رقیه دختر پیامبر خاتم در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'احمدبن' به 'احمد بن'
جز (جایگزینی متن - 'احمدبن' به 'احمد بن')
 
(۳۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۷ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{خرد}}
{{نبوت}}
{{نبوت}}
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
{{مدخل مرتبط
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث '''[[پیامبر خاتم]]''' است. "'''[[رقیه دختر پیامبر خاتم]]'''" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
| موضوع مرتبط = رقیه دختر پیامبر خاتم
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| عنوان مدخل  = رقیه دختر پیامبر خاتم
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[رقیه دختر پیامبر خاتم در حدیث]] | [[رقیه دختر پیامبر خاتم در نهج البلاغه]] | [[رقیه دختر پیامبر خاتم در تاریخ اسلامی]]</div>
| مداخل مرتبط = [[رقیه دختر پیامبر خاتم در تاریخ اسلامی]]
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| پرسش مرتبط  = پیامبر خاتم (پرسش)
: <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[رقیه دختر پیامبر خاتم (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
}}
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">


==مقدمه==
'''رقیه''' دومین دختر [[رسول اکرم]] {{صل}} است و پیش از [[اسلام]] با پسر عموی پدرش "عتبة بن ابولهب بن عبدالمطلب" ازدواج کرد. بعد از نزول سوره مسد، پدر و مادر عتبة، او را مجبور کردند تا همسرش را [[طلاق]] دهد. رقیه پس از جدایی از عتبة بن ابولهب با "عثمان بن عفان" ازدواج کرد. او برای عثمان بن عفان پسری به نام "[[عبدالله]]" به [[دنیا]] آورد که در کودکی از دنیا رفت. رقیه در [[رمضان]] [[سال دوم هجری]] پس از یکسال و ده ماه و بیست [[روز]] بعد از [[هجرت پیامبر]] {{صل}} به [[مدینه]] به [[مرض]] حصبه دچار شد و از [[دنیا]] رفت.
*[[رسول گرامی اسلام]]{{صل}} از [[همسر]] خویش "[[خدیجه بنت خویلد]]" چهار دختر داشت. دختر بزرگ ایشان با "[[ابوالعاص بن ربیع]]" و دختر دیگرشان "[[حضرت فاطمه زهرا]]{{س}}" با [[علی بن ابی طالب]]{{ع}}"[[ازدواج]] کردند و دو دختر دیگر آن [[حضرت]]، "[[رقیه]]" و "[[ام‌کلثوم]]" هستند که با [[عثمان]] [[ازدواج]] کردند<ref>[[حبیب محمدزاده|محمدزاده،حبیب]]، [[رقیه و ام‌کلثوم (مقاله)|رقیه و ام‌کلثوم]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۳۸۶.</ref>.


==نسب==
== مقدمه ==
*"[[رقیه]]" دومین دختر [[رسول اکرم]]{{صل}} است و پیش از [[اسلام]] با پسر عموی پدرش "[[عتبه بن ابولهب بن عبدالمطلب]]" [[ازدواج]] کرد. [[مادر]] عتبه "[[ام‌جمیل]]" دختر "[[حرب بن امیه]]" است که بعد از [[نزول]] [[سوره]] [[مبارک]] "مسد" به "حماله الحطب" معروف شد.
به نوشته [[ابن سعد]]، [[رقیه دختر پیامبر]] {{صل}}، پیش از بعثت [[حضرت محمد]] {{صل}}، نامزد [[عتبه]]، پسر [[ابولهب]]، بود و چون حضرت محمد {{صل}} [[مبعوث]] گشت و [[سوره مسد]] (تبت) نازل شد، ابولهب پسر خود را وادار به ترک رقیه کرد<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری ج۸، ص۳۶.</ref>. عتبه نیز بدون اینکه با [[رقیه دختر پیامبر خاتم|رقیه]] نزدیکی کرده باشد، او را [[طلاق]] داد. رقیه پس از [[بعثت]]، همراه با مادرش [[اسلام]] آورد و [[همسر]] [[عثمان]] شد<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری ج۸، ص۳۶.</ref>. [[ابن عبدالبر]]، رقیه را کوچک‌ترین [[دختر پیامبر]] {{صل}} دانسته است<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب ج۴، ص۱۸۳۹.</ref> که در [[زمان]] عزیمت [[پیامبر]] {{صل}} به [[بدر]]، در [[مدینه]] در بستر [[بیماری]] بود و همان روزی که [[زید بن حارثه]] خبر [[پیروزی]] [[مسلمانان]] را در [[جنگ بدر]] به مدینه آورد، از [[دنیا]] رفت<ref>ابن اثیر جزری، اسد الغابه، ج۵، ص۴۵۶.</ref>.
*[[ام‌جمیل]] و [[ابولهب]] پس از [[نزول]] [[سوره]] "مسد" که [[مذمت]] خودشان بود، [[عتبه بن ابولهب بن عبدالمطلب]] را مجبور کردند تا همسرش [[رقیه]] را [[طلاق]] دهد و به او گفتند: "دختر [[محمد]] را رها کن". و [[ابولهب]] گفت: "اگر همسرت را [[طلاق]] ندهی، با تو [[قطع]] رابطه می‌کنم"<ref>احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۴۰۱.</ref>.
*البته [[پیامبر اکرم]]{{صل}} قبلاً [[طلاق]] [[رقیه]] را از [[عتبه بن ابولهب بن عبدالمطلب]] خواسته بود و خود [[رقیه]] نیز به این امر [[راضی]] بود. سرانجام با [[نزول]] [[سوره]] "مسد" و به [[دلیل]] [[مسلمان]] شدن [[رقیه]]، [[عتبه بن ابولهب بن عبدالمطلب]] او را [[طلاق]] داد<ref>ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۲، ص۳۳۹.</ref>.
*برخی معتقدند [[قریش]] به منظور [[دشمنی]] با [[پیامبر]]{{صل}} از [[عتبه بن ابولهب بن عبدالمطلب]] خواستند که همسرش را [[طلاق]] دهد و با هر کس دیگری که [[دوست]] داشته باشد [[ازدواج]] کند. [[عتبه بن ابولهب بن عبدالمطلب]] [[راضی]] شد و سپس با دختر [[سعید بن عاص]] [[ازدواج]] کرد<ref>احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۴۰۱.</ref><ref>[[حبیب محمدزاده|محمدزاده،حبیب]]، [[رقیه و ام‌کلثوم (مقاله)|رقیه و ام‌کلثوم]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۳۸۶-۳۸۷.</ref>.


