←مقدمه
بدون خلاصۀ ویرایش |
(←مقدمه) |
||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
[[امام]] [[زین العابدین]] {{ع}} که خود [[عاشق]] قرآن بود قرآن را آنقدر جذاب [[تلاوت]] میکرد که سقایانی که از جلوی [[خانه]] او گذر میکردند محو صدای دلنشین حضرت میشدند بهطوریکه ناگاه میدیدند زمانی گذشته و آب مشکشان قطره قطره ریخته و تمام شده است. آری این امام عاشق پس از ختم قرآن این [[دعا]] را میخواند. ابتدا قرآن را توصیف میکند که این کتاب چه کتابی است: {{متن حدیث|اللَّهُمَّ إِنَّكَ أَعَنْتَنِي عَلَى خَتْمِ كِتَابِكَ الَّذِي أَنْزَلْتَهُ نُوراً...}}؛ «ای [[خداوند]]، تو مرا [[یاری]] دادی که کتاب تو را از آغاز تا انجام تلاوت کنم؛ کتابی که آن را همانند نوری نازل کردهای و بر هر کتاب که زین پیش نازل کردهای گواهش ساختهای و بر هر سخن که گفتهای برتریش نهادهای. فرقانی است که حلالت را و حرامت را به آن از هم جدا کردهای. [[قرآنی]] است که [[شرایع]] و [[احکام]] خویش را بدان آشکار ساختهای. کتابی است که در او برای [[بندگان]] هر چیز را واضح و روشن بیان کردهای. وحیی است که بر پیامبرت [[محمد]] {{صل}} نازل کردهای. | [[امام]] [[زین العابدین]] {{ع}} که خود [[عاشق]] قرآن بود قرآن را آنقدر جذاب [[تلاوت]] میکرد که سقایانی که از جلوی [[خانه]] او گذر میکردند محو صدای دلنشین حضرت میشدند بهطوریکه ناگاه میدیدند زمانی گذشته و آب مشکشان قطره قطره ریخته و تمام شده است. آری این امام عاشق پس از ختم قرآن این [[دعا]] را میخواند. ابتدا قرآن را توصیف میکند که این کتاب چه کتابی است: {{متن حدیث|اللَّهُمَّ إِنَّكَ أَعَنْتَنِي عَلَى خَتْمِ كِتَابِكَ الَّذِي أَنْزَلْتَهُ نُوراً...}}؛ «ای [[خداوند]]، تو مرا [[یاری]] دادی که کتاب تو را از آغاز تا انجام تلاوت کنم؛ کتابی که آن را همانند نوری نازل کردهای و بر هر کتاب که زین پیش نازل کردهای گواهش ساختهای و بر هر سخن که گفتهای برتریش نهادهای. فرقانی است که حلالت را و حرامت را به آن از هم جدا کردهای. [[قرآنی]] است که [[شرایع]] و [[احکام]] خویش را بدان آشکار ساختهای. کتابی است که در او برای [[بندگان]] هر چیز را واضح و روشن بیان کردهای. وحیی است که بر پیامبرت [[محمد]] {{صل}} نازل کردهای. | ||
بارخدایا، قرآن را نوری قرار دادهای که در پرتو آن، ما از تاریکیهای [[گمراهی]] و [[نادانی]] برهیم، و شفایی برای هر که از سر [[تصدیق]] بر آن گوش نهد، و ترازوی عدلی که زبانهاش از [[حق]] [[منحرف]] نشود، و چراغ [[هدایتی]] که فروغ برهانش را [[خاموشی]] نیست، و [[رایت]] نجاتی که هر که قدم در پیاش نهاد و آئین او پیشه ساخت [[گمراه]] نگردد و آنکه چنگ در دستآویز عصمتش زد دست | بارخدایا، قرآن را نوری قرار دادهای که در پرتو آن، ما از تاریکیهای [[گمراهی]] و [[نادانی]] برهیم، و شفایی برای هر که از سر [[تصدیق]] بر آن گوش نهد، و ترازوی عدلی که زبانهاش از [[حق]] [[منحرف]] نشود، و چراغ [[هدایتی]] که فروغ برهانش را [[خاموشی]] نیست، و [[رایت]] نجاتی که هر که قدم در پیاش نهاد و آئین او پیشه ساخت [[گمراه]] نگردد و آنکه چنگ در دستآویز عصمتش زد دست هلاکت بدو نرسد». | ||
