اسلام در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'دست' به 'دست'
جز (جایگزینی متن - 'جمع‌آوری قرآن' به 'جمع‌آوری قرآن')
جز (جایگزینی متن - 'دست' به 'دست')
خط ۱۹: خط ۱۹:
ایزوتسو با ریشه‌یابی کلمه [[اسلام]] در میان اعرابِ پیش از [[اسلام]] بر این [[باور]] است که این واژه مانند بیشتر اصطلاحات کلیدی [[قرآن]] پیشینه‌ای خاص در [[جاهلیت]] دارد. به [[عقیده]] وی این اصطلاح در آن دوران به‌طور کلی به معنای ترک کردن و دست کشیدن بوده است و عرب‌ها هنگامی فعل "اَسْلَمَ" را به‌کار می‌بردند که شخص از چیزی که برای او بسیار [[عزیز]] و گران‌بها بود دست می‌کشید و آن را به دیگری که خواستار آن بود وا‌می‌گذاشت و در صورتی که آن چیز خودِ شخصِ وی باشد که گران‌بهاترین موجودی [[انسان]] است، در این حالت [[اسلام]] به معنای [[اطاعت]] کلی و بی قید و شرط و [[تسلیم محض]] بودن است<ref>خدا و انسان در قرآن، ص‌۲۵۶.</ref>.
ایزوتسو با ریشه‌یابی کلمه [[اسلام]] در میان اعرابِ پیش از [[اسلام]] بر این [[باور]] است که این واژه مانند بیشتر اصطلاحات کلیدی [[قرآن]] پیشینه‌ای خاص در [[جاهلیت]] دارد. به [[عقیده]] وی این اصطلاح در آن دوران به‌طور کلی به معنای ترک کردن و دست کشیدن بوده است و عرب‌ها هنگامی فعل "اَسْلَمَ" را به‌کار می‌بردند که شخص از چیزی که برای او بسیار [[عزیز]] و گران‌بها بود دست می‌کشید و آن را به دیگری که خواستار آن بود وا‌می‌گذاشت و در صورتی که آن چیز خودِ شخصِ وی باشد که گران‌بهاترین موجودی [[انسان]] است، در این حالت [[اسلام]] به معنای [[اطاعت]] کلی و بی قید و شرط و [[تسلیم محض]] بودن است<ref>خدا و انسان در قرآن، ص‌۲۵۶.</ref>.


وی [[حقیقت اسلام]] را در فرهنگ قرآن حاکی از پیدایش دوره‌ای [[جدید]] در [[زندگی]] [[عرب‌ها]] پس از گذراندن [[دوران جاهلیت]] می‌داند. به [[عقیده]] وی واژه [[اسلام]] در برابر [[جاهلیت]] است؛ [[مسلمان]] بودن این است که [[انسان]] از همه خودپسندی‌ها و [[مغرور]] بودن به [[قدرت]] [[دست]] کشیده، در برابر [[خداوند]] همچون [[بنده]] [[خدمتگزاری]] حالت [[خضوع]] و [[اطاعت]] و [[فروتنی]] را برگزیند.
وی [[حقیقت اسلام]] را در فرهنگ قرآن حاکی از پیدایش دوره‌ای [[جدید]] در [[زندگی]] [[عرب‌ها]] پس از گذراندن [[دوران جاهلیت]] می‌داند. به [[عقیده]] وی واژه [[اسلام]] در برابر [[جاهلیت]] است؛ [[مسلمان]] بودن این است که [[انسان]] از همه خودپسندی‌ها و [[مغرور]] بودن به [[قدرت]] دست کشیده، در برابر [[خداوند]] همچون [[بنده]] [[خدمتگزاری]] حالت [[خضوع]] و [[اطاعت]] و [[فروتنی]] را برگزیند.


این حالت، پایان دوره [[جاهلیت]] است که در آن، [[مغرور]] بودن به [[قدرت]] بشری، [[اعتماد به نفس]] نامحدود، [[استقلال]] مطلق و [[تصمیم]] تزلزل‌ناپذیر برای سر فرود نیاوردن در برابر هیچ قدرتی جزء لاینفک [[زندگی]] بوده است<ref>خدا و انسان در قرآن، ص‌۲۵۷‌ـ‌۲۷۷.</ref>.<ref>[[حسین دیبا|دیبا، حسین]]، [[اسلام (مقاله)|اسلام]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۳، ص۲۳۷ ـ ۲۶۰.</ref>
این حالت، پایان دوره [[جاهلیت]] است که در آن، [[مغرور]] بودن به [[قدرت]] بشری، [[اعتماد به نفس]] نامحدود، [[استقلال]] مطلق و [[تصمیم]] تزلزل‌ناپذیر برای سر فرود نیاوردن در برابر هیچ قدرتی جزء لاینفک [[زندگی]] بوده است<ref>خدا و انسان در قرآن، ص‌۲۵۷‌ـ‌۲۷۷.</ref>.<ref>[[حسین دیبا|دیبا، حسین]]، [[اسلام (مقاله)|اسلام]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۳، ص۲۳۷ ـ ۲۶۰.</ref>
۲۱۸٬۱۵۹

ویرایش