جنگ‌های اعراب جاهلی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[جنگ‌های اعراب جاهلی در حدیث]] - [[جنگ‌های اعراب جاهلی در نهج البلاغه]] - [[جنگ‌های اعراب جاهلی در تاریخ اسلامی]]| پرسش مرتبط  = جنگ‌های اعراب جاهلی (پرسش)}}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[جنگ‌های اعراب جاهلی در تاریخ اسلامی]]| پرسش مرتبط  = }}


== مقدمه ==
== مقدمه ==
*"ایام العرب" عنوانی است که به رویدادهای بزرگ در شبه‌جزیره [[عربستان]] پیش از [[اسلام]] اطلاق می‌شود. این رویدادها، معمولاً عبارت بودند از: [[جنگ‌ها]] و کشمکش‌هایی که حاصل ظرف‌های طبیعی و [[اقتصادی]] و [[اجتماعی]] منطقه بوده و غالب آنها را خواسته یا ناخواسته، برای تأمین روزی و [[حفظ]] حیاتشان به خود درگیر می‌کرده‌اند<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[جنگ‌های اعراب جاهلی (مقاله)|جنگ‌های اعراب جاهلی]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۲۶۷.</ref>.
"ایام العرب" عنوانی است که به رویدادهای بزرگ در شبه‌جزیره [[عربستان]] پیش از [[اسلام]] اطلاق می‌شود. این رویدادها، معمولاً عبارت بودند از: [[جنگ‌ها]] و کشمکش‌هایی که حاصل ظرف‌های طبیعی و [[اقتصادی]] و [[اجتماعی]] منطقه بوده و غالب آنها را خواسته یا ناخواسته، برای تأمین روزی و [[حفظ]] حیاتشان به خود درگیر می‌کرده‌اند<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[جنگ‌های اعراب جاهلی (مقاله)|جنگ‌های اعراب جاهلی]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۲۶۷.</ref>.


== اسباب و علل [[جنگ‌ها]] ==
== اسباب و علل [[جنگ‌ها]] ==
=== اوضاع طبیعی و [[اقتصادی]] ===
=== اوضاع طبیعی و [[اقتصادی]] ===
* بیشتر [[اعراب]] آن زمان، به سبب بادیه‌نشینی و صحراگردی، به [[حکم]] [[طبیعت]]، [[محروم]]، و از رهگذر [[دامداری]]، آن هم به شکل محدود و ابتدایی [[زندگی]] می‌کردند. آنان در خیمه‌هایی از موی بز و پشم شتر به سر می‌بردند؛ به هرجا که [[آب]] و گیاهی می‌یافتند، روی می‌آوردند و با پایان یافتن آن، ناگزیر، به [[امید]] [[آب]] و گیاه تازه به سرزمین دیگری ره می‌سپردند.
بیشتر [[اعراب]] آن زمان، به سبب بادیه‌نشینی و صحراگردی، به [[حکم]] [[طبیعت]]، [[محروم]]، و از رهگذر [[دامداری]]، آن هم به شکل محدود و ابتدایی [[زندگی]] می‌کردند. آنان در خیمه‌هایی از موی بز و پشم شتر به سر می‌بردند؛ به هرجا که [[آب]] و گیاهی می‌یافتند، روی می‌آوردند و با پایان یافتن آن، ناگزیر، به [[امید]] [[آب]] و گیاه تازه به سرزمین دیگری ره می‌سپردند.
* استمرار یک‌نواختی و خشکی صحرا، افزون بر پیامدهای سخت معیشتی، در [[تکوین]] [[جسم]] و [[عقل]] بدویان نیز تجلی یافته بود. آنها [[آزادی]] را بسیار [[دوست]] داشتند و خود را پایبند هیچ [[قانون]] و مقرراتی نمی‌دانستند<ref>ابن خلدون، تاریخ ابن خلدون، ج۱، ص۱۸۷-۱۸۸.</ref>. این قانون‌گریزی و [[آزادی]]، از ویژگی‌های موروثی‌شان شمرده می‌شد؛ از همین رو، با هرکس که می‌خواست آنان را تحت [[فرمان]] خود در آورد، با همه نیرو [[مبارزه]] می‌کردند. تنها دو چیز آنان را محدود می‌کرد:
 
