←عوامل بیتابی و جزع
برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
|||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
در کتب لغت [[عربی]]، صبر در برابر «[[جزع]]» و [[بیتابی]] به کار رفته است.<ref>معجم مقاییس اللّغه، ج ۳، ص۳۲۹، «صبر»</ref> پس برخلاف صابر، [[اهل]] جزع و بیتابی کسانی هستند که در تنگناها و فشارها به جای [[خویشتن داری]]، [[هیجان]] زده شده و رفتارهای غیر [[متعادل]] و غیر معقول و مقبول دارند. [[امیرمؤمنان]] [[امام علی]]{{ع}} درباره صابر میفرماید: {{متن حدیث|اَلصَّبْرُ اَنْ يَحْتَمِلَ الرَّجُلُ ما يَنُوبُهُ، وَ يـَكْظِمُ ما يَغْضِبـُهُ}}؛ صبر آن است که انسان مصیبتی را که به او میرسد [[تحمّل]] کند و [[خشم]] خود را فرو برد.<ref>غرر الحکم، چاپ دانشگاه تهران، ج ۲، ۱۸۷۴</ref> پس اهل جزع نمیتواند مصیبتی را [[تحمل]] کند و خشم خود را فروبخورد. از این روست که رفتارهایش از حالت طبیعی و [[عقلانی]] خارج است.<ref>[[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[عوامل و آثار جزع و بیصبری (مقاله)|عوامل و آثار جزع و بیصبری]].</ref>. | در کتب لغت [[عربی]]، صبر در برابر «[[جزع]]» و [[بیتابی]] به کار رفته است.<ref>معجم مقاییس اللّغه، ج ۳، ص۳۲۹، «صبر»</ref> پس برخلاف صابر، [[اهل]] جزع و بیتابی کسانی هستند که در تنگناها و فشارها به جای [[خویشتن داری]]، [[هیجان]] زده شده و رفتارهای غیر [[متعادل]] و غیر معقول و مقبول دارند. [[امیرمؤمنان]] [[امام علی]]{{ع}} درباره صابر میفرماید: {{متن حدیث|اَلصَّبْرُ اَنْ يَحْتَمِلَ الرَّجُلُ ما يَنُوبُهُ، وَ يـَكْظِمُ ما يَغْضِبـُهُ}}؛ صبر آن است که انسان مصیبتی را که به او میرسد [[تحمّل]] کند و [[خشم]] خود را فرو برد.<ref>غرر الحکم، چاپ دانشگاه تهران، ج ۲، ۱۸۷۴</ref> پس اهل جزع نمیتواند مصیبتی را [[تحمل]] کند و خشم خود را فروبخورد. از این روست که رفتارهایش از حالت طبیعی و [[عقلانی]] خارج است.<ref>[[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[عوامل و آثار جزع و بیصبری (مقاله)|عوامل و آثار جزع و بیصبری]].</ref>. | ||
==عوامل | ==علل و عوامل== | ||
در [[قرآن]]، اموری به عنوان علل ناقصه یا تامه یا عوامل و بسترهای جزع و فزع مطرح شده است. [[شناخت]] این عوامل میتواند عاملی باشد تا خود را از [[گرفتاری]] در بیتابی و جزع و آثار زیانبار آن در [[امان]] نگه داریم. از مهمترین این عوامل میتوان به موارد زیر اشاره کرد: | در [[قرآن]]، اموری به عنوان علل ناقصه یا تامه یا عوامل و بسترهای جزع و فزع مطرح شده است. [[شناخت]] این عوامل میتواند عاملی باشد تا خود را از [[گرفتاری]] در بیتابی و جزع و آثار زیانبار آن در [[امان]] نگه داریم. از مهمترین این عوامل میتوان به موارد زیر اشاره کرد: | ||
#'''خردناورزی''': از نظر قرآن، کسانی گرفتار جزع و فزع میشوند که از [[عقل]] خویش بهره نمیبرند و با ترک [[تعقل]] و [[بیخردی]] در مسیر قرار میگیرند که موجب بیتابی و هیجانات شدید [[باطل]] میشوند. [[انسانی]] که [[هواهای نفسانی]] یا [[وسوسههای شیطانی]] بر او مسلط شده باشد و به جای [[امارت]] عقل و [[قلب]]، امارت هواهای نفسانی باشد، [[رفتاری]] را در پیش میگیرد که بدون تعقل و تامل در پیامدهای آن است. از نظر قرآن، اصولا رفتارهای [[متعادل]] از کسانی ظهور میکند که بر اساس [[خرد]] و [[تعقل]] عمل و [[رفتار]] میکنند، اما آنانی که گرفتار [[سفاهت]] و [[بیخردی]] و سبک مغزی هستند و یا تعقل را کنار و بر اساس هیجانات [[نفسانی]] عمل و رفتار میکنند، رفتارهایی بیرون از [[قواعد]] [[زندگی]] داشته و نه تنها به خود آسیب میرسانند بلکه دیگران را نیز به [[زحمت]] میافکنند. به عنوان نمونه ندا کردن [[پیامبر]]{{صل}} قبل از بیرون آمدن ایشان، [[رفتاری]] به دور از [[اخلاق]] و [[شئون]] آن است که تنها از انسانهای [[بیخرد]] صادر میشود.<ref>حجرات، آیات ۴ و ۵</ref> | #'''خردناورزی''': از نظر قرآن، کسانی گرفتار جزع و فزع میشوند که از [[عقل]] خویش بهره نمیبرند و با ترک [[تعقل]] و [[بیخردی]] در مسیر قرار میگیرند که موجب بیتابی و هیجانات شدید [[باطل]] میشوند. [[انسانی]] که [[هواهای نفسانی]] یا [[وسوسههای شیطانی]] بر او مسلط شده باشد و به جای [[امارت]] عقل و [[قلب]]، امارت هواهای نفسانی باشد، [[رفتاری]] را در پیش میگیرد که بدون تعقل و تامل در پیامدهای آن است. از نظر قرآن، اصولا رفتارهای [[متعادل]] از کسانی ظهور میکند که بر اساس [[خرد]] و [[تعقل]] عمل و [[رفتار]] میکنند، اما آنانی که گرفتار [[سفاهت]] و [[بیخردی]] و سبک مغزی هستند و یا تعقل را کنار و بر اساس هیجانات [[نفسانی]] عمل و رفتار میکنند، رفتارهایی بیرون از [[قواعد]] [[زندگی]] داشته و نه تنها به خود آسیب میرسانند بلکه دیگران را نیز به [[زحمت]] میافکنند. به عنوان نمونه ندا کردن [[پیامبر]]{{صل}} قبل از بیرون آمدن ایشان، [[رفتاری]] به دور از [[اخلاق]] و [[شئون]] آن است که تنها از انسانهای [[بیخرد]] صادر میشود.<ref>حجرات، آیات ۴ و ۵</ref> |