←پرسش مستقیم
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
||
(۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = مساوات | | موضوع مرتبط = مساوات | ||
| عنوان مدخل = | | عنوان مدخل = مساوات | ||
| مداخل مرتبط = [[مساوات در لغت]] - [[مساوات در معارف و سیره نبوی]] - [[مساوات در معارف و سیره امام علی]] - [[مساوات در فقه سیاسی]] - [[مساوات در جامعهشناسی اسلامی]] | | مداخل مرتبط = [[مساوات در لغت]] - [[مساوات در معارف و سیره نبوی]] - [[مساوات در معارف و سیره امام علی]] - [[مساوات در فقه سیاسی]] - [[مساوات در جامعهشناسی اسلامی]] | ||
| پرسش مرتبط = | | پرسش مرتبط = | ||
خط ۱۰۷: | خط ۱۰۷: | ||
همه انسانها در [[آفرینش]] یکسان [[آفریده]] شدهاند و این برابری اساس [[روابط]] بین انسانها را در سطح [[روابط اجتماعی]] و در مقیاس روابط بینالمللی تشکیل میدهد. هیچ قدرتی نمیتواند با زیرپا گذاردن این اصل، [[آزادی]]، [[استقلال]] و [[حاکمیت]] را از ملتی سلب کند. | همه انسانها در [[آفرینش]] یکسان [[آفریده]] شدهاند و این برابری اساس [[روابط]] بین انسانها را در سطح [[روابط اجتماعی]] و در مقیاس روابط بینالمللی تشکیل میدهد. هیچ قدرتی نمیتواند با زیرپا گذاردن این اصل، [[آزادی]]، [[استقلال]] و [[حاکمیت]] را از ملتی سلب کند. | ||
اصل برابری [[ملتها]] براساس گفتار علی {{ع}} از [[احترام]] به [[شخصیت]] و [[کرامت انسانی]] و اصل آزادی انسانها در تعیین سرنوشتشان ناشی میشود، ولی این مسئله هرگز به معنای [[نفی]] [[مسئولیت انسان]] در برابر [[خدا]] نیست. از اینرو اصل سنخیت و برابری انسانها باید به [[اخوت]] و پیوند [[معنوی]] و [[اعتقادی]] و [[مسئولیت]] مشترک آنها بینجامد<ref>فقه سیاسی، ج۳، ص۴۴۴-۴۳۸.</ref>.<ref>[[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۱ (کتاب)|دانشنامه فقه سیاسی]]، ص ۱۹۶.</ref> | اصل برابری [[ملتها]] براساس گفتار علی {{ع}} از [[احترام]] به [[شخصیت]] و [[کرامت انسانی]] و اصل آزادی انسانها در تعیین سرنوشتشان ناشی میشود، ولی این مسئله هرگز به معنای [[نفی]] [[مسئولیت انسان]] در برابر [[خدا]] نیست. از اینرو اصل سنخیت و برابری انسانها باید به [[اخوت]] و پیوند [[معنوی]] و [[اعتقادی]] و [[مسئولیت]] مشترک آنها بینجامد<ref>فقه سیاسی، ج۳، ص۴۴۴-۴۳۸.</ref>.<ref>[[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۱ (کتاب)|دانشنامه فقه سیاسی]]، ص ۱۹۶.</ref> | ||
==[[برابری]]== | |||
[[اصل مساوات]] و برابری نخستین پایه [[نظام اجتماعی اسلام]] و [[ادیان]] و مکتبهای [[فلسفی]] دیگر در این حد برای برابری [[انسان]]، [[ارزش]] [[اجتماعی]]، [[سیاسی]]، [[حقوقی]] و [[اقتصادی]] قائل نشدهاند و این نوع تفاوت از [[اختلاف]] [[بینش]] در [[شناخت شخصیت]] و ارزشهای والای انسان ناشی میگردد. | |||
با مطالعه خصایص مشترک [[انسانی]] زیر، میتوان به عمق مسئله [[مساوات]] و برابری [[انسانها]] از دیدگاه [[اسلام]] پی برد: | |||
#همه افراد انسان از هر نژاد و با هر نوع خصیصه مادی و [[معنوی]]، از دو انسان مرد وزن [[آفریده]] شده و نخستین مرد وزن که پدر و مادر همه انسانها هستند از نوع وطبیعت مشابه آفریده شدهاند. {{متن قرآن|الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالًا كَثِيرًا وَنِسَاءً}}<ref>«همان که شما را از تنی یگانه آفرید و از (سرشت) او همسرش را پدید آورد و از آن دو، مردان و زنان بسیار (در جهان) پراکند» سوره نساء، آیه ۱.</ref>؛ | |||
# انسان به مثابه بذر و نهال است (نه ماده خام) و نسبت به شکلها، حرکتها، جهتها و عوامل گوناگون یکسان نیست. حرکت او به سمت کمال است و این جوشش و خیزش، ریشه در [[فطرت]] او دارد و این [[خصلت]] به طور همگانی در عموم انسانها دیده میشود {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الْإِنْسَانُ إِنَّكَ كَادِحٌ إِلَى رَبِّكَ كَدْحًا فَمُلَاقِيهِ}}<ref>«ای انسان! بیگمان تو به سوی پروردگارت سخت کوشندهای، پس به لقای او خواهی رسید» سوره انشقاق، آیه ۶.</ref>؛ | |||
#گر چه انسانها بخشی از [[شخصیت]] خود را از عواملی میگیرند که در [[زندگی]] و [[جامعه]] او نقش دارند ولی بخش دیگری از شخصیت انسانها که حایز اهمیت است، ریشه در [[سرشت]] آنها دارد و همه انسانها این [[سرمایه]] [[عظیم]] را از [[خدا]] گرفتهاند {{متن قرآن|وَنَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي}}<ref>«و در او از روان خویش دمیدم» سوره حجر، آیه ۲۹.</ref> و انسانها قبل از آنکه شخصیت و [[وجدان]] اکتسابی را به دست آورند، شخصیت و وجدان [[فطری]] را از پیش داشتهاند و همه [[انسانها]] در این خصیصه مشترکند؛ | |||
#تفاوت بینشها و [[اختلاف]] عقیدهها گرچه در میان انسانها فاصله انداخته است و از این رهگذر گروهبندیهای زیادی دامنگیر [[انسان]] شده، ولی این گونه فاصلهها، حتی مرز [[حق و باطل]] نیز هرگز انسانها را از [[طبیعت]] همگون [[انسانی]] خارج نکرده است {{متن قرآن|وَمَا كَانَ النَّاسُ إِلَّا أُمَّةً وَاحِدَةً فَاخْتَلَفُوا}}<ref>«و مردم جز امّتی یگانه نبودند که اختلاف ورزیدند» سوره یونس، آیه ۱۹.</ref>؛ | |||
#به همان گونه که اشتراک در خصایص اکتسابی انسانی پایههای [[وحدت]] بشری، عوامل [[تشکل]]، [[تعاون]] و [[همکاری]] است، همگونی در خصایص طبیعی و [[فطری]] مشترک نیز میتواند [[انگیزه]] اصیل و نیرومند در جهت مشارکت و [[همیاری]] و [[همزیستی]] باشد {{متن حدیث|فَإِنَّهُمْ صِنْفَانِ إِمَّا أَخٌ لَكَ فِي الدِّينِ وَ إِمَّا نَظِيرٌ لَكَ فِي الْخَلْقِ}}<ref>نهجالبلاغه، نامه ۵۳.</ref>؛ | |||
#رمز [[اختلافات]] شکلی و ظاهری در میان انسانها از قبیل اختلاف در جنس ([[زن]] و مرد)، نژاد و رنگ پوست، ملیتها و زبان را باید در [[اسرار]] و پیچیدگیهای [[نظام آفرینش]] جستوجو کرد که بیش از هر چیزی معرفتساز و عرفانزا است {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ}}<ref>«ای مردم! ما شما را از مردی و زنی آفریدیم و شما را گروهها و قبیلهها کردیم تا یکدیگر را بازشناسید، بیگمان گرامیترین شما نزد خداوند پرهیزگارترین شماست» سوره حجرات، آیه ۱۳.</ref>، {{متن قرآن|وَمِنْ آيَاتِهِ خَلْقُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافُ أَلْسِنَتِكُمْ وَأَلْوَانِكُمْ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِلْعَالِمِينَ}}<ref>«و از نشانههای او آفرینش آسمانها و زمین و گوناگونی زبانها و رنگهای شماست؛ به راستی در این نشانههایی برای دانشوران است» سوره روم، آیه ۲۲.</ref>؛ | |||
# [[خداوند]] [[فرزندان]] [[آدمی]] را [[کرامت]] و [[شرافت]] والایی بخشیده {{متن قرآن|وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ}}<ref>«و به راستی ما فرزندان آدم را ارجمند داشتهایم و آنان را در خشکی و دریا (بر مرکب) سوار کردهایم» سوره اسراء، آیه ۷۰.</ref> و انسان را حامل [[امانت]] و سری بزرگ که [[آسمانها]] و [[کوهها]] از پذیرش آن سرباز زدند، قرار داده است. {{متن قرآن|إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَةَ عَلَى السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَيْنَ أَنْ يَحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا وَحَمَلَهَا الْإِنْسَانُ}}<ref>«ما امانت را بر آسمانها و زمین و کوهها عرضه کردیم، از برداشتن آن سر برتافتند و از آن هراسیدند و آدمی آن را برداشت» سوره احزاب، آیه ۷۲.</ref>؛ | |||
#همه [[انسانها]] در برابر [[خدا]] به طور یکسان مسئولند و نیز نسبت به افراد دیگر وجامعه [[وظایف]] مشترکی بر عهده دارند؛ زیرا همگی مخلوق خدا و عضو جامعهاند {{متن حدیث|كُلُّكُمْ رَاعٍ وَ كُلُّكُمْ مَسْئُولٌ عَنْ رَعِيَّتِهِ}}<ref>مجموعة ورّام، ص۶۰.</ref>؛ | |||
#هیچ گونه تفاوتی جز «[[تقوی]]» نمیتواند معیار [[تبعیض]] و [[نابرابری]] تلقی شود و نابرابری و تمایز بر اساس [[تقوا]] نیز معیاری در تقسیم وظایف و وسیلهای برای نیل به اهداف عالیه [[انسانی]] است نه عامل تبعیض در برابر [[قانون]] {{متن حدیث|أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّ رَبَّكُمْ وَاحِدٌ وَ إِنَّ أَبَاكُمْ وَاحِدٌ كُلُّكُمْ لِآدَمَ وَ آدَمُ مِنْ تُرَابٍ- إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ وَ لَيْسَ لِعَرَبِيٍّ عَلَى عَجَمِيٍّ فَضْلٌ إِلَّا بِالتَّقْوَى}}<ref>تحفالعقول، ص۲۹.</ref>؛ | |||
# [[ارزش]] هر انسانی به [[میزان عمل]] و کیفیت آن بستگی دارد {{متن قرآن|كُلُّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ رَهِينَةٌ}}<ref>«هر کس در گرو کاری است که انجام داده است» سوره مدثر، آیه ۳۸.</ref> و معیار ارزیابی هر فردی [[توانایی]] و [[شایستگی]] اوست {{متن حدیث|قِيمَةُ كُلِّ امْرِئٍ مَا يُحْسِنُهُ}} و [[شخصیت]] [[واقعی]] هر [[انسان]] را باید در وجود خود او جستوجو کرد {{متن حدیث|مَنْ فَاتَهُ حَسَبُ نَفْسِهِ لَمْ يَنْفَعْهُ حَسَبُ آبَائِه}}<ref>نهجالبلاغه، حکم ۳۸۹.</ref> و شخصیت اضافی و اعتباری بدون شخصیت ذاتی سودی ندارد {{متن حدیث|مَنْ أَبْطَأَ بِهِ عَمَلُهُ لَمْ يُسْرِعْ بِهِ نَسَبُهُ}}<ref>نهجالبلاغه، حکم ۲۲.</ref> و اگر از شخصیت تقوایی انسانها صرف نظر شود همه آنها با وجود تمامی تفاوتها و اختلافهایشان برابرند. {{متن حدیث|أَصْلُ الْمَرْءِ دِينُهُ وَ حَسَبُهُ خُلُقُهُ وَ كَرَمُهُ تَقْوَاهُ وَ إِنَّ النَّاسَ مِنْ آدَمَ شَرَعٌ سَوَاءٌ}}<ref>سفینهالبحار، ج۲، ص۳۴۸.</ref>؛ | |||
# [[اسلام]] امتیازطلبیهای مبتنی بر [[ثروت]] و [[قدرت]] را محکوم میکند {{متن قرآن|وَقَالُوا نَحْنُ أَكْثَرُ أَمْوَالًا وَأَوْلَادًا وَمَا نَحْنُ بِمُعَذَّبِينَ * قُلْ إِنَّ رَبِّي يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشَاءُ وَيَقْدِرُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ}}<ref>«و گفتند: که ما دارایی و فرزند بیشتری داریم و ما را عذاب نخواهند کرد * بگو: بیگمان پروردگارم برای هر کس که بخواهد روزی را فراخ یا تنگ میگرداند اما بیشتر مردم نمیدانند» سوره سبأ، آیه ۳۵-۳۶.</ref> و برای خصایص [[نژادی]] نقشی در تقسیم عادلانه [[حقوق مردم]] قائل نمیشود {{متن حدیث|إِنِّي لاَ أَرَى فِي هَذَا الْفَيْءِ فَضِيلَةٌ لِبَنِي إِسْمَاعِيلَ عَلَى غَيْرهُمْ}}<ref>وسائلالشیعه، ج۱۱، ص۸۰.</ref> و همه را در برابر [[قانون]] یکسان میشمارد {{متن حدیث|النَّاسُ كُلُّهُمْ سَوَاءٌ كَأَسْنَانِ الْمُشْطِ}}<ref>من لا یحضره الفقیه، ص۵۷۹.</ref> و [[حقوق]] و [[وظایف]] را متلازم و متساوی در مورد همه تعمیم میدهد {{متن حدیث|الحَقُّ لَا يَجْرِي لِأَحَدٍ إِلَّا جَرَى عَلَيْهِ وَ لَا يَجْرِي عَلَيْهِ إِلَّا جَرَى لَهُ}}<ref>نهجالبلاغه، خ ۲۱۶.</ref> و به [[زمامداران]] و [[دولتمردان]] دستور میدهد که همه را در برابر [[حق]] یکسان ببینند {{متن حدیث|فَلْيَكُنْ أَمْرُ النَّاسِ عِنْدَكَ فِي الْحَقِّ سَوَاءً}}<ref>نهجالبلاغه، نامه ۵۹.