توحید در ربوبیت در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - '{{عربی| {{متن قرآن' به '{{متن قرآن')
 
(۲۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{خرد}}
{{مدخل مرتبط
{{ولایت}}
| موضوع مرتبط = توحید در ربوبیت
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| عنوان مدخل  = توحید در ربوبیت
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">این مدخل از زیرشاخه‌های '''[[توحید در ربوبیت]]''' است. "'''[[توحید]]'''" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
| مداخل مرتبط = [[توحید در ربوبیت در قرآن]] - [[توحید در ربوبیت در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]]
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| پرسش مرتبط  =
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[توحید در قرآن]] | [[توحید در حدیث]] | [[توحید در کلام اسلامی]] | [[توحید در عرفان اسلامی]]</div>
}}
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[توحید (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">


==مقدمه==
== مقدمه ==
*ربوبیت، پروراندن و پیش بردن گام به گام شیء به سوی کمال است<ref>مفردات، ص ۳۳۶، «رب».</ref> و بدون سلطه تکوینی و مالکیت حقیقی که در خالقیت ریشه دارند تحقق نمی‌یابد، از این رو کسی "رَبّ" موجودات است که آفریننده و مالک حقیقی و حاکم بر آن‌هاست و او جز خدای خالق، مالک و حاکم نیست<ref>تفسیر موضوعی، ج ۲، ص ۴۲۶.</ref><ref>[[حسن رمضانی|رمضانی، حسن]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۹، ص:۷۲ - ۱۱۵.</ref>.
ربوبیت، پروراندن و پیش بردن گام به گام شیء به سوی کمال است<ref>مفردات، ص ۳۳۶، «رب».</ref> و بدون سلطه تکوینی و مالکیت حقیقی که در خالقیت ریشه دارند تحقق نمی‌یابد، از این رو کسی "رَبّ" موجودات است که آفریننده و مالک حقیقی و حاکم بر آن‌هاست و او جز خدای خالق، مالک و حاکم نیست<ref>تفسیر موضوعی، ج ۲، ص ۴۲۶.</ref>.
*[[قرآن کریم]]، نظر به همین حقیقت، ربوبیت را به خالقیت پیوند داده و پروردگار انسان‌ها را خالق آن‌ها خوانده است: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّاسُ اعْبُدُواْ رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ وَالَّذِينَ مِن قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ}} }}<ref> ای مردم! پروردگارتان را بپرستید که شما و پیشینیانتان را آفرید، باشد که پرهیزگاری ورزید؛ سوره بقره، آیه: ۲۱.</ref> و بدین سان با حدّ وسط قرار دادن خالقیت انحصاری خدا، بر توحید ربوبی او استدلال کرده است، چنان که در آیه ۵۴ سوره اعراف با اشاره به وحدت خالق، بر وحدت تدبیر تأکید کرده است: {{متن قرآن|أَلاَ لَهُ الْخَلْقُ وَالأَمْرُ تَبَارَكَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ}} }}<ref> آگاه باشید که آفرینش و فرمان او راست؛ بزرگوار است خداوند پروردگار جهانیان؛ سوره اعراف، آیه: ۵۴.</ref>، زیرا {{متن قرآن|لَهُ الْخَلْقُ }} }} به توحید در خالقیت و {{متن قرآن|لَهُ الأَمْرُ }} }} به توحید در تدبیر اشاره دارد که نوعی حاکمیت است<ref>الالهیات، ج ۲، ص ۶۵.</ref><ref>[[حسن رمضانی|رمضانی، حسن]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۹، ص:۷۲ - ۱۱۵.</ref>.
*در بیانی دیگر، بدون واسطه قرار دادن خالقیت می توان استدلال کرد که ربوبیت نحوه ای از خالقیت است، زیرا ربّ کسی است که با اعطای کمال به چیزی، آن را می‌پروراند و اعطای کمال، امری وجودی و نوعی خلق است، پس بازگشت ربوبیت به خالقیت است و توحید خالقیت مستلزم توحید ربوبیت است، چنان که در آیه ۳ سوه یونس آمده است: {{متن قرآن|إِنَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ يُدَبِّرُ الأَمْرَ مَا مِن شَفِيعٍ إِلاَّ مِن بَعْدِ إِذْنِهِ ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ أَفَلاَ تَذَكَّرُونَ}} }}<ref> به راستی پروردگارتان خداوندی است که آسمان‌ها و زمین را در شش روز آفرید سپس بر اورنگ (فرمانفرمایی جهان) استیلا یافت؛ کار (هستی) را کارسازی می‌کند، هیچ میانجی مگر با اذن او (در کار) نیست، این است خداوند پروردگار شما، او را بپرستید! آیا پند نمی‌گیرید؟؛ سوره یونس، آیه: ۳.</ref><ref> تفسیر موضوعی، ج ۲، ص ۴۲۷.</ref>.
*خداوند در آیه ۳۶ سوره جاثیه با تکرار کلمه {{متن قرآن|رَبِّ}} }} و اضافه آن به {{متن قرآن|السَّمَاوَاتِ}} }}، {{متن قرآن|الأَرْضِ}} }} و {{متن قرآن|الْعَالَمِينَ}} }} بر ربوبیت عام و شامل الهی نسبت به آسمان‌ها و زمین و عوالم گذشته و آینده و همه موجودات اعم از مجرد و مادّی تأکید کرده است<ref>تفسیر موضوعی، ج ۲، ص ۴۲۸.</ref>{{متن قرآن|فَلِلَّهِ الْحَمْدُ رَبِّ السَّمَاوَاتِ وَرَبِّ الأَرْضِ رَبِّ الْعَالَمِينَ }} }}<ref> و سپاس خداوند راست، پروردگار آسمان‌ها و پروردگار زمین، پروردگار جهانیان؛ سوره جاثیه، آیه: ۳۶.</ref> و در آیه ۱۶۴ سوره بقره تصریح می‌کند که در آفرینش آسمان‌ها و زمین، آمد و شد شب و روز، جریان کشتی‌ها در دریا به سود انسان‌ها، احیای زمین و جنبندگان زمینی با آب باران و جابه جایی بادها و ابرهای مسخّر میان آسمان و زمین نشانه‌هایی است بر وحدانیت خدای مدبّر آن‌ها<ref>التحریر والتنویر، ج ۲، ص ۸۸.</ref>: {{متن قرآن|إِنَّ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَاخْتِلافِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ وَالْفُلْكِ الَّتِي تَجْرِي فِي الْبَحْرِ بِمَا يَنفَعُ النَّاسَ وَمَا أَنزَلَ اللَّهُ مِنَ السَّمَاء مِن مَّاء فَأَحْيَا بِهِ الأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا وَبَثَّ فِيهَا مِن كُلِّ دَابَّةٍ وَتَصْرِيفِ الرِّيَاحِ وَالسَّحَابِ الْمُسَخَّرِ بَيْنَ السَّمَاء وَالأَرْضِ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَعْقِلُونَ }} }}<ref> بی‌گمان در آفرینش آسمان‌ها و زمین و در پیاپی آمدن شب و روز و در آن کشتی که برای سود رساندن به مردم در دریا روان است و در آبی که خداوند از آسمان فرو می‌بارد و زمین را پس از مردن، بدان زنده می‌دارد و بر آن هرگونه جنبنده‌ای را می‌پراکند و در گرداندن بادها و ابر فرمانبردار میان آسمان و زمین، برای گروهی که خرد می‌ورزند نشانه‌هاست؛ سوره بقره، آیه: ۱۶۴.</ref>؛ همچنین در آیه‌های ۱۶۲ - ۱۶۴ سوره انعام به [[پیامبر]]{{صل}} فرمان می‌دهد تا به مشرکان بگوید که نماز، عبادات، زندگی و مرگ من برای خدایی است که پروردگار عالمیان است و شریکی برای او در ربوبیت نیست: {{متن قرآن|قُلْ إِنَّ صَلاتِي وَنُسُكِي وَمَحْيَايَ وَمَمَاتِي لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ لاَ شَرِيكَ لَهُ وَبِذَلِكَ أُمِرْتُ وَأَنَاْ أَوَّلُ الْمُسْلِمِينَ قُلْ أَغَيْرَ اللَّهِ أَبْغِي رَبًّا وَهُوَ رَبُّ كُلِّ شَيْءٍ وَلاَ تَكْسِبُ كُلُّ نَفْسٍ إِلاَّ عَلَيْهَا وَلاَ تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى ثُمَّ إِلَى رَبِّكُم مَّرْجِعُكُمْ فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ}} }}<ref> بگو: بی‌گمان نمازم و نیایشم و زندگیم و مرگم از آن خداوند پروردگار جهانیان است. که او را شریکی نیست و به این فرمان یافته‌ام و من نخستین مسلمانم بگو: آیا جز خداوند پروردگاری بجویم حال آنکه او پروردگار هر چیز است و هیچ کس کاری (زشت) جز به زیان خویش نمی‌کند و هیچ باربرداری بار (گناه) دیگری را بر نمی‌دارد سپس بازگشتتان به سوی پروردگارتان است آنگاه شما را به آنچه در آن اختلاف می‌ورزیدید آگاه می‌گرداند؛ سوره انعام، آیه: ۱۶۲ - ۱۶۴.</ref> و تصریح کند: آیا غیر از خدا پروردگاری بجویم، در حالی که او پروردگار همه چیز است: {{متن قرآن|قُلْ أَغَيْرَ اللَّهِ أَبْغِي رَبًّا وَهُوَ رَبُّ كُلِّ شَيْءٍ}} }}<ref>[[حسن رمضانی|رمضانی، حسن]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۹، ص:۷۲ - ۱۱۵.</ref>
*استدلال موجود در این آیه را به دو وجه می‌توان تقریر کرد:
#مشرکان "بت‌پرستان، ستاره‌پرستان، دوگانه‌پرستان و کسانی که مسیح را پسر خدا و فرشتگان را دختران او می‌دانند" اقرار دارند که خدا آفریننده همه چیز است و از طرفی عقل هیچ‌گاه نمی‌پذیرد مربوب، مخلوق و عبد، شریک رب، خالق و مولا باشد، بنابراین، اعتقاد به ربوبیت غیر خدا باطل است<ref>[[حسن رمضانی|رمضانی، حسن]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۹، ص:۷۲ - ۱۱۵.</ref>.
#موجود یا واجب است یا ممکن و از طرفی واجب، یگانه و بی‌شریک است، بنابراین ماسوای واجب تعالی ممکن است و ممکن بدون تکیه بر واجب نمی‌تواند خالق و رب چیزی باشد، پس خداست که پروردگار همه چیز است و غیر او لیاقت ربوبیت ندارد<ref>التفسیر الکبیر، ج ۱۴، ص ۱۲.</ref><ref>[[حسن رمضانی|رمضانی، حسن]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۹، ص:۷۲ - ۱۱۵.</ref>.
*از استدلال‌های [[قرآن]] بر توحید ربوبی استدلالی است که شقوقی دارد که در دو آیه به آن‌ها اشاره شده است: {{متن قرآن|لَوْ كَانَ فِيهِمَا آلِهَةٌ إِلاَّ اللَّهُ لَفَسَدَتَا فَسُبْحَانَ اللَّهِ رَبِّ الْعَرْشِ عَمَّا يَصِفُونَ }} }}<ref> اگر در آن دو (- آسمان و زمین) جز خداوند خدایانی می‌بودند، هر دو تباه می‌شدند پس پاکا که خداوند است- پروردگار اورنگ (فرمانفرمایی جهان)- از آنچه وصف می‌کنند؛ سوره انبیاء، آیه: ۲۲.</ref>، {{متن قرآن|مَا اتَّخَذَ اللَّهُ مِن وَلَدٍ وَمَا كَانَ مَعَهُ مِنْ إِلَهٍ إِذًا لَّذَهَبَ كُلُّ إِلَهٍ بِمَا خَلَقَ وَلَعَلا بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا يَصِفُونَ}} }}<ref> خداوند فرزندی نگزیده است و با وی هیچ خدایی نیست که (اگر می‌بود) در آن صورت هر خدایی آفریده خویش را (با خود) می‌برد و بر یکدیگر برتری می‌جستند؛ پاکا که خداوند است از آنچه وصف می‌کنند؛ سوره مؤمنون، آیه: ۹۱.</ref> با توجه به دو آیه یاد شده که از {{متن قرآن|رَبِّ}} }} به {{متن قرآن|إِلَهٍ}} }} تعبیر کرده‌اند، اگر ربّ و مدبّر عالم متعدّد باشد، یا هر یک از آن‌ها مستقلاّنه مدبّر کل عالم یا بخشی از آن است یا یکی از آن ها برتری یافته و بر بقیه حاکم است. صورت نخست با توجه به تعدّد مدبّر و اختلاف ذاتی آن‌ها مستلزم تعدّد تدبیر و در نتیجه بروز فساد در عالم است که عبارت {{متن قرآن|لَفَسَدَتَا}} }} در آیه نخست به آن اشاره کرده است. صورت دوم مقتضی انقطاع و عدم انسجام مجموعه هستی است و این خلاف مشهود است و عبارت {{متن قرآن|إِذًا لَّذَهَبَ كُلُّ إِلَهٍ بِمَا خَلَقَ}} }} در آیه دوم بدان اشاره دارد. صورت سوم موجب این است که ربّ حقیقی یکی باشد و بقیه تحت حکم او درآیند که عبارت {{متن قرآن|لَعَلا بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ}} }} در همین آیه اشاره به آن است<ref>الالهیات، ج ۲، ص ۶۷ - ۶۸.</ref>. این استدلال که در آثار کلامی و تفسیری به صورت های گوناگون تقریر شده<ref>التفسیر الکبیر، ج ۲۲، ص ۱۵۰ - ۱۵۳؛ کشف الفوائد، ص ۱۹۴ - ۱۹۵؛ المیزان، ج ۱۴، ص ۲۶۷.</ref>، به برهان "تمانع" یا "تغالب"<ref>شرح المقاصد، ج ۲، ص ۶۳.</ref> شهرت یافته است.
*برخی مفسران ذیل آیه ۱۰۲ سوره انعام برهان توحید إله "رب" را به سه وجه تقریر کرده‌اند:
#در آفرینش و تدبیر عالم وجود یک صانع کافی است که به همه معلومات عالم و بر تمام مقدورات قادر است و اگر در کنار او صانع و إله دیگری باشد، نمی‌توان آن را به حدّی محدود ساخت، از این رو یا باید به وجود خدایان نامتناهی تن داد که باطل است یا به تعداد معینی بسنده کرد که این نیز باطل است، زیرا هیچ عددی نسبت به سایر اعداد اولویت ندارد، بنابراین چاره‌ای نیست جز آنکه به توحید إله عالم اقرار کرد<ref>[[حسن رمضانی|رمضانی، حسن]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۹، ص:۷۲ - ۱۱۵.</ref>.
#اگر با وجود إله "ربّ" قادر و عالم مطلق، إله دیگری فرض شود، یا در تدبیر موجودات عالم دخالت دارد یا ندارد. اگر دخالت دارد، فعل او مانع فعل و مقدور إله اوّل و در نهایت مستلزم عجز وی است و اگر دخالت ندارد، وجود او ناقص و معطّل است و برای إله بودن صلاحیت ندارد<ref>[[حسن رمضانی|رمضانی، حسن]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۹، ص:۷۲ - ۱۱۵.</ref>.
#اگر با وجود إله و ربّی که در صفات إلهیت کامل است، إله دیگری موجود باشد، یا در اتصاف به جمیع صفات کمال با إله اوّل شریک است یا نیست. در صورت دوم ناقص است و شایسته الهیت نیست و در صورت نخست باید به وسیله امری از إله اوّل ممتاز باشد که این امر یا از صفات کمال است یا نیست. صورت اوّل مستلزم آن است که إله دوم در تمام صفات کمال با إله اوّل شریک نباشد و این خلاف فرض است و صورت دوم موجب این است که إله دوم به صفتی که از اوصاف کمال نیست متّصف باشد و این نقص است و با إله بودن سازگار نیست<ref>التفسیر الکبیر، ج ۱۳، ص ۱۲۱.</ref>.
*توحید إله "رب" را می‌توان از آیاتی چون {{متن قرآن|تَبَارَكَ الَّذِي بِيَدِهِ الْمُلْكُ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ }} }}<ref> بزرگوار است آنکه پادشاهی در کف اوست و او بر هر کاری تواناست؛ سوره ملک، آیه:۱.</ref> نیز دریافت که بر مطلق بودن قدرت خداوند نسبت به همه اشیا تأکید دارند؛ بدین تقریر: اگر با خداوند که بر همه چیز قادر است، إله و ربّ دیگری فرض شود، در صورتی که او بر ایجاد چیزی قادر نباشد، برای إله بودن لیاقت ندارد و چنانچه قادر باشد، از آنجا که بر مقدور او عنوان {{متن قرآن|شَيْءٍ}} }} صادق است و نیز خداوند بر هر شیئی قادر است، باید آن مقدور در دایره قدرت هر دو إله قرار گیرد و این محال است، زیرا فرض استقلال هر یک از دو إله، مستلزم این است که مقدور مفروض در عین نیاز به هر دو از هر دو بی‌نیاز باشد<ref>التفسیر الکبیر، ج ۳۰، ص ۵۲.</ref><ref>[[حسن رمضانی|رمضانی، حسن]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۹، ص:۷۲ - ۱۱۵.</ref>.
*در احادیث نیز به توحید ربوبی توجّه شده است؛ از جمله از [[امام صادق]]{{ع}} نقل کرده‌اند: همین که مخلوقات را منظّم و فلک "مجموعه سیارات و ثوابت" را جاری و شب و روز و خورشید و ماه را در حال آمد و شد و همه را متلائم با یکدیگر درمی‌یابیم بی آنکه در تدبیر و اداره آن‌ها فساد و نقصی باشد، دلیل است بر اینکه مدبّر همه موجودات یک حقیقت است<ref>التوحید، صدوق، ص ۲۴۴.</ref><ref>[[حسن رمضانی|رمضانی، حسن]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۹، ص:۷۲ - ۱۱۵.</ref>.
*همان حضرت در پاسخ به هشام که از دلیل توحید "ربوبی" پرسید، با اشاره به آیه ۲۲ سوره انبیاء{{متن قرآن|قَالُوا يَا مُوسَى إِنَّ فِيهَا قَوْمًا جَبَّارِينَ وَإِنَّا لَن نَّدْخُلَهَا حَتَّىَ يَخْرُجُواْ مِنْهَا فَإِن يَخْرُجُواْ مِنْهَا فَإِنَّا دَاخِلُونَ }} }}<ref> گفتند: ای موسی! در آنجا گروهی گردنکش جای دارند و تا آنان از آن بیرون نیایند ما درون آن نخواهیم رفت اما اگر از آنجا بیرون آیند ما درون می‌رویم؛ سوره مائده، آیه:۲۲.</ref>، یکپارچگی و پیوستگی تدبیر و بی‌نقص بودن صنع را دلیل بر وحدت ربّ و اله عالم دانست<ref>التوحید، صدوق، ص ۲۵۰.</ref>، از این رو عالمان مسلمان معمولاً برای اثبات توحید ربوبی بر وحدت و یکپارچگی نظام عالم تکیه کرده‌اند<ref>الالهیات، ج ۲، ص ۶۵؛ اسفار، ج ۶، ص ۹۴.</ref><ref>[[حسن رمضانی|رمضانی، حسن]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۹، ص:۷۲ - ۱۱۵.</ref>.
*توحید ربوبی با اعتقاد به وجود فرشتگانی که تدبیر امر موجودات را بر عهده دارند: {{متن قرآن|فَالْمُدَبِّرَاتِ أَمْرًا }} }}<ref> آنگاه، به فرشتگان کارگزار؛ سوره نازعات، آیه:۵.</ref> در تعارض نیست، زیرا معنای توحید ربوبی این نیست که خداوند بدون هیچ واسطه، به طور مستقیم و مباشر امور جهان را تدبیر می‌کند، بلکه بدین معناست که غیر از خدا کسی نیست که مستقلاّنه تدبیر جهان را سامان بخشد و اگر دیگران بهره‌ای از تدبیر دارند، همه به خداوند وابسته و تابع اراده اویند. در حقیقت، آن‌ها وسایطی هستند که خدا از مجرای وجود ایشان امر جهان را تدبیر می‌کند، چنان که برخی با توجه به آیات [[قرآن کریم]] از جمله آیات ۱ - ۵ سوره نازعات فرشتگان را وسایطی دانسته اند که فوق اسباب مادّی عالم، میان اشیا و ذات مقدّس ربوبی قرار دارند و به اذن او تدبیر امور نشئه دنیا و مراحل بعد را بر عهده دارند. آنها در واقع کارگزاران خداوندند و امر او را اجرا می‌کنند: {{متن قرآن|وَقَالُوا اتَّخَذَ الرَّحْمَنُ وَلَدًا سُبْحَانَهُ بَلْ عِبَادٌ مُّكْرَمُونَ لا يَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَهُم بِأَمْرِهِ يَعْمَلُونَ}} }}<ref> و گفتند خداوند بخشنده (از فرشتگان) فرزندی گزیده است؛ پاکا که اوست؛ بلکه (فرشته‌ها تنها) بندگانی ارجمندند؛در گفتار بر او پیشی نمی‌جویند و آنان به فرمان وی کار می‌کنند؛ سوره انبیاء، آیه:۲۶ - ۲۷.</ref> و {{متن قرآن|يَخَافُونَ رَبَّهُم مِّن فَوْقِهِمْ وَيَفْعَلُونَ مَا يُؤْمَرُونَ}} }}<ref> از پروردگارشان که بر آنها چیرگی دارد می‌هراسند و آنچه فرمان می‌یابند بجای می‌آورند؛ سوره نحل، آیه:۵۰.</ref> این مطلب با استناد حوادث به اسباب مباشر و قریبِ مادّی آنها منافاتی ندارد. همان گونه که با استناد آنها به سبب نخست و یگانه و ممتازشان ـ یعنی خداوند ـ در تعارض نیست؛ چون سلسله اسباب، طولی است نه عرضی تا تأثیرگذاری مجموع آنها موجب تعارض باشد<ref> المیزان، ج ۲۰، ص ۱۸۳ - ۱۸۴.</ref><ref>[[حسن رمضانی|رمضانی، حسن]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۹، ص:۷۲ - ۱۱۵.</ref>.
*[[قرآن کریم]] افزون بر اینکه به گونه عام، تدبیر و ربوبیت موجودات عالم را به خداوند نسبت می‌دهد، در آیاتی به صورت جزئی و خاص، اموری را نیز که در تدبیر زندگی همه موجودات زنده، یا زندگی عموم جنبندگان یا خصوص حیات طیبه انسان‌ها دخالت به سزایی دارند، به او نسبت می‌دهد و دخالت مستقلانه غیر را نفی می‌کند؛ مانند آیاتی که هدایت عمومی اشیا را در کنار آفرینش آن‌ها کار خدا می‌دانند: {{متن قرآن|قَالَ رَبُّنَا الَّذِي أَعْطَى كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَى}} }}<ref> گفت: پروردگار ما کسی است که آفرینش هر چیز را به (فراخور) او، ارزانی داشته سپس راهنمایی کرده است؛ سوره طه، آیه: ۵۰.</ref> یا هدایت انسان را حتی از [[پیامبر]]{{صل}}  سلب می‌کنند و مشیت حکیمانه خداوند را در آن مؤثّر می‌دانند: {{متن قرآن|إِنَّكَ لا تَهْدِي مَنْ أَحْبَبْتَ وَلَكِنَّ اللَّهَ يَهْدِي مَن يَشَاء وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ}} }}<ref> بی‌گمان تو هر کس را که دوست داری راهنمایی نمی‌توانی کرد امّا خداوند هر کس را بخواهد راهنمایی می‌کند و او به رهیافتگان داناتر است؛ سوره قصص، آیه: ۵۶.</ref> یا آیاتی که تصریح می‌کنند رزق هر جنبنده‌ای در زمین تنها بر خداست: {{متن قرآن|وَمَا مِن دَابَّةٍ فِي الأَرْضِ إِلاَّ عَلَى اللَّهِ رِزْقُهَا وَيَعْلَمُ مُسْتَقَرَّهَا وَمُسْتَوْدَعَهَا كُلٌّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ}} }}<ref> و هیچ جنبنده‌ای در زمین نیست مگر که روزی‌اش بر خداوند است و (خداوند) آرامشگاه و ودیعه‌گاه  او را می‌داند؛ (این) همه در کتابی روشن (آمده) است؛ سوره هود، آیه:۶.</ref> و فقط اوست که رازق است: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتِينُ}} }}<ref> بی‌گمان این خداوند است که بسیار روزی‌بخش توانمند استوار است؛ سوره ذاریات، آیه:۵۸.</ref> و غیر او را نمی‌رسد که بیافریند و از آسمان و زمین روزی دهد: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّاسُ اذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ هَلْ مِنْ خَالِقٍ غَيْرُ اللَّهِ يَرْزُقُكُم مِّنَ السَّمَاء وَالأَرْضِ لا إِلَهَ إِلاَّ هُوَ فَأَنَّى تُؤْفَكُونَ}} }}<ref> ای مردم! نعمت خداوند را بر خویش به یاد آورید؛ آیا آفریننده‌ای جز خداوند هست که از آسمان و زمین به شما روزی دهد؟ هیچ خدایی جز او نیست پس چگونه (از حق) باز گردانده می‌شوید؟؛ سوره فاطر، آیه:۳.</ref>، {{متن قرآن|قُلْ مَن يَرْزُقُكُم مِّنَ السَّمَاء وَالأَرْضِ أَمَّن يَمْلِكُ السَّمْعَ وَالأَبْصَارَ وَمَن يُخْرِجُ الْحَيَّ مِنَ الْمَيِّتِ وَيُخْرِجُ الْمَيِّتَ مِنَ الْحَيِّ وَمَن يُدَبِّرُ الأَمْرَ فَسَيَقُولُونَ اللَّهُ فَقُلْ أَفَلاَ تَتَّقُونَ }} }}<ref> بگو چه کسی از آسمان و زمین به شما روزی می‌رساند یا کیست که بر گوش و دیدگان (شما) چیرگی دارد و چه کسی زنده را از مرده و مرده را از زنده بیرون می‌آورد و چه کسی امر (آفرینش) را کارسازی می‌کند؟ خواهند گفت: خداوند؛ بگو پس آیا پرهیزگاری نمی‌ورزید؟؛ سوره یونس، آیه:۳۱.</ref>، {{متن قرآن|قُلْ مَن يَرْزُقُكُم مِّنَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ قُلِ اللَّهُ وَإِنَّا أَوْ إِيَّاكُمْ لَعَلَى هُدًى أَوْ فِي ضَلالٍ مُّبِينٍ}} }}<ref> بگو: چه کسی از آسمان‌ها و زمین به شما روزی می‌رساند؟ بگو: خداوند و بی‌گمان ما یا شما بر رهنمود یا در گمراهی آشکاریم؛ سوره سبأ، آیه: ۲۴.</ref> یا آیاتی که تأکید می‌کنند جز خدا کسی نیست که به گونه مستقل متکفّل امور ولایت، شفاعت، حمایت و یاری انسان‌ها باشد: {{متن قرآن|وَمَا أَنتُم بِمُعْجِزِينَ فِي الأَرْضِ وَمَا لَكُم مِّن دُونِ اللَّهِ مِن وَلِيٍّ وَلا نَصِيرٍ }} }}<ref> و شما در زمین به ستوه آورنده (ی خداوند) نیستید و در برابر خداوند هیچ یار و یاوری ندارید؛ سوره شوری، آیه: ۳۱.</ref>، {{متن قرآن|اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ مَا لَكُم مِّن دُونِهِ مِن وَلِيٍّ وَلا شَفِيعٍ أَفَلا تَتَذَكَّرُونَ}} }}<ref> خداوند همان است که آسمان‌ها و زمین و آنچه را که میان آنهاست در شش روز آفرید سپس بر اورنگ (فرمانفرمایی جهان) استیلا یافت؛ شما را هیچ دوست و میانجی‌یی جز او نیست؛ آیا پند نمی‌گیرید؟؛ سوره سجده، آیه:۴.</ref>، {{متن قرآن|وَأَنذِرْ بِهِ الَّذِينَ يَخَافُونَ أَن يُحْشَرُواْ إِلَى رَبِّهِمْ لَيْسَ لَهُم مِّن دُونِهِ وَلِيٌّ وَلاَ شَفِيعٌ لَّعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ }} }}<ref> و با آن (قرآن) کسانی را که از گرد آورده شدن نزد پروردگارشان می‌هراسند در حالی که جز او، هیچ سرور و میانجی ندارند، بیم بده باشد که پرهیزگاری ورزند؛ سوره انعام، آیه: ۵۱.</ref> و بی اذن او شفاعت سودی ندارد: {{متن قرآن|وَلا تَنفَعُ الشَّفَاعَةُ عِندَهُ إِلاَّ لِمَنْ أَذِنَ لَهُ حَتَّى إِذَا فُزِّعَ عَن قُلُوبِهِمْ قَالُوا مَاذَا قَالَ رَبُّكُمْ قَالُوا الْحَقَّ وَهُوَ الْعَلِيُّ الْكَبِيرُ}} }}<ref> و میانجیگری نزد او سودی ندارد مگر برای آن کس که او به وی اجازه دهد؛ تا چون هراس از دل‌هاشان برخیزد گویند: پروردگارتان چه گفت؟ می‌گویند: حقیقت را و او فرازمند بزرگ است؛ سوره سبأ، آیه:۲۳.</ref><ref>[[حسن رمضانی|رمضانی، حسن]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۹، ص:۷۲ - ۱۱۵.</ref>


==منابع==
[[قرآن کریم]]، نظر به همین حقیقت، ربوبیت را به خالقیت پیوند داده و پروردگار انسان‌ها را خالق آن‌ها خوانده است: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّاسُ اعْبُدُواْ رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ وَالَّذِينَ مِن قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ}}<ref> ای مردم! پروردگارتان را بپرستید که شما و پیشینیانتان را آفرید، باشد که پرهیزگاری ورزید؛ سوره بقره، آیه۲۱.</ref> و بدین سان با حدّ وسط قرار دادن خالقیت انحصاری خدا، بر توحید ربوبی او استدلال کرده است، چنان که در آیه ۵۴ سوره اعراف با اشاره به وحدت خالق، بر وحدت تدبیر تأکید کرده است: {{متن قرآن|أَلاَ لَهُ الْخَلْقُ وَالأَمْرُ تَبَارَكَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ}}<ref> آگاه باشید که آفرینش و فرمان او راست؛ بزرگوار است خداوند پروردگار جهانیان؛ سوره اعراف، آیه۵۴.</ref>، زیرا {{متن قرآن|لَهُ الْخَلْقُ}} به توحید در خالقیت و {{متن قرآن|لَهُ الأَمْرُ }} به توحید در تدبیر اشاره دارد که نوعی حاکمیت است<ref>الالهیات، ج ۲، ص ۶۵.</ref>.
* [[پرونده:000055.jpg|22px]] [[حسن رمضانی|رمضانی، حسن]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|'''دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹''']]؛


==پانویس==
در بیانی دیگر، بدون واسطه قرار دادن خالقیت می توان استدلال کرد که ربوبیت نحوه ای از خالقیت است، زیرا ربّ کسی است که با اعطای کمال به چیزی، آن را می‌پروراند و اعطای کمال، امری وجودی و نوعی خلق است، پس بازگشت ربوبیت به خالقیت است و توحید خالقیت مستلزم توحید ربوبیت است، چنان که در آیه ۳ سوه یونس آمده است: {{متن قرآن|إِنَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ يُدَبِّرُ الأَمْرَ مَا مِن شَفِيعٍ إِلاَّ مِن بَعْدِ إِذْنِهِ ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ أَفَلاَ تَذَكَّرُونَ}}<ref> به راستی پروردگارتان خداوندی است که آسمان‌ها و زمین را در شش روز آفرید سپس بر اورنگ (فرمانفرمایی جهان) استیلا یافت؛ کار (هستی) را کارسازی می‌کند، هیچ میانجی مگر با اذن او (در کار) نیست، این است خداوند پروردگار شما، او را بپرستید! آیا پند نمی‌گیرید؟؛ سوره یونس، آیه۳.</ref>.<ref> تفسیر موضوعی، ج ۲، ص ۴۲۷.</ref>.
{{یادآوری پانویس}}
 
{{پانویس2}}
خداوند در آیه ۳۶ سوره جاثیه با تکرار کلمه {{متن قرآن|رَبِّ}} و اضافه آن به {{متن قرآن|السَّمَاوَاتِ}}، {{متن قرآن|الأَرْضِ}} و {{متن قرآن|الْعَالَمِينَ}} بر ربوبیت عام و شامل الهی نسبت به آسمان‌ها و زمین و عوالم گذشته و آینده و همه موجودات اعم از مجرد و مادّی تأکید کرده است<ref>تفسیر موضوعی، ج ۲، ص ۴۲۸.</ref>{{متن قرآن|فَلِلَّهِ الْحَمْدُ رَبِّ السَّمَاوَاتِ وَرَبِّ الأَرْضِ رَبِّ الْعَالَمِينَ }}<ref> و سپاس خداوند راست، پروردگار آسمان‌ها و پروردگار زمین، پروردگار جهانیان؛ سوره جاثیه، آیه۳۶.</ref> و در آیه ۱۶۴ سوره بقره تصریح می‌کند که در آفرینش آسمان‌ها و زمین، آمد و شد شب و روز، جریان کشتی‌ها در دریا به سود انسان‌ها، احیای زمین و جنبندگان زمینی با آب باران و جابه جایی بادها و ابرهای مسخّر میان آسمان و زمین نشانه‌هایی است بر وحدانیت خدای مدبّر آن‌ها<ref>التحریر والتنویر، ج ۲، ص ۸۸.</ref>: {{متن قرآن|إِنَّ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَاخْتِلافِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ وَالْفُلْكِ الَّتِي تَجْرِي فِي الْبَحْرِ بِمَا يَنفَعُ النَّاسَ وَمَا أَنزَلَ اللَّهُ مِنَ السَّمَاء مِن مَّاء فَأَحْيَا بِهِ الأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا وَبَثَّ فِيهَا مِن كُلِّ دَابَّةٍ وَتَصْرِيفِ الرِّيَاحِ وَالسَّحَابِ الْمُسَخَّرِ بَيْنَ السَّمَاء وَالأَرْضِ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَعْقِلُونَ }}<ref> بی‌گمان در آفرینش آسمان‌ها و زمین و در پیاپی آمدن شب و روز و در آن کشتی که برای سود رساندن به مردم در دریا روان است و در آبی که خداوند از آسمان فرو می‌بارد و زمین را پس از مردن، بدان زنده می‌دارد و بر آن هرگونه جنبنده‌ای را می‌پراکند و در گرداندن بادها و ابر فرمانبردار میان آسمان و زمین، برای گروهی که خرد می‌ورزند نشانه‌هاست؛ سوره بقره، آیه۱۶۴.</ref>؛ همچنین در آیه‌های ۱۶۲ - ۱۶۴ سوره انعام به [[پیامبر]] {{صل}} فرمان می‌دهد تا به مشرکان بگوید که نماز، عبادات، زندگی و مرگ من برای خدایی است که پروردگار عالمیان است و شریکی برای او در ربوبیت نیست: {{متن قرآن|قُلْ إِنَّ صَلاتِي وَنُسُكِي وَمَحْيَايَ وَمَمَاتِي لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ لاَ شَرِيكَ لَهُ وَبِذَلِكَ أُمِرْتُ وَأَنَاْ أَوَّلُ الْمُسْلِمِينَ قُلْ أَغَيْرَ اللَّهِ أَبْغِي رَبًّا وَهُوَ رَبُّ كُلِّ شَيْءٍ وَلاَ تَكْسِبُ كُلُّ نَفْسٍ إِلاَّ عَلَيْهَا وَلاَ تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى ثُمَّ إِلَى رَبِّكُم مَّرْجِعُكُمْ فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ}}<ref> بگو: بی‌گمان نمازم و نیایشم و زندگیم و مرگم از آن خداوند پروردگار جهانیان است. که او را شریکی نیست و به این فرمان یافته‌ام و من نخستین مسلمانم بگو: آیا جز خداوند پروردگاری بجویم حال آنکه او پروردگار هر چیز است و هیچ کس کاری (زشت) جز به زیان خویش نمی‌کند و هیچ باربرداری بار (گناه) دیگری را بر نمی‌دارد سپس بازگشتتان به سوی پروردگارتان است آنگاه شما را به آنچه در آن اختلاف می‌ورزیدید آگاه می‌گرداند؛ سوره انعام، آیه۱۶۲ - ۱۶۴.</ref> و تصریح کند: آیا غیر از خدا پروردگاری بجویم، در حالی که او پروردگار همه چیز است: {{متن قرآن|قُلْ أَغَيْرَ اللَّهِ أَبْغِي رَبًّا وَهُوَ رَبُّ كُلِّ شَيْءٍ}}.
 
استدلال موجود در این آیه را به دو وجه می‌توان تقریر کرد:
# مشرکان "بت‌پرستان، ستاره‌پرستان، دوگانه‌پرستان و کسانی که مسیح را پسر خدا و فرشتگان را دختران او می‌دانند" اقرار دارند که خدا آفریننده همه چیز است و از طرفی عقل هیچ‌گاه نمی‌پذیرد مربوب، مخلوق و عبد، شریک رب، خالق و مولا باشد، بنابراین، اعتقاد به ربوبیت غیر خدا باطل است<ref>[[حسن رمضانی|رمضانی، حسن]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۹، ص۷۲ - ۱۱۵.</ref>.
# موجود یا واجب است یا ممکن و از طرفی واجب، یگانه و بی‌شریک است، بنابراین ماسوای واجب تعالی ممکن است و ممکن بدون تکیه بر واجب نمی‌تواند خالق و رب چیزی باشد، پس خداست که پروردگار همه چیز است و غیر او لیاقت ربوبیت ندارد<ref>التفسیر الکبیر، ج۱۴، ص۱۲.</ref>.
 
از استدلال‌های [[قرآن]] بر توحید ربوبی استدلالی است که شقوقی دارد که در دو آیه به آن‌ها اشاره شده است: {{متن قرآن|لَوْ كَانَ فِيهِمَا آلِهَةٌ إِلاَّ اللَّهُ لَفَسَدَتَا فَسُبْحَانَ اللَّهِ رَبِّ الْعَرْشِ عَمَّا يَصِفُونَ }}<ref> اگر در آن دو (- آسمان و زمین) جز خداوند خدایانی می‌بودند، هر دو تباه می‌شدند پس پاکا که خداوند است- پروردگار اورنگ (فرمانفرمایی جهان)- از آنچه وصف می‌کنند؛ سوره انبیاء، آیه۲۲.</ref>، {{متن قرآن|مَا اتَّخَذَ اللَّهُ مِن وَلَدٍ وَمَا كَانَ مَعَهُ مِنْ إِلَهٍ إِذًا لَّذَهَبَ كُلُّ إِلَهٍ بِمَا خَلَقَ وَلَعَلا بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا يَصِفُونَ}}<ref> خداوند فرزندی نگزیده است و با وی هیچ خدایی نیست که (اگر می‌بود) در آن صورت هر خدایی آفریده خویش را (با خود) می‌برد و بر یکدیگر برتری می‌جستند؛ پاکا که خداوند است از آنچه وصف می‌کنند؛ سوره مؤمنون، آیه۹۱.</ref> با توجه به دو آیه یاد شده که از {{متن قرآن|رَبِّ}} به {{متن قرآن|إِلَهٍ}} تعبیر کرده‌اند، اگر ربّ و مدبّر عالم متعدّد باشد، یا هر یک از آن‌ها مستقلاّنه مدبّر کل عالم یا بخشی از آن است یا یکی از آن ها برتری یافته و بر بقیه حاکم است. صورت نخست با توجه به تعدّد مدبّر و اختلاف ذاتی آن‌ها مستلزم تعدّد تدبیر و در نتیجه بروز فساد در عالم است که عبارت {{متن قرآن|لَفَسَدَتَا}} در آیه نخست به آن اشاره کرده است. صورت دوم مقتضی انقطاع و عدم انسجام مجموعه هستی است و این خلاف مشهود است و عبارت {{متن قرآن|إِذًا لَّذَهَبَ كُلُّ إِلَهٍ بِمَا خَلَقَ}} در آیه دوم بدان اشاره دارد. صورت سوم موجب این است که ربّ حقیقی یکی باشد و بقیه تحت حکم او درآیند که عبارت {{متن قرآن|لَعَلا بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ}} در همین آیه اشاره به آن است<ref>الالهیات، ج ۲، ص ۶۷ - ۶۸.</ref>. این استدلال که در آثار کلامی و تفسیری به صورت های گوناگون تقریر شده<ref>التفسیر الکبیر، ج ۲۲، ص ۱۵۰ - ۱۵۳؛ کشف الفوائد، ص ۱۹۴ - ۱۹۵؛ المیزان، ج۱۴، ص۲۶۷.</ref>، به برهان "تمانع" یا "تغالب"<ref>شرح المقاصد، ج ۲، ص ۶۳.</ref> شهرت یافته است.
 
برخی مفسران ذیل آیه ۱۰۲ سوره انعام برهان توحید إله "رب" را به سه وجه تقریر کرده‌اند:
# در آفرینش و تدبیر عالم وجود یک صانع کافی است که به همه معلومات عالم و بر تمام مقدورات قادر است و اگر در کنار او صانع و إله دیگری باشد، نمی‌توان آن را به حدّی محدود ساخت، از این رو یا باید به وجود خدایان نامتناهی تن داد که باطل است یا به تعداد معینی بسنده کرد که این نیز باطل است، زیرا هیچ عددی نسبت به سایر اعداد اولویت ندارد، بنابراین چاره‌ای نیست جز آنکه به توحید إله عالم اقرار کرد.
# اگر با وجود إله "ربّ" قادر و عالم مطلق، إله دیگری فرض شود، یا در تدبیر موجودات عالم دخالت دارد یا ندارد. اگر دخالت دارد، فعل او مانع فعل و مقدور إله اوّل و در نهایت مستلزم عجز وی است و اگر دخالت ندارد، وجود او ناقص و معطّل است و برای إله بودن صلاحیت ندارد.
# اگر با وجود إله و ربّی که در صفات إلهیت کامل است، إله دیگری موجود باشد، یا در اتصاف به جمیع صفات کمال با إله اوّل شریک است یا نیست. در صورت دوم ناقص است و شایسته الهیت نیست و در صورت نخست باید به وسیله امری از إله اوّل ممتاز باشد که این امر یا از صفات کمال است یا نیست. صورت اوّل مستلزم آن است که إله دوم در تمام صفات کمال با إله اوّل شریک نباشد و این خلاف فرض است و صورت دوم موجب این است که إله دوم به صفتی که از اوصاف کمال نیست متّصف باشد و این نقص است و با إله بودن سازگار نیست<ref>التفسیر الکبیر، ج ۱۳، ص ۱۲۱.</ref>.
 
توحید إله "رب" را می‌توان از آیاتی چون {{متن قرآن|تَبَارَكَ الَّذِي بِيَدِهِ الْمُلْكُ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ }}<ref> بزرگوار است آنکه پادشاهی در کف اوست و او بر هر کاری تواناست؛ سوره ملک، آیه۱.</ref> نیز دریافت که بر مطلق بودن قدرت خداوند نسبت به همه اشیا تأکید دارند؛ بدین تقریر: اگر با خداوند که بر همه چیز قادر است، إله و ربّ دیگری فرض شود، در صورتی که او بر ایجاد چیزی قادر نباشد، برای إله بودن لیاقت ندارد و چنانچه قادر باشد، از آنجا که بر مقدور او عنوان {{متن قرآن|شَيْءٍ}} صادق است و نیز خداوند بر هر شیئی قادر است، باید آن مقدور در دایره قدرت هر دو إله قرار گیرد و این محال است، زیرا فرض استقلال هر یک از دو إله، مستلزم این است که مقدور مفروض در عین نیاز به هر دو از هر دو بی‌نیاز باشد<ref>التفسیر الکبیر، ج ۳۰، ص ۵۲.</ref>.
 
در احادیث نیز به توحید ربوبی توجّه شده است؛ از جمله از [[امام صادق]] {{ع}} نقل کرده‌اند: همین که مخلوقات را منظّم و فلک "مجموعه سیارات و ثوابت" را جاری و شب و روز و خورشید و ماه را در حال آمد و شد و همه را متلائم با یکدیگر درمی‌یابیم بی آنکه در تدبیر و اداره آن‌ها فساد و نقصی باشد، دلیل است بر اینکه مدبّر همه موجودات یک حقیقت است<ref>التوحید، صدوق، ص ۲۴۴.</ref>.
 
همان حضرت در پاسخ به هشام که از دلیل توحید "ربوبی" پرسید، با اشاره به آیه ۲۲ سوره انبیاء{{متن قرآن|قَالُوا يَا مُوسَى إِنَّ فِيهَا قَوْمًا جَبَّارِينَ وَإِنَّا لَن نَّدْخُلَهَا حَتَّىَ يَخْرُجُواْ مِنْهَا فَإِن يَخْرُجُواْ مِنْهَا فَإِنَّا دَاخِلُونَ }}<ref> گفتند: ای موسی! در آنجا گروهی گردنکش جای دارند و تا آنان از آن بیرون نیایند ما درون آن نخواهیم رفت اما اگر از آنجا بیرون آیند ما درون می‌رویم؛ سوره مائده، آیه۲۲.</ref>، یکپارچگی و پیوستگی تدبیر و بی‌نقص بودن صنع را دلیل بر وحدت ربّ و اله عالم دانست<ref>التوحید، صدوق، ص ۲۵۰.</ref>، از این رو عالمان مسلمان معمولاً برای اثبات توحید ربوبی بر وحدت و یکپارچگی نظام عالم تکیه کرده‌اند<ref>الالهیات، ج ۲، ص ۶۵؛ اسفار، ج ۶، ص ۹۴.</ref>.
 
توحید ربوبی با اعتقاد به وجود فرشتگانی که تدبیر امر موجودات را بر عهده دارند: {{متن قرآن|فَالْمُدَبِّرَاتِ أَمْرًا }}<ref> آنگاه، به فرشتگان کارگزار؛ سوره نازعات، آیه۵.</ref> در تعارض نیست، زیرا معنای توحید ربوبی این نیست که خداوند بدون هیچ واسطه، به طور مستقیم و مباشر امور جهان را تدبیر می‌کند، بلکه بدین معناست که غیر از خدا کسی نیست که مستقلاّنه تدبیر جهان را سامان بخشد و اگر دیگران بهره‌ای از تدبیر دارند، همه به خداوند وابسته و تابع اراده اویند. در حقیقت، آن‌ها وسایطی هستند که خدا از مجرای وجود ایشان امر جهان را تدبیر می‌کند، چنان که برخی با توجه به آیات [[قرآن کریم]] از جمله آیات ۱ - ۵ سوره نازعات فرشتگان را وسایطی دانسته اند که فوق اسباب مادّی عالم، میان اشیا و ذات مقدّس ربوبی قرار دارند و به اذن او تدبیر امور نشئه دنیا و مراحل بعد را بر عهده دارند. آنها در واقع کارگزاران خداوندند و امر او را اجرا می‌کنند: {{متن قرآن|وَقَالُوا اتَّخَذَ الرَّحْمَنُ وَلَدًا سُبْحَانَهُ بَلْ عِبَادٌ مُّكْرَمُونَ لا يَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَهُم بِأَمْرِهِ يَعْمَلُونَ}}<ref> و گفتند خداوند بخشنده (از فرشتگان) فرزندی گزیده است؛ پاکا که اوست؛ بلکه (فرشته‌ها تنها) بندگانی ارجمندند؛ در گفتار بر او پیشی نمی‌جویند و آنان به فرمان وی کار می‌کنند؛ سوره انبیاء، آیه۲۶ - ۲۷.</ref> و {{متن قرآن|يَخَافُونَ رَبَّهُم مِّن فَوْقِهِمْ وَيَفْعَلُونَ مَا يُؤْمَرُونَ}}<ref> از پروردگارشان که بر آنها چیرگی دارد می‌هراسند و آنچه فرمان می‌یابند بجای می‌آورند؛ سوره نحل، آیه۵۰.</ref> این مطلب با استناد حوادث به اسباب مباشر و قریبِ مادّی آنها منافاتی ندارد. همان گونه که با استناد آنها به سبب نخست و یگانه و ممتازشان ـ یعنی خداوند ـ در تعارض نیست؛ چون سلسله اسباب، طولی است نه عرضی تا تأثیرگذاری مجموع آنها موجب تعارض باشد<ref> المیزان، ج ۲۰، ص ۱۸۳ - ۱۸۴.</ref>.
 
[[قرآن کریم]] افزون بر اینکه به گونه عام، تدبیر و ربوبیت موجودات عالم را به خداوند نسبت می‌دهد، در آیاتی به صورت جزئی و خاص، اموری را نیز که در تدبیر زندگی همه موجودات زنده، یا زندگی عموم جنبندگان یا خصوص حیات طیبه انسان‌ها دخالت به سزایی دارند، به او نسبت می‌دهد و دخالت مستقلانه غیر را نفی می‌کند؛ مانند آیاتی که هدایت عمومی اشیا را در کنار آفرینش آن‌ها کار خدا می‌دانند: {{متن قرآن|قَالَ رَبُّنَا الَّذِي أَعْطَى كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَى}}<ref> گفت: پروردگار ما کسی است که آفرینش هر چیز را به (فراخور) او، ارزانی داشته سپس راهنمایی کرده است؛ سوره طه، آیه۵۰.</ref> یا هدایت انسان را حتی از [[پیامبر]] {{صل}} سلب می‌کنند و مشیت حکیمانه خداوند را در آن مؤثّر می‌دانند: {{متن قرآن|إِنَّكَ لا تَهْدِي مَنْ أَحْبَبْتَ وَلَكِنَّ اللَّهَ يَهْدِي مَن يَشَاء وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ}}<ref> بی‌گمان تو هر کس را که دوست داری راهنمایی نمی‌توانی کرد امّا خداوند هر کس را بخواهد راهنمایی می‌کند و او به رهیافتگان داناتر است؛ سوره قصص، آیه۵۶.</ref> یا آیاتی که تصریح می‌کنند رزق هر جنبنده‌ای در زمین تنها بر خداست: {{متن قرآن|وَمَا مِن دَابَّةٍ فِي الأَرْضِ إِلاَّ عَلَى اللَّهِ رِزْقُهَا وَيَعْلَمُ مُسْتَقَرَّهَا وَمُسْتَوْدَعَهَا كُلٌّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ}}<ref> و هیچ جنبنده‌ای در زمین نیست مگر که روزی‌اش بر خداوند است و (خداوند) آرامشگاه و ودیعه‌گاه او را می‌داند؛ (این) همه در کتابی روشن (آمده) است؛ سوره هود، آیه۶.</ref> و فقط اوست که رازق است: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتِينُ}}<ref> بی‌گمان این خداوند است که بسیار روزی‌بخش توانمند استوار است؛ سوره ذاریات، آیه۵۸.</ref> و غیر او را نمی‌رسد که بیافریند و از آسمان و زمین روزی دهد: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّاسُ اذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ هَلْ مِنْ خَالِقٍ غَيْرُ اللَّهِ يَرْزُقُكُم مِّنَ السَّمَاء وَالأَرْضِ لا إِلَهَ إِلاَّ هُوَ فَأَنَّى تُؤْفَكُونَ}}<ref> ای مردم! نعمت خداوند را بر خویش به یاد آورید؛ آیا آفریننده‌ای جز خداوند هست که از آسمان و زمین به شما روزی دهد؟ هیچ خدایی جز او نیست پس چگونه (از حق) باز گردانده می‌شوید؟؛ سوره فاطر، آیه۳.</ref>، {{متن قرآن|قُلْ مَن يَرْزُقُكُم مِّنَ السَّمَاء وَالأَرْضِ أَمَّن يَمْلِكُ السَّمْعَ وَالأَبْصَارَ وَمَن يُخْرِجُ الْحَيَّ مِنَ الْمَيِّتِ وَيُخْرِجُ الْمَيِّتَ مِنَ الْحَيِّ وَمَن يُدَبِّرُ الأَمْرَ فَسَيَقُولُونَ اللَّهُ فَقُلْ أَفَلاَ تَتَّقُونَ }}<ref> بگو چه کسی از آسمان و زمین به شما روزی می‌رساند یا کیست که بر گوش و دیدگان (شما) چیرگی دارد و چه کسی زنده را از مرده و مرده را از زنده بیرون می‌آورد و چه کسی امر (آفرینش) را کارسازی می‌کند؟ خواهند گفت: خداوند؛ بگو پس آیا پرهیزگاری نمی‌ورزید؟؛ سوره یونس، آیه۳۱.</ref>، {{متن قرآن|قُلْ مَن يَرْزُقُكُم مِّنَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ قُلِ اللَّهُ وَإِنَّا أَوْ إِيَّاكُمْ لَعَلَى هُدًى أَوْ فِي ضَلالٍ مُّبِينٍ}}<ref> بگو: چه کسی از آسمان‌ها و زمین به شما روزی می‌رساند؟ بگو: خداوند و بی‌گمان ما یا شما بر رهنمود یا در گمراهی آشکاریم؛ سوره سبأ، آیه۲۴.</ref> یا آیاتی که تأکید می‌کنند جز خدا کسی نیست که به گونه مستقل متکفّل امور ولایت، شفاعت، حمایت و یاری انسان‌ها باشد: {{متن قرآن|وَمَا أَنتُم بِمُعْجِزِينَ فِي الأَرْضِ وَمَا لَكُم مِّن دُونِ اللَّهِ مِن وَلِيٍّ وَلا نَصِيرٍ }}<ref> و شما در زمین به ستوه آورنده (ی خداوند) نیستید و در برابر خداوند هیچ یار و یاوری ندارید؛ سوره شوری، آیه۳۱.</ref>، {{متن قرآن|اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ مَا لَكُم مِّن دُونِهِ مِن وَلِيٍّ وَلا شَفِيعٍ أَفَلا تَتَذَكَّرُونَ}}<ref> خداوند همان است که آسمان‌ها و زمین و آنچه را که میان آنهاست در شش روز آفرید سپس بر اورنگ (فرمانفرمایی جهان) استیلا یافت؛ شما را هیچ دوست و میانجی‌یی جز او نیست؛ آیا پند نمی‌گیرید؟؛ سوره سجده، آیه۴.</ref>، {{متن قرآن|وَأَنذِرْ بِهِ الَّذِينَ يَخَافُونَ أَن يُحْشَرُواْ إِلَى رَبِّهِمْ لَيْسَ لَهُم مِّن دُونِهِ وَلِيٌّ وَلاَ شَفِيعٌ لَّعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ }}<ref> و با آن (قرآن) کسانی را که از گرد آورده شدن نزد پروردگارشان می‌هراسند در حالی که جز او، هیچ سرور و میانجی ندارند، بیم بده باشد که پرهیزگاری ورزند؛ سوره انعام، آیه۵۱.</ref> و بی اذن او شفاعت سودی ندارد: {{متن قرآن|وَلا تَنفَعُ الشَّفَاعَةُ عِندَهُ إِلاَّ لِمَنْ أَذِنَ لَهُ حَتَّى إِذَا فُزِّعَ عَن قُلُوبِهِمْ قَالُوا مَاذَا قَالَ رَبُّكُمْ قَالُوا الْحَقَّ وَهُوَ الْعَلِيُّ الْكَبِيرُ}}<ref> و میانجیگری نزد او سودی ندارد مگر برای آن کس که او به وی اجازه دهد؛ تا چون هراس از دل‌هاشان برخیزد گویند: پروردگارتان چه گفت؟ می‌گویند: حقیقت را و او فرازمند بزرگ است؛ سوره سبأ، آیه۲۳.</ref>.<ref>[[حسن رمضانی|رمضانی، حسن]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۹، ص۷۲ - ۱۱۵.</ref>
 
== منابع ==
{{منابع}}
# [[پرونده:000055.jpg|22px]] [[حسن رمضانی|رمضانی، حسن]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|'''دائرةالمعارف قرآن کریم ج۹''']]
{{پایان منابع}}
 
== پانویس ==
{{پانویس}}


[[رده:مدخل‌های درجه دو دانشنامه]]
[[رده:توحید]]
[[رده:توحید]]
[[رده:مدخل‌های در انتظار تلخیص]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۶ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۵۶

مقدمه

ربوبیت، پروراندن و پیش بردن گام به گام شیء به سوی کمال است[۱] و بدون سلطه تکوینی و مالکیت حقیقی که در خالقیت ریشه دارند تحقق نمی‌یابد، از این رو کسی "رَبّ" موجودات است که آفریننده و مالک حقیقی و حاکم بر آن‌هاست و او جز خدای خالق، مالک و حاکم نیست[۲].

قرآن کریم، نظر به همین حقیقت، ربوبیت را به خالقیت پیوند داده و پروردگار انسان‌ها را خالق آن‌ها خوانده است: ﴿يَا أَيُّهَا النَّاسُ اعْبُدُواْ رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ وَالَّذِينَ مِن قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ[۳] و بدین سان با حدّ وسط قرار دادن خالقیت انحصاری خدا، بر توحید ربوبی او استدلال کرده است، چنان که در آیه ۵۴ سوره اعراف با اشاره به وحدت خالق، بر وحدت تدبیر تأکید کرده است: ﴿أَلاَ لَهُ الْخَلْقُ وَالأَمْرُ تَبَارَكَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ[۴]، زیرا ﴿لَهُ الْخَلْقُ به توحید در خالقیت و ﴿لَهُ الأَمْرُ به توحید در تدبیر اشاره دارد که نوعی حاکمیت است[۵].

در بیانی دیگر، بدون واسطه قرار دادن خالقیت می توان استدلال کرد که ربوبیت نحوه ای از خالقیت است، زیرا ربّ کسی است که با اعطای کمال به چیزی، آن را می‌پروراند و اعطای کمال، امری وجودی و نوعی خلق است، پس بازگشت ربوبیت به خالقیت است و توحید خالقیت مستلزم توحید ربوبیت است، چنان که در آیه ۳ سوه یونس آمده است: ﴿إِنَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ يُدَبِّرُ الأَمْرَ مَا مِن شَفِيعٍ إِلاَّ مِن بَعْدِ إِذْنِهِ ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ أَفَلاَ تَذَكَّرُونَ[۶].[۷].

خداوند در آیه ۳۶ سوره جاثیه با تکرار کلمه ﴿رَبِّ و اضافه آن به ﴿السَّمَاوَاتِ، ﴿الأَرْضِ و ﴿الْعَالَمِينَ بر ربوبیت عام و شامل الهی نسبت به آسمان‌ها و زمین و عوالم گذشته و آینده و همه موجودات اعم از مجرد و مادّی تأکید کرده است[۸]﴿فَلِلَّهِ الْحَمْدُ رَبِّ السَّمَاوَاتِ وَرَبِّ الأَرْضِ رَبِّ الْعَالَمِينَ [۹] و در آیه ۱۶۴ سوره بقره تصریح می‌کند که در آفرینش آسمان‌ها و زمین، آمد و شد شب و روز، جریان کشتی‌ها در دریا به سود انسان‌ها، احیای زمین و جنبندگان زمینی با آب باران و جابه جایی بادها و ابرهای مسخّر میان آسمان و زمین نشانه‌هایی است بر وحدانیت خدای مدبّر آن‌ها[۱۰]: ﴿إِنَّ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَاخْتِلافِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ وَالْفُلْكِ الَّتِي تَجْرِي فِي الْبَحْرِ بِمَا يَنفَعُ النَّاسَ وَمَا أَنزَلَ اللَّهُ مِنَ السَّمَاء مِن مَّاء فَأَحْيَا بِهِ الأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا وَبَثَّ فِيهَا مِن كُلِّ دَابَّةٍ وَتَصْرِيفِ الرِّيَاحِ وَالسَّحَابِ الْمُسَخَّرِ بَيْنَ السَّمَاء وَالأَرْضِ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَعْقِلُونَ [۱۱]؛ همچنین در آیه‌های ۱۶۲ - ۱۶۴ سوره انعام به پیامبر (ص) فرمان می‌دهد تا به مشرکان بگوید که نماز، عبادات، زندگی و مرگ من برای خدایی است که پروردگار عالمیان است و شریکی برای او در ربوبیت نیست: ﴿قُلْ إِنَّ صَلاتِي وَنُسُكِي وَمَحْيَايَ وَمَمَاتِي لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ لاَ شَرِيكَ لَهُ وَبِذَلِكَ أُمِرْتُ وَأَنَاْ أَوَّلُ الْمُسْلِمِينَ قُلْ أَغَيْرَ اللَّهِ أَبْغِي رَبًّا وَهُوَ رَبُّ كُلِّ شَيْءٍ وَلاَ تَكْسِبُ كُلُّ نَفْسٍ إِلاَّ عَلَيْهَا وَلاَ تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى ثُمَّ إِلَى رَبِّكُم مَّرْجِعُكُمْ فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ[۱۲] و تصریح کند: آیا غیر از خدا پروردگاری بجویم، در حالی که او پروردگار همه چیز است: ﴿قُلْ أَغَيْرَ اللَّهِ أَبْغِي رَبًّا وَهُوَ رَبُّ كُلِّ شَيْءٍ.

استدلال موجود در این آیه را به دو وجه می‌توان تقریر کرد:

  1. مشرکان "بت‌پرستان، ستاره‌پرستان، دوگانه‌پرستان و کسانی که مسیح را پسر خدا و فرشتگان را دختران او می‌دانند" اقرار دارند که خدا آفریننده همه چیز است و از طرفی عقل هیچ‌گاه نمی‌پذیرد مربوب، مخلوق و عبد، شریک رب، خالق و مولا باشد، بنابراین، اعتقاد به ربوبیت غیر خدا باطل است[۱۳].
  2. موجود یا واجب است یا ممکن و از طرفی واجب، یگانه و بی‌شریک است، بنابراین ماسوای واجب تعالی ممکن است و ممکن بدون تکیه بر واجب نمی‌تواند خالق و رب چیزی باشد، پس خداست که پروردگار همه چیز است و غیر او لیاقت ربوبیت ندارد[۱۴].

از استدلال‌های قرآن بر توحید ربوبی استدلالی است که شقوقی دارد که در دو آیه به آن‌ها اشاره شده است: ﴿لَوْ كَانَ فِيهِمَا آلِهَةٌ إِلاَّ اللَّهُ لَفَسَدَتَا فَسُبْحَانَ اللَّهِ رَبِّ الْعَرْشِ عَمَّا يَصِفُونَ [۱۵]، ﴿مَا اتَّخَذَ اللَّهُ مِن وَلَدٍ وَمَا كَانَ مَعَهُ مِنْ إِلَهٍ إِذًا لَّذَهَبَ كُلُّ إِلَهٍ بِمَا خَلَقَ وَلَعَلا بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا يَصِفُونَ[۱۶] با توجه به دو آیه یاد شده که از ﴿رَبِّ به ﴿إِلَهٍ تعبیر کرده‌اند، اگر ربّ و مدبّر عالم متعدّد باشد، یا هر یک از آن‌ها مستقلاّنه مدبّر کل عالم یا بخشی از آن است یا یکی از آن ها برتری یافته و بر بقیه حاکم است. صورت نخست با توجه به تعدّد مدبّر و اختلاف ذاتی آن‌ها مستلزم تعدّد تدبیر و در نتیجه بروز فساد در عالم است که عبارت ﴿لَفَسَدَتَا در آیه نخست به آن اشاره کرده است. صورت دوم مقتضی انقطاع و عدم انسجام مجموعه هستی است و این خلاف مشهود است و عبارت ﴿إِذًا لَّذَهَبَ كُلُّ إِلَهٍ بِمَا خَلَقَ در آیه دوم بدان اشاره دارد. صورت سوم موجب این است که ربّ حقیقی یکی باشد و بقیه تحت حکم او درآیند که عبارت ﴿لَعَلا بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ در همین آیه اشاره به آن است[۱۷]. این استدلال که در آثار کلامی و تفسیری به صورت های گوناگون تقریر شده[۱۸]، به برهان "تمانع" یا "تغالب"[۱۹] شهرت یافته است.

برخی مفسران ذیل آیه ۱۰۲ سوره انعام برهان توحید إله "رب" را به سه وجه تقریر کرده‌اند:

  1. در آفرینش و تدبیر عالم وجود یک صانع کافی است که به همه معلومات عالم و بر تمام مقدورات قادر است و اگر در کنار او صانع و إله دیگری باشد، نمی‌توان آن را به حدّی محدود ساخت، از این رو یا باید به وجود خدایان نامتناهی تن داد که باطل است یا به تعداد معینی بسنده کرد که این نیز باطل است، زیرا هیچ عددی نسبت به سایر اعداد اولویت ندارد، بنابراین چاره‌ای نیست جز آنکه به توحید إله عالم اقرار کرد.
  2. اگر با وجود إله "ربّ" قادر و عالم مطلق، إله دیگری فرض شود، یا در تدبیر موجودات عالم دخالت دارد یا ندارد. اگر دخالت دارد، فعل او مانع فعل و مقدور إله اوّل و در نهایت مستلزم عجز وی است و اگر دخالت ندارد، وجود او ناقص و معطّل است و برای إله بودن صلاحیت ندارد.
  3. اگر با وجود إله و ربّی که در صفات إلهیت کامل است، إله دیگری موجود باشد، یا در اتصاف به جمیع صفات کمال با إله اوّل شریک است یا نیست. در صورت دوم ناقص است و شایسته الهیت نیست و در صورت نخست باید به وسیله امری از إله اوّل ممتاز باشد که این امر یا از صفات کمال است یا نیست. صورت اوّل مستلزم آن است که إله دوم در تمام صفات کمال با إله اوّل شریک نباشد و این خلاف فرض است و صورت دوم موجب این است که إله دوم به صفتی که از اوصاف کمال نیست متّصف باشد و این نقص است و با إله بودن سازگار نیست[۲۰].

توحید إله "رب" را می‌توان از آیاتی چون ﴿تَبَارَكَ الَّذِي بِيَدِهِ الْمُلْكُ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ [۲۱] نیز دریافت که بر مطلق بودن قدرت خداوند نسبت به همه اشیا تأکید دارند؛ بدین تقریر: اگر با خداوند که بر همه چیز قادر است، إله و ربّ دیگری فرض شود، در صورتی که او بر ایجاد چیزی قادر نباشد، برای إله بودن لیاقت ندارد و چنانچه قادر باشد، از آنجا که بر مقدور او عنوان ﴿شَيْءٍ صادق است و نیز خداوند بر هر شیئی قادر است، باید آن مقدور در دایره قدرت هر دو إله قرار گیرد و این محال است، زیرا فرض استقلال هر یک از دو إله، مستلزم این است که مقدور مفروض در عین نیاز به هر دو از هر دو بی‌نیاز باشد[۲۲].

در احادیث نیز به توحید ربوبی توجّه شده است؛ از جمله از امام صادق (ع) نقل کرده‌اند: همین که مخلوقات را منظّم و فلک "مجموعه سیارات و ثوابت" را جاری و شب و روز و خورشید و ماه را در حال آمد و شد و همه را متلائم با یکدیگر درمی‌یابیم بی آنکه در تدبیر و اداره آن‌ها فساد و نقصی باشد، دلیل است بر اینکه مدبّر همه موجودات یک حقیقت است[۲۳].

همان حضرت در پاسخ به هشام که از دلیل توحید "ربوبی" پرسید، با اشاره به آیه ۲۲ سوره انبیاء﴿قَالُوا يَا مُوسَى إِنَّ فِيهَا قَوْمًا جَبَّارِينَ وَإِنَّا لَن نَّدْخُلَهَا حَتَّىَ يَخْرُجُواْ مِنْهَا فَإِن يَخْرُجُواْ مِنْهَا فَإِنَّا دَاخِلُونَ [۲۴]، یکپارچگی و پیوستگی تدبیر و بی‌نقص بودن صنع را دلیل بر وحدت ربّ و اله عالم دانست[۲۵]، از این رو عالمان مسلمان معمولاً برای اثبات توحید ربوبی بر وحدت و یکپارچگی نظام عالم تکیه کرده‌اند[۲۶].

توحید ربوبی با اعتقاد به وجود فرشتگانی که تدبیر امر موجودات را بر عهده دارند: ﴿فَالْمُدَبِّرَاتِ أَمْرًا [۲۷] در تعارض نیست، زیرا معنای توحید ربوبی این نیست که خداوند بدون هیچ واسطه، به طور مستقیم و مباشر امور جهان را تدبیر می‌کند، بلکه بدین معناست که غیر از خدا کسی نیست که مستقلاّنه تدبیر جهان را سامان بخشد و اگر دیگران بهره‌ای از تدبیر دارند، همه به خداوند وابسته و تابع اراده اویند. در حقیقت، آن‌ها وسایطی هستند که خدا از مجرای وجود ایشان امر جهان را تدبیر می‌کند، چنان که برخی با توجه به آیات قرآن کریم از جمله آیات ۱ - ۵ سوره نازعات فرشتگان را وسایطی دانسته اند که فوق اسباب مادّی عالم، میان اشیا و ذات مقدّس ربوبی قرار دارند و به اذن او تدبیر امور نشئه دنیا و مراحل بعد را بر عهده دارند. آنها در واقع کارگزاران خداوندند و امر او را اجرا می‌کنند: ﴿وَقَالُوا اتَّخَذَ الرَّحْمَنُ وَلَدًا سُبْحَانَهُ بَلْ عِبَادٌ مُّكْرَمُونَ لا يَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَهُم بِأَمْرِهِ يَعْمَلُونَ[۲۸] و ﴿يَخَافُونَ رَبَّهُم مِّن فَوْقِهِمْ وَيَفْعَلُونَ مَا يُؤْمَرُونَ[۲۹] این مطلب با استناد حوادث به اسباب مباشر و قریبِ مادّی آنها منافاتی ندارد. همان گونه که با استناد آنها به سبب نخست و یگانه و ممتازشان ـ یعنی خداوند ـ در تعارض نیست؛ چون سلسله اسباب، طولی است نه عرضی تا تأثیرگذاری مجموع آنها موجب تعارض باشد[۳۰].

قرآن کریم افزون بر اینکه به گونه عام، تدبیر و ربوبیت موجودات عالم را به خداوند نسبت می‌دهد، در آیاتی به صورت جزئی و خاص، اموری را نیز که در تدبیر زندگی همه موجودات زنده، یا زندگی عموم جنبندگان یا خصوص حیات طیبه انسان‌ها دخالت به سزایی دارند، به او نسبت می‌دهد و دخالت مستقلانه غیر را نفی می‌کند؛ مانند آیاتی که هدایت عمومی اشیا را در کنار آفرینش آن‌ها کار خدا می‌دانند: ﴿قَالَ رَبُّنَا الَّذِي أَعْطَى كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَى[۳۱] یا هدایت انسان را حتی از پیامبر (ص) سلب می‌کنند و مشیت حکیمانه خداوند را در آن مؤثّر می‌دانند: ﴿إِنَّكَ لا تَهْدِي مَنْ أَحْبَبْتَ وَلَكِنَّ اللَّهَ يَهْدِي مَن يَشَاء وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ[۳۲] یا آیاتی که تصریح می‌کنند رزق هر جنبنده‌ای در زمین تنها بر خداست: ﴿وَمَا مِن دَابَّةٍ فِي الأَرْضِ إِلاَّ عَلَى اللَّهِ رِزْقُهَا وَيَعْلَمُ مُسْتَقَرَّهَا وَمُسْتَوْدَعَهَا كُلٌّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ[۳۳] و فقط اوست که رازق است: ﴿إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتِينُ[۳۴] و غیر او را نمی‌رسد که بیافریند و از آسمان و زمین روزی دهد: ﴿يَا أَيُّهَا النَّاسُ اذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ هَلْ مِنْ خَالِقٍ غَيْرُ اللَّهِ يَرْزُقُكُم مِّنَ السَّمَاء وَالأَرْضِ لا إِلَهَ إِلاَّ هُوَ فَأَنَّى تُؤْفَكُونَ[۳۵]، ﴿قُلْ مَن يَرْزُقُكُم مِّنَ السَّمَاء وَالأَرْضِ أَمَّن يَمْلِكُ السَّمْعَ وَالأَبْصَارَ وَمَن يُخْرِجُ الْحَيَّ مِنَ الْمَيِّتِ وَيُخْرِجُ الْمَيِّتَ مِنَ الْحَيِّ وَمَن يُدَبِّرُ الأَمْرَ فَسَيَقُولُونَ اللَّهُ فَقُلْ أَفَلاَ تَتَّقُونَ [۳۶]، ﴿قُلْ مَن يَرْزُقُكُم مِّنَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ قُلِ اللَّهُ وَإِنَّا أَوْ إِيَّاكُمْ لَعَلَى هُدًى أَوْ فِي ضَلالٍ مُّبِينٍ[۳۷] یا آیاتی که تأکید می‌کنند جز خدا کسی نیست که به گونه مستقل متکفّل امور ولایت، شفاعت، حمایت و یاری انسان‌ها باشد: ﴿وَمَا أَنتُم بِمُعْجِزِينَ فِي الأَرْضِ وَمَا لَكُم مِّن دُونِ اللَّهِ مِن وَلِيٍّ وَلا نَصِيرٍ [۳۸]، ﴿اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ مَا لَكُم مِّن دُونِهِ مِن وَلِيٍّ وَلا شَفِيعٍ أَفَلا تَتَذَكَّرُونَ[۳۹]، ﴿وَأَنذِرْ بِهِ الَّذِينَ يَخَافُونَ أَن يُحْشَرُواْ إِلَى رَبِّهِمْ لَيْسَ لَهُم مِّن دُونِهِ وَلِيٌّ وَلاَ شَفِيعٌ لَّعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ [۴۰] و بی اذن او شفاعت سودی ندارد: ﴿وَلا تَنفَعُ الشَّفَاعَةُ عِندَهُ إِلاَّ لِمَنْ أَذِنَ لَهُ حَتَّى إِذَا فُزِّعَ عَن قُلُوبِهِمْ قَالُوا مَاذَا قَالَ رَبُّكُمْ قَالُوا الْحَقَّ وَهُوَ الْعَلِيُّ الْكَبِيرُ[۴۱].[۴۲]

منابع

پانویس

  1. مفردات، ص ۳۳۶، «رب».
  2. تفسیر موضوعی، ج ۲، ص ۴۲۶.
  3. ای مردم! پروردگارتان را بپرستید که شما و پیشینیانتان را آفرید، باشد که پرهیزگاری ورزید؛ سوره بقره، آیه۲۱.
  4. آگاه باشید که آفرینش و فرمان او راست؛ بزرگوار است خداوند پروردگار جهانیان؛ سوره اعراف، آیه۵۴.
  5. الالهیات، ج ۲، ص ۶۵.
  6. به راستی پروردگارتان خداوندی است که آسمان‌ها و زمین را در شش روز آفرید سپس بر اورنگ (فرمانفرمایی جهان) استیلا یافت؛ کار (هستی) را کارسازی می‌کند، هیچ میانجی مگر با اذن او (در کار) نیست، این است خداوند پروردگار شما، او را بپرستید! آیا پند نمی‌گیرید؟؛ سوره یونس، آیه۳.
  7. تفسیر موضوعی، ج ۲، ص ۴۲۷.
  8. تفسیر موضوعی، ج ۲، ص ۴۲۸.
  9. و سپاس خداوند راست، پروردگار آسمان‌ها و پروردگار زمین، پروردگار جهانیان؛ سوره جاثیه، آیه۳۶.
  10. التحریر والتنویر، ج ۲، ص ۸۸.
  11. بی‌گمان در آفرینش آسمان‌ها و زمین و در پیاپی آمدن شب و روز و در آن کشتی که برای سود رساندن به مردم در دریا روان است و در آبی که خداوند از آسمان فرو می‌بارد و زمین را پس از مردن، بدان زنده می‌دارد و بر آن هرگونه جنبنده‌ای را می‌پراکند و در گرداندن بادها و ابر فرمانبردار میان آسمان و زمین، برای گروهی که خرد می‌ورزند نشانه‌هاست؛ سوره بقره، آیه۱۶۴.
  12. بگو: بی‌گمان نمازم و نیایشم و زندگیم و مرگم از آن خداوند پروردگار جهانیان است. که او را شریکی نیست و به این فرمان یافته‌ام و من نخستین مسلمانم بگو: آیا جز خداوند پروردگاری بجویم حال آنکه او پروردگار هر چیز است و هیچ کس کاری (زشت) جز به زیان خویش نمی‌کند و هیچ باربرداری بار (گناه) دیگری را بر نمی‌دارد سپس بازگشتتان به سوی پروردگارتان است آنگاه شما را به آنچه در آن اختلاف می‌ورزیدید آگاه می‌گرداند؛ سوره انعام، آیه۱۶۲ - ۱۶۴.
  13. رمضانی، حسن، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۹، ص۷۲ - ۱۱۵.
  14. التفسیر الکبیر، ج۱۴، ص۱۲.
  15. اگر در آن دو (- آسمان و زمین) جز خداوند خدایانی می‌بودند، هر دو تباه می‌شدند پس پاکا که خداوند است- پروردگار اورنگ (فرمانفرمایی جهان)- از آنچه وصف می‌کنند؛ سوره انبیاء، آیه۲۲.
  16. خداوند فرزندی نگزیده است و با وی هیچ خدایی نیست که (اگر می‌بود) در آن صورت هر خدایی آفریده خویش را (با خود) می‌برد و بر یکدیگر برتری می‌جستند؛ پاکا که خداوند است از آنچه وصف می‌کنند؛ سوره مؤمنون، آیه۹۱.
  17. الالهیات، ج ۲، ص ۶۷ - ۶۸.
  18. التفسیر الکبیر، ج ۲۲، ص ۱۵۰ - ۱۵۳؛ کشف الفوائد، ص ۱۹۴ - ۱۹۵؛ المیزان، ج۱۴، ص۲۶۷.
  19. شرح المقاصد، ج ۲، ص ۶۳.
  20. التفسیر الکبیر، ج ۱۳، ص ۱۲۱.
  21. بزرگوار است آنکه پادشاهی در کف اوست و او بر هر کاری تواناست؛ سوره ملک، آیه۱.
  22. التفسیر الکبیر، ج ۳۰، ص ۵۲.
  23. التوحید، صدوق، ص ۲۴۴.
  24. گفتند: ای موسی! در آنجا گروهی گردنکش جای دارند و تا آنان از آن بیرون نیایند ما درون آن نخواهیم رفت اما اگر از آنجا بیرون آیند ما درون می‌رویم؛ سوره مائده، آیه۲۲.
  25. التوحید، صدوق، ص ۲۵۰.
  26. الالهیات، ج ۲، ص ۶۵؛ اسفار، ج ۶، ص ۹۴.
  27. آنگاه، به فرشتگان کارگزار؛ سوره نازعات، آیه۵.
  28. و گفتند خداوند بخشنده (از فرشتگان) فرزندی گزیده است؛ پاکا که اوست؛ بلکه (فرشته‌ها تنها) بندگانی ارجمندند؛ در گفتار بر او پیشی نمی‌جویند و آنان به فرمان وی کار می‌کنند؛ سوره انبیاء، آیه۲۶ - ۲۷.
  29. از پروردگارشان که بر آنها چیرگی دارد می‌هراسند و آنچه فرمان می‌یابند بجای می‌آورند؛ سوره نحل، آیه۵۰.
  30. المیزان، ج ۲۰، ص ۱۸۳ - ۱۸۴.
  31. گفت: پروردگار ما کسی است که آفرینش هر چیز را به (فراخور) او، ارزانی داشته سپس راهنمایی کرده است؛ سوره طه، آیه۵۰.
  32. بی‌گمان تو هر کس را که دوست داری راهنمایی نمی‌توانی کرد امّا خداوند هر کس را بخواهد راهنمایی می‌کند و او به رهیافتگان داناتر است؛ سوره قصص، آیه۵۶.
  33. و هیچ جنبنده‌ای در زمین نیست مگر که روزی‌اش بر خداوند است و (خداوند) آرامشگاه و ودیعه‌گاه او را می‌داند؛ (این) همه در کتابی روشن (آمده) است؛ سوره هود، آیه۶.
  34. بی‌گمان این خداوند است که بسیار روزی‌بخش توانمند استوار است؛ سوره ذاریات، آیه۵۸.
  35. ای مردم! نعمت خداوند را بر خویش به یاد آورید؛ آیا آفریننده‌ای جز خداوند هست که از آسمان و زمین به شما روزی دهد؟ هیچ خدایی جز او نیست پس چگونه (از حق) باز گردانده می‌شوید؟؛ سوره فاطر، آیه۳.
  36. بگو چه کسی از آسمان و زمین به شما روزی می‌رساند یا کیست که بر گوش و دیدگان (شما) چیرگی دارد و چه کسی زنده را از مرده و مرده را از زنده بیرون می‌آورد و چه کسی امر (آفرینش) را کارسازی می‌کند؟ خواهند گفت: خداوند؛ بگو پس آیا پرهیزگاری نمی‌ورزید؟؛ سوره یونس، آیه۳۱.
  37. بگو: چه کسی از آسمان‌ها و زمین به شما روزی می‌رساند؟ بگو: خداوند و بی‌گمان ما یا شما بر رهنمود یا در گمراهی آشکاریم؛ سوره سبأ، آیه۲۴.
  38. و شما در زمین به ستوه آورنده (ی خداوند) نیستید و در برابر خداوند هیچ یار و یاوری ندارید؛ سوره شوری، آیه۳۱.
  39. خداوند همان است که آسمان‌ها و زمین و آنچه را که میان آنهاست در شش روز آفرید سپس بر اورنگ (فرمانفرمایی جهان) استیلا یافت؛ شما را هیچ دوست و میانجی‌یی جز او نیست؛ آیا پند نمی‌گیرید؟؛ سوره سجده، آیه۴.
  40. و با آن (قرآن) کسانی را که از گرد آورده شدن نزد پروردگارشان می‌هراسند در حالی که جز او، هیچ سرور و میانجی ندارند، بیم بده باشد که پرهیزگاری ورزند؛ سوره انعام، آیه۵۱.
  41. و میانجیگری نزد او سودی ندارد مگر برای آن کس که او به وی اجازه دهد؛ تا چون هراس از دل‌هاشان برخیزد گویند: پروردگارتان چه گفت؟ می‌گویند: حقیقت را و او فرازمند بزرگ است؛ سوره سبأ، آیه۲۳.
  42. رمضانی، حسن، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۹، ص۷۲ - ۱۱۵.