←اسمای حسنای حضرت زهرا {{س}}
(←صدیقه) |
|||
(۱۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۵: | خط ۵: | ||
| پرسش مرتبط = | | پرسش مرتبط = | ||
}} | }} | ||
'''القاب حضرت فاطمه{{س}}''' بسیارند که در روایات بدانها اشاره شده است و هر کدام توصیفکنندۀ ابعادی از شخصیت معنوی و مادی ایشان است. القابی همچون: [[کوثر]]، مطهره، [[معصومه]]، [[زهرا]]، صدیقه، حوراء، بتول، محدثه، منصوره و ... . | |||
== مقدمه == | == مقدمه == | ||
خط ۱۶: | خط ۱۸: | ||
== اسمای حسنای حضرت زهرا {{س}} == | == اسمای حسنای حضرت زهرا {{س}} == | ||
[[ابنشهرآشوب]] آورده است که [[کنیه]] [[فاطمه]] {{س}}، [[ام الحسن]]، ام الحسین، ام المحسن، ام الائمه و [[ام ابیها]] بود. نامهای آن حضرت به طوری که [[ابوجعفر قمی]] نقل کرده، عبارت است از: [[فاطمه]]، [[بتول]]، [[حصان]]، | [[ابنشهرآشوب]] آورده است که [[کنیه]] [[فاطمه]] {{س}}، [[ام الحسن]]، ام الحسین، ام المحسن، ام الائمه و [[ام ابیها]] بود. نامهای آن حضرت به طوری که [[ابوجعفر قمی]] نقل کرده، عبارت است از: [[فاطمه]]، [[بتول]]، [[حصان]]، حره، [[سیده]]، [[عذرا]]، [[حوراء]]، [[مبارکه]]، [[طاهره]]، [[زکیه]]، [[راضیه مرضیه]]، [[محدثه]]، [[مریم کبری]] و [[صدیقه کبری]]. در [[آسمان]] او را نوریه سماویه و حانیه میگویند. ما از نظر گفتارش او را صدیقه و از نظر احوالش مبارکه و از نظر کردارش طاهره و به خاطر پاکیش، زکیه و به دلیل رضایتش، رضیه و به خاطر مقبولیتش، مرضیه و به دلیل هم سخنیش با [[فرشتگان]]، محدثه و برای [[آزاد]] منشی اشحره و به دلیل سروریش، سیده و به خاطر قوام و منزلتش حصان و برای طهارتش، بتول و به جهت نورانیتش، [[زهرا]] و به دلیل عصمتش، مریم کبری میگوییم. همچنین او را زاهده، صفیه، عابده، رضیه، راضیه، مرضیه، مجتهده شریفه، قانته عفیفه، سیده نسوان، [[حبیبه]] [[رحمان]]، محتجبه از خازنان [[جهان]]، صفیه رحمان، دخت خیر المرسلین، [[نور]] چشم [[سرور]] همه [[مخلوقات]] میخوانیم. واسطة العقد (گوهر گرانقدر میانه گلوبند) بین [[زنان]] جهانیان و دادخواه [[روز رستاخیز]] مقابل [[عرش خدا]]، میوه شیرین [[نبوت]]، ام الائمه، شکوفه [[قلب]] [[شفیع]] [[امت]] ([[پیامبر]])، زهراء محترمه، [[عذراء]] محتشمه، بزرگ بانوی زیر گنبد [[خضراء]] (آسمان)، انسیه حوراء، بتول عذراء، [[سرور زنان]]، [[وارث]] سرور [[انبیا]] و همتای سرور [[اوصیا]]. [[فاطمه زهرا]]، صدیقه کبری، راحت [[روح]] [[مصطفی]]، [[تحمل]] کننده [[مصائب]] جانکاه بدون [[بیتابی]] و فغان، همدم درخت [[طوبی]]. آنکه درباره او و [[همسر]] و فرزندانش، [[سوره هل اتی]] نازل شده، [[دخت پیامبر]] و همدم [[وصی پیامبر]]، مادر [[سبطین]] و [[جده]] [[امامان]] و بانوی زنان [[دنیا]] و [[آخرت]]. همسر [[مرتضی]]، مادر [[امام مجتبی]] و دخت [[سید]] مصطفی، بانوی از دست رفته، بزرگوار ستمدیده، شهیده، [[سیده]] رشیده، همتای مریم، دخت [[پیامبر اکرم]] [[حضرت محمد]] {{صل}}، [[بریده]] از هر [[بدی]] مشخص، وسیله هر [[نیکی]] که در [[انجیل]] توصیف شده است. آنکه به [[نیکی]] و [[تعظیم]] موصوف است. دردانه صاحب [[وحی]] و [[تنزیل]] و [[نیایش]] [[ابراهیم خلیل]]. ستایشگرش [[خداوند جلیل]]. خواستگارش علی [[مرتضی]] به امر خدای [[جبرئیل]]<ref>مناقب آل ابی طالب، ابنشهرآشوب مازندرانی، ج۲، ص۱۱۲ و ۱۱۳؛ مسند فاطمه الزهراء {{س}}، شیخ عزیزالله عطاردی، ترجمه: محمد رضا عطایی، ص۳۸ و ۳۹.</ref>.<ref>[[سید حسین اسحاقی|اسحاقی، سید حسین]]، [[فرهنگنامه فاطمی ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه فاطمی]]، ج۱، ص۱۵۸.</ref> | ||
== [[القاب]] [[نیکو]] == | == [[القاب]] [[نیکو]] == | ||
خط ۵۴: | خط ۵۶: | ||
[[معصومین]] به جهت [[علم خدادادی]] و [[اراده]] محکم و [[قوی]]، به [[مقام]] مصونیت کامل از [[گناه]] یعنی [[عصمت]] رسیدهاند. این [[موهبت]] [[خدادادی]] ناشی از قابلیت و [[شایستگی]] ارادی آنان است؛ یعنی [[علم خداوند]] به این شایستگی سبب شد تا آنان را برگزیند و از فضل خود این [[پاداش]] را به آنان [[عنایت]] کند تا [[راهنمایی]] مطمئن برای [[بشر]] باشند. [[امام صادق]] {{ع}} در این باره میفرماید: [[خداوند متعال]]، از [[فرزندان آدم]] انسانهایی را [[انتخاب]] کرد و [[تولد]] آنها را پاک و بدنهایشان را [[پاکیزه]] گردانید و آنها را در صلب مردان و رحم [[زنان]] محافظت کرد؛ نه برایطلبی که از [[خداوند]] داشته باشند بلکه به این سبب که خداوند، در هنگام [[آفرینش]] میدانست که آنان از او [[فرمانبرداری]] و [[عبادت]] مینمایند و هیچگونه شرکی نسبت به او [[روانی]] دارند. پس اینان با فرمانبرداری خداوند به این [[کرامت]] و [[منزلت]] والا نزد او دست یافتند<ref>بحارالانوار، محمدباقر مجلسی، ج۱۰، ص۱۷۰.</ref>. | [[معصومین]] به جهت [[علم خدادادی]] و [[اراده]] محکم و [[قوی]]، به [[مقام]] مصونیت کامل از [[گناه]] یعنی [[عصمت]] رسیدهاند. این [[موهبت]] [[خدادادی]] ناشی از قابلیت و [[شایستگی]] ارادی آنان است؛ یعنی [[علم خداوند]] به این شایستگی سبب شد تا آنان را برگزیند و از فضل خود این [[پاداش]] را به آنان [[عنایت]] کند تا [[راهنمایی]] مطمئن برای [[بشر]] باشند. [[امام صادق]] {{ع}} در این باره میفرماید: [[خداوند متعال]]، از [[فرزندان آدم]] انسانهایی را [[انتخاب]] کرد و [[تولد]] آنها را پاک و بدنهایشان را [[پاکیزه]] گردانید و آنها را در صلب مردان و رحم [[زنان]] محافظت کرد؛ نه برایطلبی که از [[خداوند]] داشته باشند بلکه به این سبب که خداوند، در هنگام [[آفرینش]] میدانست که آنان از او [[فرمانبرداری]] و [[عبادت]] مینمایند و هیچگونه شرکی نسبت به او [[روانی]] دارند. پس اینان با فرمانبرداری خداوند به این [[کرامت]] و [[منزلت]] والا نزد او دست یافتند<ref>بحارالانوار، محمدباقر مجلسی، ج۱۰، ص۱۷۰.</ref>. | ||
همچنین لقب دیگر حضرت، {{متن حدیث|أُمُّ الْعُلُوم}}<ref>الخصائص الفاطمیه، عبدالعظیم بن باقر کجوری، ج۱، ص۱۱۹.</ref> مادر [[دانشها]] است. این [[کنیه]] نشان از بسیاری [[دانش]] و احاطه کامل و تبحر تام او در [[علوم نقلی]] و [[عقلی]] دارد؛ به گونهای که همگان از [[گنجینه دانش]] او جرعه نوشند. او نهالی ریشهدار و پرمغز از بوستان [[نبوت]] است. او گوهری [[پاک]] از نسلی [[کریم]] است: {{متن قرآن|ذُرِّيَّه بَعْضُهَا مِنْ بَعْضٍ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ}}<ref>«در حالی که برخی از فرزندزادگان برخی دیگرند و خداوند شنوایی داناست» سوره آل عمران، آیه ۳۴.</ref>. | همچنین لقب دیگر حضرت، {{متن حدیث|أُمُّ الْعُلُوم}}<ref>الخصائص الفاطمیه، عبدالعظیم بن باقر کجوری، ج۱، ص۱۱۹.</ref> مادر [[دانشها]] است. این [[کنیه]] نشان از بسیاری [[دانش]] و احاطه کامل و تبحر تام او در [[علوم نقلی]] و [[عقلی]] دارد؛ به گونهای که همگان از [[گنجینه دانش]] او جرعه نوشند. او نهالی ریشهدار و پرمغز از بوستان [[نبوت]] است. او گوهری [[پاک]] از نسلی [[کریم]] است: {{متن قرآن|ذُرِّيَّه بَعْضُهَا مِنْ بَعْضٍ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ}}<ref>«در حالی که برخی از فرزندزادگان برخی دیگرند و خداوند شنوایی داناست» سوره آل عمران، آیه ۳۴.</ref>. | ||
خط ۹۶: | خط ۸۸: | ||
{{متن حدیث|الْحَصَان}} هم از [[القاب]] زهرا {{س}} است و حَصَان به [[فتح]] و حصناء زنی است که [[پارسایی]] او ظاهر و [[عفیفه]] و کریمه و [[آزاد]] باشد؛ [[مریم]] از [[عفت نفس]]، صیانت کرد و [[خدای سبحان]] [[عیسی]] {{ع}} را به وی [[موهبت]] نمود. [[فاطمه زهرا]] {{س}} از [[عفت]] نفسانیه و [[عصمت]] ذاتیه خود دو پسر که نوههای [[پیامبر]] بودند را به [[دنیا]] آورد. | {{متن حدیث|الْحَصَان}} هم از [[القاب]] زهرا {{س}} است و حَصَان به [[فتح]] و حصناء زنی است که [[پارسایی]] او ظاهر و [[عفیفه]] و کریمه و [[آزاد]] باشد؛ [[مریم]] از [[عفت نفس]]، صیانت کرد و [[خدای سبحان]] [[عیسی]] {{ع}} را به وی [[موهبت]] نمود. [[فاطمه زهرا]] {{س}} از [[عفت]] نفسانیه و [[عصمت]] ذاتیه خود دو پسر که نوههای [[پیامبر]] بودند را به [[دنیا]] آورد. | ||
همچنین [[فاطمه زهرا]] {{س}} را [[زهره]] [[اهل بیت]] نیز گفتهاند. از [[امام]] [[موسی بن جعفر]] {{ع}} از پدرش، از جدش از [[جابر بن عبدالله انصاری]] رسیده است: روزی با [[پیامبر]] [[نماز صبح]] را به جای آوردیم، سپس ایشان رو به طرف ما نمودند تا [[سخنرانی]] کنند. پس فرمودند: ای [[مردم]]! هر کس از [[خورشید]] [[محروم]] گشت به ماه روی آورد و هر کس ماه را از دست داد، به دو [[ستاره]] قطبی [[پناه]] بیاورد. | همچنین [[فاطمه زهرا]] {{س}} را [[زهره]] [[اهل بیت]] نیز گفتهاند. از [[امام]] [[موسی بن جعفر]] {{ع}} از پدرش، از جدش از [[جابر بن عبدالله انصاری]] رسیده است: روزی با [[پیامبر]] [[نماز صبح]] را به جای آوردیم، سپس ایشان رو به طرف ما نمودند تا [[سخنرانی]] کنند. پس فرمودند: ای [[مردم]]! هر کس از [[خورشید]] [[محروم]] گشت به ماه روی آورد و هر کس ماه را از دست داد، به دو [[ستاره]] قطبی [[پناه]] بیاورد. | ||
خط ۱۶۵: | خط ۱۴۸: | ||
از دیگر [[القاب]] حضرت {{متن حدیث|الصِّدِّيقَه}}<ref>موسوعه زیارات المعصومین، ج۱، ص۲۷۷.</ref> [[تصدیق]] کننده [[پیامبر]] در حد کمال بود. [[علامه مجلسی]] در توضیح این صفت میآورد: همانگونه که از [[اخبار]] به دست میآید، [[صدیقه]] به معنای [[معصومه]] است و برای [[نامگذاری]] [[حضرت زهرا]] {{س}} به صدیقه دو وجه ذکر میکند: | از دیگر [[القاب]] حضرت {{متن حدیث|الصِّدِّيقَه}}<ref>موسوعه زیارات المعصومین، ج۱، ص۲۷۷.</ref> [[تصدیق]] کننده [[پیامبر]] در حد کمال بود. [[علامه مجلسی]] در توضیح این صفت میآورد: همانگونه که از [[اخبار]] به دست میآید، [[صدیقه]] به معنای [[معصومه]] است و برای [[نامگذاری]] [[حضرت زهرا]] {{س}} به صدیقه دو وجه ذکر میکند: | ||
# الف) او را صِدیقه گویند چون اولین [[زن]] پس از مادرش [[خدیجه]] است که پیامبر را تصدیق نمود. صِدّیق کسی است که آنچه را خداوند به پیامبرش نازل کرده، بپذیرد و [[ایمان]] بیاورد: {{متن قرآن|وَالَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ أُولَئِكَ هُمُ الصِّدِّيقُونَ}}<ref>«و کسانی که به خداوند و پیامبرانش ایمان آوردهاند، نزد پروردگار خویش همان راستگویان و شهیدانند» سوره حدید، آیه ۱۹.</ref>. | # الف) او را صِدیقه گویند چون اولین [[زن]] پس از مادرش [[خدیجه]] است که پیامبر را تصدیق نمود. صِدّیق کسی است که آنچه را خداوند به پیامبرش نازل کرده، بپذیرد و [[ایمان]] بیاورد: {{متن قرآن|وَالَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ أُولَئِكَ هُمُ الصِّدِّيقُونَ}}<ref>«و کسانی که به خداوند و پیامبرانش ایمان آوردهاند، نزد پروردگار خویش همان راستگویان و شهیدانند» سوره حدید، آیه ۱۹.</ref>. | ||
# ب) او در گفتار و [[رفتار]] بسیار صادق بود؛ به گونهای که کارهای او گفتارش را تصدیق مینمود. [[پیامبر]] به علی {{ع}} میفرماید: سه چیز به تو عطا شده که به هیچ کس حتی به من نیز داده نشده است؛ داماد شخصی مانند من و این به من داده نشده است. همسری [[صدیقه]] مانند دخترم که به من همسری مانند او داده نشده است. حسن و حسین {{عم}} که از صلب تو هستند و مانند آن دو به من عطا نشده است، اما شما همه از من و من از شما هستم | # ب) او در گفتار و [[رفتار]] بسیار صادق بود؛ به گونهای که کارهای او گفتارش را تصدیق مینمود. [[پیامبر]] به علی {{ع}} میفرماید: سه چیز به تو عطا شده که به هیچ کس حتی به من نیز داده نشده است؛ داماد شخصی مانند من و این به من داده نشده است. همسری [[صدیقه]] مانند دخترم که به من همسری مانند او داده نشده است. حسن و حسین {{عم}} که از صلب تو هستند و مانند آن دو به من عطا نشده است، اما شما همه از من و من از شما هستم<ref>{{متن حدیث|اوتيت ثلاثا لم يؤتهن أحد و لا أنا، صهرا مثلي و لم اوت انا مثلک، و أوتيت زوجه صديقه مثل ابنتي و لم أوت مثلها زوجه، و اوتيت الحسن و الحسن من صلبك و لم اوت من صلبي مثلهما، و لكنكم مني و انا منكم}}؛ الریاض النضره فی مناقب العشره، محب الدین طبری، ج۳، ص۱۷۲؛ فضائل الخمسه من الصحاح السته، سید مرتضی حسینی فیروزآبادی، ج۳، ص۱۴۸.</ref>. | ||
[[فاطمه زهرا]] {{س}} در گفتار و [[کردار]] به حدی [[راستگو]] و درستکردار بود که برای این صفت ایشان، دارای چند [[لقب]] مانند: صادقه، صدیقه و صدوقه است. پدرش به علی {{ع}} میگوید: هر چه [[فاطمه]] {{س}} میگوید، بپذیر و [[تأیید]] کن. فرمودند: «ای علی! من فاطمه {{س}} را به مسائلی [[وصیت]] کردم و مطالبی را به او گفتهام که برایت بگوید، هر چه فاطمه {{س}} گفت آن را اجراکن؛ زیرا او بسیار راستگو و صادق است. سپس زهرا {{س}} را در آغوش گرفت و سرش را بوسه زد و فرمود: فاطمه [[جان]]! پدرت فدایت باد»<ref>{{متن حدیث|يَا عَلِيُّ إِنِّي قَدْ أَوْصَيْتُ فَاطِمَه ابْنَتِي بِأَشْيَاءَ وَ أَمَرْتُهَا أَنْ تُلْقِيَهَا إِلَيْكَ فَأَنْفِذْهَا فَهِيَ الصَّادِقَه الصَّدُوقَه ثُمَّ ضَمَّهَا إِلَيْهِ وَ قَبَّلَ رَأْسَهَا وَ قَالَ فِدَاكِ أَبُوكِ يَا فَاطِمَه}}؛ بحارالانوار، محمد باقر مجلسی، ج۲۲، ص۴۹۰.</ref>. | [[فاطمه زهرا]] {{س}} در گفتار و [[کردار]] به حدی [[راستگو]] و درستکردار بود که برای این صفت ایشان، دارای چند [[لقب]] مانند: صادقه، صدیقه و صدوقه است. پدرش به علی {{ع}} میگوید: هر چه [[فاطمه]] {{س}} میگوید، بپذیر و [[تأیید]] کن. فرمودند: «ای علی! من فاطمه {{س}} را به مسائلی [[وصیت]] کردم و مطالبی را به او گفتهام که برایت بگوید، هر چه فاطمه {{س}} گفت آن را اجراکن؛ زیرا او بسیار راستگو و صادق است. سپس زهرا {{س}} را در آغوش گرفت و سرش را بوسه زد و فرمود: فاطمه [[جان]]! پدرت فدایت باد»<ref>{{متن حدیث|يَا عَلِيُّ إِنِّي قَدْ أَوْصَيْتُ فَاطِمَه ابْنَتِي بِأَشْيَاءَ وَ أَمَرْتُهَا أَنْ تُلْقِيَهَا إِلَيْكَ فَأَنْفِذْهَا فَهِيَ الصَّادِقَه الصَّدُوقَه ثُمَّ ضَمَّهَا إِلَيْهِ وَ قَبَّلَ رَأْسَهَا وَ قَالَ فِدَاكِ أَبُوكِ يَا فَاطِمَه}}؛ بحارالانوار، محمد باقر مجلسی، ج۲۲، ص۴۹۰.</ref>. | ||
