نظام سیاسی: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۹٬۰۷۷ بایت اضافه‌شده ،  ‏۵ دسامبر ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۳۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{ویرایش غیرنهایی}}
{{مدخل مرتبط
{{سیره معصوم}}
| موضوع مرتبط = نظام
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| عنوان مدخل  =  
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">مدخل‌های وابسته به این بحث:</div>
| مداخل مرتبط = [[نظام سیاسی در فقه سیاسی]] - [[نظام سیاسی در معارف و سیره نبوی]] - [[نظام سیاسی در معارف و سیره علوی]] - [[نظام سیاسی در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]]
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| پرسش مرتبط  =  
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[نظام سیاسی در قرآن]] | [[نظام سیاسی در حدیث]] | [[نظام سیاسی در نهج البلاغه]] | [[نظام سیاسی در اخلاق اسلامی]] | [[نظام سیاسی در معارف دعا و زیارات]] | [[نظام سیاسی در فقه سیاسی]] | [[نظام سیاسی در سیره پیامبر خاتم]]</div>
}}
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[نظام سیاسی (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">


'''نظام سیاسی''' الگوی معینی است از [[نظم]] که شکل [[روابط سیاسی]] [[جامعه]] را معین می‌کند و به این [[روابط]]، سازمان می‌بخشد. به‌عبارتی دیگر نظام سیاسی کیفیت تنظیم، [[سازمان‌دهی]] و [[اداری]] امور ارتباطی، [[فرهنگی]] و [[اقتصادی]] هر [[اجتماع]] [[انسانی]] است برای دستیابی به [[رشد]] مطلوب. [[نظام‌های سیاسی]] می‌توانند دینی و یا غیر دینی باشند.
'''نظام سیاسی'''، "کیفیت تنظیم، سازمان‌دهی و [[اداری]] امور ارتباطی، [[فرهنگی]] و [[اقتصادی]] هر [[اجتماع]] [[انسانی]] است برای دستیابی به [[رشد]] مطلوب". نظام سیاسی دارای ابعادی همچون: [[تبیین]] جایگاه و [[وظایف]] متقابل قدرت سیاسی [[حاکم]] بر [[جامعه]] و محکومان؛ تنظیم و [[تبیین]] روابط میان بخش‌های قدرت سیاسی [[حاکم]] با یکدیگر و ... است. در یک دسته‌بندی کلّی، نظام‌های سیاسی به دو نوع تقسیم می‌شوند: نظام‌های سیاسی [[دینی]] که منشأ دینی دارند و حکومت، مدعی انتساب به [[دین]]، ترویج آن و اجرای شریعت است و نظام‌های سیاسی غیر دینی که هیچ‌گونه ارتباط و وابستگی به دین ندارند.


==معناشناسی==
== معناشناسی ==
واژۀ نظام سیاسی، معادل واژۀ رژیم یا [[سیستم سیاسی]] است و مقصود از آن "الگوی معینی است از [[نظم]] که شکل [[روابط سیاسی]] [[جامعه]] را معین می‌کند و به این [[روابط]]، سازمان می‌بخشد". در تعریفی دیگر گفته شده نظام سیاسی "کیفیت تنظیم، [[سازمان‌دهی]] و [[اداری]] امور ارتباطی، [[فرهنگی]] و [[اقتصادی]] هر [[اجتماع]] [[انسانی]] است برای دستیابی به [[رشد]] مطلوب".
واژۀ نظام سیاسی، معادل واژۀ رژیم یا [[سیستم سیاسی]] است و مقصود از آن "الگوی معینی است از [[نظم]] که شکل [[روابط سیاسی]] [[جامعه]] را معین می‌کند و به این [[روابط]]، سازمان می‌بخشد". در تعریفی دیگر گفته شده نظام سیاسی "کیفیت تنظیم، [[سازمان‌دهی]] و [[اداری]] امور ارتباطی، [[فرهنگی]] و [[اقتصادی]] هر [[اجتماع]] [[انسانی]] است برای دستیابی به [[رشد]] مطلوب".


خط ۲۰: خط ۱۷:
همان‌طور که می‌توان در تعاریف فوق ملاحظه کرد، گاهی مواقع نظام سیاسی به معنای [[کشور]]، زمانی به مفهوم [[دولت]] و حتی به معنای [[حکومت]]؛ یعنی [[دستگاه اجرایی]] که انحصاراً [[حق]] و [[توانایی]] استفاده از [[قدرت]] و [[اجبار]] را در [[اختیار]] دارد و همچنین به مفهوم قدرت و توانایی دستیابی به [[هدف]]، تعریف شده است و سرانجام آن را مترادف با [[رژیم سیاسی]] نیز به کار برده‌اند<ref>[[محسن اراکی|اراکی، محسن]]، [[فقه نظام سیاسی اسلام ج۱ (کتاب)|فقه نظام سیاسی اسلام]]، ج۱، ص۷۲ـ۷۴؛ [[علی اصغر نصرتی|نصرتی، علی اصغر]]، [[نظام سیاسی اسلام (کتاب)|نظام سیاسی اسلام]]، ص ۴۰.</ref>.
همان‌طور که می‌توان در تعاریف فوق ملاحظه کرد، گاهی مواقع نظام سیاسی به معنای [[کشور]]، زمانی به مفهوم [[دولت]] و حتی به معنای [[حکومت]]؛ یعنی [[دستگاه اجرایی]] که انحصاراً [[حق]] و [[توانایی]] استفاده از [[قدرت]] و [[اجبار]] را در [[اختیار]] دارد و همچنین به مفهوم قدرت و توانایی دستیابی به [[هدف]]، تعریف شده است و سرانجام آن را مترادف با [[رژیم سیاسی]] نیز به کار برده‌اند<ref>[[محسن اراکی|اراکی، محسن]]، [[فقه نظام سیاسی اسلام ج۱ (کتاب)|فقه نظام سیاسی اسلام]]، ج۱، ص۷۲ـ۷۴؛ [[علی اصغر نصرتی|نصرتی، علی اصغر]]، [[نظام سیاسی اسلام (کتاب)|نظام سیاسی اسلام]]، ص ۴۰.</ref>.


==اصطلاحات هم‌گروه با نظام سیاسی==
== اصطلاحات هم‌گروه با نظام سیاسی ==
از آنجا که نظام سیاسی، در [[ادبیات]] [[سیاسی]] رایج با الفاظ و مفاهیم [[متشابه]] معنا می‌شود، چند اصطلاحی که معمولاً در گفته‌ها و نوشته‌ها به جای نظام سیاسی استعمال می‌شود، مورد بررسی قرار می‌گیرد تا تداخل آنها با همدیگر روشن شود.
از آنجا که نظام سیاسی، در [[ادبیات]] [[سیاسی]] رایج با الفاظ و مفاهیم [[متشابه]] معنا می‌شود، چند اصطلاحی که معمولاً در گفته‌ها و نوشته‌ها به جای نظام سیاسی استعمال می‌شود، مورد بررسی قرار می‌گیرد تا تداخل آنها با همدیگر روشن شود.
برخی از این اصطلاحات عبارت است از:  
برخی از این اصطلاحات عبارت است از:  
===دولت===
=== دولت ===
{{اصلی|دولت}}
{{اصلی|دولت}}
دولت یعنی نظام سیاسی متعین و مشخص؛ یعنی وقتی یک نظام سیاسی در قالب [[سرزمین]] و کشور وجود خارجی پیدا کند و متناسب با [[فرهنگ]] و توانایی‌ها و [[اراده]] سیاسی یک [[اجتماع]]، قوام و شکل یابد و آنگاه که جمعیتی [[انسانی]] در محدوده مرزی سیاسی، مشخص و قراردادی به تعریف مشترکی از [[رشد]] و [[سعادت]] [[دست]] یابند، دارای [[منافع]] و [[سرنوشت]] مشترک شده، [[دوستان]] و [[دشمنان]] مشترکی پیدا نمایند و برای حراست و [[حفاظت]] از منافع خود، به [[همدلی]]، [[همفکری]] و [[همکاری]] برسند، تبدیل به ید واحده و [[قدرت]] متمرکزی می‌شوند و سازمانی واحد را برای [[اداره امور]] و سامان بخشیدن به مسائل مورد [[ابتلا]]، تشکیل می‌دهند و [[حق حاکمیت]] انحصاری و مستقل بر سرنوشت خود را برای خویش محفوظ می‌دارند؛ همچنان که برای دولت‌های دیگر نیز این [[حق]] را به رسمیت می‌شناسند و در نتیجه برای خود نیز در مداخله بر سرنوشت سیاسی سایر [[دولت‌ها]]، [[محدودیت]] قایل می‌شوند<ref>[[علی اصغر نصرتی|نصرتی، علی اصغر]]، [[نظام سیاسی اسلام (کتاب)|نظام سیاسی اسلام]]، ص ۴۳.</ref>.
دولت یعنی نظام سیاسی متعین و مشخص؛ یعنی وقتی یک نظام سیاسی در قالب [[سرزمین]] و کشور وجود خارجی پیدا کند و متناسب با [[فرهنگ]] و توانایی‌ها و [[اراده]] سیاسی یک [[اجتماع]]، قوام و شکل یابد و آنگاه که جمعیتی [[انسانی]] در محدوده مرزی سیاسی، مشخص و قراردادی به تعریف مشترکی از [[رشد]] و [[سعادت]] [[دست]] یابند، دارای [[منافع]] و [[سرنوشت]] مشترک شده، [[دوستان]] و [[دشمنان]] مشترکی پیدا نمایند و برای حراست و [[حفاظت]] از منافع خود، به [[همدلی]]، [[همفکری]] و [[همکاری]] برسند، تبدیل به ید واحده و [[قدرت]] متمرکزی می‌شوند و سازمانی واحد را برای [[اداره امور]] و سامان بخشیدن به مسائل مورد [[ابتلا]]، تشکیل می‌دهند و [[حق حاکمیت]] انحصاری و مستقل بر سرنوشت خود را برای خویش محفوظ می‌دارند؛ همچنان که برای دولت‌های دیگر نیز این [[حق]] را به رسمیت می‌شناسند و در نتیجه برای خود نیز در مداخله بر سرنوشت سیاسی سایر [[دولت‌ها]]، [[محدودیت]] قایل می‌شوند<ref>[[علی اصغر نصرتی|نصرتی، علی اصغر]]، [[نظام سیاسی اسلام (کتاب)|نظام سیاسی اسلام]]، ص ۴۳.</ref>.


===حکومت===
=== حکومت ===
{{اصلی|حکومت}}
{{اصلی|حکومت}}
حکومت در سه معنا به کار می‌رود:
حکومت در سه معنا به کار می‌رود:
#قوّه اجرایی [[حاکم]] بر [[جامعه]] و دستگاهی که عهده‌دار اجرای [[قوانین]] و مقررات [[اجتماعی]] است<ref>قرارداد اجتماعی، ص ۵۱؛ دانشنامه سیاسی، ص ۱۴۱.</ref>.
# قوّه اجرایی [[حاکم]] بر [[جامعه]] و دستگاهی که عهده‌دار اجرای [[قوانین]] و مقررات [[اجتماعی]] است<ref>قرارداد اجتماعی، ص ۵۱؛ دانشنامه سیاسی، ص ۱۴۱.</ref>.
#مجموعه تشکیلات [[سیاسی]] و اداری [[کشور]] که شامل سه قوّه مقننه و مجریه و قضائیه می‌گردد<ref>فقه سیاسی، ج ۱، ص ۱۹؛ نیز نک: حقوق اساسی و نهادهای سیاسی، ج ۱، ص ۴۲۲.</ref>.
# مجموعه تشکیلات [[سیاسی]] و اداری [[کشور]] که شامل سه قوّه مقننه و مجریه و قضائیه می‌گردد<ref>فقه سیاسی، ج ۱، ص ۱۹؛ نیز نک: حقوق اساسی و نهادهای سیاسی، ج ۱، ص ۴۲۲.</ref>.
#ساختار رژیم [[سیاسی]] [[حاکم]] بر [[جامعه]] و روش [[اداره]] آن<ref>موسوعة المورد، ج ۵، ص ۱۹.</ref>. حکومت در اینجا به معنای اخیر آن است که درباره مشروعیّت، مبانی و قواعد آن سخن به میان می‌آید<ref>[[سید محسن کاظمی|کاظمی، سید محسن]]، [[حکومت (مقاله)|حکومت]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۱، ص۲۷۰ - ۳۰۱.</ref>.
# ساختار رژیم [[سیاسی]] [[حاکم]] بر [[جامعه]] و روش [[اداره]] آن<ref>موسوعة المورد، ج ۵، ص ۱۹.</ref>. حکومت در اینجا به معنای اخیر آن است که درباره مشروعیّت، مبانی و قواعد آن سخن به میان می‌آید<ref>[[سید محسن کاظمی|کاظمی، سید محسن]]، [[حکومت (مقاله)|حکومت]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۱، ص۲۷۰ - ۳۰۱.</ref>.


===کشور===
=== کشور ===
{{اصلی|کشور}}
{{اصلی|کشور}}
کشور، ظرف تحقق نظام سیاسی با ابعاد [[سرزمین]]، جمعیت و [[حاکمیت]] است؛ یعنی علاوه بر ظرف سرزمین که مرزهای جغرافیایی، مشخص‌کننده حدود حاکمیت و [[استقلال]] است؛ همچنین مرز جمعیت یا به هر تعبیر دیگر؛ چون [[ملیت]] یا [[امت]] و قومیت که [[تابعیت]] شاخص این مرز است را شامل می‌شود و این ابعاد، وجوه تمیز و تشخیص کشورها از یکدیگر است<ref>[[علی اصغر نصرتی|نصرتی، علی اصغر]]، [[نظام سیاسی اسلام (کتاب)|نظام سیاسی اسلام]]، ص ۴۷.</ref>.
کشور، ظرف تحقق نظام سیاسی با ابعاد [[سرزمین]]، جمعیت و [[حاکمیت]] است؛ یعنی علاوه بر ظرف سرزمین که مرزهای جغرافیایی، مشخص‌کننده حدود حاکمیت و [[استقلال]] است؛ همچنین مرز جمعیت یا به هر تعبیر دیگر؛ چون [[ملیت]] یا [[امت]] و قومیت که [[تابعیت]] شاخص این مرز است را شامل می‌شود و این ابعاد، وجوه تمیز و تشخیص کشورها از یکدیگر است<ref>[[علی اصغر نصرتی|نصرتی، علی اصغر]]، [[نظام سیاسی اسلام (کتاب)|نظام سیاسی اسلام]]، ص ۴۷.</ref>.


==ابعاد نظام سیاسی==
== مبانی نظام سیاسی ==
{{اصلی|مبانی نظام سیاسی}}
ماهیت [[نظام‌های سیاسی]] و چگونگی کارکردهای گوناگون آن به شدت از گفتمان [[حاکم]] در آن [[جامعه]] نسبت به سه مقوله هستی، [[انسان]] و جامعه تأثیر می‌پذیرد. بر همین اساس لازم است به گونه‌ای اجمالی به مبانی [[هستی‌شناسی]]، [[انسان‌شناسی]] و [[جامعه‌شناسی]] توجه شود.
 
=== [[هستی‌شناسی]] ===
هستی هدفدار و دارای [[مبدأ و معاد]] است و از ویژگی‌های اساسی آن ابعادی چون [[غیب و شهود]]<ref>صحیفه نور، ج۲۱، ص۲۲۲.</ref>، غایت‌مندی، برخورداری از [[خالق]] [[مدبر]]، قانون‌مندی، ابتناء بر [[عدل]]، مُسخّر انسان بودن و [[صراط]] برای انسان است. [[خداوند]] [[قادر]] [[متعال]] خالق و آفریننده [[جهان هستی]] است و در نتیجه مالک آن و دارای [[حاکمیت]] مطلقه بر آن است. عالم محسوس مرتبه نازل هستی است و عالم الوهیت، مرتبه اعلای هستی و مقصد [[اعلی]] است<ref>صحیفه نور، ج۸، ص۴۳۴.</ref>. تمام چیزهایی که در عالم واقع می‌شود از همان جلوه است و چون همه امور و همه چیزها از اوست و به او بر می‌گردد، هیچ موجودی از خودش چیزی ندارد<ref>تفسیر سوره حمد ص۱۰۴.</ref>.<ref>[[بهرام اخوان کاظمی|اخوان کاظمی، بهرام]]، [[نظام سیاست اسلامی - اخوان کاظمی (مقاله)| مقاله «نظام سیاست اسلامی»]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]، ص۵۷۵.</ref>
 
=== مبانی [[انسان‌شناسی]] ===
انسان در کلیت هستی و به عنوان بخشی اساسی از آن و در جایگاه اشرف مخلوقات جای می‌گیرد. انسان مجموعه همه عالم‌هاست. گویا [[خداوند]] دو نسخه موجود فرموده است: یک نسخه تمام عالم و یک نسخه کوچک، یعنی انسان عصاره همه موجودات عالم است. یعنی در انسان همه چیز است<ref>صحیفه نور، ج۸، ص۲۵۴.</ref>. انسان موجودی است که بالقوه [[توانایی]] و [[استعداد]] شدن و رسیدن به بالاترین مراتب کمال و درجات [[معنوی]] را داراست. [[ضرورت]] ارسال [[انبیاء]] و [[رسولان الهی]] نیز مرتبط با همین مسأله تکامل‌پذیری و تکامل‌طلبی انسان است<ref>[[بهرام اخوان کاظمی|اخوان کاظمی، بهرام]]، [[نظام سیاست اسلامی - اخوان کاظمی (مقاله)| مقاله «نظام سیاست اسلامی»]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]، ص۵۷۶.</ref>.
 
=== مبانی جامعه‌شناختی و [[سیاسی]] ===
از منظر نگرش جامعه‌شناسانه و سیاسی، اصولاً [[فلسفه]] تشکیل [[اجتماع]] و اوج [[تکامل]] آن یعنی [[جامعه سیاسی]] و [[تشکیل حکومت]] و کارکرد [[سیاست]] چیزی جز به فعلیت رساندن استعدادهای [[خدادادی]] انسان در چارچوب و هماهنگ با [[نظام خلقت]] نیست که هستی احسن و اکمل است.
 
[[راحتی]] [[زندگی دنیوی]] نوع انسان با معاونت و معاضدت یکدیگر است. زندگانی انفرادی برای هیچ کس میسور نیست و چرخ بزرگ زندگانی [[اجتماعی]]، بر [[اعتماد]] [[مردم]] به یکدیگر می‌چرخد<ref>امام خمینی، شرح چهل حدیث، ص۴۶.</ref>؛ لذا  [[تشکیل جامعه]]، پاسخ به یکی از نیازهای ضروری و [[فطری]] انسان است. اما [[جامعه]] و سیاستِ خوب آن است که در آن، شرایط اجتماعی مساعدی برای [[تربیت افراد مؤمن]] و با [[فضیلت]] فراهم شود<ref>امام خمینی، ولایت فقیه، ص۴۰.</ref> و علاوه بر [[امور مادی]] به [[معنویت]] و [[حفظ]] و گسترش آن در جامعه توجه شود<ref>صحیفه نور، ج۴، ص۲۰.</ref>.ref>.<ref>[[بهرام اخوان کاظمی|اخوان کاظمی، بهرام]]، [[نظام سیاست اسلامی - اخوان کاظمی (مقاله)| مقاله «نظام سیاست اسلامی»]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]، ص۵۷۷.</ref>
 
== ابعاد نظام سیاسی ==
بنابراین تعریف، الگوی نظام سیاسی، طرحی است جامع، که متضمن مسائل زیر است:
بنابراین تعریف، الگوی نظام سیاسی، طرحی است جامع، که متضمن مسائل زیر است:
#[[تبیین]] [[جایگاه]] و [[وظایف]] متقابل [[قدرت سیاسی]] [[حاکم]] بر [[جامعه]] و محکومان؛
# [[تبیین]] [[جایگاه]] و [[وظایف]] متقابل [[قدرت سیاسی]] [[حاکم]] بر [[جامعه]] و محکومان؛
#تنظیم و [[تبیین]] [[روابط]] میان بخش‌های [[قدرت سیاسی]] [[حاکم]] با یکدیگر؛
# تنظیم و [[تبیین]] [[روابط]] میان بخش‌های [[قدرت سیاسی]] [[حاکم]] با یکدیگر؛
#تنظیم [[روابط]] میان بخش‌های [[قدرت سیاسی]] از یک سو و [[مردم]] و نهادهای [[اجتماعی]] از سوی دیگر؛
# تنظیم [[روابط]] میان بخش‌های [[قدرت سیاسی]] از یک سو و [[مردم]] و نهادهای [[اجتماعی]] از سوی دیگر؛
#تنظیم [[روابط]] [[مردم]] و [[نهادهای جامعه]] با یکدیگر در چارچوب [[قدرت سیاسی]] و به عبارتی دیگر، تنظیم رفتارهای متقابل [[سیاسی]] [[مردم]] و [[نهادهای جامعه]] با یکدیگر؛
# تنظیم [[روابط]] [[مردم]] و [[نهادهای جامعه]] با یکدیگر در چارچوب [[قدرت سیاسی]] و به عبارتی دیگر، تنظیم رفتارهای متقابل [[سیاسی]] [[مردم]] و [[نهادهای جامعه]] با یکدیگر؛
#تنظیم [[روابط سیاسی]] جامعۀ محکوم [[قدرت سیاسی]] [[واحد]] با برون آن.
# تنظیم [[روابط سیاسی]] جامعۀ محکوم [[قدرت سیاسی]] [[واحد]] با برون آن.


براین اساس، [[نظام سیاسی اسلام]]، به معنای طرحی است که [[اسلام]] جهت تنظیم [[روابط]] عادلانۀ [[سیاسی]] [[جامعه]] در تمام ابعاد پنج‌گانۀ فوق الاشاره ارائه می‌کند<ref>[[محسن اراکی|اراکی، محسن]]، [[فقه نظام سیاسی اسلام ج۱ (کتاب)|فقه نظام سیاسی اسلام]]، ج۱، ص۷۲ـ۷۴.</ref>.
براین اساس، [[نظام سیاسی اسلام]]، به معنای طرحی است که [[اسلام]] جهت تنظیم [[روابط]] عادلانۀ [[سیاسی]] [[جامعه]] در تمام ابعاد پنج‌گانۀ فوق الاشاره ارائه می‌کند<ref>[[محسن اراکی|اراکی، محسن]]، [[فقه نظام سیاسی اسلام ج۱ (کتاب)|فقه نظام سیاسی اسلام]]، ج۱، ص۷۲ـ۷۴.</ref>.


==ویژگی‌های نظام سیاسی==
== اصول راهبردی نظام سیاسی ==
#نظام سیاسی، جنبه نرم‌افزاری و برنامه‌ای دارد و بیشتر به [[تئوری]] نزدیک است؛ البته یک تئوری جامع که به سازمان‌دهی امور مختلف [[جامعه]] توجه دارد؛ بنابراین کلی و غیر متعین است.
=== [[وحدت اسلامی]] ===
[[اسلام]] [[آیین]] [[فطرت]] است؛ از این رو [[طبیعت]] تکامل‌پذیر [[انسانی]] ایجاب می‌کند روزی تمام [[بشریت]] به این آیین رو آورند. در واقع یکی از آرمان‌های نهایی اسلام رسیدن به [[امت واحد]] بشری و نیز از میان رفتن مرزهای جغرافیایی و قید و بندهای مرزی و به وجود آمدن [[کشور]] واحد جهانی، تحت [[حاکمیت قانون]] واحد الهی است<ref>[[بهرام اخوان کاظمی|اخوان کاظمی، بهرام]]، [[نظام سیاست اسلامی - اخوان کاظمی (مقاله)| مقاله «نظام سیاست اسلامی»]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]، ص۵۹۶.</ref>.
 
=== [[مسئولیت همگانی]] و مشارکت سیاسی ===
ماهیت مشارکت سیاسی [[مردم]] از جنس مسئولیت همگانی است و مردم و به‌ویژه پابرهنگان و طبقات [[محروم]] و متوسط که بار [[انقلاب]] بر دوش آنها بوده است دارای نقش محوری و فعال هستند و قوام [[دولت]] متکی به آنهاست<ref>صحیفه امام، ج۱۹، ص۳۴.</ref> . دولت به‌جای دخالت مستقیم در همه امور و تصدی‌گری همیشگی، نقش [[نظارت]] را بر عهده گرفته و مانع حضور مردم در عرصه‌های مختلف نگردد؛ زیرا بدون [[پشتیبانی]] مردم نمی‌شود کار کرد<ref>صحیفه امام، ج۱۴، ص۲۳۹.</ref>. [[آگاهی]] مردم و مشارکت و نظارت و همگامی آنها با [[حکومت]] منتخب خودشان، خود بزرگترین ضمانت [[حفظ]] [[امنیت]] در [[جامعه]] است<ref>امام خمینی، کلمات قصار (پندها و حکمت‌ها)، ص۱۲۱.</ref>.<ref>[[بهرام اخوان کاظمی|اخوان کاظمی، بهرام]]، [[نظام سیاست اسلامی - اخوان کاظمی (مقاله)| مقاله «نظام سیاست اسلامی»]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]، ص۵۹۹.</ref>
 
=== [[کرامت]] [[شهروندی]] ===
[[حقوق بشر]] در [[اسلام]] محترم است و هیچ‌کس حتی به اسم [[حفظ]] [[آزادی]] و [[استقلال]]، [[حق]] سلب آن را از مردم ندارد<ref>صحیفه امام، ج۱۴، ص۶۹.</ref> و هیچ [[سازمان]] و [[حکومتی]] به اندازه اسلام، حقوق بشر را لحاظ نکرده است و در اینگونه حقوق، شخص اول [[حکومت اسلامی]] با آخرین فرد مساوی است<ref>صحیفه امام، ج۵، ص۷۰.</ref>. اسلام با نگرش قدسی و تعالی‌جویانه به همه [[آحاد]] بشری، [[ملل]] و [[ادیان]] نگریسته و رعایت حقوق همه آنها را [[وظیفه]] خود به شمار می‌آورد و در این بین فرقی بین اقشار [[ملت‌ها]] نیست؛ زیرا اسلام تمام افراد عالم را «[[بشر]]» می‌داند و حق و کرامت بشری برای آنها قائل است و به دنبال [[نجات]] آنها و تقریب ایشان به [[عوالم قدسی]] و [[روحانی]] است<ref>صحیفه امام، ج۶، ص۴۶۸.</ref>. حکومت اسلامی موظف است تا از حقوق و [[امنیت]] مذاهب [[دفاع]] کند و آنان نیز مثل سایر مردم [[مسلمان]] [[ایران]]، [[ایرانی]] و محترم هستند<ref>صحیفه امام، ج۳، ص۱۰۳.</ref>.<ref>[[بهرام اخوان کاظمی|اخوان کاظمی، بهرام]]، [[نظام سیاست اسلامی - اخوان کاظمی (مقاله)| مقاله «نظام سیاست اسلامی»]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]، ص۶۰۰.</ref>
 
== ویژگی‌های نظام سیاسی ==
# نظام سیاسی، جنبه نرم‌افزاری و برنامه‌ای دارد و بیشتر به [[تئوری]] نزدیک است؛ البته یک تئوری جامع که به سازمان‌دهی امور مختلف [[جامعه]] توجه دارد؛ بنابراین کلی و غیر متعین است.
# [[مقید]] به [[زمان]] و مکان نیست؛ یعنی مخصوص زمان خاصی نیست و ممکن است در زمان‌های مختلف تحقق پیدا کند؛ همچنان که قابلیت پیاده شدن در مناطق مختلف و اجتماعات گوناگون را نیز دارد.  
# [[مقید]] به [[زمان]] و مکان نیست؛ یعنی مخصوص زمان خاصی نیست و ممکن است در زمان‌های مختلف تحقق پیدا کند؛ همچنان که قابلیت پیاده شدن در مناطق مختلف و اجتماعات گوناگون را نیز دارد.  
#توجه به امر مهم "رشد"، به عنوان [[هدف]] تغییرات [[اجتماعی]] در تعریف مذکور، ویژگی دیگر آن است؛ البته باید توجه داشت که رشد، کمال و [[سعادت]] در دیدگاه [[اعتقادی]] و مکتبی هر نظام سیاسی خاص چگونه تعریف می‌شود، گاه رشد و تعالی به [[ارزش‌های الهی]] و [[خصال]] والای انسانی، و گاه در نگاهی دیگر، تنها به تلذذ و بهره‌وری فزون‌تر از [[دنیا]] و امکانات مادی، تعریف می‌شود<ref>[[علی اصغر نصرتی|نصرتی، علی اصغر]]، [[نظام سیاسی اسلام (کتاب)|نظام سیاسی اسلام]]، ص ۴۰.</ref>.
# توجه به امر مهم "رشد"، به عنوان [[هدف]] تغییرات [[اجتماعی]] در تعریف مذکور، ویژگی دیگر آن است؛ البته باید توجه داشت که رشد، کمال و [[سعادت]] در دیدگاه [[اعتقادی]] و مکتبی هر نظام سیاسی خاص چگونه تعریف می‌شود، گاه رشد و تعالی به [[ارزش‌های الهی]] و [[خصال]] والای انسانی، و گاه در نگاهی دیگر، تنها به تلذذ و بهره‌وری فزون‌تر از [[دنیا]] و امکانات مادی، تعریف می‌شود<ref>[[علی اصغر نصرتی|نصرتی، علی اصغر]]، [[نظام سیاسی اسلام (کتاب)|نظام سیاسی اسلام]]، ص ۴۰.</ref>.


==انواع [[نظام‌های سیاسی]]==
== انواع [[نظام‌های سیاسی]] ==
در یک دسته‌بندی کلّی، نظام‌های سیاسی به دو نوع تقسیم می‌شوند: نظام‌های سیاسی [[دینی]] که منشأ دینی دارند و حکومت، مدعی انتساب به [[دین]]، [[ترویج]] آن و [[اجرای شریعت]] است و نظام‌های سیاسی غیر دینی که هیچ‌گونه [[ارتباط]] و [[وابستگی]] به دین ندارند<ref>[[علی اصغر نصرتی|نصرتی، علی اصغر]]، [[نظام سیاسی اسلام (کتاب)|نظام سیاسی اسلام]]، ص 53.</ref>.
در یک دسته‌بندی کلّی، نظام‌های سیاسی به دو نوع تقسیم می‌شوند: نظام‌های سیاسی [[دینی]] که منشأ دینی دارند و حکومت، مدعی انتساب به [[دین]]، [[ترویج]] آن و [[اجرای شریعت]] است و نظام‌های سیاسی غیر دینی که هیچ‌گونه [[ارتباط]] و [[وابستگی]] به دین ندارند<ref>[[علی اصغر نصرتی|نصرتی، علی اصغر]]، [[نظام سیاسی اسلام (کتاب)|نظام سیاسی اسلام]]، ص ۵۳.</ref>.


===نظام‌های سیاسی غیر دینی===
=== نظام‌های سیاسی غیر دینی ===
{{اصلی|نظام‌های سیاسی غیر دینی}}
{{اصلی|نظام‌های سیاسی غیر دینی|نظام سیاسی سکولار}}
نظام‌های سیاسی که به هیچ شکلی خود را [[متعهد]] به [[پاسداری]] و [[ترویج دین]] نمی‌دانند و ریشه دینی ندارند، شکل‌های متفاوتی دارند که در [[حقیقت]] می‌توان به تعداد این نوع [[جوامع]] سیاسی و حکومت‌ها، نظام سیاسی غیردینی ذکر کرد؛ زیرا هر کدام دارای ویژگی‌هایی است که آنرا از دیگر [[نظام‌ها]] متمایز می‌سازد. این نوع از نظام‌ها چند قسم هستند:  
نظام‌های سیاسی که به هیچ شکلی خود را [[متعهد]] به [[پاسداری]] و [[ترویج دین]] نمی‌دانند و ریشه دینی ندارند، شکل‌های متفاوتی دارند که در [[حقیقت]] می‌توان به تعداد این نوع [[جوامع]] سیاسی و حکومت‌ها، نظام سیاسی غیردینی ذکر کرد؛ زیرا هر کدام دارای ویژگی‌هایی است که آن را از دیگر [[نظام‌ها]] متمایز می‌سازد. این نوع از نظام‌ها چند قسم هستند:  
#نظام سیاسی با حاکمیت یک فرد که یک نفر در رأس [[نظام]] قرار می‌گیرد و با عنوان‌هایی همانند [[سلطان]]، شاه و امپراتور، [[جامعه]] [[سیاسی]] را اداره می‌کند که دارای دو قسم [[نظام استبدادی]] و [[نظام پادشاهی مشروطه]] است.
# نظام سیاسی با حاکمیت یک فرد که یک نفر در رأس [[نظام]] قرار می‌گیرد و با عنوان‌هایی همانند [[سلطان]]، شاه و امپراتور، [[جامعه]] [[سیاسی]] را اداره می‌کند که دارای دو قسم [[نظام استبدادی]] و [[نظام پادشاهی مشروطه]] است.
#نظام سیاسی با [[حاکمیت]] گروهی که [[حکومت]] توسط تنی چند یا گروه معدودی اداره می‌شود که با توجه به ویژگی‌ها و اهداف موردنظر آنان، سه نوع حکومت آریستوکراسی، الیگارشی و حکومت [[نخبگان]] را می‌توان نام برد<ref>[[علی اصغر نصرتی|نصرتی، علی اصغر]]، [[نظام سیاسی اسلام (کتاب)|نظام سیاسی اسلام]]، ص ۵۸.</ref>.
# نظام سیاسی با [[حاکمیت]] گروهی که [[حکومت]] توسط تنی چند یا گروه معدودی اداره می‌شود که با توجه به ویژگی‌ها و اهداف موردنظر آنان، سه نوع حکومت آریستوکراسی، الیگارشی و حکومت [[نخبگان]] را می‌توان نام برد<ref>[[علی اصغر نصرتی|نصرتی، علی اصغر]]، [[نظام سیاسی اسلام (کتاب)|نظام سیاسی اسلام]]، ص ۵۸.</ref>.


===نظام‌های سیاسی دینی===
=== نظام‌های سیاسی دینی ===
{{اصلی|نظام‌های سیاسی دینی}}
{{اصلی|نظام‌های سیاسی دینی}}
ملاک و معیار تشخیص دینی بودن یک نظام سیاسی، [[دین‌مداری]] دستگاه [[حکومتی]] آن است؛ یعنی باید شاکله و اجزاء [[حکومت]]، خود را [[مبعوث]] [[دین]] مروج و عامل به [[احکام]] و [[قوانین]] آن بدانند و نیز [[زمامداری]] را نوعی [[مأموریت الهی]] در [[حفظ]] و گسترش دین به شمار آورند. همین که حکومت، مدعی [[نمایندگی]]، [[اجرا]] یا [[حمایت]] از دین است و به [[دلیل]] همین ادعا، [[مردم]] به [[حاکمیت]] آن تن می‌دهند، عموم مردم، این [[نظام]] را دینی و [[نماینده]] [[حاکمیت دینی]] قلمداد می‌کنند.
ملاک و معیار تشخیص دینی بودن یک نظام سیاسی، [[دین‌مداری]] دستگاه [[حکومتی]] آن است؛ یعنی باید شاکله و اجزاء [[حکومت]]، خود را [[مبعوث]] [[دین]] مروج و عامل به [[احکام]] و [[قوانین]] آن بدانند و نیز [[زمامداری]] را نوعی [[مأموریت الهی]] در [[حفظ]] و گسترش دین به شمار آورند. همین که حکومت، مدعی [[نمایندگی]]، [[اجرا]] یا [[حمایت]] از دین است و به [[دلیل]] همین ادعا، [[مردم]] به [[حاکمیت]] آن تن می‌دهند، عموم مردم، این [[نظام]] را دینی و [[نماینده]] [[حاکمیت دینی]] قلمداد می‌کنند.


بر این اساس و باتوجه به اینکه [[رهبری]] و زمامداری، مهم‌ترین عنصر حکومت در نظام‌های دینی است، اقسام و اشکال کلی نظام‌های دینی با توجه به تفاوت ملاک‌های رهبری معین می‌شود؛ از این رو در اولین قدم، نظام‌هایی که [[رهبران]] آن حقیقتاً با مأموریت الهی [[اقدام]] به تأسیس و [[اداره نظام سیاسی]] کردند، “نظام‌های منصوب” و آن دسته از [[نظام‌ها]] که رهبران آنها، به طریقی غیر از [[نصب]]، این [[مقام]] را اشغال نموده‌اند، “نظام‌های غیر منصوب” نام‌گذاری شده‌اند.
بر این اساس و باتوجه به اینکه [[رهبری]] و زمامداری، مهم‌ترین عنصر حکومت در نظام‌های دینی است، اقسام و اشکال کلی نظام‌های دینی با توجه به تفاوت ملاک‌های رهبری معین می‌شود؛ از این رو در اولین قدم، نظام‌هایی که [[رهبران]] آن حقیقتاً با مأموریت الهی [[اقدام]] به تأسیس و [[اداره نظام سیاسی]] کردند، “نظام‌های منصوب” و آن دسته از [[نظام‌ها]] که رهبران آنها، به طریقی غیر از [[نصب]]، این [[مقام]] را اشغال نموده‌اند، “نظام‌های غیر منصوب” نام‌گذاری شده‌اند.
#نظام‌های سیاسی دینی با رهبری منصوب: این دسته از نظام‌ها، تحت سه مقوله مورد بررسی قرار می‌گیرند: [[نظام سیاسی با رهبری پیامبر]]؛ [[نظام سیاسی با رهبری امام معصوم]]؛ [[نظام سیاسی با رهبری فقیه]]
# نظام‌های سیاسی دینی با رهبری منصوب: این دسته از نظام‌ها، تحت سه مقوله مورد بررسی قرار می‌گیرند: [[نظام سیاسی با رهبری پیامبر]]؛ [[نظام سیاسی با رهبری امام معصوم]]؛ [[نظام سیاسی با رهبری فقیه]]
#نظام‌های سیاسی دینی با رهبری غیرمنصوب]]: دسته‌ای دیگر از نظام‌های سیاسی وجود دارد که فاقد ریشه دینی است و فقط مدعی انتساب به دین هستند. این [[نظام‌ها]] نیز بر دو دسته‌اند: [[نظام سیاسی با رهبری خلیفه]] و [[نظام سیاسی با رهبری پادشاه]]<ref>[[علی اصغر نصرتی|نصرتی، علی اصغر]]، [[نظام سیاسی اسلام (کتاب)|نظام سیاسی اسلام]]، ص ۷۰ ـ 84</ref>.
# نظام‌های سیاسی دینی با رهبری غیرمنصوب: دسته‌ای دیگر از نظام‌های سیاسی وجود دارد که فاقد ریشه دینی است و فقط مدعی انتساب به دین هستند. این [[نظام‌ها]] نیز بر دو دسته‌اند: [[نظام سیاسی با رهبری خلیفه]] و [[نظام سیاسی با رهبری پادشاه]]<ref>[[علی اصغر نصرتی|نصرتی، علی اصغر]]، [[نظام سیاسی اسلام (کتاب)|نظام سیاسی اسلام]]، ص ۷۰ ـ ۸۴</ref>.


==منابع==
== [[اهداف]] نظام سیاسی ==
=== تربیت الهی انسان ===
[[اسلام]] [[دین توحید]] و شکننده [[شرک]] و [[کفر]]، [[دین]] [[فطرت]] و رهایی‌بخش از قید و بندهای [[طبیعت]] و [[وسواس]] [[شیاطین جن]] و انس در [[نهان]] و ظاهر است. [[دینی]] است که عبادتش توأم با سیاست، و سیاستش [[عبادت]] است<ref>صحیفه نور، ج۱۰، ص۱۵۸.</ref>. اسلام برنامه [[زندگی]] و [[برنامه حکومت]] دارد<ref>صحیفه نور، ج۲، ص۳۱.</ref> و برای [[نجات بشر]] آمده است<ref>صحیفه نور، ج۶، ص۴۶۷.</ref> و جز آن را برای [[سعادت]] [[جامعه]] نمی‌پذیرد<ref>صحیفه نور، ج۵، ص۳۸۹.</ref>. بنابراین [[حکومت اسلامی]] نیز بنا به [[آموزه‌های اسلامی]]، همان طور که به [[معنویات]] و [[روحیات]] نظر دارد و [[تربیت]] و [[تهذیب]] دینی و [[نفسانی]] می‌کند همان‌طور هم به [[مادیات]] نگریسته و [[مردم]] را تربیت می‌کند<ref>صحیفه نور، ج۶ ص۴۶۷.</ref>.<ref>[[بهرام اخوان کاظمی|اخوان کاظمی، بهرام]]، [[نظام سیاست اسلامی - اخوان کاظمی (مقاله)| مقاله «نظام سیاست اسلامی»]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]، ص۵۷۸.</ref>
 
=== تأمین [[آسایش]] و رفاه مردم ===
[[حکومت اسلامی]] [[حکومتی]] است که زندگی رفاهی مردم را تأمین می‌نماید و همه اقشار [[ملت]] باید در [[رفاه]] باشند و هرگونه [[سعادت]] و رفاه در سایه [[اسلام راستین]] است<ref>صحیفه امام، ج۷، ص۴۰۱.</ref>.<ref>[[بهرام اخوان کاظمی|اخوان کاظمی، بهرام]]، [[نظام سیاست اسلامی - اخوان کاظمی (مقاله)| مقاله «نظام سیاست اسلامی»]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]، ص۵۸۶.</ref>
 
=== [[استقلال سیاسی]] ===
تمامی [[گرفتاری‌ها]] و [[بدبختی]] [[مسلمین]] از عدم [[استقلال]] ممالک آنها و دخالت [[اجانب]] در مقدّرات آنان است و [[رشد]] و [[استقلال]] [[کشورهای اسلامی]] با قطع ایادی [[اجانب]] از این کشورها ملازمه دارد<ref>صحیفه نور، ج۳، صص ۴۸۵ – ۴۸۶.</ref>؛ لذا [[سیر]] [[نظام]] به طرف استقلال و خودکفایی از جمله راهبردها برای [[حفاظت]] و [[پیشرفت]] است<ref>صحیفه نور، ج۱۰، ص۳۳۳.</ref>. رمز استقلال و رفع وابستگی کشور به خارج در گرو [[اسلام]] است و اسلام برای [[ملت]]، تمام آزادی‌ها و استقلال را فراهم می‌کند<ref>صحیفه نور، ج۱۵، ص۲۴۳.</ref>.<ref>[[بهرام اخوان کاظمی|اخوان کاظمی، بهرام]]، [[نظام سیاست اسلامی - اخوان کاظمی (مقاله)| مقاله «نظام سیاست اسلامی»]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]، ص۵۸۷.</ref>
 
=== توسعه سیاسی ===
[[هدف]] از توسعه ـ اعم از [[سیاسی]] و [[اقتصادی]] و غیر آن ـ برقراری [[قسط]] و [[عدالت]]، آن هم در راستای [[اهداف]] [[توحیدی]] و حقانی در سطح [[جوامع بشری]] است. بر این اساس نباید در [[نظام اسلامی]]، فرایند توسعه، زمینه [[وابستگی]] به [[اجانب]] را فراهم آورد<ref>صحیفه نور، ج۱۵، ص۱۴۶؛ ج۴، ص۲۲۷.</ref> و شرط تحقق ابعاد همه جانبه توسعه، تحقق [[اسلام راستین]] است<ref>صحیفه نور، ج۶، ص۲۱۶.</ref>.
 
مدل توسعه [[اسلامی]] با توجه صرف به [[مادیات]] و [[شهوات]] و محدود کردن توسعه به این دایره تنگ مخالف است و [[وظیفه]] [[مردم]] و [[حکومت]] [[سیر]] به سوی إلی [[الله]] و [[انسان‌سازی]] است و در پرتو انسان‌سازی صحیح و [[اصلاح]] [[معنوی]] آنها، توسعه مادی [[جوامع]] نیز اصلاح خواهد شد<ref>صحیفه نور، ج۷، ص۶۲؛ ج۸، ص۶۳.</ref>. بدین‌ترتیب توسعه یافتگی [[تابعی]] از [[ارزش‌های دینی]] و [[فرهنگ]] است و مقدمه هرگونه توسعه و اصلاحی، در [[فرهنگ دینی]] نهفته است<ref>صحیفه نور، ج۱، ص۹۷.</ref>.<ref>[[بهرام اخوان کاظمی|اخوان کاظمی، بهرام]]، [[نظام سیاست اسلامی - اخوان کاظمی (مقاله)| مقاله «نظام سیاست اسلامی»]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]، ص۵۸۹.</ref>
 
== رفتارهای [[سیاسی]] ==
=== [[حاکمان]] و دولتمردان ===
[[اسلام]] در رابطه بین [[دولت]] و [[زمامدار]] و [[ملت]] ضوابط و حدودی معین کرده است و برای هر یک بر دیگری [[حقوقی]] تعیین نموده است که در صورت رعایت آن هرگز رابطه مسلط و زیر [[سلطه]]، به وجود نمی‌آید. اساساً [[حکومت]] کردن و [[زمامداری]] در اسلام یک [[تکلیف]] و [[وظیفه الهی]] است که یک فرد در [[مقام حکومت]] و [[زمامداری]]، گذشته از وظایفی که بر همه [[مسلمین]] [[واجب]] است، یک سلسله [[تکالیف]] سنگین دیگری نیز بر عهده اوست که باید انجام دهد<ref>صحیفه امام، ج۵، ص۴۰۷.</ref>. جدایی [[دولت‌ها]] از [[ملت‌ها]] منشأ همه گرفتاری‌های یک نظام سیاسی است. این در حالی است که [[حکومت اسلامی]]، نظامی [[ظالمانه]] نبوده و رابطه متقابل آن با [[مردم]] نه تنها مبتنی بر [[ترس]] نیست بلکه محبت‌آمیز است و مردم [[پشتیبان]] حکومت‌شان هستند. بدین خاطر، عمل به [[آموزه‌های اسلامی]] در این زمینه موجب [[رفاه]] و [[پیشرفت]] [[کشور]] خواهد گردید<ref>صحیفه امام، ج۹، صص ۱۱۸ ـ ۱۱۹.</ref>.<ref>[[بهرام اخوان کاظمی|اخوان کاظمی، بهرام]]، [[نظام سیاست اسلامی - اخوان کاظمی (مقاله)| مقاله «نظام سیاست اسلامی»]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]، ص۶۸۸.</ref>
 
=== [[شهروندان]] ===
ماهیت [[مشارکت سیاسی]] [[مردم]] از جنس [[مسئولیت همگانی]] است و این [[حق]] و تکلیفی است که همه شهروندان [[نظام اسلامی]] از آن برخوردارند. همگان موظف‌اند در تمام اموری که مربوط به دستگاه‌های اجرایی است [[امر به معروف]] نمایند<ref>صحیفه امام، ج۱۳، ص۴۷۰.</ref>؛ لذا [[نظارت همگانی]] به طور کامل با [[فریضه]] مهم [[امر به معروف و نهی از منکر]] مرتبط است<ref>صحیفه امام، ج۸، ص‌۵ و ۶.</ref>. باید همه [[زنان]] و مردان در مسائل [[اجتماعی]] و [[سیاسی]] وارد شده و بر [[کارها]] و امور [[دولت]] و مجلس ناظر باشند و از اظهار نظر کوتاهی ننمایند<ref>صحیفه امام، ج۱۳، ص۱۹۳.</ref>.<ref>[[بهرام اخوان کاظمی|اخوان کاظمی، بهرام]]، [[نظام سیاست اسلامی - اخوان کاظمی (مقاله)| مقاله «نظام سیاست اسلامی»]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|منظومه فکری امام خمینی]]، ص۶۱۰.</ref>
 
== جستارهای وابسته ==
{{مدخل وابسته}}
# [[حاکمان الهی]]
# انواع [[حاکمان]]
# ویژگی حاکمان [[کفر]]
# [[عهد]] و [[پیمان]] [[خدا]] با [[حکومت‌ها]]
# [[وظایف حاکمان]]
# [[ارزش]] [[حکومت]] در [[اسلام]]
# ویژگی [[حاکمان]] [[غافل]]
# [[مفاسد]] حکومت
# [[وظایف]] [[مردم]] نسبت به حاکمان
# پایه‌های حکومت
# [[اهداف حکومت]] در اسلام
# عوامل [[سست]] شدن پایه‌های حکومت
# عوامل تقویت پایه‌های حکومت
# [[ضرورت حکومت]]
# [[احزاب]]
# حکومت‌های [[باطل]]
# شرایط حاکمان
# [[عبادات]] [[سیاسی]]
# بدعت‌های سیاسی
# آثار حکومت‌های باطل
# سفارش‌های سیاسی
# تأثیر [[رهبران]] در اطرافیان خود
# اهمیت [[رهبری]] در اسلام
# رقابت‌های سیاسی
# نقش [[بیعت]] در [[تعیین حاکم]]
# [[سکوت]] سیاسی
# تهمت‌های سیاسی
# شیطنت‌های سیاسی
# [[شئون]] [[حاکم]]
# وظایف [[نمایندگان]] حاکم
# رهبری و مردم
{{پایان مدخل وابسته}}
 
== منابع ==
{{منابع}}
# [[پرونده:11123.jpg|22px]] [[محسن اراکی|اراکی، محسن]]، [[فقه نظام سیاسی اسلام ج۱ (کتاب)|'''فقه نظام سیاسی اسلام ج۱''']]
# [[پرونده:11123.jpg|22px]] [[محسن اراکی|اراکی، محسن]]، [[فقه نظام سیاسی اسلام ج۱ (کتاب)|'''فقه نظام سیاسی اسلام ج۱''']]
# [[پرونده:1100672.jpg|22px]] [[علی اصغر نصرتی|نصرتی، علی اصغر]]، [[نظام سیاسی اسلام (کتاب)|'''نظام سیاسی اسلام''']]
# [[پرونده:1100672.jpg|22px]] [[علی اصغر نصرتی|نصرتی، علی اصغر]]، [[نظام سیاسی اسلام (کتاب)|'''نظام سیاسی اسلام''']]
# [[پرونده:000062.jpg|22px]] [[سید محسن کاظمی|کاظمی، سید محسن]]، '''[[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۱]]'''
# [[پرونده:000062.jpg|22px]] [[سید محسن کاظمی|کاظمی، سید محسن]]، [[حکومت - کاظمی (مقاله)|حکومت]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۱ (کتاب)|'''دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۱''']]
# [[پرونده:1100618.jpg|22px]] [[بهرام اخوان کاظمی|اخوان کاظمی، بهرام]]، [[نظام سیاست اسلامی - اخوان کاظمی (مقاله)| مقاله «نظام سیاست اسلامی»]]، [[منظومه فکری امام خمینی (کتاب)|'''منظومه فکری امام خمینی''']]
{{پایان منابع}}


==پانویس==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}


{{حکومت}}
{{حکومت}}
[[رده:مدخل]]
 
[[رده:سیره پیامبر خاتم]]
[[رده:نظام]]
[[رده:حکومت]]
[[رده:فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]
[[رده:فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]
[[رده:نظام سیاسی]]
۷۳٬۶۴۰

ویرایش