ابواسود قرشی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'توضیح تصویر = تصویر قدیمی مدینه' به 'توضیح تصویر = تصویر کهنی از مدینه')
 
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۵: خط ۵:
| نام تصویر = تصویر قدیمی مدینه.jpg     
| نام تصویر = تصویر قدیمی مدینه.jpg     
| عرض تصویر =  
| عرض تصویر =  
| توضیح تصویر = تصویر قدیمی مدینه
| توضیح تصویر = تصویر کهنی از مدینه
| نام کامل = ابواسود قرشی   
| نام کامل = ابواسود قرشی   
| نام‌های دیگر =  
| نام‌های دیگر =  
خط ۵۰: خط ۵۰:


== مقدمه ==
== مقدمه ==
وی [[پدر]] [[اسود قرشی]] است و [[نسب]] او را [[مالکی]] نیز می‌گویند<ref>ذهبی، ج۴، ص۴۹۲؛ ابن حجر، ج۷، ص۱۲.</ref>. [[ابن حجر]] او را در قسم اول [[کنیه‌ها]] که به کسانی اختصاص دارد که [[صحابی]] بودنشان حتمی است آورده است<ref>ابن حجر، ج۷، ص۱۲.</ref>. ابن فتحون نیز نام او را در استدراکش بر کتاب استیعاب افزوده است<ref>ابن حجر، ج۷، ص۱۳.</ref>. با این حال، صحابه‌نگاران دیگر از او یادی نکرده‌اند. [[ابن ابی حاتم]]<ref>ابن ابی حاتم، ج۵، ص۳۱۶.</ref> در عنوان راویانی که به اسم پدرشان شناخته می‌شوند، با عنوان {{عربی|"والد الاسود القرشی"}} که [[مصری]] است، [[حدیث]] وی را آورده است که نشان می‌دهد برخلاف ابن حجر، [[استنباط]] وی از "ابو" [[کنیه]] نبوده است. سندی که ابن ابی حاتم برای [[نقل حدیث]] او می‌آورد، چنین است: {{عربی|...عن عبدالله بن الأسود القرشی عن أبیه عن جده عن رسول الله...}}؛ براساس این [[سند]]، جد عبدالله بن اسود می‌توانسته صحابی باشد و از [[پیامبر]] [[حدیثی]] نقل کند، نه خود عبدالله بن اسود که نوه وی است؛ چنانکه [[ابن ابی‌عاصم]] و [[ابن اثیر]] در عنوان "جد ابی الاسود" به [[حدیث]] وی اشاره کرده‌اند<ref>ابن ابی عاصم، ج۲، ص۱۵۱ و ج۵، ص۱۶۰؛ ابن اثیر، ج۶، ص۳۵۱.</ref>. حدیثی که وی از پدرش به واسطه جدش از [[رسول خدا]] {{صل}} نقل می‌کند چنین است: "[[حکمرانی]] که به [[تجارت]] در [[رعیت]] خود پردازد، [[عدالت]] نخواهد ورزید"<ref>ابن ابی عاصم، ج۵، ص۱۶۰ [روایت به گونه دیگری نیز در این منبع نقل شده است؛ ابن ابی حاتم، ج۴، ص۹؛ طبرانی، ج۲، ص۲۷۲؛ ابن عساکر، ج۳۷، ص۳۴۸؛ ابن حجر، ج۷، ص۱۳.</ref>. در [[اسد الغابه]] واژه "تَجَر" یا "اتّجر" به گونه "تجَبّر" نوشته شده که در این صورت، [[نهی]] از [[قدرت]] نمایی [[حاکم]] برای رعیت است، نه تجارت وی<ref>ابن اثیر، ج۶، ص۳۵۱. در نسخه جدید چنین قرائت شده است که قرائت صحیحی نیست؛ زیرا بعد از تجبر، حرف "علی" می‌آید نه حرف "فی" که در روایت آمده است.</ref> [[فقها]] از این [[روایت]]، [[کراهت]] رفتن [[حاکم]] را به بازار برای خرید اجناس مورد نیاز خود [[استنباط]] کرده‌اند. این کراهت بدان دلیل است که حاکم، به دلیل موقعیت شغلی، معمولا از سوی فروشندگان ملاحظه و رعایت می‌شود<ref>ابن قدامه، ج۱۴، ص۹۳؛ نووی، ج۲۰، ص۱۳۱.</ref> روایت وی [[ضعیف]] دانسته شده است<ref>ذهبی، ج۴، ص۴۹۲؛ الالبانی، ج۸، ص۲۵۰.</ref><ref>[[منصور داداش‌نژاد|داداش‌نژاد، منصور]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|مقاله «ابواسود قرشی»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص:۱۱۹-۱۲۰.</ref>
ابواسود قرشی [[پدر]] [[اسود قرشی]] است و [[نسب]] او را [[مالکی]] نیز می‌گویند<ref>ذهبی، ج۴، ص۴۹۲؛ ابن حجر، ج۷، ص۱۲.</ref>. [[ابن حجر]] او را در قسم اول [[کنیه‌ها]] که به کسانی اختصاص دارد که [[صحابی]] بودنشان حتمی است آورده است<ref>ابن حجر، ج۷، ص۱۲.</ref>. ابن فتحون نیز نام او را در استدراکش بر کتاب استیعاب افزوده است<ref>ابن حجر، ج۷، ص۱۳.</ref>. با این حال، صحابه‌نگاران دیگر از او یادی نکرده‌اند. [[ابن ابی‌حاتم]]<ref>ابن ابی‌حاتم، ج۵، ص۳۱۶.</ref> در عنوان راویانی که به اسم پدرشان شناخته می‌شوند، با عنوان {{عربی|«والد الاسود القرشی»}} که [[مصری]] است، [[حدیث]] وی را آورده است که نشان می‌دهد برخلاف ابن حجر، [[استنباط]] وی از «ابو» [[کنیه]] نبوده است. سندی که ابن ابی‌حاتم برای [[نقل حدیث]] او می‌آورد، چنین است: {{عربی|...عن عبدالله بن الأسود القرشی عن أبیه عن جده عن رسول الله...}}؛ براساس این [[سند]]، جد عبدالله بن اسود می‌توانسته صحابی باشد و از [[پیامبر]] [[حدیثی]] نقل کند، نه خود عبدالله بن اسود که نوه وی است؛ چنانکه [[ابن ابی‌عاصم]] و [[ابن اثیر]] در عنوان «جد ابی الاسود» به [[حدیث]] وی اشاره کرده‌اند<ref>ابن ابی عاصم، ج۲، ص۱۵۱ و ج۵، ص۱۶۰؛ ابن اثیر، ج۶، ص۳۵۱.</ref>. حدیثی که وی از پدرش به واسطه جدش از [[رسول خدا]] {{صل}} نقل می‌کند چنین است: «[[حکمرانی]] که به [[تجارت]] در [[رعیت]] خود پردازد، [[عدالت]] نخواهد ورزید»<ref>ابن ابی عاصم، ج۵، ص۱۶۰ [روایت به گونه دیگری نیز در این منبع نقل شده است؛ ابن ابی‌حاتم، ج۴، ص۹؛ طبرانی، ج۲، ص۲۷۲؛ ابن عساکر، ج۳۷، ص۳۴۸؛ ابن حجر، ج۷، ص۱۳.</ref>. در [[اسد الغابه]] واژه «تَجَر» یا «اتّجر» به گونه «تجَبّر» نوشته شده که در این صورت، [[نهی]] از [[قدرت]] نمایی [[حاکم]] برای رعیت است، نه تجارت وی<ref>ابن اثیر، ج۶، ص۳۵۱. در نسخه جدید چنین قرائت شده است که قرائت صحیحی نیست؛ زیرا بعد از تجبر، حرف «علی» می‌آید نه حرف «فی» که در روایت آمده است.</ref> [[فقها]] از این [[روایت]]، [[کراهت]] رفتن [[حاکم]] را به بازار برای خرید اجناس مورد نیاز خود [[استنباط]] کرده‌اند. این کراهت بدان دلیل است که حاکم، به دلیل موقعیت شغلی، معمولا از سوی فروشندگان ملاحظه و رعایت می‌شود<ref>ابن قدامه، ج۱۴، ص۹۳؛ نووی، ج۲۰، ص۱۳۱.</ref> روایت وی [[ضعیف]] دانسته شده است<ref>ذهبی، ج۴، ص۴۹۲؛ الالبانی، ج۸، ص۲۵۰.</ref><ref>[[منصور داداش‌نژاد|داداش‌نژاد، منصور]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|مقاله «ابواسود قرشی»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص:۱۱۹-۱۲۰.</ref>


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==

نسخهٔ کنونی تا ‏۴ اوت ۲۰۲۳، ساعت ۲۳:۴۹

ابواسود قرشی
تصویر کهنی از مدینه
نام کاملابواسود قرشی
جنسیتمرد
از قبیلهقریش
پسراسود قرشی
از اصحابپیامبر خاتم

مقدمه

ابواسود قرشی پدر اسود قرشی است و نسب او را مالکی نیز می‌گویند[۱]. ابن حجر او را در قسم اول کنیه‌ها که به کسانی اختصاص دارد که صحابی بودنشان حتمی است آورده است[۲]. ابن فتحون نیز نام او را در استدراکش بر کتاب استیعاب افزوده است[۳]. با این حال، صحابه‌نگاران دیگر از او یادی نکرده‌اند. ابن ابی‌حاتم[۴] در عنوان راویانی که به اسم پدرشان شناخته می‌شوند، با عنوان «والد الاسود القرشی» که مصری است، حدیث وی را آورده است که نشان می‌دهد برخلاف ابن حجر، استنباط وی از «ابو» کنیه نبوده است. سندی که ابن ابی‌حاتم برای نقل حدیث او می‌آورد، چنین است: ...عن عبدالله بن الأسود القرشی عن أبیه عن جده عن رسول الله...؛ براساس این سند، جد عبدالله بن اسود می‌توانسته صحابی باشد و از پیامبر حدیثی نقل کند، نه خود عبدالله بن اسود که نوه وی است؛ چنانکه ابن ابی‌عاصم و ابن اثیر در عنوان «جد ابی الاسود» به حدیث وی اشاره کرده‌اند[۵]. حدیثی که وی از پدرش به واسطه جدش از رسول خدا (ص) نقل می‌کند چنین است: «حکمرانی که به تجارت در رعیت خود پردازد، عدالت نخواهد ورزید»[۶]. در اسد الغابه واژه «تَجَر» یا «اتّجر» به گونه «تجَبّر» نوشته شده که در این صورت، نهی از قدرت نمایی حاکم برای رعیت است، نه تجارت وی[۷] فقها از این روایت، کراهت رفتن حاکم را به بازار برای خرید اجناس مورد نیاز خود استنباط کرده‌اند. این کراهت بدان دلیل است که حاکم، به دلیل موقعیت شغلی، معمولا از سوی فروشندگان ملاحظه و رعایت می‌شود[۸] روایت وی ضعیف دانسته شده است[۹][۱۰]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. ذهبی، ج۴، ص۴۹۲؛ ابن حجر، ج۷، ص۱۲.
  2. ابن حجر، ج۷، ص۱۲.
  3. ابن حجر، ج۷، ص۱۳.
  4. ابن ابی‌حاتم، ج۵، ص۳۱۶.
  5. ابن ابی عاصم، ج۲، ص۱۵۱ و ج۵، ص۱۶۰؛ ابن اثیر، ج۶، ص۳۵۱.
  6. ابن ابی عاصم، ج۵، ص۱۶۰ [روایت به گونه دیگری نیز در این منبع نقل شده است؛ ابن ابی‌حاتم، ج۴، ص۹؛ طبرانی، ج۲، ص۲۷۲؛ ابن عساکر، ج۳۷، ص۳۴۸؛ ابن حجر، ج۷، ص۱۳.
  7. ابن اثیر، ج۶، ص۳۵۱. در نسخه جدید چنین قرائت شده است که قرائت صحیحی نیست؛ زیرا بعد از تجبر، حرف «علی» می‌آید نه حرف «فی» که در روایت آمده است.
  8. ابن قدامه، ج۱۴، ص۹۳؛ نووی، ج۲۰، ص۱۳۱.
  9. ذهبی، ج۴، ص۴۹۲؛ الالبانی، ج۸، ص۲۵۰.
  10. داداش‌نژاد، منصور، مقاله «ابواسود قرشی»، دانشنامه سیره نبوی ج۱، ص:۱۱۹-۱۲۰.