آفرینش انسان در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-==منابع== +== منابع ==))
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{امامت}}
{{مدخل مرتبط
<div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث '''[[آفرینش انسان]]''' است. "'''[[آفرینش انسان]]'''" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
| موضوع مرتبط = آفرینش انسان
<div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[آفرینش انسان در قرآن]] - [[آفرینش انسان در حدیث]] - [[آفرینش انسان در نهج البلاغه]] - [[آفرینش انسان در کلام اسلامی]] - [[آفرینش انسان در معارف دعا و زیارات]] - [[آفرینش انسان در معارف و سیره رضوی]]</div>
| عنوان مدخل  = آفرینش انسان
<div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[آفرینش انسان (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
| مداخل مرتبط = [[آفرینش انسان در قرآن]] - [[آفرینش انسان در کلام اسلامی]] - [[آفرینش انسان در نهج البلاغه]] - [[آفرینش انسان در معارف و سیره علوی]] - [[آفرینش انسان در معارف و سیره رضوی]]
| پرسش مرتبط  =
}}


==[[آفرینش آدم]] از [[خاک]]==
== [[آفرینش آدم]] از [[خاک]] ==
آیاتی از [[قرآن]] که به موضوع [[آفرینش آدم]] پرداخته، [[خلقت]] او را از [[خاک]]<ref>{{متن قرآن|إِنَّ مَثَلَ عِيسَى عِندَ اللَّهِ كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِن تُرَابٍ ثُمَّ قَالَ لَهُ كُن فَيَكُونُ}}؛ سوره آل عمران، آیه ۵۹.</ref>، [[گِل]]<ref>{{متن قرآن|الَّذِي أَحْسَنَ كُلَّ شَيْءٍ خَلَقَهُ وَبَدَأَ خَلْقَ الإِنسَانِ مِن طِينٍ}}؛ سوره سجده، آیه: ۷.</ref>، [[گِل]] چسبنده<ref>{{متن قرآن|فَاسْتَفْتِهِمْ أَهُمْ أَشَدُّ خَلْقًا أَم مَّنْ خَلَقْنَا إِنَّا خَلَقْنَاهُم مِّن طِينٍ لّازِبٍ}}؛ سوره صافات، آیه ۱۱.</ref>، [[گِل]] خشک<ref>{{متن قرآن|وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلائِكَةِ إِنِّي خَالِقٌ بَشَرًا مِّن صَلْصَالٍ مِّنْ حَمَإٍ مَّسْنُونٍ}}؛ سوره حجر، آیه: ۲۸.</ref>، عصاره [[گِل]]<ref>{{متن قرآن|وَلَقَدْ خَلَقْنَا الإِنسَانَ مِن سُلالَةٍ مِّن طِينٍ }}؛ سوره مؤمنون، آیه: ۱۲.</ref> و [[گِل]] سیاه و بدبو<ref>{{متن قرآن|وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلائِكَةِ إِنِّي خَالِقٌ بَشَرًا مِّن صَلْصَالٍ مِّنْ حَمَإٍ مَّسْنُونٍ }}؛ سوره حجر، آیه: ۲۸.</ref> گزارش کرده است.
آیاتی از [[قرآن]] که به موضوع [[آفرینش آدم]] پرداخته، [[خلقت]] او را از [[خاک]]<ref>{{متن قرآن|إِنَّ مَثَلَ عِيسَى عِندَ اللَّهِ كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِن تُرَابٍ ثُمَّ قَالَ لَهُ كُن فَيَكُونُ}}؛ سوره آل عمران، آیه ۵۹.</ref>، [[گِل]]<ref>{{متن قرآن|الَّذِي أَحْسَنَ كُلَّ شَيْءٍ خَلَقَهُ وَبَدَأَ خَلْقَ الإِنسَانِ مِن طِينٍ}}؛ سوره سجده، آیه: ۷.</ref>، [[گِل]] چسبنده<ref>{{متن قرآن|فَاسْتَفْتِهِمْ أَهُمْ أَشَدُّ خَلْقًا أَم مَّنْ خَلَقْنَا إِنَّا خَلَقْنَاهُم مِّن طِينٍ لّازِبٍ}}؛ سوره صافات، آیه ۱۱.</ref>، [[گِل]] خشک<ref>{{متن قرآن|وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلائِكَةِ إِنِّي خَالِقٌ بَشَرًا مِّن صَلْصَالٍ مِّنْ حَمَإٍ مَّسْنُونٍ}}؛ سوره حجر، آیه: ۲۸.</ref>، عصاره [[گِل]]<ref>{{متن قرآن|وَلَقَدْ خَلَقْنَا الإِنسَانَ مِن سُلالَةٍ مِّن طِينٍ }}؛ سوره مؤمنون، آیه: ۱۲.</ref> و [[گِل]] سیاه و بدبو<ref>{{متن قرآن|وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلائِكَةِ إِنِّي خَالِقٌ بَشَرًا مِّن صَلْصَالٍ مِّنْ حَمَإٍ مَّسْنُونٍ }}؛ سوره حجر، آیه: ۲۸.</ref> گزارش کرده است.


[[طبرسی]] می‌گوید: اصل [[آدم]] از [[خاک]] بود: {{متن قرآن|خَلَقَهُ مِنْ تُرَابٍ}}<ref>«او را از خاک آفرید» سوره آل عمران، آیه ۵۹.</ref>؛ سپس آن را [[گِل]] کرد: {{متن قرآن|خَلَقْتَهُ مِنْ طِينٍ}}<ref>«او را از گل آفریده‌ای» سوره اعراف، آیه ۱۲.</ref>؛ آن گاه [[گِل]] را رها ساخت تا رنگش تغییر یافت و [[سست]] و نرم شد: {{متن قرآن|مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ}}<ref>«از گلی خشک برآمده از لایی بویناک» سوره حجر، آیه ۲۶.</ref> و آن را واگذاشت تا خشک شود : {{متن قرآن|مِنْ صَلْصَالٍ كَالْفَخَّارِ}}<ref>«از گلی خشک چون سفال...» سوره الرحمن، آیه ۱۴.</ref>؛ پس بین [[آیات]]، تنافی وجود ندارد؛ چرا که حالت‌های گوناگون [[آفرینش]] را بیان می‌کند<ref>مجمع البیان، ج ۶، ص ۵۱۶؛ فتح القدیر، ج ۳، ص ۱۳۰.</ref>.
[[طبرسی]] می‌گوید: اصل [[آدم]] از [[خاک]] بود: {{متن قرآن|خَلَقَهُ مِنْ تُرَابٍ}}<ref>«او را از خاک آفرید» سوره آل عمران، آیه ۵۹.</ref>؛ سپس آن را [[گِل]] کرد: {{متن قرآن|خَلَقْتَهُ مِنْ طِينٍ}}<ref>«او را از گل آفریده‌ای» سوره اعراف، آیه ۱۲.</ref>؛ آن گاه [[گِل]] را رها ساخت تا رنگش تغییر یافت و [[سست]] و نرم شد: {{متن قرآن|مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ}}<ref>«از گلی خشک برآمده از لایی بویناک» سوره حجر، آیه ۲۶.</ref> و آن را واگذاشت تا خشک شود: {{متن قرآن|مِنْ صَلْصَالٍ كَالْفَخَّارِ}}<ref>«از گلی خشک چون سفال...» سوره الرحمن، آیه ۱۴.</ref>؛ پس بین [[آیات]]، تنافی وجود ندارد؛ چرا که حالت‌های گوناگون [[آفرینش]] را بیان می‌کند<ref>مجمع البیان، ج ۶، ص ۵۱۶؛ فتح القدیر، ج ۳، ص ۱۳۰.</ref>.


از برخی [[روایات]] استفاده می‌شود که [[آدم]] را از آمیختن [[خاک]] سفید، سیاه، سرخ، زرد و... و خاک شور و شیرین و [[خشن]] و نرم و... آفریده‌اند؛ از همین رو، [[فرزندان]] وی در رنگ و [[ویژگی‌های اخلاقی]] با یک دیگر تفاوت دارند<ref>جامع البیان، مج ۱، ج ۱، ص ۳۰۸؛ التبیان، ج ۱، ص ۱۳۶؛ بحارالانوار، ج ۱۱، ص ۱۰۱، ح ۶.</ref>.
از برخی [[روایات]] استفاده می‌شود که [[آدم]] را از آمیختن [[خاک]] سفید، سیاه، سرخ، زرد و... و خاک شور و شیرین و [[خشن]] و نرم و... آفریده‌اند؛ از همین رو، [[فرزندان]] وی در رنگ و [[ویژگی‌های اخلاقی]] با یک دیگر تفاوت دارند<ref>جامع البیان، مج ۱، ج ۱، ص ۳۰۸؛ التبیان، ج ۱، ص ۱۳۶؛ بحارالانوار، ج ۱۱، ص ۱۰۱، ح ۶.</ref>.