خط ۱۷۷: | خط ۱۶۰: | ||
=== بتول === | === بتول === | ||
در مورد علت نامگذاری ایشان به بتول، از علی {{ع}} [[روایت]] شده که فرمود: از [[پیامبر]] سوال شد که معنای بتول چیست؟ زیرا ما از شما شنیدیم که میگفتید [[مریم]] و فاطمه بتول هستند. پیامبر فرمود: بتول زنی است که | در مورد علت نامگذاری ایشان به بتول، از علی {{ع}} [[روایت]] شده که فرمود: از [[پیامبر]] سوال شد که معنای بتول چیست؟ زیرا ما از شما شنیدیم که میگفتید [[مریم]] و فاطمه بتول هستند. پیامبر فرمود: بتول زنی است که هرگز [[عادت]] ماهیانه نمیشود. همانا حیض در [[دختران]] [[انبیاء]] [[مکروه]] است. همچنین در علت [[انتخاب]] [[لقب]] بتول برای آن [[حضرت]] از [[امام جواد]] {{ع}} روایت شده است که: {{متن حدیث|سُمِّيَتْ فَاطِمَةُ {{س}} بِالْبَتُول: لِانْقِطَاعِهَا إِلَى اللَّهِ تَعَالَی}}: به این علت فاطمه را بتول نامیدند که از زرق و برق [[دنیا]] گسسته بود و به [[عبادت]] [[خداوند]] پیوسته بود<ref>عبدالله بن نورالله بحرانی اصفهانی، عوالم العلوم والمعارف و الأحوال من الآیات والأخبار والأقوال، مستدرک فاطمه از امام جواد، ص۸۰.</ref>.<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[درسنامه زندگانی و سیره حضرت زهرا (کتاب)|درسنامه زندگانی و سیره حضرت زهرا]]، ص۵۰.</ref> | ||
=== [[طاهره]] === | === [[طاهره]] === | ||
خط ۱۸۸: | خط ۱۷۱: | ||
[[حضرت زهرا]] {{س}} مبارکه است به اعتبار خیرها و برکتهای فراوان که از سوی او پدید میآید. [[قرآن کریم]] بدین جهت که [[نسل]] [[پیامبر گرامی]] {{صل}} تنها از وجود [[مقدس]] زهرا {{س}} [[استمرار]] یافته، از وی به [[کوثر]] یاد کرده است. او، مام [[پیشوایان معصوم]] و مادر [[دودمان پاک رسول خدا]] {{صل}} به شمار میآید. وی از [[رسالت]] پیامبر گرامی {{صل}} [[دفاع]] نمود و دشواریهایی را که در مسیر [[پایداری]] و [[ایستادگی]] در برابر ستمپیشگان و [[منحرفان]] از خط رسالت دید، به [[جان]] خرید. [[دودمان]] فراوان، همان خیرها یا مهمترین مصادیق برکتهای فراوان است که [[خداوند]] به [[رسول]] گرامی عطا نمود و در [[سوره کوثر]] بدان تصریح کرده است. | [[حضرت زهرا]] {{س}} مبارکه است به اعتبار خیرها و برکتهای فراوان که از سوی او پدید میآید. [[قرآن کریم]] بدین جهت که [[نسل]] [[پیامبر گرامی]] {{صل}} تنها از وجود [[مقدس]] زهرا {{س}} [[استمرار]] یافته، از وی به [[کوثر]] یاد کرده است. او، مام [[پیشوایان معصوم]] و مادر [[دودمان پاک رسول خدا]] {{صل}} به شمار میآید. وی از [[رسالت]] پیامبر گرامی {{صل}} [[دفاع]] نمود و دشواریهایی را که در مسیر [[پایداری]] و [[ایستادگی]] در برابر ستمپیشگان و [[منحرفان]] از خط رسالت دید، به [[جان]] خرید. [[دودمان]] فراوان، همان خیرها یا مهمترین مصادیق برکتهای فراوان است که [[خداوند]] به [[رسول]] گرامی عطا نمود و در [[سوره کوثر]] بدان تصریح کرده است. | ||
حضرت زهرا {{س}} مبارکه است و مبارک از [[برکت]] گرفته شده که به معنای [[رشد]] و زیاده است، مبارک یعنی آنچه از او خیر زیاد بیاید. به حضرت زهرا {{س}} از این جهت مبارک میگویند که او [[کوثر]] {{متن قرآن|إِنَّا أَعْطَيْنَاكَ الْكَوْثَرَ}}<ref>«ما به تو «کوثر» دادیم» سوره کوثر، آیه ۱.</ref> است؛ همان طور که [[فخر رازی]] در [[تفسیر]] خود گفته: مراد [[صدیقه | حضرت زهرا {{س}} مبارکه است و مبارک از [[برکت]] گرفته شده که به معنای [[رشد]] و زیاده است، مبارک یعنی آنچه از او خیر زیاد بیاید. به حضرت زهرا {{س}} از این جهت مبارک میگویند که او [[کوثر]] {{متن قرآن|إِنَّا أَعْطَيْنَاكَ الْكَوْثَرَ}}<ref>«ما به تو «کوثر» دادیم» سوره کوثر، آیه ۱.</ref> است؛ همان طور که [[فخر رازی]] در [[تفسیر]] خود گفته: مراد [[صدیقه طاهره]]، [[فاطمه زهرا]] {{س}} است<ref>التفسیر الکبیر، ابوعبدالله محمد بن عمر بن حسین الامام فخرالدین رازی، ج۳۲، ص۱۲۴.</ref>. | ||