آنگاه از [[خداوند]] میخواهد که پیوسته بر راه [[قرآن]] بماند و در اینکه این کتاب از جانب [[خدا]] آمده است [[شک و تردید]] به خود راه ندهد: «ای خداوند، همچنان که ما را به [[تلاوت قرآن]] [[یاری]] دادی و به عبارات نیکویش [[خشونت]] از [[زبان]] ما برگرفتی، اینک ما را از کسانی قرار ده که در نگهداشت و حراست او آنسان که در خور اوست [[سعی]] میورزند و با [[اعتقاد]] به [[تسلیم]] در برابر [[آیات]] محکماتش، تو را [[عبادت]] میکنند و در برابر [[متشابهات]] و [[دلایل]] واضحاتش از سر تسلیم [[اقرار]] مینمایند... . | آنگاه از [[خداوند]] میخواهد که پیوسته بر راه [[قرآن]] بماند و در اینکه این کتاب از جانب [[خدا]] آمده است [[شک و تردید]] به خود راه ندهد: «ای خداوند، همچنان که ما را به [[تلاوت قرآن]] [[یاری]] دادی و به عبارات نیکویش [[خشونت]] از [[زبان]] ما برگرفتی، اینک ما را از کسانی قرار ده که در نگهداشت و حراست او آنسان که در خور اوست [[سعی]] میورزند و با [[اعتقاد]] به [[تسلیم]] در برابر [[آیات]] محکماتش، تو را [[عبادت]] میکنند و در برابر [[متشابهات]] و [[دلایل]] واضحاتش از سر تسلیم [[اقرار]] مینمایند... . | ||
بارخدایا، همچنان که دلهای ما را | بارخدایا، همچنان که دلهای ما را حاملان قرآن ساخته و به [[رحمت]] خود [[شرف]] و [[فضیلت]] آن را به ما شناساندی، بر [[محمد]] {{صل}} که [[خطیب]] قرآن است و [[خاندان]] او که [[خازنان علم]] قرآنند، [[درود]] بفرست و ما را در زمره کسانی قرار ده که از سر [[صدق]] معترفند که قرآن از نزد تو نازل شده، تا هیچ شک و تردید، با [[یقین]] ما معارضه نکند و چون قدم به [[راه راست]] قرآن نهادیم هیچ چیز ما را در راه نلغزاند». | ||
سپس از خدا [[توفیق]] عمل به رهنمودهای قرآن را تمنا میکند و میگوید: «بارخدایا، بر [[محمد و خاندان او]] درود بفرست و ما را در زمره کسانی قرار ده که در ریسمان قرآن چنگ میزنند و چون در [[شناخت حق]] از [[باطل]] وامانند به [[دژ]] [[استوار]] او [[پناه]] میجویند و در سایه گسترده بالهایش میآرامند و در پرتو صبح تابناکش راه خویش مییابند و آن مشعل فروزان را فراراه خود میدارند و چراغ [[معرفت]] خویش از چراغ او میافروزند و جز او از کس [[هدایت]] نمیآموزند». | سپس از خدا [[توفیق]] عمل به رهنمودهای قرآن را تمنا میکند و میگوید: «بارخدایا، بر [[محمد و خاندان او]] درود بفرست و ما را در زمره کسانی قرار ده که در ریسمان قرآن چنگ میزنند و چون در [[شناخت حق]] از [[باطل]] وامانند به [[دژ]] [[استوار]] او [[پناه]] میجویند و در سایه گسترده بالهایش میآرامند و در پرتو صبح تابناکش راه خویش مییابند و آن مشعل فروزان را فراراه خود میدارند و چراغ [[معرفت]] خویش از چراغ او میافروزند و جز او از کس [[هدایت]] نمیآموزند». | ||
[[امام]] در این [[دعا]] از [[خداوند]] میخواهد که [[قرآن]] را وسیله [[ایمنی]] او از [[شیاطین]] و [[گناهان]] قرار دهد: «بارخدایا، بر [[محمد و خاندانش]] [[درود]] بفرست و قرآن را در [[تاریکی]] [[شب]] مونس ما گردان و در برابر کششها و گرایشهای [[شیطان]] و خاطرات وسوسهانگیز، [[نگهبان]] ما قرار ده. و چنان کن که قرآن پایهای ما را از سپردن | [[امام]] در این [[دعا]] از [[خداوند]] میخواهد که [[قرآن]] را وسیله [[ایمنی]] او از [[شیاطین]] و [[گناهان]] قرار دهد: «بارخدایا، بر [[محمد و خاندانش]] [[درود]] بفرست و قرآن را در [[تاریکی]] [[شب]] مونس ما گردان و در برابر کششها و گرایشهای [[شیطان]] و خاطرات وسوسهانگیز، [[نگهبان]] ما قرار ده. و چنان کن که قرآن پایهای ما را از سپردن راه [[معاصی]] باز دارد و [[زبان]] را از گفتن سخن [[باطل]] – بیهیچ آفتی که زبان را رسیده باشد- لال گرداند، و اعضا و جوارح ما را از [[ارتکاب گناهان]] مانع آید و طومار عبرتها را که به دست [[غفلت]] پیچیده شده پیشروی ما بگشاید، تا عجایب قرآن و مثلها و قصههای هشداردهنده آن –که کوههای سخت از تحمل آن ناتوانند- به دلهای ما راه یابد». | ||
و در پایان به دنبال سلامتخواهی در [[دنیا]]، [[سعادت]] پس از [[مرگ]] و [[جهان آخرت]] را در پرتو قرآن میخواهد: «بار خدایا، بر محمد و خاندانش درود بفرست و چون مرگ فرا رسد، به مدد قرآن بر ما آسان کن [[اندوه]] جانکندن را و [[رنج]] نالیدن را و به تنگنا افتادن نفسها را به هنگامی که [[جان]] به گلوگاه میرسد... . | و در پایان به دنبال سلامتخواهی در [[دنیا]]، [[سعادت]] پس از [[مرگ]] و [[جهان آخرت]] را در پرتو قرآن میخواهد: «بار خدایا، بر محمد و خاندانش درود بفرست و چون مرگ فرا رسد، به مدد قرآن بر ما آسان کن [[اندوه]] جانکندن را و [[رنج]] نالیدن را و به تنگنا افتادن نفسها را به هنگامی که [[جان]] به گلوگاه میرسد... . | ||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
پس از بیرون شدن ما از دنیا، گورهای ما را [[بهترین]] منازل ما گردان و به [[فضل]] و [[رحمت]] خویش گورهای تنگ ما فراخ ساز و ما را در میان انبوه [[مردم]] که در عرصات گرد میآیند، به [[کیفر]] گناهان تباهکنندهمان رسوا مساز. | پس از بیرون شدن ما از دنیا، گورهای ما را [[بهترین]] منازل ما گردان و به [[فضل]] و [[رحمت]] خویش گورهای تنگ ما فراخ ساز و ما را در میان انبوه [[مردم]] که در عرصات گرد میآیند، به [[کیفر]] گناهان تباهکنندهمان رسوا مساز. | ||
ای خداوند، در آن هنگام که در پیشگاه تو به صف ایستادهایم، به [[برکت]] قرآن بر [[خواری]] و [[بیچارگی]] ما رحمت آور و به هنگام گذشتن از پل لرزان [[جهنم]] ما را به [[قرآن]] گورهای ما به قرآن روشنی بخش و از [[اندوه]] [[روز حساب]] و | ای خداوند، در آن هنگام که در پیشگاه تو به صف ایستادهایم، به [[برکت]] قرآن بر [[خواری]] و [[بیچارگی]] ما رحمت آور و به هنگام گذشتن از پل لرزان [[جهنم]] ما را به [[قرآن]] گورهای ما به قرآن روشنی بخش و از [[اندوه]] [[روز حساب]] و لحظات هولانگیز قیامت [[رهایی]] ده»<ref>بحارالانوار، محمد باقر مجلسی، ج۸۸، مؤسسة الوفا، بیروت، ۱۴۱۴؛ صحیفه سجادیه، ترجمه عبدالمحمد آیتی، انتشارات سروش، تهران، ۱۳۷۵؛ قرآن حکیم، ترجمه ناصر مکارم شیرازی.</ref>.<ref>[[سید جواد بهشتی|بهشتی، سید جواد]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «نیایش چهل و دوم»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص ۴۹۶.</ref> | ||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == |