جز
جایگزینی متن - 'احمدبن' به 'احمد بن'
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
جز (جایگزینی متن - 'احمدبن' به 'احمد بن') |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
صحابهنگاران به مناسبت [[حدیثی]] که [[عبدالله بن بسر]] [[صحابی]]<ref>درباره صحابی بودن عبدالله ر. ک: ابن سعد، ج۷، ص۲۸۹؛ ابن حجر، ج۴، ص۲۱ و مدخل مربوط.</ref> از پدرش نقل کرده است، به شرح حال وی پرداختهاند. بنابراین گزارش مستقلی به شرح حال بسر نمیپردازد و مدخلهایی که [[صحابهنگاران]] به آن اختصاص دادهاند، [[روایت]] فرزندش عبدالله از اوست. [[ابن عبدالبر]]<ref>ابن عبدالبر، ج۱، ص۲۴۷.</ref> از بُسر با عنوان سُلمی یاد میکند و میگوید: جز فرزندش عبدالله، کسی از او روایت نکرده است. این در حالی است که دیگر صحابه نگاران، بُسر یا بُشر [[سلمی]] را [[شخصیت]] دیگری دانستهاند که به بُسر مازنی [[ارتباط]] ندارد<ref>به ترتیب ر. ک: ابن اثیر، ج۱، ص۳۷۷؛ ابن قانع، ج۱، ص۹۴.</ref>. روایت بُسر یا بُشر سلمی را هم فرزندش [[رافع]] نقل کرده و به همین دلیل [[ابونعیم]]<ref>ابونعیم، ج۱، ص۳۹۴.</ref> [[کنیه]] او را [[ابو رافع]] ثبت نموده است. به نظر میرسد ابن عبدالبر در شلمی دانستن شخص مورد نظر ما به [[خطا]] رفته است؛ زیرا دیگران از سلمی بودن او سخنی نگفته و سلمی را همان بشر [[پدر]] رافع میدانند. [[خلیفة بن خیاط]]<ref>خلیفه بن خیاط، ص۱۰۳.</ref> نام عبدالله و پدرش را ذیل صحابه ساکن [[شام]] آورده است. [[بغوی]]<ref>بغوی، ج۱، ص۳۴۶.</ref> «[[ابوعبدالله]]» را کنیه بُسر مازنی میداند و از عبدالله بن بُسر نقل میکند که پدرش گفت: [[رسول خدا]] {{صل}} به [[خانه]] ما آمد. [[غذا]] و نوشیدنی آوردیم. آن [[حضرت]] خرماها را میل میفرمود و هستهاش را پشت انگشت خود میگذاشت و پرتاب میکرد! هنگامی که خواست بر مرکبش - که استری سپید بود. سوار شود، عرض کردم: برای ما [[دعا]] کن. عرضه داشت: «خدایا، به آنچه روزی اینان کردهای، [[برکت]] ده و آنان را ببخش و با ایشان [[مهربانی]] کن»<ref>همچنین: أحمد بن حنبل، ج۴، ص۱۸۸.</ref>. | صحابهنگاران به مناسبت [[حدیثی]] که [[عبدالله بن بسر]] [[صحابی]]<ref>درباره صحابی بودن عبدالله ر. ک: ابن سعد، ج۷، ص۲۸۹؛ ابن حجر، ج۴، ص۲۱ و مدخل مربوط.</ref> از پدرش نقل کرده است، به شرح حال وی پرداختهاند. بنابراین گزارش مستقلی به شرح حال بسر نمیپردازد و مدخلهایی که [[صحابهنگاران]] به آن اختصاص دادهاند، [[روایت]] فرزندش عبدالله از اوست. [[ابن عبدالبر]]<ref>ابن عبدالبر، ج۱، ص۲۴۷.</ref> از بُسر با عنوان سُلمی یاد میکند و میگوید: جز فرزندش عبدالله، کسی از او روایت نکرده است. این در حالی است که دیگر صحابه نگاران، بُسر یا بُشر [[سلمی]] را [[شخصیت]] دیگری دانستهاند که به بُسر مازنی [[ارتباط]] ندارد<ref>به ترتیب ر. ک: ابن اثیر، ج۱، ص۳۷۷؛ ابن قانع، ج۱، ص۹۴.</ref>. روایت بُسر یا بُشر سلمی را هم فرزندش [[رافع]] نقل کرده و به همین دلیل [[ابونعیم]]<ref>ابونعیم، ج۱، ص۳۹۴.</ref> [[کنیه]] او را [[ابو رافع]] ثبت نموده است. به نظر میرسد ابن عبدالبر در شلمی دانستن شخص مورد نظر ما به [[خطا]] رفته است؛ زیرا دیگران از سلمی بودن او سخنی نگفته و سلمی را همان بشر [[پدر]] رافع میدانند. [[خلیفة بن خیاط]]<ref>خلیفه بن خیاط، ص۱۰۳.</ref> نام عبدالله و پدرش را ذیل صحابه ساکن [[شام]] آورده است. [[بغوی]]<ref>بغوی، ج۱، ص۳۴۶.</ref> «[[ابوعبدالله]]» را کنیه بُسر مازنی میداند و از عبدالله بن بُسر نقل میکند که پدرش گفت: [[رسول خدا]] {{صل}} به [[خانه]] ما آمد. [[غذا]] و نوشیدنی آوردیم. آن [[حضرت]] خرماها را میل میفرمود و هستهاش را پشت انگشت خود میگذاشت و پرتاب میکرد! هنگامی که خواست بر مرکبش - که استری سپید بود. سوار شود، عرض کردم: برای ما [[دعا]] کن. عرضه داشت: «خدایا، به آنچه روزی اینان کردهای، [[برکت]] ده و آنان را ببخش و با ایشان [[مهربانی]] کن»<ref>همچنین: أحمد بن حنبل، ج۴، ص۱۸۸.</ref>. | ||
بغوی<ref>بغوی، ج۱، ص۳۴۶.</ref> پس از نقل این خبر، روایت دیگری آورده که نشان میدهد این رویداد برای [[ابوبکر]] اتفاق افتاده است. [[ابن ابی شیبه]]<ref>ابن ابی شبیه، ج۷، ص۱۴۳.</ref> و [[ابن حبان]]<ref>ابن حبان، ج۲۱، ص۱۱۰.</ref> نیز شخصی را که [[پیامبر]] به [[خانه]] او رفته است، مردی ناشناخته یا «معبد» نام دانستهاند. دیگر صحابهنگاران هم داستان [[پذیرایی]] [[پدر]] عبدالله و [[دیدار]] [[خانواده]] وی را با [[رسول خدا]] {{صل}} از قول عبدالله تکرار کردهاند<ref>برای نمونه ر. ک: ابن اثیر، ج۱، ص۳۷۵؛ ابن حجر، ج۱، ص۴۲۲.</ref>. به رغم ابهامی که [[روایت]] [[ابن ابی شیبه]] و [[ابن حبان]] و بخش دوم گزارش [[بغوی]] ایجاد میکند، کثرت و [[شهرت]] این داستان در منابع متعدد، دلیلی برای تردید در آن بر جای نمیگذارد. البته ممکن است سخن بغوی را فضیلتسازی درباره [[ابوبکر]] بدانیم؛ زیرا در منبع یا روایت دیگری به آن اشاره نشده است. افزون بر این [[حدیث]]، [[ابن حجر]]<ref>ابن حجر، ج۱، ص۴۲۲.</ref> به نقل از [[نسائی]]، روایتی درباره [[نهی]] رسول خدا {{صل}} از [[روزه]] گرفتن شنبهها را به [[عبدالله بن بسر]] نسبت میدهد که از پدرش روایت کرده است، ولی این مطلب درسنن نسائی یافت نشد و [[راوی]] این حدیث، صماء، [[خواهر]] عبدالله است<ref>خلیفة بن خیاط، ص۶۳۰؛ | بغوی<ref>بغوی، ج۱، ص۳۴۶.</ref> پس از نقل این خبر، روایت دیگری آورده که نشان میدهد این رویداد برای [[ابوبکر]] اتفاق افتاده است. [[ابن ابی شیبه]]<ref>ابن ابی شبیه، ج۷، ص۱۴۳.</ref> و [[ابن حبان]]<ref>ابن حبان، ج۲۱، ص۱۱۰.</ref> نیز شخصی را که [[پیامبر]] به [[خانه]] او رفته است، مردی ناشناخته یا «معبد» نام دانستهاند. دیگر صحابهنگاران هم داستان [[پذیرایی]] [[پدر]] عبدالله و [[دیدار]] [[خانواده]] وی را با [[رسول خدا]] {{صل}} از قول عبدالله تکرار کردهاند<ref>برای نمونه ر. ک: ابن اثیر، ج۱، ص۳۷۵؛ ابن حجر، ج۱، ص۴۲۲.</ref>. به رغم ابهامی که [[روایت]] [[ابن ابی شیبه]] و [[ابن حبان]] و بخش دوم گزارش [[بغوی]] ایجاد میکند، کثرت و [[شهرت]] این داستان در منابع متعدد، دلیلی برای تردید در آن بر جای نمیگذارد. البته ممکن است سخن بغوی را فضیلتسازی درباره [[ابوبکر]] بدانیم؛ زیرا در منبع یا روایت دیگری به آن اشاره نشده است. افزون بر این [[حدیث]]، [[ابن حجر]]<ref>ابن حجر، ج۱، ص۴۲۲.</ref> به نقل از [[نسائی]]، روایتی درباره [[نهی]] رسول خدا {{صل}} از [[روزه]] گرفتن شنبهها را به [[عبدالله بن بسر]] نسبت میدهد که از پدرش روایت کرده است، ولی این مطلب درسنن نسائی یافت نشد و [[راوی]] این حدیث، صماء، [[خواهر]] عبدالله است<ref>خلیفة بن خیاط، ص۶۳۰؛ احمد بن حنبل، ج۶، ص۳۶۸.</ref>. به نظر میرسد عبارت {{عربی|"عبدالله بن بسر عن اخته"}} که در کتابهای [[روایی]] مشهور است، با {{عربی|"عن ابیه"}} [[اشتباه]] و تصحیف شده باشد.<ref>[[مصطفی صادقی|صادقی، مصطفی]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۲ (کتاب)|مقاله «بسر بن ابیبسر مازنی»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۲، ص:۲۲۶.</ref> | ||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == |