر ملک ناصر و انتقال [[سلطنت]] به [[منصور محمد ابوالمعالی]]، این تصمیم تحقق نیافت.<ref>تاریخ مکه، ص۲۷۹-۲۸۰.</ref> برخی از [[فرزندان]] ثقبه نیز به [[حکمرانی]] مکه رسیدند. [[نسل]] او به ذوی ثقبه مشهورند.<ref>موسوعة مکة المکرمه، ج۱، ص۱۱۰.</ref> | # '''ثقبة بن رمیثه:''' وی چند سال با برادرش عجلان در حکمرانی مکه [[شریک]] بود. سالیانی نیز در غیاب برادرش به طور مستقل به حکمرانی مکه رسید. حکمرانی مشترک وی با عجلان و [[اختلافات]] آن دو که [[آزار]] [[حاجیان]] را در پی داشت، سبب شد تا عجلان به [[دستور]] [[امیر]] [[حج]] مصر، ثقبه را در موسم حج دستگیر و روانه [[زندان]] مصر کند. بازگشت دیگر بار وی، [[ستیز]] این دو برادر را در پی داشت و موجب شد تا به سال ۷۵۲ق. آنها از سوی [[سلطان]] [[مصر]] به قاهره فراخوانده شوند. ثقبه نخست زیر بار نرفت؛ اما سپس با عذرخواهی برای دریافت [[فرمان]] [[حکمرانی]] [[مکه]] به مصر رفت. وی در بازگشت با برادرش عجلان درگیر شد؛ ولی با میانجیگری [[امیر]] کاروان [[حج]] مصر و [[قاضی]] عزالدین بن جماعه میان آن دو [[صلح]] برقرار شد و توافق کردند که مکه را به صورت مشترک اداره کنند. [[اختلاف]] آن دو موجب [[اخراج]] عجلان به دست ثقبه از مکه و سپس اخراج ثقبه از آنجا شد. از رویدادهای دوران حکمرانی ثقبه، حجگزاری سلطان [[یمن]] الملک المؤید به سال ۷۵۳ق. بود.<ref>الدرر الکامنه، ج۱، ص۵۳۰-۵۳۱؛ النجوم الزاهره، ج۱۰، ص۲۲۶؛ تاریخ مکه، ص۲۷۴-۲۷۶.</ref> در سال بعد، [[امیر الحاج]] مصر از سوی [[مصریان]] ماموریت یافت تا ثقبه را دستگیر و به مصر منتقل کند.<ref>تاریخ مکه، ص۲۷۶.</ref> [[زندانی]] شدن ثقبه در قاهره با استقبال و [[شادی]] [[مردم]] مکه همراه بود؛ زیرا در امارتش قیمتها بالا رفته بود. ثقبه پس از مدتی کوتاه از [[زندان]] گریخت و به [[ستیز]] با [[برادر]] پرداخت. گاهی میان او صلح و گاهی اختلاف حکمفرما بود.<ref>شفاء الغرام، ج۲، ص۲۴۴-۲۴۵.</ref> به سال ۷۶۰ق. سلطان مصر از آن پس که آن دو را [[دعوت]] به مصر کرد و آنها نپذیرفتند، فرمان برکناریشان را نوشت و برادرشان [[سند]] بن رمیثه را با [[مشارکت]] پسر عمویش [[محمد بن عطیفه]] که هر دو این هنگام در مصر بودند، همراه سپاهی به مکه اعزام نمود و آنان را به صورت مشترک به حکمرانی مکه گماشت. عجلان و ثقبه سپس زندانی شدند.<ref>شفاء الغرام، ج۲، ص۲۴۴-۲۴۵؛ اتحاف الوری، ج۲، ص۲۷۶؛ العقد الثمین، ج۵، ص۱۹۴.</ref> از رویدادهای این دوره، درگیری اشراف با ترکان [[مصری]] و [[پناهنده]] شدن آنها به [[مسجدالحرام]] بود. برخی از اشراف آنها را وادار به [[تسلیم]] کردند و ترکان [[تعهد]] سپردند تا ضمن بر جای گذاشتن ساز و برگ نظامی، مکه را ترک گویند. در این درگیری، برخی از اشراف هم کشته شدند که از آن جمله مغامس فرزند رمیثه بود.<ref>شفاء الغرام، ج۲، ص۲۴۸-۲۴۹.</ref> برخی این رخداد را پایان اشغال [[مکه]] از سوی ممالیک دانستهاند. با رسیدن گزارش این رخداد به [[مصر]]، به [[دستور]] [[ملک]] [[ناصر]] [[صالح]]، عجلان را که [[زندانی]] بود، به برجی در اسکندریه منتقل کردند و [[تصمیم]] گرفتند به مکه [[لشکرکشی]] کنند. اما با [[شورش]] ممالیک بر ملک ناصر و انتقال [[سلطنت]] به [[منصور محمد ابوالمعالی]]، این تصمیم تحقق نیافت.<ref>تاریخ مکه، ص۲۷۹-۲۸۰.</ref> برخی از [[فرزندان]] ثقبه نیز به [[حکمرانی]] مکه رسیدند. [[نسل]] او به ذوی ثقبه مشهورند.<ref>موسوعة مکة المکرمه، ج۱، ص۱۱۰.</ref> | ||