</ref> و [[اعلان]] [[شعار]] [[مساوات]] را در [[جامعه]] لازم میشمارد {{متن حدیث|وَ اعْلَمُوا أَنَّ النَّاسَ عِدْنا فِي الْحَقِّ أَسوء}}<ref>نهجالبلاغه، نامه ۷۰.</ref> {{متن حدیث|خُذْ سَوَاءً وَ أَعْطِ سَوَاءً}}<ref>وسائلالشیعه، ج۱۲، ص۱۰.</ref> علی{{ع}} به [[فرمانداران]] خود دستور میداد حتی در نگاه کردن به [[مردم]] نیز مراعات مساوات کنند {{متن حدیث|وَ آسِ بَيْنَهُمْ فِي اللَّحْظَةِ وَ النَّظْرَةِ}}<ref>نهجالبلاغه، نامه ۲۷.</ref>؛ | |||
#تنها اختلافی را که [[اسلام]] به عنوان یک [[واقعیت]] اجتنابناپذیر و عینی معنادار میپذیرد، [[اختلاف]] موجود بین [[زن]] و مرد است که از نظر [[فلسفه آفرینش]] به عنوان دو موجودی که مکمل یکدیگرند و با اختلافی که دارند مسئولیتهای ویژهای را بر عهده گرفتهاند و در نتیجه در پارهای موارد [[حقوقی]] تفاوت دارند، مطرح میکند. بسیاری [[وحدت]] و اشتراک دو جنس بشری در [[انسانیت]] را موجب [[برابری]] و مساوات کامل میدانند، ولی میبینیم در [[آفرینش]]، این برابری وجود ندارد؛ زیرا اصل تفاوت که در [[نظام]] یک [[سیستم]] مقتضای [[حکمت]] است در [[خلقت]] مرد و زن نیز [[اعمال]] شده که نشاندهنده [[اختلاف]] نقش و [[مسئولیت]] آن دو است. | |||
در این تحلیل سه بخش قابل توجه در [[آفرینش]] [[انسانها]] وجود دارد: | |||
#بخش مشترک [[انسانی]] که در همه [[زنان]] و مردان یکسان وجود دارد؛ | |||
#بخش اختصاصی [[خلقت]] زنان و ویژگیهایی که در جنس [[زن]] از نظر آفرینش وجود دارد؛ | |||
#بخش اختصاصی جنس مرد که از نظر خلقت او را از جنس زن متمایز میسازد. با توجه به این [[واقعیت]]، بیشک [[شعار]] «[[تساوی حقوق]]» به صورت یک مارک تقلبی جلوه خواهد کرد که مقلدان غرب بر روی این رهآورد [[غربی]] چسبانیدهاند. | |||
وقتی ما بر اساس این تفاوتهای عینی که به مقتضای [[حکمت]] و [[تدبیر]] در یک [[سیستم]] پیچیده است، عدم تشابه [[حقوق زن]] و مرد را در پارهای از موارد لازمه [[عدالت]] دانستیم، در [[حقیقت]] سخن ما به [[فلسفه]] [[حقوق]] برمیگردد که ریشه آن را باید در دو اصل [[توحیدی]] حکمت وعدالت جستوجو کرد. | |||
[[قرآن]] با توجه دادن به [[فلسفه آفرینش]] زن و مرد، ما را به رمز [[اختلافات]] [[حقوقی]] بین این دو جنس از [[انسان]] واقف گردانیده است. تردیدی نیست که کلیه حقوق ناشی شده از جنبه [[انسانیت]] بین زن و مرد مشترک و یکسان است. اما اگر [[حقایق]] عینی را آنچنان که هست بنگریم، ویژگیهای زن ([[هویت]] اختصاصی زن) حقوق ویژهای برای زنان، و خصایص موجود در [[مرد]] (هویت اختصاصی مرد) حقوق خاصی را ایجاب میکند. | |||
نادیده گرفتن اختلافهای [[حقیقی]] و عینی بین مرد و زن در تنظیم حقوق و [[مسئولیتها]] خسارتهای جبرانناپذیری را به بار خواهد آورد که هم اکنون دنیای غرب با وجود چارهجوییها و ترمیمهایی که با استفاده از امکانات و سرگرمیهای مختلف به عمل آورده، هنوز دست به گریبان آن است. | |||
اختلاف عینی موجود بین زن و مرد در پارهای موارد نه تنها مستلزم مسئولیتها و حقوق متفاوتی است، بلکه آموزشهای اختصاصی و [[تربیت]] هر کدام را به تناسب بخشهای اختصاصی و مسئولیتهای ویژه هر یک ایجاب میکند. | |||
[[دولت اسلامی]] موظف است با رعایت [[موازین اسلامی]] زمینههای مساعد را برای [[رشد شخصیت]] [[زن]] و احیای [[حقوق]] مادی و [[معنوی]] او فراهم آورد و [[مادران]] را بالاخص در دوران بارداری و حضانت فرزند مورد [[حمایت]] قرار دهد و [[کودکان]] بیسرپرست را حمایت کند و برای تضمین [[امنیت]] [[خانواده]] و [[حفظ]] کیان و بقای آن دادگاههای [[صالح]] ایجاد کند و با بیمه خاص، بیوگان و [[زنان]] سالخورده و بیسرپرست را تحت [[پوشش]] خاص قرار دهد و قیومیت [[فرزندان]] را به مادران [[شایسته]] اعطا و در جهت [[سود]] و [[مصلحت]] آنان، در صورت نبودن ولی [[شرعی]] قهری، قیومیت مادران را [[اولویت]] دهد. | |||
یکی دیگر از حوزههای [[برابری]] [[نظام اداری]] است. برابری در [[نژاد]]{{متن قرآن|هُوَ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ وَجَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا}}<ref>«اوست که شما را از تنی یگانه آفرید و از (خود) او همسرش را پدید آورد» سوره اعراف، آیه ۱۸۹.</ref> برابری به معنای [[نفی تبعیض]] {{متن قرآن|وَقَالُوا نَحْنُ أَكْثَرُ أَمْوَالًا وَأَوْلَادًا وَمَا نَحْنُ بِمُعَذَّبِينَ * قُلْ إِنَّ رَبِّي يَبْسُطُ الرِّزْقَ}}<ref>«و گفتند: که ما دارایی و فرزند بیشتری داریم و ما را عذاب نخواهند کرد * بگو: بیگمان پروردگارم روزی را فراخ میگرداند» سوره سبأ، آیه ۳۵-۳۶.</ref> همچنین برابری در بهرههای [[اجتماعی]] و عمومی {{متن حدیث|إِنِّي لاَ أَرَى فِي هَذَا الْفَيْءِ فَضِيلَةٌ لِبَنِي إِسْمَاعِيلَ عَلَى غَيْرهُمْ}}<ref>وسائلالشیعه، ج۱۱، ص۸۰.</ref> و برابری در تعمیم حقوق و [[وظایف]] {{متن حدیث|فَالْحَقُّ لَا يَجْرِي لِأَحَدٍ إِلَّا جَرَى عَلَيْهِ وَ لَا يَجْرِي عَلَيْهِ إِلَّا جَرَى لَهُ}}<ref>نهجالبلاغه، خ ۲۱۶.</ref> و یکسان بودن در [[حقطلبی]] {{متن حدیث|فَلْيَكُنْ أَمْرُ النَّاسِ عِنْدَكَ فِي الْحَقِّ سَوَاءً}}<ref>نهجالبلاغه، نامه ۵۹.</ref> و بالاخره برابری به عنوان [[شعار]] [[سیاسی]] [[رهبری]] {{متن حدیث|وَ عَلِمُوا أَنَّ النَّاسَ عِنْدَنَا فِي الْحَقِّ أُسْوَةٌ}}<ref>نهج البلاغه، نامه ۷۰.</ref><ref>فقه سیاسی، ج۷، ص۴۹۲.</ref>.<ref>[[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۱ (کتاب)|دانشنامه فقه سیاسی]]، ص ۴۰۵.</ref> | |||
==مساوات== | |||
مساوات: [[برابری]] | |||
مساوات و برابری از اصول بنیادی و غیر قابل خدشه در [[تعالیم]] [[اجتماعی]] [[اسلام]] است. [[نصوص]] [[اسلامی]] در این زمینه، از [[صراحت]] و تأکید برخوردار است. | |||
از جمله مصادیق مساوات میتوان به موارد زیر اشاره کرد: | |||
۱. مساوات در [[آفرینش انسان]]: همه [[انسانها]] در بنیاد و ریشه [[انسانی]]، برابرند و همه از یک پدر و مادر [[آفریده]] شدهاند. | |||
برابر این اصل، همه انسانها از هر نوع نژاد، زبان، [[فرهنگ]] و حتی جنس برابرند. این نوع مساوات شامل استعدادها، توانمندیهای بالقوه و امکان [[تکامل]] در دو جنبه مادی و [[معنوی]] نیز میشود و [[اختلاف]] [[عقیده]] و یا سایر مرزبندیهای صوری نمیتواند این برابری را از میان بردارد. | |||
به دلیل این نوع [[وحدت]] و همگونی ذاتی که در [[شخصیت]] انسانی نهفته است، همواره امکان بازگشت انسانها به وحدت و [[همدلی]] وجود دارد و با وجود مرزبندیهای گوناگونی که بین واحدهای بشری فاصله افکنده است، انسانها میتوانند [[جامعه واحد جهانی]] را [[جامه]] عمل بپوشانند. | |||
در تجزیه و تحلیل اسلام از [[انسان]] و [[جامعه بشری]]، انسانهای اولیه بهگونهای همسو و [[متحد]] [[زندگی]] میکردهاند و [[اختلافات]] و مرزبندیها به تدریج بر اساس افزونطلبیها و [[انحراف]] از خواستههای [[فطری]] بین آنها فاصله ایجاد کرده؛ | |||