در رمز [[آفرینش آدم]] از [[خاک]] می‌توان گفت: چون غرض از [[آفرینش انسان]]، ایجاد کوْن (وجود) جامعی بود که مشتمل بر همه حضرات [[خمس]] و عوالم کلیه باشد، وجود [[آدم]] {{ع}} باید حضرت [[شهادت]] مطلقه را که همان [[عالم حسی]] است نیز در بگیرد<ref>شرح فصوص الحکم، ص ۸۹.</ref>. وجوه دیگری در رمز [[آفرینش آدم]] {{ع}} از [[خاک]] ذکر شده است؛ مانند اینکه:
در رمز [[آفرینش آدم]] از [[خاک]] می‌توان گفت: چون غرض از [[آفرینش انسان]]، ایجاد کوْن (وجود) جامعی بود که مشتمل بر همه حضرات [[خمس]] و عوالم کلیه باشد، وجود [[آدم]] {{ع}} باید حضرت [[شهادت]] مطلقه را که همان [[عالم حسی]] است نیز در بگیرد<ref>شرح فصوص الحکم، ص ۸۹.</ref>. وجوه دیگری در رمز [[آفرینش آدم]] {{ع}} از [[خاک]] ذکر شده است؛ مانند اینکه:
#[[متواضع]] باشد؛
# [[متواضع]] باشد؛
#ستار باشد؛
# ستار باشد؛
#با [[زمین]] که در آن [[خلیفه]] است، ارتباط و سنخیت بیش تری داشته باشد؛
# با [[زمین]] که در آن [[خلیفه]] است، ارتباط و سنخیت بیش تری داشته باشد؛
#[[قدرت خدا]] ظاهر شود<ref>التفسیر الکبیر، ج ۸، ص ۸۰.</ref>.<ref>[[علی احمد ناصح|ناصح، علی احمد]]، [[آدم - ناصح (مقاله)|مقاله «آدم»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱، ص ۱۲۷.</ref>
# [[قدرت خدا]] ظاهر شود<ref>التفسیر الکبیر، ج ۸، ص ۸۰.</ref><ref>[[علی احمد ناصح|ناصح، علی احمد]]، [[آدم - ناصح (مقاله)|مقاله «آدم»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱، ص ۱۲۷.</ref>


==تسویه [[آدم]] و دمیدن [[روح]] در او==
== تسویه [[آدم]] و دمیدن [[روح]] در او ==
در سوره حجر، آیه ۲۹ و سوره ص، آیه ۷۲ آمده است: {{متن قرآن|فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَنَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِينَ}}<ref>«پس هنگامی که او را باندام برآوردم و در او از روان خویش دمیدم، برای او به فروتنی در افتید!» سوره حجر، آیه ۲۹.</ref>. تسویه به معنای [[آفرینش]] جوارح، اندام و تصویر صورت انسانی [[آدم]] و مهیا ساختن جسم او برای پذیرفتن [[روح]] است و تسویه [[بشر]] از گل و صلصال، آماده ساختن جسم او برای پذیرش [[روح]] است، و روحی که در [[بدن]] [[آدم]] دمیده شده، موجودی مستقل به شمار می‌رود که هنگام تعلق آن به [[بدن]]، با [[بدن]] نوعی [[اتحاد]] و هنگام مفارقت از [[بدن]]، [[استقلال]] دارد. اضافه [[روح]] به [[پروردگار]]، از نوع اضافه مِلکی است که با [[هدف]] [[تکریم]] و نکوداشتِ [[انسان]]، صورت گرفته است<ref>المیزان، ج ۱۲، ص ۱۵۴ و ۱۵۵.</ref>. گفته شده: دمیدن [[روح]] در این جا تمثیلی از اعطای [[زندگی]] به ماده‌ای است که پذیرای آن شده و در [[حقیقت]] دمیدنی در کار نبوده است<ref>روح المعانی، مج ۸، ج ۱۴، ص ۵۴.</ref>.
در سوره حجر، آیه ۲۹ و سوره ص، آیه ۷۲ آمده است: {{متن قرآن|فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَنَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِينَ}}<ref>«پس هنگامی که او را باندام برآوردم و در او از روان خویش دمیدم، برای او به فروتنی در افتید!» سوره حجر، آیه ۲۹.</ref>. تسویه به معنای [[آفرینش]] جوارح، اندام و تصویر صورت انسانی [[آدم]] و مهیا ساختن جسم او برای پذیرفتن [[روح]] است و تسویه [[بشر]] از گل و صلصال، آماده ساختن جسم او برای پذیرش [[روح]] است، و روحی که در [[بدن]] [[آدم]] دمیده شده، موجودی مستقل به شمار می‌رود که هنگام تعلق آن به [[بدن]]، با [[بدن]] نوعی [[اتحاد]] و هنگام مفارقت از [[بدن]]، [[استقلال]] دارد. اضافه [[روح]] به [[پروردگار]]، از نوع اضافه مِلکی است که با [[هدف]] [[تکریم]] و نکوداشتِ [[انسان]]، صورت گرفته است<ref>المیزان، ج ۱۲، ص ۱۵۴ و ۱۵۵.</ref>. گفته شده: دمیدن [[روح]] در این جا تمثیلی از اعطای [[زندگی]] به ماده‌ای است که پذیرای آن شده و در [[حقیقت]] دمیدنی در کار نبوده است<ref>روح المعانی، مج ۸، ج ۱۴، ص ۵۴.</ref>.


