بینیازی از مردم در حدیث: تفاوت میان نسخهها
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۲) |
(←پانویس) |
||
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = بینیازی از مردم | | موضوع مرتبط = بینیازی از مردم | ||
| عنوان مدخل = | | عنوان مدخل = بینیازی از مردم | ||
| مداخل مرتبط = | | مداخل مرتبط = [[بینیازی از مردم در حدیث]] - [[بینیازی از مردم در اخلاق اسلامی]] | ||
| پرسش مرتبط = | | پرسش مرتبط = | ||
}} | }} | ||
==روایات مربوطه== | == روایات مربوطه == | ||
# [[امام صادق]]{{ع}} فرمودند: "یکی از [[یاران پیامبر اکرم]]{{صل}} در فقری سخت واقع شد، از این رو [[همسر]] آن مرد به او گفت: به نزد [[پیامبر]] برو و از ایشان چیزی درخواست کن. آن مرد نزد [[پیامبر]] {{صل}} آمد و چون ایشان او را دیدند فرمودند: هرکس که از ما درخواست نماید ما به او اعطا میکنیم، و هرکس استغنا ورزد و چیزی طلب نکند [[خداوند]] او را بینیاز گرداند. آن مرد چون این سخن شنید، با خود گفت: منظور ایشان از این جمله من هستم. از این رو نزد همسرش بازگشت و او را از آنچه گذشته بود [[آگاه]] کرد. همسرش امّا گفت: [[پیامبر]]{{صل}} هم یک [[انسان]] است، از این رو باید حالت خود را برایشان شرح دهی. آن مرد نزد [[پیامبر]] {{صل}} بازگشت و چون پیامبراکرم{{صل}} او را دیدند باز فرمودند: هرکس که از ما درخواست نماید ما به او اعطا میکنیم، و هرکس استغنا ورزد و چیزی طلب نکند [[خداوند]] او را بینیاز گرداند. این کار سه مرتبه تکرار شد، تا آنکه آن مرد [[تبری]] به قرض گرفت، به کوه رفت، چوبی را قطع کرد و آن را به اندکی آرد، فروخت و آن را خوردند. فردا نیز به همین کار پرداخت و بیشتر از روز گذشته هیزم تهیه کرد، آن را فروخت و غذائی تهیّه کرد. او این کار را ادامه داد تا اندک اندک [[تبری]] خرید؛ پس از آن چهارپا و غلامی تهیّه کرد و کم کم ثروتمند شد. او روزی به نزد [[پیامبر اکرم]]{{صل}} آمد و برای ایشان توضیح داد که نزد ایشان آمد تا چیزی طلب کند، و [[سخن پیامبر]]{{صل}} را شنید و از درخواست خود صرفنظر کرد. [[پیامبر اکرم]]{{صل}} نیز فرمودند: به تو گفتم که هرکس که از ما درخواست نماید ما به او اعطا میکنیم.، و هرکس استغنا ورزد و چیزی طلب نکند [[خداوند]] او را بینیاز گرداند" <ref>{{متن حدیث| عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ{{ع}} قَالَ: اشْتَدَّتْ حَالُ رَجُلٍ مِنْ أَصْحَابِ النَّبِيِّ{{صل}} فَقَالَتْ لَهُ امْرَأَتُهُ لَوْ أَتَيْتَ رَسُولَ اللَّهِ{{صل}} فَسَأَلْتَهُ فَجَاءَ إِلَى النَّبِيِّ{{صل}} فَلَمَّا رَآهُ النَّبِيُّ{{صل}} قَالَ مَنْ سَأَلَنَا أَعْطَيْنَاهُ وَ مَنِ اسْتَغْنَى أَغْنَاهُ اللَّهُ فَقَالَ الرَّجُلُ مَا يَعْنِي غَيْرِي فَرَجَعَ إِلَى امْرَأَتِهِ فَأَعْلَمَهَا فَقَالَتْ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ{{صل}} بَشَرٌ فَأَعْلِمْهُ فَأَتَاهُ فَلَمَّا رَآهُ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}} قَالَ مَنْ سَأَلَنَا أَعْطَيْنَاهُ وَ مَنِ اسْتَغْنَى أَغْنَاهُ اللَّهُ حَتَّى فَعَلَ الرَّجُلُ ذَلِكَ ثَلَاثاً ثُمَّ ذَهَبَ الرَّجُلُ فَاسْتَعَارَ مِعْوَلًا ثُمَّ أَتَى الْجَبَلَ فَصَعِدَهُ فَقَطَعَ حَطَباً ثُمَّ جَاءَ بِهِ فَبَاعَهُ بِنِصْفِ مُدٍّ مِنْ دَقِيقٍ فَرَجَعَ بِهِ فَأَكَلَهُ ثُمَّ ذَهَبَ مِنَ الْغَدِ فَجَاءَ بِأَكْثَرَ مِنْ ذَلِكَ فَبَاعَهُ فَلَمْ يَزَلْ يَعْمَلُ وَ يَجْمَعُ حَتَّى اشْتَرَى مِعْوَلًا ثُمَّ جَمَعَ حَتَّى اشْتَرَى بَكْرَيْنِ وَ غُلَاماً ثُمَّ أَثْرَى حَتَّى أَيْسَرَ فَجَاءَ إِلَى النَّبِيِّ{{صل}} فَأَعْلَمَهُ كَيْفَ جَاءَ يَسْأَلُهُ وَ كَيْفَ سَمِعَ النَّبِيَّ ص فَقَالَ النَّبِيُّ{{صل}} قُلْتُ لَكَ مَنْ سَأَلَنَا أَعْطَيْنَاهُ وَ مَنِ اسْتَغْنَى أَغْنَاهُ اللَّهُ}}؛ اصول کافی، ج۲، ص۱۳۹.</ref>؛ | # [[امام صادق]] {{ع}} فرمودند: "یکی از [[یاران پیامبر اکرم]] {{صل}} در فقری سخت واقع شد، از این رو [[همسر]] آن مرد به او گفت: به نزد [[پیامبر]] برو و از ایشان چیزی درخواست کن. آن مرد نزد [[پیامبر]] {{صل}} آمد و چون ایشان او را دیدند فرمودند: هرکس که از ما درخواست نماید ما به او اعطا میکنیم، و هرکس استغنا ورزد و چیزی طلب نکند [[خداوند]] او را بینیاز گرداند. آن مرد چون این سخن شنید، با خود گفت: منظور ایشان از این جمله من هستم. از این رو نزد همسرش بازگشت و او را از آنچه گذشته بود [[آگاه]] کرد. همسرش امّا گفت: [[پیامبر]] {{صل}} هم یک [[انسان]] است، از این رو باید حالت خود را برایشان شرح دهی. آن مرد نزد [[پیامبر]] {{صل}} بازگشت و چون پیامبراکرم {{صل}} او را دیدند باز فرمودند: هرکس که از ما درخواست نماید ما به او اعطا میکنیم، و هرکس استغنا ورزد و چیزی طلب نکند [[خداوند]] او را بینیاز گرداند. این کار سه مرتبه تکرار شد، تا آنکه آن مرد [[تبری]] به قرض گرفت، به کوه رفت، چوبی را قطع کرد و آن را به اندکی آرد، فروخت و آن را خوردند. فردا نیز به همین کار پرداخت و بیشتر از روز گذشته هیزم تهیه کرد، آن را فروخت و غذائی تهیّه کرد. او این کار را ادامه داد تا اندک اندک [[تبری]] خرید؛ پس از آن چهارپا و غلامی تهیّه کرد و کم کم ثروتمند شد. او روزی به نزد [[پیامبر اکرم]] {{صل}} آمد و برای ایشان توضیح داد که نزد ایشان آمد تا چیزی طلب کند، و [[سخن پیامبر]] {{صل}} را شنید و از درخواست خود صرفنظر کرد. [[پیامبر اکرم]] {{صل}} نیز فرمودند: به تو گفتم که هرکس که از ما درخواست نماید ما به او اعطا میکنیم. ، و هرکس استغنا ورزد و چیزی طلب نکند [[خداوند]] او را بینیاز گرداند" <ref>{{متن حدیث| عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ {{ع}} قَالَ: اشْتَدَّتْ حَالُ رَجُلٍ مِنْ أَصْحَابِ النَّبِيِّ {{صل}} فَقَالَتْ لَهُ امْرَأَتُهُ لَوْ أَتَيْتَ رَسُولَ اللَّهِ {{صل}} فَسَأَلْتَهُ فَجَاءَ إِلَى النَّبِيِّ {{صل}} فَلَمَّا رَآهُ النَّبِيُّ {{صل}} قَالَ مَنْ سَأَلَنَا أَعْطَيْنَاهُ وَ مَنِ اسْتَغْنَى أَغْنَاهُ اللَّهُ فَقَالَ الرَّجُلُ مَا يَعْنِي غَيْرِي فَرَجَعَ إِلَى امْرَأَتِهِ فَأَعْلَمَهَا فَقَالَتْ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ {{صل}} بَشَرٌ فَأَعْلِمْهُ فَأَتَاهُ فَلَمَّا رَآهُ رَسُولُ اللَّهِ {{صل}} قَالَ مَنْ سَأَلَنَا أَعْطَيْنَاهُ وَ مَنِ اسْتَغْنَى أَغْنَاهُ اللَّهُ حَتَّى فَعَلَ الرَّجُلُ ذَلِكَ ثَلَاثاً ثُمَّ ذَهَبَ الرَّجُلُ فَاسْتَعَارَ مِعْوَلًا ثُمَّ أَتَى الْجَبَلَ فَصَعِدَهُ فَقَطَعَ حَطَباً ثُمَّ جَاءَ بِهِ فَبَاعَهُ بِنِصْفِ مُدٍّ مِنْ دَقِيقٍ فَرَجَعَ بِهِ فَأَكَلَهُ ثُمَّ ذَهَبَ مِنَ الْغَدِ فَجَاءَ بِأَكْثَرَ مِنْ ذَلِكَ فَبَاعَهُ فَلَمْ يَزَلْ يَعْمَلُ وَ يَجْمَعُ حَتَّى اشْتَرَى مِعْوَلًا ثُمَّ جَمَعَ حَتَّى اشْتَرَى بَكْرَيْنِ وَ غُلَاماً ثُمَّ أَثْرَى حَتَّى أَيْسَرَ فَجَاءَ إِلَى النَّبِيِّ {{صل}} فَأَعْلَمَهُ كَيْفَ جَاءَ يَسْأَلُهُ وَ كَيْفَ سَمِعَ النَّبِيَّ ص فَقَالَ النَّبِيُّ {{صل}} قُلْتُ لَكَ مَنْ سَأَلَنَا أَعْطَيْنَاهُ وَ مَنِ اسْتَغْنَى أَغْنَاهُ اللَّهُ}}؛ اصول کافی، ج۲، ص۱۳۹.</ref>؛ | ||
# [[امام صادق]]{{ع}} فرمودند: "[[شرافت]] [[مؤمن]] در برخواستن شبانه برای [[عبادت]]، و [[عزّت]] او در بینیازیش از [[مردم]] است"<ref>{{متن حدیث| عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ{{ع}} قَالَ: شَرَفُ الْمُؤْمِنِ قِيَامُ اللَّيْلِ وَ عِزُّهُ اسْتِغْنَاؤُهُ عَنِ النَّاسِ }}؛ اصول کافی، ج۲، ص۱۴۸.</ref>؛ | # [[امام صادق]] {{ع}} فرمودند: "[[شرافت]] [[مؤمن]] در برخواستن شبانه برای [[عبادت]]، و [[عزّت]] او در بینیازیش از [[مردم]] است"<ref>{{متن حدیث| عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ {{ع}} قَالَ: شَرَفُ الْمُؤْمِنِ قِيَامُ اللَّيْلِ وَ عِزُّهُ اسْتِغْنَاؤُهُ عَنِ النَّاسِ }}؛ اصول کافی، ج۲، ص۱۴۸.</ref>؛ | ||
# [[امام صادق]]{{ع}} فرمودند: "هرگاه کسی از شما خواست که هیچ دعائی نکند مگر آنکه [[خداوند]] دعایش را بپذیرد، باید از همه [[مردم]] [[ناامید]] شود، و هیچ امیدی جز از [[حضرت حق]] نداشته باشد؛ چون [[خداوند]] این مطلب را از [[قلب]] او دریابد، هر دعائی نماید او پذیرا میشود"<ref>{{متن حدیث| قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ{{ع}} إِذَا أَرَادَ أَحَدُكُمْ أَنْ لَا يَسْأَلَ رَبَّهُ شَيْئاً إِلَّا أَعْطَاهُ فَلْيَيْأَسْ مِنَ النَّاسِ كُلِّهِمْ وَ لَا يَكُونُ لَهُ رَجَاءٌ إِلَّا عِنْدَ اللَّهِ فَإِذَا عَلِمَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ ذَلِكَ مِنْ قَلْبِهِ لَمْ يَسْأَلِ اللَّهَ شَيْئاً إِلَّا أَعْطَاهُ}}؛ اصول کافی، ج۲، ص۱۴۸. </ref>؛ | # [[امام صادق]] {{ع}} فرمودند: "هرگاه کسی از شما خواست که هیچ دعائی نکند مگر آنکه [[خداوند]] دعایش را بپذیرد، باید از همه [[مردم]] [[ناامید]] شود، و هیچ امیدی جز از [[حضرت حق]] نداشته باشد؛ چون [[خداوند]] این مطلب را از [[قلب]] او دریابد، هر دعائی نماید او پذیرا میشود"<ref>{{متن حدیث| قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ {{ع}} إِذَا أَرَادَ أَحَدُكُمْ أَنْ لَا يَسْأَلَ رَبَّهُ شَيْئاً إِلَّا أَعْطَاهُ فَلْيَيْأَسْ مِنَ النَّاسِ كُلِّهِمْ وَ لَا يَكُونُ لَهُ رَجَاءٌ إِلَّا عِنْدَ اللَّهِ فَإِذَا عَلِمَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ ذَلِكَ مِنْ قَلْبِهِ لَمْ يَسْأَلِ اللَّهَ شَيْئاً إِلَّا أَعْطَاهُ}}؛ اصول کافی، ج۲، ص۱۴۸. </ref>؛ | ||
# [[امام سجاد]]{{ع}} فرمودند: "تمامی خیر و [[نیکی]] را دریافتم، که در قطع [[طمع]] از داشتههای [[مردم]]، جمع شده است" <ref> {{متن حدیث| عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ{{ع}} قَالَ: رَأَيْتُ الْخَيْرَ كُلَّهُ قَدِ اجْتَمَعَ فِي قَطْعِ الطَّمَعِ عَمَّا فِي أَيْدِي النَّاسِ}}؛ اصول کافی، ج۲، ص۱۴۸.</ref>؛ | # [[امام سجاد]] {{ع}} فرمودند: "تمامی خیر و [[نیکی]] را دریافتم، که در قطع [[طمع]] از داشتههای [[مردم]]، جمع شده است" <ref> {{متن حدیث| عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ {{ع}} قَالَ: رَأَيْتُ الْخَيْرَ كُلَّهُ قَدِ اجْتَمَعَ فِي قَطْعِ الطَّمَعِ عَمَّا فِي أَيْدِي النَّاسِ}}؛ اصول کافی، ج۲، ص۱۴۸.</ref>؛ | ||
# [[امیرمؤمنان]]{{ع}} میفرمودند: "باید نیاز به [[مردم]] و [[بینیازی]] از آنان در [[قلب]] تو همنشین گردد، بدین ترتیب که نیاز تو به آنان در سخن آرام و ملایم و روی گشادهات جلوه نماید؛ و [[بینیازی]] تو از آنان در نگاه داشتن آبرو و [[پایداری]] عزّتت به نمایش آید"<ref>{{متن حدیث| عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ{{ع}} قَالَ كَانَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ{{صل}} يَقُولُ لِيَجْتَمِعْ فِي قَلْبِكَ الِافْتِقَارُ إِلَى النَّاسِ وَ الِاسْتِغْنَاءُ عَنْهُمْ فَيَكُونَ افْتِقَارُكَ إِلَيْهِمْ فِي لِينِ كَلَامِكَ وَ حُسْنِ بِشْرِكَ وَ يَكُونَ اسْتِغْنَاؤُكَ عَنْهُمْ فِي نَزَاهَةِ عِرْضِكَ وَ بَقَاءِ عِزِّك}}؛ اصول کافی، ج۲، ص۱۴۹.</ref>؛ | # [[امیرمؤمنان]] {{ع}} میفرمودند: "باید نیاز به [[مردم]] و [[بینیازی]] از آنان در [[قلب]] تو همنشین گردد، بدین ترتیب که نیاز تو به آنان در سخن آرام و ملایم و روی گشادهات جلوه نماید؛ و [[بینیازی]] تو از آنان در نگاه داشتن آبرو و [[پایداری]] عزّتت به نمایش آید"<ref>{{متن حدیث| عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ {{ع}} قَالَ كَانَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ {{صل}} يَقُولُ لِيَجْتَمِعْ فِي قَلْبِكَ الِافْتِقَارُ إِلَى النَّاسِ وَ الِاسْتِغْنَاءُ عَنْهُمْ فَيَكُونَ افْتِقَارُكَ إِلَيْهِمْ فِي لِينِ كَلَامِكَ وَ حُسْنِ بِشْرِكَ وَ يَكُونَ اسْتِغْنَاؤُكَ عَنْهُمْ فِي نَزَاهَةِ عِرْضِكَ وَ بَقَاءِ عِزِّك}}؛ اصول کافی، ج۲، ص۱۴۹.</ref>؛ | ||
# [[امام صادق]]{{ع}} فرمودند: "اگر خواهی که روانی شاد داشته باشی، و خیر [[دنیا]] و [[آخرت]] را دریابی، از [[مال]] [[مردم]] قطع [[طمع]] کن، و خویشتن را در شمار مردگان به حساب آور، و با خود میندیش که حتّی از یک نفر از [[مردم]] [[برتری]]؛ و همانگونه که [[ثروت]] خود را نگاه میداری، زبان خود را نیز نگاه دار"<ref>{{متن حدیث| عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ{{ع}} قَالَ: إِنْ أَرَدْتَ أَنْ تَقَرَّ عَيْنُكَ وَ تَنَالَ خَيْرَ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ فَاقْطَعِ الطَّمَعَ عَمَّا فِي أَيْدِي النَّاسِ وَ عُدَّ نَفْسَكَ فِي الْمَوْتَى وَ لَا تُحَدِّثَنَّ نَفْسَكَ أَنَّكَ فَوْقَ أَحَدٍ مِنَ النَّاسِ وَ اخْزُنْ لِسَانَكَ كَمَا تَخْزُنُ مَالَكَ}}؛ بحار الأنوار، ج۷۰، ص۱۶۸.</ref>؛ | # [[امام صادق]] {{ع}} فرمودند: "اگر خواهی که روانی شاد داشته باشی، و خیر [[دنیا]] و [[آخرت]] را دریابی، از [[مال]] [[مردم]] قطع [[طمع]] کن، و خویشتن را در شمار مردگان به حساب آور، و با خود میندیش که حتّی از یک نفر از [[مردم]] [[برتری]]؛ و همانگونه که [[ثروت]] خود را نگاه میداری، زبان خود را نیز نگاه دار"<ref>{{متن حدیث| عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ {{ع}} قَالَ: إِنْ أَرَدْتَ أَنْ تَقَرَّ عَيْنُكَ وَ تَنَالَ خَيْرَ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ فَاقْطَعِ الطَّمَعَ عَمَّا فِي أَيْدِي النَّاسِ وَ عُدَّ نَفْسَكَ فِي الْمَوْتَى وَ لَا تُحَدِّثَنَّ نَفْسَكَ أَنَّكَ فَوْقَ أَحَدٍ مِنَ النَّاسِ وَ اخْزُنْ لِسَانَكَ كَمَا تَخْزُنُ مَالَكَ}}؛ بحار الأنوار، ج۷۰، ص۱۶۸.</ref>؛ | ||
# "بر هر کس که خواهی ببخش که تو [[امیر]] او خواهی بود، و از هرکس که خواهی [[بینیازی]] کن که همانند او خواهی بود، و به هر کس که خواهی [[نیازمند]] شو که تو [[اسیر]] او خواهی بود"<ref>{{متن حدیث| تَفَضَّلْ عَلَى مَنْ شِئْتَ فَأَنْتَ أَمِيرُهُ وَ اسْتَغْنِ عَمَّنْ شِئْتَ فَأَنْتَ نَظِيرُهُ وَ افْتَقِرْ إِلَى مَنْ شِئْتَ فَأَنْتَ أَسِيرُهُ}}؛ بحار الأنوار، ج۷۰، ص۱۶۹.</ref>؛ | # "بر هر کس که خواهی ببخش که تو [[امیر]] او خواهی بود، و از هرکس که خواهی [[بینیازی]] کن که همانند او خواهی بود، و به هر کس که خواهی [[نیازمند]] شو که تو [[اسیر]] او خواهی بود"<ref>{{متن حدیث| تَفَضَّلْ عَلَى مَنْ شِئْتَ فَأَنْتَ أَمِيرُهُ وَ اسْتَغْنِ عَمَّنْ شِئْتَ فَأَنْتَ نَظِيرُهُ وَ افْتَقِرْ إِلَى مَنْ شِئْتَ فَأَنْتَ أَسِيرُهُ}}؛ بحار الأنوار، ج۷۰، ص۱۶۹.</ref>؛ | ||
# [[امام رضا]]{{ع}} فرمودند: "یکی از [[صحابه پیامبر]] اکرم{{صل}} نزد ایشان آمد و گفت: ای [[پیامبر خدا]]! مرا به اختصار سفارشی بفرما تا شاید موفّق به حفظ آن بشوم. [[پیامبر اکرم]]{{صل}} فرمودند: تو را به پنج چیز سفارش میکنم: به بریدن [[امید]] از دارائی [[مردم]]، که این [[امید]] بریدن غنا و [[بینیازی]] است؛ و برحذر باش از [[طمع]] که خودْ [[فقر]] بالفعل [[انسان]] است؛ و [[نماز]] گزار آنگونه که گوئی آخرین [[نماز]] توست؛ و از آنچه که از آن پوزش میطلبند دوری کن؛ و برای برادرت بپسند آنچه را که برای خود میپسندی"<ref>{{متن حدیث| عَنِ الرِّضَا{{ع}} عَنْ آبَائِهِ{{ع}} قَالَ: جَاءَ أَبُو أَيُّوبَ خَالِدُ بْنُ زَيْدٍ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ{{صل}} فَقَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ أَوْصِنِي وَ أَقْلِلْ لَعَلِّي أَنْ أَحْفَظَ قَالَ أُوصِيكَ بِخَمْسٍ: بِالْيَأْسِ عَمَّا فِي أَيْدِي النَّاسِ فَإِنَّهُ الْغِنَى؛ وَ إِيَّاكَ وَ الطَّمَعَ فَإِنَّهُ الْفَقْرُ الْحَاضِرُ؛ وَ صَلِّ صَلَاةَ مُوَدِّعٍ؛ وَ إِيَّاكَ وَ مَا يُعْتَذَرُ مِنْهُ؛ وَ أَحِبَّ لِأَخِيكَ مَا تُحِبُّ لِنَفْسِكَ}}؛ بحار الأنوار، ج۷۰، ص۱۶۸.</ref><ref> [[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۳۲۲-۳۲۵.</ref> | # [[امام رضا]] {{ع}} فرمودند: "یکی از [[صحابه پیامبر]] اکرم {{صل}} نزد ایشان آمد و گفت: ای [[پیامبر خدا]]! مرا به اختصار سفارشی بفرما تا شاید موفّق به حفظ آن بشوم. [[پیامبر اکرم]] {{صل}} فرمودند: تو را به پنج چیز سفارش میکنم: به بریدن [[امید]] از دارائی [[مردم]]، که این [[امید]] بریدن غنا و [[بینیازی]] است؛ و برحذر باش از [[طمع]] که خودْ [[فقر]] بالفعل [[انسان]] است؛ و [[نماز]] گزار آنگونه که گوئی آخرین [[نماز]] توست؛ و از آنچه که از آن پوزش میطلبند دوری کن؛ و برای برادرت بپسند آنچه را که برای خود میپسندی"<ref>{{متن حدیث| عَنِ الرِّضَا {{ع}} عَنْ آبَائِهِ {{ع}} قَالَ: جَاءَ أَبُو أَيُّوبَ خَالِدُ بْنُ زَيْدٍ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ {{صل}} فَقَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ أَوْصِنِي وَ أَقْلِلْ لَعَلِّي أَنْ أَحْفَظَ قَالَ أُوصِيكَ بِخَمْسٍ: بِالْيَأْسِ عَمَّا فِي أَيْدِي النَّاسِ فَإِنَّهُ الْغِنَى؛ وَ إِيَّاكَ وَ الطَّمَعَ فَإِنَّهُ الْفَقْرُ الْحَاضِرُ؛ وَ صَلِّ صَلَاةَ مُوَدِّعٍ؛ وَ إِيَّاكَ وَ مَا يُعْتَذَرُ مِنْهُ؛ وَ أَحِبَّ لِأَخِيكَ مَا تُحِبُّ لِنَفْسِكَ}}؛ بحار الأنوار، ج۷۰، ص۱۶۸.</ref>.<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۳۲۲-۳۲۵.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
# [[پرونده:10115255.jpg|22px]] [[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|'''دانش اخلاق اسلامی ج۲''']] | |||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||
خط ۲۵: | خط ۲۴: | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده: مدخل]] | [[رده:مدخل]] | ||
[[رده: بینیازی از مردم]] | [[رده:بینیازی از مردم]] |
نسخهٔ کنونی تا ۴ نوامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۰:۱۲
روایات مربوطه
- امام صادق (ع) فرمودند: "یکی از یاران پیامبر اکرم (ص) در فقری سخت واقع شد، از این رو همسر آن مرد به او گفت: به نزد پیامبر برو و از ایشان چیزی درخواست کن. آن مرد نزد پیامبر (ص) آمد و چون ایشان او را دیدند فرمودند: هرکس که از ما درخواست نماید ما به او اعطا میکنیم، و هرکس استغنا ورزد و چیزی طلب نکند خداوند او را بینیاز گرداند. آن مرد چون این سخن شنید، با خود گفت: منظور ایشان از این جمله من هستم. از این رو نزد همسرش بازگشت و او را از آنچه گذشته بود آگاه کرد. همسرش امّا گفت: پیامبر (ص) هم یک انسان است، از این رو باید حالت خود را برایشان شرح دهی. آن مرد نزد پیامبر (ص) بازگشت و چون پیامبراکرم (ص) او را دیدند باز فرمودند: هرکس که از ما درخواست نماید ما به او اعطا میکنیم، و هرکس استغنا ورزد و چیزی طلب نکند خداوند او را بینیاز گرداند. این کار سه مرتبه تکرار شد، تا آنکه آن مرد تبری به قرض گرفت، به کوه رفت، چوبی را قطع کرد و آن را به اندکی آرد، فروخت و آن را خوردند. فردا نیز به همین کار پرداخت و بیشتر از روز گذشته هیزم تهیه کرد، آن را فروخت و غذائی تهیّه کرد. او این کار را ادامه داد تا اندک اندک تبری خرید؛ پس از آن چهارپا و غلامی تهیّه کرد و کم کم ثروتمند شد. او روزی به نزد پیامبر اکرم (ص) آمد و برای ایشان توضیح داد که نزد ایشان آمد تا چیزی طلب کند، و سخن پیامبر (ص) را شنید و از درخواست خود صرفنظر کرد. پیامبر اکرم (ص) نیز فرمودند: به تو گفتم که هرکس که از ما درخواست نماید ما به او اعطا میکنیم. ، و هرکس استغنا ورزد و چیزی طلب نکند خداوند او را بینیاز گرداند" [۱]؛
- امام صادق (ع) فرمودند: "شرافت مؤمن در برخواستن شبانه برای عبادت، و عزّت او در بینیازیش از مردم است"[۲]؛