٢. [[اخوت انسانی]]: برابری در [[خلقت]]، چنان رابطه فطری و طبیعی در میان انسانها به وجود آورده است که آنها را چون دو [[برادر]] به همدیگر نزدیک کرده و انسانها با وجود همه [[اختلافها]]، در [[منطق]] اسلام از نظر انسانی برادرند. این [[پیوند عاطفی]]، همه [[آحاد]] [[بشر]] را همچون عضو یک [[خانواده]] گرد هم آورده است. پیوند «شبیه همدیگر بودن» اساس [[همگرایی]] و [[تعاون]] در [[زندگی اجتماعی]] و حتی در سطح [[جامعه جهانی]] را فراهم آورده است؛ | |||
٣. برابری در [[حق]]: دستورالعمل [[جاودانه]] [[امام علی]]{{ع}}: {{متن حدیث|فَلْيَكُنْ أَمْرُ النَّاسِ عِنْدَكَ فِي الْحَقِّ سَوَاءً}}<ref>نهج البلاغه، نامه ۵۹.</ref> یک [[شعار]] و [[شعور]] [[سیاسی]] در [[نظام اجتماعی]]، سیاسی اسلام است. در عرصههای تجلی حق، مانند [[قضاوت]]، برخورداری از [[حقوق]]، [[مشارکت سیاسی]] و [[حق تعیین سرنوشت]]، [[برابری]] به عنوان اصل خدشهناپذیر تلقی میشود. | |||
برابری در [[حق]] از آنچنان اهمیتی برخوردار است که نهتنها صاحبان حق باید به آن [[آگاهی]] داشته باشند بلکه باید همواره نصبالعین [[زمامداران]] و [[کارگزاران دولت]] [[اسلام]] قرار گیرد و کوچکترین غفلتی از آن به وقوع نپیوندد؛ | |||
۴. برابری در [[مسئولیت]]: همه مسئولند و به [[میزان]] [[حقوق]] و مزایایی که برخوردار میشوند، باید به [[تکالیف]] خود عمل کنند. این برابری نهتنها شامل مرحله دریافت حق بلکه مرحله پرداخت حق را نیز شامل میگردد<ref>وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۱۰.</ref>. و [[تساوی]] حق و مسئولیت و تلازم آن دو نیز مرحله دیگری از برابری [[انسانها]] در مسئولیت و انجام تکالیف اختصاصی و نیز مسئولیتهای مشترک است<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۱۶.</ref>. | |||
بیگمان امتیازهای اکتسابی هر [[انسان]] به ویژه توانمندیهایی که در انجام [[فعالیتهای اجتماعی]] بهدست میآورد، او را در جایگاه متمایز و متفاوتی قرار میدهد. یکساننگری در جایگاه و نقش افراد نوعی [[ظلم]] و بیرون از [[عدالت]] است که خود مانع [[پیشرفت]] [[جامعه]] و مانع بروز خلاقیتهای افراد برجسته و شایستهتر است. | |||
اسلام همه امتیازها، برتریها، تمایزهای مثبت و منطقی را در یک کلمه «[[تقوی]]» گنجانیده و تعیین [[جایگاه اجتماعی]] و نقش هر فرد را بر محور تقوی مورد تأکید قرار داده است؛ | |||
۶. برابری در [[مصالح عمومی]]: مفهوم این نوع برابری در اسلام آن است که در [[قانونگذاری]]، [[مصالح]] همگان بهطور یکسان منظور شده و [[قوانین الهی]] برای [[مصلحت]] گروه خاص و طبقه ممتازی وضع نشده و در شرایط برابر و تواناییهای مساوی، مصالح همه بهطور یکسان مبنای قانونگذاری قرار گرفته است. | |||
این نوع برابری، همه [[احکام اولیه]]، ثانویه و [[حکومتی]] اسلام را فرا میگیرد و اگر [[قانون]] در شرایط خاصی و برای واجدان شرایط معینی تأسیس شده باشد، مصلحت همه آنها که منطبق با شرایط قانون و واجد شرایط [[پیشبینی]] شدهاند؛ منظور میشود و نتیجه این سخن آن است که قانون باید بهطور برابر در مورد همگان و همه واجدان شرایط به مورد [[اجرا]] نهاده شود. | |||
۷. [[برابری]] در استیفای [[حقوق]]: به نظر میرسد برابری در استیفای حقوق، اصلی جدا از برابری در [[حق]] است. | |||
چنانکه [[استحقاق]] امری جدا از مطالبه حق است. | |||
بسیاری از [[تبعیضها]] در [[مقام]] استیفای حقوق آشکار میشود. بر اساس اصل برابری [[آحاد]] [[مردم]] در استیفای حقوقشان، باید امکان استیفای هر حقی بهطور مساوی در [[اختیار]] همگان قرار گیرد، مانند [[حق دادخواهی]]؛ | |||
۸. برابری [[امت]]: منظور از برابری امت در [[حقیقت]] [[برابری در حقوق]] [[شهروندی]] در [[نظام اسلامی]] برای [[مؤمنان]] است. امت رمز [[یکپارچگی]] مردم [[مسلمان]] در [[نظام]] و [[دولت اسلامی]] به شمار میرود که [[وحدت]] آن {{متن قرآن|إِنَّ هَذِهِ أُمَّتُكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً}}<ref>«به راستی این امّت شماست، امّتی یگانه» سوره انبیاء، آیه ۹۲.</ref> رمز برابری در درون این مجموعه متشکل و سازمانیافته است. این نوع برابری که در «[[اخوت اسلامی]]» {{متن قرآن|إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ}}<ref>«جز این نیست که مؤمنان برادرند» سوره حجرات، آیه ۱۰.</ref> تجلی یافته است، همه امتیازها و فاصلههای مادی و ظاهری را درهم شکسته و سورهای از [[قرآن]] که در آن، [[عتاب]] به [[پیامبر]]{{صل}} دیده میشود، [[حماسه]] آن را [[جاودانه]] کرده است<ref>{{متن قرآن|أَمَّا مَنِ اسْتَغْنَى * فَأَنْتَ لَهُ تَصَدَّى * وَمَا عَلَيْكَ أَلَّا يَزَّكَّى * وَأَمَّا مَنْ جَاءَكَ يَسْعَى * وَهُوَ يَخْشَى * فَأَنْتَ عَنْهُ تَلَهَّى}} «اما آنکه بینیازی نشان میدهد؛ * تو به او میپردازی، * و اگر پاکی نپذیرد، تو مسئول نیستی * و اما آنکه شتابان نزد تو آمد؛ * در حالی که (از خدا) میهراسد؛ * تو از وی به دیگری میپردازی» سوره عبس، آیه ۵-۱۰.</ref>. | |||
برابری آحاد امت به معنای آن است که هر فرد از [[امت اسلام]] به لحاظ عضویت در مجموعه و منظومه [[برادری ایمانی]]، دارای حق برابر است؛ | |||
۹. [[مساوات]] و [[عدالت]]: شرایطی که در [[قوانین]] برای احراز امتیاز و رتبه ویژه منظور میشود و نیل به یک سلسله مزایا و [[اختیارات]] به صلاحیتها و مهارتهای خاصی موکول میشود، تا آنجا که مناسبت بین [[حق]] و صلاحیت و یا [[اختیارات]] و مهارتهای منطقی و قابل قبول است، چنین قوانینی [[تبعیض]] محسوب نشده و عادلانه هم هست و از سوی دیگر اعطای حق مساوی و امکانات و مزایای برابر در صورتی عادلانه است که همه افرادی که از حق و مزایای برابر استفاده میکنند، شرایط برابر هم داشته باشند. به این ترتیب همواره باید در [[حقانیت]] [[مساوات]] و تبعیض، مسئله [[عدالت]]، مد نظر قرار گیرد بهطوری که ممکن است تبعیضی عادلانه و مساواتی غیر عادلانه باشد و مساوات در جایی که بین افراد از نظر صلاحیت و [[مهارت]]، تفاوت وجود دارد و تبعیض در مواردی که همه از یک نوع شرایط و صلاحیت برخوردارند، ناعادلانه تلقی میشود؛ | |||
۱۰. مساوات در [[قانون اساسی]] [[مشروطه]]: [[اصل مساوات]] در قانون اساسی مشروطه هرچند بهطور کلیشهای و برگرفته از [[قوانین اساسی]] دیگر کشورها در ماده ۱۹ به [[صراحت]] آمده بود اما [[تفسیر فقهی]] و مبنای [[اسلامی]] آن را متفکر و [[فقیه]] بزرگ معاصر مشروطه مرحوم [[میرزای نایینی]] در کتاب تنبیهالامه مشروحاً بیان کرده بود<ref>تنبیه الامه، ص۷۰-۶۸. </ref>. | |||
نایینی از مساوات تحت عنوان یک اصل ظاهری نام میبرد و آن را یک اصل اقتباسی از غرب نمیانگارد و بر اساس [[آیات]] و [[روایات]] به [[اثبات]] [[فقهی]] آن میپردازد و آن را دومین اصل و [[سرمایه]] [[سعادت]] و [[حیات]] ملی مینامد. | |||
به [[اعتقاد]] نایینی مساوات آن است که [[آحاد]] [[ملت]] با همدیگر و با شخص [[والی]] در جمیع نوعیات برابر باشند اما این [[برابری]] مانع از آن نیست که اشخاص با شرایط متفاوت دارای [[تکالیف]] مختلف باشند. نایینی این نوع تبعیض روا را، از [[مستقلات عقلیه]] شمرده و آن را مطلبی نه ویژه [[تعالیم اسلام]]، بلکه از اصول پذیرفته شده [[ملل]] [[متمدن]] [[جهان]] میداند. | |||
به اعتقاد [[میرزای نائینی]] مساوات مطلق نه وجود دارد و نه عادلانه است و خود مخرب [[نظام]] جهان محسوب میشود. میرزای نائینی مساوات را از [[ضروریات اسلام]] میشمارد. | |||