برخی با استفاده از ظاهر [[آیه]] {{متن قرآن|وَلَقَدْ خَلَقْنَاكُمْ ثُمَّ صَوَّرْنَاكُمْ ثُمَّ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ لَمْ يَكُنْ مِنَ السَّاجِدِينَ}}<ref>«و به راستی شما را آفریدیم و شما را چهره‌نگاری کردیم سپس به فرشتگان گفتیم: برای آدم فروتنی کنید! همه فروتنی کردند جز ابلیس که از فروتنان نبود» سوره اعراف، آیه ۱۱.</ref> و نیز {{متن قرآن| الَّذِي أَحْسَنَ كُلَّ شَيْءٍ خَلَقَهُ وَبَدَأَ خَلْقَ الإِنسَانِ مِن طِينٍ ثُمَّ جَعَلَ نَسْلَهُ مِن سُلالَةٍ مِّن مَّاء مَّهِينٍ ثُمَّ سَوَّاهُ وَنَفَخَ فِيهِ مِن رُّوحِهِ وَجَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالأَبْصَارَ وَالأَفْئِدَةَ قَلِيلا مَّا تَشْكُرُونَ}}<ref>سوره سجده، آیه: ۷-۹.</ref>؛ {{متن قرآن|هَلْ أَتَى عَلَى الإِنسَانِ حِينٌ مِّنَ الدَّهْرِ لَمْ يَكُن شَيْئًا مَّذْكُورًا }}<ref> آیا بر آدمی پاره‌ای از روزگار گذشت که چیزی سزیده یادکرد نبود؟؛ سوره انسان، آیه: ۱.</ref> میان [[آفرینش]] جسم [[آدمی]] و صورت‌بندی و دمیدن [[روح]] در وی، نوعی فاصله زمانی قائل شده‌اند<ref>المنار، ج ۸، ص ۳۲۹؛ نمونه، ج ۶، ص ۹۸ و ۹۹.</ref>.
برخی با استفاده از ظاهر [[آیه]] {{متن قرآن|وَلَقَدْ خَلَقْنَاكُمْ ثُمَّ صَوَّرْنَاكُمْ ثُمَّ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ لَمْ يَكُنْ مِنَ السَّاجِدِينَ}}<ref>«و به راستی شما را آفریدیم و شما را چهره‌نگاری کردیم سپس به فرشتگان گفتیم: برای آدم فروتنی کنید! همه فروتنی کردند جز ابلیس که از فروتنان نبود» سوره اعراف، آیه ۱۱.</ref> و نیز {{متن قرآن| الَّذِي أَحْسَنَ كُلَّ شَيْءٍ خَلَقَهُ وَبَدَأَ خَلْقَ الإِنسَانِ مِن طِينٍ ثُمَّ جَعَلَ نَسْلَهُ مِن سُلالَةٍ مِّن مَّاء مَّهِينٍ ثُمَّ سَوَّاهُ وَنَفَخَ فِيهِ مِن رُّوحِهِ وَجَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالأَبْصَارَ وَالأَفْئِدَةَ قَلِيلا مَّا تَشْكُرُونَ}}<ref>سوره سجده، آیه: ۷-۹.</ref>؛ {{متن قرآن|هَلْ أَتَى عَلَى الإِنسَانِ حِينٌ مِّنَ الدَّهْرِ لَمْ يَكُن شَيْئًا مَّذْكُورًا }}<ref> آیا بر آدمی پاره‌ای از روزگار گذشت که چیزی سزیده یادکرد نبود؟؛ سوره انسان، آیه: ۱.</ref> میان [[آفرینش]] جسم [[آدمی]] و صورت‌بندی و دمیدن [[روح]] در وی، نوعی فاصله زمانی قائل شده‌اند<ref>المنار، ج ۸، ص ۳۲۹؛ نمونه، ج ۶، ص ۹۸ و ۹۹.</ref>.


