بدون خلاصۀ ویرایش
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
بدون خلاصۀ ویرایش برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
== فرضیه باطل "وحی نتیجه نبوغ فكرى"== | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = وحی | |||
| عنوان مدخل = | |||
| مداخل مرتبط = | |||
| پرسش مرتبط = | |||
}} | |||
== فرضیه [[باطل]] "[[وحی]] نتیجه [[نبوغ]] فكرى"== | |||
[[وحی الهی]] نسبت به [[پیامبران]]، قابل توصیف با علل مادی و طبیعی نیست و فقط کسانی که به [[جهان غیب]] [[ایمان]] دارند، میتوانند آن را پذیرا باشند. ولی در این میان کسانی که [[عالم غیب]] و ماوراء [[طبیعت]] را نپذیرفتهاند، در مقابل چنین پدیدهای، به دست و پا افتادهاند که برای آن علت یا علل مادی جستجو کنند و در این مورد به فرضیههای [[سست]] و بیپایه ای دست زدهاند که هرگز نمیتوان چنین حادثه عظیمی را با آن علل محدود توجیه و [[تفسیر]] کرد. برخی قائلند دستگاه [[آفرینش]]، افراد نابغه و [[خیرخواهی]] را در دامن خویش پرورش میدهد و آنان روی نبوغ ذاتی و [[افکار]] عالی خود [[جامعه]] را به [[اخلاق نیک]] و [[اعمال شایسته]] و رعایت [[اجتماعی]] و.... [[دعوت]] نموده و از این رهگذر گامهای موثری برای [[سعادت بشر]] بر میدارند و آنچه را که به عنوان دستور و [[قانون]] به [[مردم]] عرضه میدارند، جز نتیجه نبوغ و زاییده [[فکر]] عالی آنان چیز دیگری نیست و هرگز ارتباطی با [[جهان]] دیگر ندارند. این عده وحی را زاییده نبوغ (و [[عقل]] [[انسانی]]) دانسته، گفتهاند که نوابغ بشری با نبوغ ذاتی و درونی و روانی خویش، دارای افکاری بلند و نو و دارای خردهای عالیاند و از این راه به مردم [[خدمت]] میکنند<ref>[[جعفر سبحانی|سبحانی، جعفر]]، [[منشور جاوید ج۱۰ (کتاب)|منشور جاوید ج۱۰]]، ص۲۲۲.</ref>. | |||
== نقد و بررسی == | == نقد و بررسی == | ||
این سخن در [[حقیقت]] [[انکار]] صریح [[نبوت انبیا]] و [[تکذیب]] گفته همه آنها و متهم ساختن آنها به انواع خلاف گوییها است. برخی از اشکالات این نظریه عبارتاند از: | |||
# اولا: دارندگان این تفسیر قبلا مدعا را مسلم گرفته و | # اولا: دارندگان این تفسیر قبلا مدعا را مسلم گرفته و میخواهند برای آن دلیلی جستجو کنند آنان پذیرفتهاند که وحی علت مادی دارد و مربوط به جهان غیب نیست، پس از آن دست و پا میکنند برای آن علل مادی پیدا کنند و از میان آنها به نظرشان رسیده است که [[پیامبران]] را نوابغ [[اجتماعی]] معرفی کنند که در [[سایه]] [[نبوغ]]، دارای چنین [[افکار]] و اندیشههای بالایی بودهاند. | ||
# ثانیا: ما در جهان دو نوع مصلح داریم: گروهی | # ثانیا: ما در [[جهان]] دو نوع [[مصلح]] داریم: گروهی [[برنامههای اصلاحی]] خود را به جهان بالا نسبت میدهند و گروه دیگر برنامههای خود را مولود اندیشههای خود میدانند. گروه نخست از طریق [[ایمان به خدا]] و سرای دیگر و [[وعده]] و [[وعیدهای الهی]] میخواهند برنامههای خود را پیاده کنند. در حالی که گروه دیگر از طریق دیگر میخواهند به [[هدف]] برسند. اگر [[وحی]]، زاییده نبوغ است پس چرا گروه نخست آن را به [[جهان غیب]] نسبت دادهاند؟ تصور اینکه این انسانهای بسیار، با [[تبانی]] و توافق قبلی، آنچه را محصول نبوغ خود بوده است، به جهان غیب نسبت دادهاند، [[تصوری]] موهون و کاملا بیپایه است. چگونه متصور است انسانهایی در مناطق پراکنده و زمانهای مختلف، به صورت هماهنگ یک [[شعار]] را سر داده و خود را [[رسولان الهی]] بنامند و بگویند: {{متن قرآن|إِنْ أَتَّبِعُ إِلاَّ ما يُوحى إِلَيَّ}}<ref> جز آنچه بر من وحی شده است، از چیزی پیروی نمیکنم؛ سوره انعام؛ آیه ۵۰.</ref> | ||
# ثالثا: این نظریه، در عصر جاهلیت نیز مطرح بوده است، چیزی که هست در بیان گذشته در قالب به ظاهر علمی ریخته شده و بیان گردیده است و عرب | # ثالثا: این نظریه، در [[عصر جاهلیت]] نیز مطرح بوده است، چیزی که هست در بیان گذشته در قالب به ظاهر [[علمی]] ریخته شده و بیان گردیده است و [[عرب جاهلی]]، [[قدرت]] نمایی [[پیامبر]] در میدان [[فصاحت]] و [[بلاغت]] را به قریحه خوش آن حضرت در [[شعر]] نسبت داده و او را [[شاعر]] میخواند. [[خداوند]] این مطلب را حکایت کرده میفرماید: {{متن قرآن|بَلْ هُوَ شاعِرٌ}}<ref> سوره انبیاء؛ آیه۵.</ref>. آنگاه در پی نقد آن بر آمده و [[قرآن]] را بالاتر از آن میداند که محصول قریحه شعری و یا [[مقام نبوت]] [[مقام]] [[شاعری]] باشد، چنان که میفرماید: {{متن قرآن|وَ ما هُوَ بِقَوْلِ شاعِرٍ قَليلاً ما تُؤْمِنُونَ}}<ref> این قرآن گفتار شاعر نیست، اندکی از شما ایمان میآورید؛ سوره حاقه؛ آیه۴۱.</ref>. و باز میفرماید: {{متن قرآن|وَ ما عَلَّمْناهُ الشِّعْرَ وَ ما يَنْبَغي لَهُ إِنْ هُوَ إِلاَّ ذِكْرٌ وَ قُرْآنٌ مُبينٌ}}<ref> ما به او شعر نیاموختیم و شایسته او نبود، بلکه این قرآن، کتاب یادآوری و قرآن مبین است؛ سوره یس؛ آیه۶۹.</ref>. | ||
# رابعا: هرگز نوابغ | # رابعا: هرگز نوابغ نمیتوانند از [[آینده]] به صورت [[قطعی]] و جزمی خبر دهند و اگر هم خبری بدهند خبر خود را با کلمات: "شاید" و به نظر میرسد، [[حدس]] میزنم و مانند آن همراه میکنند، در حالی که [[پیامبران]] به صورت جزم از آیندههای [[امت]] خود گزارش میدادند، گزارشی که آن را مانند [[آفتاب]] میدیدند، چنان که میفرماید: {{متن قرآن|تَمَتَّعُوا في دارِكُمْ ثَلاثَةَ أَيَّامٍ ذلِكَ وَعْدٌ غَيْرُ مَكْذُوبٍ}}<ref> صالح و قوم خود (پس از آنکه ناقه او را پی کردند) گفت: سه روز در خانههای خود از زندگی بهره ببرید و پس از سه روز همگی کشته خواهید شد. و این یک گزارش قطعی است؛ سوره هود؛ آیه۶۵.</ref>. هیچ [[نابغه]] ای نمیتواند یک چنین خبر قطعی را درباره گروهی، بدهد. به گونه ای که حتی [[زمان]] دقیق وقوع حادثه را نیز تعیین نماید. روزی که [[ملت]] فارس [[مشرک]] بر [[مسیحیان]] به ظاهر [[موحد]] غالب گردیدند، هیچ کس [[باور]] نمیکرد که در مدت کمی ورق برگردد و ملت مغلوب، غالب و ملت غالب مغلوب شود. ولی [[پیامبر اسلام]] این گزارش را به صورت قطع و [[یقین]] مطرح کرد و گفت: {{متن قرآن|غُلِبَتِ الرُّومُ، فىِ أَدْنىَ الْأَرْضِ وَ هُم مِّن بَعْدِ غَلَبِهِمْ سَيَغْلِبُونَ، فىِ بِضْعِ سِنِينَ}}<ref>رومیان در نزدیکیهای شما مغلوب شدند و آنان پس از مغلوب شدن در مدت کمتر از ده سال پیروز خواهند شد؛ سوره روم؛ آیه۱ـ۴.</ref>. | ||
این نوع گزارشهای قطعی از [[ویژگیهای پیامبران]] [[الهی]] است که در پرتو ارتباط با مبدأ [[جهان]] از روی [[حوادث آینده]] پرده برداشته و گزارش میکنند و نمونههایی از این نوع گزارشهای [[غیبی]] را در فصل مربوط به [[علم]] و [[دانش]] [[پیامبران]] یادآور شدیم و دیدیم که منبع این گزارشهای [[غیبی]] هم چیزی جز [[وحی الهی]] نیست. آری گاهی برخی از افراد [[مرتاض]] میتوانند از [[آینده]] خبر دهند ولی این گزارش مربوط به [[نبوغ]] آنها نیست زیرا آنان اصولا [[نابغه]] نبوده بلکه در اثر قطع علاقه از [[جهان طبیعت]] و فرو رفتن در عالم[[روح]] و روان، میتوانند به وسایلی این گزارش را انجام دهند و هرگز ادعا نمیکنند که این گزارشها، نتیجه، محاسبات [[فکری]] و مغزی آنها است و به عبارت دیگر آگاهیهای این گروه نیز از [[جهان غیب]] و ماوراء [[طبیعت]] سرچشمه میگیرد<ref>[[جعفر سبحانی|سبحانی، جعفر]]، [[منشور جاوید ج۱۰ (کتاب)|منشور جاوید ج۱۰]]، ص۲۲۲.</ref>. | |||
== منابع == | == منابع == | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
# [[پرونده:136897.jpg|22px]] [[جعفر سبحانی|سبحانی، جعفر]]، [[منشور جاوید ج۱۰ (کتاب)|'''منشور جاوید ج۱۰''']] | |||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
خط ۲۰: | خط ۲۷: | ||
[[رده:مدخلهای درجه دو دانشنامه]] | [[رده:مدخلهای درجه دو دانشنامه]] | ||
[[رده:وحی]] | [[رده:وحی]] | ||