←دین کافران
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-==پانویس== {{یادآوری پانویس}} {{پانویس}} +== پانویس == {{پانویس}})) |
|||
(۱۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | |||
{{ | | موضوع مرتبط = کفر | ||
| عنوان مدخل = کفر | |||
| مداخل مرتبط = [[کفر در قرآن]] - [[کفر در کلام اسلامی]] - [[کفر در معارف دعا و زیارات]] - [[کفر در معارف و سیره سجادی]] | |||
| پرسش مرتبط = | |||
}} | |||
'''[[کفر]]''' در لغت، پوشاندن چیزی است. بالاترین [[کفر]]، [[انکار یگانگی خدا]]، [[دین]] یا [[نبوّت]] است. [[کافر]] به صورت مطلق در مُنکر [[توحید]] یا [[نبوّت]] یا [[دین]] و یا هر سه کاربرد دارد و گاهی به کسی گفته میشود که در [[احکام شریعت]] خللی وارد کرده و گناهی انجام داده است. [[کافر]] به معنای پوشاننده و انکارکننده [[حق]] آمده و [[کفر]]، اعمّ از [[فسق]] است. به هر عمل [[زشت]]، [[کفر]] گفته میشود، همان گونه که هر کار [[پسندیده]] [[ایمان]] محسوب میگردد<ref>مفردات راغب، ص ۷۱۴ - ۷۱۵، «کفر».</ref>. در این مدخل از مشتقّات «[[کفر]]» و [[آیات]] مربوط استفاده شده و مطلق [[کفر]] مورد نظر است و «[[کفران]]» که در [[انکار نعمت]] بیشتر استعمال میشود، در [[جایگاه]] خود مطرح شده است<ref>[[فرهنگ قرآن (کتاب)|فرهنگ قرآن]]، واژه «کفر».</ref>. | '''[[کفر]]''' در لغت، پوشاندن چیزی است. بالاترین [[کفر]]، [[انکار یگانگی خدا]]، [[دین]] یا [[نبوّت]] است. [[کافر]] به صورت مطلق در مُنکر [[توحید]] یا [[نبوّت]] یا [[دین]] و یا هر سه کاربرد دارد و گاهی به کسی گفته میشود که در [[احکام شریعت]] خللی وارد کرده و گناهی انجام داده است. [[کافر]] به معنای پوشاننده و انکارکننده [[حق]] آمده و [[کفر]]، اعمّ از [[فسق]] است. به هر عمل [[زشت]]، [[کفر]] گفته میشود، همان گونه که هر کار [[پسندیده]] [[ایمان]] محسوب میگردد<ref>مفردات راغب، ص ۷۱۴ - ۷۱۵، «کفر».</ref>. در این مدخل از مشتقّات «[[کفر]]» و [[آیات]] مربوط استفاده شده و مطلق [[کفر]] مورد نظر است و «[[کفران]]» که در [[انکار نعمت]] بیشتر استعمال میشود، در [[جایگاه]] خود مطرح شده است<ref>[[فرهنگ قرآن (کتاب)|فرهنگ قرآن]]، واژه «کفر».</ref>. | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
[[کفر]] چیست و [[دلیل]] حساسیت [[پیامبر]] به آنچه بوده است، و چرا این واژه که در [[قرآن]] ۵۲۴ بار استعمال شده و حوزه معنایی گسترده داشته، در [[ادبیات]] [[قرآن]] و در زبان [[پیامبر]] چنین بار منفی پیدا کرده و محور [[مبارزه]] [[تربیتی]] شده است. آیا تنها مسئله [[کفر]] به [[انحراف]] [[عقیده]] باز میگردد، یا نوعی [[بیماری]] [[روحی]] و [[انحراف]] [[اجتماعی]] است. تردیدی نیست که ظاهر [[کفر]] [[انحراف]] است، اما هر [[انحراف]] و خلاف [[اعتقادی]] [[کفر]] نیست و [[کافر]] تنها نااعتقاد به [[خدا]] نیست. [[کافر]] کسی است که [[آگاهی]] به [[حق]] و [[حقیقت]] دارد، اما به [[دلیل]] [[منافع]] و هواها و لجاجتهای [[نفسانی]] [[انکار]] میکند: در [[روایت]] [[امام صادق]] آمده: {{متن حدیث|إِنَّمَا يَكْفُرُ إِذَا جَحَدَ}}<ref>اصول کافی، ج۲، ص۳۹۹.</ref>. از سوی دیگر [[مخالفان پیامبر]] که از [[رنج]] [[انحراف]] آنها [[پیامبر]] آسوده خاطر نیست، و همواره با او [[مبارزه]] میکنند، این [[کافران]] و یا محرکان اصلی آن هستند. به همین [[دلیل]] بخشی از [[آیات قرآن]] در توصیف این گروه از [[انسانها]] به ویژه در [[مقام]] [[مخالفت با پیامبر]] و [[نقل]] سخنان و موضع عملی آنان است. بدون تردید [[انگیزه]] [[مخالفان]] جنبه شخصی نداشته و از پیش با [[پیامبر]] [[دشمنی]] نداشتهاند. به این جهت [[فهم]] [[شخصیت پیامبر]] از باب {{عربی|یعرف الاشیاء باضدادها}}، [[شناخت]] این [[مخالفان]] است. | [[کفر]] چیست و [[دلیل]] حساسیت [[پیامبر]] به آنچه بوده است، و چرا این واژه که در [[قرآن]] ۵۲۴ بار استعمال شده و حوزه معنایی گسترده داشته، در [[ادبیات]] [[قرآن]] و در زبان [[پیامبر]] چنین بار منفی پیدا کرده و محور [[مبارزه]] [[تربیتی]] شده است. آیا تنها مسئله [[کفر]] به [[انحراف]] [[عقیده]] باز میگردد، یا نوعی [[بیماری]] [[روحی]] و [[انحراف]] [[اجتماعی]] است. تردیدی نیست که ظاهر [[کفر]] [[انحراف]] است، اما هر [[انحراف]] و خلاف [[اعتقادی]] [[کفر]] نیست و [[کافر]] تنها نااعتقاد به [[خدا]] نیست. [[کافر]] کسی است که [[آگاهی]] به [[حق]] و [[حقیقت]] دارد، اما به [[دلیل]] [[منافع]] و هواها و لجاجتهای [[نفسانی]] [[انکار]] میکند: در [[روایت]] [[امام صادق]] آمده: {{متن حدیث|إِنَّمَا يَكْفُرُ إِذَا جَحَدَ}}<ref>اصول کافی، ج۲، ص۳۹۹.</ref>. از سوی دیگر [[مخالفان پیامبر]] که از [[رنج]] [[انحراف]] آنها [[پیامبر]] آسوده خاطر نیست، و همواره با او [[مبارزه]] میکنند، این [[کافران]] و یا محرکان اصلی آن هستند. به همین [[دلیل]] بخشی از [[آیات قرآن]] در توصیف این گروه از [[انسانها]] به ویژه در [[مقام]] [[مخالفت با پیامبر]] و [[نقل]] سخنان و موضع عملی آنان است. بدون تردید [[انگیزه]] [[مخالفان]] جنبه شخصی نداشته و از پیش با [[پیامبر]] [[دشمنی]] نداشتهاند. به این جهت [[فهم]] [[شخصیت پیامبر]] از باب {{عربی|یعرف الاشیاء باضدادها}}، [[شناخت]] این [[مخالفان]] است. | ||
==ماهیت [[کافران]] معارض با [[پیامبر]]== | == ماهیت [[کافران]] معارض با [[پیامبر]] == | ||
منظور این نیست که [[مخالف]] قابل [[اصلاح]] نیست، منظور این است که [[کافر]] تا [[کافر]] است قابل [[اصلاح]] نیست. | منظور این نیست که [[مخالف]] قابل [[اصلاح]] نیست، منظور این است که [[کافر]] تا [[کافر]] است قابل [[اصلاح]] نیست. | ||
#{{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا سَوَاءٌ عَلَيْهِمْ أَأَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ}}<ref>«بیگمان بر کافران برابر است، چه بیمشان دهی یا بیمشان ندهی، ایمان نمیآورند» سوره بقره، آیه ۶.</ref>. '''نکته''': {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا}} کلمه [[کفر]] هر جا در [[قرآن]] آمده مانند [[ایمان]] نظر به [[باطن]] و [[حقیقت]] است که با معنای لغوی تناسب دارد، [[کفر]] و [[ایمان]] مصطلح [[شرعی]] یا متشرعه برای آثار و [[احکام]] آن است که بعد اصطلاح شده و ناظر به ظاهر میباشد و ممکن است با [[باطن]] [[تطبیق]] ننماید؛ [[حق]] این است که [[آدمی]] به حسب [[فطرت]] نه [[مؤمن]] است و نه [[کافر]] تا جایی که توجه ندارد و [[عقل]] به کار نیافتاده، پس از مرحله [[فطرت]] یا [[غافل]] و منصرف میماند یا [[قدرت]] تشخیص ندارد. این دو دسته با توجه دادن و [[استدلال]] ممکن است به سوی [[ایمان]] برگردند، آنکه میخواهد برنگردد و تشخیص ندهد اگر پس از توجه یا تشخیص [[انکار]] نماید چون با توجه و [[اراده]] و [[اختیار]] [[کفر]] را گزیده قابل [[هدایت]] نیست {{متن قرآن|سَوَاءٌ عَلَيْهِمْ أَأَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ}} [[کفر]] اول امر عدمی است و [[کفر]] دوم با [[ایمان]] [[تقابل]] تضاد دارد (نه عدم و ملکه) و عارضه [[نفسانی]] و عناد است، ادامه و [[اصرار]] بر [[کفر]] [[قوای ادراکی]] را از کار میاندازد تا جایی که یکسره از [[درک]] باز میماند اگر چه فعلاً به این مرتبه نرسیده باشد چون در نهایت به اینجا منتهی میشود آثار ختم و غشاوه، نسبت به او و درباره او داده میشود مانند مسافری که در آغاز راه است؛ ولی به سر منزلی که روی آورده نزدیکتر میباشد<ref>پرتوی از قرآن، ج۱، ص۶۴.</ref>. | #{{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا سَوَاءٌ عَلَيْهِمْ أَأَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ}}<ref>«بیگمان بر کافران برابر است، چه بیمشان دهی یا بیمشان ندهی، ایمان نمیآورند» سوره بقره، آیه ۶.</ref>. '''نکته''': {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا}} کلمه [[کفر]] هر جا در [[قرآن]] آمده مانند [[ایمان]] نظر به [[باطن]] و [[حقیقت]] است که با معنای لغوی تناسب دارد، [[کفر]] و [[ایمان]] مصطلح [[شرعی]] یا متشرعه برای آثار و [[احکام]] آن است که بعد اصطلاح شده و ناظر به ظاهر میباشد و ممکن است با [[باطن]] [[تطبیق]] ننماید؛ [[حق]] این است که [[آدمی]] به حسب [[فطرت]] نه [[مؤمن]] است و نه [[کافر]] تا جایی که توجه ندارد و [[عقل]] به کار نیافتاده، پس از مرحله [[فطرت]] یا [[غافل]] و منصرف میماند یا [[قدرت]] تشخیص ندارد. این دو دسته با توجه دادن و [[استدلال]] ممکن است به سوی [[ایمان]] برگردند، آنکه میخواهد برنگردد و تشخیص ندهد اگر پس از توجه یا تشخیص [[انکار]] نماید چون با توجه و [[اراده]] و [[اختیار]] [[کفر]] را گزیده قابل [[هدایت]] نیست {{متن قرآن|سَوَاءٌ عَلَيْهِمْ أَأَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ}} [[کفر]] اول امر عدمی است و [[کفر]] دوم با [[ایمان]] [[تقابل]] تضاد دارد (نه عدم و ملکه) و عارضه [[نفسانی]] و عناد است، ادامه و [[اصرار]] بر [[کفر]] [[قوای ادراکی]] را از کار میاندازد تا جایی که یکسره از [[درک]] باز میماند اگر چه فعلاً به این مرتبه نرسیده باشد چون در نهایت به اینجا منتهی میشود آثار ختم و غشاوه، نسبت به او و درباره او داده میشود مانند مسافری که در آغاز راه است؛ ولی به سر منزلی که روی آورده نزدیکتر میباشد<ref>پرتوی از قرآن، ج۱، ص۶۴.</ref>. | ||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
'''نتیجه''': در [[آیات]] فوق این موضوعات مطرح گردیده است: | '''نتیجه''': در [[آیات]] فوق این موضوعات مطرح گردیده است: | ||
# [[خداوند]] میگوید: آنها که [[کافر]] شدند - و در [[کفر]] و [[بیایمانی]] سخت و لجوجند - {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا}} برای آنها تفاوت نمیکند {{متن قرآن|وَسَوَاءٌ عَلَيْهِمْ}} که آنان را از [[عذاب الهی]] بترسانی یا نترسانی {{متن قرآن|أَأَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ}} [[ایمان]] نخواهند آورد {{متن قرآن|لَا يُؤْمِنُونَ}} این دسته چنان در [[گمراهی]] خود سرسختند که هر چند [[حق]] بر آنان روشن شود حاضر به [[پذیرش]] نیستند و اصولاً [[آمادگی روحی]] برای [[پیروی از حق]] و [[تسلیم شدن]] در برابر آن را ندارند و ماهیت [[کافران]] لجوج [[مانع]] تأثیر انذارهای [[پیامبر]]: {{متن قرآن|...وَسَوَاءٌ عَلَيْهِمْ أَأَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ}}، {{متن قرآن|قُلْ إِنَّمَا أُنْذِرُكُمْ بِالْوَحْيِ وَلَا يَسْمَعُ الصُّمُّ الدُّعَاءَ إِذَا مَا يُنْذَرُونَ}}؛ | # [[خداوند]] میگوید: آنها که [[کافر]] شدند - و در [[کفر]] و [[بیایمانی]] سخت و لجوجند - {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا}} برای آنها تفاوت نمیکند {{متن قرآن|وَسَوَاءٌ عَلَيْهِمْ}} که آنان را از [[عذاب الهی]] بترسانی یا نترسانی {{متن قرآن|أَأَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ}} [[ایمان]] نخواهند آورد {{متن قرآن|لَا يُؤْمِنُونَ}} این دسته چنان در [[گمراهی]] خود سرسختند که هر چند [[حق]] بر آنان روشن شود حاضر به [[پذیرش]] نیستند و اصولاً [[آمادگی روحی]] برای [[پیروی از حق]] و [[تسلیم شدن]] در برابر آن را ندارند و ماهیت [[کافران]] لجوج [[مانع]] تأثیر انذارهای [[پیامبر]]: {{متن قرآن|...وَسَوَاءٌ عَلَيْهِمْ أَأَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ}}، {{متن قرآن|قُلْ إِنَّمَا أُنْذِرُكُمْ بِالْوَحْيِ وَلَا يَسْمَعُ الصُّمُّ الدُّعَاءَ إِذَا مَا يُنْذَرُونَ}}؛ | ||
#در مقابل [[استهزاء]] تحقیرآمیز [[کافران]] {{متن قرآن|وَإِذَا رَآكَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ يَتَّخِذُونَكَ إِلَّا هُزُوًا}} [[خداوند]] به [[پیامبر]] میگوید: به آنها بگو من از پیش خود چیزی نمیگویم تنها به [[وسیله]] [[وحی]] شما را [[انذار]] میکنم {{متن قرآن|قُلْ إِنَّمَا أُنْذِرُكُمْ بِالْوَحْيِ}} و اگر در [[دل]] سخت شما اثر نمیگذارد جای تعجب نیست، و نه دلیلی بر نقصان [[وحی]] آسمانی، بلکه به خاطر آن است که “افراد کر”، هنگامی که [[انذار]] میشوند سخنان را نمیشنوند {{متن قرآن|وَلَا يَسْمَعُ الصُّمُّ الدُّعَاءَ إِذَا مَا يُنْذَرُونَ}} گوش شنوا لازم است تا سخن [[خدا]] را بشنود، نه گوشهایی که آن چنان پردههای [[گناه]] و [[غفلت]] و [[غرور]] که از ماهیت [[کفرآمیز]] آنان است بر آنها افتاده که [[شنوایی]] [[حق]] را به کلی از دست دادهاند. | # در مقابل [[استهزاء]] تحقیرآمیز [[کافران]] {{متن قرآن|وَإِذَا رَآكَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ يَتَّخِذُونَكَ إِلَّا هُزُوًا}} [[خداوند]] به [[پیامبر]] میگوید: به آنها بگو من از پیش خود چیزی نمیگویم تنها به [[وسیله]] [[وحی]] شما را [[انذار]] میکنم {{متن قرآن|قُلْ إِنَّمَا أُنْذِرُكُمْ بِالْوَحْيِ}} و اگر در [[دل]] سخت شما اثر نمیگذارد جای تعجب نیست، و نه دلیلی بر نقصان [[وحی]] آسمانی، بلکه به خاطر آن است که “افراد کر”، هنگامی که [[انذار]] میشوند سخنان را نمیشنوند {{متن قرآن|وَلَا يَسْمَعُ الصُّمُّ الدُّعَاءَ إِذَا مَا يُنْذَرُونَ}} گوش شنوا لازم است تا سخن [[خدا]] را بشنود، نه گوشهایی که آن چنان پردههای [[گناه]] و [[غفلت]] و [[غرور]] که از ماهیت [[کفرآمیز]] آنان است بر آنها افتاده که [[شنوایی]] [[حق]] را به کلی از دست دادهاند. | ||
==اتهامهای [[کافران]]== | == اتهامهای [[کافران]] == | ||
#{{متن قرآن|وَمِنْهُمْ مَنْ يَسْتَمِعُ إِلَيْكَ وَجَعَلْنَا عَلَى قُلُوبِهِمْ أَكِنَّةً أَنْ يَفْقَهُوهُ وَفِي آذَانِهِمْ وَقْرًا وَإِنْ يَرَوْا كُلَّ آيَةٍ لَا يُؤْمِنُوا بِهَا حَتَّى إِذَا جَاءُوكَ يُجَادِلُونَكَ يَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ هَذَا إِلَّا أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِينَ}}<ref>«و برخی از آنان کسانی هستند که به تو گوش میدهند در حالی که بر دلهایشان پوششهایی افکندهایم تا درنیابند و در گوشهایشان سنگینییی (نهادهایم) و اگر هر نشانهای ببینند به آن ایمان نمیآورند تا آنجا که چون نزد تو آیند با تو چالش میورزند؛ کافران میگویند این (چیزی) جز افسانههای پیشینیان نیست» سوره انعام، آیه ۲۵.</ref>. | #{{متن قرآن|وَمِنْهُمْ مَنْ يَسْتَمِعُ إِلَيْكَ وَجَعَلْنَا عَلَى قُلُوبِهِمْ أَكِنَّةً أَنْ يَفْقَهُوهُ وَفِي آذَانِهِمْ وَقْرًا وَإِنْ يَرَوْا كُلَّ آيَةٍ لَا يُؤْمِنُوا بِهَا حَتَّى إِذَا جَاءُوكَ يُجَادِلُونَكَ يَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ هَذَا إِلَّا أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِينَ}}<ref>«و برخی از آنان کسانی هستند که به تو گوش میدهند در حالی که بر دلهایشان پوششهایی افکندهایم تا درنیابند و در گوشهایشان سنگینییی (نهادهایم) و اگر هر نشانهای ببینند به آن ایمان نمیآورند تا آنجا که چون نزد تو آیند با تو چالش میورزند؛ کافران میگویند این (چیزی) جز افسانههای پیشینیان نیست» سوره انعام، آیه ۲۵.</ref>. | ||
#{{متن قرآن|وَلَوْ نَزَّلْنَا عَلَيْكَ كِتَابًا فِي قِرْطَاسٍ فَلَمَسُوهُ بِأَيْدِيهِمْ لَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ هَذَا إِلَّا سِحْرٌ مُبِينٌ}}<ref>«اگر بر تو کتابی (نگاشته) بر کاغذی فرو میفرستادیم که (همگان) آن را به دست خود لمس میکردند، باز کافران میگفتند: این جز جادویی آشکار نیست» سوره انعام، آیه ۷.</ref>. | #{{متن قرآن|وَلَوْ نَزَّلْنَا عَلَيْكَ كِتَابًا فِي قِرْطَاسٍ فَلَمَسُوهُ بِأَيْدِيهِمْ لَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ هَذَا إِلَّا سِحْرٌ مُبِينٌ}}<ref>«اگر بر تو کتابی (نگاشته) بر کاغذی فرو میفرستادیم که (همگان) آن را به دست خود لمس میکردند، باز کافران میگفتند: این جز جادویی آشکار نیست» سوره انعام، آیه ۷.</ref>. | ||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
# [[تفکر]] ارتجاعی [[کافران]] عصر [[بعثت]] مایه روگردانی از [[قرآن]] و [[دعوت پیامبر]] و تهمتهای آنها به ایشان و یکی از شگردهای مهم [[کافران]] در طول [[تاریخ]] در مقابل [[پیامبران پیشین]] و [[دلیل]] این امر این است که [[پیامبران]] با آیاتی روشن و [[دلایل]]، [[معجزات]] و [[منطق]] [[دعوت]] [[توحیدی]] خود را اعلام کردند و از یک سو [[شخصیت]] [[پیامبران]] به ویژه [[پیامبر اسلام]] که از سوابقی روشن، [[راستگو]] و [[امانتدار]] در میان [[مردم]] شناخته شده بودند باعث تأثیرگذاری ایشان و گسترش [[دعوت الهی]] به ویژه بر تودههای حقطلب شده و [[کافران]] برای جلوگیری از این تأثیرگذاری و ایجاد فاصله میان [[شخصیت]] تأثیرگذار [[پیامبر]] با فضای عمومی عصر [[بعثت]] به اتهامزنی به [[پیامبر]] روی آوردند. تهمتهایی از قبیل [[دروغگویی]]، [[جنون]] و دیوانگی، [[سحر]] افسون [[اسطوره]] بودن [[قرآن]] و شاعر بودن [[پیامبر]]: {{متن قرآن|وَعَجِبُوا أَنْ جَاءَهُمْ مُنْذِرٌ مِنْهُمْ وَقَالَ الْكَافِرُونَ هَذَا سَاحِرٌ كَذَّابٌ}}، {{متن قرآن|وَإِنْ يَرَوْا آيَةً يُعْرِضُوا وَيَقُولُوا سِحْرٌ مُسْتَمِرٌّ}}، {{متن قرآن|وَلَوْ نَزَّلْنَا عَلَيْكَ كِتَابًا فِي قِرْطَاسٍ فَلَمَسُوهُ بِأَيْدِيهِمْ لَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ هَذَا إِلَّا سِحْرٌ مُبِينٌ}}، {{متن قرآن|وَقَالُوا يَا أَيُّهَا الَّذِي نُزِّلَ عَلَيْهِ الذِّكْرُ إِنَّكَ لَمَجْنُونٌ}}، {{متن قرآن|فَمَا أَنْتَ بِنِعْمَتِ رَبِّكَ بِكَاهِنٍ وَلَا مَجْنُونٍ}}،{{متن قرآن|قَالَ الْكَافِرُونَ إِنَّ هَذَا لَسَاحِرٌ مُبِينٌ}}، {{متن قرآن|لَقَالُوا إِنَّمَا سُكِّرَتْ أَبْصَارُنَا بَلْ نَحْنُ قَوْمٌ مَسْحُورُونَ}}، {{متن قرآن|إِذَا جَاءُوكَ يُجَادِلُونَكَ يَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ هَذَا إِلَّا أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِينَ}}، {{متن قرآن|أَمْ يَقُولُونَ شَاعِرٌ نَتَرَبَّصُ بِهِ رَيْبَ الْمَنُونِ}}؛ | # [[تفکر]] ارتجاعی [[کافران]] عصر [[بعثت]] مایه روگردانی از [[قرآن]] و [[دعوت پیامبر]] و تهمتهای آنها به ایشان و یکی از شگردهای مهم [[کافران]] در طول [[تاریخ]] در مقابل [[پیامبران پیشین]] و [[دلیل]] این امر این است که [[پیامبران]] با آیاتی روشن و [[دلایل]]، [[معجزات]] و [[منطق]] [[دعوت]] [[توحیدی]] خود را اعلام کردند و از یک سو [[شخصیت]] [[پیامبران]] به ویژه [[پیامبر اسلام]] که از سوابقی روشن، [[راستگو]] و [[امانتدار]] در میان [[مردم]] شناخته شده بودند باعث تأثیرگذاری ایشان و گسترش [[دعوت الهی]] به ویژه بر تودههای حقطلب شده و [[کافران]] برای جلوگیری از این تأثیرگذاری و ایجاد فاصله میان [[شخصیت]] تأثیرگذار [[پیامبر]] با فضای عمومی عصر [[بعثت]] به اتهامزنی به [[پیامبر]] روی آوردند. تهمتهایی از قبیل [[دروغگویی]]، [[جنون]] و دیوانگی، [[سحر]] افسون [[اسطوره]] بودن [[قرآن]] و شاعر بودن [[پیامبر]]: {{متن قرآن|وَعَجِبُوا أَنْ جَاءَهُمْ مُنْذِرٌ مِنْهُمْ وَقَالَ الْكَافِرُونَ هَذَا سَاحِرٌ كَذَّابٌ}}، {{متن قرآن|وَإِنْ يَرَوْا آيَةً يُعْرِضُوا وَيَقُولُوا سِحْرٌ مُسْتَمِرٌّ}}، {{متن قرآن|وَلَوْ نَزَّلْنَا عَلَيْكَ كِتَابًا فِي قِرْطَاسٍ فَلَمَسُوهُ بِأَيْدِيهِمْ لَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ هَذَا إِلَّا سِحْرٌ مُبِينٌ}}، {{متن قرآن|وَقَالُوا يَا أَيُّهَا الَّذِي نُزِّلَ عَلَيْهِ الذِّكْرُ إِنَّكَ لَمَجْنُونٌ}}، {{متن قرآن|فَمَا أَنْتَ بِنِعْمَتِ رَبِّكَ بِكَاهِنٍ وَلَا مَجْنُونٍ}}،{{متن قرآن|قَالَ الْكَافِرُونَ إِنَّ هَذَا لَسَاحِرٌ مُبِينٌ}}، {{متن قرآن|لَقَالُوا إِنَّمَا سُكِّرَتْ أَبْصَارُنَا بَلْ نَحْنُ قَوْمٌ مَسْحُورُونَ}}، {{متن قرآن|إِذَا جَاءُوكَ يُجَادِلُونَكَ يَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ هَذَا إِلَّا أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِينَ}}، {{متن قرآن|أَمْ يَقُولُونَ شَاعِرٌ نَتَرَبَّصُ بِهِ رَيْبَ الْمَنُونِ}}؛ | ||
# [[کافران]] [[اتهام]] ساختگی بودن [[دین]] را مطرح میکردند و برای [[اغفال]] [[مردم]] و یا قانع ساختن خویش گفتند: ما هرگز چنین چیزی در آخرین [[آیین]] نشنیدهایم {{متن قرآن|مَا سَمِعْنَا بِهَذَا فِي الْمِلَّةِ الْآخِرَةِ}} این تنها یک [[آیین]] ساختگی است {{متن قرآن|إِنْ هَذَا إِلَّا اخْتِلَاقٌ}} اگر ادعای [[توحید]] و [[نفی]] [[بتها]] واقعیتی داشت باید [[پدران]] ما با آن [[عظمت]] و [[شخصیت]]! آن را [[درک]] کرده باشند، و ما از آنها شنیده باشیم، اما این یک گفتار دروغین و بیسابقه است؛ | # [[کافران]] [[اتهام]] ساختگی بودن [[دین]] را مطرح میکردند و برای [[اغفال]] [[مردم]] و یا قانع ساختن خویش گفتند: ما هرگز چنین چیزی در آخرین [[آیین]] نشنیدهایم {{متن قرآن|مَا سَمِعْنَا بِهَذَا فِي الْمِلَّةِ الْآخِرَةِ}} این تنها یک [[آیین]] ساختگی است {{متن قرآن|إِنْ هَذَا إِلَّا اخْتِلَاقٌ}} اگر ادعای [[توحید]] و [[نفی]] [[بتها]] واقعیتی داشت باید [[پدران]] ما با آن [[عظمت]] و [[شخصیت]]! آن را [[درک]] کرده باشند، و ما از آنها شنیده باشیم، اما این یک گفتار دروغین و بیسابقه است؛ | ||
# [[اتهام]] جعلی بودن [[رسالت]] و اینکه [[پیامبر]] [[فرستاده خدا]] نیست {{متن قرآن|وَيَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَسْتَ مُرْسَلًا}} و متهم کردن [[پیامبر]] به این که [[قرآن]] را از دیگران میآموزد و [[کلام خدا]] نیست و پاسخ [[خداوند]] به هر دو [[اتهام]] که میگوید: به آنها بگو [[خدا]] کافی است [[گواه]] بر [[رسالت]] میان من و شما و دانایان به [[کتاب ]]: {{متن قرآن|قُلْ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ}} و بگو آن کس که شما ادعا میکنید [[قرآن]] را به من میآموزد [[غیر عرب]] است و این کتاب به [[زبان عربی]] [[فصیح]] وروشن است {{متن قرآن|وَلَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّهُمْ يَقُولُونَ إِنَّمَا يُعَلِّمُهُ بَشَرٌ لِسَانُ الَّذِي يُلْحِدُونَ إِلَيْهِ أَعْجَمِيٌّ وَهَذَا لِسَانٌ عَرَبِيٌّ مُبِينٌ}}؛ | # [[اتهام]] جعلی بودن [[رسالت]] و اینکه [[پیامبر]] [[فرستاده خدا]] نیست {{متن قرآن|وَيَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَسْتَ مُرْسَلًا}} و متهم کردن [[پیامبر]] به این که [[قرآن]] را از دیگران میآموزد و [[کلام خدا]] نیست و پاسخ [[خداوند]] به هر دو [[اتهام]] که میگوید: به آنها بگو [[خدا]] کافی است [[گواه]] بر [[رسالت]] میان من و شما و دانایان به [[کتاب]]: {{متن قرآن|قُلْ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ}} و بگو آن کس که شما ادعا میکنید [[قرآن]] را به من میآموزد [[غیر عرب]] است و این کتاب به [[زبان عربی]] [[فصیح]] وروشن است {{متن قرآن|وَلَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّهُمْ يَقُولُونَ إِنَّمَا يُعَلِّمُهُ بَشَرٌ لِسَانُ الَّذِي يُلْحِدُونَ إِلَيْهِ أَعْجَمِيٌّ وَهَذَا لِسَانٌ عَرَبِيٌّ مُبِينٌ}}؛ | ||
# [[حقستیزی]] [[کافران]]، عامل متهم کردن [[پیامبر]] به [[جنون]]: {{متن قرآن|أَمْ يَقُولُونَ بِهِ جِنَّةٌ بَلْ جَاءَهُمْ بِالْحَقِّ وَأَكْثَرُهُمْ لِلْحَقِّ كَارِهُونَ}}. | # [[حقستیزی]] [[کافران]]، عامل متهم کردن [[پیامبر]] به [[جنون]]: {{متن قرآن|أَمْ يَقُولُونَ بِهِ جِنَّةٌ بَلْ جَاءَهُمْ بِالْحَقِّ وَأَكْثَرُهُمْ لِلْحَقِّ كَارِهُونَ}}. | ||
==روش برخورد آنان با [[پیامبر]]== | == روش برخورد آنان با [[پیامبر]] == | ||
#{{متن قرآن|وَالَّذِينَ اتَّخَذُوا مَسْجِدًا ضِرَارًا وَكُفْرًا وَتَفْرِيقًا بَيْنَ الْمُؤْمِنِينَ وَإِرْصَادًا لِمَنْ حَارَبَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ مِنْ قَبْلُ وَلَيَحْلِفُنَّ إِنْ أَرَدْنَا إِلَّا الْحُسْنَى وَاللَّهُ يَشْهَدُ إِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ}}<ref>«و کسانی هستند که مسجدی را برگزیدهاند برای زیان رساندن (به مردم) و کفر و اختلاف افکندن میان مؤمنان و (ساختن) کمینگاه برای آن کس که از پیش با خداوند و پیامبر وی به جنگ برخاسته بود؛ و سوگند میخورند که ما جز سر نیکی نداریم و خداوند گواهی میدهد که آنان دروغگویند» سوره توبه، آیه ۱۰۷.</ref>. | #{{متن قرآن|وَالَّذِينَ اتَّخَذُوا مَسْجِدًا ضِرَارًا وَكُفْرًا وَتَفْرِيقًا بَيْنَ الْمُؤْمِنِينَ وَإِرْصَادًا لِمَنْ حَارَبَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ مِنْ قَبْلُ وَلَيَحْلِفُنَّ إِنْ أَرَدْنَا إِلَّا الْحُسْنَى وَاللَّهُ يَشْهَدُ إِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ}}<ref>«و کسانی هستند که مسجدی را برگزیدهاند برای زیان رساندن (به مردم) و کفر و اختلاف افکندن میان مؤمنان و (ساختن) کمینگاه برای آن کس که از پیش با خداوند و پیامبر وی به جنگ برخاسته بود؛ و سوگند میخورند که ما جز سر نیکی نداریم و خداوند گواهی میدهد که آنان دروغگویند» سوره توبه، آیه ۱۰۷.</ref>. | ||
#{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَقُولُوا رَاعِنَا وَقُولُوا انْظُرْنَا وَاسْمَعُوا وَلِلْكَافِرِينَ عَذَابٌ أَلِيمٌ}}<ref>«ای مؤمنان! (به پیامبر) نگویید با ما مدارا کن، بگویید: در کار ما بنگر، و سخن نیوش باشید و کافران عذابی دردناک خواهند داشت» سوره بقره، آیه ۱۰۴.</ref>. '''نکته''': معنی کلمه {{متن قرآن|رَاعِنَا}} نزد [[یهود]] {{متن قرآن|لَا تَقُولُوا رَاعِنَا وَقُولُوا انْظُرْنَا}} الخ، یعنی به جای {{متن قرآن|رَاعِنَا}} بگویید: (انظرنا)، که اگر چنین نکنید همین خود کفری است از شما، و [[کافران]] عذابی دردناک دارند، پس در این [[آیه]] [[نهی]] شدیدی شده از گفتن کلمه {{متن قرآن|رَاعِنَا}}، و این کلمه را آیهای دیگر تا حدی معنا کرده، میفرماید: {{متن قرآن|مِنَ الَّذِينَ هَادُوا يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَنْ مَوَاضِعِهِ وَيَقُولُونَ سَمِعْنَا وَعَصَيْنَا وَاسْمَعْ غَيْرَ مُسْمَعٍ وَرَاعِنَا لَيًّا بِأَلْسِنَتِهِمْ وَطَعْنًا فِي الدِّينِ}} که از آن به دست میآید: این کلمه در بین [[یهودیان]] یک نوع [[نفرین]] و [[فحش]] بوده، و معنایش (بشنو [[خدا]] تو را کر کند) بوده است، اتفاقاً [[مسلمانان]] وقتی [[کلام]] [[رسول خدا]] را ([[نساء]]: ۴۶) درست ملتفت نمیشدند، به خاطر اینکه ایشان گاهی به سرعت صحبت میکرد، از ایشان خواهش میکردند: کمی شمردهتر صحبت کنند، که ایشان متوجه بشوند، و این خواهش خود را با کلمه {{متن قرآن|رَاعِنَا}} که عبارتی کوتاه است اداء میکردند، چون معنای این کلمه (مراعات حال ما بکن) است، ولی همانطور که گفتیم: این کلمه در بین [[یهود]] یک رقم [[ناسزا]] بود<ref>ترجمه المیزان، ج۱، ص۳۷۳.</ref>. | #{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَقُولُوا رَاعِنَا وَقُولُوا انْظُرْنَا وَاسْمَعُوا وَلِلْكَافِرِينَ عَذَابٌ أَلِيمٌ}}<ref>«ای مؤمنان! (به پیامبر) نگویید با ما مدارا کن، بگویید: در کار ما بنگر، و سخن نیوش باشید و کافران عذابی دردناک خواهند داشت» سوره بقره، آیه ۱۰۴.</ref>. '''نکته''': معنی کلمه {{متن قرآن|رَاعِنَا}} نزد [[یهود]] {{متن قرآن|لَا تَقُولُوا رَاعِنَا وَقُولُوا انْظُرْنَا}} الخ، یعنی به جای {{متن قرآن|رَاعِنَا}} بگویید: (انظرنا)، که اگر چنین نکنید همین خود کفری است از شما، و [[کافران]] عذابی دردناک دارند، پس در این [[آیه]] [[نهی]] شدیدی شده از گفتن کلمه {{متن قرآن|رَاعِنَا}}، و این کلمه را آیهای دیگر تا حدی معنا کرده، میفرماید: {{متن قرآن|مِنَ الَّذِينَ هَادُوا يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَنْ مَوَاضِعِهِ وَيَقُولُونَ سَمِعْنَا وَعَصَيْنَا وَاسْمَعْ غَيْرَ مُسْمَعٍ وَرَاعِنَا لَيًّا بِأَلْسِنَتِهِمْ وَطَعْنًا فِي الدِّينِ}} که از آن به دست میآید: این کلمه در بین [[یهودیان]] یک نوع [[نفرین]] و [[فحش]] بوده، و معنایش (بشنو [[خدا]] تو را کر کند) بوده است، اتفاقاً [[مسلمانان]] وقتی [[کلام]] [[رسول خدا]] را ([[نساء]]: ۴۶) درست ملتفت نمیشدند، به خاطر اینکه ایشان گاهی به سرعت صحبت میکرد، از ایشان خواهش میکردند: کمی شمردهتر صحبت کنند، که ایشان متوجه بشوند، و این خواهش خود را با کلمه {{متن قرآن|رَاعِنَا}} که عبارتی کوتاه است اداء میکردند، چون معنای این کلمه (مراعات حال ما بکن) است، ولی همانطور که گفتیم: این کلمه در بین [[یهود]] یک رقم [[ناسزا]] بود<ref>ترجمه المیزان، ج۱، ص۳۷۳.</ref>. | ||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
#{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ لَا يَحْزُنْكَ الَّذِينَ يُسَارِعُونَ فِي الْكُفْرِ مِنَ الَّذِينَ قَالُوا آمَنَّا بِأَفْوَاهِهِمْ وَلَمْ تُؤْمِنْ قُلُوبُهُمْ وَمِنَ الَّذِينَ هَادُوا سَمَّاعُونَ لِلْكَذِبِ سَمَّاعُونَ لِقَوْمٍ آخَرِينَ لَمْ يَأْتُوكَ يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ مِنْ بَعْدِ مَوَاضِعِهِ يَقُولُونَ إِنْ أُوتِيتُمْ هَذَا فَخُذُوهُ وَإِنْ لَمْ تُؤْتَوْهُ فَاحْذَرُوا وَمَنْ يُرِدِ اللَّهُ فِتْنَتَهُ فَلَنْ تَمْلِكَ لَهُ مِنَ اللَّهِ شَيْئًا أُولَئِكَ الَّذِينَ لَمْ يُرِدِ اللَّهُ أَنْ يُطَهِّرَ قُلُوبَهُمْ لَهُمْ فِي الدُّنْيَا خِزْيٌ وَلَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ}}<ref>«ای پیامبر! آنان که در کفر شتاب میورزند تو را اندوهگین نکنند، همان کسانی که به زبان میگفتند ایمان آوردهایم در حالی که دلهاشان ایمان نیاورده است و یهودیانی که به دروغ گوش میسپارند جاسوسان گروهی دیگرند که نزد تو نیامدهاند؛ عبارات (کتاب آسمانی) را از جایگاه آنها پس و پیش میکنند؛ (به همدیگر) میگویند اگر به شما این (حکمی که ما میخواهیم از سوی پیامبر) داده شد بپذیرید و اگر داده نشد، (از او) دوری گزینید- و از تو در برابر خداوند، برای کسی که عذاب وی را بخواهد، هیچگاه کاری ساخته نیست- آنان کسانی هستند که خداوند نخواسته است دلهایشان را پاکیزه گرداند؛ در این جهان، خواری و در جهان واپسین عذابی سترگ دارند» سوره مائده، آیه ۴۱.</ref>. | #{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ لَا يَحْزُنْكَ الَّذِينَ يُسَارِعُونَ فِي الْكُفْرِ مِنَ الَّذِينَ قَالُوا آمَنَّا بِأَفْوَاهِهِمْ وَلَمْ تُؤْمِنْ قُلُوبُهُمْ وَمِنَ الَّذِينَ هَادُوا سَمَّاعُونَ لِلْكَذِبِ سَمَّاعُونَ لِقَوْمٍ آخَرِينَ لَمْ يَأْتُوكَ يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ مِنْ بَعْدِ مَوَاضِعِهِ يَقُولُونَ إِنْ أُوتِيتُمْ هَذَا فَخُذُوهُ وَإِنْ لَمْ تُؤْتَوْهُ فَاحْذَرُوا وَمَنْ يُرِدِ اللَّهُ فِتْنَتَهُ فَلَنْ تَمْلِكَ لَهُ مِنَ اللَّهِ شَيْئًا أُولَئِكَ الَّذِينَ لَمْ يُرِدِ اللَّهُ أَنْ يُطَهِّرَ قُلُوبَهُمْ لَهُمْ فِي الدُّنْيَا خِزْيٌ وَلَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ}}<ref>«ای پیامبر! آنان که در کفر شتاب میورزند تو را اندوهگین نکنند، همان کسانی که به زبان میگفتند ایمان آوردهایم در حالی که دلهاشان ایمان نیاورده است و یهودیانی که به دروغ گوش میسپارند جاسوسان گروهی دیگرند که نزد تو نیامدهاند؛ عبارات (کتاب آسمانی) را از جایگاه آنها پس و پیش میکنند؛ (به همدیگر) میگویند اگر به شما این (حکمی که ما میخواهیم از سوی پیامبر) داده شد بپذیرید و اگر داده نشد، (از او) دوری گزینید- و از تو در برابر خداوند، برای کسی که عذاب وی را بخواهد، هیچگاه کاری ساخته نیست- آنان کسانی هستند که خداوند نخواسته است دلهایشان را پاکیزه گرداند؛ در این جهان، خواری و در جهان واپسین عذابی سترگ دارند» سوره مائده، آیه ۴۱.</ref>. | ||
#{{متن قرآن|وَلَا يَحْزُنْكَ الَّذِينَ يُسَارِعُونَ فِي الْكُفْرِ إِنَّهُمْ لَنْ يَضُرُّوا اللَّهَ شَيْئًا يُرِيدُ اللَّهُ أَلَّا يَجْعَلَ لَهُمْ حَظًّا فِي الْآخِرَةِ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ}}<ref>«و آنان که در کفر شتاب میورزند، تو را اندوهناک نگردانند؛ آنها هرگز هیچ زیانی به خداوند نمیرسانند؛ خداوند میخواهد که برای ایشان در جهان واپسین بهرهای نگذارد و آنان را عذابی سترگ خواهد بود» سوره آل عمران، آیه ۱۷۶.</ref> | #{{متن قرآن|وَلَا يَحْزُنْكَ الَّذِينَ يُسَارِعُونَ فِي الْكُفْرِ إِنَّهُمْ لَنْ يَضُرُّوا اللَّهَ شَيْئًا يُرِيدُ اللَّهُ أَلَّا يَجْعَلَ لَهُمْ حَظًّا فِي الْآخِرَةِ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ}}<ref>«و آنان که در کفر شتاب میورزند، تو را اندوهناک نگردانند؛ آنها هرگز هیچ زیانی به خداوند نمیرسانند؛ خداوند میخواهد که برای ایشان در جهان واپسین بهرهای نگذارد و آنان را عذابی سترگ خواهد بود» سوره آل عمران، آیه ۱۷۶.</ref> | ||
#{{متن قرآن|وَمَا نُرْسِلُ الْمُرْسَلِينَ إِلَّا مُبَشِّرِينَ وَمُنْذِرِينَ وَيُجَادِلُ الَّذِينَ كَفَرُوا بِالْبَاطِلِ لِيُدْحِضُوا بِهِ الْحَقَّ وَاتَّخَذُوا آيَاتِي وَمَا أُنْذِرُوا هُزُوًا *وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ ذُكِّرَ بِآيَاتِ رَبِّهِ فَأَعْرَضَ عَنْهَا وَنَسِيَ مَا قَدَّمَتْ يَدَاهُ إِنَّا جَعَلْنَا عَلَى قُلُوبِهِمْ أَكِنَّةً أَنْ يَفْقَهُوهُ وَفِي آذَانِهِمْ وَقْرًا وَإِنْ تَدْعُهُمْ إِلَى الْهُدَى فَلَنْ يَهْتَدُوا إِذًا أَبَدًا}}<ref>«و ما فرستادگان را جز نویدبخش و بیمدهنده نمیفرستیم و کافران به وسیله باطل چالش میورزند تا حق را با آن از میان بردارند؛ و آیات مرا و بیمهایی را که یافتهاند به ریشخند گرفتند * و ستمگرتر از آن کس که آیات پروردگارش را فرایاد او آورند اما از آنها روی گرداند و کارهایی را که کرده است به فراموشی سپارد کیست؟ ما بر دلهای آنان پردههایی افکندهایم تا آن (پیام آسمانی) را درنیابند و در گوشهاشان سنگینییی (نهادهایم)؛ و اگر آنها را به راهیابی فرا خوانی در آن صورت (نیز) هرگز، هیچگاه رهیاب نخواهند شد» سوره کهف، آیه ۵۶-۵۷.</ref>. | #{{متن قرآن|وَمَا نُرْسِلُ الْمُرْسَلِينَ إِلَّا مُبَشِّرِينَ وَمُنْذِرِينَ وَيُجَادِلُ الَّذِينَ كَفَرُوا بِالْبَاطِلِ لِيُدْحِضُوا بِهِ الْحَقَّ وَاتَّخَذُوا آيَاتِي وَمَا أُنْذِرُوا هُزُوًا * وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ ذُكِّرَ بِآيَاتِ رَبِّهِ فَأَعْرَضَ عَنْهَا وَنَسِيَ مَا قَدَّمَتْ يَدَاهُ إِنَّا جَعَلْنَا عَلَى قُلُوبِهِمْ أَكِنَّةً أَنْ يَفْقَهُوهُ وَفِي آذَانِهِمْ وَقْرًا وَإِنْ تَدْعُهُمْ إِلَى الْهُدَى فَلَنْ يَهْتَدُوا إِذًا أَبَدًا}}<ref>«و ما فرستادگان را جز نویدبخش و بیمدهنده نمیفرستیم و کافران به وسیله باطل چالش میورزند تا حق را با آن از میان بردارند؛ و آیات مرا و بیمهایی را که یافتهاند به ریشخند گرفتند * و ستمگرتر از آن کس که آیات پروردگارش را فرایاد او آورند اما از آنها روی گرداند و کارهایی را که کرده است به فراموشی سپارد کیست؟ ما بر دلهای آنان پردههایی افکندهایم تا آن (پیام آسمانی) را درنیابند و در گوشهاشان سنگینییی (نهادهایم)؛ و اگر آنها را به راهیابی فرا خوانی در آن صورت (نیز) هرگز، هیچگاه رهیاب نخواهند شد» سوره کهف، آیه ۵۶-۵۷.</ref>. | ||
#{{متن قرآن|بَلْ عَجِبْتَ وَيَسْخَرُونَ * وَإِذَا ذُكِّرُوا لَا يَذْكُرُونَ * فَإِنَّمَا هِيَ زَجْرَةٌ وَاحِدَةٌ فَإِذَا هُمْ يَنْظُرُونَ}}<ref>«بلکه تو (از کفر آنها) در شگفتی افتادی و آنان (تو را) به ریشخند میگیرند * و چون پندشان دهند نمیپذیرند * تنها نهیبی است یگانه و ناگاه آنان مینگرند» سوره صافات، آیه ۱۲-۱۳ و ۱۹.</ref> | #{{متن قرآن|بَلْ عَجِبْتَ وَيَسْخَرُونَ * وَإِذَا ذُكِّرُوا لَا يَذْكُرُونَ * فَإِنَّمَا هِيَ زَجْرَةٌ وَاحِدَةٌ فَإِذَا هُمْ يَنْظُرُونَ}}<ref>«بلکه تو (از کفر آنها) در شگفتی افتادی و آنان (تو را) به ریشخند میگیرند * و چون پندشان دهند نمیپذیرند * تنها نهیبی است یگانه و ناگاه آنان مینگرند» سوره صافات، آیه ۱۲-۱۳ و ۱۹.</ref> | ||
#{{متن قرآن|مَا يُجَادِلُ فِي آيَاتِ اللَّهِ إِلَّا الَّذِينَ كَفَرُوا فَلَا يَغْرُرْكَ تَقَلُّبُهُمْ فِي الْبِلَادِ}}<ref>«جز کافران کسی در آیات خداوند چالش نمیورزد بنابراین جنب و جوش آنان در شهرها تو را نفریبد» سوره غافر، آیه ۴.</ref>. | #{{متن قرآن|مَا يُجَادِلُ فِي آيَاتِ اللَّهِ إِلَّا الَّذِينَ كَفَرُوا فَلَا يَغْرُرْكَ تَقَلُّبُهُمْ فِي الْبِلَادِ}}<ref>«جز کافران کسی در آیات خداوند چالش نمیورزد بنابراین جنب و جوش آنان در شهرها تو را نفریبد» سوره غافر، آیه ۴.</ref>. | ||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
'''نتیجه''': در [[آیات]] فوق این موضوعات مطرح گردیده است: | '''نتیجه''': در [[آیات]] فوق این موضوعات مطرح گردیده است: | ||
#روش توطئهآمیز [[منافقان]] علیه [[پیامبر]] و [[مسلمانان]] با بنای [[مسجد ضرار]]، استفاده ابزاری از [[مسجد]] موجب [[کفر]] آنان: {{متن قرآن|وَالَّذِينَ اتَّخَذُوا مَسْجِدًا ضِرَارًا وَكُفْرًا...}} | # روش توطئهآمیز [[منافقان]] علیه [[پیامبر]] و [[مسلمانان]] با بنای [[مسجد ضرار]]، استفاده ابزاری از [[مسجد]] موجب [[کفر]] آنان: {{متن قرآن|وَالَّذِينَ اتَّخَذُوا مَسْجِدًا ضِرَارًا وَكُفْرًا...}} | ||
# [[دشنام]] به [[پیامبر]] موجب [[کفر]]: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَقُولُوا رَاعِنَا وَقُولُوا انْظُرْنَا وَاسْمَعُوا وَلِلْكَافِرِينَ عَذَابٌ أَلِيمٌ}}؛ | # [[دشنام]] به [[پیامبر]] موجب [[کفر]]: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَقُولُوا رَاعِنَا وَقُولُوا انْظُرْنَا وَاسْمَعُوا وَلِلْكَافِرِينَ عَذَابٌ أَلِيمٌ}}؛ | ||
# [[مخالفت]] و [[دشمنی]] با [[رسول خدا]]{{صل}} از [[عوامل کفر]] و روش [[کافران]] [[مخالف]] [[دعوت توحیدی پیامبر]]: {{متن قرآن|ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ شَاقُّوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَمَنْ يُشَاقِقِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَإِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ * ذَلِكُمْ فَذُوقُوهُ وَأَنَّ لِلْكَافِرِينَ عَذَابَ النَّارِ}}، {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَصَدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَشَاقُّوا الرَّسُولَ مِنْ بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمُ الْهُدَى لَنْ يَضُرُّوا اللَّهَ شَيْئًا}}؛ | # [[مخالفت]] و [[دشمنی]] با [[رسول خدا]] {{صل}} از [[عوامل کفر]] و روش [[کافران]] [[مخالف]] [[دعوت توحیدی پیامبر]]: {{متن قرآن|ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ شَاقُّوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَمَنْ يُشَاقِقِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَإِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ * ذَلِكُمْ فَذُوقُوهُ وَأَنَّ لِلْكَافِرِينَ عَذَابَ النَّارِ}}، {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَصَدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَشَاقُّوا الرَّسُولَ مِنْ بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمُ الْهُدَى لَنْ يَضُرُّوا اللَّهَ شَيْئًا}}؛ | ||
#استهزاء و [[تحقیر]] یکی از روشهای [[کافران]] که گروهی از آنان آزادانه در مجالس [[پیامبر]] شرکت میکردند و به سخنانش گوش فرا میدادند {{متن قرآن|وَمِنْهُمْ مَنْ يَسْتَمِعُ إِلَيْكَ}} اما هنگامی که از نزد او خارج میشدند {{متن قرآن|حَتَّى إِذَا خَرَجُوا مِنْ عِنْدِكَ}} به کسانی که [[خداوند]] به آنها [[علم]] و [[دانش]] بخشیده - از روی [[استهزاء]] - میگویند: این مرد الآن چه گفت {{متن قرآن|قَالُوا لِلَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ مَاذَا قَالَ آنِفًا}} و [[خداوند]] این موضوع را به [[پیامبر]] اطلاع داده است تعبیر آنها در مورد شخص [[پیامبر]] و سخنان پر محتوای آن [[حضرت]] به قدری [[زشت]] و زننده و تحقیرآمیز بود که نشان میداد آنها اصلاً به [[وحی]] آسمانی [[ایمان]] نیاوردهاند. ولی [[قرآن]] به این عمل و روش مذموم آنان پاسخ داده میفرماید: [[سخنان پیامبر]] نامفهوم نبوده و پیچیدگی خاصی ندارد، بلکه آنها کسانی هستند که [[خداوند]] بر قلبهایشان مهر نهاده و از هوی و هوسهایشان [[پیروی]] کردهاند؛ لذا چیزی از آن نمیفهمند! {{متن قرآن|أُولَئِكَ الَّذِينَ طَبَعَ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِهِمْ وَاتَّبَعُوا أَهْوَاءَهُمْ}}؛ | # استهزاء و [[تحقیر]] یکی از روشهای [[کافران]] که گروهی از آنان آزادانه در مجالس [[پیامبر]] شرکت میکردند و به سخنانش گوش فرا میدادند {{متن قرآن|وَمِنْهُمْ مَنْ يَسْتَمِعُ إِلَيْكَ}} اما هنگامی که از نزد او خارج میشدند {{متن قرآن|حَتَّى إِذَا خَرَجُوا مِنْ عِنْدِكَ}} به کسانی که [[خداوند]] به آنها [[علم]] و [[دانش]] بخشیده - از روی [[استهزاء]] - میگویند: این مرد الآن چه گفت {{متن قرآن|قَالُوا لِلَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ مَاذَا قَالَ آنِفًا}} و [[خداوند]] این موضوع را به [[پیامبر]] اطلاع داده است تعبیر آنها در مورد شخص [[پیامبر]] و سخنان پر محتوای آن [[حضرت]] به قدری [[زشت]] و زننده و تحقیرآمیز بود که نشان میداد آنها اصلاً به [[وحی]] آسمانی [[ایمان]] نیاوردهاند. ولی [[قرآن]] به این عمل و روش مذموم آنان پاسخ داده میفرماید: [[سخنان پیامبر]] نامفهوم نبوده و پیچیدگی خاصی ندارد، بلکه آنها کسانی هستند که [[خداوند]] بر قلبهایشان مهر نهاده و از هوی و هوسهایشان [[پیروی]] کردهاند؛ لذا چیزی از آن نمیفهمند! {{متن قرآن|أُولَئِكَ الَّذِينَ طَبَعَ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِهِمْ وَاتَّبَعُوا أَهْوَاءَهُمْ}}؛ | ||
#افشای پیشنهاد دروغین [[سازش]]، از سوی [[کافران]] با [[پیامبر]]، از جانب [[خداوند]] و عدم [[پذیرش]] [[دین]] [[کافران]] [[مکه]]، از سوی [[پیامبر]] و اعلام این که در [[یکتاپرستی]] سازشی وجود نخواهد داشت: {{متن قرآن|قُلْ يَا أَيُّهَا الْكَافِرُونَ * لَا أَعْبُدُ مَا تَعْبُدُونَ * وَلَا أَنْتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ...}}؛ | # افشای پیشنهاد دروغین [[سازش]]، از سوی [[کافران]] با [[پیامبر]]، از جانب [[خداوند]] و عدم [[پذیرش]] [[دین]] [[کافران]] [[مکه]]، از سوی [[پیامبر]] و اعلام این که در [[یکتاپرستی]] سازشی وجود نخواهد داشت: {{متن قرآن|قُلْ يَا أَيُّهَا الْكَافِرُونَ * لَا أَعْبُدُ مَا تَعْبُدُونَ * وَلَا أَنْتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ...}}؛ | ||
# [[تهدید]] [[کافران]] به [[انتقام]]، در صورت نبودن [[پیامبر]] میان آنان: {{متن قرآن|فَإِمَّا نَذْهَبَنَّ بِكَ فَإِنَّا مِنْهُمْ مُنْتَقِمُونَ}}؛ | # [[تهدید]] [[کافران]] به [[انتقام]]، در صورت نبودن [[پیامبر]] میان آنان: {{متن قرآن|فَإِمَّا نَذْهَبَنَّ بِكَ فَإِنَّا مِنْهُمْ مُنْتَقِمُونَ}}؛ | ||
# [[پیامبر]] [[مأمور]] برخورد صریح و شدید با [[کافران]]: {{متن قرآن|وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ هَذَا إِلَّا إِفْكٌ افْتَرَاهُ وَأَعَانَهُ عَلَيْهِ قَوْمٌ آخَرُونَ فَقَدْ جَاءُوا ظُلْمًا وَزُورًا *... قُلْ أَنْزَلَهُ الَّذِي يَعْلَمُ السِّرَّ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ إِنَّهُ كَانَ غَفُورًا رَحِيمًا}}؛ | # [[پیامبر]] [[مأمور]] برخورد صریح و شدید با [[کافران]]: {{متن قرآن|وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ هَذَا إِلَّا إِفْكٌ افْتَرَاهُ وَأَعَانَهُ عَلَيْهِ قَوْمٌ آخَرُونَ فَقَدْ جَاءُوا ظُلْمًا وَزُورًا *... قُلْ أَنْزَلَهُ الَّذِي يَعْلَمُ السِّرَّ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ إِنَّهُ كَانَ غَفُورًا رَحِيمًا}}؛ | ||
# [[خداوند]] مکرر در [[قرآن]] به یکی از روشهای ایراد گرفتن و پارهای از ایرادهای بیاساس [[کفار]] و [[مشرکان]] [[عرب]] پرداخته، میگوید: “آنها تعجب کردند که [[پیامبری]] انذارگر، از میان خودشان آمده، و [[کافران]] گفتند: این چیز عجیبی است {{متن قرآن|بَلْ عَجِبُوا أَنْ جَاءَهُمْ مُنْذِرٌ مِنْهُمْ فَقَالَ الْكَافِرُونَ هَذَا شَيْءٌ عَجِيبٌ}} این ایرادی است که [[قرآن]] بارها به آن و پاسخ آن اشاره کرده، و تکرار آن نشان میدهد که از ایرادهای اصلی [[کفار]] بوده که همواره آن را تکرار میکردند. | # [[خداوند]] مکرر در [[قرآن]] به یکی از روشهای ایراد گرفتن و پارهای از ایرادهای بیاساس [[کفار]] و [[مشرکان]] [[عرب]] پرداخته، میگوید: “آنها تعجب کردند که [[پیامبری]] انذارگر، از میان خودشان آمده، و [[کافران]] گفتند: این چیز عجیبی است {{متن قرآن|بَلْ عَجِبُوا أَنْ جَاءَهُمْ مُنْذِرٌ مِنْهُمْ فَقَالَ الْكَافِرُونَ هَذَا شَيْءٌ عَجِيبٌ}} این ایرادی است که [[قرآن]] بارها به آن و پاسخ آن اشاره کرده، و تکرار آن نشان میدهد که از ایرادهای اصلی [[کفار]] بوده که همواره آن را تکرار میکردند. | ||
#استهزای [[اسلام]] و [[پیامبر]] از سوی [[یهود]]، نمودی از [[کفر]] آنان: {{متن قرآن|مِنَ الَّذِينَ هَادُوا يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَنْ مَوَاضِعِهِ وَيَقُولُونَ سَمِعْنَا وَعَصَيْنَا وَاسْمَعْ غَيْرَ مُسْمَعٍ وَرَاعِنَا لَيًّا بِأَلْسِنَتِهِمْ وَطَعْنًا فِي الدِّينِ وَلَوْ أَنَّهُمْ قَالُوا سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا وَاسْمَعْ وَانْظُرْنَا لَكَانَ خَيْرًا لَهُمْ وَأَقْوَمَ وَلَكِنْ لَعَنَهُمُ اللَّهُ بِكُفْرِهِمْ فَلَا يُؤْمِنُونَ إِلَّا قَلِيلًا}}؛ | # استهزای [[اسلام]] و [[پیامبر]] از سوی [[یهود]]، نمودی از [[کفر]] آنان: {{متن قرآن|مِنَ الَّذِينَ هَادُوا يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَنْ مَوَاضِعِهِ وَيَقُولُونَ سَمِعْنَا وَعَصَيْنَا وَاسْمَعْ غَيْرَ مُسْمَعٍ وَرَاعِنَا لَيًّا بِأَلْسِنَتِهِمْ وَطَعْنًا فِي الدِّينِ وَلَوْ أَنَّهُمْ قَالُوا سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا وَاسْمَعْ وَانْظُرْنَا لَكَانَ خَيْرًا لَهُمْ وَأَقْوَمَ وَلَكِنْ لَعَنَهُمُ اللَّهُ بِكُفْرِهِمْ فَلَا يُؤْمِنُونَ إِلَّا قَلِيلًا}}؛ | ||
#شتاب برخی [[مردم]] در [[کفر]]، موجب [[اندوه]] و [[تأسف]] عمیق [[پیامبر]]: {{متن قرآن|وَلَا يَحْزُنْكَ الَّذِينَ يُسَارِعُونَ فِي الْكُفْرِ إِنَّهُمْ لَنْ يَضُرُّوا اللَّهَ شَيْئًا...}}، {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ لَا يَحْزُنْكَ الَّذِينَ يُسَارِعُونَ فِي الْكُفْرِ مِنَ الَّذِينَ قَالُوا آمَنَّا بِأَفْوَاهِهِمْ وَلَمْ تُؤْمِنْ قُلُوبُهُمْ وَمِنَ الَّذِينَ هَادُوا...}}؛ | # شتاب برخی [[مردم]] در [[کفر]]، موجب [[اندوه]] و [[تأسف]] عمیق [[پیامبر]]: {{متن قرآن|وَلَا يَحْزُنْكَ الَّذِينَ يُسَارِعُونَ فِي الْكُفْرِ إِنَّهُمْ لَنْ يَضُرُّوا اللَّهَ شَيْئًا...}}، {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ لَا يَحْزُنْكَ الَّذِينَ يُسَارِعُونَ فِي الْكُفْرِ مِنَ الَّذِينَ قَالُوا آمَنَّا بِأَفْوَاهِهِمْ وَلَمْ تُؤْمِنْ قُلُوبُهُمْ وَمِنَ الَّذِينَ هَادُوا...}}؛ | ||
# [[کافران]] اعراضکننده از هرگونه [[معجزات]] ارائه شده ازپیامبر و خطاب [[خداوند]] به پیامبرکه تو از [[انکار]] آنها نسبت به [[معاد]] تعجب میکنی {{متن قرآن|بَلْ عَجِبْتَ}} ولی آنها [[معاد]] را مسخره میکنند {{متن قرآن|وَيَسْخَرُونَ}} تو آنقدر با [[قلب]] پاکت مسأله را واضح میبینی که از [[انکار]] آن در شگفتی فرو میروی، و اما این [[ناپاک]] دلان آنقدر آن را محال میشمرند که به [[استهزا]] برمیخیزند. عامل این زشتکاریها تنها [[نادانی]] و [[جهل]] نیست، بلکه [[لجاجت]] و عناد است، لذا هنگامی که به آنها [[یادآوری]] شود [[یادآوری]] دلائل [[معاد]] و [[مجازات]] [[الهی]] هرگز متذکر نمیگردند و همچنان به راه خویش ادامه میدهند {{متن قرآن|وَإِذَا ذُكِّرُوا لَا يَذْكُرُونَ}} حتی از این بالاتر “هرگاه معجزهای از [[معجزات]] تو را ببینند نه تنها به سخریه و [[استهزا]] میپردازند بلکه دیگران را نیز به [[مسخره کردن]] وا میدارند {{متن قرآن|وَإِذَا رَأَوْا آيَةً يَسْتَسْخِرُونَ}} [[گمان]] میکنید زنده کردن شما و همه پیشینیان برای [[خداوند]] [[قادر]] و توانا کار مشکلی است، و عمل مهم سنگینی میباشد؟ نه تنها یک [[صیحه]] [[عظیم]] از [[ناحیه]] [[مأمور]] [[پروردگار]] زده میشود ناگهان همه از قبرها بر میخیزند، و [[جان]] میگیرند و با چشم خود صحنه [[محشر]] را که تا آن روز [[تکذیب]] میکردند نگاه میکنند {{متن قرآن|فَإِنَّمَا هِيَ زَجْرَةٌ وَاحِدَةٌ فَإِذَا هُمْ يَنْظُرُونَ}}؛ | # [[کافران]] اعراضکننده از هرگونه [[معجزات]] ارائه شده ازپیامبر و خطاب [[خداوند]] به پیامبرکه تو از [[انکار]] آنها نسبت به [[معاد]] تعجب میکنی {{متن قرآن|بَلْ عَجِبْتَ}} ولی آنها [[معاد]] را مسخره میکنند {{متن قرآن|وَيَسْخَرُونَ}} تو آنقدر با [[قلب]] پاکت مسأله را واضح میبینی که از [[انکار]] آن در شگفتی فرو میروی، و اما این [[ناپاک]] دلان آنقدر آن را محال میشمرند که به [[استهزا]] برمیخیزند. عامل این زشتکاریها تنها [[نادانی]] و [[جهل]] نیست، بلکه [[لجاجت]] و عناد است، لذا هنگامی که به آنها [[یادآوری]] شود [[یادآوری]] دلائل [[معاد]] و [[مجازات]] [[الهی]] هرگز متذکر نمیگردند و همچنان به راه خویش ادامه میدهند {{متن قرآن|وَإِذَا ذُكِّرُوا لَا يَذْكُرُونَ}} حتی از این بالاتر “هرگاه معجزهای از [[معجزات]] تو را ببینند نه تنها به سخریه و [[استهزا]] میپردازند بلکه دیگران را نیز به [[مسخره کردن]] وا میدارند {{متن قرآن|وَإِذَا رَأَوْا آيَةً يَسْتَسْخِرُونَ}} [[گمان]] میکنید زنده کردن شما و همه پیشینیان برای [[خداوند]] [[قادر]] و توانا کار مشکلی است، و عمل مهم سنگینی میباشد؟ نه تنها یک [[صیحه]] [[عظیم]] از [[ناحیه]] [[مأمور]] [[پروردگار]] زده میشود ناگهان همه از قبرها بر میخیزند، و [[جان]] میگیرند و با چشم خود صحنه [[محشر]] را که تا آن روز [[تکذیب]] میکردند نگاه میکنند {{متن قرآن|فَإِنَّمَا هِيَ زَجْرَةٌ وَاحِدَةٌ فَإِذَا هُمْ يَنْظُرُونَ}}؛ | ||
#یکی از روشهای [[کافران]] [[مجادله]] ازروی [[دشمنی]] و ناحق در برابر [[پیامبر]] و [[آیات الهی]] است برای همین [[خداوند]] میگوید: تنها کسانی در [[آیات الهی]] [[مجادله]] میکنند که - از روی عناد - [[کافر]] شدهاند{{متن قرآن|مَا يُجَادِلُ فِي آيَاتِ اللَّهِ إِلَّا الَّذِينَ كَفَرُوا}}، {{متن قرآن|إِذَا جَاءُوكَ يُجَادِلُونَكَ}}، {{متن قرآن|وَيُجَادِلُ الَّذِينَ كَفَرُوا بِالْبَاطِلِ لِيُدْحِضُوا بِهِ الْحَقَّ}} درست است که این گروه احیاناً نیرو و جمعیت و قدرتی دارند، ولی مبادا رفت و آمدهای آنان در [[شهرها]] و قدرتنماییهایشان تو را بفریبد {{متن قرآن|فَلَا يَغْرُرْكَ تَقَلُّبُهُمْ فِي الْبِلَادِ}} [[هدف]] این فراز از [[آیه]] این است که به [[پیامبر]] و [[مؤمنان]] آغاز [[اسلام]] که غالباً از قشر [[محروم]] بودند گوشزد کند مبادا امکانات [[مالی]]، و [[قدرت سیاسی]] و [[اجتماعی]] [[کافران]]، شما را بفریبد: {{متن قرآن|كَفَرُوا هُمُ الْمَكِيدُونَ}}، {{متن قرآن|إِنَّهُمْ يَكِيدُونَ كَيْدًا * وَأَكِيدُ كَيْدًا * فَمَهِّلِ الْكَافِرِينَ أَمْهِلْهُمْ رُوَيْدًا...}}، {{متن قرآن|وَإِنْ كَادُوا لَيَفْتِنُونَكَ عَنِ الَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ لِتَفْتَرِيَ عَلَيْنَا غَيْرَهُ وَإِذًا لَاتَّخَذُوكَ خَلِيلًا * وَلَوْلَا أَنْ ثَبَّتْنَاكَ لَقَدْ كِدْتَ تَرْكَنُ إِلَيْهِمْ شَيْئًا قَلِيلًا}}. | # یکی از روشهای [[کافران]] [[مجادله]] ازروی [[دشمنی]] و ناحق در برابر [[پیامبر]] و [[آیات الهی]] است برای همین [[خداوند]] میگوید: تنها کسانی در [[آیات الهی]] [[مجادله]] میکنند که - از روی عناد - [[کافر]] شدهاند{{متن قرآن|مَا يُجَادِلُ فِي آيَاتِ اللَّهِ إِلَّا الَّذِينَ كَفَرُوا}}، {{متن قرآن|إِذَا جَاءُوكَ يُجَادِلُونَكَ}}، {{متن قرآن|وَيُجَادِلُ الَّذِينَ كَفَرُوا بِالْبَاطِلِ لِيُدْحِضُوا بِهِ الْحَقَّ}} درست است که این گروه احیاناً نیرو و جمعیت و قدرتی دارند، ولی مبادا رفت و آمدهای آنان در [[شهرها]] و قدرتنماییهایشان تو را بفریبد {{متن قرآن|فَلَا يَغْرُرْكَ تَقَلُّبُهُمْ فِي الْبِلَادِ}} [[هدف]] این فراز از [[آیه]] این است که به [[پیامبر]] و [[مؤمنان]] آغاز [[اسلام]] که غالباً از قشر [[محروم]] بودند گوشزد کند مبادا امکانات [[مالی]]، و [[قدرت سیاسی]] و [[اجتماعی]] [[کافران]]، شما را بفریبد: {{متن قرآن|كَفَرُوا هُمُ الْمَكِيدُونَ}}، {{متن قرآن|إِنَّهُمْ يَكِيدُونَ كَيْدًا * وَأَكِيدُ كَيْدًا * فَمَهِّلِ الْكَافِرِينَ أَمْهِلْهُمْ رُوَيْدًا...}}، {{متن قرآن|وَإِنْ كَادُوا لَيَفْتِنُونَكَ عَنِ الَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ لِتَفْتَرِيَ عَلَيْنَا غَيْرَهُ وَإِذًا لَاتَّخَذُوكَ خَلِيلًا * وَلَوْلَا أَنْ ثَبَّتْنَاكَ لَقَدْ كِدْتَ تَرْكَنُ إِلَيْهِمْ شَيْئًا قَلِيلًا}}. | ||
==اوصاف [[کافران]]== | == اوصاف [[کافران]] == | ||
#{{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ يَكْفُرُونَ بِآيَاتِ اللَّهِ وَيَقْتُلُونَ النَّبِيِّينَ بِغَيْرِ حَقٍّ وَيَقْتُلُونَ الَّذِينَ يَأْمُرُونَ بِالْقِسْطِ مِنَ النَّاسِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ}}<ref>«آنان را که به آیات خداوند کفر میورزند و پیامبران را ناحقّ میکشند و دادفرمایان از مردم را به قتل میرسانند به عذابی دردناک نوید ده!» سوره آل عمران، آیه ۲۱.</ref>. | #{{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ يَكْفُرُونَ بِآيَاتِ اللَّهِ وَيَقْتُلُونَ النَّبِيِّينَ بِغَيْرِ حَقٍّ وَيَقْتُلُونَ الَّذِينَ يَأْمُرُونَ بِالْقِسْطِ مِنَ النَّاسِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ}}<ref>«آنان را که به آیات خداوند کفر میورزند و پیامبران را ناحقّ میکشند و دادفرمایان از مردم را به قتل میرسانند به عذابی دردناک نوید ده!» سوره آل عمران، آیه ۲۱.</ref>. | ||
#{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ كَفَرُوا وَقَالُوا لِإِخْوَانِهِمْ إِذَا ضَرَبُوا فِي الْأَرْضِ أَوْ كَانُوا غُزًّى لَوْ كَانُوا عِنْدَنَا مَا مَاتُوا وَمَا قُتِلُوا لِيَجْعَلَ اللَّهُ ذَلِكَ حَسْرَةً فِي قُلُوبِهِمْ وَاللَّهُ يُحْيِي وَيُمِيتُ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ}}<ref>«ای مؤمنان! مانند کسانی مباشید که کفر پیشه کردند و در مورد همگنان خویش -هنگامی که سفر رفتند یا جهادگر شدند- گفتند: اینان اگر نزد ما میماندند نمیمردند یا کشته نمیشدند (بگذار چنین بپندارند) تا این (پندار) را خداوند دریغی در دلهایشان کند؛ و این خداوند است که زنده میگرداند و میمیراند و خداوند به آنچه انجام میدهید بیناست» سوره آل عمران، آیه ۱۵۶.</ref>. '''نکته''': این [[آیه]]، [[تنبیه]] [[هوشیاری]] آور است به [[مؤمنان]]، تا از [[ترس]] [[مرگ]] و کشته شدن، از تحرک در [[زمین]] باز نایستند و مانند [[ناآگاهان]] از آثار نیرو آفرین جنبش و حرکت و دهشتزدگان از [[مرگ]]، خود را گرفتار سکون و پوسیدگی و [[مرگ]] [[روحی]] نسازند. این [[حقیقت]] کلی، به تناسب آنچه اینگونه [[مردم]] پس از واقعه به زبان میآوردند، در این [[آیه]] و به زبان مردمی که بدین [[حقیقت]] [[توحیدی]] [[کفر]] ورزیده از واقعیات [[زندگی]] و [[جهان]] پوشیده ماندهاند آمده است. این [[کفر]] باید [[کفر]] نسبی و درونی باشد به [[توحید]] سرنوشتساز نه [[کفر]] [[کافران]] | #{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ كَفَرُوا وَقَالُوا لِإِخْوَانِهِمْ إِذَا ضَرَبُوا فِي الْأَرْضِ أَوْ كَانُوا غُزًّى لَوْ كَانُوا عِنْدَنَا مَا مَاتُوا وَمَا قُتِلُوا لِيَجْعَلَ اللَّهُ ذَلِكَ حَسْرَةً فِي قُلُوبِهِمْ وَاللَّهُ يُحْيِي وَيُمِيتُ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ}}<ref>«ای مؤمنان! مانند کسانی مباشید که کفر پیشه کردند و در مورد همگنان خویش -هنگامی که سفر رفتند یا جهادگر شدند- گفتند: اینان اگر نزد ما میماندند نمیمردند یا کشته نمیشدند (بگذار چنین بپندارند) تا این (پندار) را خداوند دریغی در دلهایشان کند؛ و این خداوند است که زنده میگرداند و میمیراند و خداوند به آنچه انجام میدهید بیناست» سوره آل عمران، آیه ۱۵۶.</ref>. '''نکته''': این [[آیه]]، [[تنبیه]] [[هوشیاری]] آور است به [[مؤمنان]]، تا از [[ترس]] [[مرگ]] و کشته شدن، از تحرک در [[زمین]] باز نایستند و مانند [[ناآگاهان]] از آثار نیرو آفرین جنبش و حرکت و دهشتزدگان از [[مرگ]]، خود را گرفتار سکون و پوسیدگی و [[مرگ]] [[روحی]] نسازند. این [[حقیقت]] کلی، به تناسب آنچه اینگونه [[مردم]] پس از واقعه به زبان میآوردند، در این [[آیه]] و به زبان مردمی که بدین [[حقیقت]] [[توحیدی]] [[کفر]] ورزیده از واقعیات [[زندگی]] و [[جهان]] پوشیده ماندهاند آمده است. این [[کفر]] باید [[کفر]] نسبی و درونی باشد به [[توحید]] سرنوشتساز نه [[کفر]] [[کافران]] آشکار و رسمی، چه دسته اخیر، نه مسئولیتی داشتند و نه [[مسلمانان]] با آنان [[برادری]] و از آنان [[شنوایی]]، تا برای برادرانشان [[دلسوزی]] کنند و درباره آنان که برای [[رسالت]] خدایی و یا [[جنگ]] از [[شهر]] و دیار خود بیرون روند: {{متن قرآن|إِذَا ضَرَبُوا فِي الْأَرْضِ أَوْ كَانُوا غُزًّى}} ظاهر عطف – [۲] {{متن قرآن|وَقَالُوا}} به کفروا – اینگونه [[کفر]] را میرساند<ref>پرتوی از قرآن، ج۵، ص۳۹۲.</ref>. | ||
#{{متن قرآن|زَعَمَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنْ لَنْ يُبْعَثُوا قُلْ بَلَى وَرَبِّي لَتُبْعَثُنَّ ثُمَّ لَتُنَبَّؤُنَّ بِمَا عَمِلْتُمْ وَذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ * فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَالنُّورِ الَّذِي أَنْزَلْنَا وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ}}<ref>«کافران گمان کردند که هرگز برانگیخته نخواهند شد؛ بگو: چرا، سوگند به پروردگارم که برانگیخته خواهید شد سپس از آنچه کردهاید آگاهتان خواهند کرد و این برای خداوند آسان است * پس به خداوند و پیامبرش و نوری که فرو فرستادهایم ایمان آورید و خداوند از آنچه انجام میدهید آگاه است» سوره تغابن، آیه ۷-۸.</ref>. | #{{متن قرآن|زَعَمَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنْ لَنْ يُبْعَثُوا قُلْ بَلَى وَرَبِّي لَتُبْعَثُنَّ ثُمَّ لَتُنَبَّؤُنَّ بِمَا عَمِلْتُمْ وَذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ * فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَالنُّورِ الَّذِي أَنْزَلْنَا وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ}}<ref>«کافران گمان کردند که هرگز برانگیخته نخواهند شد؛ بگو: چرا، سوگند به پروردگارم که برانگیخته خواهید شد سپس از آنچه کردهاید آگاهتان خواهند کرد و این برای خداوند آسان است * پس به خداوند و پیامبرش و نوری که فرو فرستادهایم ایمان آورید و خداوند از آنچه انجام میدهید آگاه است» سوره تغابن، آیه ۷-۸.</ref>. | ||
#{{متن قرآن|قُلْ مَنْ يَرْزُقُكُمْ مِنَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ قُلِ اللَّهُ وَإِنَّا أَوْ إِيَّاكُمْ لَعَلَى هُدًى أَوْ فِي ضَلَالٍ مُبِينٍ}}<ref>«بگو: چه کسی از آسمانها و زمین به شما روزی میرساند؟ بگو: خداوند و بیگمان ما یا شما بر رهنمود یا در گمراهی آشکاریم» سوره سبأ، آیه ۲۴.</ref>. '''نکته''': {{متن قرآن|قُلْ مَنْ يَرْزُقُكُمْ مِنَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ قُلِ اللَّهُ}} این [[آیه]] [[احتجاج]] دیگری است علیه [[مشرکین]]، از [[ناحیه]] [[رزق]]، که ملاک عمده [[بتپرستی]] ایشان است، چون [[مشرکین]] در [[پرستش]] [[بت]]، این مستمسک را برای خود درست کرده بودند، که [[پرستش]] [[بت]]، مایه خوشنودی آلهه است، و وقتی از ما [[راضی]] شدند، [[رزق]] ما را توسعه میدهند، و در نتیجه [[سعادتمند]] میشویم، لذا [[رسول]] گرامی خود را [[دستور]] میدهد از ایشان بپرسد: چه کسی از [[آسمان]] و [[زمین]] [[رزق]] ایشان را فراهم میکند؟ و خودش از این سؤال پاسخ دهد: [[خدای سبحان]] [[رزق]] میدهد، چون [[رزق]] خودش مخلوقی از مخلوقات [[خدا]] است، و در نظر خود [[مشرکین]] هم جز [[خدا]] کسی [[خالق]] نیست، چیزی که هست [[مشرکین]] از اعتراف به این [[معتقد]] خود استنکاف میورزیدند، با اینکه در [[دل]] به آن [[ایمان]] داشتند، به همین جهت بود که [[خدای سبحان]] [[دستور]] داد [[رسول خدا]]{{صل}} از طرف ایشان پاسخ دهد. پس فرمود بگو [[خدا]]: {{متن قرآن|قُلِ اللَّهُ}}<ref>ترجمه تفسیر المیزان، ج۱۶، ص۵۶۴.</ref> و [[تسامح]] و [[تساهل]] [[پیامبر]] با [[کافران]]، در [[سخن گفتن]] و [[احتجاج]] با آنان: {{متن قرآن|... وَإِنَّا أَوْ إِيَّاكُمْ لَعَلَى هُدًى أَوْ فِي ضَلَالٍ مُبِينٍ}}. | #{{متن قرآن|قُلْ مَنْ يَرْزُقُكُمْ مِنَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ قُلِ اللَّهُ وَإِنَّا أَوْ إِيَّاكُمْ لَعَلَى هُدًى أَوْ فِي ضَلَالٍ مُبِينٍ}}<ref>«بگو: چه کسی از آسمانها و زمین به شما روزی میرساند؟ بگو: خداوند و بیگمان ما یا شما بر رهنمود یا در گمراهی آشکاریم» سوره سبأ، آیه ۲۴.</ref>. '''نکته''': {{متن قرآن|قُلْ مَنْ يَرْزُقُكُمْ مِنَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ قُلِ اللَّهُ}} این [[آیه]] [[احتجاج]] دیگری است علیه [[مشرکین]]، از [[ناحیه]] [[رزق]]، که ملاک عمده [[بتپرستی]] ایشان است، چون [[مشرکین]] در [[پرستش]] [[بت]]، این مستمسک را برای خود درست کرده بودند، که [[پرستش]] [[بت]]، مایه خوشنودی آلهه است، و وقتی از ما [[راضی]] شدند، [[رزق]] ما را توسعه میدهند، و در نتیجه [[سعادتمند]] میشویم، لذا [[رسول]] گرامی خود را [[دستور]] میدهد از ایشان بپرسد: چه کسی از [[آسمان]] و [[زمین]] [[رزق]] ایشان را فراهم میکند؟ و خودش از این سؤال پاسخ دهد: [[خدای سبحان]] [[رزق]] میدهد، چون [[رزق]] خودش مخلوقی از مخلوقات [[خدا]] است، و در نظر خود [[مشرکین]] هم جز [[خدا]] کسی [[خالق]] نیست، چیزی که هست [[مشرکین]] از اعتراف به این [[معتقد]] خود استنکاف میورزیدند، با اینکه در [[دل]] به آن [[ایمان]] داشتند، به همین جهت بود که [[خدای سبحان]] [[دستور]] داد [[رسول خدا]] {{صل}} از طرف ایشان پاسخ دهد. پس فرمود بگو [[خدا]]: {{متن قرآن|قُلِ اللَّهُ}}<ref>ترجمه تفسیر المیزان، ج۱۶، ص۵۶۴.</ref> و [[تسامح]] و [[تساهل]] [[پیامبر]] با [[کافران]]، در [[سخن گفتن]] و [[احتجاج]] با آنان: {{متن قرآن|... وَإِنَّا أَوْ إِيَّاكُمْ لَعَلَى هُدًى أَوْ فِي ضَلَالٍ مُبِينٍ}}. | ||
#{{متن قرآن|بَلِ الَّذِينَ كَفَرُوا يُكَذِّبُونَ * فَبَشِّرْهُمْ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ}}<ref>«بلکه کافران دروغ میانگارند، * به عذابی دردناک نوید ده!» سوره انشقاق، آیه ۲۲ و ۲۴.</ref>. | #{{متن قرآن|بَلِ الَّذِينَ كَفَرُوا يُكَذِّبُونَ * فَبَشِّرْهُمْ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ}}<ref>«بلکه کافران دروغ میانگارند، * به عذابی دردناک نوید ده!» سوره انشقاق، آیه ۲۲ و ۲۴.</ref>. | ||
#{{متن قرآن|مَا جَعَلَ اللَّهُ مِنْ بَحِيرَةٍ وَلَا سَائِبَةٍ وَلَا وَصِيلَةٍ وَلَا حَامٍ وَلَكِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا يَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ وَأَكْثَرُهُمْ لَا يَعْقِلُونَ * وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ تَعَالَوْا إِلَى مَا أَنْزَلَ اللَّهُ وَإِلَى الرَّسُولِ قَالُوا حَسْبُنَا مَا وَجَدْنَا عَلَيْهِ آبَاءَنَا أَوَلَوْ كَانَ آبَاؤُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ شَيْئًا وَلَا يَهْتَدُونَ}}<ref>«خداوند هیچ (چیز ممنوعی چون) بحیره (- شتر ماده گوش بریده چند شکم زاده) و سائبه (- ماده شتر نذر بت شده) و وصیله (- میش دوگانیک نر و مادهزاده) و حامی (- شتر نر با ده نتاج) قرار نداده است اما کافران بر خداوند دروغ میبافند و بیشتر آنان خرد نمیورزند * و چون به آنان گویند که به آنچه خداوند فرو فرستاده است و به پیامبر روی آورید میگویند: آنچه نیاکان خود را بر آن یافتهایم ما را بسنده است؛ آیا حتی اگر نیاکانشان چیزی نمیدانستند و رهنمودی نیافته بودند؟» سوره مائده، آیه ۱۰۳-۱۰۴.</ref>. | #{{متن قرآن|مَا جَعَلَ اللَّهُ مِنْ بَحِيرَةٍ وَلَا سَائِبَةٍ وَلَا وَصِيلَةٍ وَلَا حَامٍ وَلَكِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا يَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ وَأَكْثَرُهُمْ لَا يَعْقِلُونَ * وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ تَعَالَوْا إِلَى مَا أَنْزَلَ اللَّهُ وَإِلَى الرَّسُولِ قَالُوا حَسْبُنَا مَا وَجَدْنَا عَلَيْهِ آبَاءَنَا أَوَلَوْ كَانَ آبَاؤُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ شَيْئًا وَلَا يَهْتَدُونَ}}<ref>«خداوند هیچ (چیز ممنوعی چون) بحیره (- شتر ماده گوش بریده چند شکم زاده) و سائبه (- ماده شتر نذر بت شده) و وصیله (- میش دوگانیک نر و مادهزاده) و حامی (- شتر نر با ده نتاج) قرار نداده است اما کافران بر خداوند دروغ میبافند و بیشتر آنان خرد نمیورزند * و چون به آنان گویند که به آنچه خداوند فرو فرستاده است و به پیامبر روی آورید میگویند: آنچه نیاکان خود را بر آن یافتهایم ما را بسنده است؛ آیا حتی اگر نیاکانشان چیزی نمیدانستند و رهنمودی نیافته بودند؟» سوره مائده، آیه ۱۰۳-۱۰۴.</ref>. | ||
خط ۹۵: | خط ۹۵: | ||
#{{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ حَقَّتْ عَلَيْهِمْ كَلِمَتُ رَبِّكَ لَا يُؤْمِنُونَ * وَلَوْ جَاءَتْهُمْ كُلُّ آيَةٍ حَتَّى يَرَوُا الْعَذَابَ الْأَلِيمَ}}<ref>«بیگمان کسانی که فرمان (عذاب) پروردگارت بر آنان به حقیقت پیوسته است ایمان نمیآورند * هر چند هر نشانهای برای آنان بیاید تا آنگاه که عذاب دردناک را ببینند» سوره یونس، آیه ۹۶-۹۷.</ref>. | #{{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ حَقَّتْ عَلَيْهِمْ كَلِمَتُ رَبِّكَ لَا يُؤْمِنُونَ * وَلَوْ جَاءَتْهُمْ كُلُّ آيَةٍ حَتَّى يَرَوُا الْعَذَابَ الْأَلِيمَ}}<ref>«بیگمان کسانی که فرمان (عذاب) پروردگارت بر آنان به حقیقت پیوسته است ایمان نمیآورند * هر چند هر نشانهای برای آنان بیاید تا آنگاه که عذاب دردناک را ببینند» سوره یونس، آیه ۹۶-۹۷.</ref>. | ||
#{{متن قرآن|وَإِنْ كَانَ كَبُرَ عَلَيْكَ إِعْرَاضُهُمْ فَإِنِ اسْتَطَعْتَ أَنْ تَبْتَغِيَ نَفَقًا فِي الْأَرْضِ أَوْ سُلَّمًا فِي السَّمَاءِ فَتَأْتِيَهُمْ بِآيَةٍ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَجَمَعَهُمْ عَلَى الْهُدَى فَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْجَاهِلِينَ}}<ref>«و اگر رویگردانی آنان بر تو گران است چنانچه بتوانی سوراخی در زمین یا نردبانی بر آسمان بیابی تا نشانهای (دیگر) برای آنان بیاوری (چنین کن، اما باز ایمان نمیآورند) و اگر خداوند میخواست همه آنان را بر رهنمود (خود) گرد میآورد پس، هرگز از نادانان مباش!» سوره انعام، آیه ۳۵.</ref>. | #{{متن قرآن|وَإِنْ كَانَ كَبُرَ عَلَيْكَ إِعْرَاضُهُمْ فَإِنِ اسْتَطَعْتَ أَنْ تَبْتَغِيَ نَفَقًا فِي الْأَرْضِ أَوْ سُلَّمًا فِي السَّمَاءِ فَتَأْتِيَهُمْ بِآيَةٍ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَجَمَعَهُمْ عَلَى الْهُدَى فَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْجَاهِلِينَ}}<ref>«و اگر رویگردانی آنان بر تو گران است چنانچه بتوانی سوراخی در زمین یا نردبانی بر آسمان بیابی تا نشانهای (دیگر) برای آنان بیاوری (چنین کن، اما باز ایمان نمیآورند) و اگر خداوند میخواست همه آنان را بر رهنمود (خود) گرد میآورد پس، هرگز از نادانان مباش!» سوره انعام، آیه ۳۵.</ref>. | ||
#{{متن قرآن|فَلَعَلَّكَ تَارِكٌ بَعْضَ مَا يُوحَى إِلَيْكَ وَضَائِقٌ بِهِ صَدْرُكَ أَنْ يَقُولُوا لَوْلَا أُنْزِلَ عَلَيْهِ كَنْزٌ أَوْ جَاءَ مَعَهُ مَلَكٌ إِنَّمَا أَنْتَ نَذِيرٌ وَاللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ وَكِيلٌ}}<ref>«و مبادا تو برخی از آنچه را بر تو وحی شده است کنار نهی و دل از آن تنگ داری از آن رو که میگویند: “چرا بر او گنجی فرو فرستاده نمیشود یا فرشتهای همراه وی | #{{متن قرآن|فَلَعَلَّكَ تَارِكٌ بَعْضَ مَا يُوحَى إِلَيْكَ وَضَائِقٌ بِهِ صَدْرُكَ أَنْ يَقُولُوا لَوْلَا أُنْزِلَ عَلَيْهِ كَنْزٌ أَوْ جَاءَ مَعَهُ مَلَكٌ إِنَّمَا أَنْتَ نَذِيرٌ وَاللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ وَكِيلٌ}}<ref>«و مبادا تو برخی از آنچه را بر تو وحی شده است کنار نهی و دل از آن تنگ داری از آن رو که میگویند: “چرا بر او گنجی فرو فرستاده نمیشود یا فرشتهای همراه وی نمیآید؟ ” تو، تنها بیمدهندهای و خداوند بر هر چیزی مراقب است» سوره هود، آیه ۱۲.</ref>. | ||
#{{متن قرآن|لَعَلَّكَ بَاخِعٌ نَفْسَكَ أَلَّا يَكُونُوا مُؤْمِنِينَ * إِنْ نَشَأْ نُنَزِّلْ عَلَيْهِمْ مِنَ السَّمَاءِ آيَةً فَظَلَّتْ أَعْنَاقُهُمْ لَهَا خَاضِعِينَ * وَمَا يَأْتِيهِمْ مِنْ ذِكْرٍ مِنَ الرَّحْمَنِ مُحْدَثٍ إِلَّا كَانُوا عَنْهُ مُعْرِضِينَ * فَقَدْ كَذَّبُوا فَسَيَأْتِيهِمْ أَنْبَاءُ مَا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ * أَوَلَمْ يَرَوْا إِلَى الْأَرْضِ كَمْ أَنْبَتْنَا فِيهَا مِنْ كُلِّ زَوْجٍ كَرِيمٍ * إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَةً وَمَا كَانَ أَكْثَرُهُمْ مُؤْمِنِينَ}}<ref>«مبادا خود را از اینکه (مشرکان) ایمان نمیآورند به هلاکت افکنی * اگر بخواهیم از آسمان بر آنان نشانه ای فرو میفرستیم تا فروتنانه بدان گردن نهند * و هیچ یادکرد تازهای از سوی (خداوند) بخشنده برای آنان نیامد مگر آنکه از آن رویگردان بودند * به یقین (آن را) دروغ شمردند و به زودی اخبار آنچه بدان ریشخند میکردند به آنان خواهد رسید * آیا به زمین ننگریستهاند که از هر گونه گیاهی نیکو در آن چه اندازه رویاندهایم؟ * بیگمان در آن نشانهای است و بیشتر آنان مؤمن نبودند» سوره شعراء، آیه ۳-۸.</ref>. | #{{متن قرآن|لَعَلَّكَ بَاخِعٌ نَفْسَكَ أَلَّا يَكُونُوا مُؤْمِنِينَ * إِنْ نَشَأْ نُنَزِّلْ عَلَيْهِمْ مِنَ السَّمَاءِ آيَةً فَظَلَّتْ أَعْنَاقُهُمْ لَهَا خَاضِعِينَ * وَمَا يَأْتِيهِمْ مِنْ ذِكْرٍ مِنَ الرَّحْمَنِ مُحْدَثٍ إِلَّا كَانُوا عَنْهُ مُعْرِضِينَ * فَقَدْ كَذَّبُوا فَسَيَأْتِيهِمْ أَنْبَاءُ مَا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ * أَوَلَمْ يَرَوْا إِلَى الْأَرْضِ كَمْ أَنْبَتْنَا فِيهَا مِنْ كُلِّ زَوْجٍ كَرِيمٍ * إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَةً وَمَا كَانَ أَكْثَرُهُمْ مُؤْمِنِينَ}}<ref>«مبادا خود را از اینکه (مشرکان) ایمان نمیآورند به هلاکت افکنی * اگر بخواهیم از آسمان بر آنان نشانه ای فرو میفرستیم تا فروتنانه بدان گردن نهند * و هیچ یادکرد تازهای از سوی (خداوند) بخشنده برای آنان نیامد مگر آنکه از آن رویگردان بودند * به یقین (آن را) دروغ شمردند و به زودی اخبار آنچه بدان ریشخند میکردند به آنان خواهد رسید * آیا به زمین ننگریستهاند که از هر گونه گیاهی نیکو در آن چه اندازه رویاندهایم؟ * بیگمان در آن نشانهای است و بیشتر آنان مؤمن نبودند» سوره شعراء، آیه ۳-۸.</ref>. | ||
خط ۱۰۱: | خط ۱۰۱: | ||
# [[خداوند]] بعضی از اوصاف [[کافران]] را ذکر میکند و میفرماید: کسانی که به [[آیات]] [[خدا]] [[کافر]] میشوند {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ يَكْفُرُونَ بِآيَاتِ اللَّهِ}} و [[پیامبران]] را به ناحق میکشند {{متن قرآن|وَيَقْتُلُونَ النَّبِيِّينَ بِغَيْرِ حَقٍّ}}و همچنین کسانی را از [[مردم]] که [[امر به عدل]] و داد میکنند به [[قتل]] میرسانند {{متن قرآن|وَيَقْتُلُونَ النَّبِيِّينَ بِغَيْرِ حَقٍّ وَيَقْتُلُونَ الَّذِينَ يَأْمُرُونَ بِالْقِسْطِ مِنَ النَّاسِ}} آنها را به [[مجازات]] دردناک [[الهی]] [[بشارت]] بده {{متن قرآن|فَبَشِّرْهُمْ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ}} در این [[آیه]] سه ویژگی [[کافران]] مطرح شده که ثابت میکند آنها [[تسلیم]] [[فرمان]] [[حق]] نیستند، بلکه صدای [[حق]] گویان را در گلو خفه میکنند؛ | # [[خداوند]] بعضی از اوصاف [[کافران]] را ذکر میکند و میفرماید: کسانی که به [[آیات]] [[خدا]] [[کافر]] میشوند {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ يَكْفُرُونَ بِآيَاتِ اللَّهِ}} و [[پیامبران]] را به ناحق میکشند {{متن قرآن|وَيَقْتُلُونَ النَّبِيِّينَ بِغَيْرِ حَقٍّ}}و همچنین کسانی را از [[مردم]] که [[امر به عدل]] و داد میکنند به [[قتل]] میرسانند {{متن قرآن|وَيَقْتُلُونَ النَّبِيِّينَ بِغَيْرِ حَقٍّ وَيَقْتُلُونَ الَّذِينَ يَأْمُرُونَ بِالْقِسْطِ مِنَ النَّاسِ}} آنها را به [[مجازات]] دردناک [[الهی]] [[بشارت]] بده {{متن قرآن|فَبَشِّرْهُمْ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ}} در این [[آیه]] سه ویژگی [[کافران]] مطرح شده که ثابت میکند آنها [[تسلیم]] [[فرمان]] [[حق]] نیستند، بلکه صدای [[حق]] گویان را در گلو خفه میکنند؛ | ||
# [[خداوند]] به منظور خنثیسازی تلاش و [[هجوم]] [[تبلیغاتی]] و جوسازی [[منافقان]] علیه [[پیامبر]] و [[مسلمانان]] میفرماید: شما همانند [[کافران]] نباشید {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ كَفَرُوا}} که هنگامی که برادرانشان به مسافرتی میروند و یا در صف [[مجاهدان]] قرار میگیرند و کشته میشوند میگویند: افسوس اگر نزد ما بودند نمیمردند و کشته نمیشدند {{متن قرآن|وَقَالُوا لِإِخْوَانِهِمْ إِذَا ضَرَبُوا فِي الْأَرْضِ أَوْ كَانُوا غُزًّى لَوْ كَانُوا عِنْدَنَا مَا مَاتُوا وَمَا قُتِلُوا}} گرچه آنها این سخنان را در [[لباس]] [[دلسوزی]] ایراد میکنند اما نظری جز [[مسموم]] ساختن [[روحیه]] شما ندارند {{متن قرآن|لِيَجْعَلَ اللَّهُ ذَلِكَ حَسْرَةً فِي قُلُوبِهِمْ}} و نباید شما تحت تأثیر این سخنان [[مسموم]] قرار گیرید و چنین جملههایی بر زبان آرید: اگر شما [[مؤمنان]] تحت تأثیر سخنان [[گمراه کننده]] آنان قرار گیرید و همان حرفها را تکرار کنید طبعاً [[روحیه]] شما ضعیف گشته و از رفتن به میدان [[جهاد]] و [[سفر]] در [[راه خدا]] خودداری خواهید کرد و آنها به [[هدف]] خود نائل میشوند، ولی شما این کار را نکنید و با [[روحیه]] [[قوی]] به میدان [[جهاد]] بروید تا این [[حسرت]] بر [[دل]] [[منافقان]] برای همیشه بماند. [[مرگ]] و [[حیات]] در هر حال به [[دست خدا]] است و [[مسافرت]] و یا حضور در میدان [[جنگ]] نمیتواند مسیر قطعی آن را [[تغییر]] دهد و [[خدا]] از همه [[اعمال]] [[بندگان]] با خبر است. {{متن قرآن|وَاللَّهُ يُحْيِي وَيُمِيتُ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ}}؛ | # [[خداوند]] به منظور خنثیسازی تلاش و [[هجوم]] [[تبلیغاتی]] و جوسازی [[منافقان]] علیه [[پیامبر]] و [[مسلمانان]] میفرماید: شما همانند [[کافران]] نباشید {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ كَفَرُوا}} که هنگامی که برادرانشان به مسافرتی میروند و یا در صف [[مجاهدان]] قرار میگیرند و کشته میشوند میگویند: افسوس اگر نزد ما بودند نمیمردند و کشته نمیشدند {{متن قرآن|وَقَالُوا لِإِخْوَانِهِمْ إِذَا ضَرَبُوا فِي الْأَرْضِ أَوْ كَانُوا غُزًّى لَوْ كَانُوا عِنْدَنَا مَا مَاتُوا وَمَا قُتِلُوا}} گرچه آنها این سخنان را در [[لباس]] [[دلسوزی]] ایراد میکنند اما نظری جز [[مسموم]] ساختن [[روحیه]] شما ندارند {{متن قرآن|لِيَجْعَلَ اللَّهُ ذَلِكَ حَسْرَةً فِي قُلُوبِهِمْ}} و نباید شما تحت تأثیر این سخنان [[مسموم]] قرار گیرید و چنین جملههایی بر زبان آرید: اگر شما [[مؤمنان]] تحت تأثیر سخنان [[گمراه کننده]] آنان قرار گیرید و همان حرفها را تکرار کنید طبعاً [[روحیه]] شما ضعیف گشته و از رفتن به میدان [[جهاد]] و [[سفر]] در [[راه خدا]] خودداری خواهید کرد و آنها به [[هدف]] خود نائل میشوند، ولی شما این کار را نکنید و با [[روحیه]] [[قوی]] به میدان [[جهاد]] بروید تا این [[حسرت]] بر [[دل]] [[منافقان]] برای همیشه بماند. [[مرگ]] و [[حیات]] در هر حال به [[دست خدا]] است و [[مسافرت]] و یا حضور در میدان [[جنگ]] نمیتواند مسیر قطعی آن را [[تغییر]] دهد و [[خدا]] از همه [[اعمال]] [[بندگان]] با خبر است. {{متن قرآن|وَاللَّهُ يُحْيِي وَيُمِيتُ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ}}؛ | ||
#ویژگی [[کافران]] این است که: اینان اگر [[ایمان]] را ترک گفتند برای آن نبوده که بیان دعوتکننده به [[ایمان]]، قاصر و یا دلیلش کند بوده، بلکه برای این بوده که [[کفار]] پابند [[سنت]] گذشتگان و رؤسای خویشند، و همین باعث شده که [[کفر]] در دلهایشان [[رسوخ]] کند، و به کار [[تکذیب]] خود ادامه دهند {{متن قرآن|بَلِ الَّذِينَ كَفَرُوا يُكَذِّبُونَ}}، {{متن قرآن|فَبَشِّرْهُمْ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ}} در این جمله - و در موارد بسیار دیگر - [[خدای تعالی]] [[تهدید]] به [[عذاب]] را تعبیر فرموده به مژده به [[عذاب]]، و این از باب تهکم و [[استهزاء]] است، و چون در ابتدای جمله حرف “فاء” آمده، میفهماند این [[تهدید]] نتیجه [[تکذیب]] است<ref>ترجمه تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۴۰۸.</ref>. | # ویژگی [[کافران]] این است که: اینان اگر [[ایمان]] را ترک گفتند برای آن نبوده که بیان دعوتکننده به [[ایمان]]، قاصر و یا دلیلش کند بوده، بلکه برای این بوده که [[کفار]] پابند [[سنت]] گذشتگان و رؤسای خویشند، و همین باعث شده که [[کفر]] در دلهایشان [[رسوخ]] کند، و به کار [[تکذیب]] خود ادامه دهند {{متن قرآن|بَلِ الَّذِينَ كَفَرُوا يُكَذِّبُونَ}}، {{متن قرآن|فَبَشِّرْهُمْ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ}} در این جمله - و در موارد بسیار دیگر - [[خدای تعالی]] [[تهدید]] به [[عذاب]] را تعبیر فرموده به مژده به [[عذاب]]، و این از باب تهکم و [[استهزاء]] است، و چون در ابتدای جمله حرف “فاء” آمده، میفهماند این [[تهدید]] نتیجه [[تکذیب]] است<ref>ترجمه تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۴۰۸.</ref>. | ||