#'''مغامس بن رمیثه:''' وی حکمرانی مکه را از سال ۷۶۴ق. همراه با [[احمد]] بن ثقبه و [[عقیل]] بن [[مبارک]] بن رمیثه و [[علی]] بن مبارک بر عهده داشت.<ref>الجامع اللطیف، ص۲۷۸.</ref> مغامس با حدود ۲۰۰ تن از بنیحسن که در اجیاد موضع گرفته بودند، با ترکان زیر [[فرماندهی]] [[امیر الحاج]] مصر درگیر شد که به [[قتل]] مغامس انجامید. او در [[قبرستان]] معلات [[دفن]] شد.<ref>اتحاف الوری، ج۳، ص۲۸۳.</ref> فرزند او عنان دو بار به حکمرانی مکه رسید.<ref>معجم قبائل الحجاز، ص۳۵۷؛ موسوعة مکة المکرمه، ج۱، ص۱۱۰.</ref> حکمرانی او پس از کشته شدن [[محمد بن عجلان]] و از سوی ممالیک مصر تحقق یافت.<ref>نک: تاریخ مکه، ص۲۸۷؛ تحصیل المرام، ج۲، ص۷۵۵.</ref> وی افزون بر مکه، [[جده]] را به قلمرو خود افزود. حکمرانی او با [[همراهی]] [[احمد بن ثقبه]]، [[عقیل بن مبارک]] و پس از او [[علی بن مبارک]] صورت پذیرفت. سرانجام عنان در قاهره درگذشت.<ref>العقد الثمین، ج۵، ص۴۱۶-۴۲۲؛ شفاء الغرام، ج۲، ص۲۰۷.</ref> از کارهای او این بود که پردهداران [[کعبه]] را از پرداخت اموالی که [[امیران]] پیشین مکه از آنها میگرفتند، معاف کرد. پیش از آن، یا بخشی از [[پرده کعبه]] را میگرفتند و یا شش هزار [[درهم]] به جای آن میستاندند. افزون بر این، پرده در و پرده [[مقام ابراهیم]] را به [[حاکم مکه]] واگذار میکردند.<ref>شفاء الغرام، ج۱، ص۱۷۳؛ الجامع اللطیف، ص۱۰۲؛ تحصیل المرام، ج۱، ص۱۶۱.</ref> از رویدادهای دوره [[حکمرانی]] او، [[مخالفت]] [[فرزندان]] عجلان با وی بود که با [[حمله]] ترکها و کشته شدن برخی از [[یاران]] [[محمد بن عجلان]] به سال ۷۸۸ق. پایان یافت. از این پس به تناوب عنان در حکمرانی با فرزندان عجلان [[شریک]] شد یا جداگانه [[امیر]] [[مکه]] بود.<ref>غایة المرام، ج۲، ص۲۲۳-۲۲۴.</ref> [[نسل]] مغامس از عنان استمرار یافت که به ذوو عنان مشهورند و اکنون در شمال مکه در وادی [[خوار]] ساکن هستند.<ref>معجم قبائل الحجاز، ص۳۵۷ | # '''مغامس بن رمیثه:''' وی حکمرانی مکه را از سال ۷۶۴ق. همراه با [[احمد]] بن ثقبه و [[عقیل]] بن [[مبارک]] بن رمیثه و [[علی]] بن مبارک بر عهده داشت.<ref>الجامع اللطیف، ص۲۷۸.</ref> مغامس با حدود ۲۰۰ تن از بنیحسن که در اجیاد موضع گرفته بودند، با ترکان زیر [[فرماندهی]] [[امیر الحاج]] مصر درگیر شد که به [[قتل]] مغامس انجامید. او در [[قبرستان]] معلات [[دفن]] شد.<ref>اتحاف الوری، ج۳، ص۲۸۳.</ref> فرزند او عنان دو بار به حکمرانی مکه رسید.<ref>معجم قبائل الحجاز، ص۳۵۷؛ موسوعة مکة المکرمه، ج۱، ص۱۱۰.