بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = حق | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = | پرسش مرتبط = }} ==کتمان حق== بسیار دیدهاید کسانی که بیسبب با حق، ستیز میکنند و با آنکه حق را میشناسند در برابر آن میایستند و یا آن را کتمان میکنند. به این معنا که اگ...» ایجاد کرد) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) | |||
خط ۲: | خط ۲: | ||
| موضوع مرتبط = حق | | موضوع مرتبط = حق | ||
| عنوان مدخل = | | عنوان مدخل = | ||
| مداخل مرتبط = | | مداخل مرتبط = [[کتمان حق در قرآن]] | ||
| پرسش مرتبط = | | پرسش مرتبط = | ||
}} | }} | ||
== | ==مقدمه== | ||
عدهای از [[انسانها]] بیسبب با [[حق]]، [[ستیز]] میکنند و با آنکه حق را میشناسند در برابر آن میایستند و یا آن را [[کتمان]] میکنند. به این معنا که اگر در برابر آن موضعگیری منفی و یا [[ستیزه]] جویانه نداشته باشند، دست کم با نوعی خودسانسوری میکوشند بگویند شتر دیدی، ندیدی. از نظر [[قرآن]] [[حق ستیزی]] و کتمان حق و نیز خودسانسوری در برابر حق و بیان آن امری [[نکوهیده]] است. از این رو شماری از [[آیات قرآنی]] به این مسئله توجه داشته است<ref>[[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[سانسور حق از نظر قرآن (مقاله)|سانسور حق از نظر قرآن]].</ref>. | |||
==حقطلبی، فطرت انسانی== | |||
{{همچنین|حقگرایی و حقطلبی}} | |||
== | «حق» در لغت [[عربی]] در کاربردهای متفاوت و متنوعی بکار رفته از جمله به معنای مطابقت و موافقت آمده و به [[خداوند]] نیز به عنوان موجودی که براساس [[حکمت]] و [[فلسفه]] [[عقلانی]]، [[آفرینش]] را پدید آورده، حق اطلاق میشود<ref>مفردات الفاظ القرآن الکریم، راغب اصفهانی، ص۲۴۶</ref> همچنین به معنای [[وجوب]] و ثبوت در برابر [[باطل]]<ref>همان و نیز لسان العرب ج۳ ص۲۵۵</ref> آمده و به این معنا در چهار مورد به کار رفته است مانند ایجادکننده چیزی براساس حکمت؛ شی ایجاد شده براساس حکمت؛ [[اعتقاد]] به چیزی آن گونه که هست؛ و فعل و سخنی که به اندازه و به هنگام باشد<ref>مفردات ص۱۴۶</ref> ولی با این همه، آن چه در این نوشتار مورد توجه است سه معنای اخیر آن است. | ||
از نظر قرآن، [[انسان]] به عنوان موجودی مخلوق، [[گرایش]] به حق و حقطلبی در وی امری ذاتی است و اگر به باطل گرایش دارد همانند گرایش به [[نقص]] و [[کاستی]]، امری [[انحرافی]] و کژ روی در ذات و ماهیت طبیعی و [[فطری]] او میباشد.<ref>[[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[سانسور حق از نظر قرآن (مقاله)|سانسور حق از نظر قرآن]].</ref>. | از نظر قرآن، [[انسان]] به عنوان موجودی مخلوق، [[گرایش]] به حق و حقطلبی در وی امری ذاتی است و اگر به باطل گرایش دارد همانند گرایش به [[نقص]] و [[کاستی]]، امری [[انحرافی]] و کژ روی در ذات و ماهیت طبیعی و [[فطری]] او میباشد.<ref>[[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[سانسور حق از نظر قرآن (مقاله)|سانسور حق از نظر قرآن]].</ref>. | ||
==علل | ==علل حقستیزی== | ||
{{همچنین|حقستیزی}} | |||
