←منابع
بدون خلاصۀ ویرایش |
(←منابع) |
||
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
از انتقادهای اساسی [[قرآن]] از [[پیروان]] [[دین یهود]]، همین نکته است که آنان کار [[آفرینش]] را پایان یافته میدانستند؛ آنگونه که هیچ رویداد نو در عالم پدید نخواهد آمد و هرچه میشود، از آغاز مقدر بوده است<ref>{{متن قرآن|وَقَالَتِ الْيَهُودُ يَدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ}} «و یهودیان گفتند که دست خداوند بسته است» سوره مائده، آیه ۶۴.</ref>. در روایتی از [[امام صادق]]{{ع}} و [[امام رضا]]{{ع}}، در توضیح این آیه آمده است که [[باور]] [[یهود]] چنین بود که خدا از کار آفرینش فارغ شده، نه چیزی بر عالم افزوده و نه خواهد کاست<ref>بحار الانوار، ج۴، ص۱۰۴ و ۹۵.</ref>. تعبیر [[قرآنی]] {{متن قرآن|بَلْ يَدَاهُ مَبْسُوطَتَانِ يُنْفِقُ كَيْفَ يَشَاءُ}}<ref>«و یهودیان گفتند که دست خداوند بسته است، دستشان بسته باد و بر آنچه گفتهاند لعنت بر ایشان باد بلکه دستهای او باز است و هرگونه بخواهد میبخشد و بیگمان آنچه به سوی تو از سوی پروردگارت فرو فرستاده شده است بر سرکشی و کفر بسیاری از آنان میافزاید؛ و میان آنان تا رستخیز دشمنی و کینهجویی افکندیم؛ هر بار که آتشی را برای جنگ بر افروختند خداوند آن را خاموش گردانید؛ و در زمین به تباهی میکوشند و خداوند تبهکاران را دوست نمیدارد» سوره مائده، آیه ۶۴.</ref>، بر اهمیت [[اعتقاد]] به حضور بیوقفه [[اراده خداوند]] در [[اداره عالم]]، دلالت دارد. در خطبههای [[توحیدی]] [[امیرمؤمنان]]{{ع}} نیز طنین این [[باور]] کاملاً به گوش میرسد<ref>ر.ک: نهج البلاغه، خطبه ۹۱ و ۹۰ و ۶۵.</ref>. | از انتقادهای اساسی [[قرآن]] از [[پیروان]] [[دین یهود]]، همین نکته است که آنان کار [[آفرینش]] را پایان یافته میدانستند؛ آنگونه که هیچ رویداد نو در عالم پدید نخواهد آمد و هرچه میشود، از آغاز مقدر بوده است<ref>{{متن قرآن|وَقَالَتِ الْيَهُودُ يَدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ}} «و یهودیان گفتند که دست خداوند بسته است» سوره مائده، آیه ۶۴.</ref>. در روایتی از [[امام صادق]]{{ع}} و [[امام رضا]]{{ع}}، در توضیح این آیه آمده است که [[باور]] [[یهود]] چنین بود که خدا از کار آفرینش فارغ شده، نه چیزی بر عالم افزوده و نه خواهد کاست<ref>بحار الانوار، ج۴، ص۱۰۴ و ۹۵.</ref>. تعبیر [[قرآنی]] {{متن قرآن|بَلْ يَدَاهُ مَبْسُوطَتَانِ يُنْفِقُ كَيْفَ يَشَاءُ}}<ref>«و یهودیان گفتند که دست خداوند بسته است، دستشان بسته باد و بر آنچه گفتهاند لعنت بر ایشان باد بلکه دستهای او باز است و هرگونه بخواهد میبخشد و بیگمان آنچه به سوی تو از سوی پروردگارت فرو فرستاده شده است بر سرکشی و کفر بسیاری از آنان میافزاید؛ و میان آنان تا رستخیز دشمنی و کینهجویی افکندیم؛ هر بار که آتشی را برای جنگ بر افروختند خداوند آن را خاموش گردانید؛ و در زمین به تباهی میکوشند و خداوند تبهکاران را دوست نمیدارد» سوره مائده، آیه ۶۴.</ref>، بر اهمیت [[اعتقاد]] به حضور بیوقفه [[اراده خداوند]] در [[اداره عالم]]، دلالت دارد. در خطبههای [[توحیدی]] [[امیرمؤمنان]]{{ع}} نیز طنین این [[باور]] کاملاً به گوش میرسد<ref>ر.ک: نهج البلاغه، خطبه ۹۱ و ۹۰ و ۶۵.</ref>. | ||
۳. [[سرنوشت]] و [[مقدرات]] [[انسانها]]، به انفراد و در شکل [[اجتماعی]]، بر اثر کارهای فردی و جمعی [[تغییر]] میکند. [[صدقه]] و [[احسان]] و [[صله رحم]] و [[استغفار]] و [[توبه]] و [[شکرگزاری]] و ادای [[نعمت]] [[حق]] و بسیاری [[افعال]] دیگر، در جهت مثبت، سبب تغییراتی در مقدرات فرد یا مجتمع میشود. در برابر، رفتارهای غیراخلاقی و [[بیاعتنایی]] به [[احکام شریعت]] و [[ناسپاسی]] در برابر [[نعمتهای خدا]] و [[بخلورزی]] و [[قطع رحم]] و کارهایی از این دست، [[عمر]] را میکاهد؛ مایه تلخکامی [[زندگی]] میشود؛ [[قحطی]] به بار میآورد، و [[نعمتها]] را از [[انسان]] میگیرد. [[قرآن]] در چندین جا بهصورت مصداقی و در مواردی بهصورت کلی بر این آموزه مهم [[دینی]] تأکید دارد: از زبان نوح{{ع}} گزارش میدهد که او قومش را به استغفار فرامیخواند تا بر اثر آن [[خدا]] [[باران]] [[آسمان]] را فرو ببارد و داراییهایشان را بیفزاید و رودهایشان را جاری سازد<ref>{{متن قرآن|فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ إِنَّهُ كَانَ غَفَّارًا * يُرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَيْكُمْ مِدْرَارًا * وَيُمْدِدْكُمْ بِأَمْوَالٍ وَبَنِينَ وَيَجْعَلْ لَكُمْ جَنَّاتٍ وَيَجْعَلْ لَكُمْ أَنْهَارًا}} | ۳. [[سرنوشت]] و [[مقدرات]] [[انسانها]]، به انفراد و در شکل [[اجتماعی]]، بر اثر کارهای فردی و جمعی [[تغییر]] میکند. [[صدقه]] و [[احسان]] و [[صله رحم]] و [[استغفار]] و [[توبه]] و [[شکرگزاری]] و ادای [[نعمت]] [[حق]] و بسیاری [[افعال]] دیگر، در جهت مثبت، سبب تغییراتی در مقدرات فرد یا مجتمع میشود. در برابر، رفتارهای غیراخلاقی و [[بیاعتنایی]] به [[احکام شریعت]] و [[ناسپاسی]] در برابر [[نعمتهای خدا]] و [[بخلورزی]] و [[قطع رحم]] و کارهایی از این دست، [[عمر]] را میکاهد؛ مایه تلخکامی [[زندگی]] میشود؛ [[قحطی]] به بار میآورد، و [[نعمتها]] را از [[انسان]] میگیرد. [[قرآن]] در چندین جا بهصورت مصداقی و در مواردی بهصورت کلی بر این آموزه مهم [[دینی]] تأکید دارد: از زبان نوح{{ع}} گزارش میدهد که او قومش را به استغفار فرامیخواند تا بر اثر آن [[خدا]] [[باران]] [[آسمان]] را فرو ببارد و داراییهایشان را بیفزاید و رودهایشان را جاری سازد<ref>{{متن قرآن|فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ إِنَّهُ كَانَ غَفَّارًا * يُرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَيْكُمْ مِدْرَارًا * وَيُمْدِدْكُمْ بِأَمْوَالٍ وَبَنِينَ وَيَجْعَلْ لَكُمْ جَنَّاتٍ وَيَجْعَلْ لَكُمْ أَنْهَارًا}} «و گفتم: از پروردگارتان آمرزش بخواهید که او بسیار آمرزنده است * و ای قوم من! از پروردگارتان آمرزش بخواهید و آنگاه به سوی او توبه آورید تا از آسمان بر شما بارانی یکریز فرستد و شما را نیرو بر نیرو بیفزاید و گناهکارانه رو مگردانید * و شما را با داراییها و پسران، یاوری کند و برایتان بوستانها پدید آورد و جویبارها پدیدار گرداند» سوره نوح، آیه ۱۰-۱۲</ref>؛ به ماجرای [[قوم یونس]] اشاره میکند که بر اثر [[دعا]] و [[ابتهال]] به [[درگاه الهی]]، [[عذاب]] از آنان برداشته شد<ref>{{متن قرآن|فَلَوْلَا كَانَتْ قَرْيَةٌ آمَنَتْ فَنَفَعَهَا إِيمَانُهَا إِلَّا قَوْمَ يُونُسَ لَمَّا آمَنُوا كَشَفْنَا عَنْهُمْ عَذَابَ الْخِزْيِ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَمَتَّعْنَاهُمْ إِلَى حِينٍ}} «پس چرا (مردم) هیچ شهری بر آن نبودند که (به هنگام) ایمان آورند تا ایمانشان آنان را سودمند افتد جز قوم یونس که چون (به هنگام) ایمان آوردند عذاب خواری را در زندگانی این جهان از آنان برداشتیم و تا روزگاری آنان را (از زندگی) بهرهمند ساختیم» سوره یونس، آیه ۹۸.</ref>؛ مهمتر از همه، آنکه سخن از «تغییر [[تقدیرات الهی]]» درباره هر [[قوم]]، بر اثر [[رفتار]] آنان به میان میآورد و در [[مقام]] بیان قاعده کلی یادآوری میکند که «خدا نعمتهایی را که به قومی داده است، تغییر نمیدهد مگر آنکه خودشان اسباب دگرگونی آن را فراهم کنند»<ref>{{متن قرآن|وَيُسَبِّحُ الرَّعْدُ بِحَمْدِهِ وَالْمَلَائِكَةُ مِنْ خِيفَتِهِ وَيُرْسِلُ الصَّوَاعِقَ فَيُصِيبُ بِهَا مَنْ يَشَاءُ وَهُمْ يُجَادِلُونَ فِي اللَّهِ وَهُوَ شَدِيدُ الْمِحَالِ}} «و تندر به سپاس او، او را پاک میخواند و فرشتگان نیز از بیم وی (او را پاک میخوانند) و آذرخشها را میفرستد که آنها را به هر که میخواهد میرساند و آنان درباره خداوند چالش میورزند و او سخت کیفر است» سوره رعد، آیه ۱۳.</ref>. تأکید قرآن بر پیوند مقدرات انسانها با کارهایشان، در همه اقسام آن، امری است که از مروری اندک بر مضامین [[آیات]] به روشنی دانسته میشود<ref>برای نمونه ر.ک: انفال، آیه ۵۳ و اسراء، آیه ۱۱۳.</ref>. | ||
در سخنان [[حضرت علی]]{{ع}} نیز به مواردی از این ربط وثیق اشاره شده است. برای نمونه در خطبهای که در آن برخی از ارکان نظری و عملی ([[عبادی]] و [[اخلاقی]]) [[دین]] را برمیشمارد، در باب [[صلهرحم]] و صدقه و کار [[نیکو]] میفرماید: «[[پیوند با خویشان]]، [[مال]] را افزون سازد و [[اجل]] را واپس اندازد، و [[صدقه دادن]] نهانی [[گناه]] را [[پاک]] کند و برجا نگذارد و صدقه دادن آشکارا، [[مرگ]] بد را بازدارد، و [[کارهای نیک]] از فرو افتادن به [[خواری]] نگاه دارد»<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۱۰.</ref>. یا «با [[صدقه]] روزی را بر خود نازل کنید»<ref>{{متن حدیث|اسْتَنْزِلُوا الرِّزْقَ بِالصَّدَقَةِ}}؛ «روزی را با دادن صدقه فرود آورید». (نهج البلاغه، حکمت ۱۳۷).</ref>. | در سخنان [[حضرت علی]]{{ع}} نیز به مواردی از این ربط وثیق اشاره شده است. برای نمونه در خطبهای که در آن برخی از ارکان نظری و عملی ([[عبادی]] و [[اخلاقی]]) [[دین]] را برمیشمارد، در باب [[صلهرحم]] و صدقه و کار [[نیکو]] میفرماید: «[[پیوند با خویشان]]، [[مال]] را افزون سازد و [[اجل]] را واپس اندازد، و [[صدقه دادن]] نهانی [[گناه]] را [[پاک]] کند و برجا نگذارد و صدقه دادن آشکارا، [[مرگ]] بد را بازدارد، و [[کارهای نیک]] از فرو افتادن به [[خواری]] نگاه دارد»<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۱۰.</ref>. یا «با [[صدقه]] روزی را بر خود نازل کنید»<ref>{{متن حدیث|اسْتَنْزِلُوا الرِّزْقَ بِالصَّدَقَةِ}}؛ «روزی را با دادن صدقه فرود آورید». (نهج البلاغه، حکمت ۱۳۷).</ref>. | ||
خط ۸۱: | خط ۸۱: | ||
[[شهرستانی]] نیز در الملل والنحل<ref>الملل والنحل، ج۱، ص۱۹۲، ۱۸۳، ۱۶۵.</ref> به مناسبت معرفی «[[کیسانیه]]» و «[[غالیان]]» و پیروان [[امام باقر]]{{ع}} و [[امام صادق]]{{ع}} از [[اعتقاد]] آنان به بداء یاد و برای آن چند معنا و مراد ذکر کرده است: یکی بداء در [[علم]] به معنای پیدایی آگاهی جدید، دیگری بداء در [[اراده]] به معنای صوابدید امر جدید، و سومی بداء در [[امور تشریعی]] است. | [[شهرستانی]] نیز در الملل والنحل<ref>الملل والنحل، ج۱، ص۱۹۲، ۱۸۳، ۱۶۵.</ref> به مناسبت معرفی «[[کیسانیه]]» و «[[غالیان]]» و پیروان [[امام باقر]]{{ع}} و [[امام صادق]]{{ع}} از [[اعتقاد]] آنان به بداء یاد و برای آن چند معنا و مراد ذکر کرده است: یکی بداء در [[علم]] به معنای پیدایی آگاهی جدید، دیگری بداء در [[اراده]] به معنای صوابدید امر جدید، و سومی بداء در [[امور تشریعی]] است. | ||
باید توجه داشت که برخی از این اظهارات با [[عقیده شیعه]] درباره بداء به هیچ وجه همخوانی ندارد. چنانکه گفته شد، [[علمای شیعه]] از [[شیخ صدوق]] گرفته تا معاصران، همه بر اساس [[روایات]] رسیده از [[امامان معصوم]]{{ع}} بداء را منافی با [[علم احاطی]] [[الهی]] نمیدانند؛ بلکه تصریح دارند که بداء از علم باری سر میزند. افزون بر اینکه [[نسخ شرایع]] و [[احکام]] از اموری است که همه [[مذاهب اسلامی]] آن را قبول دارند و با بیانی که ذکر شد و تصریحی که بیشتر صاحبنظران دارند، [[نسخ]] در تشریعیات همانند بداء در تکوینیات است. پس اگر نسخ در احکام - به معنای برداشتن حکمی و قرار دادن حکمی دیگر در جای آن - برای [[خداوند]] جایز باشد، بداء هم به معنای محو امری ثابت و [[اثبات]] امری غیر ثابت در جای آن، جایز خواهد بود.<ref>[[حسن طارمی|طارمی، حسن]]، [[بداء - طارمی (مقاله)| مقاله «بداء»]]، [[دانشنامه امام علی ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۲]] ص ۳۰۲.</ref>. | باید توجه داشت که برخی از این اظهارات با [[عقیده شیعه]] درباره بداء به هیچ وجه همخوانی ندارد. چنانکه گفته شد، [[علمای شیعه]] از [[شیخ صدوق]] گرفته تا معاصران، همه بر اساس [[روایات]] رسیده از [[امامان معصوم]]{{ع}} بداء را منافی با [[علم احاطی]] [[الهی]] نمیدانند؛ بلکه تصریح دارند که بداء از علم باری سر میزند. افزون بر اینکه [[نسخ شرایع]] و [[احکام]] از اموری است که همه [[مذاهب اسلامی]] آن را قبول دارند و با بیانی که ذکر شد و تصریحی که بیشتر صاحبنظران دارند، [[نسخ]] در تشریعیات همانند بداء در تکوینیات است. پس اگر نسخ در احکام - به معنای برداشتن حکمی و قرار دادن حکمی دیگر در جای آن - برای [[خداوند]] جایز باشد، بداء هم به معنای محو امری ثابت و [[اثبات]] امری غیر ثابت در جای آن، جایز خواهد بود.<ref>[[حسن طارمی|طارمی، حسن]]، [[بداء - طارمی (مقاله)| مقاله «بداء»]]، [[دانشنامه امام علی ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۲]] ص ۳۰۲.</ref>. | ||
==[[بداء]] و رابطه آن با [[علم غیب]]== | |||
موضوع «بداء» در [[معارف]] اصیل [[مکتب اهلبیت]]{{عم}} دارای جایگاه ویژهای است و در [[روایات]]، [[شأن]] و منزلتی بس بالا یافته است<ref>ر.ک: کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۱۴۹-۱۴۶.</ref>. بداء را در امور [[تکوینی]] همچون [[نسخ]] در [[امور تشریعی]] دانستهاند. بنابراین اصل، ممکن است آنچه بر اساس مصالحی خاص در [[لوح محو و اثبات]] آمده و خاستگاه [[دانش]] [[پیامبران]] و [[امامان]] است، به دلیل [[تغییر]] [[مصالح]] از طریق اعمالی چون [[دعا]]، [[صله رحم]] و [[صدقه]]، با دگرگونی روبهرو شود<ref>در توضیح «بداء» بنگرید به مقاله «بداء» در همین مجموعه.</ref>. بر این اساس، [[امام علی]]{{ع}} ضمن اشاره به آیهای که بیانکننده بداء است، [[علم]] خویش را به [[غیب]] مشروط به عدم بداء و تغییر در لوح محو و اثبات میداند و میفرماید: | |||
اگر آیهای در [[کتاب خدا]] نبود، شما را [به گونهای [[قطعی]] و [[تخلف]] ناپذیر] از آنچه در گذشته روی داده است و آنچه در [[زمان]] حال روی میدهد و آنچه تا [[قیامت]] روی خواهد داد، خبر میدادم و آن آیهای است که میفرماید<ref>رعد، آید ۳۹.</ref>: {{متن قرآن|يَمْحُو اللَّهُ مَا يَشَاءُ وَيُثْبِتُ وَعِنْدَهُ أُمُّ الْكِتَابِ}}<ref>«خداوند هر چه را بخواهد (از لوح محفوظ) پاک میکند و (یا در آن) مینویسد و لوح محفوظ نزد اوست» سوره رعد، آیه ۳۹.</ref><ref>شیخ صدوق، محمد، التوحید، ص۳۰۵؛ شیخ مفید، محمد، الاختصاص، ص۲۳۵؛ طبرسی، احمد الاحتجاج، ج۱، ص۶۱۰.</ref>.<ref>[[حسن یوسفیان|یوسفیان، حسن]]، [[علم غیب امام (مقاله)| مقاله «علم غیب امام»]]، [[دانشنامه امام علی ج۳ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۳]] ص ۳۶۱.</ref> | |||
== منابع == | == منابع == | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
# [[پرونده:1368100.jpg|22px]] [[حسن طارمی|طارمی، حسن]]، [[بداء - طارمی (مقاله)| مقاله «بداء»]]، [[دانشنامه امام علی ج۲ (کتاب)|'''دانشنامه امام علی ج۲''']] | # [[پرونده:1368100.jpg|22px]] [[حسن طارمی|طارمی، حسن]]، [[بداء - طارمی (مقاله)| مقاله «بداء»]]، [[دانشنامه امام علی ج۲ (کتاب)|'''دانشنامه امام علی ج۲''']] | ||
# [[پرونده:1368101.jpg|22px]] [[حسن یوسفیان|یوسفیان، حسن]]، [[علم غیب امام (مقاله)| مقاله «علم غیب امام»]]، [[دانشنامه امام علی ج۳ (کتاب)|'''دانشنامه امام علی ج۳''']] | |||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} |