</ref> حکمرانی او پس از کشته شدن [[محمد بن عجلان]] و از سوی ممالیک مصر تحقق یافت.<ref>نک: تاریخ مکه، ص۲۸۷؛ تحصیل المرام، ج۲، ص۷۵۵.</ref> وی افزون بر مکه، [[جده]] را به قلمرو خود افزود. حکمرانی او با [[همراهی]] [[احمد بن ثقبه]]، [[عقیل بن مبارک]] و پس از او [[علی بن مبارک]] صورت پذیرفت. سرانجام عنان در قاهره درگذشت.<ref>العقد الثمین، ج۵، ص۴۱۶-۴۲۲؛ شفاء الغرام، ج۲، ص۲۰۷.</ref> از کارهای او این بود که پردهداران [[کعبه]] را از پرداخت اموالی که [[امیران]] پیشین مکه از آنها میگرفتند، معاف کرد. پیش از آن، یا بخشی از [[پرده کعبه]] را میگرفتند و یا شش هزار [[درهم]] به جای آن میستاندند. افزون بر این، پرده در و پرده [[مقام ابراهیم]] را به [[حاکم مکه]] واگذار میکردند.<ref>شفاء الغرام، ج۱، ص۱۷۳؛ الجامع اللطیف، ص۱۰۲؛ تحصیل المرام، ج۱، ص۱۶۱.</ref> از رویدادهای دوره [[حکمرانی]] او، [[مخالفت]] [[فرزندان]] عجلان با وی بود که با [[حمله]] ترکها و کشته شدن برخی از [[یاران]] [[محمد بن عجلان]] به سال ۷۸۸ق. پایان یافت. از این پس به تناوب عنان در حکمرانی با فرزندان عجلان [[شریک]] شد یا جداگانه [[امیر]] [[مکه]] بود.<ref>غایة المرام، ج۲، ص۲۲۳-۲۲۴.</ref> [[نسل]] مغامس از عنان استمرار یافت که به ذوو عنان مشهورند و اکنون در شمال مکه در وادی [[خوار]] ساکن هستند.<ref>معجم قبائل الحجاز، ص۳۵۷.</ref> | ||
وی با برادرش ثقبه تا سال ۷۶۲ق. در حکمرانی مکه شریک بود. در این سال، عجلان که در [[مصر]] [[زندانی]] بود، [[آزاد]] شد و نزدیک مکه فرود آمد و از آنجا که برادرش ثقبه [[بیمار]] بود، [[منتظر]] ماند و با درگذشت وی وارد مکه شد و در حکمرانی آن [[شهر]] با برادرش سند شریک شد.<ref>الجامع اللطیف، ص۲۷۷.</ref> با درگذشت سند، حکمرانی آن شهر گاهی به صورت مشترک و گاهی مستقل ادامه یافت. در بیشتر اوقات [[آل]] عجلان بر مکه [[حاکم]] بودند. برخی از فرزندان [[مبارک]] بن رمیثه مانند [[علی]] بن مبارک و [[عقیل]] بن مبارک هم [[حاکمیت]] مکه را در [[اختیار]] داشتند<ref>شفاء الغرام، ج۲، ص۲۴۷؛ العقد الثمین، ج۱، ص۳۳۴.</ref><ref>[[سید محمود سامانی|سامانی، سید محمود]]، [[بنیرمیثه (مقاله)|مقاله «بنیرمیثه»]]، [[دانشنامه حج و حرمین شریفین ج۴ (کتاب)|دانشنامه حج و حرمین شریفین]]، ج۴، ص:۳۵۰-۳۵۴.</ref> | |||
==منابع== | == منابع == | ||
{{منابع}} | |||
* [[پرونده:54567.jpg|22px]] [[سید محمود سامانی|سامانی، سید محمود]]، [[بنیرمیثه (مقاله)|مقاله «بنیرمیثه»]]، [[دانشنامه حج و حرمین شریفین ج۴ (کتاب)|'''دانشنامه حج و حرمین شریفین ج۴''']] | * [[پرونده:54567.jpg|22px]] [[سید محمود سامانی|سامانی، سید محمود]]، [[بنیرمیثه (مقاله)|مقاله «بنیرمیثه»]]، [[دانشنامه حج و حرمین شریفین ج۴ (کتاب)|'''دانشنامه حج و حرمین شریفین ج۴''']] | ||
{{پایان منابع}} | |||
==پانویس== | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
{{قبایل عرب}} | {{قبایل عرب}} | ||
[[رده:قبیلههای عرب]] |