استمرار یک‌نواختی و خشکی صحرا، افزون بر پیامدهای سخت معیشتی، در [[تکوین]] [[جسم]] و [[عقل]] بدویان نیز تجلی یافته بود. آنها [[آزادی]] را بسیار [[دوست]] داشتند و خود را پایبند هیچ [[قانون]] و مقرراتی نمی‌دانستند<ref>ابن خلدون، تاریخ ابن خلدون، ج۱، ص۱۸۷-۱۸۸.</ref>. این قانون‌گریزی و [[آزادی]]، از ویژگی‌های موروثی‌شان شمرده می‌شد؛ از همین رو، با هرکس که می‌خواست آنان را تحت [[فرمان]] خود در آورد، با همه نیرو [[مبارزه]] می‌کردند. تنها دو چیز آنان را محدود می‌کرد:
# قید و بندهای [[کیش]] [[بت‌پرستی]]، مراسم و [[شعائر]] آن؛
# قید و بندهای [[کیش]] [[بت‌پرستی]]، مراسم و [[شعائر]] آن؛
# سنت‌ها، [[آداب و رسوم]] قبیلگی و [[وظایف]] آنان در برابر [[قبیله]]<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[جنگ‌های اعراب جاهلی (مقاله)|جنگ‌های اعراب جاهلی]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۲۶۷-۲۶۸.</ref>.
# سنت‌ها، [[آداب و رسوم]] قبیلگی و [[وظایف]] آنان در برابر [[قبیله]]<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[جنگ‌های اعراب جاهلی (مقاله)|جنگ‌های اعراب جاهلی]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۲۶۷-۲۶۸.</ref>.
=== اوضاع [[اجتماعی]] [[اعراب جاهلی]] ===
=== اوضاع [[اجتماعی]] [[اعراب جاهلی]] ===
* اساس [[اجتماعی]] [[عرب]] بر [[نظام]] قبیلگی بود. [[قبیله]] در [[بادیه]]، دولتی کوچک به شمار می‌آمد که همه ملزومات یک [[دولت]]، جز [[زمین]] ثابت را داشت. عاملی که [[مردم]] [[قبیله]] را پیوند می‌داد، تعصبی بود که از راه پیوند نسبی و [[وابستگی]] خاندان‌ها به هم حاصل می‌شد، و این [[تعصب]]، به ویژه در [[نبردها]] و زد و خوردها [[ضرورت]] کامل داشت<ref>ابن خلدون، تاریخ ابن خلدون، ج۱، ص۱۶۰-۱۶۱.</ref>.
اساس [[اجتماعی]] [[عرب]] بر [[نظام]] قبیلگی بود. [[قبیله]] در [[بادیه]]، دولتی کوچک به شمار می‌آمد که همه ملزومات یک [[دولت]]، جز [[زمین]] ثابت را داشت. عاملی که [[مردم]] [[قبیله]] را پیوند می‌داد، تعصبی بود که از راه پیوند نسبی و [[وابستگی]] خاندان‌ها به هم حاصل می‌شد، و این [[تعصب]]، به ویژه در [[نبردها]] و زد و خوردها [[ضرورت]] کامل داشت<ref>ابن خلدون، تاریخ ابن خلدون، ج۱، ص۱۶۰-۱۶۱.</ref>.
* افراد یک [[قبیله]] خود را از یک [[خون]] دانسته، به شدت بدان [[تعصب]] می‌ورزیدند. [[اهانت]] به هریک از افراد [[قبیله]]، مایه لکه‌دار شدن شرافتشان می‌شد؛ از این‌رو، با همه قوا در رفع این [[اهانت]] می‌کوشیدند.
 
* آنان، [[مطیع]] بی‌چون و چرای [[رئیس]] [[قبیله]] بودند و برای [[حفظ]] [[قبیله]] که همه بود و نبودشان در آن خلاصه می‌شد، از [[جان]]، مایه می‌گذاشتند<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[جنگ‌های اعراب جاهلی (مقاله)|جنگ‌های اعراب جاهلی]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۲۶۸.</ref>.
افراد یک [[قبیله]] خود را از یک [[خون]] دانسته، به شدت بدان [[تعصب]] می‌ورزیدند. [[اهانت]] به هریک از افراد [[قبیله]]، مایه لکه‌دار شدن شرافتشان می‌شد؛ از این‌رو، با همه قوا در رفع این [[اهانت]] می‌کوشیدند.
 
آنان، [[مطیع]] بی‌چون و چرای [[رئیس]] [[قبیله]] بودند و برای [[حفظ]] [[قبیله]] که همه بود و نبودشان در آن خلاصه می‌شد، از [[جان]]، مایه می‌گذاشتند<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[جنگ‌های اعراب جاهلی (مقاله)|جنگ‌های اعراب جاهلی]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۲۶۸.</ref>.


== جنگ‌های [[جاهلی]] ==
== جنگ‌های [[جاهلی]] ==
* بی‌تردید جنگ‌های [[جاهلی]]، به منزله نمودی کامل از اوضاع طبیعی و [[فرهنگی]] و [[اجتماعی]] شبه‌جزیره [[عربستان]]، مشخصه اصلی [[زندگی]] [[اعراب جاهلی]] را تشکیل می‌داد، و آن میل و استعداد شدید به قتال بود. این علاقه، [[مرضی]] شایع بین آنان به شمار می‌آمد؛ حتی [[قبایل]] [[مسیحی]] شبه‌جزیره نیز از این امر مستثنا نبودند<ref>فیلیپ حتی، تاریخ العرب، ص۱۳۱.</ref>، تا آنجا که می‌توان [[کشتار]] را یکی از سنت‌های برشمرد. آنان پیوسته می‌کشتند و کشته می‌شدند و از [[خون]] ریختن و [[خون‌خواهی]] نمی‌آسودند<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[جنگ‌های اعراب جاهلی (مقاله)|جنگ‌های اعراب جاهلی]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۲۶۸.</ref>.
بی‌تردید جنگ‌های [[جاهلی]]، به منزله نمودی کامل از اوضاع طبیعی و [[فرهنگی]] و [[اجتماعی]] شبه‌جزیره [[عربستان]]، مشخصه اصلی [[زندگی]] [[اعراب جاهلی]] را تشکیل می‌داد، و آن میل و استعداد شدید به قتال بود. این علاقه، [[مرضی]] شایع بین آنان به شمار می‌آمد؛ حتی [[قبایل]] [[مسیحی]] شبه‌جزیره نیز از این امر مستثنا نبودند<ref>فیلیپ حتی، تاریخ العرب، ص۱۳۱.</ref>، تا آنجا که می‌توان [[کشتار]] را یکی از سنت‌های برشمرد. آنان پیوسته می‌کشتند و کشته می‌شدند و از [[خون]] ریختن و [[خون‌خواهی]] نمی‌آسودند<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[جنگ‌های اعراب جاهلی (مقاله)|جنگ‌های اعراب جاهلی]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۲۶۸.</ref>.
* بزرگ‌ترین قانونی که همه در برابر آن [[خاضع]] بودند، انتقام‌جویی بود، و "ثار"<ref>انتقام کشته را گرفتن، خونخواهی کردن، کشنده را کشتن.</ref>[[شریعت]] مقدسشان شمرده می‌شد و رنگ [[دینی]] به خود گرفته بود؛ زیرا تا از حریفان خود [[انتقام]] نگرفته بودند، [[زن]] و شراب و [[عطر]] را بر خود [[حرام]] می‌کردند. هیچ کس در [[قبیله]] [[حق]] جزئی‌ترین تخطی و توقف یا نقض این [[قانون]] را نداشت.
 
* بیشتر درگیری‌هایشان، ادامه [[نزاع]] دو فرد از دو [[قبیله]] بود بر سر یک توهین یا [[قتل]] یا چراگاه. در این زمان، [[عشیره]] دو طرف [[شمشیر]] می‌کشیدند و عشایر دیگر قبیله‌ها نیز از ایشان [[پیروی]] کرده، برای [[خون‌خواهی]] هم‌پشت می‌شدند و یکدیگر را می‌کشتند. این پدرکشتگی‌ها به [[ارث]] می‌رسید و نسل‌های [[آینده]] دو طرف نیز همچنان در [[ستیز]] بودند تا اینکه با دخالت طرف ثالثی [[آشتی]] کنند و خون‌بها و غرامت مبادله شود، و به این کار [[راضی]] نمی‌شدند، مگر وخامت امر به نهایت می‌رسید، و طرفین رو به نابودی بودند. تا [[قتل]] و جرحی واقع نمی‌شد، [[پذیرفتن]] [[آشتی]] برایشان ننگ بود<ref>شوقی ضیف، عصر الجاهلی، ص۷۱.</ref>. عجیب‌تر آنکه اگر مردان هم، قصد [[مصالحه]] کرده، به پرداخت خون‌بها تن می‌دادند، [[زنان]] مصیبت‌دیده، چنان مرثیه‌های سوزناکی در رثای در گذشته سر می‌دادند که به شدت، [[افکار]] عمومی [[قبیله]] را جریحه‌دار کرده، آنان را به [[جنگ]] و [[خونریزی]] تهییج و تحریض می‌کردند.
بزرگ‌ترین قانونی که همه در برابر آن [[خاضع]] بودند، انتقام‌جویی بود، و "ثار"<ref>انتقام کشته را گرفتن، خونخواهی کردن، کشنده را کشتن.</ref>[[شریعت]] مقدسشان شمرده می‌شد و رنگ [[دینی]] به خود گرفته بود؛ زیرا تا از حریفان خود [[انتقام]] نگرفته بودند، [[زن]] و شراب و [[عطر]] را بر خود [[حرام]] می‌کردند. هیچ کس در [[قبیله]] [[حق]] جزئی‌ترین تخطی و توقف یا نقض این [[قانون]] را نداشت.
* گرفتن خون‌بها برایشان عیبی بس [[عظیم]] و خفتی وصف‌ناشدنی بود. نمی‌خواستند در عوض [[خون]]، شتر یا شیر شتر ([[صلح]]) بستانند؛ که جوش [[خون]] جز با [[خون]] ننشیند.
 
