اقسام شناخت: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-==منابع== * +==منابع== {{منابع}} * ))
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط
| موضوع مرتبط = شناخت
| عنوان مدخل  =
| مداخل مرتبط =
| پرسش مرتبط  =
}}


{{نبوت}}
== مقدمه ==
<div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
[[شناخت]] [[انسان]] از گذر ملاک‌هایی تقسیم‌پذیر است. یکی از این ملاک‌ها، چگونگی حصول است‌ که [[شناخت]] را به چهار گونه تقسیم می‌کند:
<div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[اقسام شناخت در قرآن]] - [[اقسام شناخت در حدیث]] - [[اقسام شناخت در نهج البلاغه]] - [[اقسام شناخت در معارف دعا و زیارات]] - [[اقسام شناخت در کلام اسلامی]] - [[اقسام شناخت در عرفان اسلامی]]</div>
# '''[[شناخت]] سطحی یا عمومی:''' شناختی است که [[انسان]] از پیرامون خود با حواس ظاهری حاصل کند و آسان‌ترین و عمومی‌ترین گونه [[شناخت]] است<ref>شناخت‌، ۳۳.</ref>.
<div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[اقسام شناخت (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
# '''[[شناخت]] [[علمی]]:''' شناختی است که حصول آن [[نیازمند]] آموزش‌ها و اسبابی ویژه است. این گونه [[شناخت]] در دسترس همگان نیست و دارای ویژگی‌هایی از این قرار است:
## با امور عینی هماهنگ است؛
## امور خارجی را توضیح می‌دهد؛
## از روش استدلالی بهره‌مند است؛
## اصول و مفاهیم کلی را مطرح می‌کند و مشاهدات را طبقه‌بندی می‌سازد و رابطه پدیده‌ها را بر می‌تاباند؛
## برآیند آن دانشی نو به [[انسان]] می‌دهد؛
## از گذر پژوهش روشمند و منظم حاصل می‌آید؛
## کیفیت پدیده‌ها را به صورت کمی مشخص می‌سازد<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 88.</ref>.
# '''[[شناخت]] [[فلسفی]]:''' شناختی است که بر [[تعقل]] و تحلیل‌های [[عقلی]] [[استوار]] است و کمتر از حواس ظاهری و ابزار مادی [[شناخت]] بهره می‌برد. در [[شناخت]] [[فلسفی]]، هر چه ذهن [[آدمی]] ورزیده‌تر باشد، نتیجه کوشش‌هایش به قطع و [[یقین]] نزدیک‌تر است.
# '''[[شناخت]] [[عرفانی]]:''' شناختی است که با ابزار [[قلب]] و [[شهود]] و [[الهام]] پدید می‌آید و حقایقی را به ادارک [[انسان]] می‌آورد که با [[حس]] و [[عقل]] فراچنگ نمی‌آیند<ref>جهان بینی و شناخت‌، ۶۵.</ref>.


==مقدمه==
یکی دیگر از ملاک‌ها، راه حصول است‌ که [[شناخت]] را بر پنج گونه تقسیم می‌کند:
*[[شناخت]] [[انسان]] از گذر ملاک‌هایی تقسیم‌پذیر است. یکی از این ملاک‌ها، چگونگی حصول است‌ که [[شناخت]] را به چهار گونه تقسیم می‌کند:
# '''[[شناخت]] مستقیم:''' شناختی است که از گذر ارتباط مستقیم با شی‌ء خارجی پدید می‌آید.
#'''[[شناخت]] سطحی یا عمومی:''' شناختی است که [[انسان]] از پیرامون خود با حواس ظاهری حاصل کند و آسان‌ترین و عمومی‌ترین گونه [[شناخت]] است<ref>شناخت‌، ۳۳.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 88.</ref>.
# '''[[شناخت]] غیر مستقیم یا آیینه‌ای:''' این گونه [[شناخت]] آن گاه پدید می‌آید که [[انسان]] در چیزی نظر می‌کند و صورت شیئی دیگر را همزمان به رؤیت می‌آورد و آن را باز می‌شناسد. این [[شناخت]] برای نفس‌شناسی و [[خداشناسی]] روی می‌دهد. در اینجا مراد از "رؤیت" رؤیت [[باطنی]] است نه ظاهری.
#'''[[شناخت]] [[علمی]]:''' شناختی است که حصول آن [[نیازمند]] آموزش‌ها و اسبابی ویژه است. این گونه [[شناخت]] در دسترس همگان نیست و دارای ویژگی‌هایی از این قرار است:
# '''[[شناخت]] آیه‌ای:''' شناسنده در این گونه [[شناخت]]، با دقت در آثار و نشانه‌های شی‌ء، به آن [[علم]] پیدا می‌کند؛ مثلًا اثری مکتوب از دانشمندی را می‌خواند و به [[اندیشه]] او راه می‌یابد؛ چنان که با مطالعه کتاب‌ قانون‌ می‌توان از [[اندیشه]] و نبوغ بوعلی سینا در طب [[آگاه]] شد<ref>جهان بینی و شناخت‌، ۷۹.</ref>.
##با امور عینی هماهنگ است؛
# '''[[شناخت]] فطری:''' شناختی است که در [[سرشت]] [[انسان]] ریشه دارد و در حصول آن هیچ یک از ابزارها و عوامل متعارف [[شناخت]] دخیل نیستند<ref>شناخت به زبان‌، ۲۰.</ref>.
##امور خارجی را توضیح می‌دهد؛
# '''[[شناخت]] الهامی یا افاضی:''' شناختی است که برخاسته از عوامل غیبی [[وحی]]، [[الهام]] و اشراق است.
##از روش استدلالی بهره‌مند است؛
##اصول و مفاهیم کلی را مطرح می‌کند و مشاهدات را طبقه‌بندی می‌سازد و رابطه پدیده‌ها را بر می‌تاباند؛
##برآیند آن دانشی نو به [[انسان]] می‌دهد؛
##از گذر [[پژوهش]] روشمند و منظم حاصل می‌آید؛
##کیفیت پدیده‌ها را به صورت کمی مشخص می‌سازد<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 88.</ref>.
#'''[[شناخت]] [[فلسفی]]:''' شناختی است که بر [[تعقل]] و تحلیل‌های [[عقلی]] [[استوار]] است و کمتر از حواس ظاهری و ابزار مادی [[شناخت]] بهره می‌برد. در [[شناخت]] [[فلسفی]]، هر چه ذهن [[آدمی]] ورزیده‌تر باشد، نتیجه کوشش‌هایش به قطع و [[یقین]] نزدیک‌تر است.
#'''[[شناخت]] [[عرفانی]]:''' شناختی است که با ابزار [[قلب]] و [[شهود]] و [[الهام]] پدید می‌آید و حقایقی را به ادارک [[انسان]] می‌آورد که با [[حس]] و [[عقل]] فراچنگ نمی‌آیند<ref>جهان بینی و شناخت‌، ۶۵.</ref>.
*یکی دیگر از ملاک‌ها، راه حصول است‌ که [[شناخت]] را بر پنج گونه تقسیم می‌کند:
#'''[[شناخت]] مستقیم:''' شناختی است که از گذر [[ارتباط مستقیم]] با شی‌ء خارجی پدید می‌آید.
#'''[[شناخت]] غیر مستقیم یا آیینه‌ای:''' این گونه [[شناخت]] آن گاه پدید می‌آید که [[انسان]] در چیزی نظر می‌کند و صورت شیئی دیگر را همزمان به رؤیت می‌آورد و آن را باز می‌شناسد. این [[شناخت]] برای نفس‌شناسی و [[خداشناسی]] روی می‌دهد. در اینجا مراد از "رؤیت" رؤیت [[باطنی]] است نه ظاهری.
#'''[[شناخت]] آیه‌ای:''' شناسنده در این گونه [[شناخت]]، با دقت در آثار و نشانه‌های شی‌ء، به آن [[علم]] پیدا می‌کند؛ مثلًا اثری مکتوب از دانشمندی را می‌خواند و به [[اندیشه]] او راه می‌یابد؛ چنان که با مطالعه کتاب‌ قانون‌ می‌توان از [[اندیشه]] و نبوغ بوعلی سینا در طب [[آگاه]] شد<ref>جهان بینی و شناخت‌، ۷۹.</ref>.
#'''[[شناخت]] فطری:''' شناختی است که در [[سرشت]] [[انسان]] ریشه دارد و در حصول آن هیچ یک از ابزارها و عوامل متعارف [[شناخت]] دخیل نیستند<ref>شناخت به زبان‌، ۲۰.</ref>.
#'''[[شناخت]] الهامی یا افاضی:''' شناختی است که برخاسته از عوامل غیبی [[وحی]]، [[الهام]] و [[اشراق]] است.
*ملاک دیگر تقسیم [[شناخت]]، واقع‌نمایی است؛ بر این اساس، [[شناخت]] بر گونه‌های زیر است<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 88-89.</ref>:
#'''[[شناخت]] شکی:''' شناختی است که احتمال تطبیق و عدم تطبیق آن با واقع برابر است.
#'''[[شناخت وهمی]]:''' شناختی است که احتمال عدم واقع‌نمایی‌اش بیشتر از واقع‌نمایی است<ref>المنطق‌، ۱/ ۱۸.</ref>.
#'''[[شناخت]] ظنی:''' شناختی است که احتمال واقع‌نمایی‌اش بیشتر از عدم واقع‌نمایی آن است.
#'''[[شناخت]] یقینی:''' شناختی است که به قطع و یقیین با واقع مطابق است و احتمال نادرستی‌اش نمی‌رود<ref>المنطق‌، ۱/ ۱۸.</ref>.
*در تقسیمی دیگر، [[شناخت]] [[انسان]] یا از راه [[پژوهش]] و بررسی خود او فراهم می‌آید که آن را "[[شناخت]] اجتهادی" می‌نامند و یا به [[پیروی]] از [[پژوهش]] و بررسی کسی دیگر پدید می‌آید که آن را "[[شناخت]] تقلیدی" می‌گویند<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 89-90.</ref>.


==منابع==
ملاک دیگر تقسیم [[شناخت]]، واقع‌نمایی است؛ بر این اساس، [[شناخت]] بر گونه‌های زیر است:
# '''[[شناخت]] شکی:''' شناختی است که احتمال تطبیق و عدم تطبیق آن با واقع برابر است.
# '''شناخت وهمی:''' شناختی است که احتمال عدم واقع‌نمایی‌اش بیشتر از واقع‌نمایی است<ref>المنطق‌، ۱/ ۱۸.</ref>.
# '''[[شناخت]] ظنی:''' شناختی است که احتمال واقع‌نمایی‌اش بیشتر از عدم واقع‌نمایی آن است.
# '''[[شناخت]] یقینی:''' شناختی است که به قطع و یقیین با واقع مطابق است و احتمال نادرستی‌اش نمی‌رود<ref>المنطق‌، ۱/ ۱۸.</ref>.
* در تقسیمی دیگر، [[شناخت]] [[انسان]] یا از راه پژوهش و بررسی خود او فراهم می‌آید که آن را "[[شناخت]] اجتهادی" می‌نامند و یا به [[پیروی]] از پژوهش و بررسی کسی دیگر پدید می‌آید که آن را "[[شناخت]] تقلیدی" می‌گویند<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۸۸-۹۰.</ref>.
 
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
* [[پرونده:1414.jpg|22px]] [[فرهنگ شیعه (کتاب)|پژوهشکده علوم اسلامی امام صادق (ع)، '''فرهنگ شیعه''']]
# [[پرونده:1414.jpg|22px]] [[فرهنگ شیعه (کتاب)|پژوهشکده علوم اسلامی امام صادق (ع)، '''فرهنگ شیعه''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}


==جستارهای وابسته==
== پانویس ==
* [[اقسام شناخت]]
 
==پانویس==
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:مدخل]]
[[رده:شناخت]]
[[رده:اقسام شناخت]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۳۱ مهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۴۸

مقدمه

شناخت انسان از گذر ملاک‌هایی تقسیم‌پذیر است. یکی از این ملاک‌ها، چگونگی حصول است‌ که شناخت را به چهار گونه تقسیم می‌کند:

  1. شناخت سطحی یا عمومی: شناختی است که انسان از پیرامون خود با حواس ظاهری حاصل کند و آسان‌ترین و عمومی‌ترین گونه شناخت است[۱].
  2. شناخت علمی: شناختی است که حصول آن نیازمند آموزش‌ها و اسبابی ویژه است. این گونه شناخت در دسترس همگان نیست و دارای ویژگی‌هایی از این قرار است:
    1. با امور عینی هماهنگ است؛
    2. امور خارجی را توضیح می‌دهد؛
    3. از روش استدلالی بهره‌مند است؛
    4. اصول و مفاهیم کلی را مطرح می‌کند و مشاهدات را طبقه‌بندی می‌سازد و رابطه پدیده‌ها را بر می‌تاباند؛
    5. برآیند آن دانشی نو به انسان می‌دهد؛
    6. از گذر پژوهش روشمند و منظم حاصل می‌آید؛
    7. کیفیت پدیده‌ها را به صورت کمی مشخص می‌سازد[۲].
  3. شناخت فلسفی: شناختی است که بر تعقل و تحلیل‌های عقلی استوار است و کمتر از حواس ظاهری و ابزار مادی شناخت بهره می‌برد. در شناخت فلسفی، هر چه ذهن آدمی ورزیده‌تر باشد، نتیجه کوشش‌هایش به قطع و یقین نزدیک‌تر است.
  4. شناخت عرفانی: شناختی است که با ابزار قلب و شهود و الهام پدید می‌آید و حقایقی را به ادارک انسان می‌آورد که با حس و عقل فراچنگ نمی‌آیند[۳].

یکی دیگر از ملاک‌ها، راه حصول است‌ که شناخت را بر پنج گونه تقسیم می‌کند:

  1. شناخت مستقیم: شناختی است که از گذر ارتباط مستقیم با شی‌ء خارجی پدید می‌آید.
  2. شناخت غیر مستقیم یا آیینه‌ای: این گونه شناخت آن گاه پدید می‌آید که انسان در چیزی نظر می‌کند و صورت شیئی دیگر را همزمان به رؤیت می‌آورد و آن را باز می‌شناسد. این شناخت برای نفس‌شناسی و خداشناسی روی می‌دهد. در اینجا مراد از "رؤیت" رؤیت باطنی است نه ظاهری.
  3. شناخت آیه‌ای: شناسنده در این گونه شناخت، با دقت در آثار و نشانه‌های شی‌ء، به آن علم پیدا می‌کند؛ مثلًا اثری مکتوب از دانشمندی را می‌خواند و به اندیشه او راه می‌یابد؛ چنان که با مطالعه کتاب‌ قانون‌ می‌توان از اندیشه و نبوغ بوعلی سینا در طب آگاه شد[۴].
  4. شناخت فطری: شناختی است که در سرشت انسان ریشه دارد و در حصول آن هیچ یک از ابزارها و عوامل متعارف شناخت دخیل نیستند[۵].
  5. شناخت الهامی یا افاضی: شناختی است که برخاسته از عوامل غیبی وحی، الهام و اشراق است.

ملاک دیگر تقسیم شناخت، واقع‌نمایی است؛ بر این اساس، شناخت بر گونه‌های زیر است:

  1. شناخت شکی: شناختی است که احتمال تطبیق و عدم تطبیق آن با واقع برابر است.
  2. شناخت وهمی: شناختی است که احتمال عدم واقع‌نمایی‌اش بیشتر از واقع‌نمایی است[۶].
  3. شناخت ظنی: شناختی است که احتمال واقع‌نمایی‌اش بیشتر از عدم واقع‌نمایی آن است.
  4. شناخت یقینی: شناختی است که به قطع و یقیین با واقع مطابق است و احتمال نادرستی‌اش نمی‌رود[۷].
  • در تقسیمی دیگر، شناخت انسان یا از راه پژوهش و بررسی خود او فراهم می‌آید که آن را "شناخت اجتهادی" می‌نامند و یا به پیروی از پژوهش و بررسی کسی دیگر پدید می‌آید که آن را "شناخت تقلیدی" می‌گویند[۸].

منابع

پانویس

  1. شناخت‌، ۳۳.
  2. فرهنگ شیعه، ص 88.
  3. جهان بینی و شناخت‌، ۶۵.
  4. جهان بینی و شناخت‌، ۷۹.
  5. شناخت به زبان‌، ۲۰.
  6. المنطق‌، ۱/ ۱۸.
  7. المنطق‌، ۱/ ۱۸.
  8. فرهنگ شیعه، ص ۸۸-۹۰.