توجه به واقعیتهای عینی شرایط [[مشروطه]]، رقیب وی یعنی شیخ فضلالله نوری را بر آن میدارد که رویکردی درست در جهت مخالف داشته باشد. وی [[اصل مساوات]] را یک مقوله [[سیاسی]] وارداتی از غرب دانسته و آن را در [[نظام اسلامی]] نهتنها [[نفی]] میکند، بلکه خلاف آن را [[اثبات]] میکند. به [[عقیده]] شیخ فضلالله نوری که خود چون [[میرزای نایینی]] یک [[فقیه]] است، [[حقوق]] در افراد مختلف، متفاوت و [[مسئولیتها]] را نیز با [[اختلاف]] در شرایط بهطور کامل مختلف قلمداد میکند. افزون بر این، او [[معتقد]] بود که در [[آینده]] از اصل مساوات سوءاستفادههای فراوانی خواهد شد، که قابل [[پیشگیری]] نیست؛ | |||
۱۱. [[مساوات]] در دیدگاه [[امام خمینی]] ([[قدس سره]]): امام خمینی نیز توجه بیشتر خود را به واقعیتها و مصادیق مساوات معطوف میداشت و به [[اعتقاد]] امام خمینی در [[حکومت اسلامی]]، [[حاکم]] و پایینترین فرد [[جامعه]] در حقوق یکسانند<ref>صحیفه نور، ج۴، ص۱۹۸. </ref> و مساوات [[اسلامی]] در [[مشارکت سیاسی]] نیز متجلی میشود. در نظریه [[امام]]، مسائلی چون [[ولایت فقیه]] نهتنها با اصل مساوات اسلامی منافات ندارد، بلکه ضامن اجرای آن نیز محسوب میشود<ref>صحیفه نور، ج۴، ص۲۲۴-۲۲۳.</ref>. از مظاهر مساوات اسلامی، [[انتخابات]] است که همه [[مردم]] در آن برابرند؛ | |||
۱۲. مساوات در [[قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران]]: [[قانون اساسی]] با تمام حقوق و تکالیفی که در آن مقرر شده، برای همگان است و این خود نوعی [[مساوات در برابر قانون]] است، اما با وجود این، در مواردی بر اصل مساوات تأکید شده است. به جز اصل نوزدهم که [[مردم ایران]] را از هر [[قوم]] و [[قبیله]] که باشند، از حقوق مساوی برخوردار میشمارد و رنگ، نژاد، زبان و مانند آن را سبب امتیاز نمیداند، در اصل بیستم نیز همه افراد [[ملت]] اعم از [[زن]] و مرد را در [[حمایت قانون]] یکسان قرار میدهد و همه [[آحاد]] ملت را از همه [[حقوق انسانی]]، سیاسی، [[اقتصادی]]، [[اجتماعی]] و [[فرهنگی]] با رعایت [[موازین اسلامی]] برخوردار میشمارد و در اصل یکصد و هفتم، [[رهبر]] را در برابر [[قوانین]] با سایر افراد [[کشور]] مساوی اعلام میکند. | |||
[[قانون اساسی]] با تأکید بر اصل [[برابری]]، صلاحیتها و اولویتها در احراز [[مسئولیتها]] را از نظر دور نداشته و [[اصلح]] بودن را در بسیاری از موارد منطبق با اصل [[عدالت]] و نوعی [[تبعیض]] روا شمرده است<ref>فقه سیاسی، ج۱، ص۵۴۶-۵۴۴.</ref><ref>فقه سیاسی، ج۷، ص۲۶۹-۲۵۷.</ref>.<ref>[[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۲ (کتاب)|دانشنامه فقه سیاسی ج۲]]، ص ۵۱۷.</ref> | |||
== پرسش مستقیم == | == پرسش مستقیم == | ||
خط ۱۱۷: | خط ۱۸۷: | ||
# [[پرونده:1100625.jpg|22px]] [[سید جواد ورعی|ورعی، سید جواد]]، [[درسنامه فقه سیاسی (کتاب)|'''درسنامه فقه سیاسی''']] | # [[پرونده:1100625.jpg|22px]] [[سید جواد ورعی|ورعی، سید جواد]]، [[درسنامه فقه سیاسی (کتاب)|'''درسنامه فقه سیاسی''']] | ||
# [[پرونده: 1100699.jpg|22px]] [[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه فقه سیاسی ج۱''']] | # [[پرونده: 1100699.jpg|22px]] [[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه فقه سیاسی ج۱''']] | ||
# [[پرونده:1100701.jpg|22px]] [[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۲ (کتاب)|'''دانشنامه فقه سیاسی ج۲''']] | |||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||
خط ۱۲۲: | خط ۱۹۳: | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده:مساوات | [[رده:مساوات]] |