* گویا شور [[زندگی]] و لذتش در [[کشتار]] و [[غارت]] بود و بس. به هر بهانه‌ای [[جنگی]] واقع می‌شد، و ده‌ها تن به [[خون]] می‌غلتیدند. روزگار در نظر آنان دو نیمه داشت: کشتن و کشته شدن<ref>شوقی ضیف، عصر الجاهلی، ص۷۱.</ref>. آنها به قدری به [[جنگ]] و [[غارت]] عادت کرده بودند که [[دوست]] داشتند در میدان [[نبرد]] عرضه شمشیرها و نیزه‌ها شوند و بر [[خاک]] افتند و تنشان پاره‌پاره شده، [[خوراک]] درندگان و پرندگان شوند؛ اما در رختخواب نمیرند تا بدین‌گونه در فهرست کشته‌شدگان نیک‌فرجام [[جاهلیت]] جاودانه شوند<ref>شوقی ضیف، عصر الجاهلی، ص۷۱.</ref>. میته کریمه، در نظر آنان میته‌ای بود که در میدان [[جنگ]] و در کنار شن و ریگ بیابان به ضرب [[شمشیر]] کشته شود<ref>جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ج۵، ص۲۰۲.</ref>. گفته‌اند که [[عربی]]، پس از استماع اوصاف [[صلح]] و صفای [[بهشت]] از زبان [[پیامبر]] {{صل}} از ایشان پرسید: "آیا در [[بهشت]] نیز [[جنگ]] هست؟" همین که [[حضرت]] فرمود: "نه". گفت: "پس به درد نمی‌خورد"<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[جنگ‌های اعراب جاهلی (مقاله)|جنگ‌های اعراب جاهلی]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۲۶۹-۲۷۰.</ref>.
بیشتر درگیری‌هایشان، ادامه [[نزاع]] دو فرد از دو [[قبیله]] بود بر سر یک توهین یا [[قتل]] یا چراگاه. در این زمان، [[عشیره]] دو طرف [[شمشیر]] می‌کشیدند و عشایر دیگر قبیله‌ها نیز از ایشان [[پیروی]] کرده، برای [[خون‌خواهی]] هم‌پشت می‌شدند و یکدیگر را می‌کشتند. این پدرکشتگی‌ها به [[ارث]] می‌رسید و نسل‌های [[آینده]] دو طرف نیز همچنان در [[ستیز]] بودند تا اینکه با دخالت طرف ثالثی [[آشتی]] کنند و خون‌بها و غرامت مبادله شود، و به این کار [[راضی]] نمی‌شدند، مگر وخامت امر به نهایت می‌رسید، و طرفین رو به نابودی بودند. تا [[قتل]] و جرحی واقع نمی‌شد، [[پذیرفتن]] [[آشتی]] برایشان ننگ بود<ref>شوقی ضیف، عصر الجاهلی، ص۷۱.</ref>. عجیب‌تر آنکه اگر مردان هم، قصد [[مصالحه]] کرده، به پرداخت خون‌بها تن می‌دادند، [[زنان]] مصیبت‌دیده، چنان مرثیه‌های سوزناکی در رثای در گذشته سر می‌دادند که به شدت، [[افکار]] عمومی [[قبیله]] را جریحه‌دار کرده، آنان را به [[جنگ]] و [[خونریزی]] تهییج و تحریض می‌کردند.
 
گرفتن خون‌بها برایشان عیبی بس [[عظیم]] و خفتی وصف‌ناشدنی بود. نمی‌خواستند در عوض [[خون]]، شتر یا شیر شتر ([[صلح]]) بستانند؛ که جوش [[خون]] جز با [[خون]] ننشیند.
 
گویا شور [[زندگی]] و لذتش در [[کشتار]] و [[غارت]] بود و بس. به هر بهانه‌ای [[جنگی]] واقع می‌شد، و ده‌ها تن به [[خون]] می‌غلتیدند. روزگار در نظر آنان دو نیمه داشت: کشتن و کشته شدن<ref>شوقی ضیف، عصر الجاهلی، ص۷۱.</ref>. آنها به قدری به [[جنگ]] و [[غارت]] عادت کرده بودند که [[دوست]] داشتند در میدان [[نبرد]] عرضه شمشیرها و نیزه‌ها شوند و بر [[خاک]] افتند و تنشان پاره‌پاره شده، [[خوراک]] درندگان و پرندگان شوند؛ اما در رختخواب نمیرند تا بدین‌گونه در فهرست کشته‌شدگان نیک‌فرجام [[جاهلیت]] جاودانه شوند<ref>شوقی ضیف، عصر الجاهلی، ص۷۱.</ref>. میته کریمه، در نظر آنان میته‌ای بود که در میدان [[جنگ]] و در کنار شن و ریگ بیابان به ضرب [[شمشیر]] کشته شود<ref>جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ج۵، ص۲۰۲.</ref>. گفته‌اند که [[عربی]]، پس از استماع اوصاف [[صلح]] و صفای [[بهشت]] از زبان [[پیامبر]] {{صل}} از ایشان پرسید: "آیا در [[بهشت]] نیز [[جنگ]] هست؟" همین که [[حضرت]] فرمود: "نه". گفت: "پس به درد نمی‌خورد"<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[جنگ‌های اعراب جاهلی (مقاله)|جنگ‌های اعراب جاهلی]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۲۶۹-۲۷۰.</ref>.


== ایام العرب ==
== ایام العرب ==
* با نگاهی کلی به جنگ‌های [[جاهلی]]، می‌توان "ایام العرب" را به چهار دسته تقسیم کرد<ref>احمد جاد المولی، ایام العرب فی الجاهلیه، ص۴۰۱-۴۰۵.</ref>:
با نگاهی کلی به جنگ‌های [[جاهلی]]، می‌توان "ایام العرب" را به چهار دسته تقسیم کرد<ref>احمد جاد المولی، ایام العرب فی الجاهلیه، ص۴۰۱-۴۰۵.</ref>:
# ایام العرب و الفرس - شامل دو [[جنگ]] "یوم ذی‌قار" و "یوم الصفقه" است. [[یوم]] الصفقه، نبردی بود بین [[باذان]]، عامل [[پرویز بن هرمز]]، شاه [[ایران]] در [[یمن]] و برخی [[قبایل یمن]] از جمله [[بنی‌تمیم]] که سرانجام با [[شکست]] [[اعراب]] خاتمه یافت-<ref>عزالدین ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۱، ص۶۲۰.</ref>؛
# ایام العرب و الفرس - شامل دو [[جنگ]] "یوم ذی‌قار" و "یوم الصفقه" است. [[یوم]] الصفقه، نبردی بود بین [[باذان]]، عامل [[پرویز بن هرمز]]، شاه [[ایران]] در [[یمن]] و برخی [[قبایل یمن]] از جمله [[بنی‌تمیم]] که سرانجام با [[شکست]] [[اعراب]] خاتمه یافت-<ref>عزالدین ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۱، ص۶۲۰.</ref>؛
# جنگ‌های قحطانیان با هم، مثل "یوم الکلاب" اول و دوم، "یوم البردان"، "عین أباغ" و "أیام [[اوس]] و خزرج"؛
# جنگ‌های قحطانیان با هم، مثل "یوم الکلاب" اول و دوم، "یوم البردان"، "عین أباغ" و "أیام [[اوس]] و خزرج"؛
خط ۳۰: خط ۳۸:


== ویژگی‌های مشترک جنگ‌های [[جاهلی]] ==
== ویژگی‌های مشترک جنگ‌های [[جاهلی]] ==
* نکته درخور توجه اینکه به [[دلیل]] بدوی بودن، غالب جنگ‌های [[جاهلی]] بین [[قبایل عدنانی]] صورت گرفته است تا [[قبایل قحطانی]]. این [[جنگ‌ها]]، به لحاظ شدت و اهمیت متفاوت بوده‌اند؛ اما همگی ویژگی مشابهی داشتند، و آن دمیدن [[روح]] [[فخر]] و [[انتقام]] در کالبد [[قبیله]] بود. آن‌گاه که جنگجویان، تیغ می‌کشیدند، [[شاعران]]، در پس ایشان [[حماسه‌ها]] می‌سرودند و دلیران را به [[قتل]] و [[غارت]] فرامی خواندند. این گونه، داستان آن ایام و کینه‌ورزی‌هایشان، در حافظه [[قبیله]] جاودانه شد، و در پیروزی‌ها بدان [[افتخار]] می‌کردند و در شکست‌ها مترصد [[انتقام]] می‌شدند<ref>این بخش از مقاله نیز برگرفته‌ای است از کتب مختلف ایام العرب، الکامل، عقد الفرید و....</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[جنگ‌های اعراب جاهلی (مقاله)|جنگ‌های اعراب جاهلی]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۲۷۰-۲۷۱.</ref>.
نکته درخور توجه اینکه به [[دلیل]] بدوی بودن، غالب جنگ‌های [[جاهلی]] بین [[قبایل عدنانی]] صورت گرفته است تا [[قبایل قحطانی]]. این [[جنگ‌ها]]، به لحاظ شدت و اهمیت متفاوت بوده‌اند؛ اما همگی ویژگی مشابهی داشتند، و آن دمیدن [[روح]] [[فخر]] و [[انتقام]] در کالبد [[قبیله]] بود. آن‌گاه که جنگجویان، تیغ می‌کشیدند، [[شاعران]]، در پس ایشان [[حماسه‌ها]] می‌سرودند و دلیران را به [[قتل]] و [[غارت]] فرامی خواندند. این گونه، داستان آن ایام و کینه‌ورزی‌هایشان، در حافظه [[قبیله]] جاودانه شد، و در پیروزی‌ها بدان [[افتخار]] می‌کردند و در شکست‌ها مترصد [[انتقام]] می‌شدند<ref>این بخش از مقاله نیز برگرفته‌ای است از کتب مختلف ایام العرب، الکامل، عقد الفرید و....</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[جنگ‌های اعراب جاهلی (مقاله)|جنگ‌های اعراب جاهلی]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۲۷۰-۲۷۱.</ref>.


