عشیره: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(تغییرمسیر به قبیله حذف شد)
برچسب‌ها: تغییرمسیر حذف شد پیوندهای ابهام‌زدایی
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۲: خط ۲:
| موضوع مرتبط =  
| موضوع مرتبط =  
| عنوان مدخل  =  
| عنوان مدخل  =  
| مداخل مرتبط =  
| مداخل مرتبط = [[عشیره در فقه سیاسی]]
| پرسش مرتبط  =
| پرسش مرتبط  =
}}
}}


==مقدمه==
== مقدمه ==
تصغیر عشره است و آن موضعی است در [[الصمان]] که بواسطه انتساب به درختان عشره‌ای<ref>عشر از درختان بزرگی است که دارای صمغی شیرین است که بدان «شکر عشر» می‌‌گویند. یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۴، ص۱۲۷.</ref> که در آن می‌‌روید، بدین نام خوانده شده است.<ref>ر. ک. یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۴، ص۱۲۷.</ref> همچنین ذو [[العشیره]] را موضعی در ناحیه [[ینبع]] بین [[مکه]] و [[مدینه]] گفته‌اند.<ref>یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۴، ص۱۲۷.</ref> بعضی هم العشیره را دژی کوچک بین ینبع و ذو [[المروه]] گفته و برخی هم آن را وادی‌ای دارای آب و [[نخل]] و متعلق به بنی [[عبدالله بن غطفان]] دانسته‌اند.<ref>یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۴، ص۱۲۷.</ref> ضمن این که «[[ابن اسحاق]]» آن را از سرزمین‌های [[بنی مدلج]]<ref>یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۴، ص۱۲۷.</ref> و «[[ابن فقیه]]» آن را از دره‌های [[عقیق]]<ref>ابن فقیه، البلدان، ص۸۳.</ref> یاد کرده‌اند. ابن فقیه در معاضدت از قول خود، به شعری از [[عروة]] بن أدینه استناد کرده است.<ref>ابن فقیه، البلدان، ص۸۳.</ref> بکری هم از ذو العشیره به عنوان وادی‌ای از آن بنی مدلج و [[بنی ضمره]] نام برده است.<ref>بکری، معجم ما استعجم، ج۳، ص۹۴۵.</ref> همچنین، ذوالعشیره در آثار برخی از متأخرین، روستایی معرفی شده در پایین ینبع (ینبع النخل) که بعدها به ایستگاهی برای [[حجاج]] [[مصری]] بدل شد. این مکان، اولین روستا از روستاهای ینبع النخل است که در کنار [[ساحل]] قرار دارد و در آن مسجدی است که برخی از اهالی ینبع به آن «[[مسجد رسول خدا]]{{صل}}» می‌‌گویند. از این مکان در ضمن بیان [[غزوه ذی العشیره]]، سخن به میان رفته است.<ref>«{{عربی|قال ابن إسحاق - في غزاة ذي العشيرة -: فسلك على نقب بني دينار، ثم على فيفاء الخبار، فنزل تحت شجرة ببطحاء ابن أزهر، فصلي عندها، ثم مسجده، واستقي له من ماء به يقال له: المشترب، ثم ارتحل فترك الخلائق بیسار، وسلك شعبة يقال لها: شعبة عبد الله، ثم صب لليسار حتى هبط يليل. - قال المؤلف: ملل - فنزل بمجتمعه و مجتمع الضبوعة، واستقى من بئر بالضبوعة، ثم سلك فرش ملل، حتى لقي الطريق بصخيرات اليمام، ثم اعتدل به الطريق حتى نزل العشيرة من بطن ينبع}}». (ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۵۹۸-۵۹۹)</ref>.<ref>[[عاتق بن غیث بلادی|بلادی، عاتق بن غیث]]، [[معجم المعالم الجغرافیة فی السیرة النبویة (کتاب)|معجم المعالم الجغرافیة فی السیرة النبویة]] ص۲۱۰.</ref>
تصغیر عشره است و آن موضعی است در [[الصمان]] که بواسطه انتساب به درختان عشره‌ای<ref>عشر از درختان بزرگی است که دارای صمغی شیرین است که بدان «شکر عشر» می‌‌گویند. یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۴، ص۱۲۷.</ref> که در آن می‌‌روید، بدین نام خوانده شده است<ref>ر.ک: یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۴، ص۱۲۷.</ref>. همچنین ذو [[العشیره]] را موضعی در ناحیه [[ینبع]] بین [[مکه]] و [[مدینه]] گفته‌اند<ref>یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۴، ص۱۲۷.</ref>. بعضی هم العشیره را دژی کوچک بین ینبع و ذو [[المروه]] گفته و برخی هم آن را وادی‌ای دارای آب و [[نخل]] و متعلق به بنی [[عبدالله بن غطفان]] دانسته‌اند<ref>یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۴، ص۱۲۷.</ref>. ضمن اینکه «[[ابن اسحاق]]» آن را از سرزمین‌های [[بنی مدلج]]<ref>یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۴، ص۱۲۷.</ref> و «[[ابن فقیه]]» آن را از دره‌های [[عقیق]]<ref>ابن فقیه، البلدان، ص۸۳.</ref> یاد کرده‌اند. ابن فقیه در معاضدت از قول خود، به شعری از [[عروة]] بن أدینه استناد کرده است<ref>ابن فقیه، البلدان، ص۸۳.</ref>. بکری هم از ذو العشیره به عنوان وادی‌ای از آن بنی مدلج و [[بنی ضمره]] نام برده است<ref>بکری، معجم ما استعجم، ج۳، ص۹۴۵.</ref>. همچنین، ذوالعشیره در آثار برخی از متأخرین، روستایی معرفی شده در پایین ینبع (ینبع النخل) که بعدها به ایستگاهی برای [[حجاج]] [[مصری]] بدل شد. این مکان، اولین روستا از روستاهای ینبع النخل است که در کنار [[ساحل]] قرار دارد و در آن مسجدی است که برخی از اهالی ینبع به آن «[[مسجد رسول خدا]]{{صل}}» می‌‌گویند. از این مکان در ضمن بیان [[غزوه ذی العشیره]]، سخن به میان رفته است<ref>«{{عربی|قال ابن إسحاق - في غزاة ذي العشيرة -: فسلك على نقب بني دينار، ثم على فيفاء الخبار، فنزل تحت شجرة ببطحاء ابن أزهر، فصلي عندها، ثم مسجده، واستقي له من ماء به يقال له: المشترب، ثم ارتحل فترك الخلائق بیسار، وسلك شعبة يقال لها: شعبة عبد الله، ثم صب لليسار حتى هبط يليل. - قال المؤلف: ملل - فنزل بمجتمعه و مجتمع الضبوعة، واستقى من بئر بالضبوعة، ثم سلك فرش ملل، حتى لقي الطريق بصخيرات اليمام، ثم اعتدل به الطريق حتى نزل العشيرة من بطن ينبع}}». (ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۵۹۸-۵۹۹)</ref>.<ref>[[عاتق بن غیث بلادی|بلادی، عاتق بن غیث]]، [[معجم المعالم الجغرافیة فی السیرة النبویة (کتاب)|معجم المعالم الجغرافیة فی السیرة النبویة]] ص۲۱۰.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
خط ۱۶: خط ۱۶:
== پانویس ==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
[[رده:قبیله]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۸ ژوئیهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۰۸:۳۷

مقدمه

تصغیر عشره است و آن موضعی است در الصمان که بواسطه انتساب به درختان عشره‌ای[۱] که در آن می‌‌روید، بدین نام خوانده شده است[۲]. همچنین ذو العشیره را موضعی در ناحیه ینبع بین مکه و مدینه گفته‌اند[۳]. بعضی هم العشیره را دژی کوچک بین ینبع و ذو المروه گفته و برخی هم آن را وادی‌ای دارای آب و نخل و متعلق به بنی عبدالله بن غطفان دانسته‌اند[۴]. ضمن اینکه «ابن اسحاق» آن را از سرزمین‌های بنی مدلج[۵] و «ابن فقیه» آن را از دره‌های عقیق[۶] یاد کرده‌اند. ابن فقیه در معاضدت از قول خود، به شعری از عروة بن أدینه استناد کرده است[۷]. بکری هم از ذو العشیره به عنوان وادی‌ای از آن بنی مدلج و بنی ضمره نام برده است[۸]. همچنین، ذوالعشیره در آثار برخی از متأخرین، روستایی معرفی شده در پایین ینبع (ینبع النخل) که بعدها به ایستگاهی برای حجاج مصری بدل شد. این مکان، اولین روستا از روستاهای ینبع النخل است که در کنار ساحل قرار دارد و در آن مسجدی است که برخی از اهالی ینبع به آن «مسجد رسول خدا(ص)» می‌‌گویند. از این مکان در ضمن بیان غزوه ذی العشیره، سخن به میان رفته است[۹].[۱۰]

منابع

پانویس

  1. عشر از درختان بزرگی است که دارای صمغی شیرین است که بدان «شکر عشر» می‌‌گویند. یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۴، ص۱۲۷.
  2. ر.ک: یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۴، ص۱۲۷.
  3. یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۴، ص۱۲۷.
  4. یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۴، ص۱۲۷.
  5. یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۴، ص۱۲۷.
  6. ابن فقیه، البلدان، ص۸۳.
  7. ابن فقیه، البلدان، ص۸۳.
  8. بکری، معجم ما استعجم، ج۳، ص۹۴۵.
  9. «قال ابن إسحاق - في غزاة ذي العشيرة -: فسلك على نقب بني دينار، ثم على فيفاء الخبار، فنزل تحت شجرة ببطحاء ابن أزهر، فصلي عندها، ثم مسجده، واستقي له من ماء به يقال له: المشترب، ثم ارتحل فترك الخلائق بیسار، وسلك شعبة يقال لها: شعبة عبد الله، ثم صب لليسار حتى هبط يليل. - قال المؤلف: ملل - فنزل بمجتمعه و مجتمع الضبوعة، واستقى من بئر بالضبوعة، ثم سلك فرش ملل، حتى لقي الطريق بصخيرات اليمام، ثم اعتدل به الطريق حتى نزل العشيرة من بطن ينبع». (ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۵۹۸-۵۹۹)
  10. بلادی، عاتق بن غیث، معجم المعالم الجغرافیة فی السیرة النبویة ص۲۱۰.