[[علامه طباطبایی]] با استفاده از [[آیه]] {{متن قرآن|وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي خَالِقٌ بَشَرًا مِنْ صَلْصَالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که پروردگارت به فرشتگان فرمود: من بر آنم بشری از گلی خشک برآمده از لایی بویناک، بیافرینم؛» سوره حجر، آیه ۲۸.</ref> و {{متن قرآن|فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَنَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِينَ}}<ref>«پس هنگامی که او را باندام برآوردم و در او از روان خویش دمیدم، برای او به فروتنی در افتید!» سوره حجر، آیه ۲۹.</ref> [[آفرینش]] تدریجی [[آدم]] را بعید ندانسته است؛ به این معنا که در مرحله اول، جمع اجزا، در مرحله دوم، تسویه و تنظیم آنها و در مرحله سوم، نفخ [[روح]] صورت پذیرفته باشد<ref>المیزان، ج ۱۲، ص ۱۵۴.</ref>.
[[علامه طباطبایی]] با استفاده از [[آیه]] {{متن قرآن|وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي خَالِقٌ بَشَرًا مِنْ صَلْصَالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که پروردگارت به فرشتگان فرمود: من بر آنم بشری از گلی خشک برآمده از لایی بویناک، بیافرینم؛» سوره حجر، آیه ۲۸.</ref> و {{متن قرآن|فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَنَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِينَ}}<ref>«پس هنگامی که او را باندام برآوردم و در او از روان خویش دمیدم، برای او به فروتنی در افتید!» سوره حجر، آیه ۲۹.</ref> [[آفرینش]] تدریجی [[آدم]] را بعید ندانسته است؛ به این معنا که در مرحله اول، جمع اجزا، در مرحله دوم، تسویه و تنظیم آنها و در مرحله سوم، نفخ [[روح]] صورت پذیرفته باشد<ref>المیزان، ج ۱۲، ص ۱۵۴.</ref>.


[[ابن عباس]] می‌گوید: چون [[خداوند]] جسم [[آدم]] را آفرید، چهل سال در مکانی میان [[مکه]] و طایف بر همان حال بود و [[روح]] در آن دمیده نشده بود و به تعبیر [[قرآن]] شیء بود؛ ولی قابل ذکر نبود: {{متن قرآن|هَلْ أَتَى عَلَى الإِنسَانِ حِينٌ مِّنَ الدَّهْرِ لَمْ يَكُن شَيْئًا مَّذْكُورًا}}<ref> آیا بر آدمی پاره‌ای از روزگار گذشت که چیزی سزیده یادکرد نبود؟؛ سوره انسان، آیه: ۱.</ref> به [[نقلی]] دیگر، چهل سال به صورت «طین»، چهل سال {{متن قرآن|حَمَإٍ مَسْنُونٍ}} و چهل سال به صورت {{متن قرآن|صَلْصَالٍ}} بر وی گذشت و آن گاه در او [[روح]] دمیده شد<ref>ماوردی، ج ۶، ص ۱۶۲.</ref>.<ref>[[علی احمد ناصح|ناصح، علی احمد]]، [[آدم - ناصح (مقاله)|مقاله «آدم»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱، ص ۱۲۷-۱۲۸.</ref>
[[ابن عباس]] می‌گوید: چون [[خداوند]] جسم [[آدم]] را آفرید، چهل سال در مکانی میان [[مکه]] و طایف بر همان حال بود و [[روح]] در آن دمیده نشده بود و به تعبیر [[قرآن]] شیء بود؛ ولی قابل ذکر نبود: {{متن قرآن|هَلْ أَتَى عَلَى الإِنسَانِ حِينٌ مِّنَ الدَّهْرِ لَمْ يَكُن شَيْئًا مَّذْكُورًا}}<ref> آیا بر آدمی پاره‌ای از روزگار گذشت که چیزی سزیده یادکرد نبود؟؛ سوره انسان، آیه: ۱.</ref> به [[نقلی]] دیگر، چهل سال به صورت «طین»، چهل سال {{متن قرآن|حَمَإٍ مَسْنُونٍ}} و چهل سال به صورت {{متن قرآن|صَلْصَالٍ}} بر وی گذشت و آن گاه در او [[روح]] دمیده شد<ref>ماوردی، ج ۶، ص ۱۶۲.</ref><ref>[[علی احمد ناصح|ناصح، علی احمد]]، [[آدم - ناصح (مقاله)|مقاله «آدم»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱، ص ۱۲۷-۱۲۸.</ref>


==[[آفرینش آدم]] و فرضیه [[تکامل]]==
== [[آفرینش آدم]] و فرضیه [[تکامل]] ==
چگونگی [[آفرینش آدم]]، از دیرباز مورد توجه [[دانشمندان]] بوده و تاکنون دو نظریه عمده، در این باره ابراز شده است:
چگونگی [[آفرینش آدم]]، از دیرباز مورد توجه [[دانشمندان]] بوده و تاکنون دو نظریه عمده، در این باره ابراز شده است:
#نظریه ثبوت صفات گونه هاو انواع و [[خلقت]] مستقل (فیکسیسم Fixism)؛
# نظریه ثبوت صفات گونه هاو انواع و [[خلقت]] مستقل (فیکسیسم Fixism)؛
#نظریه تحول انواع و تغییر تدریجی صفات گونه‌ها و [[پیوستگی]] نسلی [[جان]] داران و تکاملی بودن [[حیات]] آنها (ترانسفورمیسم Transformism).