==[[ازدواج]] [[رقیه]] با [[عثمان بن عفان]]==
برخی در انتساب رقیه و زینب به [[خدیجه]] {{س}} و پیامبر {{صل}}، به دلیل [[قبح]] [[ازدواج]] [[دختران پیامبر]] {{صل}} با [[ابوالعاص]] و [[عتبة بن ابولهب]]، تردید کرده و آنان را خواهرزاده‌های [[حضرت خدیجه]] {{س}} پنداشته‌اند<ref>ر. ک: کوفی، علی بن احمد، الاستغاثه، ص۱۰۹-۱۱۳.</ref>، اما [[مورخان]] و [[راویان]] فراوانی متفق‌اند که زینب و رقیه [[فرزندان خدیجه]] {{س}} از پیامبر {{صل}} بوده‌اند<ref>حمیری قمی، عبدالله بن جعفر، قرب الاسناد، ص۹؛ صدوق، محمد بن علی، الخصال، ص۴۰۴؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۲۲، ص۱۵۱.</ref>. در میان معاصران نیز برخی بر آن‌اند که همسر عثمان، دختر پیامبر {{صل}} نبوده و آن [[حضرت]] {{صل}} فقط او را بزرگ کرده و رقیه، همسر عثمان، غیر از رقیه‌ای است که ادعا می‌شود دختر پیامبر {{صل}} بوده و پس از بعثت متولد شده است. در [[فرهنگ]] [[عرب]] اگر کسی دختری را بزرگ می‌کرد، او را دختر آن فرد می‌نامیدند<ref>کوفی، علی بن احمد، الاستغاثه، ص۱۱۳؛ عاملی، سید جعفر مرتضی، الصحیح من سیرة النبی الاعظم {{صل}}، ج۲، ص۱۲۸-۱۳۱.</ref>.<ref>[[غلام حسن محرمی|محرمی، غلام حسن]]، [[برادران و خواهران فاطمه (مقاله)| مقاله «برادران و خواهران فاطمه»]]، [[دانشنامه فاطمی ج۱ (کتاب)|دانشنامه فاطمی]]، ج۱، ص ۱۱۶.</ref>
*[[رقیه]] پس از جدایی از [[عتبه بن ابولهب بن عبدالمطلب]] با "[[عثمان بن عفان]]" [[ازدواج]] کرد<ref>ابو بکر بیهقی، دلائل النبوة و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۲، ص۳۳۹؛ احمدبن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، م ص۴۰۱.</ref>. البته بنابر قولی [[ازدواج]] [[رقیه]] با "[[عثمان بن عفان]]" در زمان [[جاهلیت]] صورت گرفت<ref>شیخ حسین دیار بکری، تاریخ الخمیس فی أحوال انفس النفیس، ج۱، ص۲۷۵؛ ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۳، ص۱۴۲؛ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۷، ص۲۸۷.</ref>. او برای [[عثمان بن عفان]] پسری به نام "[[عبدالله]]" به [[دنیا]] آورد که در [[کودکی]] از [[دنیا]] رفت و [[فرزند]] دیگری را نیز سقط کرد<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۳۰.</ref>.
*البته بنابر قول دیگر، [[عبدالله]] در سال ۴ [[هجری]] و بعد از مادرش [[رقیه]] از [[دنیا]] رفت<ref>تقی الدین مقریزی، إمتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الحفدة و المتاع، ج۵، ص۳۵۵؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۴، ص۴۱۹؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۳۹.</ref>. [[رقیه]] در هر دو [[هجرت]] با [[عثمان بن عفان]] به [[حبشه]] رفت و در [[هجرت]] نخست، [[کودکی]] را سقط کرد. [[رقیه]] پس از سفر [[عثمان بن عفان]] به [[مدینه]] که هم زمان با [[هجرت]] [[حضرت رسول]]{{صل}} بود، به [[مدینه]] رفت<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۳۰.</ref>؛ البته آنها زودتر از سایر [[مسلمانان]] از [[حبشه]] به [[مکه]] بازگشته بودند و قبل از [[رسول اکرم]]{{صل}} به [[مدینه]] [[هجرت]] کردند<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۴، ص۴۱۹؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۸۳؛ ج۳، ص۴۰.</ref><ref>[[حبیب محمدزاده|محمدزاده،حبیب]]، [[رقیه و ام‌کلثوم (مقاله)|رقیه و ام‌کلثوم]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۳۸۷.</ref>.


==[[وفات]] [[رقیه]]==
== نسب ==
*[[وفات]] او در [[رمضان]] [[سال دوم هجری]] صورت گرفت<ref>شیخ حسین دیار بکری، تاریخ الخمیس فی أحوال انفس النفیس، ج۱، ص۴۰۶، شمس‌الدین محمد ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الأعلام، ج۲، ص۱۲۴؛ ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۳، ص۱۵۱.</ref> و در روزی که [[زید بن حارثه]] به [[مدینه]] وارد شد تا خبر [[پیروزی]] [[مسلمانان]] را در [[جنگ بدر]] به اطلاع [[مردم]] برساند<ref>ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۳، ص۱۷۸؛ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۷، ص۲۸۳؛ ابوالربیع حمیری کلاعی، الإکتفاء بما تضمنه من مغازی رسول الله{{صل}} و الثلاثة الخلفاء، ج۱، ص۳۴۴.</ref>. [[پیامبر اکرم]]{{صل}} در [[مرگ]] او فرمود: "ملحق شو به سَلفمان، [[عثمان بن مظعون]]"<ref>وی مرد عابدی بود و روزها روزه می‌گرفت و شب‌ها به عبادت طی می‌کرد. او اولین مهاجری بود که در مدینه از دنیا رفت و در بقیع مدفون شد. ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۳۰.</ref><ref>[[حبیب محمدزاده|محمدزاده،حبیب]]، [[رقیه و ام‌کلثوم (مقاله)|رقیه و ام‌کلثوم]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۳۸۷-۳۸۸.</ref>.
[[پیامبر اکرم]] {{صل}} بعد از [[ازدواج]] با [[حضرت خدیجه]] دارای شش فرزند: دو پسر و چهار دختر شدند: [[قاسم]] و [[عبدالله]] معروف به [[طیب]] و [[طاهر]]، [[زینب]]، [[ام‌کلثوم]]، [[رقیه]] و [[فاطمه]] {{س}}<ref>قرب الاسناد، حمیری، ص۹؛ ابن کثیر، السیرة النبویه، ج۱، ص۲۶۳؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۲۸؛ بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، ص۳۹۶ ـ ۴۰۵. </ref>.


==رقیه در دایرة صحابه پیامبر اعظم ج۲==
رقیه دومین دختر [[رسول اکرم]] {{صل}} است و پیش از [[اسلام]] با پسر عموی پدرش "[[عتبه]] بن [[ابولهب بن عبدالمطلب]]"ازدواج کرد. [[مادر]] عتبه "ام‌جمیل" دختر "[[حرب بن امیه]]" است که بعد از [[نزول]] [[سوره]] [[مبارک]] "مسد" به "حماله الحطب" معروف شد. ام‌جمیل و [[ابولهب]] پس از نزول سوره "مسد" که [[مذمت]] خودشان بود، عتبه بن ابولهب را مجبور کردند تا همسرش رقیه را [[طلاق]] دهد و به او گفتند: "دختر [[محمد]] را رها کن" و ابولهب گفت: "اگر همسرت را طلاق ندهی، با تو [[قطع]] رابطه می‌کنم"<ref>احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۴۰۱.</ref>.
==[[ازدواج]] [[رقیه]]==
[[پیامبر اسلام]]{{صل}} و [[خدیجه]] چهار دختر به ترتیب به نام‌های رقیه، [[زینب]]، [[ام کلثوم]] و [[فاطمه]]{{س}} داشتند<ref>اصول کافی، کلینی، ج۱، ص۴۳۹؛ السیرة النبویه، ابن هشام، ج۱، ص۱۹۰.</ref> که رقیه و ام کلثوم [[قبل از بعثت]] به [[دنیا]] آمدند و فاطمه{{س}} بعد از [[رسالت پیامبر]]{{صل}} دیده به [[جهان]] گشود<ref>اصول کافی، کلینی، ج۱، ص۴۳۹.</ref>. همه این چهار دختر، [[اسلام]] را [[درک]] کردند و اسلام آوردند و همراه [[پیامبر]]{{صل}} به [[مدینه]] [[هجرت]] نمودند<ref>السیرة النبویة، ابن هشام، ج۱، ص۱۹۰.</ref>.


رقیه را [[عتبة بن ابی لهب]] تزویج نمود و لیکن قبل از دخول وی را [[طلاق]] داد. وی او را سخت در [[اذیت]] و فشار قرار می‌داد. پیامبر{{صل}} [[عتبه]] را [[نفرین]] کرد و فرمود: خداوندا یکی از سگ‌های خود را بر وی مسلط کن. پس از چندی شیری بر وی حمله نمود و او را پاره پاره نمود<ref>اعلام الوری باعلام الهدی، طبرسی، ص۱۴۰.</ref>. پس از اینکه عتبه رقیه را طلاق داد [[عثمان بن عفان]] او را به [[نکاح]] خود در آورد<ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج۱، ص۶۵۲؛ اعلام الوری باعلام الهدی، طبرسی، ص۱۴۰-۱۴۱؛ المنتظم، ابن جوزی، ج۳، ص۱۳۸.</ref>.
البته پیامبر اکرم {{صل}} قبلاً طلاق رقیه را از عتبه بن ابولهب خواسته بود و خود رقیه نیز به این امر [[راضی]] بود، به [[دلیل]] آنکه عتبه او را سخت در [[اذیت]] و فشار قرار می‌داد لذا [[پیامبر]] {{صل}} عتبه را [[نفرین]] کرد و فرمود: خداوندا یکی از سگ‌های خود را بر وی مسلط کن. پس از چندی شیری بر وی حمله نمود و او را پاره پاره نمود<ref>اعلام الوری باعلام الهدی، طبرسی، ص۱۴۰. </ref>. سرانجام با نزول سوره "مسد" و به دلیل [[مسلمان]] شدن رقیه، عتبه او را طلاق داد<ref>ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۲، ص۳۳۹. </ref>.<ref>ر. ک: [[حبیب محمدزاده|محمدزاده، حبیب]]، [[رقیه و ام‌کلثوم (مقاله)|رقیه و ام‌کلثوم]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۳۸۶-۳۸۷؛ [[فرهاد علی‌زاده|علی‌زاده، فرهاد]]، [[رقیه و ام‌کلثوم دختران رسول خدا (مقاله)|مقاله «رقیه و ام‌کلثوم دختران رسول خدا»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۲، ص:۲۴۳-۲۴۴.</ref>


رقیه در جریان [[هجرت به حبشه]] همراه [[عثمان]] بود<ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج۱، ص۳۲۲؛ اعلام الوری باعلام الهدی، طبرسی، ص۱۴۰-۱۴۱؛ المنتظم، ابن جوزی، ج۳، ص۱۳۸.</ref> و در هجرت نخستین [[کودکی]] را که از عثمان باردار بود سقط کرد و پس از آن برای عثمان پسری به نام [[عبدالله]] آورد و لذا او را [[ابو عبدالله]] نامیدند. در یکی از روزها خروسی با منقار خود چشم عبدالله را زخمی نمود و در نتیجه عبدالله مریض شد و از دنیا رفت<ref>الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۸، ص۳۰؛ اعلام الوری باعلام الهدی، طبرسی، ص۱۴۰.</ref> و برای [[دفن]] او عثمان در مدینه ماند و در [[جنگ بدر]] [[شرکت]] نکرد<ref>اعلام الوری باعلام الهدی، طبرسی، ص۱۴۰.</ref>.<ref>[[فرهاد علی‌زاده|علی‌زاده، فرهاد]]، [[رقیه و ام‌کلثوم دختران رسول خدا (مقاله)|مقاله «رقیه و ام‌کلثوم دختران رسول خدا»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۲، ص:۲۴۳-۲۴۴.</ref>
برخی معتقدند [[قریش]] به منظور [[دشمنی]] با پیامبر {{صل}} از عتبه بن ابولهب خواستند که همسرش را طلاق دهد و با هر کس دیگری که [[دوست]] داشته باشد ازدواج کند. [[عتبه]] بن [[ابولهب بن عبدالمطلب]] [[راضی]] شد و سپس با دختر [[سعید بن عاص]] [[ازدواج]] کرد<ref>احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۴۰۱. </ref>.<ref>ر. ک: [[حبیب محمدزاده|محمدزاده، حبیب]]، [[رقیه و ام‌کلثوم (مقاله)|رقیه و ام‌کلثوم]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۳۸۶-۳۸۷و </ref>


==[[وفات]] رقیه==
== ازدواج رقیه با [[عثمان بن عفان]] ==
[[رقیه دختر رسول خدا]]{{صل}} پس از یکسال و ده ماه و بیست [[روز]] بعد از [[هجرت پیامبر]]{{صل}} به [[مدینه]]<ref>المعارف، ابن قتیبه دینوری، ص۱۴۲.</ref> به [[مرض]] حصبه دچار شد و از [[دنیا]] رفت<ref>تاریخ المدینه، ابن شبه، ج۱، ص۱۰۴.</ref>.
رقیه پس از جدایی از عتبه بن ابولهب با "عثمان بن عفان"ازدواج کرد<ref>ابو بکر بیهقی، دلائل النبوة و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۲، ص۳۳۹؛ احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، م ص۴۰۱. </ref>. البته بنابر قولی [[ازدواج]] [[رقیه]] با "[[عثمان بن عفان]]" در [[زمان]] [[جاهلیت]] صورت گرفت<ref>شیخ حسین دیار بکری، تاریخ الخمیس فی أحوال انفس النفیس، ج۱، ص۲۷۵؛ ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۳، ص۱۴۲؛ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۷، ص۲۸۷. </ref>. او برای عثمان بن عفان پسری به نام "[[عبدالله]]" به [[دنیا]] آورد که در [[کودکی]] از دنیا رفت<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۳۰. </ref>، در یکی از روزها خروسی با منقار چشم عبدالله را زخمی نمود و در نتیجه عبدالله مریض شد و از دنیا رفت<ref>الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۸، ص۳۰؛ اعلام الوری باعلام الهدی، طبرسی، ص۱۴۰. </ref> و برای [[دفن]] او [[عثمان]] در [[مدینه]] ماند و در [[جنگ بدر]] شرکت نکرد<ref>اعلام الوری باعلام الهدی، طبرسی، ص۱۴۰. </ref>.<ref>ر. ک: [[حبیب محمدزاده|محمدزاده، حبیب]]، [[رقیه و ام‌کلثوم (مقاله)|رقیه و ام‌کلثوم]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۳۸۷؛ [[فرهاد علی‌زاده|علی‌زاده، فرهاد]]، [[رقیه و ام‌کلثوم دختران رسول خدا (مقاله)|مقاله «رقیه و ام‌کلثوم دختران رسول خدا»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۲، ص۲۴۳-۲۴۴.</ref>


هنگامی که [[رقیه]] از دنیا رفت [[رسول خدا]]{{صل}} خطاب به [[روح]] پاکش فرمود: به [[عثمان بن مظعون]] که پیش از ما مرده است ملحق شو<ref>فروع کافی، کلینی، ج۳، ص۲۴۱؛ الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۸، ص۳۰؛ وسائل الشیعه، شیخ حر عاملی، ج۳، ص۲۸۰.</ref> (عثمان بن مظعون در ذی الحجه [[سال دوم هجری]] [[وفات]] یافت و [[پیامبر]]{{صل}} وی را در [[بقیع]] [[دفن]] کرد)<ref>تاریخ الطبری، طبری، ج۲، ص۴۸۵.</ref> در این هنگام [[زنان]] بر [[مرگ]] رقیه گریستند. [[حضرت فاطمه]]{{س}} هم در بالای [[قبر]] کنار رسول خدا قرار داشت و می‌گریست. رسول خدا{{صل}} نیز با [[لباس]] خود [[اشک]] چشمان [[فاطمه]]{{س}} را [[پاک]] می‌کرد<ref>فروع کافی، کلینی، ج۳، ص۲۴۱؛ الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۸، ص۳۰.</ref>. پیامبر{{صل}} سرش را رو به [[آسمان]] کرد و در حالی که اشک از چشمانش جاری می‌شد، [[دعا]] کرد: خدایا رقیه را از [[فشار قبر]] [[نجات]] بده<ref>فروع کافی، کلینی، ج۳، ص۲۳۶.</ref>.<ref>[[فرهاد علی‌زاده|علی‌زاده، فرهاد]]، [[رقیه و ام‌کلثوم دختران رسول خدا (مقاله)|مقاله «رقیه و ام‌کلثوم دختران رسول خدا»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۲، ص:۲۴۴.</ref>
بنابر قول دیگر، عبدالله در [[سال ۴ هجری]] و بعد از مادرش رقیه از دنیا رفت<ref>تقی الدین مقریزی، إمتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الحفدة و المتاع، ج۵، ص۳۵۵؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۴، ص۴۱۹؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۳۹. </ref>. رقیه در هر دو [[هجرت]] با عثمان بن عفان به [[حبشه]] رفت و در هجرت نخست، کودکی را سقط کرد. رقیه پس از [[سفر]] عثمان بن عفان به مدینه که هم زمان با هجرت [[حضرت رسول]] {{صل}} بود، به مدینه رفت<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۳۰. </ref>؛ البته آنها زودتر از سایر [[مسلمانان]] از حبشه به [[مکه]] بازگشته بودند و قبل از [[رسول اکرم]] {{صل}} به مدینه هجرت کردند<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ج۴، ص۴۱۹؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۸۳؛ ج۳، ص۴۰. </ref>.<ref>ر. ک: [[حبیب محمدزاده|محمدزاده، حبیب]]، [[رقیه و ام‌کلثوم (مقاله)|رقیه و ام‌کلثوم]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۳۸۷.</ref>


== جستارهای وابسته ==
== آیا [[رقیه]] دختر [[حضرت رسول]] {{صل}} بود؟ ==
در مقابل قول مشهوری که رقیه، [[همسر]] [[عثمان بن عفان]] را [[دختر رسول خدا]] {{صل}} معرفی کرده است، برخی از [[مؤرخان]] و نسب‌شناسان بر این عقیده‌اند که رقیه، [[دختر پیامبر]] {{صل}} نیست؛ بلکه [[ربیبه]] ایشان است. گفته‌اند: رقیه دختر [[هاله]] [[خواهر]] [[خدیجه]] {{س}} بود که بعد از [[مرگ]] [[پدر]] و مادرش، خدیجه {{س}} او را نزد خود آورد و سرپرستی‌اش را به عهده گرفت. رقیه‌ای که مؤرخان و نسب‌شناسان از او به عنوان دختر رسول خدا {{صل}} یاد کرده‌اند غیر از رقیه‌ای است که به [[ازدواج]] [[عثمان]] در آمد<ref>جعفر مرتضی العاملی، الصحیح من سیرة النبی الأعظم {{صل}}، ج۲، ص۱۲۶-۱۲۹. </ref>.<ref>ر. ک: [[فرهاد علی‌زاده|علی‌زاده، فرهاد]]، [[رقیه و ام‌کلثوم دختران رسول خدا (مقاله)|مقاله «رقیه و ام‌کلثوم دختران رسول خدا»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۲، ص:۳۸۹. </ref>


==منابع==
== [[وفات]] [[رقیه]] ==
* [[پرونده:42439.jpg|22px]] [[حبیب محمدزاده|محمدزاده،حبیب]]، [[رقیه و ام‌کلثوم (مقاله)|مقاله «رقیه و ام‌کلثوم»]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱''']]
رقیه در [[رمضان]] [[سال دوم هجری]] پس از یکسال و ده ماه و بیست [[روز]] بعد از [[هجرت پیامبر]] {{صل}} به [[مدینه]]<ref>المعارف، ابن قتیبه دینوری، ص۱۴۲. </ref> به [[مرض]] حصبه دچار شد و از [[دنیا]] رفت<ref>تاریخ المدینه، ابن شبه، ج۱، ص۱۰۴. </ref>، در روزی که [[زید بن حارثه]] به مدینه وارد شد تا خبر [[پیروزی]] [[مسلمانان]] را در [[جنگ بدر]] به اطلاع [[مردم]] برساند<ref>ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۳، ص۱۷۸؛ ابوبکر بیهقی، دلائل النبوة و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۷، ص۲۸۳؛ ابوالربیع حمیری کلاعی، الإکتفاء بما تضمنه من مغازی رسول الله {{صل}} و الثلاثة الخلفاء، ج۱، ص۳۴۴. </ref>. [[پیامبر اکرم]] {{صل}} در [[مرگ]] او فرمود: "ملحق شو به سَلفمان، [[عثمان بن مظعون]]<ref>وی مرد عابدی بود و روزها روزه می‌گرفت و شب‌ها به عبادت طی می‌کرد. او اولین مهاجری بود که در مدینه از دنیا رفت و در بقیع مدفون شد. ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۳۰. </ref>.<ref>ر. ک: [[حبیب محمدزاده|محمدزاده، حبیب]]، [[رقیه و ام‌کلثوم (مقاله)|رقیه و ام‌کلثوم]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۳۸۷-۳۸۸.</ref>
* [[پرونده:1100352.jpg|22px]] [[فرهاد علی‌زاده|علی‌زاده،فرهاد]]، [[رقیه و ام‌کلثوم دختران رسول خدا (مقاله)|مقاله «رقیه و ام‌کلثوم دختران رسول خدا»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|'''دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۲''']]


==پانویس==
در این هنگام [[زنان]] بر مرگ رقیه گریستند. [[حضرت فاطمه]] {{س}} هم در بالای [[قبر]]، کنار [[رسول خدا]] قرار داشت و می‌گریست. رسول خدا {{صل}} نیز با [[لباس]] خود [[اشک]] چشمان [[فاطمه]] {{س}} را [[پاک]] می‌کرد<ref>فروع کافی، کلینی، ج۳، ص۲۴۱؛ الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۸، ص۳۰. </ref>. [[پیامبر]] {{صل}} سرش را رو به [[آسمان]] کرد و در حالی که اشک از چشمانش جاری می‌شد، [[دعا]] کرد: خدایا رقیه را از [[فشار قبر]] [[نجات]] بده<ref>فروع کافی، کلینی، ج۳، ص۲۳۶. </ref>.<ref>ر. ک: [[فرهاد علی‌زاده|علی‌زاده، فرهاد]]، [[رقیه و ام‌کلثوم دختران رسول خدا (مقاله)|مقاله «رقیه و ام‌کلثوم دختران رسول خدا»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۲، ص:۲۴۴.</ref>
{{یادآوری پانویس}}
{{پانویس2}}


[[رده:مدخل]]
== منابع ==
[[رده:پیامبر خاتم]]
{{منابع}}
[[رده:رقیه دختر پیامبر خاتم]]
# [[پرونده:42439.jpg|22px]] [[حبیب محمدزاده|محمدزاده، حبیب]]، [[رقیه و ام‌کلثوم (مقاله)|مقاله «رقیه و ام‌کلثوم»]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱''']]
# [[پرونده:1100352.jpg|22px]] [[فرهاد علی‌زاده|علی‌زاده، فرهاد]]، [[رقیه و ام‌کلثوم دختران رسول خدا (مقاله)|مقاله «رقیه و ام‌کلثوم دختران رسول خدا»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|'''دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۲''']]
# [[پرونده:1379590.jpg|22px]] [[غلام حسن محرمی|محرمی، غلام حسن]]، [[برادران و خواهران فاطمه (مقاله)| مقاله «برادران و خواهران فاطمه»]]، [[دانشنامه فاطمی ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه فاطمی ج۱''']]
{{پایان منابع}}
 
== پانویس ==
{{پانویس}}
 
[[رده:فرزندان پیامبر خاتم]]
۲۱۸٬۱۹۱

ویرایش