#یکی از اوصاف [[کافران]] [[انکار]] [[رستاخیز]] است وخداوند میفرماید: [[کافران]] پنداشتند که هرگز برانگیخته نخواهند شد {{متن قرآن|زَعَمَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنْ لَنْ يُبْعَثُوا}}، {{متن قرآن|وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَإِذَا كُنَّا تُرَابًا وَآبَاؤُنَا أَئِنَّا لَمُخْرَجُونَ}} و به [[پیامبر]] [[دستور]] میدهد بگو: آری به پروردگارم [[سوگند]] همه شما در - [[قیامت]] - برانگیخته خواهید شد {{متن قرآن|قُلْ بَلَى وَرَبِّي لَتُبْعَثُنَّ}} سپس آنچه را عمل میکردید به شما خبر داده میشود {{متن قرآن|لَتُنَبَّؤُنَّ بِمَا عَمِلْتُمْ}} و این برای [[خداوند]] آسان است {{متن قرآن|وَذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ}} وقتی که کار دست [[خداوند]] [[قادر]] [[متعال]] است مشکلی در میان نخواهد بود و اکنون که قطعاً معادی در کار است، به [[خدا]] و [[رسول]] او و نوری که نازل کردهایم [[ایمان]] بیاورید {{متن قرآن|فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَالنُّورِ الَّذِي أَنْزَلْنَا}}؛ | # یکی از اوصاف [[کافران]] [[انکار]] [[رستاخیز]] است وخداوند میفرماید: [[کافران]] پنداشتند که هرگز برانگیخته نخواهند شد {{متن قرآن|زَعَمَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنْ لَنْ يُبْعَثُوا}}، {{متن قرآن|وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَإِذَا كُنَّا تُرَابًا وَآبَاؤُنَا أَئِنَّا لَمُخْرَجُونَ}} و به [[پیامبر]] [[دستور]] میدهد بگو: آری به پروردگارم [[سوگند]] همه شما در - [[قیامت]] - برانگیخته خواهید شد {{متن قرآن|قُلْ بَلَى وَرَبِّي لَتُبْعَثُنَّ}} سپس آنچه را عمل میکردید به شما خبر داده میشود {{متن قرآن|لَتُنَبَّؤُنَّ بِمَا عَمِلْتُمْ}} و این برای [[خداوند]] آسان است {{متن قرآن|وَذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ}} وقتی که کار دست [[خداوند]] [[قادر]] [[متعال]] است مشکلی در میان نخواهد بود و اکنون که قطعاً معادی در کار است، به [[خدا]] و [[رسول]] او و نوری که نازل کردهایم [[ایمان]] بیاورید {{متن قرآن|فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَالنُّورِ الَّذِي أَنْزَلْنَا}}؛ | ||
# [[قرآن]] چهار “بدعت” نابهجا راکه در میان [[کافران]] [[عرب جاهلی]] معمول بود و آنها بر پارهای از حیوانات به جهتی از جهات علامت و نامی گذارده و خوردن گوشت آن را [[ممنوع]] میساختند و یا حتی خوردن شیر و چیدن پشم و [[سوار شدن]] بر پشت آنها را مجاز نمیشمردند، یعنی عملاً حیوان را بلااستفاده و [[بیهوده]] رها میساختند مطرح کرده و میفرماید: [[خداوند]] هیچ یک از این [[احکام]] را به رسمیت نمیشناسد، نه بحیرهای قرار داده و نه سائبه و نه وصیله و نه حام {{متن قرآن|مَا جَعَلَ اللَّهُ مِنْ بَحِيرَةٍ وَلَا سَائِبَةٍ وَلَا وَصِيلَةٍ وَلَا حَامٍ}} سپس میفرماید: “افراد [[کافر]] و [[بتپرست]] اینها را به [[خدا]] نسبت میدادند و میگفتند: [[قانون الهی]] است” {{متن قرآن|وَلَكِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا يَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ}} “و اکثر آنها در این باره کمترین [[فکر]] و اندیشهای نمیکردند و [[عقل]] خود را به کار نمیگرفتند” بلکه [[کورکورانه]] از دیگران [[تقلید]] مینمودند {{متن قرآن|وَأَكْثَرُهُمْ لَا يَعْقِلُونَ}} و در این دو [[آیه]] دو ویژگی [[کافران]] افترای به [[خدا]] و [[تقلید کورکورانه]] از گذشتگان بدون [[تعقل]] و [[خردورزی]] مطرح گردیده است؛ | # [[قرآن]] چهار “بدعت” نابهجا راکه در میان [[کافران]] [[عرب جاهلی]] معمول بود و آنها بر پارهای از حیوانات به جهتی از جهات علامت و نامی گذارده و خوردن گوشت آن را [[ممنوع]] میساختند و یا حتی خوردن شیر و چیدن پشم و [[سوار شدن]] بر پشت آنها را مجاز نمیشمردند، یعنی عملاً حیوان را بلااستفاده و [[بیهوده]] رها میساختند مطرح کرده و میفرماید: [[خداوند]] هیچ یک از این [[احکام]] را به رسمیت نمیشناسد، نه بحیرهای قرار داده و نه سائبه و نه وصیله و نه حام {{متن قرآن|مَا جَعَلَ اللَّهُ مِنْ بَحِيرَةٍ وَلَا سَائِبَةٍ وَلَا وَصِيلَةٍ وَلَا حَامٍ}} سپس میفرماید: “افراد [[کافر]] و [[بتپرست]] اینها را به [[خدا]] نسبت میدادند و میگفتند: [[قانون الهی]] است” {{متن قرآن|وَلَكِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا يَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ}} “و اکثر آنها در این باره کمترین [[فکر]] و اندیشهای نمیکردند و [[عقل]] خود را به کار نمیگرفتند” بلکه [[کورکورانه]] از دیگران [[تقلید]] مینمودند {{متن قرآن|وَأَكْثَرُهُمْ لَا يَعْقِلُونَ}} و در این دو [[آیه]] دو ویژگی [[کافران]] افترای به [[خدا]] و [[تقلید کورکورانه]] از گذشتگان بدون [[تعقل]] و [[خردورزی]] مطرح گردیده است؛ | ||
# [[خداوند]] میگوید از ویژگی [[کافران]] این است که اگر از آنها سؤال کنی چه کسی آنها را [[آفریده]] است به طور مسلم میگویند: اللَّه {{متن قرآن|وَلَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَهُمْ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ}} در میان [[مشرکان]] [[عرب]] و [[غیر عرب]] کمتر کسی پیدا میشد که [[بتها]] را [[خالق]] و آفریننده بداند، بلکه آنها [[بتها]] را به عنوان وساطت و [[شفاعت]] در پیشگاه [[خدا]]، و یا به عنوان اینکه سمبل و نشانهای هستند از وجودهای [[مقدس]] [[اولیاء]] اللَّه، به ضمیمه این بهانه که [[معبود]] ما باید موجود محسوسی باشد تا با آن [[انس]] بگیریم، [[پرستش]] میکردند، لذا هر گاه درباره [[خالق]] از آنها سؤال میشد [[خالق]] را - اللَّه - معرفی میکردند. [[قرآن]] بارها این [[حقیقت]] را یادآور میشود که [[پرستش]] تنها برای [[خالق]] و [[مدبر]] این عالم [[شایسته]] است، و شما که [[خالق]] و [[مدبر]] را او میدانید راهی جز این ندارید که [[عبودیت]] و [[الوهیت]] را نیز مخصوص او بشمرید. و برای همین به عنوان ملامت و [[سرزنش]] [[شکایت]] [[پیامبر]] در پیشگاه [[خداوند]]، از [[کافران]] [[متعصّب]] [[قوم]] خویش را مطرح میکند که میگوید اکنون چگونه از [[عبادت خدا]] به سوی غیر او بازگردانده و [[منحرف]] میشوید {{متن قرآن|فَأَنَّى يُؤْفَكُونَ}}؛ | # [[خداوند]] میگوید از ویژگی [[کافران]] این است که اگر از آنها سؤال کنی چه کسی آنها را [[آفریده]] است به طور مسلم میگویند: اللَّه {{متن قرآن|وَلَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَهُمْ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ}} در میان [[مشرکان]] [[عرب]] و [[غیر عرب]] کمتر کسی پیدا میشد که [[بتها]] را [[خالق]] و آفریننده بداند، بلکه آنها [[بتها]] را به عنوان وساطت و [[شفاعت]] در پیشگاه [[خدا]]، و یا به عنوان اینکه سمبل و نشانهای هستند از وجودهای [[مقدس]] [[اولیاء]] اللَّه، به ضمیمه این بهانه که [[معبود]] ما باید موجود محسوسی باشد تا با آن [[انس]] بگیریم، [[پرستش]] میکردند، لذا هر گاه درباره [[خالق]] از آنها سؤال میشد [[خالق]] را - اللَّه - معرفی میکردند. [[قرآن]] بارها این [[حقیقت]] را یادآور میشود که [[پرستش]] تنها برای [[خالق]] و [[مدبر]] این عالم [[شایسته]] است، و شما که [[خالق]] و [[مدبر]] را او میدانید راهی جز این ندارید که [[عبودیت]] و [[الوهیت]] را نیز مخصوص او بشمرید. و برای همین به عنوان ملامت و [[سرزنش]] [[شکایت]] [[پیامبر]] در پیشگاه [[خداوند]]، از [[کافران]] [[متعصّب]] [[قوم]] خویش را مطرح میکند که میگوید اکنون چگونه از [[عبادت خدا]] به سوی غیر او بازگردانده و [[منحرف]] میشوید {{متن قرآن|فَأَنَّى يُؤْفَكُونَ}}؛ | ||
خط ۱۰۹: | خط ۱۰۹: | ||
# [[کافران]] در تلاش برای چشم زخم زدن به [[پیامبر]]: {{متن قرآن|وَإِنْ يَكَادُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَيُزْلِقُونَكَ بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّكْرَ وَيَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ}} [[علامه طباطبایی]] مینویسد: {{متن قرآن|وَإِنْ يَكَادُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَيُزْلِقُونَكَ بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّكْرَ}} کلمه {{متن قرآن|َإِنْ}} بدون تشدید، مخفف “ان” است، و کلمه “زلق” به معنای زلل و [[لغزش]] است، و “ازلاق” به معنای ازلال، یعنی صرع است، و کنایه است از کشتن و هلاک کردن. و معنای [[آیه]] این است که: محققاً آنها که [[کافر]] شدند وقتی [[قرآن]] را شنیدند نزدیک بود با چشمهای خود تو را به [[زمین]] بیندازند با [[مسخره کردن]] و [[تعریض]]، یعنی با چشم زخم خود تو را بکشند. و مراد از این “ازلاق به ابصار” - به طوری که همه [[مفسرین]] گفتهاند -[[چشم]] زدن است، که خود نوعی از تأثیرات [[نفسانی]] است و دلیلی [[عقلی]] بر [[نفی]] آن نداریم، بلکه حوادثی دیده شده که با چشم زدن منطبق هست، و روایاتی هم بر طبق آن وارد شده، و با این حال علت ندارد که ما آن را [[انکار]] نموده بگوییم یک [[عقیده]] [[خرافی]] است<ref>ترجمه تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۶۴۸.</ref>. | # [[کافران]] در تلاش برای چشم زخم زدن به [[پیامبر]]: {{متن قرآن|وَإِنْ يَكَادُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَيُزْلِقُونَكَ بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّكْرَ وَيَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ}} [[علامه طباطبایی]] مینویسد: {{متن قرآن|وَإِنْ يَكَادُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَيُزْلِقُونَكَ بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّكْرَ}} کلمه {{متن قرآن|َإِنْ}} بدون تشدید، مخفف “ان” است، و کلمه “زلق” به معنای زلل و [[لغزش]] است، و “ازلاق” به معنای ازلال، یعنی صرع است، و کنایه است از کشتن و هلاک کردن. و معنای [[آیه]] این است که: محققاً آنها که [[کافر]] شدند وقتی [[قرآن]] را شنیدند نزدیک بود با چشمهای خود تو را به [[زمین]] بیندازند با [[مسخره کردن]] و [[تعریض]]، یعنی با چشم زخم خود تو را بکشند. و مراد از این “ازلاق به ابصار” - به طوری که همه [[مفسرین]] گفتهاند -[[چشم]] زدن است، که خود نوعی از تأثیرات [[نفسانی]] است و دلیلی [[عقلی]] بر [[نفی]] آن نداریم، بلکه حوادثی دیده شده که با چشم زدن منطبق هست، و روایاتی هم بر طبق آن وارد شده، و با این حال علت ندارد که ما آن را [[انکار]] نموده بگوییم یک [[عقیده]] [[خرافی]] است<ref>ترجمه تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۶۴۸.</ref>. | ||
# [[دشنام]] دادن مترفان [[کافر]] به [[پیامبر]] در محفلهای شبانه خود: {{متن قرآن|حَتَّى إِذَا أَخَذْنَا مُتْرَفِيهِمْ... * قَدْ كَانَتْ آيَاتِي تُتْلَى عَلَيْكُمْ فَكُنْتُمْ عَلَى أَعْقَابِكُمْ تَنْكِصُونَ * مُسْتَكْبِرِينَ بِهِ سَامِرًا تَهْجُرُونَ}}؛ | # [[دشنام]] دادن مترفان [[کافر]] به [[پیامبر]] در محفلهای شبانه خود: {{متن قرآن|حَتَّى إِذَا أَخَذْنَا مُتْرَفِيهِمْ... * قَدْ كَانَتْ آيَاتِي تُتْلَى عَلَيْكُمْ فَكُنْتُمْ عَلَى أَعْقَابِكُمْ تَنْكِصُونَ * مُسْتَكْبِرِينَ بِهِ سَامِرًا تَهْجُرُونَ}}؛ | ||
#عدم [[پایبندی]] [[کافران]] به پیمانهای خود با [[پیامبر]]: {{متن قرآن|إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللَّهِ الَّذِينَ كَفَرُوا فَهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ * الَّذِينَ عَاهَدْتَ مِنْهُمْ ثُمَّ يَنْقُضُونَ عَهْدَهُمْ فِي كُلِّ مَرَّةٍ وَهُمْ لَا يَتَّقُونَ}}؛ | # عدم [[پایبندی]] [[کافران]] به پیمانهای خود با [[پیامبر]]: {{متن قرآن|إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللَّهِ الَّذِينَ كَفَرُوا فَهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ * الَّذِينَ عَاهَدْتَ مِنْهُمْ ثُمَّ يَنْقُضُونَ عَهْدَهُمْ فِي كُلِّ مَرَّةٍ وَهُمْ لَا يَتَّقُونَ}}؛ | ||
# [[هشدار]] [[خداوند]] به [[پیامبر]] و [[مسلمانان]]، از تأثیر منفی [[قدرت]] ظاهری [[کافران]] در آنان: {{متن قرآن|لَا يَغُرَّنَّكَ تَقَلُّبُ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي الْبِلَادِ}}؛ | # [[هشدار]] [[خداوند]] به [[پیامبر]] و [[مسلمانان]]، از تأثیر منفی [[قدرت]] ظاهری [[کافران]] در آنان: {{متن قرآن|لَا يَغُرَّنَّكَ تَقَلُّبُ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي الْبِلَادِ}}؛ | ||
# [[احساس]] تنگی [[قلب]] و سینه [[کافران]] از [[ایمان آوردن]] به [[پیامبر اکرم]] موجب [[پیمان]] [[صلح]] با آن [[حضرت]]: {{متن قرآن|إِلَّا الَّذِينَ يَصِلُونَ إِلَى قَوْمٍ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَهُمْ مِيثَاقٌ أَوْ جَاءُوكُمْ حَصِرَتْ صُدُورُهُمْ أَنْ يُقَاتِلُوكُمْ أَوْ يُقَاتِلُوا قَوْمَهُمْ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَسَلَّطَهُمْ عَلَيْكُمْ فَلَقَاتَلُوكُمْ فَإِنِ اعْتَزَلُوكُمْ فَلَمْ يُقَاتِلُوكُمْ وَأَلْقَوْا إِلَيْكُمُ السَّلَمَ فَمَا جَعَلَ اللَّهُ لَكُمْ عَلَيْهِمْ سَبِيلًا}} [[علی بن ابراهیم]] در [[تفسیر]] خود گوید: منظور [[قبیله]] “اشجع” است که هفتصد نفر بودند و به سرکردگی مسعود بن دخیله، به [[مدینه]] آمدند. [[پیامبر]] برای ایشان بارهای خرما فرستاد و آنها را مهمانی کرد و فرمود: “بهترین چیزها هدیهای است که در وقت [[حاجت]]، فرستاده شود” سپس از آنها پرسید: چرا به [[مدینه]] آمدهاید؟ عرض کردند: خانههای ما به شما نزدیک است و [[دوست]] نداشتیم که با شما و [[قوم]] [[بنی ضمره]] - که میان ایشان [[پیمان]] [[دوستی]] بود -[[جنگ]] کنیم زیرا ما در برابر ایشان در [[اقلیت]] هستیم، از این رو آمدهایم با شما پیمانی ببندیم و در [[امان]] باشیم. [[پیامبر گرامی]] با ایشان [[پیمان]] بست و آنها به بلاد خویش بازگشتند. [[خداوند متعال]] به همین سبب، [[امر]] کرد که متعرض ایشان نشوند. {{متن قرآن|وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَسَلَّطَهُمْ عَلَيْكُمْ}} اگر [[خدا]] میخواست، دلهای ایشان را تقویت میکرد و به ایشان جرأت میداد که با شما بجنگند و بر شما [[تسلط]] پیدا کنند<ref>ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۵، ص۲۸۶.</ref>. | # [[احساس]] تنگی [[قلب]] و سینه [[کافران]] از [[ایمان آوردن]] به [[پیامبر اکرم]] موجب [[پیمان]] [[صلح]] با آن [[حضرت]]: {{متن قرآن|إِلَّا الَّذِينَ يَصِلُونَ إِلَى قَوْمٍ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَهُمْ مِيثَاقٌ أَوْ جَاءُوكُمْ حَصِرَتْ صُدُورُهُمْ أَنْ يُقَاتِلُوكُمْ أَوْ يُقَاتِلُوا قَوْمَهُمْ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَسَلَّطَهُمْ عَلَيْكُمْ فَلَقَاتَلُوكُمْ فَإِنِ اعْتَزَلُوكُمْ فَلَمْ يُقَاتِلُوكُمْ وَأَلْقَوْا إِلَيْكُمُ السَّلَمَ فَمَا جَعَلَ اللَّهُ لَكُمْ عَلَيْهِمْ سَبِيلًا}} [[علی بن ابراهیم]] در [[تفسیر]] خود گوید: منظور [[قبیله]] “اشجع” است که هفتصد نفر بودند و به سرکردگی مسعود بن دخیله، به [[مدینه]] آمدند. [[پیامبر]] برای ایشان بارهای خرما فرستاد و آنها را مهمانی کرد و فرمود: “بهترین چیزها هدیهای است که در وقت [[حاجت]]، فرستاده شود” سپس از آنها پرسید: چرا به [[مدینه]] آمدهاید؟ عرض کردند: خانههای ما به شما نزدیک است و [[دوست]] نداشتیم که با شما و [[قوم]] [[بنی ضمره]] - که میان ایشان [[پیمان]] [[دوستی]] بود -[[جنگ]] کنیم زیرا ما در برابر ایشان در [[اقلیت]] هستیم، از این رو آمدهایم با شما پیمانی ببندیم و در [[امان]] باشیم. [[پیامبر گرامی]] با ایشان [[پیمان]] بست و آنها به بلاد خویش بازگشتند. [[خداوند متعال]] به همین سبب، [[امر]] کرد که متعرض ایشان نشوند. {{متن قرآن|وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَسَلَّطَهُمْ عَلَيْكُمْ}} اگر [[خدا]] میخواست، دلهای ایشان را تقویت میکرد و به ایشان جرأت میداد که با شما بجنگند و بر شما [[تسلط]] پیدا کنند<ref>ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۵، ص۲۸۶.</ref>. | ||
# [[بهانهجویی]] در مقابل [[دعوت توحیدی پیامبر]] و درخواست معجزههای [[حسی]] و غیر متعارف به رغم [[مشاهده]] [[آیات]] گوناگون [[الهی]] از اوصاف [[کافران]] و تأکید [[خداوند]] بر [[بشر بودن پیامبر]] و این که این تقاضاهای لجوجانه برای [[ایمان]] نیاوردن است و اگر چنین معجزاتی اتفاق بیافتد باز هم [[کافران]] [[ایمان]] نخواهند آورد {{متن قرآن|وَقَالُوا لَنْ نُؤْمِنَ لَكَ حَتَّى تَفْجُرَ لَنَا مِنَ الْأَرْضِ يَنْبُوعًا * أَوْ تَكُونَ لَكَ جَنَّةٌ مِنْ نَخِيلٍ وَعِنَبٍ فَتُفَجِّرَ الْأَنْهَارَ خِلَالَهَا تَفْجِيرًا * أَوْ تُسْقِطَ السَّمَاءَ كَمَا زَعَمْتَ عَلَيْنَا كِسَفًا أَوْ تَأْتِيَ بِاللَّهِ وَالْمَلَائِكَةِ قَبِيلًا * أَوْ يَكُونَ لَكَ بَيْتٌ مِنْ زُخْرُفٍ أَوْ تَرْقَى فِي السَّمَاءِ وَلَنْ نُؤْمِنَ لِرُقِيِّكَ حَتَّى تُنَزِّلَ عَلَيْنَا كِتَابًا نَقْرَؤُهُ قُلْ سُبْحَانَ رَبِّي هَلْ كُنْتُ إِلَّا بَشَرًا رَسُولًا}} {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ حَقَّتْ عَلَيْهِمْ كَلِمَتُ رَبِّكَ لَا يُؤْمِنُونَ * وَلَوْ جَاءَتْهُمْ كُلُّ آيَةٍ حَتَّى يَرَوُا الْعَذَابَ الْأَلِيمَ}}؛ | # [[بهانهجویی]] در مقابل [[دعوت توحیدی پیامبر]] و درخواست معجزههای [[حسی]] و غیر متعارف به رغم [[مشاهده]] [[آیات]] گوناگون [[الهی]] از اوصاف [[کافران]] و تأکید [[خداوند]] بر [[بشر بودن پیامبر]] و این که این تقاضاهای لجوجانه برای [[ایمان]] نیاوردن است و اگر چنین معجزاتی اتفاق بیافتد باز هم [[کافران]] [[ایمان]] نخواهند آورد {{متن قرآن|وَقَالُوا لَنْ نُؤْمِنَ لَكَ حَتَّى تَفْجُرَ لَنَا مِنَ الْأَرْضِ يَنْبُوعًا * أَوْ تَكُونَ لَكَ جَنَّةٌ مِنْ نَخِيلٍ وَعِنَبٍ فَتُفَجِّرَ الْأَنْهَارَ خِلَالَهَا تَفْجِيرًا * أَوْ تُسْقِطَ السَّمَاءَ كَمَا زَعَمْتَ عَلَيْنَا كِسَفًا أَوْ تَأْتِيَ بِاللَّهِ وَالْمَلَائِكَةِ قَبِيلًا * أَوْ يَكُونَ لَكَ بَيْتٌ مِنْ زُخْرُفٍ أَوْ تَرْقَى فِي السَّمَاءِ وَلَنْ نُؤْمِنَ لِرُقِيِّكَ حَتَّى تُنَزِّلَ عَلَيْنَا كِتَابًا نَقْرَؤُهُ قُلْ سُبْحَانَ رَبِّي هَلْ كُنْتُ إِلَّا بَشَرًا رَسُولًا}} {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ حَقَّتْ عَلَيْهِمْ كَلِمَتُ رَبِّكَ لَا يُؤْمِنُونَ * وَلَوْ جَاءَتْهُمْ كُلُّ آيَةٍ حَتَّى يَرَوُا الْعَذَابَ الْأَلِيمَ}}؛ | ||
# [[لجاجت]] [[کافران]] و مقابله آنان با [[پیامبر اکرم]] در عین [[آگاهی]] از [[حقانیت]] آن [[حضرت]] و دیدن آن همه [[آیات]] در [[خلقت]] سبب [[حزن]] [[اندوه پیامبر]] و [[دلداری]] و [[تسلی دادن]] [[خداوند]] به ایشان: {{متن قرآن|قَدْ نَعْلَمُ إِنَّهُ لَيَحْزُنُكَ الَّذِي يَقُولُونَ فَإِنَّهُمْ لَا يُكَذِّبُونَكَ وَلَكِنَّ الظَّالِمِينَ بِآيَاتِ اللَّهِ يَجْحَدُونَ * وَلَقَدْ كُذِّبَتْ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِكَ فَصَبَرُوا عَلَى مَا كُذِّبُوا وَأُوذُوا حَتَّى أَتَاهُمْ نَصْرُنَا وَلَا مُبَدِّلَ لِكَلِمَاتِ اللَّهِ وَلَقَدْ جَاءَكَ مِنْ نَبَإِ الْمُرْسَلِينَ}}، {{متن قرآن|وَإِنْ كَانَ كَبُرَ عَلَيْكَ إِعْرَاضُهُمْ فَإِنِ اسْتَطَعْتَ أَنْ تَبْتَغِيَ نَفَقًا فِي الْأَرْضِ أَوْ سُلَّمًا فِي السَّمَاءِ فَتَأْتِيَهُمْ بِآيَةٍ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَجَمَعَهُمْ عَلَى الْهُدَى فَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْجَاهِلِينَ}}، {{متن قرآن|لَعَلَّكَ بَاخِعٌ نَفْسَكَ أَلَّا يَكُونُوا مُؤْمِنِينَ * إِنْ نَشَأْ نُنَزِّلْ عَلَيْهِمْ مِنَ السَّمَاءِ آيَةً فَظَلَّتْ أَعْنَاقُهُمْ لَهَا خَاضِعِينَ *... أَوَلَمْ يَرَوْا إِلَى الْأَرْضِ كَمْ أَنْبَتْنَا فِيهَا مِنْ كُلِّ زَوْجٍ كَرِيمٍ}}، {{متن قرآن|فَلَعَلَّكَ تَارِكٌ بَعْضَ مَا يُوحَى إِلَيْكَ وَضَائِقٌ بِهِ صَدْرُكَ أَنْ يَقُولُوا لَوْلَا أُنْزِلَ عَلَيْهِ كَنْزٌ أَوْ جَاءَ مَعَهُ مَلَكٌ...}} | # [[لجاجت]] [[کافران]] و مقابله آنان با [[پیامبر اکرم]] در عین [[آگاهی]] از [[حقانیت]] آن [[حضرت]] و دیدن آن همه [[آیات]] در [[خلقت]] سبب [[حزن]] [[اندوه پیامبر]] و [[دلداری]] و [[تسلی دادن]] [[خداوند]] به ایشان: {{متن قرآن|قَدْ نَعْلَمُ إِنَّهُ لَيَحْزُنُكَ الَّذِي يَقُولُونَ فَإِنَّهُمْ لَا يُكَذِّبُونَكَ وَلَكِنَّ الظَّالِمِينَ بِآيَاتِ اللَّهِ يَجْحَدُونَ * وَلَقَدْ كُذِّبَتْ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِكَ فَصَبَرُوا عَلَى مَا كُذِّبُوا وَأُوذُوا حَتَّى أَتَاهُمْ نَصْرُنَا وَلَا مُبَدِّلَ لِكَلِمَاتِ اللَّهِ وَلَقَدْ جَاءَكَ مِنْ نَبَإِ الْمُرْسَلِينَ}}، {{متن قرآن|وَإِنْ كَانَ كَبُرَ عَلَيْكَ إِعْرَاضُهُمْ فَإِنِ اسْتَطَعْتَ أَنْ تَبْتَغِيَ نَفَقًا فِي الْأَرْضِ أَوْ سُلَّمًا فِي السَّمَاءِ فَتَأْتِيَهُمْ بِآيَةٍ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَجَمَعَهُمْ عَلَى الْهُدَى فَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْجَاهِلِينَ}}، {{متن قرآن|لَعَلَّكَ بَاخِعٌ نَفْسَكَ أَلَّا يَكُونُوا مُؤْمِنِينَ * إِنْ نَشَأْ نُنَزِّلْ عَلَيْهِمْ مِنَ السَّمَاءِ آيَةً فَظَلَّتْ أَعْنَاقُهُمْ لَهَا خَاضِعِينَ *... أَوَلَمْ يَرَوْا إِلَى الْأَرْضِ كَمْ أَنْبَتْنَا فِيهَا مِنْ كُلِّ زَوْجٍ كَرِيمٍ}}، {{متن قرآن|فَلَعَلَّكَ تَارِكٌ بَعْضَ مَا يُوحَى إِلَيْكَ وَضَائِقٌ بِهِ صَدْرُكَ أَنْ يَقُولُوا لَوْلَا أُنْزِلَ عَلَيْهِ كَنْزٌ أَوْ جَاءَ مَعَهُ مَلَكٌ...}} | ||
==[[کفر]] به [[پیامبر اسلام]]== | == [[کفر]] به [[پیامبر اسلام]] == | ||
جدا از [[کفر به خدا]]، [[کفر]] به [[پیامبر اسلام]] و [[انکار]] [[نبوت]] مطرح است. | جدا از [[کفر به خدا]]، [[کفر]] به [[پیامبر اسلام]] و [[انکار]] [[نبوت]] مطرح است. | ||
#{{متن قرآن|وَلَمَّا جَاءَهُمْ كِتَابٌ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ مُصَدِّقٌ لِمَا مَعَهُمْ وَكَانُوا مِنْ قَبْلُ يَسْتَفْتِحُونَ عَلَى الَّذِينَ كَفَرُوا فَلَمَّا جَاءَهُمْ مَا عَرَفُوا كَفَرُوا بِهِ فَلَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الْكَافِرِينَ * بِئْسَمَا اشْتَرَوْا بِهِ أَنْفُسَهُمْ أَنْ يَكْفُرُوا بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ بَغْيًا أَنْ يُنَزِّلَ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ عَلَى مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ فَبَاءُوا بِغَضَبٍ عَلَى غَضَبٍ وَلِلْكَافِرِينَ عَذَابٌ مُهِينٌ}}<ref>«و چون کتابی از سوی خداوند نزدشان آمد که آنچه را با خود داشتند، راست میشمرد؛ با آنکه پیشتر، (به مژده آمدن آن) در برابر کافران یاری میخواستند؛ همین که آنچه میشناختند نزدشان رسید، بدان کفر ورزیدند پس لعنت خداوند بر کافران باد * خود را به بد چیزی فروختند که به آنچه خداوند فرو فرستاده است، از سر افزونجویی کفر میورزند (و میگویند:) چرا خداوند برای برخی از بندگانش که بخواهد، از بخشش خویش، فرو میفرستد! و سزاوار خشمی از پی خشمی گشتند و برای کافران، عذابی خواریآور، خواهد بود» سوره بقره، آیه ۸۹-۹۰.</ref>. | #{{متن قرآن|وَلَمَّا جَاءَهُمْ كِتَابٌ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ مُصَدِّقٌ لِمَا مَعَهُمْ وَكَانُوا مِنْ قَبْلُ يَسْتَفْتِحُونَ عَلَى الَّذِينَ كَفَرُوا فَلَمَّا جَاءَهُمْ مَا عَرَفُوا كَفَرُوا بِهِ فَلَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الْكَافِرِينَ * بِئْسَمَا اشْتَرَوْا بِهِ أَنْفُسَهُمْ أَنْ يَكْفُرُوا بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ بَغْيًا أَنْ يُنَزِّلَ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ عَلَى مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ فَبَاءُوا بِغَضَبٍ عَلَى غَضَبٍ وَلِلْكَافِرِينَ عَذَابٌ مُهِينٌ}}<ref>«و چون کتابی از سوی خداوند نزدشان آمد که آنچه را با خود داشتند، راست میشمرد؛ با آنکه پیشتر، (به مژده آمدن آن) در برابر کافران یاری میخواستند؛ همین که آنچه میشناختند نزدشان رسید، بدان کفر ورزیدند پس لعنت خداوند بر کافران باد * خود را به بد چیزی فروختند که به آنچه خداوند فرو فرستاده است، از سر افزونجویی کفر میورزند (و میگویند:) چرا خداوند برای برخی از بندگانش که بخواهد، از بخشش خویش، فرو میفرستد! و سزاوار خشمی از پی خشمی گشتند و برای کافران، عذابی خواریآور، خواهد بود» سوره بقره، آیه ۸۹-۹۰.</ref>. | ||
خط ۱۲۳: | خط ۱۲۳: | ||
#{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَكُمُ الرَّسُولُ بِالْحَقِّ مِنْ رَبِّكُمْ فَآمِنُوا خَيْرًا لَكُمْ وَإِنْ تَكْفُرُوا فَإِنَّ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَكَانَ اللَّهُ عَلِيمًا حَكِيمًا}}<ref>«ای مردم! این پیامبر حقیقت را از سوی پروردگارتان برای شما آورده است پس ایمان بیاورید که برایتان بهتر است و اگر انکار کنید (بدانید که) بیگمان آنچه در آسمانها و زمین است از آن خداوند است و خداوند دانایی فرزانه است» سوره نساء، آیه ۱۷۰.</ref>. | #{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَكُمُ الرَّسُولُ بِالْحَقِّ مِنْ رَبِّكُمْ فَآمِنُوا خَيْرًا لَكُمْ وَإِنْ تَكْفُرُوا فَإِنَّ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَكَانَ اللَّهُ عَلِيمًا حَكِيمًا}}<ref>«ای مردم! این پیامبر حقیقت را از سوی پروردگارتان برای شما آورده است پس ایمان بیاورید که برایتان بهتر است و اگر انکار کنید (بدانید که) بیگمان آنچه در آسمانها و زمین است از آن خداوند است و خداوند دانایی فرزانه است» سوره نساء، آیه ۱۷۰.</ref>. | ||
#{{متن قرآن|لُعِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ بَنِي إِسْرَائِيلَ عَلَى لِسَانِ دَاوُودَ وَعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ ذَلِكَ بِمَا عَصَوْا وَكَانُوا يَعْتَدُونَ * وَلَوْ كَانُوا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالنَّبِيِّ وَمَا أُنْزِلَ إِلَيْهِ مَا اتَّخَذُوهُمْ أَوْلِيَاءَ وَلَكِنَّ كَثِيرًا مِنْهُمْ فَاسِقُونَ}}<ref>«کافران از بنی اسرائیل بر زبان داود و عیسی پسر مریم لعنت شدهاند از این رو که نافرمانی ورزیدند و تجاوز میکردند * و اگر به خداوند و پیامبر و آنچه به سوی او فرو فرستاده شده است ایمان میداشتند آنان را سرور نمیگرفتند اما بسیاری از ایشان نافرمانند» سوره مائده، آیه ۷۸ و ۸۱.</ref>. '''نکته''': {{متن قرآن|وَلَوْ كَانُوا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالنَّبِيِّ وَمَا أُنْزِلَ إِلَيْهِ}} اگر [[خدا]] و [[پیامبر]] و [[قرآن]] را [[تصدیق]] میکردند و همانطوری که به زبان میگویند، حقیقتاً نیز دارای [[ایمان]] بودند. {{متن قرآن|مَا اتَّخَذُوهُمْ أَوْلِيَاءَ}} با [[کافران]] [[روابط]] [[دوستی]] برقرار نمیکردند، این معنی از [[ابن عباس]]، [[حسن]] و [[مجاهد]] [[نقل]] شده است. برخی گفتهاند: منظور [[موسی]] و [[تورات]] است. یعنی اگر یهودیانی که با [[پیامبر]] [[دشمنی]] و با [[مشرکان]] [[دوستی]] میکنند، واقعاً [[ایمان]] داشتند، چنین کارهایی نمیکردند. مقصود آنها از [[دوستی]] با [[مشرکان]]، [[شکست]] [[اسلام]] و [[مسلمین]] است. ممکن است این [[دوستی]]، واقعی باشد {{متن قرآن|وَلَكِنَّ كَثِيرًا مِنْهُمْ فَاسِقُونَ}} در اینجا آنها را بهوسیله “فسق” [[مذمت]] میکند، اگر چه “کفر” برای [[مذمت]]، مناسبتر است. لکن به دو جهت، آنها را به [[وسیله]] [[فسق]] [[مذمت]] کرده است: | #{{متن قرآن|لُعِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ بَنِي إِسْرَائِيلَ عَلَى لِسَانِ دَاوُودَ وَعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ ذَلِكَ بِمَا عَصَوْا وَكَانُوا يَعْتَدُونَ * وَلَوْ كَانُوا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالنَّبِيِّ وَمَا أُنْزِلَ إِلَيْهِ مَا اتَّخَذُوهُمْ أَوْلِيَاءَ وَلَكِنَّ كَثِيرًا مِنْهُمْ فَاسِقُونَ}}<ref>«کافران از بنی اسرائیل بر زبان داود و عیسی پسر مریم لعنت شدهاند از این رو که نافرمانی ورزیدند و تجاوز میکردند * و اگر به خداوند و پیامبر و آنچه به سوی او فرو فرستاده شده است ایمان میداشتند آنان را سرور نمیگرفتند اما بسیاری از ایشان نافرمانند» سوره مائده، آیه ۷۸ و ۸۱.</ref>. '''نکته''': {{متن قرآن|وَلَوْ كَانُوا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالنَّبِيِّ وَمَا أُنْزِلَ إِلَيْهِ}} اگر [[خدا]] و [[پیامبر]] و [[قرآن]] را [[تصدیق]] میکردند و همانطوری که به زبان میگویند، حقیقتاً نیز دارای [[ایمان]] بودند. {{متن قرآن|مَا اتَّخَذُوهُمْ أَوْلِيَاءَ}} با [[کافران]] [[روابط]] [[دوستی]] برقرار نمیکردند، این معنی از [[ابن عباس]]، [[حسن]] و [[مجاهد]] [[نقل]] شده است. برخی گفتهاند: منظور [[موسی]] و [[تورات]] است. یعنی اگر یهودیانی که با [[پیامبر]] [[دشمنی]] و با [[مشرکان]] [[دوستی]] میکنند، واقعاً [[ایمان]] داشتند، چنین کارهایی نمیکردند. مقصود آنها از [[دوستی]] با [[مشرکان]]، [[شکست]] [[اسلام]] و [[مسلمین]] است. ممکن است این [[دوستی]]، واقعی باشد {{متن قرآن|وَلَكِنَّ كَثِيرًا مِنْهُمْ فَاسِقُونَ}} در اینجا آنها را بهوسیله “فسق” [[مذمت]] میکند، اگر چه “کفر” برای [[مذمت]]، مناسبتر است. لکن به دو جهت، آنها را به [[وسیله]] [[فسق]] [[مذمت]] کرده است: | ||
##مقصود این است که آنها از امر [[خدا]] خارج هستند. این معنی از [[فسق]] استفاده میشود نه از [[کفر]]. | ## مقصود این است که آنها از امر [[خدا]] خارج هستند. این معنی از [[فسق]] استفاده میشود نه از [[کفر]]. | ||
## [[فاسق]] [[کافر]]، کسی است که در [[کفر]] خود [[متمرد]] باشد. این جمله دلالت دارد بر اینکه آنها در [[کفر]] خود [[متمرد]] نیز بودند<ref>ترجمه مجمع البیان، ج۷، ص۱۴۳.</ref>. | ## [[فاسق]] [[کافر]]، کسی است که در [[کفر]] خود [[متمرد]] باشد. این جمله دلالت دارد بر اینکه آنها در [[کفر]] خود [[متمرد]] نیز بودند<ref>ترجمه مجمع البیان، ج۷، ص۱۴۳.</ref>. | ||
#{{متن قرآن|وَمَا مَنَعَهُمْ أَنْ تُقْبَلَ مِنْهُمْ نَفَقَاتُهُمْ إِلَّا أَنَّهُمْ كَفَرُوا بِاللَّهِ وَبِرَسُولِهِ وَلَا يَأْتُونَ الصَّلَاةَ إِلَّا وَهُمْ كُسَالَى وَلَا يُنْفِقُونَ إِلَّا وَهُمْ كَارِهُونَ}}<ref>«هیچچیز آنان را از پذیرفته شدن بخششهایشان باز نداشت جز اینکه آنان به خداوند و پیامبرش انکار ورزیدند و جز با کسالت نماز نمیگزارند و جز با ناخشنودی بخشش نمیکنند» سوره توبه، آیه ۵۴.</ref>. | #{{متن قرآن|وَمَا مَنَعَهُمْ أَنْ تُقْبَلَ مِنْهُمْ نَفَقَاتُهُمْ إِلَّا أَنَّهُمْ كَفَرُوا بِاللَّهِ وَبِرَسُولِهِ وَلَا يَأْتُونَ الصَّلَاةَ إِلَّا وَهُمْ كُسَالَى وَلَا يُنْفِقُونَ إِلَّا وَهُمْ كَارِهُونَ}}<ref>«هیچچیز آنان را از پذیرفته شدن بخششهایشان باز نداشت جز اینکه آنان به خداوند و پیامبرش انکار ورزیدند و جز با کسالت نماز نمیگزارند و جز با ناخشنودی بخشش نمیکنند» سوره توبه، آیه ۵۴.</ref>. | ||
خط ۱۳۲: | خط ۱۳۲: | ||
#{{متن قرآن|فَذَكِّرْ إِنَّمَا أَنْتَ مُذَكِّرٌ * لَسْتَ عَلَيْهِمْ بِمُصَيْطِرٍ * إِلَّا مَنْ تَوَلَّى وَكَفَرَ * فَيُعَذِّبُهُ اللَّهُ الْعَذَابَ الْأَكْبَرَ}}<ref>«پس پند بده که تنها تو پند دهندهای * تو بر آنان چیره نیستی * مگر آنانکه رو بگردانند و کفر ورزند * که خدا آنان را به عذاب بزرگتر عذاب کند» سوره غاشیه، آیه ۲۱-۲۴.</ref>. '''نکته''': {{متن قرآن|لَسْتَ عَلَيْهِمْ بِمُصَيْطِرٍ}} کلمه “مصیطر” در اصل “مسیطر” با سین بوده، که به معنای متسلط است، [[مردم]] را [[تذکر]] بده که [[وظیفه]] تو تنها [[تذکر]] دادن است، تو دست [[زور]] به ایشان نداری مگر افرادی از ایشان که از [[تذکر]] و پندگیری روی گردانند و [[کفر]] میورزند {{متن قرآن|إِلَّا مَنْ تَوَلَّى وَكَفَرَ}} چون [[تذکر]] دادن آن جناب به افراد آن چنانی لغو و بیفایده است و معلوم است که [[تولی]] و [[اعراض]] و [[کفر]]، همواره بعد از [[تذکر]] رخ میدهند، پس آنچه با این استثناء [[نفی]] شد [[تذکر]] مکرر است، گویا فرموده: تو به ایشان [[تذکر]] بده و [[تذکر]] خود را پی بگیر و آن را [[قطع]] مکن، مگر از کسی که یک بار و دو بار تذکرش دادی و او روی گردانید و [[کفر]] ورزید که در این صورت دیگر لازم نیست به [[تذکر]] خود ادامه دهی، بلکه باید از او [[اعراض]] کنی، تا [[خدای تعالی]] به [[عذاب]] بزرگتر معذبش سازد. {{متن قرآن|فَيُعَذِّبُهُ اللَّهُ الْعَذَابَ الْأَكْبَرَ}}<ref>ترجمه تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۴۶۱.</ref>. | #{{متن قرآن|فَذَكِّرْ إِنَّمَا أَنْتَ مُذَكِّرٌ * لَسْتَ عَلَيْهِمْ بِمُصَيْطِرٍ * إِلَّا مَنْ تَوَلَّى وَكَفَرَ * فَيُعَذِّبُهُ اللَّهُ الْعَذَابَ الْأَكْبَرَ}}<ref>«پس پند بده که تنها تو پند دهندهای * تو بر آنان چیره نیستی * مگر آنانکه رو بگردانند و کفر ورزند * که خدا آنان را به عذاب بزرگتر عذاب کند» سوره غاشیه، آیه ۲۱-۲۴.</ref>. '''نکته''': {{متن قرآن|لَسْتَ عَلَيْهِمْ بِمُصَيْطِرٍ}} کلمه “مصیطر” در اصل “مسیطر” با سین بوده، که به معنای متسلط است، [[مردم]] را [[تذکر]] بده که [[وظیفه]] تو تنها [[تذکر]] دادن است، تو دست [[زور]] به ایشان نداری مگر افرادی از ایشان که از [[تذکر]] و پندگیری روی گردانند و [[کفر]] میورزند {{متن قرآن|إِلَّا مَنْ تَوَلَّى وَكَفَرَ}} چون [[تذکر]] دادن آن جناب به افراد آن چنانی لغو و بیفایده است و معلوم است که [[تولی]] و [[اعراض]] و [[کفر]]، همواره بعد از [[تذکر]] رخ میدهند، پس آنچه با این استثناء [[نفی]] شد [[تذکر]] مکرر است، گویا فرموده: تو به ایشان [[تذکر]] بده و [[تذکر]] خود را پی بگیر و آن را [[قطع]] مکن، مگر از کسی که یک بار و دو بار تذکرش دادی و او روی گردانید و [[کفر]] ورزید که در این صورت دیگر لازم نیست به [[تذکر]] خود ادامه دهی، بلکه باید از او [[اعراض]] کنی، تا [[خدای تعالی]] به [[عذاب]] بزرگتر معذبش سازد. {{متن قرآن|فَيُعَذِّبُهُ اللَّهُ الْعَذَابَ الْأَكْبَرَ}}<ref>ترجمه تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۴۶۱.</ref>. | ||
#{{متن قرآن|أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوتُوا نَصِيبًا مِنَ الْكِتَابِ يُؤْمِنُونَ بِالْجِبْتِ وَالطَّاغُوتِ وَيَقُولُونَ لِلَّذِينَ كَفَرُوا هَؤُلَاءِ أَهْدَى مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا سَبِيلًا * فَمِنْهُمْ مَنْ آمَنَ بِهِ وَمِنْهُمْ مَنْ صَدَّ عَنْهُ وَكَفَى بِجَهَنَّمَ سَعِيرًا}}<ref>«آیا به کسانی که بهرهای (اندک) از کتاب آسمانی داده شده است ننگریستهای (که چگونه) به “جبت” و “طاغوت” ایمان دارند و درباره کافران میگویند که اینان رهیافتهتر از مؤمنانند؟! * پس برخی از آنها به آن ایمان آوردند و برخی از ایشان روی از آن برتافتند و (برافروختن) آتش فروزان را، دوزخ بس» سوره نساء، آیه ۵۱ و ۵۵.</ref>. '''نکته''': [[خداوند]] به تقسیم [[تاریخی]] [[مردم]] در برابر [[کتابهای آسمانی]] اشاره میکند و میفرماید: ولی برخی از آنان کسانی هستند که به آن [[ایمان]] آوردند، و برخی از آنان کسانی هستند که راه [[مردم]] را بر آن بستند؛ و برای [[مجازات]] آنها شعله فروزان [[آتش]] جهنّم کافی است {{متن قرآن|فَمِنْهُمْ مَنْ آمَنَ بِهِ وَمِنْهُمْ مَنْ صَدَّ عَنْهُ وَكَفَى بِجَهَنَّمَ سَعِيرًا}} در طول [[تاریخ]]، [[پیامبران الهی]] با دو گروه [[مؤمن]] و [[کافر]] روبهرو بودهاند؛ گروهی کتاب و [[هدایت]] آنان را [[تصدیق]] میکردند و گروهی نمیپذیرفتند و [[کفر]] میورزیدند و گرفتار [[عذاب الهی]] میشدند. [[یهودیان]] نیز در برخورد با [[اسلام]] به دو گروه تقسیم شدند. یکی از [[روشهای تربیتی]] [[قرآن]] آن است که [[رنجها]] و [[مشکلات]] امتهای گذشته را [[یادآوری]] میکند، تا تسلّی خاطری برای [[مؤمنان]] در برخورد با [[مشکلات]] جدید باشد. {{متن قرآن|فَمِنْهُمْ مَنْ آمَنَ بِهِ}} در این باره دو قول است: | #{{متن قرآن|أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوتُوا نَصِيبًا مِنَ الْكِتَابِ يُؤْمِنُونَ بِالْجِبْتِ وَالطَّاغُوتِ وَيَقُولُونَ لِلَّذِينَ كَفَرُوا هَؤُلَاءِ أَهْدَى مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا سَبِيلًا * فَمِنْهُمْ مَنْ آمَنَ بِهِ وَمِنْهُمْ مَنْ صَدَّ عَنْهُ وَكَفَى بِجَهَنَّمَ سَعِيرًا}}<ref>«آیا به کسانی که بهرهای (اندک) از کتاب آسمانی داده شده است ننگریستهای (که چگونه) به “جبت” و “طاغوت” ایمان دارند و درباره کافران میگویند که اینان رهیافتهتر از مؤمنانند؟! * پس برخی از آنها به آن ایمان آوردند و برخی از ایشان روی از آن برتافتند و (برافروختن) آتش فروزان را، دوزخ بس» سوره نساء، آیه ۵۱ و ۵۵.</ref>. '''نکته''': [[خداوند]] به تقسیم [[تاریخی]] [[مردم]] در برابر [[کتابهای آسمانی]] اشاره میکند و میفرماید: ولی برخی از آنان کسانی هستند که به آن [[ایمان]] آوردند، و برخی از آنان کسانی هستند که راه [[مردم]] را بر آن بستند؛ و برای [[مجازات]] آنها شعله فروزان [[آتش]] جهنّم کافی است {{متن قرآن|فَمِنْهُمْ مَنْ آمَنَ بِهِ وَمِنْهُمْ مَنْ صَدَّ عَنْهُ وَكَفَى بِجَهَنَّمَ سَعِيرًا}} در طول [[تاریخ]]، [[پیامبران الهی]] با دو گروه [[مؤمن]] و [[کافر]] روبهرو بودهاند؛ گروهی کتاب و [[هدایت]] آنان را [[تصدیق]] میکردند و گروهی نمیپذیرفتند و [[کفر]] میورزیدند و گرفتار [[عذاب الهی]] میشدند. [[یهودیان]] نیز در برخورد با [[اسلام]] به دو گروه تقسیم شدند. یکی از [[روشهای تربیتی]] [[قرآن]] آن است که [[رنجها]] و [[مشکلات]] امتهای گذشته را [[یادآوری]] میکند، تا تسلّی خاطری برای [[مؤمنان]] در برخورد با [[مشکلات]] جدید باشد. {{متن قرآن|فَمِنْهُمْ مَنْ آمَنَ بِهِ}} در این باره دو قول است: | ||
##دستهای از [[اهل کتاب]] به [[محمد]]{{صل}} [[ایمان]] آوردند و دستهای از او [[اعراض]] کردند و به او [[ایمان]] نیاوردند. این قول از [[مجاهد]] و زجاج و جبایی است و مناسبت این جمله با جمله سابق به این است که آنها با اینکه [[حسد]] میبردند و کارهایی [[زشت]] میکردند، بعضی از آنان به او [[ایمان]] آوردند. | ## دستهای از [[اهل کتاب]] به [[محمد]] {{صل}} [[ایمان]] آوردند و دستهای از او [[اعراض]] کردند و به او [[ایمان]] نیاوردند. این قول از [[مجاهد]] و زجاج و جبایی است و مناسبت این جمله با جمله سابق به این است که آنها با اینکه [[حسد]] میبردند و کارهایی [[زشت]] میکردند، بعضی از آنان به او [[ایمان]] آوردند. | ||
##مقصود این است که از [[امت]] [[ابراهیم]]، کسانی بودند که به او [[ایمان]] آوردند و کسانی بودند که از او [[اعراض]] کردند، چنان که شما نیز درباره [[محمد]]{{صل}} چنین کردید و این کار شما، [[امر]] او را کوچک نکرد، چنان که کار آنان نیز امر [[ابراهیم]] را کوچک نکرد<ref>ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۵، ص۱۹۲.</ref>. | ## مقصود این است که از [[امت]] [[ابراهیم]]، کسانی بودند که به او [[ایمان]] آوردند و کسانی بودند که از او [[اعراض]] کردند، چنان که شما نیز درباره [[محمد]] {{صل}} چنین کردید و این کار شما، [[امر]] او را کوچک نکرد، چنان که کار آنان نیز امر [[ابراهیم]] را کوچک نکرد<ref>ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۵، ص۱۹۲.</ref>. | ||
#{{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ يَكْفُرُونَ بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ وَيُرِيدُونَ أَنْ يُفَرِّقُوا بَيْنَ اللَّهِ وَرُسُلِهِ وَيَقُولُونَ نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَنَكْفُرُ بِبَعْضٍ وَيُرِيدُونَ أَنْ يَتَّخِذُوا بَيْنَ ذَلِكَ سَبِيلًا * أُولَئِكَ هُمُ الْكَافِرُونَ حَقًّا وَأَعْتَدْنَا لِلْكَافِرِينَ عَذَابًا مُهِينًا}}<ref>«کسانی که به خداوند و پیامبرانش کفر میورزند و برآنند تا میان خداوند و پیامبرانش فرق بگذارند و میگویند: ما به برخی ایمان داریم و برخی دیگر را انکار میکنیم و برآنند که راهی میانه بگزینند * آنان به راستی کافرند و ما برای کافران عذابی خوارساز آماده کردهایم» سوره نساء، آیه ۱۵۰-۱۵۱.</ref>. '''نکته''': [[خداوند]] درباره کسانی که میان [[پیامبران الهی]] فرق گذاشته، بعضی را بر [[حق]] و بعضی را بر [[باطل]] میدانند میفرماید: آنها که به [[خدا]] و پیامبرانش [[کافر]] میشوند {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ يَكْفُرُونَ بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ}} و میخواهند میان [[خدا]] و [[پیامبران]] [[تفرقه]] بیندازند {{متن قرآن|وَيُرِيدُونَ أَنْ يُفَرِّقُوا بَيْنَ اللَّهِ وَرُسُلِهِ}} و اظهار میدارند که ما نسبت به بعضی از آنها [[ایمان]] داریم اگر چه بعضی دیگر را به رسمیت نمیشناسیم {{متن قرآن|وَيَقُولُونَ نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَنَكْفُرُ بِبَعْضٍ}} و به [[گمان]] خود میخواهند در این میان راهی پیدا کنند {{متن قرآن|وَيُرِيدُونَ أَنْ يَتَّخِذُوا بَيْنَ ذَلِكَ سَبِيلًا}} آنها [[کافران]] واقعی هستند {{متن قرآن|أُولَئِكَ هُمُ الْكَافِرُونَ حَقًّا}} در [[حقیقت]] این جمله حال [[یهود]] و [[مسیحیان]] را روشن میسازد و [[یهود]]، [[مسیح]] را به رسمیت نمیشناختند، و هر دو، [[پیامبر اسلام]]{{صل}} را، در حالی که طبق [[کتب آسمانی]] آنها [[نبوت]] این [[پیامبران]] بر ایشان ثابت شده بود، این [[تبعیض]] در قبول واقعیتها، که از [[هوا و هوس]] و [[تعصبات]] جاهلانه و احیاناً [[حسادت]] و تنگنظریهای بیدلیل سرچشمه میگیرد، نشانه عدم [[ایمان]] به [[پیامبران]] و [[خدا]] است، زیرا [[ایمان]] آن نیست که آنچه مطابق میل [[انسان]] است بپذیرد، و آنچه بر خلاف میل و هوای او است رد کند، این یک نوع هوا پرستی است نه [[ایمان]]، [[ایمان واقعی]] آن است که [[انسان]] [[حقیقت]] را بپذیرد خواه مطابق میل او باشد یا بر خلاف میل او، و لذا [[قرآن]] در [[آیات]] فوق اینگونه افراد را با اینکه دم از [[ایمان به خدا]] و بعضی از [[انبیاء]] میزدند، بهطور کلی [[کافر]] دانسته و میگوید: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ يَكْفُرُونَ بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ...}} بنابراین [[ایمان]] آنها حتی در مواردی که نسبت به آن اظهار [[ایمان]] میکنند، بیارزش قلمداد شده است، چرا که از [[روح]] [[حقجویی]] سرچشمه نمیگیرد. و در پایان آنها را [[تهدید]] کرده، میگوید: “ما برای [[کافران]] [[عذاب]] توهینآمیز و خوارکنندهای فراهم ساختهایم {{متن قرآن|وَأَعْتَدْنَا لِلْكَافِرِينَ عَذَابًا مُهِينًا}} توصیف [[عذاب]] در این [[آیه]] به “مهین” (توهینآمیز) ممکن است از این جهت باشد که آنها با [[تفرقه]] انداختن میان [[پیامبران خدا]] در واقع به جمعی از آنان توهین کردهاند و باید [[عذاب]] آنان متناسب با عمل آنها باشد<ref>تفسیر نمونه، ج۴، ص۱۸۹.</ref>. | #{{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ يَكْفُرُونَ بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ وَيُرِيدُونَ أَنْ يُفَرِّقُوا بَيْنَ اللَّهِ وَرُسُلِهِ وَيَقُولُونَ نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَنَكْفُرُ بِبَعْضٍ وَيُرِيدُونَ أَنْ يَتَّخِذُوا بَيْنَ ذَلِكَ سَبِيلًا * أُولَئِكَ هُمُ الْكَافِرُونَ حَقًّا وَأَعْتَدْنَا لِلْكَافِرِينَ عَذَابًا مُهِينًا}}<ref>«کسانی که به خداوند و پیامبرانش کفر میورزند و برآنند تا میان خداوند و پیامبرانش فرق بگذارند و میگویند: ما به برخی ایمان داریم و برخی دیگر را انکار میکنیم و برآنند که راهی میانه بگزینند * آنان به راستی کافرند و ما برای کافران عذابی خوارساز آماده کردهایم» سوره نساء، آیه ۱۵۰-۱۵۱.</ref>. '''نکته''': [[خداوند]] درباره کسانی که میان [[پیامبران الهی]] فرق گذاشته، بعضی را بر [[حق]] و بعضی را بر [[باطل]] میدانند میفرماید: آنها که به [[خدا]] و پیامبرانش [[کافر]] میشوند {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ يَكْفُرُونَ بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ}} و میخواهند میان [[خدا]] و [[پیامبران]] [[تفرقه]] بیندازند {{متن قرآن|وَيُرِيدُونَ أَنْ يُفَرِّقُوا بَيْنَ اللَّهِ وَرُسُلِهِ}} و اظهار میدارند که ما نسبت به بعضی از آنها [[ایمان]] داریم اگر چه بعضی دیگر را به رسمیت نمیشناسیم {{متن قرآن|وَيَقُولُونَ نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَنَكْفُرُ بِبَعْضٍ}} و به [[گمان]] خود میخواهند در این میان راهی پیدا کنند {{متن قرآن|وَيُرِيدُونَ أَنْ يَتَّخِذُوا بَيْنَ ذَلِكَ سَبِيلًا}} آنها [[کافران]] واقعی هستند {{متن قرآن|أُولَئِكَ هُمُ الْكَافِرُونَ حَقًّا}} در [[حقیقت]] این جمله حال [[یهود]] و [[مسیحیان]] را روشن میسازد و [[یهود]]، [[مسیح]] را به رسمیت نمیشناختند، و هر دو، [[پیامبر اسلام]] {{صل}} را، در حالی که طبق [[کتب آسمانی]] آنها [[نبوت]] این [[پیامبران]] بر ایشان ثابت شده بود، این [[تبعیض]] در قبول واقعیتها، که از [[هوا و هوس]] و [[تعصبات]] جاهلانه و احیاناً [[حسادت]] و تنگنظریهای بیدلیل سرچشمه میگیرد، نشانه عدم [[ایمان]] به [[پیامبران]] و [[خدا]] است، زیرا [[ایمان]] آن نیست که آنچه مطابق میل [[انسان]] است بپذیرد، و آنچه بر خلاف میل و هوای او است رد کند، این یک نوع هوا پرستی است نه [[ایمان]]، [[ایمان واقعی]] آن است که [[انسان]] [[حقیقت]] را بپذیرد خواه مطابق میل او باشد یا بر خلاف میل او، و لذا [[قرآن]] در [[آیات]] فوق اینگونه افراد را با اینکه دم از [[ایمان به خدا]] و بعضی از [[انبیاء]] میزدند، بهطور کلی [[کافر]] دانسته و میگوید: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ يَكْفُرُونَ بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ...}} بنابراین [[ایمان]] آنها حتی در مواردی که نسبت به آن اظهار [[ایمان]] میکنند، بیارزش قلمداد شده است، چرا که از [[روح]] [[حقجویی]] سرچشمه نمیگیرد. و در پایان آنها را [[تهدید]] کرده، میگوید: “ما برای [[کافران]] [[عذاب]] توهینآمیز و خوارکنندهای فراهم ساختهایم {{متن قرآن|وَأَعْتَدْنَا لِلْكَافِرِينَ عَذَابًا مُهِينًا}} توصیف [[عذاب]] در این [[آیه]] به “مهین” (توهینآمیز) ممکن است از این جهت باشد که آنها با [[تفرقه]] انداختن میان [[پیامبران خدا]] در واقع به جمعی از آنان توهین کردهاند و باید [[عذاب]] آنان متناسب با عمل آنها باشد<ref>تفسیر نمونه، ج۴، ص۱۸۹.</ref>. | ||
#{{متن قرآن|الْأَعْرَابُ أَشَدُّ كُفْرًا وَنِفَاقًا وَأَجْدَرُ أَلَّا يَعْلَمُوا حُدُودَ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ عَلَى رَسُولِهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ}}<ref>«تازیان بیاباننشین کفرگراتر و نفاقگراتر و به ندانستن حدود آنچه خداوند بر پیامبرش فرو فرستاده است سزاوارترند و خداوند دانایی فرزانه است» سوره توبه، آیه ۹۷.</ref>. | #{{متن قرآن|الْأَعْرَابُ أَشَدُّ كُفْرًا وَنِفَاقًا وَأَجْدَرُ أَلَّا يَعْلَمُوا حُدُودَ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ عَلَى رَسُولِهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ}}<ref>«تازیان بیاباننشین کفرگراتر و نفاقگراتر و به ندانستن حدود آنچه خداوند بر پیامبرش فرو فرستاده است سزاوارترند و خداوند دانایی فرزانه است» سوره توبه، آیه ۹۷.</ref>. | ||
#{{متن قرآن|وَإِنْ عَاقَبْتُمْ فَعَاقِبُوا بِمِثْلِ مَا عُوقِبْتُمْ بِهِ وَلَئِنْ صَبَرْتُمْ لَهُوَ خَيْرٌ لِلصَّابِرِينَ * وَاصْبِرْ وَمَا صَبْرُكَ إِلَّا بِاللَّهِ وَلَا تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ وَلَا تَكُ فِي ضَيْقٍ مِمَّا يَمْكُرُونَ}}<ref>«و اگر کیفر میکنید مانند آنچه خود کیفر شدهاید کیفر کنید و اگر شکیبایی پیشه کنید همان برای شکیبایان بهتر است * و شکیبا باش! و شکیب تو جز با (یاری) خداوند نیست و برای آنان اندوه مخور و از نیرنگی که میبازند در تنگدلی به سر مبر» سوره نحل، آیه ۱۲۶.</ref>. | #{{متن قرآن|وَإِنْ عَاقَبْتُمْ فَعَاقِبُوا بِمِثْلِ مَا عُوقِبْتُمْ بِهِ وَلَئِنْ صَبَرْتُمْ لَهُوَ خَيْرٌ لِلصَّابِرِينَ * وَاصْبِرْ وَمَا صَبْرُكَ إِلَّا بِاللَّهِ وَلَا تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ وَلَا تَكُ فِي ضَيْقٍ مِمَّا يَمْكُرُونَ}}<ref>«و اگر کیفر میکنید مانند آنچه خود کیفر شدهاید کیفر کنید و اگر شکیبایی پیشه کنید همان برای شکیبایان بهتر است * و شکیبا باش! و شکیب تو جز با (یاری) خداوند نیست و برای آنان اندوه مخور و از نیرنگی که میبازند در تنگدلی به سر مبر» سوره نحل، آیه ۱۲۶.</ref>. | ||
خط ۱۴۰: | خط ۱۴۰: | ||
'''نتیجه''': در [[آیات]] فوق این موضوعات: درباره [[کفر]] [[کافران]] و [[پیامبر]] مطرح گردیده است: | '''نتیجه''': در [[آیات]] فوق این موضوعات: درباره [[کفر]] [[کافران]] و [[پیامبر]] مطرح گردیده است: | ||
# [[یهود]] با [[عشق]] و علاقه مخصوصی برای [[ایمان]] به [[رسول خدا]]{{صل}} در [[سرزمین]] [[مدینه]] سکنی گزیده بودند، و نشانههای [[پیامبر]]{{صل}} را در [[کتاب آسمانی]] خود [[تورات]] میخواندند، و با بیصبری در [[انتظار]] ظهورش بودند ولی هنگامی که از طرف [[خداوند]] کتابی - [[قرآن]] - به آنها رسید که موافق نشانههایی بود که [[یهود]] با خود داشتند با اینکه پیش از این جریان خود را به [[ظهور]] این [[پیامبر]]{{صل}} نوید میدادند و با [[ظهور]] این [[پیامبر]]{{صل}} [[امید]] [[فتح]] بر [[دشمنان]] داشتند {{متن قرآن|وَلَمَّا جَاءَهُمْ كِتَابٌ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ مُصَدِّقٌ لِمَا مَعَهُمْ وَكَانُوا مِنْ قَبْلُ يَسْتَفْتِحُونَ عَلَى الَّذِينَ كَفَرُوا}} آری هنگامی که این کتاب و [[پیامبری]] را که از قبل شناخته بودند، نزدشان آمد به [[دلیل]] [[منفعتطلبی]] و [[کتمان حق]] از سوی - [[احبار]] - نسبت به او [[کافر]] شدند {{متن قرآن|فَلَمَّا جَاءَهُمْ مَا عَرَفُوا كَفَرُوا بِهِ}} و جواز [[لعنت]] و [[نفرین]] بر [[لجاجت]] پیشگان [[کافر]] به [[قرآن]] و {{متن قرآن|فَلَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الْكَافِرِينَ}} اما در [[حقیقت]] [[یهود]] معامله زیانآوری انجام دادهاند، کسانی که برای [[پیروی از پیامبر]] [[موعود]] از سرزمینهای خود کوچ کرده بودند و با [[مشکلات]] فراوان در [[سرزمین]] [[مدینه]] [[مسکن]] گزیدند تا به مقصود برسند، سر انجام در صف [[منکران]] و [[کافران]] قرار گرفتند، لذا [[قرآن]] میگوید آنها در برابر چه بهای [[بدی]] خود را فروختند {{متن قرآن|بِئْسَمَا اشْتَرَوْا بِهِ أَنْفُسَهُمْ}} آنها به آنچه [[خداوند]] نازل کرده بود به خاطر [[حسد]] [[کافر]] شدند، و معترض بودند چرا [[خداوند]] [[آیات]] خود را بر هر کس از [[بندگان]] خود بخواهد به [[فضل]] خویش نازل میکند {{متن قرآن|أَنْ يَكْفُرُوا بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ بَغْيًا أَنْ يُنَزِّلَ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ عَلَى مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ}} گویا [[انتظار]] داشتند [[پیامبر]] [[موعود]]{{صل}} از [[بنیاسرائیل]] و از میان خود آنها باشد و از [[نزول قرآن]] بر دیگری ناراحت بودند و در پایان [[آیه]] میگوید: لذا شعلههای [[خشم خداوند]] یکی پس از دیگری آنها را فرو گرفت {{متن قرآن|فَبَاءُوا بِغَضَبٍ عَلَى غَضَبٍ}} و برای [[کافران]] [[مجازات]] خوارکننده است {{متن قرآن|وَلِلْكَافِرِينَ عَذَابٌ مُهِينٌ}}؛ | # [[یهود]] با [[عشق]] و علاقه مخصوصی برای [[ایمان]] به [[رسول خدا]] {{صل}} در [[سرزمین]] [[مدینه]] سکنی گزیده بودند، و نشانههای [[پیامبر]] {{صل}} را در [[کتاب آسمانی]] خود [[تورات]] میخواندند، و با بیصبری در [[انتظار]] ظهورش بودند ولی هنگامی که از طرف [[خداوند]] کتابی - [[قرآن]] - به آنها رسید که موافق نشانههایی بود که [[یهود]] با خود داشتند با اینکه پیش از این جریان خود را به [[ظهور]] این [[پیامبر]] {{صل}} نوید میدادند و با [[ظهور]] این [[پیامبر]] {{صل}} [[امید]] [[فتح]] بر [[دشمنان]] داشتند {{متن قرآن|وَلَمَّا جَاءَهُمْ كِتَابٌ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ مُصَدِّقٌ لِمَا مَعَهُمْ وَكَانُوا مِنْ قَبْلُ يَسْتَفْتِحُونَ عَلَى الَّذِينَ كَفَرُوا}} آری هنگامی که این کتاب و [[پیامبری]] را که از قبل شناخته بودند، نزدشان آمد به [[دلیل]] [[منفعتطلبی]] و [[کتمان حق]] از سوی - [[احبار]] - نسبت به او [[کافر]] شدند {{متن قرآن|فَلَمَّا جَاءَهُمْ مَا عَرَفُوا كَفَرُوا بِهِ}} و جواز [[لعنت]] و [[نفرین]] بر [[لجاجت]] پیشگان [[کافر]] به [[قرآن]] و {{متن قرآن|فَلَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الْكَافِرِينَ}} اما در [[حقیقت]] [[یهود]] معامله زیانآوری انجام دادهاند، کسانی که برای [[پیروی از پیامبر]] [[موعود]] از سرزمینهای خود کوچ کرده بودند و با [[مشکلات]] فراوان در [[سرزمین]] [[مدینه]] [[مسکن]] گزیدند تا به مقصود برسند، سر انجام در صف [[منکران]] و [[کافران]] قرار گرفتند، لذا [[قرآن]] میگوید آنها در برابر چه بهای [[بدی]] خود را فروختند {{متن قرآن|بِئْسَمَا اشْتَرَوْا بِهِ أَنْفُسَهُمْ}} آنها به آنچه [[خداوند]] نازل کرده بود به خاطر [[حسد]] [[کافر]] شدند، و معترض بودند چرا [[خداوند]] [[آیات]] خود را بر هر کس از [[بندگان]] خود بخواهد به [[فضل]] خویش نازل میکند {{متن قرآن|أَنْ يَكْفُرُوا بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ بَغْيًا أَنْ يُنَزِّلَ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ عَلَى مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ}} گویا [[انتظار]] داشتند [[پیامبر]] [[موعود]] {{صل}} از [[بنیاسرائیل]] و از میان خود آنها باشد و از [[نزول قرآن]] بر دیگری ناراحت بودند و در پایان [[آیه]] میگوید: لذا شعلههای [[خشم خداوند]] یکی پس از دیگری آنها را فرو گرفت {{متن قرآن|فَبَاءُوا بِغَضَبٍ عَلَى غَضَبٍ}} و برای [[کافران]] [[مجازات]] خوارکننده است {{متن قرآن|وَلِلْكَافِرِينَ عَذَابٌ مُهِينٌ}}؛ | ||
# [[انکار]] [[رسالت پیامبر]] و [[کتمان]] حقایق [[الهی]]، مایه [[حسرت]] و [[پشیمانی]] [[کافران]] در [[قیامت]]: {{متن قرآن|يَوْمَئِذٍ يَوَدُّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَعَصَوُا الرَّسُولَ لَوْ تُسَوَّى بِهِمُ الْأَرْضُ وَلَا يَكْتُمُونَ اللَّهَ حَدِيثًا}}، {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا يُنَادَوْنَ لَمَقْتُ اللَّهِ أَكْبَرُ مِنْ مَقْتِكُمْ أَنْفُسَكُمْ إِذْ تُدْعَوْنَ إِلَى الْإِيمَانِ فَتَكْفُرُونَ * قَالُوا رَبَّنَا أَمَتَّنَا اثْنَتَيْنِ وَأَحْيَيْتَنَا اثْنَتَيْنِ فَاعْتَرَفْنَا بِذُنُوبِنَا فَهَلْ إِلَى خُرُوجٍ مِنْ سَبِيلٍ}}؛ | # [[انکار]] [[رسالت پیامبر]] و [[کتمان]] حقایق [[الهی]]، مایه [[حسرت]] و [[پشیمانی]] [[کافران]] در [[قیامت]]: {{متن قرآن|يَوْمَئِذٍ يَوَدُّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَعَصَوُا الرَّسُولَ لَوْ تُسَوَّى بِهِمُ الْأَرْضُ وَلَا يَكْتُمُونَ اللَّهَ حَدِيثًا}}، {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا يُنَادَوْنَ لَمَقْتُ اللَّهِ أَكْبَرُ مِنْ مَقْتِكُمْ أَنْفُسَكُمْ إِذْ تُدْعَوْنَ إِلَى الْإِيمَانِ فَتَكْفُرُونَ * قَالُوا رَبَّنَا أَمَتَّنَا اثْنَتَيْنِ وَأَحْيَيْتَنَا اثْنَتَيْنِ فَاعْتَرَفْنَا بِذُنُوبِنَا فَهَلْ إِلَى خُرُوجٍ مِنْ سَبِيلٍ}}؛ | ||
# [[خداوند]] [[مؤمنین]] را چه [[اهل کتاب]] و چه [[مسلمان]] مورد خطاب قرار داده و [[ایمان]] به پنج اصل اساسی را، لازم شمرده شده است که عبارتاند از: مبدأ، [[معاد]]، [[پیامبران]]، کتابهای آنان و [[فرشتگان]]. و میفرماید: ای کسانی که [[ایمان]] آوردهاید {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا}} به [[خدا]] و پیامبرش {{متن قرآن|آمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ}} - [[پیامبر اسلام]] - و کتابی که بر او نازل شده {{متن قرآن|وَالْكِتَابِ الَّذِي نَزَّلَ عَلَى رَسُولِهِ}} و [[کتب آسمانی پیشین]]، همگی [[ایمان]] بیاورید {{متن قرآن|وَالْكِتَابِ الَّذِي أَنْزَلَ مِنْ قَبْلُ}} و کسی که به [[خدا]] و [[فرشتگان]]، و کتب [[الهی]]، و فرستادگان او، و [[روز بازپسین]]، [[کافر]] شود {{متن قرآن|وَمَنْ يَكْفُرْ بِاللَّهِ وَمَلَائِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ}} در [[گمراهی]] دور و درازی افتاده است {{متن قرآن|فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا بَعِيدًا}} تعبیر [[گمراهی]] دور {{متن قرآن|ضَلَالًا بَعِيدًا}} به این نکته لطیف اشاره دارد که [[کافران]] چنان از راه اصلی [[هدایت]] [[منحرف]] شدهاند که بازگشتشان به بزرگراه اصلی، به آسانی ممکن نیست؛ | # [[خداوند]] [[مؤمنین]] را چه [[اهل کتاب]] و چه [[مسلمان]] مورد خطاب قرار داده و [[ایمان]] به پنج اصل اساسی را، لازم شمرده شده است که عبارتاند از: مبدأ، [[معاد]]، [[پیامبران]]، کتابهای آنان و [[فرشتگان]]. و میفرماید: ای کسانی که [[ایمان]] آوردهاید {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا}} به [[خدا]] و پیامبرش {{متن قرآن|آمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ}} - [[پیامبر اسلام]] - و کتابی که بر او نازل شده {{متن قرآن|وَالْكِتَابِ الَّذِي نَزَّلَ عَلَى رَسُولِهِ}} و [[کتب آسمانی پیشین]]، همگی [[ایمان]] بیاورید {{متن قرآن|وَالْكِتَابِ الَّذِي أَنْزَلَ مِنْ قَبْلُ}} و کسی که به [[خدا]] و [[فرشتگان]]، و کتب [[الهی]]، و فرستادگان او، و [[روز بازپسین]]، [[کافر]] شود {{متن قرآن|وَمَنْ يَكْفُرْ بِاللَّهِ وَمَلَائِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ}} در [[گمراهی]] دور و درازی افتاده است {{متن قرآن|فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا بَعِيدًا}} تعبیر [[گمراهی]] دور {{متن قرآن|ضَلَالًا بَعِيدًا}} به این نکته لطیف اشاره دارد که [[کافران]] چنان از راه اصلی [[هدایت]] [[منحرف]] شدهاند که بازگشتشان به بزرگراه اصلی، به آسانی ممکن نیست؛ | ||
خط ۱۴۷: | خط ۱۴۷: | ||
# [[خداوند]] درباره [[منافقین]] و علت پذیرفته نشدن انفاقهای آنها میگوید: و هیچ چیز [[مانع]] قبول انفاقات آنها نشده {{متن قرآن|وَمَا مَنَعَهُمْ أَنْ تُقْبَلَ مِنْهُمْ نَفَقَاتُهُمْ}} جز اینکه آنها به [[خدا]] و پیامبرش [[کافر]] شدهاند {{متن قرآن|إِلَّا أَنَّهُمْ كَفَرُوا بِاللَّهِ وَبِرَسُولِهِ}} و آنها [[نماز]] را به جا نمیآورند مگر از روی کسالت و با [[ناراحتی]] و سنگینی {{متن قرآن|وَلَا يَأْتُونَ الصَّلَاةَ إِلَّا وَهُمْ كُسَالَى}} همانگونه که [[نفاق]] نمیکنند مگر از روی [[کراهت]] و [[اجبار]] {{متن قرآن|وَلَا يُنْفِقُونَ إِلَّا وَهُمْ كَارِهُونَ}} در [[حقیقت]] به دو [[دلیل]] انفاقهای آنها پذیرفته نمیشود یکی به [[دلیل]] آنکه از روی [[کفر]] و عدم [[ایمان]] سر میزند، و دیگر این که از روی [[کراهت]] و اجبار است. همچنین به دو علت [[نماز]] آنها پذیرفته نیست: نخست به علت [[کفر]]، و دیگر به خاطر آنکه از روی کسالت و [[کراهت]] انجام میگیرد؛ | # [[خداوند]] درباره [[منافقین]] و علت پذیرفته نشدن انفاقهای آنها میگوید: و هیچ چیز [[مانع]] قبول انفاقات آنها نشده {{متن قرآن|وَمَا مَنَعَهُمْ أَنْ تُقْبَلَ مِنْهُمْ نَفَقَاتُهُمْ}} جز اینکه آنها به [[خدا]] و پیامبرش [[کافر]] شدهاند {{متن قرآن|إِلَّا أَنَّهُمْ كَفَرُوا بِاللَّهِ وَبِرَسُولِهِ}} و آنها [[نماز]] را به جا نمیآورند مگر از روی کسالت و با [[ناراحتی]] و سنگینی {{متن قرآن|وَلَا يَأْتُونَ الصَّلَاةَ إِلَّا وَهُمْ كُسَالَى}} همانگونه که [[نفاق]] نمیکنند مگر از روی [[کراهت]] و [[اجبار]] {{متن قرآن|وَلَا يُنْفِقُونَ إِلَّا وَهُمْ كَارِهُونَ}} در [[حقیقت]] به دو [[دلیل]] انفاقهای آنها پذیرفته نمیشود یکی به [[دلیل]] آنکه از روی [[کفر]] و عدم [[ایمان]] سر میزند، و دیگر این که از روی [[کراهت]] و اجبار است. همچنین به دو علت [[نماز]] آنها پذیرفته نیست: نخست به علت [[کفر]]، و دیگر به خاطر آنکه از روی کسالت و [[کراهت]] انجام میگیرد؛ | ||
# [[کفر]] [[منافقان]] متخلفان از [[جنگ تبوک]] به [[خدا]] و [[پیامبر]] {{متن قرآن|اسْتَغْفِرْ لَهُمْ أَوْ لَا تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ إِنْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ سَبْعِينَ مَرَّةً فَلَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ كَفَرُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ}} و [[کفرورزی]] [[منافقان]]، مایه [[محرومیت]] آنان، از [[فیض]] [[نماز]] و دعای [[رسول خدا]] برای ایشان: {{متن قرآن|وَلَا تُصَلِّ عَلَى أَحَدٍ مِنْهُمْ مَاتَ أَبَدًا وَلَا تَقُمْ عَلَى قَبْرِهِ إِنَّهُمْ كَفَرُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَمَاتُوا وَهُمْ فَاسِقُونَ}}؛ | # [[کفر]] [[منافقان]] متخلفان از [[جنگ تبوک]] به [[خدا]] و [[پیامبر]] {{متن قرآن|اسْتَغْفِرْ لَهُمْ أَوْ لَا تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ إِنْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ سَبْعِينَ مَرَّةً فَلَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ كَفَرُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ}} و [[کفرورزی]] [[منافقان]]، مایه [[محرومیت]] آنان، از [[فیض]] [[نماز]] و دعای [[رسول خدا]] برای ایشان: {{متن قرآن|وَلَا تُصَلِّ عَلَى أَحَدٍ مِنْهُمْ مَاتَ أَبَدًا وَلَا تَقُمْ عَلَى قَبْرِهِ إِنَّهُمْ كَفَرُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَمَاتُوا وَهُمْ فَاسِقُونَ}}؛ | ||
#گروهها و [[احزاب]] [[کافر]] به [[پیامبر]] [[وعده]] گاه و [[جایگاه]] نهایی آنان [[آتش]] است {{متن قرآن|وَمَنْ يَكْفُرْ بِهِ مِنَ الْأَحْزَابِ فَالنَّارُ مَوْعِدُهُ}}؛ | # گروهها و [[احزاب]] [[کافر]] به [[پیامبر]] [[وعده]] گاه و [[جایگاه]] نهایی آنان [[آتش]] است {{متن قرآن|وَمَنْ يَكْفُرْ بِهِ مِنَ الْأَحْزَابِ فَالنَّارُ مَوْعِدُهُ}}؛ | ||
# [[خداوند]] یکی از بهانههای لجونانه [[مخالفان]] [[دعوت]] [[توحیدی]] را مطرح میکند و میگوید: [[کافران]] میگویند چرا معجزهای از سوی پروردگارش بر او نازل نشده است {{متن قرآن|وَيَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْلَا أُنْزِلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِنْ رَبِّهِ}} [[وظیفه]] هر [[پیامبری]] این است که [[مردم]] را [[راهنمایی]] و [[هدایت]] کند و زبان [[حکمت]] و یا [[موعظه]] بیاورد. در حالی که میدانیم [[وظیفه]] [[پیامبران]] در [[درجه]] اول [[تبلیغ]] و [[تعلیم]] و هشدار و [[انذار]] است و خارق عادات اموری استثنایی هستند که به مقدار لازم و [[ضرورت]]، آن هم به [[فرمان خدا]] نه به خواست [[پیامبر]] انجام میگردد، ولی کراراً در [[آیات قرآن]] میخوانیم که گروههایی از [[معاندان]] بیآنکه اعتنایی به این واقعیت داشته باشند، پیوسته از [[پیامبران]] چنین درخواستهایی را داشتند. به تعبیر دیگر آنها و همه [[منکران]] لجوج پیوسته به دنبال [[معجزات]] اقتراحی و یا ابتدایی میروند [[انتظار]] دارند که [[پیامبر]] به صورت یک “خارقالعادهگر” در گوشهای بنشیند و هر یک از آنها از در وارد شوند، و هر معجزهای مایل هستند پیشنهاد کنند او هم بلافاصله به آنها ارائه دهد، و تازه آنها اگر مایل نبودند [[ایمان]] نیاورند [[قرآن]] در پاسخ آنها میگوید: “ای [[پیامبر]] به اینها بگو که [[خداوند]] هر که را بخواهد [[گمراه]] میکند و هر کس که به سوی او باز گردد مشمول هدایتش قرار میدهد {{متن قرآن|قُلْ إِنَّ اللَّهَ يُضِلُّ مَنْ يَشَاءُ وَيَهْدِي إِلَيْهِ مَنْ أَنَابَ}}؛ | # [[خداوند]] یکی از بهانههای لجونانه [[مخالفان]] [[دعوت]] [[توحیدی]] را مطرح میکند و میگوید: [[کافران]] میگویند چرا معجزهای از سوی پروردگارش بر او نازل نشده است {{متن قرآن|وَيَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْلَا أُنْزِلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِنْ رَبِّهِ}} [[وظیفه]] هر [[پیامبری]] این است که [[مردم]] را [[راهنمایی]] و [[هدایت]] کند و زبان [[حکمت]] و یا [[موعظه]] بیاورد. در حالی که میدانیم [[وظیفه]] [[پیامبران]] در [[درجه]] اول [[تبلیغ]] و [[تعلیم]] و هشدار و [[انذار]] است و خارق عادات اموری استثنایی هستند که به مقدار لازم و [[ضرورت]]، آن هم به [[فرمان خدا]] نه به خواست [[پیامبر]] انجام میگردد، ولی کراراً در [[آیات قرآن]] میخوانیم که گروههایی از [[معاندان]] بیآنکه اعتنایی به این واقعیت داشته باشند، پیوسته از [[پیامبران]] چنین درخواستهایی را داشتند. به تعبیر دیگر آنها و همه [[منکران]] لجوج پیوسته به دنبال [[معجزات]] اقتراحی و یا ابتدایی میروند [[انتظار]] دارند که [[پیامبر]] به صورت یک “خارقالعادهگر” در گوشهای بنشیند و هر یک از آنها از در وارد شوند، و هر معجزهای مایل هستند پیشنهاد کنند او هم بلافاصله به آنها ارائه دهد، و تازه آنها اگر مایل نبودند [[ایمان]] نیاورند [[قرآن]] در پاسخ آنها میگوید: “ای [[پیامبر]] به اینها بگو که [[خداوند]] هر که را بخواهد [[گمراه]] میکند و هر کس که به سوی او باز گردد مشمول هدایتش قرار میدهد {{متن قرآن|قُلْ إِنَّ اللَّهَ يُضِلُّ مَنْ يَشَاءُ وَيَهْدِي إِلَيْهِ مَنْ أَنَابَ}}؛ | ||
# [[خداوند]] یکی دیگر از [[صفات ناپسند]] [[یهود]] را منعکس میکند که آنها برای پیشبرد اهدافشان آن چنان سازشکاری با هر جمعیتی نشان میدادند که حتی برای جلب نظر [[بتپرستان]] در برابر بتهای آنها [[سجده]] میکردند و آنچه را که درباره [[عظمت]] [[اسلام]] و [[صفات پیامبر]] دیده یا خوانده بودند زیر پا میگذاشتند، و حتی برای خوشایند [[بتپرستان]] [[آیین]] [[خرافی]] و مملو از ننگ آنها را بر [[اسلام]] ترجیح میدادند، با این که [[اهل کتاب]] بودند و [[قدر]] مشترکشان با [[اسلام]] به مراتب بیش از [[بتپرستان]] بود، لذا [[آیه]] به عنوان تعجب میگوید: آیا ندیدی کسانی را که سهمی از [[کتاب خدا]] داشتند {{متن قرآن|أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوتُوا نَصِيبًا مِنَ الْكِتَابِ}} اما در برابر [[بت]] [[سجده]] کردند و به طغیانگران اظهار [[ایمان]] نمودند {{متن قرآن|يُؤْمِنُونَ بِالْجِبْتِ وَالطَّاغُوتِ}} به این هم [[قناعت]] نکردند؛ و درباره [[مشرکان]] میگویند: آنان از کسانی که [[ایمان]] آوردهاند هدایتیافتهترند {{متن قرآن|وَيَقُولُونَ لِلَّذِينَ كَفَرُوا هَؤُلَاءِ أَهْدَى مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا سَبِيلًا}}؛ | # [[خداوند]] یکی دیگر از [[صفات ناپسند]] [[یهود]] را منعکس میکند که آنها برای پیشبرد اهدافشان آن چنان سازشکاری با هر جمعیتی نشان میدادند که حتی برای جلب نظر [[بتپرستان]] در برابر بتهای آنها [[سجده]] میکردند و آنچه را که درباره [[عظمت]] [[اسلام]] و [[صفات پیامبر]] دیده یا خوانده بودند زیر پا میگذاشتند، و حتی برای خوشایند [[بتپرستان]] [[آیین]] [[خرافی]] و مملو از ننگ آنها را بر [[اسلام]] ترجیح میدادند، با این که [[اهل کتاب]] بودند و [[قدر]] مشترکشان با [[اسلام]] به مراتب بیش از [[بتپرستان]] بود، لذا [[آیه]] به عنوان تعجب میگوید: آیا ندیدی کسانی را که سهمی از [[کتاب خدا]] داشتند {{متن قرآن|أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوتُوا نَصِيبًا مِنَ الْكِتَابِ}} اما در برابر [[بت]] [[سجده]] کردند و به طغیانگران اظهار [[ایمان]] نمودند {{متن قرآن|يُؤْمِنُونَ بِالْجِبْتِ وَالطَّاغُوتِ}} به این هم [[قناعت]] نکردند؛ و درباره [[مشرکان]] میگویند: آنان از کسانی که [[ایمان]] آوردهاند هدایتیافتهترند {{متن قرآن|وَيَقُولُونَ لِلَّذِينَ كَفَرُوا هَؤُلَاءِ أَهْدَى مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا سَبِيلًا}}؛ | ||
# [[نهی]] شدن [[پیامبر]] از [[تعاون]] و [[همکاری]] با [[کافران]]: {{متن قرآن|... فَلَا تَكُونَنَّ ظَهِيرًا لِلْكَافِرِينَ}}<ref>[[محمد جعفر سعیدیانفر|سعیدیانفر، محمد جعفر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی، سید محمد علی]]، [[فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۲، ص ۵۳۰.</ref>. | # [[نهی]] شدن [[پیامبر]] از [[تعاون]] و [[همکاری]] با [[کافران]]: {{متن قرآن|... فَلَا تَكُونَنَّ ظَهِيرًا لِلْكَافِرِينَ}}<ref>[[محمد جعفر سعیدیانفر|سعیدیانفر، محمد جعفر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی، سید محمد علی]]، [[فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۲، ص ۵۳۰.</ref>. | ||
== | == [[دین]] [[کافران]] == | ||
'''[[لهو و لعب]] (سرگرمی و [[بازی]])، [[دین]] [[کافران]]:''' {{متن قرآن|وَذَرِ الَّذِينَ اتَّخَذُواْ دِينَهُمْ لَعِبًا وَلَهْوًا وَغَرَّتْهُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا وَذَكِّرْ بِهِ أَن تُبْسَلَ نَفْسٌ بِمَا كَسَبَتْ لَيْسَ لَهَا مِن دُونِ اللَّهِ وَلِيٌّ وَلاَ شَفِيعٌ وَإِن تَعْدِلْ كُلَّ عَدْلٍ لاَّ يُؤْخَذْ مِنْهَا أُوْلَئِكَ الَّذِينَ أُبْسِلُواْ بِمَا كَسَبُواْ لَهُمْ شَرَابٌ مِّنْ حَمِيمٍ وَعَذَابٌ أَلِيمٌ بِمَا كَانُواْ يَكْفُرُونَ }}<ref> و آنان را که دین خویش به بازیچه و سرگرمی گرفتند و زندگانی دنیا آنان را فریفت رها کن و به آن (قرآن) پند ده، مبادا کسی برای آنچه کرده است نومید و نابود گردد، در حالی که او را در برابر خداوند میانجی و یاوری نباشد و هر جایگزینی (به سربها) دهد از او پذیرفته نشود؛ اینان کسانی هستند که برای کارهایی که کردهاند نومید و نابود گردیدهاند؛ آنان را برای کفری که ورزیدهاند، نوشابهای از آب جوشان و عذابی دردناک خواهد بود؛ سوره انعام، آیه۷۰.</ref><ref>کافران، به مجموعه ای از سرگرمیها و بازیچهها نام دین نهادند؛ تفسیر التحریروالتنویر، ج ۴، جزء ۷، ص ۲۹۵.</ref>، {{متن قرآن|وَنَادَى أَصْحَابُ النَّارِ أَصْحَابَ الْجَنَّةِ أَنْ أَفِيضُواْ عَلَيْنَا مِنَ الْمَاء أَوْ مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ قَالُواْ إِنَّ اللَّهَ حَرَّمَهُمَا عَلَى الْكَافِرِينَ الَّذِينَ اتَّخَذُواْ دِينَهُمْ لَهْوًا وَلَعِبًا وَغَرَّتْهُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا فَالْيَوْمَ نَنسَاهُمْ كَمَا نَسُواْ لِقَاء يَوْمِهِمْ هَذَا وَمَا كَانُواْ بِآيَاتِنَا يَجْحَدُونَ}}<ref> و دمسازان آتش بهشتیان را ندا میکنند که از آب یا از آنچه خداوند روزی شما کرده است بر ما (نیز) فرو ریزید! میگویند: خداوند هر دو را بر کافران حرام کرده است. همان کسانی که دین خویش را به سرگرمی و بازی گرفتند و زندگی دنیا آنان را فریفت و امروز ما آنان را از یاد میبریم چنان که آنان دیدار این روزشان را از یاد برده بودند و به آیات ما انکار میورزیدند؛ سوره اعراف، آیه ۵۰- ۵۱.</ref>. | |||
==منابع== | '''عدم پذیرش [[دین]] [[کافران]] [[مکه]]، از سوی [[پیامبر]] {{صل}}:''' {{متن قرآن|قُلْ يَا أَيُّهَا الْكَافِرُونَ }}<ref> بگو: ای کافران!؛ سوره کافرون، آیه۱.</ref>، {{متن قرآن|لَكُمْ دِينُكُمْ وَلِيَ دِينِ}}<ref> دین شما از شما و دین من از من؛ سوره کافرون، آیه۶.</ref>. | ||
'''رها کردن [[مشرکان]] به [[دین]] خود در پی [[ناامیدی]] [[پیامبر]] {{صل}} از [[ایمان آوردن]] آنان به [[دین اسلام]]:''' {{متن قرآن|لَكُمْ دِينُكُمْ وَلِيَ دِينِ}}<ref> دین شما از شما و دین من از من؛ سوره کافرون، آیه۶.</ref>.<ref>فرهنگ قرآن، ج۱۴، ص۱۹۰- ۲۲۰.</ref> | |||
== منابع == | |||
{{منابع}} | |||
# [[پرونده:55210091.jpg|22px]] [[محمد جعفر سعیدیانفر|سعیدیانفر، محمد جعفر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی، سید محمد علی]]، [[فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۲ (کتاب)|'''فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم''']] | # [[پرونده:55210091.jpg|22px]] [[محمد جعفر سعیدیانفر|سعیدیانفر، محمد جعفر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی، سید محمد علی]]، [[فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۲ (کتاب)|'''فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم''']] | ||
# [[پرونده:1313.jpg|22px]] [[فرهنگ قرآن ج۱۴ (کتاب)|'''فرهنگ قرآن ج۱۴''']] | |||
{{پایان منابع}} | |||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده:کفر | [[رده:کفر]] | ||