# نظریه تحول انواع و تغییر تدریجی صفات گونه‌ها و [[پیوستگی]] نسلی [[جان]] داران و تکاملی بودن [[حیات]] آنها (ترانسفورمیسم Transformism).


[[دانشمندان]] [[اسلامی]] نیز با [[الهام]] از [[قرآن]]، در این باره بحث و گفت و گو کرده‌اند و هریک از دو نظریه پیش گفته، در میان آنان طرف دارانی دارد و به آیاتی از [[قرآن]] برای اثبات هریک از آن دو [[استدلال]] شده است. اکثر قریب به اتفاق [[مفسران]]، از جمله [[شیخ طوسی]]<ref>التبیان، ج ۱، ص ۱۳۶ و ۱۳۷.</ref>، [[طبرسی]]<ref>مجمع البیان، ج ۲، ص ۷۶۳.</ref>، [[سیوطی]]<ref>الدرالمنثور، ج ۱، ص ۱۱۱.</ref>، [[ابن کثیر]]<ref>ابن کثیر، ج ۲، ص ۲۱۱ و ۵۷۰.</ref>، مراغی<ref>مراغی، مج ۱، ج ۳، ص ۱۷۳.</ref> و [[علامه طباطبایی]]<ref>المیزان، ج ۴، ص ۱۴۳ و ۱۴۴؛ ج ۱۶، ص ۲۵۵ - ۲۶۰.</ref>، [[آفرینش]] ابتدایی [[آدم]] را از [[خاک]] (برخلاف فرضیه [[تکامل]]) با [[آیات قرآن]] منطبق دانسته‌اند. برخی دیگر نیز آن را با [[قرآن]] سازگار دانسته‌اند<ref>آدم و حوا، ص ۵۹.</ref>. پاره‌ای نیز به طور ضمنی نظریه [[تکامل]] را پذیرفته و کوشیده‌اند آن را (فی الجمله) با [[قرآن]] تطبیق دهند<ref>البحث حول نظریة التطور، ص ۲۲ - ۴۳.</ref>.
[[دانشمندان]] [[اسلامی]] نیز با [[الهام]] از [[قرآن]]، در این باره بحث و گفت و گو کرده‌اند و هریک از دو نظریه پیش گفته، در میان آنان طرف دارانی دارد و به آیاتی از [[قرآن]] برای اثبات هریک از آن دو [[استدلال]] شده است. اکثر قریب به اتفاق [[مفسران]]، از جمله [[شیخ طوسی]]<ref>التبیان، ج ۱، ص ۱۳۶ و ۱۳۷.</ref>، [[طبرسی]]<ref>مجمع البیان، ج ۲، ص ۷۶۳.</ref>، [[سیوطی]]<ref>الدرالمنثور، ج ۱، ص ۱۱۱.</ref>، [[ابن کثیر]]<ref>ابن کثیر، ج ۲، ص ۲۱۱ و ۵۷۰.</ref>، مراغی<ref>مراغی، مج ۱، ج ۳، ص ۱۷۳.</ref> و [[علامه طباطبایی]]<ref>المیزان، ج ۴، ص ۱۴۳ و ۱۴۴؛ ج ۱۶، ص ۲۵۵ - ۲۶۰.</ref>، [[آفرینش]] ابتدایی [[آدم]] را از [[خاک]] (برخلاف فرضیه [[تکامل]]) با [[آیات قرآن]] منطبق دانسته‌اند. برخی دیگر نیز آن را با [[قرآن]] سازگار دانسته‌اند<ref>آدم و حوا، ص ۵۹.</ref>. پاره‌ای نیز به طور ضمنی نظریه [[تکامل]] را پذیرفته و کوشیده‌اند آن را (فی الجمله) با [[قرآن]] تطبیق دهند<ref>البحث حول نظریة التطور، ص ۲۲ - ۴۳.</ref>.


[[علامه طباطبایی]] می‌گوید: ممکن است برخی برای اثبات فرضیه [[تکامل]] به [[آیه]] {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَى آدَمَ وَنُوحًا وَآلَ إِبْرَاهِيمَ وَآلَ عِمْرَانَ عَلَى الْعَالَمِينَ}}<ref>«خداوند، آدم، نوح و خاندان ابراهیم و خاندان عمران را بر جهانیان برتری داد» سوره آل عمران، آیه ۳۳.</ref> [[استدلال]] کنند؛ بدین سان که {{متن قرآن|اصْطَفَى}} به معنای برگزیدنِ نخبه هر چیزی است و [[برگزیدن]] [[آدم]] در صورتی است که در زمان وی، افرادی به [[عقل]] مجهز نبوده‌اند و [[خداوند]]، [[آدم]] رااز میان آنان [[برگزیده]] و به [[عقل]] مجهز کرده است؛ در نتیجه، [[آدم]] با جهش خدایی از یک نوع [[جنبنده]] به نوعی دیگر منتقل شده؛ آنگاه [[نسل]] او فزونی گرفت و [[نسل]] [[انسان]] ناقصِ اولی، رو به نقصان نهاد تا منقرض گردید؛ اما با توجه به کلمه {{متن قرآن|الْعَالَمِينَ}} که بر سر آن "ال" آمده است و افاده عموم می‌کند، مقصود این است که [[آدم]]، [[نوح]]، [[آل عمران]] و [[آل ابراهیم]] بر تمام معاصران خویش و آیندگان [[برتری]] داشته و از میان آنان [[برگزیده]] شده‌اند؛ با این تفاوت که [[برگزیدگی]] [[آدم]] {{ع}} فقط بر آیندگان است و در [[آیه]]، هیچ دلیلی بر [[گزینش]] [[آدم]] از بین انسان‌های اولی وجود ندارد. وی در جای دیگر می‌گوید: آیاتی را که پیش از این، مورد توجه قرار دادیم، مبدأ پیدایش [[نسل]] [[انسان]] را به یک جفت [[انسان]] نسبت می‌دهد که خود آن دو، نسلِ کسی نبوده و از هیچ [[جان]] داری زاده نشده‌اند<ref>المیزان، ج ۱۶، ص ۲۵۸.</ref>. [[تورات]] نیز بر [[آفرینش]] ابتدایی [[آدم]] از [[خاک]] صحه می‌گذارد و از این جهت با [[قرآن]] سازگار است؛ آنجا که می‌گوید: [[خداوند]] [[آدم]] را از [[خاک]] [[زمین]] بسرشت و در بینی وی [[روح]] [[حیات]] دمید و [[آدم]]، نَفْس زنده شد<ref>کتاب مقدس، پیدایش ۲: ۷.</ref>.
[[علامه طباطبایی]] می‌گوید: ممکن است برخی برای اثبات فرضیه [[تکامل]] به [[آیه]] {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَى آدَمَ وَنُوحًا وَآلَ إِبْرَاهِيمَ وَآلَ عِمْرَانَ عَلَى الْعَالَمِينَ}}<ref>«خداوند، آدم، نوح و خاندان ابراهیم و خاندان عمران را بر جهانیان برتری داد» سوره آل عمران، آیه ۳۳.</ref> [[استدلال]] کنند؛ بدین سان که {{متن قرآن|اصْطَفَى}} به معنای برگزیدنِ نخبه هر چیزی است و [[برگزیدن]] [[آدم]] در صورتی است که در زمان وی، افرادی به [[عقل]] مجهز نبوده‌اند و [[خداوند]]، [[آدم]] رااز میان آنان برگزیده و به [[عقل]] مجهز کرده است؛ در نتیجه، [[آدم]] با جهش خدایی از یک نوع [[جنبنده]] به نوعی دیگر منتقل شده؛ آنگاه [[نسل]] او فزونی گرفت و [[نسل]] [[انسان]] ناقصِ اولی، رو به نقصان نهاد تا منقرض گردید؛ اما با توجه به کلمه {{متن قرآن|الْعَالَمِينَ}} که بر سر آن "ال" آمده است و افاده عموم می‌کند، مقصود این است که [[آدم]]، [[نوح]]، [[آل عمران]] و [[آل ابراهیم]] بر تمام معاصران خویش و آیندگان [[برتری]] داشته و از میان آنان برگزیده شده‌اند؛ با این تفاوت که [[برگزیدگی]] [[آدم]] {{ع}} فقط بر آیندگان است و در [[آیه]]، هیچ دلیلی بر [[گزینش]] [[آدم]] از بین انسان‌های اولی وجود ندارد. وی در جای دیگر می‌گوید: آیاتی را که پیش از این، مورد توجه قرار دادیم، مبدأ پیدایش [[نسل]] [[انسان]] را به یک جفت [[انسان]] نسبت می‌دهد که خود آن دو، نسلِ کسی نبوده و از هیچ [[جان]] داری زاده نشده‌اند<ref>المیزان، ج ۱۶، ص ۲۵۸.</ref>. [[تورات]] نیز بر [[آفرینش]] ابتدایی [[آدم]] از [[خاک]] صحه می‌گذارد و از این جهت با [[قرآن]] سازگار است؛ آنجا که می‌گوید: [[خداوند]] [[آدم]] را از [[خاک]] [[زمین]] بسرشت و در بینی وی [[روح]] [[حیات]] دمید و [[آدم]]، نَفْس زنده شد<ref>کتاب مقدس، پیدایش ۲: ۷.</ref>.


شایان ذکر است که [[اعتقاد]] به نظریه [[تکامل]]، به هیچ وجه به معنای [[انکار]] صانع و عدم [[توجه به خدا]] و [[دین]] نبوده و با [[اعتقاد]] به [[ربوبیت خداوند]] تباینی ندارد؛ زیرا تحولِ چیزی به چیز دیگر در [[جهان]] (خواه در انواع و یا هر چیز دیگر) نشان دهنده [[نظام]] متقن [[طبیعت]] است که به [[قدرت خداوند]] [[حکیم]] طراحی شده است. داروین خود نیز تصریح می‌کند که در عین قبول تکاملِ انواع، [[خداپرست]] است و اصولا بدون قبول [[خدا]] نمی‌توان [[تکامل]] را توجیه کرد<ref>البحث حول نظریة التطور، ص۱۴ و ۱۵؛ تکامل جانداران، ص۱۷ - ۱۹؛ نمونه، ج ۱۱، ص ۸۵ و ۸۶.</ref>. از طرفی اگرچه داروین و گروهی از طرف داران نظریه او، نژاد انسانی را به نوعی از میمون‌ها که بیش‌ترین شباهت (در ظاهر) را به [[انسان]] داشته، منتهی می‌کنند، همه طرف داران نظریه [[تکامل]]، این امر را نپذیرفته‌اند و به ویژه در حلقه مفقوده میان [[انسان]] و موجودات دیگر، اختلاف‌های بسیاری وجود دارد<ref>آفرینش و انسان، ص ۹۱ - ۹۴؛ البحث حول نظریة التطور، ص ۱۳.</ref>.<ref>[[علی احمد ناصح|ناصح، علی احمد]]، [[آدم - ناصح (مقاله)|مقاله «آدم»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱، ص ۱۲۸-۱۳۰.</ref>
شایان ذکر است که [[اعتقاد]] به نظریه [[تکامل]]، به هیچ وجه به معنای [[انکار]] صانع و عدم [[توجه به خدا]] و [[دین]] نبوده و با [[اعتقاد]] به [[ربوبیت خداوند]] تباینی ندارد؛ زیرا تحولِ چیزی به چیز دیگر در [[جهان]] (خواه در انواع و یا هر چیز دیگر) نشان دهنده [[نظام]] متقن [[طبیعت]] است که به [[قدرت خداوند]] [[حکیم]] طراحی شده است. داروین خود نیز تصریح می‌کند که در عین قبول تکاملِ انواع، [[خداپرست]] است و اصولا بدون قبول [[خدا]] نمی‌توان [[تکامل]] را توجیه کرد<ref>البحث حول نظریة التطور، ص۱۴ و ۱۵؛ تکامل جانداران، ص۱۷ - ۱۹؛ نمونه، ج ۱۱، ص ۸۵ و ۸۶.</ref>. از طرفی اگرچه داروین و گروهی از طرف داران نظریه او، نژاد انسانی را به نوعی از میمون‌ها که بیش‌ترین شباهت (در ظاهر) را به [[انسان]] داشته، منتهی می‌کنند، همه طرف داران نظریه [[تکامل]]، این امر را نپذیرفته‌اند و به ویژه در حلقه مفقوده میان [[انسان]] و موجودات دیگر، اختلاف‌های بسیاری وجود دارد<ref>آفرینش و انسان، ص ۹۱ - ۹۴؛ البحث حول نظریة التطور، ص ۱۳.</ref><ref>[[علی احمد ناصح|ناصح، علی احمد]]، [[آدم - ناصح (مقاله)|مقاله «آدم»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱، ص ۱۲۸-۱۳۰.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
#[[پرونده:000052.jpg|22px]] [[علی احمد ناصح|ناصح، علی احمد]]، [[آدم - ناصح (مقاله)|مقاله «آدم»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱]]'''
# [[پرونده:000052.jpg|22px]] [[علی احمد ناصح|ناصح، علی احمد]]، [[آدم - ناصح (مقاله)|مقاله «آدم»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱]]'''
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}


خط ۴۵: خط ۴۷:
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:آدم]]
[[رده:انسان]]
۷۳٬۳۶۴

ویرایش