== تعداد جنگ‌های [[جاهلی]] ==
== تعداد جنگ‌های [[جاهلی]] ==
* جنگ‌های آنان، زیاد و از حد و حصر خارج است؛ زیرا به اقتضای وضع دشوار [[زندگی]] در [[عربستان]]، [[بادیه‌نشینان]]، [[معیشت]] خود را غالباً از راه تهاجم و [[غارت]] تأمین می‌کردند و [[حیات]] اقتصادی‌شان در [[حقیقت]] [[قائم]] به [[جنگ]] بود. شمار این ایام را از ۷۵۰ تا ۱۷۰۰ [[یوم]] برشمرده‌اند که [[اخبار]] همه آنها باقی نمانده است. تنها [[اخبار]] آن دسته از ایامی که حدود ۱۵۰ سال پیش از [[اسلام]] اتفاق افتاده، موجود است. ترتیب، [[تاریخی]] این [[جنگ‌ها]] نیز واضح نیست و به سبب نگاه تفاخرآمیز [[اعراب جاهلی]] به آنها، چه بسا درباره آن [[مبالغه]] نیز می‌کردند؛ از هیمن رو، [[اخبار]] آنها [[اطمینان]] و [[وثاقت]] [[تاریخی]] چندانی ندارد<ref>عمر فروخ، تاریخ الجاهلیه، ص۱۴۷.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[جنگ‌های اعراب جاهلی (مقاله)|جنگ‌های اعراب جاهلی]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۲۷۱.</ref>.
جنگ‌های آنان، زیاد و از حد و حصر خارج است؛ زیرا به اقتضای وضع دشوار [[زندگی]] در [[عربستان]]، [[بادیه‌نشینان]]، [[معیشت]] خود را غالباً از راه تهاجم و [[غارت]] تأمین می‌کردند و [[حیات]] اقتصادی‌شان در [[حقیقت]] [[قائم]] به [[جنگ]] بود. شمار این ایام را از ۷۵۰ تا ۱۷۰۰ [[یوم]] برشمرده‌اند که [[اخبار]] همه آنها باقی نمانده است. تنها [[اخبار]] آن دسته از ایامی که حدود ۱۵۰ سال پیش از [[اسلام]] اتفاق افتاده، موجود است. ترتیب، [[تاریخی]] این [[جنگ‌ها]] نیز واضح نیست و به سبب نگاه تفاخرآمیز [[اعراب جاهلی]] به آنها، چه بسا درباره آن [[مبالغه]] نیز می‌کردند؛ از هیمن رو، [[اخبار]] آنها [[اطمینان]] و [[وثاقت]] [[تاریخی]] چندانی ندارد<ref>عمر فروخ، تاریخ الجاهلیه، ص۱۴۷.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[جنگ‌های اعراب جاهلی (مقاله)|جنگ‌های اعراب جاهلی]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۲۷۱.</ref>.


== [[جایگاه]] ایام العرب ==
== [[جایگاه]] ایام العرب ==
خط ۵۵: خط ۶۳:
== منابع ==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
* [[پرونده:42439.jpg|22px]] [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[جنگ‌های اعراب جاهلی (مقاله)|جنگ‌های اعراب جاهلی]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱''']]
# [[پرونده:42439.jpg|22px]] [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[جنگ‌های اعراب جاهلی (مقاله)|جنگ‌های اعراب جاهلی]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}


خط ۶۱: خط ۶۹:
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:امام علی]]
[[رده:جاهلیت]]
[[رده:جعفر بن ابی‌طالب]]
۱۱۱٬۸۲۶

ویرایش