|
برچسب: تغییر هدف تغییرمسیر |
(۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) |
خط ۱: |
خط ۱: |
| {{امامت}}
| | #تغییر_مسیر [[اثبات ضرورت امامت در حدیث]] |
| <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از زیرشاخههای بحث '''[[امامت]]''' است. "'''[[امامت]]'''" از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:</div>
| |
| <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[امامت در قرآن]] - [[امامت در حدیث]] - [[امامت در نهج البلاغه]] - [[امامت در معارف دعا و زیارات]] - [[امامت در معارف مهدویت]]</div>
| |
| <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[امامت (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
| |
| | |
| ==[[دلیل]] [[قرآنی]] [[ضرورت امامت]]==
| |
| آیاتی که در [[قرآن کریم]] [[ضرورت نبوت]] را اثبات میکند، بر [[ضرورت امامت]] و استمرار [[هدایت الهی]] بعد از [[نبی اکرم]]{{صل}} هم دلالت دارد مانند [[آیه کریمه]]: {{متن قرآن|رُسُلًا مُبَشِّرِينَ وَمُنْذِرِينَ لِئَلَّا يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَى اللَّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ وَكَانَ اللَّهُ عَزِيزًا حَكِيمًا}}<ref>«پیامبرانی نویدبخش و هشدار دهنده تا پس از این پیامبران برای مردم بر خداوند حجتی نباشد و خداوند پیروزمندی فرزانه است» سوره نساء، آیه ۱۶۵.</ref>. بدیهی است که در صورت عدم استمرار [[وظائف]] [[رسول]] و در فرض نبودن [[هادی]] [[الهی]]، [[حجت]] بر [[انسانها]] تمام نخواهد شد بلکه آنها بر [[خداوند]] [[حجت]] خواهند داشت. در [[قرآن کریم]] آیاتی هم بر [[ضرورت امامت]] و [[جانشینی]] [[نبی گرامی اسلام]]{{صل}} دلالت دارد که به یک [[آیه]] اشاره میگردد:
| |
| | |
| *'''[[آیه اولی الامر]]'''
| |
| {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلًا}}<ref>«ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید و اگر به خداوند و روز بازپسین ایمان دارید، چون در چیزی با هم به ستیز برخاستید آن را به خداوند و پیامبر بازبرید که این بهتر و بازگشت آن نیکوتر است» سوره نساء، آیه ۵۹.</ref>
| |
| | |
| در این [[آیه کریمه]] [[اطاعت از اولی الامر]] در سیاق و هم ردیف اطلاعت از [[خداوند تعالی]] و [[رسول]]{{صل}} قرار داده شده است و بدون تردید [[فرمان]] برداری و امتثال [[دستورات]] [[خدا]] و [[رسول]] لازم و ضروری است. بنابراین اطلاعات از [[اولی الامر]] هم لازم و ضروری است و [[لزوم]] اطلاعات هم مستلزم [[وجود امام]] است و این [[آیه کریمه]] [[ضرورت]] وجود [[اولی الامر]] در هر زمان را نیز ثابت میکند<ref>ر.ک: نقد المحصل، ص ۴۰۷ و امامت در بینش اسلامی، ص ۵۶ وامامت پژوهی، ص ۲۷۵ و تفتازانی (م ۷۹۳) در عداد ادله ضرورت امامت میگوید: {{عربی|و قد یتمسک بمثل قوله تعالی {{متن قرآن| أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ}} «از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید» سوره نساء، آیه ۵۹. {{عربی| و قوله{{صل}}:}}{{متن حدیث|مَنْ مَاتَ وَ لَمْ يَعْرِفْ إِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً}}{{عربی| و قوله فان وجوب الطاعه و المعرفه یقتضی وجوب الحصول}} شرح المقاصد فی علم الکلام ج۲، ص ۲۷۵.</ref><ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۱ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]] ص ۶۵-۷۰</ref>.
| |
| ==[[دلیل]] [[روائی]] [[ضرورت امامت]]==
| |
| در [[روایات]] به بیانهای مختلفی بر [[ضرورت امامت]] تاکید شده است:
| |
| *'''[[امام]] برای [[اتمام حجت]]'''
| |
| همان گونه که ارسال [[پیامبر]] و [[شریعت آسمانی]] برای [[هدایت]] و [[اتمام حجت]] بر خلق است در ادمه این کار [[وجود امام]] و [[جانشین رسول خدا]]{{صل}} نیز وسیلهای برای [[اتمام حجت]] است. [[امام صادق]]{{ع}} درباره ضروت [[امامت]] بر [[اتمام حجت]] میفرماید: {{متن حدیث|لَوْ كَانَ النَّاسُ رَجُلَيْنِ لَكَانَ أَحَدُهُمَا الْإِمَامَ وَ قَالَ إِنَّ آخِرَ مَنْ يَمُوتُ الْإِمَامُ لِئَلَّا يَحْتَجَّ أَحَدٌ عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَنَّهُ تَرَكَهُ بِغَيْرِ حُجَّةٍ لِلَّهِ عَلَيْهِ}}<ref>«اگر مردم زمین تنها دو نفر باشند یکی از آن دو امام است و فرمود: آخرین کسی که بمیرد امام است تا کسی بر خدای عزوجل احتجاج نکند که او را بدون حجت واگذاشته است» کافی ج۱، ص ۱۷۹ {{عربی|بَابُ أَنَّهُ لَوْ لَمْ يَبْقَ فِي الْأَرْضِ إِلَّا رَجُلَانِ لَكَانَ أَحَدُهُمَا الْحُجَّةَ}} حدیث ۳.</ref>.
| |
| [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} در سخنی با [[کمیل بن زیاد نخعی]] میفرماید: آری، هرگز روی [[زمین]] خالی نمیشود از کسی که به [[حجّت الهی]] [[قیام]] کند خواه ظاهر و آشکار باشد یا خائف و پنهان، تا [[دلایل]] [[الهی]] و نشانههای روشن را [[باطل]] نگردد... [[خداوند]] به واسطه آنها حجتها و دلایلش را حفظ میکند تا به افرادی نظیر خود بسپارند و بذر آن را در [[قلوب]] افرادی شبیه خود بیفشانند<ref>علل الشرائع، ج۱ ص۱۲۳ و نهج البلاغه، حکمت ۱۴۷.</ref>.
| |
| *'''[[امام]] برای تشخیص [[حق]]'''
| |
| [[امام]] برای [[امت]] به منزله [[روح]] است در [[بدن]] و مانند [[عقل]] است که [[فرمان]] [[روائی]] بر [[بدن]] را بر عهده دارد و [[حق]] را از [[باطل]] تشخیص میدهد. این نکته در [[لزوم]] و [[ضرورت]] [[امام]] برای [[امت اسلامی]] در [[مناظره]] هشام با [[عمرو بن عبید]] به خوبی [[تبیین]] شده است:
| |
| جمعی از [[اصحاب]] که [[حمران]] و ابن نعمان و ابن سالم و [[طیار]] در میانشان بودند [[خدمت]] [[امام صادق]]{{ع}} بودند و جمع دیگری در اطراف [[هشام بن حکم]] که تازه [[جوانی]] بود، نیز حضور داشتند. [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: ای هشام: گزارش نمیدهی که در مباحثه با عمروبن عبید چه کردی و چگونه از او سؤال نمودی؟ عرض کرد: جلالت شما مرا میگیرد و شرم میدارم و زبانم نزد شما به کار نمیافتد. [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: چون به شما امری نمودم به جای آرید. هشام عرض کرد: از وضع عمروبن عبید و مجلس [[مسجد]] [[بصره]] او به من خبر رسید، بر من گران آمد، به سویش رهسپار شدم. از [[مردم]] راه خواستم، به من راه دادند تا آخر [[مردم]] به زانو نشستم. آنگاه گفتم: ای مرد دانشمند من مردی غریبم، اجاره دارم مسألهای بپرسم؟ گفت: آری.
| |
| گفتم: شما چشم دارید گفت: پسرجانم این چه سؤالی است، چیزی را که میبینی چگونه از آن میپرسی؟ گفتم: سؤال من همین طور است. گفت: بپرس پسر جانم، اگر چه پرسشت احمقانه است.
| |
| گفتم: شما جواب همان را بفرمائید، گفت: بپرس، گفتم شما چشم دارید؟ گفت: آری، گفتم: با آن چه کار میکنید؟ گفت: با آن رن گها و اشخاص را میبینیم.
| |
| گفتم بینی دارید؟ گفت: آری گفتم: با آن چه میکنی گفت: با آن میبویم، گفتم: دهن دارید گفت آری گفتم: با آن چه میکنید؟ گفت: با آن مزه را میچشم گفتم: گوش دارید؟ گفت آری گفتم: با آن چه میکنید؟ گفت: با آن صدا را میشنوم.
| |
| گفتم: شما [[دل]] دارید گفت آری گفتم: با آن چه میکنید گفت: با آن هر چه بر اعضاء و حواسم درآید، تشخیص میدهم، گفتم مگر با وجود این اعضاء ازدل بی نیازی نیست؟ گفت: نه، گفتم: چگونه؟ با آنکه اعضاء صحیح و سالم باشد (چه نیازی به [[دل]] داری)؟
| |
| گفت: پسرم هرگاه اعضاء [[بدن]] در چیزی که ببوید یا ببیند یا بچشد یا بشنود تردید کند، آن را به [[دل]] ارجاع دهد تا تردیدش برود و [[یقین]] حاصل کند.
| |
| من گفتم: پس [[خدا]] [[دل]] را برای رفع تردید اعضاء گذاشته است؟ گفت: آری، گفتم: [[دل]] لازم است وگرنه برای اعضاء یقینی نباشد گفت: آری. گفتم، ای ابا [[مروان]] ([[عمرو بن عبید]]) [[خدای تبارک و تعالی]] که اعضاء تو را بدون امامی که صحیح را تشخیص دهد و تردید را متیقن کند وانگذاشته، این همه مخلوق را در سرگردانی و تردید و [[اختلاف]] واگذارد؟ و برای ایشان امامی که در تردید و سرگردانی خود به او [[رجوع]] کنند قرار نداده است؟ در صورتی که برای اعضاء تو امامی قرار داده که [[حیرت]] و تردیدت را به او ارجاع دهی. او ساکت شد و به من جوابی نداد. سپس به من متوجه شد و گفت: تو هشام بن حکمی؟ گفتم: نه گفت: از همنشینهای او هستی؟ گفتم: نه گفت: اهل کجائی؟ گفتم: [[اهل کوفه]]. گفت: تو همان هشامی. سپس مرا در آغوش گرفت و به جای خود نشانید و خودش از آنجا برخاست و من تا آنجا بودم سخن نگفت. [[حضرت صادق]]{{ع}} خندید و فرمود این را کی به تو آموخت؟ عرض کردم: آنچه از شما شنیده بودم منظم کردم. فرمود: {{متن حدیث|هذَا وَ اللَّهِ مَكْتُوبٌ فِي صُحُفِ إِبْرَاهِيمَ وَ مُوسى}} به [[خدا]] [[سوگند]] این مطالب در [[صحف]] [[ابراهیم]] و [[موسی]] میباشد<ref>کافی، ج۱، ص ۱۶۹.</ref>.
| |
| *'''[[امام]] محور [[اتحاد]] [[امت]]'''
| |
| [[امام]] و زعیم [[امت اسلامی]] محور [[اتحاد]] و [[انسجام]] [[امت]] است و نبود [[امام]] موجب تشتت و پراکندگی و [[هرج و مرج]] میگردد. [[امیرمؤمنان]]{{ع}} در یک تنظیر بسیار دقیق این محوریت [[امام]] و [[پیشوا]] را [[تبیین]] میفرماید: {{متن حدیث|وَ مَكَانُ الْقَيِّمِ بِالْأَمْرِ مَكَانُ النِّظَامِ مِنَ الْخَرَزِ يَجْمَعُهُ وَ يَضُمُّهُ فَإِنِ انْقَطَعَ النِّظَامُ تَفَرَّقَ الْخَرَزُ وَ ذَهَبَ}}<ref>«موقعیت زمامداری مانند رشته است که مهرهها را جمع میکند و ارتباط میبخشد، اگر رشته از هم بگسلد، مهرهها پراکنده میشوند و هر یک به جایی خواهد افتاد، به گونهای که هرگز نتوان همه را جمع کرد». نهج البلاغه، خطبه ۱۴۶.</ref>.
| |
| مسأله [[ضرورت حکومت]] در [[روایات اسلامی]] نیز بازتاب گستردهای دارد و در آنها تصریح شده که [[مردم]] بدون [[حکومت]] نمیتوانند [[زندگی]] کنند و حتی یک [[حکومت ظالم]] از [[هرج و مرج]] و نداشتن [[حکومت]] بهتر است.
| |
| | |
| امیرالمؤمنان [[علی]]{{ع}} به [[خوارج]] که میگفتند: {{متن حدیث|لَا حُكْمَ إِلَّا لِلَّهِ}} [[حکومت]] و [[حاکمیت]] و [[داوری]] مخصوص [[خدا]] است فرمود: {{متن حدیث|كَلِمَةُ حَقٍّ يُرَادُ بِهَا بَاطِلٌ}} این سخن حقی است که از آن [[اراده]] [[باطل]] شده. سپس فرمود: {{متن حدیث|نَعَمْ إِنَّهُ لَا حُكْمَ إِلَّا لِلَّهِ وَ لَكِنَ هَؤُلَاءِ يَقُولُونَ لَا إِمْرَةَ إِلَّا لِلَّهِ}} آری درست است که فرمانی جز [[فرمان خدا]] نیست، ولی اینها میگویند: [[زمامداری]] مخصوص [[خدا]] است. سپس فرمود: [[مردم]] به هر حال [[نیازمند]] به [[امیر]] و [[زمامداری]] هستند، خواه [[نیکوکار]] باشد یا [[بدکار]]. تا [[مؤمنان]] در سایه حکومتش به کار خویش مشغول باشند و [[کافران]] نیز بهره مند شوند و [[مردم]] در دوران [[حکومت]] او [[زندگی]] راحتی داشته باشند. به وسیله او [[اموال]] [[بیت المال]] گردآوری شود و به [[کمک]] او با [[دشمنان]] [[مبارزه]] کنند. جادهها امن گردد و [[حق]] [[ضعیفان]] از [[زورمندان]] گرفته شود. [[مردم]] [[نیکوکار]] در [[رفاه]] باشند و از دست بدکاران در [[امان]]<ref>نهج البلاغه، خطبه ۴۰.</ref>.
| |
| | |
| بدیهی است اینکه میفرماید: "امیری لازم است، خواه [[نیکوکار]] یا [[بدکار]]" مفهومش این نیست که این دو یکسانند، بلکه منظور این است که در درجه اوّل باید [[زمامداری]] [[عادل]] و [[نیکوکار]] پیدا کرد و اگر نشد وجود [[زمامدار]] [[ظالم]] از [[هرج و مرج]] بهتر است و این امر منافات با [[حاکمیت]] [[خداوند]] بر کلّ [[جهان هستی]] ندارد، چرا که [[حاکمیت]] مانند [[نبوت]] و [[قضاوت]] از ذات [[پاک]] او نشأت میگیرد<ref>ر.ک: قرآن، ج ۱۰، ص ۱۴ و پیام امام، ج ۲، ص ۴۲۱.</ref>.
| |
| *'''[[امام]] برای [[اجرای دین]]'''
| |
| [[احکام اجتماعی]] [[اسلام]] بدون [[وجود امام]] قابلیت [[اجرا]] ندارد زیرا در غیر این صورت یا ارادهای بر [[اجرای احکام]] نیست و یا سلایق و برداشتهای متفاوت بیش از پیش منجر به بی نظمی و اختلال [[نظام]] میگردد. پس لازم است امامی باشد تا [[دستورات]] [[اجتماعی]] [[اسلام]] پیاده شود.
| |
| | |
| [[امیرمؤمنان علی]]{{ع}} بعد از ذکر آیاتی از [[قرآن]] مانند [[آیه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ}}<ref>«ای مؤمنان! (ندای) خداوند و پیامبر را هر گاه شما را به چیزی فرا خوانند که به شما زندگی میبخشد پاسخ دهید» سوره انفال، آیه ۲۴.</ref> ای کسانی که [[ایمان]] آورده [[اید]] [[اجابت]] کنید [[دعوت]] [[خدا]] و [[پیامبر]] را هنگامی که شما را [[دعوت]] میکنند به سوی چیزی که شما را زنده میسازد و [[آیه]] {{متن قرآن|وَلَكُمْ فِي الْقِصَاصِ حَيَاةٌ يَا أُولِي الْأَلْبَابِ}}<ref>«و شما را ای خردمندان در قصاص، زندگانی (نهفته) است» سوره بقره، آیه ۱۷۹.</ref> میفرماید: در این [[آیات]] [[دلیل]] بسیار روشنی است بر اینکه امت باید [[امام]] و [[پیشوایی]] داشته باشند که [[قیام]] به کارهای آنها کند و به آنها [[امر و نهی]] نماید و [[حدود الهی]] را در میان آنها برپا دارد. با [[دشمن]] [[پیکار]] کند و [[غنائم]] را عادلانه تقسیم نماید. [[واجبات]] را تحقق بخشد و ابواب [[صلاح]] آنها را به آنان نشان دهد و از آنچه برای آنان زیان بخش است برحذر دارد؛ زیرا [[امر و نهی]] یکی از اسباب بقای خلق است و گرنه [[تشویق]] و [[ترس]] از بین میرود و هیچ کس از [[گناه]] باز نمیایستد. [[نظام جامعه]] [[فاسد]] میشود و این سبب [[هلاکت]] [[بندگان خدا]] است<ref>بحارالانوار، ج۹۰، ص ۴۰.</ref>.
| |
| [[فضل بن شاذان]] در خلال [[حدیث]] مفصلی از [[امام رضا]]{{ع}} برای [[بیان]] [[ضرورت]] [[امام]] سه مطلب را [[بیان]] میکند:
| |
| #هنگامی که برای [[مردم]] حدودی تعیین شود و [[دستور]] یابند که از آن حدود [[تجاوز]] نکنند - چون باعث [[فساد]] آنها میشود- این کار سازمان نمیگیرد، مگر به وسیله [[حاکم]] [[امین]] در رأس آنها که آنان را تعدّی و داخل شدن در امور ممنوعه بازدارد؛ زیرا اگر این موضوع نباشد، کسی لذّات و [[منافع]] خود را به خاطر [[فساد]] دیگران ترک نمیکند و لذا [[سرپرستی]] برای آنها قرار داده شده که آنان را از [[فساد]] منع کند و حدود و [[احکام الهی]] را در میان آنها برپا دارد.
| |
| #ما هیچ فرقهای از فرق [[دنیا]] و هیچ ملتی از [[ملل]] را نمییابیم که بدون [[رئیس]] و [[سرپرستی]] باقی مانده باشند، همان [[رئیس]] و [[سرپرستی]] که امر [[دین]] و دنیای آنها را سامان بخشد. پس در [[حکمت خداوند]] [[حکیم]] جایز نیست که خلق را بدون آنچه میداند برای آنان ضروری است رها کنند [[سرپرستی]] که به [[کمک]] او با [[دشمنان]] بجنگند و [[اموال]] [[بیت المال]] را به وسیله او تقسیم کنند و [[جمعه]] و [[جماعت]] آنها را برپا دارد و [[ظالم]] را از تعدّی بر [[مظلوم]] باز دارد، برای آنان تعیین نکند.
| |
| #اگر [[مردم]] [[پیشوا]] و [[سرپرست]] [[امین]] و درستکاری نداشته باشند [[دین]] و [[آیین خدا]] بر [[باد]] میرود، و [[سنّت]] و [[احکام الهی]] تغییر مییابد، و [[بدعت گذاران]] چیزهایی از پیش خود بر آنها میافزایند و [[مخالفان]] از آن کم میکنند، و امور را بر [[مسلمانان]] مشتبه میسازند<ref>عیون اخبار الرضا{{ع}}، ج۲، ص ۱۰۷، باب ۳۴.</ref><ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۱ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]] ص ۶۵-۷۰</ref>
| |
| | |
| == جستارهای وابسته ==
| |
| {{مدخل وابسته}}
| |
| * [[ضرورت عقلی امامت]]
| |
| {{پایان مدخل وابسته}}
| |
| | |
| == منابع ==
| |
| {{منابع}}
| |
| * [[پرونده:1368914.jpg|22px]] [[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۱ (کتاب)|'''معارف و عقاید ۵''']]
| |
| {{پایان منابع}}
| |
| | |
| ==[[:رده:آثار امامت|منبعشناسی جامع امامت]]==
| |
| {{منبع جامع}}
| |
| * [[:رده:کتابشناسی کتابهای امامت|کتابشناسی امامت]]؛
| |
| * [[:رده:مقالهشناسی مقالههای امامت|مقالهشناسی امامت]]؛
| |
| * [[:رده:پایاننامهشناسی پایاننامههای امامت|پایاننامهشناسی امامت]].
| |
| {{پایان منبع جامع}}
| |
| | |
| == پانویس ==
| |
| {{پانویس}}
| |
| | |
| | |
| [[رده:مدخل]]
| |
| [[رده:ضرورت نقلی امامت]]
| |