- امام صادق (ع) فرمودند: "هرگاه کسی از شما خواست که هیچ دعائی نکند مگر آنکه خداوند دعایش را بپذیرد، باید از همه مردم ناامید شود، و هیچ امیدی جز از حضرت حق نداشته باشد؛ چون خداوند این مطلب را از قلب او دریابد، هر دعائی نماید او پذیرا میشود"[۳]؛
- امام سجاد (ع) فرمودند: "تمامی خیر و نیکی را دریافتم، که در قطع طمع از داشتههای مردم، جمع شده است" [۴]؛
- امیرمؤمنان (ع) میفرمودند: "باید نیاز به مردم و بینیازی از آنان در قلب تو همنشین گردد، بدین ترتیب که نیاز تو به آنان در سخن آرام و ملایم و روی گشادهات جلوه نماید؛ و بینیازی تو از آنان در نگاه داشتن آبرو و پایداری عزّتت به نمایش آید"[۵]؛
- امام صادق (ع) فرمودند: "اگر خواهی که روانی شاد داشته باشی، و خیر دنیا و آخرت را دریابی، از مال مردم قطع طمع کن، و خویشتن را در شمار مردگان به حساب آور، و با خود میندیش که حتّی از یک نفر از مردم برتری؛ و همانگونه که ثروت خود را نگاه میداری، زبان خود را نیز نگاه دار"[۶]؛
- "بر هر کس که خواهی ببخش که تو امیر او خواهی بود، و از هرکس که خواهی بینیازی کن که همانند او خواهی بود، و به هر کس که خواهی نیازمند شو که تو اسیر او خواهی بود"[۷]؛
- امام رضا (ع) فرمودند: "یکی از صحابه پیامبر اکرم (ص) نزد ایشان آمد و گفت: ای پیامبر خدا! مرا به اختصار سفارشی بفرما تا شاید موفّق به حفظ آن بشوم. پیامبر اکرم (ص) فرمودند: تو را به پنج چیز سفارش میکنم: به بریدن امید از دارائی مردم، که این امید بریدن غنا و بینیازی است؛ و برحذر باش از طمع که خودْ فقر بالفعل انسان است؛ و نماز گزار آنگونه که گوئی آخرین نماز توست؛ و از آنچه که از آن پوزش میطلبند دوری کن؛ و برای برادرت بپسند آنچه را که برای خود میپسندی"[۸].[۹]
منابع
پانویس
- ↑ « عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: اشْتَدَّتْ حَالُ رَجُلٍ مِنْ أَصْحَابِ النَّبِيِّ (ص) فَقَالَتْ لَهُ امْرَأَتُهُ لَوْ أَتَيْتَ رَسُولَ اللَّهِ (ص) فَسَأَلْتَهُ فَجَاءَ إِلَى النَّبِيِّ (ص) فَلَمَّا رَآهُ النَّبِيُّ (ص) قَالَ مَنْ سَأَلَنَا أَعْطَيْنَاهُ وَ مَنِ اسْتَغْنَى أَغْنَاهُ اللَّهُ فَقَالَ الرَّجُلُ مَا يَعْنِي غَيْرِي فَرَجَعَ إِلَى امْرَأَتِهِ فَأَعْلَمَهَا فَقَالَتْ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ (ص) بَشَرٌ فَأَعْلِمْهُ فَأَتَاهُ فَلَمَّا رَآهُ رَسُولُ اللَّهِ (ص) قَالَ مَنْ سَأَلَنَا أَعْطَيْنَاهُ وَ مَنِ اسْتَغْنَى أَغْنَاهُ اللَّهُ حَتَّى فَعَلَ الرَّجُلُ ذَلِكَ ثَلَاثاً ثُمَّ ذَهَبَ الرَّجُلُ فَاسْتَعَارَ مِعْوَلًا ثُمَّ أَتَى الْجَبَلَ فَصَعِدَهُ فَقَطَعَ حَطَباً ثُمَّ جَاءَ بِهِ فَبَاعَهُ بِنِصْفِ مُدٍّ مِنْ دَقِيقٍ فَرَجَعَ بِهِ فَأَكَلَهُ ثُمَّ ذَهَبَ مِنَ الْغَدِ فَجَاءَ بِأَكْثَرَ مِنْ ذَلِكَ فَبَاعَهُ فَلَمْ يَزَلْ يَعْمَلُ وَ يَجْمَعُ حَتَّى اشْتَرَى مِعْوَلًا ثُمَّ جَمَعَ حَتَّى اشْتَرَى بَكْرَيْنِ وَ غُلَاماً ثُمَّ أَثْرَى حَتَّى أَيْسَرَ فَجَاءَ إِلَى النَّبِيِّ (ص) فَأَعْلَمَهُ كَيْفَ جَاءَ يَسْأَلُهُ وَ كَيْفَ سَمِعَ النَّبِيَّ ص فَقَالَ النَّبِيُّ (ص) قُلْتُ لَكَ مَنْ سَأَلَنَا أَعْطَيْنَاهُ وَ مَنِ اسْتَغْنَى أَغْنَاهُ اللَّهُ»؛ اصول کافی، ج۲، ص۱۳۹.
- ↑ « عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: شَرَفُ الْمُؤْمِنِ قِيَامُ اللَّيْلِ وَ عِزُّهُ اسْتِغْنَاؤُهُ عَنِ النَّاسِ »؛ اصول کافی، ج۲، ص۱۴۸.
- ↑ « قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (ع) إِذَا أَرَادَ أَحَدُكُمْ أَنْ لَا يَسْأَلَ رَبَّهُ شَيْئاً إِلَّا أَعْطَاهُ فَلْيَيْأَسْ مِنَ النَّاسِ كُلِّهِمْ وَ لَا يَكُونُ لَهُ رَجَاءٌ إِلَّا عِنْدَ اللَّهِ فَإِذَا عَلِمَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ ذَلِكَ مِنْ قَلْبِهِ لَمْ يَسْأَلِ اللَّهَ شَيْئاً إِلَّا أَعْطَاهُ»؛ اصول کافی، ج۲، ص۱۴۸.
- ↑ « عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ (ع) قَالَ: رَأَيْتُ الْخَيْرَ كُلَّهُ قَدِ اجْتَمَعَ فِي قَطْعِ الطَّمَعِ عَمَّا فِي أَيْدِي النَّاسِ»؛ اصول کافی، ج۲، ص۱۴۸.
- ↑ « عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ كَانَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ (ص) يَقُولُ لِيَجْتَمِعْ فِي قَلْبِكَ الِافْتِقَارُ إِلَى النَّاسِ وَ الِاسْتِغْنَاءُ عَنْهُمْ فَيَكُونَ افْتِقَارُكَ إِلَيْهِمْ فِي لِينِ كَلَامِكَ وَ حُسْنِ بِشْرِكَ وَ يَكُونَ اسْتِغْنَاؤُكَ عَنْهُمْ فِي نَزَاهَةِ عِرْضِكَ وَ بَقَاءِ عِزِّك»؛ اصول کافی، ج۲، ص۱۴۹.
- ↑ « عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: إِنْ أَرَدْتَ أَنْ تَقَرَّ عَيْنُكَ وَ تَنَالَ خَيْرَ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ فَاقْطَعِ الطَّمَعَ عَمَّا فِي أَيْدِي النَّاسِ وَ عُدَّ نَفْسَكَ فِي الْمَوْتَى وَ لَا تُحَدِّثَنَّ نَفْسَكَ أَنَّكَ فَوْقَ أَحَدٍ مِنَ النَّاسِ وَ اخْزُنْ لِسَانَكَ كَمَا تَخْزُنُ مَالَكَ»؛ بحار الأنوار، ج۷۰، ص۱۶۸.
- ↑ « تَفَضَّلْ عَلَى مَنْ شِئْتَ فَأَنْتَ أَمِيرُهُ وَ اسْتَغْنِ عَمَّنْ شِئْتَ فَأَنْتَ نَظِيرُهُ وَ افْتَقِرْ إِلَى مَنْ شِئْتَ فَأَنْتَ أَسِيرُهُ»؛ بحار الأنوار، ج۷۰، ص۱۶۹.
- ↑ « عَنِ الرِّضَا (ع) عَنْ آبَائِهِ (ع) قَالَ: جَاءَ أَبُو أَيُّوبَ خَالِدُ بْنُ زَيْدٍ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ (ص) فَقَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ أَوْصِنِي وَ أَقْلِلْ لَعَلِّي أَنْ أَحْفَظَ قَالَ أُوصِيكَ بِخَمْسٍ: بِالْيَأْسِ عَمَّا فِي أَيْدِي النَّاسِ فَإِنَّهُ الْغِنَى؛ وَ إِيَّاكَ وَ الطَّمَعَ فَإِنَّهُ الْفَقْرُ الْحَاضِرُ؛ وَ صَلِّ صَلَاةَ مُوَدِّعٍ؛ وَ إِيَّاكَ وَ مَا يُعْتَذَرُ مِنْهُ؛ وَ أَحِبَّ لِأَخِيكَ مَا تُحِبُّ لِنَفْسِكَ»؛ بحار الأنوار، ج۷۰، ص۱۶۸.
- ↑ مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۲، ص ۳۲۲-۳۲۵.