خلیفة بن خیاط: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - ' هـ ' به 'ه‍ ')
 
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۷: خط ۷:


== آشنایی اجمالی ==
== آشنایی اجمالی ==
[[ابوعمرو خلیفة بن خیاط عصفری شیبانی بصری]]، مشهور به [[شباب]] [[اهل بصره]] بود <ref>الانساب، ج۴، ص۲۰۳.</ref> و به رغم شهرتی که به خاطر دو کتاب خود «التاریخ و الطبقات» به دست آورده، اطلاعات چندانی از [[زندگی]] وی در دست نیست. گویا [[خلیفه]] در همان زادگاه خویش، بصره به کسب [[دانش]] پرداخته و هرگز [[رنج]] [[سفر]] را بر خود هموار نساخته است. به [[گمان]] برخی، حتی به [[بغداد]] نیز وارد نشده و شاید به همین جهت [[خطیب]] وی را در [[تاریخ]] خود ذکر نکرده است. وی در بصره که در [[قرن سوم]] از مراکز بزرگ [[فرهنگ اسلامی]] در زمینه لغت، [[حدیث]]، [[تاریخ]] و [[سیره]] محسوب می‌‌شد، پرورش یافت و به [[فراگیری علوم]] متداول آن [[روزگار]] به ویژه [[نسب‌شناسی]]، تاریخ و [[رجال]] پرداخت،<ref>طبقات خلیفة بن خیاط، مقدمه، ص۷ و ۸.</ref> از این‌رو می‌‌توان گفت تقریباً تمامی اساتید و شیوخ وی از علمای بصره بوده و هر آنچه [[روایت]] کرده نیز از بزرگان همان جا می‌‌باشد.<ref>الانساب، ج۴، ص۲۰۳.</ref> از اساتید وی کسانی چون [[یزید بن زریع]]، [[سفیان بن عیینه]]، [[فضل بن دکین]] و [[سحیم بن حفص]] را می‌‌توان نام برد.<ref>تهذیب الکمال، ج۸، ص۳۱۵ و ۳۱۶.</ref> افراد بسیاری نیز از وی دانش آموخته و [[حدیث]] نقل کرده‌اند که برخی از آنان از این قرارند: [[محمد بن اسماعیل بخاری]]؛ [[بقی بن مخلد]]؛ [[عبدالله بن عبدالرحمان دارمی]] و [[ابویعلی موصلی]].<ref>خلاصة تهذیب تهذیب الکمال، ج۳، ص۱۶۰.</ref> [[ابن حبان]] وی را [[موثق]] و قابل [[اعتماد]] دانسته است.<ref>الثقات، ج۸، ص۲۳۳.</ref> [[ابن عدی]] خلیفه را از [[راویان]] [[آگاه]]، [[راستگو]] و دارای احادیثی معتبر خوانده است،<ref>الکامل فی ضعفاء الرجال، ج۳، ص۶۶.</ref> اما رجال شناسانی چون [[ابوحاتم رازی]] و [[عقیلی]] وی را در زمره [[ضعفا]] آورده و [[احادیث]] وی را قابل استناد ندانسته‌اند.<ref>الجرح و التعدیل، ج۳، ص۳۷۸؛ الضعفاء الکبیر، ج۲، ص۲۲.</ref> تاریخ درگذشت او به [[اختلاف]] سال‌های ۲۳۰، ۲۴۰ و ۲۴۶ هـ نقل شده است.<ref>وفیات الاعیان، ج۲، ص۲۴۴.</ref> [[ذهبی]] [[مرگ]] او را در هشتاد سالگی آورده است.<ref>سیر اعلام النبلاء، ج۱۱، ص۴۷۳.</ref>
[[ابوعمرو خلیفة بن خیاط عصفری شیبانی بصری]]، مشهور به [[شباب]] [[اهل بصره]] بود <ref>الانساب، ج۴، ص۲۰۳.</ref> و به رغم شهرتی که به خاطر دو کتاب خود «التاریخ و الطبقات» به دست آورده، اطلاعات چندانی از [[زندگی]] وی در دست نیست. گویا [[خلیفه]] در همان زادگاه خویش، بصره به کسب [[دانش]] پرداخته و هرگز [[رنج]] [[سفر]] را بر خود هموار نساخته است. به [[گمان]] برخی، حتی به [[بغداد]] نیز وارد نشده و شاید به همین جهت [[خطیب]] وی را در [[تاریخ]] خود ذکر نکرده است. وی در بصره که در [[قرن سوم]] از مراکز بزرگ [[فرهنگ اسلامی]] در زمینه لغت، [[حدیث]]، [[تاریخ]] و [[سیره]] محسوب می‌‌شد، پرورش یافت و به [[فراگیری علوم]] متداول آن [[روزگار]] به ویژه [[نسب‌شناسی]]، تاریخ و [[رجال]] پرداخت،<ref>طبقات خلیفة بن خیاط، مقدمه، ص۷ و ۸.</ref> از این‌رو می‌‌توان گفت تقریباً تمامی اساتید و شیوخ وی از علمای بصره بوده و هر آنچه [[روایت]] کرده نیز از بزرگان همان جا می‌‌باشد.<ref>الانساب، ج۴، ص۲۰۳.</ref> از اساتید وی کسانی چون [[یزید بن زریع]]، [[سفیان بن عیینه]]، [[فضل بن دکین]] و [[سحیم بن حفص]] را می‌‌توان نام برد.<ref>تهذیب الکمال، ج۸، ص۳۱۵ و ۳۱۶.</ref> افراد بسیاری نیز از وی دانش آموخته و [[حدیث]] نقل کرده‌اند که برخی از آنان از این قرارند: [[محمد بن اسماعیل بخاری]]؛ [[بقی بن مخلد]]؛ [[عبدالله بن عبدالرحمان دارمی]] و [[ابویعلی موصلی]].<ref>خلاصة تهذیب تهذیب الکمال، ج۳، ص۱۶۰.</ref> [[ابن حبان]] وی را [[موثق]] و قابل [[اعتماد]] دانسته است.<ref>الثقات، ج۸، ص۲۳۳.</ref> [[ابن عدی]] خلیفه را از [[راویان]] [[آگاه]]، [[راستگو]] و دارای احادیثی معتبر خوانده است،<ref>الکامل فی ضعفاء الرجال، ج۳، ص۶۶.</ref> اما رجال شناسانی چون [[ابوحاتم رازی]] و [[عقیلی]] وی را در زمره [[ضعفا]] آورده و [[احادیث]] وی را قابل استناد ندانسته‌اند.<ref>الجرح و التعدیل، ج۳، ص۳۷۸؛ الضعفاء الکبیر، ج۲، ص۲۲.</ref> تاریخ درگذشت او به [[اختلاف]] سال‌های ۲۳۰، ۲۴۰ و ۲۴۶ه‍ نقل شده است.<ref>وفیات الاعیان، ج۲، ص۲۴۴.</ref> [[ذهبی]] [[مرگ]] او را در هشتاد سالگی آورده است.<ref>سیر اعلام النبلاء، ج۱۱، ص۴۷۳.</ref>


آثار خلیفه عبارت‌اند از: الطبقات التاریخ؛ طبقات القراء؛ تاریخ الزمنی و الجرحان و المرضی و العمیان اجزاء القرآن و اعشاره و اسباعه و آیاته<ref>الفهرست (الندیم)، ص۲۸۸.</ref> و المسند فی الحدیث.<ref>هدیة العارفین، ج۱، ص۳۵۰.</ref>.<ref> [[فرهنگ‌نامه مؤلفان اسلامی ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه مؤلفان اسلامی]]، ج۱، ص۳۱۷.</ref>
آثار خلیفه عبارت‌اند از: الطبقات التاریخ؛ طبقات القراء؛ تاریخ الزمنی و الجرحان و المرضی و العمیان اجزاء القرآن و اعشاره و اسباعه و آیاته<ref>الفهرست (الندیم)، ص۲۸۸.</ref> و المسند فی الحدیث.<ref>هدیة العارفین، ج۱، ص۳۵۰.</ref>.<ref> [[فرهنگ‌نامه مؤلفان اسلامی ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه مؤلفان اسلامی]]، ج۱، ص۳۱۷.</ref>
خط ۱۳: خط ۱۳:
== منابع ==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
# [[پرونده:9030760879.jpg|22px]] [[فرهنگ‌نامه مؤلفان اسلامی ج۱ (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه مؤلفان اسلامی ج۱''']]
# [[پرونده: IM009687.jpg|22px]] جمعی از پژوهشگران، [[فرهنگ‌نامه مؤلفان اسلامی ج۱ (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه مؤلفان اسلامی ج۱''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}



نسخهٔ کنونی تا ‏۵ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۶:۳۲

موضوع مرتبط ندارد - مدخل مرتبط ندارد - پرسش مرتبط ندارد

آشنایی اجمالی

ابوعمرو خلیفة بن خیاط عصفری شیبانی بصری، مشهور به شباب اهل بصره بود [۱] و به رغم شهرتی که به خاطر دو کتاب خود «التاریخ و الطبقات» به دست آورده، اطلاعات چندانی از زندگی وی در دست نیست. گویا خلیفه در همان زادگاه خویش، بصره به کسب دانش پرداخته و هرگز رنج سفر را بر خود هموار نساخته است. به گمان برخی، حتی به بغداد نیز وارد نشده و شاید به همین جهت خطیب وی را در تاریخ خود ذکر نکرده است. وی در بصره که در قرن سوم از مراکز بزرگ فرهنگ اسلامی در زمینه لغت، حدیث، تاریخ و سیره محسوب می‌‌شد، پرورش یافت و به فراگیری علوم متداول آن روزگار به ویژه نسب‌شناسی، تاریخ و رجال پرداخت،[۲] از این‌رو می‌‌توان گفت تقریباً تمامی اساتید و شیوخ وی از علمای بصره بوده و هر آنچه روایت کرده نیز از بزرگان همان جا می‌‌باشد.[۳] از اساتید وی کسانی چون یزید بن زریع، سفیان بن عیینه، فضل بن دکین و سحیم بن حفص را می‌‌توان نام برد.[۴] افراد بسیاری نیز از وی دانش آموخته و حدیث نقل کرده‌اند که برخی از آنان از این قرارند: محمد بن اسماعیل بخاری؛ بقی بن مخلد؛ عبدالله بن عبدالرحمان دارمی و ابویعلی موصلی.[۵] ابن حبان وی را موثق و قابل اعتماد دانسته است.[۶] ابن عدی خلیفه را از راویان آگاه، راستگو و دارای احادیثی معتبر خوانده است،[۷] اما رجال شناسانی چون ابوحاتم رازی و عقیلی وی را در زمره ضعفا آورده و احادیث وی را قابل استناد ندانسته‌اند.[۸] تاریخ درگذشت او به اختلاف سال‌های ۲۳۰، ۲۴۰ و ۲۴۶ه‍ نقل شده است.[۹] ذهبی مرگ او را در هشتاد سالگی آورده است.[۱۰]

آثار خلیفه عبارت‌اند از: الطبقات التاریخ؛ طبقات القراء؛ تاریخ الزمنی و الجرحان و المرضی و العمیان اجزاء القرآن و اعشاره و اسباعه و آیاته[۱۱] و المسند فی الحدیث.[۱۲].[۱۳]

منابع

  1. جمعی از پژوهشگران، فرهنگ‌نامه مؤلفان اسلامی ج۱

پانویس

  1. الانساب، ج۴، ص۲۰۳.
  2. طبقات خلیفة بن خیاط، مقدمه، ص۷ و ۸.
  3. الانساب، ج۴، ص۲۰۳.
  4. تهذیب الکمال، ج۸، ص۳۱۵ و ۳۱۶.
  5. خلاصة تهذیب تهذیب الکمال، ج۳، ص۱۶۰.
  6. الثقات، ج۸، ص۲۳۳.
  7. الکامل فی ضعفاء الرجال، ج۳، ص۶۶.
  8. الجرح و التعدیل، ج۳، ص۳۷۸؛ الضعفاء الکبیر، ج۲، ص۲۲.
  9. وفیات الاعیان، ج۲، ص۲۴۴.
  10. سیر اعلام النبلاء، ج۱۱، ص۴۷۳.
  11. الفهرست (الندیم)، ص۲۸۸.
  12. هدیة العارفین، ج۱، ص۳۵۰.
  13. فرهنگ‌نامه مؤلفان اسلامی، ج۱، ص۳۱۷.