مرحوم [[علامه طباطبایی]] هم میگوید: منظور از کوثر، تنها و تنها کثرت ذریهای است که [[خدای تعالی]] به آن جناب ارزانی داشته و برکتی است که در [[نسل]] آن جناب قرار داده یا مراد هم خیر کثیر است و هم کثرت [[ذریه]]؛ چیزی که هست کثرت ذریه یکی از مصادیق خیر کثیر است و اگر مراد مسئله ذریه به [[استقلال]] و یا به طور ضمنی نبود، آوردن کلمه «إِنَّ» در جمله {{متن قرآن|إِنَّ شَانِئَكَ هُوَ الْأَبْتَرُ}}<ref>«بیگمان (دشمن) سرزنشگر تو خود بیپساوند است» سوره کوثر، آیه ۳.</ref> فایدهای نداشت؛ زیرا کلمه «إِنَّ» علاوه بر تحقیق، تعلیل را هم میرساند و معنا ندارد بفرماید ما به تو [[حوض]] دادیم، چون که بدگوی تو اجاق [[کور]] است و یا بیخیر است<ref>المیزان فی تفسیر القرآن، سید محمد حسین طباطبایی، ج۲۰، ذیل سوره کوثر.</ref>.<ref>[[سید حسین اسحاقی|اسحاقی، سید حسین]]، [[فرهنگنامه فاطمی ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه فاطمی]]، ج۱، ص۲۲۷؛ [[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[درسنامه زندگانی و سیره حضرت زهرا (کتاب)|درسنامه زندگانی و سیره حضرت زهرا]]، ص۵۰.</ref> | مرحوم [[علامه طباطبایی]] هم میگوید: منظور از کوثر، تنها و تنها کثرت ذریهای است که [[خدای تعالی]] به آن جناب ارزانی داشته و برکتی است که در [[نسل]] آن جناب قرار داده یا مراد هم خیر کثیر است و هم کثرت [[ذریه]]؛ چیزی که هست کثرت ذریه یکی از مصادیق خیر کثیر است و اگر مراد مسئله ذریه به [[استقلال]] و یا به طور ضمنی نبود، آوردن کلمه «إِنَّ» در جمله {{متن قرآن|إِنَّ شَانِئَكَ هُوَ الْأَبْتَرُ}}<ref>«بیگمان (دشمن) سرزنشگر تو خود بیپساوند است» سوره کوثر، آیه ۳.</ref> فایدهای نداشت؛ زیرا کلمه «إِنَّ» علاوه بر تحقیق، تعلیل را هم میرساند و معنا ندارد بفرماید ما به تو [[حوض]] دادیم، چون که بدگوی تو اجاق [[کور]] است و یا بیخیر است<ref>المیزان فی تفسیر القرآن، سید محمد حسین طباطبایی، ج۲۰، ذیل سوره کوثر.</ref>.<ref>[[سید حسین اسحاقی|اسحاقی، سید حسین]]، [[فرهنگنامه فاطمی ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه فاطمی]]، ج۱، ص۲۲۷؛ [[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[درسنامه زندگانی و سیره حضرت زهرا (کتاب)|درسنامه زندگانی و سیره حضرت زهرا]]، ص۵۰.</ref> | ||
خط ۲۶۶: | خط ۲۴۹: | ||
=== مرضیه و راضیه === | === مرضیه و راضیه === | ||
فاطمه {{س}} به | فاطمه {{س}} به تلخیها و [[دشواریها]] و مصیبتهایی که خداوند در [[دنیا]] برایش مقدر ساخته بود، [[رضایت]] کامل داشت و خداوند نیز از او [[راضی]] بود. قرآن کریم در [[سوره دهر]] خبر میدهد که [[خداوند]] از عملکرد وی [[رضایت]] یافت و او را از [[بیم]] بزرگ [[روز قیامت]] مصونیت بخشید. [[فاطمه زهرا]] {{س}} با دو [[لقب]] [[راضیه]] و [[مرضیه]] از مصادیق [[آیه شریف]] {{متن قرآن|رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ}}<ref>«خداوند از آنان خشنود است و آنان از خداوند خشنودند» سوره مائده، آیه ۱۱۹.</ref> است. او محدّثه بود؛ زیرا [[فرشتگان]] با او سخن میگفتند، همانگونه که با [[مریم]] دخت [[عمران]] و [[مادر موسی]] و [[ساره]] [[همسر]] [[ابراهیم]] {{ع}} که او را به تولّد [[اسحاق]] و سپس [[یعقوب]] مژده دادند، [[گفتگو]] میکردند<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[درسنامه زندگانی و سیره حضرت زهرا (کتاب)|درسنامه زندگانی و سیره حضرت زهرا]]، ص۵۰.</ref>. | ||
[[فاطمه زهرا]] {{س}} نه تنها به مقدرات [[خداوند]] [[راضی]] بودند بلکه در [[مقام رضا]] به حدی رسیده بودند که خداوند نیز از او راضی بودند. [[فاطمه]] {{س}} هم راضیه است و هم «مرضیه»<ref>موسوعه زیارات المعصومین، سید هادی رفیعی پور، ج۱، ص۲۷۷.</ref>. برای نفس پنج مرتبه [[اماره]]، لوامه، مطمئنه، راضیه و مرضیه آمده است که مرضیه شریفترین نفسهاست. راضیه آن نفسی است که همه مقدرات و احکامی را که از سوی [[خدا]] به او میرسد قبول دارد ولی مرضیه نفسی است که خداوند از او [[خشنود]] شده و مورد [[رضایت]] [[حضرت حق]] واقع گردیده است<ref>الخصائص الفاطمیه، عبدالعظیم بن باقر کجوری، ج۱، ص۲۳۳.</ref>. | [[فاطمه زهرا]] {{س}} نه تنها به مقدرات [[خداوند]] [[راضی]] بودند بلکه در [[مقام رضا]] به حدی رسیده بودند که خداوند نیز از او راضی بودند. [[فاطمه]] {{س}} هم راضیه است و هم «مرضیه»<ref>موسوعه زیارات المعصومین، سید هادی رفیعی پور، ج۱، ص۲۷۷.</ref>. برای نفس پنج مرتبه [[اماره]]، لوامه، مطمئنه، راضیه و مرضیه آمده است که مرضیه شریفترین نفسهاست. راضیه آن نفسی است که همه مقدرات و احکامی را که از سوی [[خدا]] به او میرسد قبول دارد ولی مرضیه نفسی است که خداوند از او [[خشنود]] شده و مورد [[رضایت]] [[حضرت حق]] واقع گردیده است<ref>الخصائص الفاطمیه، عبدالعظیم بن باقر کجوری، ج۱، ص۲۳۳.</ref>. | ||
خط ۲۸۳: | خط ۲۶۶: | ||
از [[عایشه]] پرسیدند: چه کسی نزد رسول خدا محبوبتر از همه بود؟ عایشه گفت: فاطمه {{س}}. گفتم: من درباره مردان سؤال کردم. گفت: شوهرش. به [[خداوند]] [[سوگند]] هیچ چیز مانع نمیشد از اینکه او در روزها [[روزهدار]] و در شبها متهجد باشد و چیزی را بگوید که [[خداوند]] آن را [[دوست]] میدارد و به آن [[راضی]] میشود. | از [[عایشه]] پرسیدند: چه کسی نزد رسول خدا محبوبتر از همه بود؟ عایشه گفت: فاطمه {{س}}. گفتم: من درباره مردان سؤال کردم. گفت: شوهرش. به [[خداوند]] [[سوگند]] هیچ چیز مانع نمیشد از اینکه او در روزها [[روزهدار]] و در شبها متهجد باشد و چیزی را بگوید که [[خداوند]] آن را [[دوست]] میدارد و به آن [[راضی]] میشود. | ||
[[عبدالرحمن بن المثنی الهاشمی]] میگوید: {{متن حدیث|قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ {{ع}} جُعِلْتُ فِدَاكَ مِنْ أَيْنَ جَاءَ لِوُلْدِ الْحُسَيْنِ الْفَضْلُ عَلَى وُلْدِ الْحَسَنِ وَ هُمَا يَجْرِيَانِ فِي شَرَعٍ وَاحِدٍ فَقَالَ لَا أَرَاكُمْ تَأْخُذُونَ بِهِ إِنَّ جَبْرَئِيلَ {{ع}} نَزَلَ عَلَى مُحَمَّدٍ {{صل}} وَ مَا وُلِدَ الْحُسَيْنُ {{ع}} بَعْدُ فَقَالَ لَهُ يُولَدُ لَكَ غُلَامٌ تَقْتُلُهُ أُمَّتُكَ مِنْ بَعْدِكَ فَقَالَ يَا جَبْرَئِيلُ لَا حَاجَه لِي فِيهِ فَخَاطَبَهُ ثَلَاثاً ثُمَّ دَعَا عَلِيّاً {{ع}} فَقَالَ لَهُ إِنَّ جَبْرَئِيلَ يُخْبِرُنِي عَنِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَنَّهُ يُولَدُ لَكَ غُلَامٌ تَقْتُلُهُ أُمَّتُكَ مِنْ بَعْدِكَ فَقَالَ لَا حَاجَه لِي فِيهِ يَا رَسُولَ اللَّهِ فَخَاطَبَ عَلِيّاً {{ع}} ثَلَاثاً ثُمَّ قَالَ إِنَّهُ يَكُونُ فِيهِ وَ فِي وُلْدِهِ الْإِمَامَه وَ الْوِرَاثَه وَ الْخِزَانَه فَأَرْسَلَ إِلَى فَاطِمَه {{س}} أَنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكِ بِغُلَامٍ تَقْتُلُهُ أُمَّتِي مِنْ بَعْدِي فَقَالَتْ فَاطِمَه لَيْسَ لِي فِيهِ حَاجَه يَا أَبَتِ فَخَاطَبَهَا ثَلَاثاً ثُمَّ أَرْسَلَ إِلَيْهَا لَا بُدَّ أَنْ يَكُونَ فِيهِ الْإِمَامَه وَ الْوِرَاثَه وَ الْخِزَانَه فَقَالَتْ لَهُ رَضِيتُ عَنِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَعَلِقَتْ وَ حَمَلَتْ بِالْحُسَيْنِ {{ع}} فَحَمَلَتْ سِتَّه أَشْهُرٍ ثُمَّ وَضَعَتْهُ وَ لَمْ يَعِشْ مَوْلُودٌ قَطُّ لِسِتَّه أَشْهُرٍ غَيْرُ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ وَ عِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ {{ع}} فَكَفَلَتْهُ أُمُّ سَلَمَه وَ كَانَ رَسُولُ اللَّهِ {{صل}} يَأْتِيهِ فِي كُلِّ يَوْمٍ فَيَضَعُ لِسَانَهُ فِي فَمِ الْحُسَيْنِ فَيَمَصُّهُ حَتَّى يَرْوَى فَأَنْبَتَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَحْمَهُ مِنْ لَحْمِ رَسُولِ اللَّهِ {{صل}} وَ لَمْ يَرْضَعْ مِنْ فَاطِمَه {{س}} وَ لَا مِنْ غَيْرِهَا لَبَناً قَطُّ...}} | [[عبدالرحمن بن المثنی الهاشمی]] میگوید: به [[امام صادق]] {{ع}} عرض کردم: فدایتان شوم چرا [[فرزندان امام حسین]] {{ع}} بر [[فرزندان امام حسن]] {{ع}} [[برتری]] یافتند؟ (فرزندان امام حسین {{ع}}، [[امام]] شدند ولی فرزندان امام حسن {{ع}} چنین نشدند) در حالی که هر دو از یک پدر و مادر هستند؟ [[حضرت صادق]] {{ع}} فرمود: [[جبرئیل]] بر [[پیامبر]] نازل شد و گفت: خداوند [[فرزندی]] به شما خواهد داد که امتت پس از شما او را خواهند کشت. [[پیامبر اکرم]] به جبرئیل فرمودند: به چنین [[فرزندی]] نیاز ندارم و سه مرتبه این [[کلام]] را تکرار فرمودند. سپس [[امیرالمؤمنین]] را در جریان این سخن قرار دادند که [[جبرئیل]] از طرف [[خداوند]] به ایشان خبر داده است که پسری برای تو به [[دنیا]] میآید، امتم بعد از من او را میکشند. [[حضرت امیر]] عرضه داشتند: ای [[رسول الله]]! چنین فرزندی را نمیخواهم. سه مرتبه این کلام را به [[حضرت رسول]] فرمود<ref>{{متن حدیث|قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ {{ع}} جُعِلْتُ فِدَاكَ مِنْ أَيْنَ جَاءَ لِوُلْدِ الْحُسَيْنِ الْفَضْلُ عَلَى وُلْدِ الْحَسَنِ وَ هُمَا يَجْرِيَانِ فِي شَرَعٍ وَاحِدٍ فَقَالَ لَا أَرَاكُمْ تَأْخُذُونَ بِهِ إِنَّ جَبْرَئِيلَ {{ع}} نَزَلَ عَلَى مُحَمَّدٍ {{صل}} وَ مَا وُلِدَ الْحُسَيْنُ {{ع}} بَعْدُ فَقَالَ لَهُ يُولَدُ لَكَ غُلَامٌ تَقْتُلُهُ أُمَّتُكَ مِنْ بَعْدِكَ فَقَالَ يَا جَبْرَئِيلُ لَا حَاجَه لِي فِيهِ فَخَاطَبَهُ ثَلَاثاً ثُمَّ دَعَا عَلِيّاً {{ع}} فَقَالَ لَهُ إِنَّ جَبْرَئِيلَ يُخْبِرُنِي عَنِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَنَّهُ يُولَدُ لَكَ غُلَامٌ تَقْتُلُهُ أُمَّتُكَ مِنْ بَعْدِكَ فَقَالَ لَا حَاجَه لِي فِيهِ يَا رَسُولَ اللَّهِ فَخَاطَبَ عَلِيّاً {{ع}} ثَلَاثاً ثُمَّ قَالَ إِنَّهُ يَكُونُ فِيهِ وَ فِي وُلْدِهِ الْإِمَامَه وَ الْوِرَاثَه وَ الْخِزَانَه فَأَرْسَلَ إِلَى فَاطِمَه {{س}} أَنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكِ بِغُلَامٍ تَقْتُلُهُ أُمَّتِي مِنْ بَعْدِي فَقَالَتْ فَاطِمَه لَيْسَ لِي فِيهِ حَاجَه يَا أَبَتِ فَخَاطَبَهَا ثَلَاثاً ثُمَّ أَرْسَلَ إِلَيْهَا لَا بُدَّ أَنْ يَكُونَ فِيهِ الْإِمَامَه وَ الْوِرَاثَه وَ الْخِزَانَه فَقَالَتْ لَهُ رَضِيتُ عَنِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَعَلِقَتْ وَ حَمَلَتْ بِالْحُسَيْنِ {{ع}} فَحَمَلَتْ سِتَّه أَشْهُرٍ ثُمَّ وَضَعَتْهُ وَ لَمْ يَعِشْ مَوْلُودٌ قَطُّ لِسِتَّه أَشْهُرٍ غَيْرُ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ وَ عِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ {{ع}} فَكَفَلَتْهُ أُمُّ سَلَمَه وَ كَانَ رَسُولُ اللَّهِ {{صل}} يَأْتِيهِ فِي كُلِّ يَوْمٍ فَيَضَعُ لِسَانَهُ فِي فَمِ الْحُسَيْنِ فَيَمَصُّهُ حَتَّى يَرْوَى فَأَنْبَتَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَحْمَهُ مِنْ لَحْمِ رَسُولِ اللَّهِ {{صل}} وَ لَمْ يَرْضَعْ مِنْ فَاطِمَه {{س}} وَ لَا مِنْ غَيْرِهَا لَبَناً قَطُّ...}}، بحارالانوار، محمدباقر مجلسی، ج۲۵، ص۲۵۴؛ دانستنیهای فاطمی، علی غزالی اصفهانی، ص۸۲.</ref>. | ||
سپس [[حضرت محمد]] {{صل}} افزود: [[امامت]] و [[وراثت]] باید از طریق [[فرزندان]] همین پسر [[شهید]] منتقل گردد. پس به دنبال [[فاطمه]] {{س}} فرستاده و به او [[پیام]] داد: خداوند [[بشارت]] پسری را میدهد که امتم پس از من او را میکشند. فاطمه {{س}} عرضه داشت: [[پدر]] [[جان]]! به چنین فرزندی احتیاجی ندارم، سه مرتبه این سخن را تکرار کرد. پس از آن [[پیامبر]] به فاطمه {{س}} خبر دادند که امامت و وراثت باید از طریق همین فرزند منتقل گردد. [[فاطمه زهرا]] {{س}} به پدر گفتند: [[راضی]] به رضای خداوند هستم (اگر او چنین میخواهد من حرفی ندارم) پس فاطمه زهرا {{س}} به [[امام حسین]] {{ع}} باردار شدند و بعد از شش ماه [[سیدالشهداء]] {{ع}} به دنیا آمدند؛ هیچ نوزاد [[شش ماهه]] زنده نمانده است، مگر امام حسین {{ع}} و [[حضرت عیسی]] {{ع}}. [[سرپرستی امام]] حسین {{ع}} را به [[ام سلمه]] سپردند. پیامبر هر [[روز]] میآمدند و زبان مبارکشان را در دهان امام حسین {{ع}} قرار میدادند. او زبان رسول الله را میمکیدند و تمام وجود امام حسین {{ع}} این گونه [[رشد]] کرد<ref>[[سید حسین اسحاقی|اسحاقی، سید حسین]]، [[فرهنگنامه فاطمی ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه فاطمی]]، ج۱، ص۲۳۹.</ref>. | سپس [[حضرت محمد]] {{صل}} افزود: [[امامت]] و [[وراثت]] باید از طریق [[فرزندان]] همین پسر [[شهید]] منتقل گردد. پس به دنبال [[فاطمه]] {{س}} فرستاده و به او [[پیام]] داد: خداوند [[بشارت]] پسری را میدهد که امتم پس از من او را میکشند. فاطمه {{س}} عرضه داشت: [[پدر]] [[جان]]! به چنین فرزندی احتیاجی ندارم، سه مرتبه این سخن را تکرار کرد. پس از آن [[پیامبر]] به فاطمه {{س}} خبر دادند که امامت و وراثت باید از طریق همین فرزند منتقل گردد. [[فاطمه زهرا]] {{س}} به پدر گفتند: [[راضی]] به رضای خداوند هستم (اگر او چنین میخواهد من حرفی ندارم) پس فاطمه زهرا {{س}} به [[امام حسین]] {{ع}} باردار شدند و بعد از شش ماه [[سیدالشهداء]] {{ع}} به دنیا آمدند؛ هیچ نوزاد [[شش ماهه]] زنده نمانده است، مگر امام حسین {{ع}} و [[حضرت عیسی]] {{ع}}. [[سرپرستی امام]] حسین {{ع}} را به [[ام سلمه]] سپردند. پیامبر هر [[روز]] میآمدند و زبان مبارکشان را در دهان امام حسین {{ع}} قرار میدادند. او زبان رسول الله را میمکیدند و تمام وجود امام حسین {{ع}} این گونه [[رشد]] کرد<ref>[[سید حسین اسحاقی|اسحاقی، سید حسین]]، [[فرهنگنامه فاطمی ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه فاطمی]]، ج۱، ص۲۳۹.</ref>. | ||
خط ۳۱۷: | خط ۳۰۰: | ||
[[فاطمه زهرا]] {{س}} نیز یکی از بارزترین مصادیق [[آیه]] فوق است؛ کسی که نمونه [[سبقت]] در [[کار خیر]] و [[امیدواری به خدا]] و [[خشوع]] در برابر او بود و با آیه {{متن قرآن|وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْكِينًا وَيَتِيمًا وَأَسِيرًا}}<ref>«و خوراک را با دوست داشتنش به بینوا و یتیم و اسیر میدهند» سوره انسان، آیه ۸.</ref> مورد [[تجلیل]] خداوند قرار گرفت<ref>[[سید حسین اسحاقی|اسحاقی، سید حسین]]، [[فرهنگنامه فاطمی ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه فاطمی]]، ج۱، ص۲۵۵.</ref>. | [[فاطمه زهرا]] {{س}} نیز یکی از بارزترین مصادیق [[آیه]] فوق است؛ کسی که نمونه [[سبقت]] در [[کار خیر]] و [[امیدواری به خدا]] و [[خشوع]] در برابر او بود و با آیه {{متن قرآن|وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْكِينًا وَيَتِيمًا وَأَسِيرًا}}<ref>«و خوراک را با دوست داشتنش به بینوا و یتیم و اسیر میدهند» سوره انسان، آیه ۸.</ref> مورد [[تجلیل]] خداوند قرار گرفت<ref>[[سید حسین اسحاقی|اسحاقی، سید حسین]]، [[فرهنگنامه فاطمی ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه فاطمی]]، ج۱، ص۲۵۵.</ref>. | ||
=== | === کنیه [[ام ابیها]] === | ||
[[پیامبر گرامی]] {{صل}} به | [[پیامبر گرامی]] {{صل}} به پاس ارج و مقام زهرا {{س}} او را «أم أبیها» یعنی «مادرِ پدر» کنیه داد؛ زیرا هیچ کس چون زهرا {{س}} از [[محبت]] ایشان بهره نداشت و از چنان جایگاه برجستهای برخوردار نبود. پیامبر گرامی {{صل}} به سان [[فرزندی]] با مادر خود، با زهرا {{س}} [[رفتار]] میکرد. فاطمه {{س}} نیز همانند [[مادری]] با فرزند خویش با پدر بزرگوارش همگرایی داشت. همواره پدر را در آغوش میگرفت و زخمهای [[بدن]] مبارکش را مرهم مینهاد و از درد و [[رنج]] او میکاست<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[درسنامه زندگانی و سیره حضرت زهرا (کتاب)|درسنامه زندگانی و سیره حضرت زهرا]]، ص۵۰.</ref>. | ||
=== کنیه امالائمه === | === کنیه امالائمه === | ||
وی از کنیه امالائمه نیز برخوردار بود؛ زیرا [[رسول خدا]] {{صل}} خبر داده بود که [[پیشوایان معصوم]] {{عم}} از [[فرزندان]] [[زهرا]] هستند و [[حضرت مهدی]] {{ع}} از [[نسل]] آن بزرگ بانو پدید خواهد آمد<ref>ابراهیم قندوزی، ینابیع الدموده، ج۲، ص۸۳؛ لطف الله صافی گلپایگانی، منتخب الأثر، ص۱۹۲؛ علی بن حسام الدین متقی هندی، کنز العمال، ج۱۲، ص۱۰۵. </ref>و با آنان [[حجةالوداع]] انجام داد و [[احکام]] و [[مناسک حج]] را به آنان آموخت. در بازگشت، کاروان [[حاجیان]] در [[غدیرخم]] توقف کرد و [[پیامبر گرامی]] {{صل}} بر فراز منبری از [[جهاز شتران]] قرار گرفت و پس از بیان مقدماتی با صدای بلند [[اعلان]] کرد: «آن کس که من مولا و | وی از کنیه امالائمه نیز برخوردار بود؛ زیرا [[رسول خدا]] {{صل}} خبر داده بود که [[پیشوایان معصوم]] {{عم}} از [[فرزندان]] [[زهرا]] هستند و [[حضرت مهدی]] {{ع}} از [[نسل]] آن بزرگ بانو پدید خواهد آمد<ref>ابراهیم قندوزی، ینابیع الدموده، ج۲، ص۸۳؛ لطف الله صافی گلپایگانی، منتخب الأثر، ص۱۹۲؛ علی بن حسام الدین متقی هندی، کنز العمال، ج۱۲، ص۱۰۵. </ref> و با آنان [[حجةالوداع]] انجام داد و [[احکام]] و [[مناسک حج]] را به آنان آموخت. در بازگشت، کاروان [[حاجیان]] در [[غدیرخم]] توقف کرد و [[پیامبر گرامی]] {{صل}} بر فراز منبری از [[جهاز شتران]] قرار گرفت و پس از بیان مقدماتی با صدای بلند [[اعلان]] کرد: «آن کس که من مولا و صاحب اختیار او بودم، اینک علی، مولا و صاحب اختیار او است. خدایا! دوستدارانش را [[دوست]] بدار و دشمنانش را [[دشمن]] شمار». بدین ترتیب، على {{ع}} را به [[جانشینی]] پس از خود [[منصوب]] کرد و سپس به [[مسلمانان]] [[فرمان]] داد تا با علی {{ع}} [[بیعت]] کنند و به عنوان [[امیرمؤمنان]] به او ادای [[احترام]] نمایند. مسلمانان چنین کردند و پس از انجام این بیعت، راهی [[شهر]] و دیار خود شدند و [[رسول خدا]] {{صل}} به [[مدینه]] بازگشت<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[درسنامه زندگانی و سیره حضرت زهرا (کتاب)|درسنامه زندگانی و سیره حضرت زهرا]]، ص۵۰.</ref>. | ||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == |