←تاریخ جنگ نهروان
(←منابع) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
|||
خط ۱۲۶: | خط ۱۲۶: | ||
[[ذوالثدیه]] و [[عبدالله راسبی]]: از لابهلای متون [[تاریخی]]، فراوان به دست میآید که پیکر بیجان ذوالثدیه را در میان کشتههای خوارج پیدا کردند. او در اثنای جنگ و پیش از آنکه به جنازهاش دست یابند، کشته شده بود. | [[ذوالثدیه]] و [[عبدالله راسبی]]: از لابهلای متون [[تاریخی]]، فراوان به دست میآید که پیکر بیجان ذوالثدیه را در میان کشتههای خوارج پیدا کردند. او در اثنای جنگ و پیش از آنکه به جنازهاش دست یابند، کشته شده بود. | ||
در یک متن [[تاریخی]]، برخلاف [[روایات]] مشهور، آمده که [[ذوالثدیه]] را زنده پیدا کردند، و سپس او را کشتند. [[عبدالله بن وهب راسبی]] هم در معرکه [[نبرد]] کشته نشد. مطابق این [[روایت]]، «[[ذوالثدیة]]؟ | در یک متن [[تاریخی]]، برخلاف [[روایات]] مشهور، آمده که [[ذوالثدیه]] را زنده پیدا کردند، و سپس او را کشتند. [[عبدالله بن وهب راسبی]] هم در معرکه [[نبرد]] کشته نشد. مطابق این [[روایت]]، «[[ذوالثدیة]]؟ | ||
ناقص الخلقه در زیر پل پنهان شد... علی{{ع}} [[فرمان]] داد که او را پیدا کنند. او [[سوگند]] خورد که [[پیامبر خدا]]{{صل}} [[دروغ]] نگفته است. اسب [[رسول خدا]]{{صل}} بانگ برآورد و چون نگریستند، ذوالثدیه را زیر پل دیدند. او را بیرون آوردند و کشتند. عبدالله بن وهب راسبی پیش از آغاز [[جنگ]] بازگشت»<ref>مقدسی، طاهر بن مطهر، البدء والتاریخ، ج۵، ص۱۳۶ - ۱۳۷.</ref>. | |||
چند نکته در این باره قابل توجه است: ۱. نمیتوان این بخش از روایت را دروغ دانست که میگوید ذوالثدیه را زنده بیرون آوردند و بعد او را کشتند. این مطلب، محتمل و معقول است.۲. این بخش روایت که عبدالله بن وهب راسبی پیش از آغاز جنگ بازگشت، برخلاف [[اجماع]] [[مورخان]] است. به نظر میرسد [[راوی]]، [[عبدالله بن الکواء]] را به [[اشتباه]] [[عبدالله بن وهب]] نقل کرده باشد؛ زیرا عبدالله بن الکواء بود که پیش از شروع جنگ بازگشت، نه عبدالله وهب راسبی. ۳. [[امام علی]]{{ع}} بیان میکند که وقتی از ذوالثدیه خبر میدهد، بر اساس [[اجتهاد]] و [[رأی]] شخصی خود سخن نمیگوید، بلکه این مطلب را از رسول خدا{{صل}} نقل میکند.... آن حضرت بارها تأکید کرده است که کمک گرفتن از اسب [[پیامبر]] و [[راهنمایی]] او برای یافتن ذوالثدیه، بیانگر آن است که این نیز یک [[امر غیبی]] است و [[هدف]] آن تأکید و تقویت [[یقین]] [[مردم]] در [[حقانیت]] موضع امیرالمؤمنین علی{{ع}} است. [[طبری]] روایتی نقل میکند که طبق آن، وقتی ناقصالخلقه را پیدا کردند و علی{{ع}} را از آن باخبر ساختند، علی گفت: «دست ناقصالخلقه او را ببرید و برای من بیاورید. پس چون آن را برایش آوردند، آن را به دست گرفت و بالا برد. آنگاه گفت: به [[خدا]] سوگند، نه [[دروغ]] گفتم و نه به من دروغ گفته شد<ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم والرسل والملوک، ج۴، ص۶۹.</ref>. ما در [[صحت]] این [[روایت]] تردید داریم؛ زیرا این کار، نوعی [[مثله کردن]] است و [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} کسی نبود که مرتکب چنین عمل ناروایی در [[حق]] کشتگان شود. | چند نکته در این باره قابل توجه است: ۱. نمیتوان این بخش از روایت را دروغ دانست که میگوید ذوالثدیه را زنده بیرون آوردند و بعد او را کشتند. این مطلب، محتمل و معقول است.۲. این بخش روایت که عبدالله بن وهب راسبی پیش از آغاز جنگ بازگشت، برخلاف [[اجماع]] [[مورخان]] است. به نظر میرسد [[راوی]]، [[عبدالله بن الکواء]] را به [[اشتباه]] [[عبدالله بن وهب]] نقل کرده باشد؛ زیرا عبدالله بن الکواء بود که پیش از شروع جنگ بازگشت، نه عبدالله وهب راسبی. ۳. [[امام علی]]{{ع}} بیان میکند که وقتی از ذوالثدیه خبر میدهد، بر اساس [[اجتهاد]] و [[رأی]] شخصی خود سخن نمیگوید، بلکه این مطلب را از رسول خدا{{صل}} نقل میکند.... آن حضرت بارها تأکید کرده است که کمک گرفتن از اسب [[پیامبر]] و [[راهنمایی]] او برای یافتن ذوالثدیه، بیانگر آن است که این نیز یک [[امر غیبی]] است و [[هدف]] آن تأکید و تقویت [[یقین]] [[مردم]] در [[حقانیت]] موضع امیرالمؤمنین علی{{ع}} است. [[طبری]] روایتی نقل میکند که طبق آن، وقتی ناقصالخلقه را پیدا کردند و علی{{ع}} را از آن باخبر ساختند، علی گفت: «دست ناقصالخلقه او را ببرید و برای من بیاورید. پس چون آن را برایش آوردند، آن را به دست گرفت و بالا برد. آنگاه گفت: به [[خدا]] سوگند، نه [[دروغ]] گفتم و نه به من دروغ گفته شد<ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم والرسل والملوک، ج۴، ص۶۹.</ref>. ما در [[صحت]] این [[روایت]] تردید داریم؛ زیرا این کار، نوعی [[مثله کردن]] است و [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} کسی نبود که مرتکب چنین عمل ناروایی در [[حق]] کشتگان شود. |