خداوند در [[آیات]] ۷۱ [[سوره بقره]] و نیز ۵۵ [[سوره انبیاء]]<ref>{{متن قرآن|قَالُوا أَجِئْتَنَا بِالْحَقِّ أَمْ أَنْتَ مِنَ اللَّاعِبِينَ}} «گفتند: آیا برای ما حقّ را آوردهای یا از بازیگرانی؟» سوره انبیاء، آیه ۵۵.</ref> [[حق جویی]] و حقیقتپذیری را به عنوان [[فطرت]] و [[طبیعت سالم انسانی]] مطرح میکند. در [[آیه]] اخیر، [[حق جویی]] را در [[مشرکان]] [[بت]] پرست نیز [[اثبات]] میکند و علت اینکه آنان برخی از امور را به عنوان [[حق]] نمیپذیرند به سبب [[شک]] مصداق و یا [[تغییر]] در ماهیت و [[سرنوشت]] آنان میداند وگرنه مشرکان نیز به دعوتهای [[پیامبران]] پاسخهای مثبت میدادند، اگر آن را به عنوان حق تشخیص میدادند. | خداوند در [[آیات]] ۷۱ [[سوره بقره]] و نیز ۵۵ [[سوره انبیاء]]<ref>{{متن قرآن|قَالُوا أَجِئْتَنَا بِالْحَقِّ أَمْ أَنْتَ مِنَ اللَّاعِبِينَ}} «گفتند: آیا برای ما حقّ را آوردهای یا از بازیگرانی؟» سوره انبیاء، آیه ۵۵.</ref> [[حق جویی]] و حقیقتپذیری را به عنوان [[فطرت]] و [[طبیعت سالم انسانی]] مطرح میکند. در [[آیه]] اخیر، [[حق جویی]] را در [[مشرکان]] [[بت]] پرست نیز [[اثبات]] میکند و علت اینکه آنان برخی از امور را به عنوان [[حق]] نمیپذیرند به سبب [[شک]] مصداق و یا [[تغییر]] در ماهیت و [[سرنوشت]] آنان میداند وگرنه مشرکان نیز به دعوتهای [[پیامبران]] پاسخهای مثبت میدادند، اگر آن را به عنوان حق تشخیص میدادند. | ||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
در بسیاری از نشریات و نهادهای [[علمی]] و اطلاع رسانی، مشکل کتمان حق (سانسور) و عدم بیان کامل آن به [[انگیزهها]] و علل واهی و [[باطل]] (خودسانسوری) انجام میشود. از این رو بسیاری از مسایل حق و [[آموزههای دینی]] و حتی [[آموزههای قرآنی]] کتمان میشود و یا دچار خودسانسوری میگردد. | در بسیاری از نشریات و نهادهای [[علمی]] و اطلاع رسانی، مشکل کتمان حق (سانسور) و عدم بیان کامل آن به [[انگیزهها]] و علل واهی و [[باطل]] (خودسانسوری) انجام میشود. از این رو بسیاری از مسایل حق و [[آموزههای دینی]] و حتی [[آموزههای قرآنی]] کتمان میشود و یا دچار خودسانسوری میگردد. | ||
در [[آیات قرآنی]] آن چه اصالت دارد بیان حق است و [[خداوند]] به صراحت بیان میکند که از بیان حق، حیائی ندارد و استحیا در این باره مساوی با کتمان حق و سانسور و خودسانسوری است. از نظر [[قرآن]] تنها چیزی که باید در بیان حق مراعات شود، [[حفظ]] [[ادب]] [[اجتماعی]] و خودداری از | در [[آیات قرآنی]] آن چه اصالت دارد بیان حق است و [[خداوند]] به صراحت بیان میکند که از بیان حق، حیائی ندارد و استحیا در این باره مساوی با کتمان حق و سانسور و خودسانسوری است. از نظر [[قرآن]] تنها چیزی که باید در بیان حق مراعات شود، [[حفظ]] [[ادب]] [[اجتماعی]] و خودداری از پردهدری است ولی این بدان معنا نیست که حق یا اصولا گفته نشود و یا به شکلی ناقص و نارسا بیان شود و در نتیجه [[شبهات]] بسیاری بر حق و [[اهل حق]] وارد گردد. | ||
سانسور، کتمان حق، التباس حق به باطل، [[تحریف]] و تصحیف و مانند آن از نظر قرآن، نوعی [[فرار]] از حق و یا سانسور حق است که ریشه در جهت و یا [[تغییر]] [[سلامت نفس]] و [[شخصیت]] این کسان دارد. | سانسور، کتمان حق، التباس حق به باطل، [[تحریف]] و تصحیف و مانند آن از نظر قرآن، نوعی [[فرار]] از حق و یا سانسور حق است که ریشه در جهت و یا [[تغییر]] [[سلامت نفس]] و [[شخصیت]] این کسان دارد. | ||